جهان گشایی وسیطره انگلیس ها درجهان
بخش چهارم : درخاور میانه
علی رستمی
انگلیس ها برای انحصار نفت وگازدرایران مداخله کردند و نفت وگازانرا به انحصار شرکتهای خود بنام «دارسی» که کمپنی مشترک نفت ایران وانگلیس بود،قراردادند ودر کودتای که سبب سرنگونی دولت مصدق صدراعظم ایران شد، نقش فعال داشتند.
درجریان جنگ اول جهانی ،انگلیس ها عرب ها را علیه ترک های عثمانی با استفاده از احساس ملی برای شورش وقیام تشویق و تحریک میکردند .دراین زمینه شخصی بنام" سرهنگ ت.ا.لورنس " درعقب پرده برای برانگیختن قیام و شورشها نقش بارز داشت؛ سپس شخصیتی مشهور شد که درعقب بسیار از نهضتهای اسلامی درکشور های عربی قرارگرفت .
بنابراین انگلیس ها در دوران جنگ اول جهانی شورشی را توسط عرب ها علیه ترک های عثمانی سازماندهی کردند ،به عرب ها وعده میدادند تا یک کشور بزرگ عربی مستقل شامل: عربستان ،فلسطین وسوریه را بوجود بیاورند، اما با این نیرنگهای دو رویی مخفی یانه با فرانسه قراردادی را منعقد ساختند که این کشورهارا دراصل تجزیه وتحت الحمایه خویش(فرانسه وانگلیس )قرار بدهند. انگلیس ها با این خیانت خود با اعراب خیالِ امپراتوری بزرگ را درخاورمیانه داشتند که تا بحرهند وافریقا ( مصر) مسلط باشد.
تسلط بالای عراق ،فلسطین ،جنگ برای شهر موصل وتشویق عرب ها علیه ترک های عثمانی هدفی بود که انگلیس ها ارزوداشتندتا بالای تمام خطوط راه اهن افریقا واسیا مانند شهر حلب وحجاز وبغداد حاکم شوند وامپراتوری خودرا جهانی بسازند؛ براین شالوده با استفاده از موج ملی گرایی درخلیج فارس از احساس ملی عرب ها برضد ترکیه دروجود خانواده شریف حسین که از اشراف مکه بود وارزوی خلیفه شدن مسلمانان را داشت، همکاری خودرا اعلام کرداند وانهاراتشویق مینمودند. شورشها از دمشق شروع شد که توسط ترک های عثمانی سرکوب ورهبران شان اعدام شدند، شورشهای عربی با پول انگلیس ها وعمال مرموز پلیس مخفی انگلیس بنام " سرهنگ لورنس" کمک وتمویل میشد. با پایان جنگ اول جهانی مستعمره های ترک ها بدست انگلیس ها افتاد ومطابق قرارداد" ورسای" کشورهای عربی میان فرانسه وانگلیس تقسیم شد. در دوران جنگ جهانی اول ارتش بریتانیا به فلسطین حمله کرده وشهر اورشلیم را اشغال نمود،این دوشهر به تصرفش درامد .از سوی دیگر دولت بریتانیا درسال 1917 اعلامیه را انتشار کرد که بنام اعلامیه" بالفور" یاد میگردید، براساس این اعلامیه یهودیها که در نقاط جهان پراکنده بودند، میتوانستند درفلسطین یک " کانون ملی یهود" را بوجود اورند وبعد دولت مستقل اسرائیل را تشکیل دهند. این منطقه که ازنگاهی استراتیژیکی دراسیا،افریقا واروپا با اهمیت بوده ومیخواستند که یک دولت خود مختار با کمک مسیحان ویهودیان بوجود اید، اما عرب ها وفلسطینها مخالف این نظر بودند؛ برعلاوهء مخالفت عرب ها، از اراضی فلسطین به یهود نشین تحت اداره مستقیم انگلیس ها که منجربه اشغال سرزمینهای اصلی فلسطینها توسط صهیونست ها شد، دولت اسرائیل بوجود امد ؛ این دولت به مثابه هیولای بزرگی درقلب عرب ها بانادیده گرفتن حقوق حقه فلسطینها برای تسلط باداران امپریالیستی شان درمنطقه بوجود امد . بعد ازان درسال 1929 جنگهای میان عرب ها ویهودیان بر سر اختلاف « دیوارندبه [مقدس ترین مکان مذهبی یهودیان است که برروی تپه موریا در شهر اورشلیم قراردارد.به باور یهودیان دیوار ندبه ازاخرین باقی مانده های هیکل سلیمان ودومین پرستش گاه اورشلیم ومرکز دعا ومنبع الهام برای یهودیان دراسرائیل وسراسری جهان هست.]» شروع شدکه مبارزه مردم فلسطین برای بدست اوردن سرزمینهای اشغالی شده انها توسط اسرائیل با قتل وکشتار هزاران فلسطینی از جانب دولتی صهیونیستی ، هنوزهم ادامه دارد.
انگلیس ها یکی از دست نشاندهء خود را بنام امیر عبدالله از پسران ملک حسین پادشاه حجاز را در اردن به پادشاهی گماشتند که مطیع امپراطوری بریتانیا بود ومطابق امضای قرارداد سال 1928 انواع امتیازهارا به اختیار عساکر نظامی انگلستان دراین منطقه قرارداد .
با مداخله مستقیم انگلیس هاحکومت سعودیها زیرنام وهابیت که اساس گذاران ان محمد ولد عبدالوهاب میباشد که توسط یک تن انگلیسی که ازدوستان وهاب درجریان مصروفیت دانشگاهی بان اشنا شده بود تشکیل یافت . شریف حسین که به توطئه انگلیس ها پادشاه حجاز شده بود وپسرش فیصل نیز حاکم سوریه شد وبعد توسط فرانسویها بیرون شد ، انگلیس ها اورا به سلطنت عراق گماشته که تحت حاکمیت اربابش یعنی انگلیس حکومت میکرد.
درسال 1924 خلافت عثمانی ها که توسط کمیته انقلابی ترک ها با فیصله پارلمان ترکیه لغوشده بود، ملک حسین در حجازسلطنت میکرد ، بعدازلغو خلافت عثمانی ها که مقام خلافت خالی مانده بود، ملک حسین بدون ممانعت خودرا خلیفه اسلام اعلان کرد . ابن سعود که درکمین چنین روزیی بود با استفاده از افراد ملی گرا مردم را علیه ملک حسین تشویق نموده تابرضدش قیام نماید ، انگلیس ها هم ازسعودیها نظر به ارتباط قبلی پشتبانی کرده وسلطنت ازملک حسین به سعودیها درسال 1926 انتقال یافت وخانواده حسین از حجاز ومدینه رانده شدند.
بعدازجنگ دوم جهانی کتابی زیرنام«روزهای عربی» توسط سرجان فیلبی تحریرشدکه دران تمام رویدادهای جنگ اول جهانی را که سعودیها چگونه با انگلیس ها کمک میکردند وانگلیس ها چگونه جانب سعودیها را برضد حسین گرفتند انتشار یافته هست . بعد ازان سرجان فلیبی مسلمان شد وبنام حاجی عبدالله تجارتخانه یی درجده تاسیس وسالها مشاور ابن سعود بود.دراین کتاب واگذاری نفت عربستان وتاثیرات ان بالای جهان انعکاس یافته است.
یکی ازکشورهای دیگری عربی که از گزند انگلیس ها بی بهره نه مانده بود عراق ویا« بین النهرین» که تحت قیمومت انگلسیها برای ماموریت مقدس متمدن ساختن جامعه عربی بود! میباشد. این شهر در سال 1916 با شکست ترک ها در جنگ با انگلیس ها به اشغال انگلیس ها درامد وتا پایان جنگ دراشغال نیروهای ان قرارداشت ؛درنیمه اول سال 1920 درتمام کشورها مستعمره انگلیس شورشهای استقلال طلبی در عراق ، سوریه ،ایران ، مصر ، ترکیه با خیزشهای مردمی علیه انگلیس ها دریک زمان اغاز شد ؛ انگلیس ها باوعده دروغگین استقلال وازادی با زورو قدرت نظامی شورشها را از جمله درعراق خاموش کردند ، در عقب این توطئه خودحکومت موقت رابا اشتراک وزیرا ن عرب بوجود اوردند که درپهلوی هریک ازانها یک مستشار انگلیسی قرارداشت.درسال 1920 یکی از جمله وزیران که از دساتیر انگلیس ها سر کشی میگر دبنام" سید طالب شاه" بود که انرا انگلیس ها در خارج تبعید وبه عوض ان درسال 1921 فیصل پسر ملک فیصل پادشاه حجاز را به عراق جانشین ساختند،فیصل خدماتی شایانی را درجنگ اول جهانی علیه ترک ها به نفع انگلیس ها انجام داده وحافظ منافع انها بود؛ مردم عراق از پادشاه شدن فیصل خوش نه بودند، میخواستند دولت دموکرات را بوجو اورند که زیر اراده پارلمان باشد،این شورشهای تا سال 1921 به اوج خود رسید؛ دراین وقت شاه عراق بیمار شد و"سرپرسی کگاس" که به حیث کمیسار انگلیس درعراق بود به جای شاه تعین و زمام قدرت را بدست خود گرفت ،تمام اختیارت که وزیران عربی داشت انرا لغو اعلان نمود وهمه شورشهارا درعراق به زور بمب وتوپ خاموش ساخته و تحت الحمایگی عراق ادامه یافت.
دراین زمان اختلافهای میان ترکیه وانگلیس ها بالای شهر موصل مطابق قراداد جداگانه درسال 1926حل شد واین شهر به عراق تعلق گرفت که عراق مستقمآ زیر سلطه واداره انگلیس ها درامد ومنفعت انها دراین محل تامین کردید.برعلاوه درسال 1930 قرارداد ویا پیمان اتحاد میان انگلستان وعراق امضا شد که تمام صلاحیتهای قضای ونظامی به مستشاران انگلیس تعلق گرفت،ازلحاظ نظامی قرارگاه های بزرگ درموصل درنزدیکی سرحد ترکیه که ایران واذربایجان شوروی را تهدید میکردد بوجود امد.
طوریکه سرهنگ دوم «سرارنولد ویلسون» در انجمن اسیایی پادشاهی درلندن به تاریخ 8جنوری 1932 چنین سخنرانی نموده است:".. نیروهای انگلستان با لجاجت وخونسردی(وبدون اعتنا به اعلامیه های ژنو) در طی دهسال گذشته ومخصوصأ درشش ماه اخیر به بمباران کردهادرعراق می پرداخته است.دهکده ها ویران شده، دامها کشته شده، زنان وکودکان افلیج، همه به گفته گزارشگرمخصوص روزنامه "تایمز" ازتوسعه وپیشرفت طرح یکنواخت تمدن، گواهی می دهند!"
شورشها در نقاط محتلفی عراق برای ازادی ادامه داشت وانگلیس ها برای خاموشی این خیزشها از بمبهای ساعتی وتاخیری استفاده میکردند؛ چون مردم شورشی هنگام پرواز طیاره به منازل خود پنهان میشدند ،این نوع بمب ها در موقع پرتاپ منفجر نمی شد بلکه بشکل تنطیم میشد که مدتی بعد منفجر گردد،مردم بعد از عبور هواپیما ها دوباره به حملات خود بالای عساکر انگلیس ادامه میدادند وسپس دراثنای رفت امد این بمب ها انفجار میکرد که ازاین بابت ضربات سنگین به اهالی رسانید میشد . بانهم عراق با سرپرستی انگلیس ها داوطلبی عضویت خودرا به جامعه ملل پیشنهادوپذیرفته شد. طوریکه درانزمان میگفتند:" عراق بابمباران به جامعه ملل راه یافت". بانهم تسلط واستیلای انگلیس ها بالای عراق ادامه داشت. انگلیس ها ازموجودیت پادشاهان بی هویت خائین عربی مانند"فواد" درمصر "فیصل" درعراق وعبدالله در ماوراء اردن ، تسلط استکباری خودرا تامین وادامه میداد.
عراق بعداز یک دوران استعماری درسال 1932از انگلیس ها استقلال خودرا کسب ودر سال 1958 از پادشاهی وبه نظام جمهوری تبدیل کردید. عراق ازسال 1968 تحت رهبری حزب سوسیالیست بعث اداره میشد . بعدازمداخله وتجاوز مستقیم نظامی مشترک انگلیس وامریکا علیه دولت صدام حسین رئیس جمهور عراق درسال2003، حزب بعث عراق به رهبری صدام حسین سرنگون وسپس صدام حسین با یک محکمه نمایشی اعدام وعراق بعد ازیک دوره ارامی ، دوباره داخل جنگهای فرقی یی ومنطقوی شده که تا حال ادامه دارد.
دراروپایی شرقی:
انگلیس ها بعداز ختم جنگ اول جهانی و حل اختلافها میان کشورها ی اروپایی بالخصوص باالمان وادامه همکاری موافقتنامه یی را که بنام « لوکارنو» نامیده شود امضا نمودند . ارزش این پیمان برای انگلیس ها این بود که تمام کشورهای اروپایی را علیه کشورهای کمونیستی بالخصوص علیه روسیه متحد ساخته بود.
احزاب حاکم انگلیس بویژه محافظه کاران جعلیات را علیه روسیه به بهانهء نامه «زینوف» یکی ازکارمندان بلند رتبه دولت شوروی دامن زدند که گویا روسیه میخواهند که انقلاب کمونیستی را در انگلستان صادرنمایند واز این نامه درزمان انتخابات عیله حزب کارگراستفاده شد که به نفع محافظه کاران تمام شد. زینووف ازهمچو نامه اگاهی نداشته ومنکر ان بود.بعد ازان در برلین افشاء شد که این نامه توسط یکی ازاعضای گروهی بنام «سفیدها» که ازجمله روس های مهاجرکه برضد بلشویکها بود، صورت گرفته است. همچنان درسال 1927اقداماتی مختلفی علیه اتحادشوروی درنقاط جهان شروع شد از جمل درسفارت شوروی درپکینگ وکنسولگری ان درشانگهای چین به تحریک انگلیس ها حمله صورت گرفت تابتوانند چین را باشوروی ها در میدان جنگ بکشاند، اما روس ها به جنگ نپرداختد؛یکماه بعد درهمین سال عمل دیگری درشهر لندن درمرکز بازرگانی شوروی صورت گرفت که بنام ماجرایی «ارکوسم »مشهوراست چون نام این کمپنی ارکوس بود. مداخلات انگلیس ها درجنگها ونارامی های کشور شوروی که به کشته شدن یک میلیون سیصدوپنجاه هزار نفر تمام شده بود جزو سیاستهای خرابکارنه وتنظیم شده برای سرکوب انقلابیون روسیه وممانعت دراه تحقق اهداف ونفوذ ان درجهان بود.. ادامه دارد.
بامداد ـ دیدگاه ـ ۳ /۱۶ ـ ۰۱۰۸
نقش کودتاها در روند تاریخ
رستمی
در دانشنامه های پژوهش گران علمی وادبی کودتا را به معنی لغوی ان که اززبان فرانسوی داخل زبان فارسی دری شده هست "ضربه" (ناگهانی)به دولت" دانسته اند.
بر اساس دیدگاهی ساموئل هانتیگون ، پژوهشگر علوم سیاسی :" یک کودتا تنها درصورت موفق خواهد بود. یا فعالان سیاسی درجامعه باید کم شمار باشند،یا کودتا بایدتوجهی از فعالان سیاسی برسد. ائتلاف اکثریت فعالان سیاسی برای حمایت از کودتا تقریبأ امکان پذیر است، از این رو شرط دوم کم رخ می دهد. تقسیم قدرت نیز در کودتا میان گروهای سیاسی به سختی صورت می گیرد. در غیاب این شرایط کودتا به شکست یا جنگ داخلی می انجامد."
کودتا یکی از شیوه های مختلفی رسیدن به کسب قدرت وحاکمیت دریک کشور است، که براصل زور وقدرت فردی وگروهی که انعکاس دهنده اهداف وخواستهای یک کتله بزرگ ویا خُرد جامعه را تشکیل میدهد، بوجود میاید. در هر صورت کودتا زمانی دریک کشور بوقوع می پیوندد، که مناسبات و زبان مشترک بین زمداران حکومتی با نیروهای سیاسی پیشتاز جامعه بر شالوده خواستها وارزوهای مادی ومعنوی کتله یی از مردم ازبین برود ودیگر راهی دموکراتیک برای حل ان باقی نماند واین ارزشها موردنکوهش قرار گیریدو جامعه بر روال منافع کلی جامعه سوق نگردد، بلکه براساس منافع ایدیالوژیکی اقلیت جامعه که دربرگیرنده ارزوهای مدنی همه مردم نه میباشد ، رهبری شود. اینجاست که نارضایتی کتلوی در میان مردم ظاهر میشود،جامعه به سوی بن بست سیاسی میرود.از این وضع گروه های که در اداره های نظامی وقدرت دولتی نفوذ دارند ویا در اسکان رهبری ان قرار دارند، برای کسب قدرت سیاسی اقدام به عمل قهرامیز نظامی علیه نطام موجود میکنند. دراین اقدام یا پیروز میشوند ویا ناکام میمانند . در روند تاریخ پیروزی این اقدامهای نظامی (کودتا ) بیشتر بوده است.،درهردو صورت تلفات وریزش های خُرد وبزرگی مادی ومعنوی رادر قبال داشته هست.
در روند تاریخ در نقاط مختلفی جهان از روش کودتا برای سرنگونی نظامهای اجتماعی برای پیشبراهداف گروهی واید یالوژیکی به کرات تکرار شده که باعث پیشرفت وترقی ویا برخلاف ان شده است.
اولین کودتا بعد از انقلاب کبیر فرانسه، در دوران واغاز جامعه مدرن در فرانسه توسط ناپلیون بناپارت بوده است ، کارل مارکس درکتاب "هجدهم برومرناپلیون بناپارت" ،چنین تحریر کرده است: « هجدهم برومر متابق 9نومبر 1799 روزکودتای نا پلیون بناپارت است. این کودتا ضد انقلاب بورژوازی را درفرانسه به فرجام رسانید ودیکتاتوری ناپلیون اول را مستقر ساخت.سپس لوئی بناپارت برادرزاده ناپلیون بناپادت در روز 2 دسامبر سال 1851کودتا کرد».
بعدازان دراواخر قرن نوزدهم وبیست وبیست یک، کودتاهای مختلفی درگوشه وکنار جهان برااساس مداخله مستقیم وغیرمستقیم توسط عمال بیرونی ودرونی قدرتهای بزرگ امپریالیستی ،در کشورهای جهان سوم در افریقا، اسیاو امریکای لاتین سازماندهی شده که میتوان از کشورهای ذیل نام برد :مصر، عراق ، سوریه، عربستان، جمهوری افریقای جنوبی ، ما سگار ، مو یتانی ، فیجی، کامبیا ، چاد ، سودان بورگینافاسو، عمان ، افغانستان(انقلاب 26سرطان سردارمحمد داوود،انقلاب هفت ثورتوسط ح.د.خ.اوکودتای جنرال شهنواز تنی درزمان شادروان داکترنجیب) ، ایران ، پاکستان وشیلی را نام برد.درعده ازاین کشور های زیر نامها وشیوه های مختلفی برای تسلط کشورهای امپریالیستی از جمله بریتانیا، امریکا وفرانسه انجام شده است. ازجمله فجیع وشنع ترین کودتا در شیلی است که باسر نگونی حکومت مترقی و ملی چپ سالوادور النده رهبر کبیر خلق شیلی در سال 1973 که توسط دستگاهس جاسوسی امریکایکجا با ارتش فروخته شده شیلی در راس اگوستو پینوچه میباشد، انجام شد . بعد از پیروزی سالوادور النده با سه هزار همکارانش به قتل رسیده ودولت خلقی شیلی سرنگون وشیلی مستقیم تحت اداری حامیان امریکا قرار گرفت.
کودتای 28 مرداد1322خورشیدی علیه دولت دکترمصدق که مستقیما توسط دستگاهی جاسوس بریتانیا وسیا امریکا صورت گرفت که باعث ازبین رفتن حکومت مصدق کردید.
کودتای نظامی امریکا وانگلستان تحت رهبری پیمان ناتو درسالهای 2003ترسایی علیه صدام حسین ریس جمهور عراق، 2011 علیه دولت معمر قذافی رهبرانقلاب لیبی ودرسال 2001 علیه دولت طالبان که به سرنگونی وازبین رفتن این دولتهاانجامید ، سپس دولتهای پوشالی به ظاهر انتخاباتی، اما درپشت پرده دست نشانده غرب بوجود امده ،که باعث تجزیه وجنگهای متداوم گروهی بر بنیاد اهداف ایدایالوژیکی دینی ، فرقه یی ، قومی وزبانی دراین کشورها شده، که به اثران هزاران انسان قربانی اهداف ژیوپلوتیکی واقتصادی عاملین انجام کودتاها، دراین کشورها شده هست.
اولین کودتا:درکشور ترکیه در طی سالهای متمادی بعداز جنگ اول جهانی وسرنگونی امپراتوری عثمانیها درجهان و با درگذشت اتاتورک در سال 1960ترسایی، نسبت نارضایتی از حکومت عدنان مندرس نخست وزیر ترکیه کودتای توسط ژنرال گورسل انجام شد، که حکومت مندرس ازبین رفت وخودش دستگیرونسبت جرم فساد وخیانت اعدام گردید.
دومین کودتای: کودتای نظامی در ترکیه در 12 مارچ 1971 بود؛ این کودتا در اوج درگیری سیاسی میان ترکیه و یونان بر سر جزیره قبرس و علیه دولت راستگرای «سلیمان دمیرل» رخ داد.
سومین: کودتای نظامی درسال 1980توسط ژنرال کنعان اورن بود که سلیمان دمیرل را از نخست وزیری برکنارساخت .
چهارمین کودتا:این کودتا خونینترین کودتای در تاریخ ترکیه بود؛ اورن در این کودتا رسما رئیسجمهور ترکیه شدوتاسال 1989 حکومت را در دست داشت، وی در سال 2014 به حبس ابد محکوم شد.
پنجمین کودتا: این کودتای 28فبروی سال 1977ترسایی صورت گرفت که به نام «کودتای سفید» شناخته شده هست، علیه دولت «نجمالدین اربکان» به فرجام رسید، اربکان مجبور به استعفا کردید، بعداز این کودتا حزب «رفاه» تا سال1995ترسایی قدرت را بدست داشت.
ششمین کودتا :کودتای 15 جنوری 2016 میباشد که با مستقر شدن یک تعدادجزوتامهای ارتش ترکیه درشهر استانبول که مدخل پل «بسفر» را در استانبول سد نمود، که باعث جلوگیری رفت امد وسائیل نقلیه ومردم شد،همچنان توسط هواپیماهای نظامی مقر پارلمان وقصر ریس جمهور مورد هجوم قرارگرفت ،اما این کودتا بزودی به شکست مواجه شد ، در این جریان کودتادر حدود 160 تن کشته و 440 نفر زخیمی و2800 تن افسران بازداشت شدند.
کودتا های که درنقاط مختلفی جهان در روند تاریخی به فرجام رسیده هست، بنابر عوامل وشرایط معینی تاریخی براساس اهداف معینی سیاسی واجتماعی توسط گروه هاس نظامی با تشویق گروها،احزاب سیاسی ویا دینی ومذهبی صورت گرفته است ،که قدرت ازیک دست به دست دیگری انتقال یافته است. بعداز پیروزی ویاعدم پیرزوی انها تاثیرات عمیقی درسرنوشت سیاسی واجتماعی این کشورها وارد کرده است.
درترکیه عمومآکودتا از جانب راستگرایان که باهم ازلحاظ هدف یکی اند ،اما بالای قدرت ناسازگامیشوند ،برای نابودی یکدیگر انجام داده ومیدهند،دراین کودتاها تهدیدها وخسارات زیادی مادی ومعنوی را جنبشها واحزاب مترقی ودموکرات عدالخواه درترکیه متقبل شده است. کودتاهای(جدا ازطرفداران اتاتورک) که ازجانب احزاب راستگرایی مذهبی ودینی سازماندهی شده همه بخاطر ازبین بردن هویت سکولاریزم درترکیه بوده که میخواهندبه عوض ان حکومتهای دینی راتشکیل ویا قوانین ومقررات انرا تطبیق ومشروع سازند .
درکشورترکیه بعد از قدرت رسیدن اتاتورک «مصطفی کمال پاشا» که جامعه ترکیه را بسوی سکلاریزم وارزشهای دموکراسی هدایت داد، نقش ارتش در اغاز این تحولات برجسته بوده است. بعدآ این نفش درقانون اساسی ترکیه تجلی پیدا کرده که خودرا حامی و پشتبان وحافظ سکولاریزم درترکیه میدانست. از انوقت به بعد،هردولتی که از اصول قانون اساسی ویا خواستهای گروهی مسلط ارتش سرکشی وبرضد ان قرار میگرفت، قدرت دست به دست با براه اندازی کودتاها تغییر میکرده است. این رویکرد یک نوع عمل ضددموکراتیک از جانب نیروهای سیاسی دانسته میشد ومورد انتقاد شدیدجامعه مدنی ترکیه قرار میگرفت .درکل باید اذهان کرد که نقش نظامیان در تشکیل و رویکردهای سیاسی دولتها برجسته وتعین کننده بود. اما بارویکار امدن حزب عدالت وتوسعه در سوم نومبر 2002ترسایی تغییرات درقانون اساسی وعرصه های اقتصادی واجتماعی در سالهای حاکمیت این حزب درترکیه رونما کردید که نقش ارتش دراین تغییرات ضعیف ساخته شد وامید های نوین برای ارزشهای دموکراتیک بوجود امد که مورد پشتبانی جامعه مدنی واحزاب سیاسی ترکیه قرارگرفت . رجب طیب اردوغوان رئیس جمهور ترکیه، بنابر پیروزهای متواتر،داخل تحق اهداف ایدیالوژیکی خود شد که خلاف لایسته وسکولاریزم بود ،خواست که قوانین مذهبی را درترکیه مروج سازد.ازجمله حجاب زنان درهمه دوایر دولتی که قبلن مروج نه بود، انرا قانونی ساخته وجزو ارزشهای دموکراسی دانست . این نوع برخوردهای تنگ نظرانه عقیدوی باعث شد که تاقشر دموکرات و وسکولاریزم علیه این اقدامهای حزب عدالت وتوسعه بشورندومورد انتقاد جدی نخبه گان سکولارو نویسنده گان مترقی ودموکرات قرارگیرد. دراین زمان اختلاف بین همکار ومتحدی مذهبی اش فتح الله گلن نیز برروی مسایل سیاسی رخ داد ؛اردوغوان، افراد یکه مربوط جنبش "خدمت " بودند و ازگلن تفلید وپیروی میکردند، از ارتش وسایر موسسات قضایی وامنیتی دست شان رابه بهانه های مختلف کوتاه وتصفیه انها را اغاز کرد، وانهاراتروریست خطاب نمود. اولین سانحه اختلافات میان گولن واردوغوان درمورد رویداد حمله سربازان صهیوینستهای اسرائیل به کشتی کمکی ترکیه که بنام " ماوی مرمره" درسال 2010 میباشد، بروز کرد، فتح الله گولن از اعزام کاروان امتدادی ترکیه برای ساکنین غزه نسبت عدم اطلاع به دولت اسرائیل که به کشتار کمک رسانها از جانب اسرائیل شد انتقاد شدید به اردوغوان نمود وبا این عملکرد وی مخالفت نشان داد ؛همچنا ن مذاکره مستقیم دولت ترکیه با عبدالله اوجالان که درسال 2012 اغازشدکه گولن مخالف مذاکره مستقیم روبرو با اوجالان بود. جدا ازمسایل درونی انها رویکردهای سیاسی اردوغان درشرق میانه واختلاف میان ترکیه وروسیه ؛ کمک وپشتبانی از گروه تروریستی داعش،توطئه علیه حزب کارگران (پ ک ک) ومردم کرد وممانعهت ازتجمع انها، دستگیری تعداد ی از ژورنالیستان کردوانحصار قدرت از جانب اردغوان زمینه ساز ان شد، تا درمیان جامعه ترکیه صف بندی سیاسی تشدید بیابد. با این رویکردها شگاف عمیقی درمیان ارگانهای قضایی نظامی وامنیتی ترکیه بوجودامد . همچنان دولت اردوغوان نسبت بحرانی اقتصادی وبیکاری ناشی از تحریم های توریستی وعدم همکاری اقتصادی از جانب کشورروسیه مو ضع گیری دوگانه درقبال سیاستهای سایرکشورهای غربی ومنطقه ،اخص بحران سوریه وعراق، زمینه ساز شد،تا کودتای مورخ 15.07. 2016 که نافرجام بود، بوجود اید . بعداز ناکامی کودتا چاقوی اردوغوان دسته یافته ومصمم شد، تااقدامهای خشمگین وجزایی رادرقبال گروهی حریف خویش گلن بکارگیرد. هزاران تن ازمخالفین را درعرصه های قضایی واموزشی نظامی امنیتی واداری زیر نام کودتاچیها تابحال از وظیفه سبکدوش وزندانی کرده که تعداد انها به (60000)تن میرسد که دستگیری وتصفیه طرفداران گولن ادامه دارد.، جنانچه نظر به فیصله جلسه مورخ 20.07.2016 شورای امنیت ملی ترکیه برای سه ماه وضع اضطراری برای ریشه کن ساختن کودتا گران وتامین امنیت سرتاسری درترکیه وتنفیذ قانون اعدام توسط اردوغوان اعلام گردیده ،ازاین رویکرد وی تمام کشورهای غربی انتقاد ودرصورت عملی ارتباط خویشرا با ترکیه به تعلق خواهد گذاشتند.. این همه خشونت وتصامیم تعصب امیز نه تنها برای بهبود وکنترول وضع وتامین امنیت وصلح درترکیه کمک نمیکند، بلکه دشمنی ها واختلاف ونفاق ملی را بیشتر ساخته وجامعه ترکیه را بسوی دوپارچگی سوق خواهدداد، وبروزجنگ داخلی درترکیه دراینده ،از امکان بدورنخواهد بود . برخورد ناسالم وزشت نیروهای امنیتی دولت علیه سربازن وافسران ارتش بنام کودچیها، در محضر عام مردم که از سالیان درازی این ارتش درمنطقه نیروی بزرگی به مثابه ژاندارم منطقه وعضو ناتو محسوب میشد، نه تنها درجهت تضعیف ارتش، برعکس باعث بروزعقده ،تعصب وبحران بیشتر میان افسران وسربازان خواهد شد. برای اینکه این نوع عمال تحقیرامیز برضد کرامت وغرورافسری بوده، اثری منفی بجا خواهد گذاشت. اردوغوان با این عمال زشت ومتعصبانه خویش میخواهد که اخرین میخ را به تابوت سکولاریزم بکوبدوانرا به گورستان "عثمانیها" دفن وبه عوض ان قوانین دینی را مشروعیت بدهید!! وقوانین مرده ها را بالای شانه های زندها انتقال بدهد!.
تجربه تاریخی درکشورهای جهانی میاموزاند که دشمنی واختلافهای سیاسی ومذهبی هیچگاهی از طریق عمال خشونت وتعصب امیز از بین نه رفته است ، بلکه خشونت وتعصب بیشتر دامنگیر جامعه شده است، تعصب، تعصب، خشونت،خشونت را بارمیاورد.
علی رستمی المان شهر مورفیلدن
بامداد ـ دیدگاه ـ ۱ /۱۶ ـ ۲۵۰۷
زنان پس از کودتا: روزهای سختی در پیش است
از زمان آغاز تلاش برای کودتا در روز جمعه ۱۵ جولای، صدای زنان از صحنه سیاسی ترکیه غایب مانده است. در توییتر، زنان زیادی درباره کودتا حرف می زنند و می گویند که آزار جنسی در خیابان به دنبال آن بیشتر شده است. گروهایی از زنان درباره زبان زن ستیز هر دو طرف درگیری گزارش می دهند که زنان را به گروگانهای جنگی فروکاسته و مردانگی خود را با تهدید زنان و دختران دشمنان شان به تجاوز به رخ یکدیگر می کشند!…
تصاویر تظاهرکننده گان در خیابان ها نشان می دهد که اغلب آنها مردند، رهبران کودتاچیان هم مرد بودند، ۸۵ درصد دولت ترکیه از مردان تشکیل شده و تنها یک وزیر زن در کابینه هست. در ۴۳ شهر ترکیه، حتا یک نماینده زن هم وجود ندارد.
شاید این که این اغلب محافظه کاران بودند که در خیابانها تحصن کردند، یک دلیل غیبت زنان در رویدادهای اخیر باشد. دست کم یکی از گروههای مذهبی به نام جنبش اسماعیلآقا، در بیانیه ای اعلام کرد که این جنبش تصمیم گرفته که زنان در خانه بمانند و برای مردانی که برای حمایت از دولت به خیابان می روند دعا کنند.
همزمان برخی از گروههای زنان می گویند که در این روزها به شکل خاص هدف قرار گرفته اند. در توییتر، زنان زیادی درباره کودتا حرف می زنند و می گویند که آزار جنسی در خیابان به دنبال آن بیشتر شده است، گروهایی از زنان درباره زبان زن ستیز هر دو طرف درگیری گزارش میدهند که زنان را به گروگانهای جنگی فروکاسته اند.
گروه «زنان دانشگاهی» که یک گروه فمینیستی مشهوراست در بیانیه ای نوشته است: « کودتا، جنگ و عقبگرد آ ک پ و جهادی ها، همه، همواره زنان را هدف قرار داده اند. آنها از آزار جنسی برای محدود کردن آزادی حرکت و حضور اجتماعی زنان استفاده می کنند. آنها میخواهند مردانگی خود را با تهدید زنان و دختران دشمنان شان به تجاوز به رخ بکشند. زنان باید از خود دفاع کنند.»
حوادث روزهای پس از کودتا چیز دیگری را نشان نمی دهد. روز شنبه گذشته، درست بعد از کودتا، ویسل تسکین، از اعضای هیات اجرایی باشگاه فوتبال ترابزان اسپور توییت کرد: « اموال و همسران کافران حرام زاده کودتاچی، غنایم جنگی است.»
تسکین بعد مجبور به استعفا شد اما او تنها کسی نبود که در این مقطع حساس از زنان استفاده ابزاری کرد. ویدیویی که در اینترنت پخش شده، پولیسی را نشان می دهد که از یک سرباز زندانی که در کودتا مشارکت داشته، می پرسد که آیا دختر دارد یا نه؟ و بعد تهدید می کند که «من به او تجاوز می کنم!»
گزارش آزار جنسی و خشونت علیه زنان از روز جمعه افزایش داشته است. زنی توییت کرده که مردی در حالی که از او یک سیگار می خواسته، به تجاوز تهدیدش کرده است.
یکی دیگر نوشته که در مترو غریبه ای به او نزدیک شده و به او گفته که پیراهن نپوشد. زن دیگری می گوید که مردی از داخل موتراش به او گفته که صورتش را بپوشاند. زن جوانی توییت کرده: «مردانی که پیروزی دولت را جشن گرفته بودند، می گفتند: فاحشه، حق تو را هم کف دستت میگذاریم.»
سلن دوغان، مدیر گروه فمینیستی جاروی پرنده (اوچان سوپورگه) میگوید: «بحران هایی مانند جنگ و کودتا همواره خشونت نسبت به زنان را افزایش دادهاند. این بحران ها نظامی گری، ناسیونالیسم و انگیزههای مذهبی را تحریک می کنند و مطالبه آزادی، برابری و ضدیت با خشونت را خنثی می کنند.»
دوغان میگوید: « حقوق بشر در دوران تهدید و کودتا در ترکیه که جامعه دچار آشفته گی و بی قانونی است تهدید میشود.
بورکو کاراکاس، روزنامه نگاری که به خاطر گزارشهایش در حوزه زنان مشهور است، به اوضاع بدبین است. او می گوید که نقض حقوق بشر در روزهای اخیر، استمرار آن چیزی است که دولت در سالهای اخیر انجام می داده: تنفر آ ک پ از زنان چیز تازهای نیست. روزهای سختی پیش روی ماست. با قدرت گرفتن محافظه کاران، همه چیز سخت تر خواهد شد.»
خلاف بسیاری از کشورهای منطقه، زنان ترکیه در بسیاری از مسایل از حمایت قانون بهرهمندند، با این حال در دوران حاکمیت آ ک پ، این قوانین در معرض تفسیرهای تازهای قرار گرفته اند.
امروز زنان ترکیه برای سقط جنین باید از مراحل دشواری بگذرند؛ هرچند که سقط جنین هنوز در این کشور قانونی است.
زنانی که برای دریافت کمک در مقابل خشونت خانه گی به پولیس مراجعه می کنند، اغلب به خانه برگردانده می شوند. قتلهای ناموسی افزایش دارد ؛ و مردانی که دست به قتل همسران خود می زنند، اعتبار اجتماعی دارند.
در سال ۲۰۱۵ دست کم ۲۸۴ زن در ترکیه به دلایل ناموسی کشته شدهاند./ زمانه
بامداد ـ دیدگاه ـ ۴ /۱۶ ـ ۲۴۰۷
تیزاب پاشی در افغانستان
کریم پوپل
تیزاب پاشی یکی از انواع شدید خشونت بوده که زیاده زنان قربانی این وحشت می شوند. اسید پاشی منجر به از بین رفتن جلد، بینایی ، ممکن مرگ گردد. اسید پاشی حمله ای است که نه به قصد قتل، بلکه معمولاً برای انتقام و نابودی آینده زنده گی فردی و اجتماعی یک فرد انجام می شود. اسیدها زیاد اند ولی خطرناکترین آن اسید تیزاب و پس از آن تیزاب نمک است. به مجرد پاشیدن این ماده بالای جلد در کمتر از ۵ ثانیه تخریبات آغاز گردیده در دقایق اول از جلد گذشته به گوشت وسپس به استخوان می رسد. اسید پاشی علاوه بر این که جلد و پوست را خراب می کند. روان قربانی را الی آخر عمر بر باد میکند. مصارف زیاد در کار است تا شخص چهره وصحت اولی خودرا دوباره یابد.
قربانیها
در کشورهای خارج اسید پاشی بالای مردان و زنان صورت می گیرد. د ر افغانستان ۹۹ فیصد این قربانیان زنان را تشکیل می دهند؛ که ناشی از افراطی گری احزاب اسلامی، عدم دسترسی شخص به قربانی، حسادت، انتقام از زنان، شکست عشقی، اختلافات خانواده گی، روابط نامشروع زنان با مردان وغیره موارد می باشد.
تاریخچه اسید پاشی در جهان
بشر قرن ها پیش اسید را می شناختند ولی پاشیدن آن بالای انسان سابقه بیشتر از ۱۵۰سال ندارد. اسید پاشی برای اولین باردرسال۱۸۶۵ ترسایی توسط زنی به نام « مارگارت بویل» در فیلادلفیا، ایالت پنسیلوانیا صورت گرفت. سپس این جرم به اروپا نشات نموده درسال ۱۸۷۹ در فرانسه گزارش داده شده است که در آن سال ۱۶ مورد اسید پاشی که به آن vitriol اطلاق می شد از سوی زنانی به صورت زنان دیگر ثبت شده است. اکنون سالانه ۱۵۰۰ انسان قربانی این جرم می شوند. زیاده اسید پاشی به نوبه در کشورهای چون افغانستان ، ایران، پاکستان عربستان سعودی، عراق ، هند بنگلادیش ، کامبوجیا ، ویتنام لاووس ، چین ، بریتانیا، افریقای جنوبی، یوگاندا ، جامیکا و ایتوپیا رخ میدهد.
تاریخچه اسید پاشی در افغانستان
در افغانستان تاریخ اسید پاشی از زمان تاسیس نظام دموکراسی و دور کردن حجاب به زنان آغاز گردید که تاریخ تقریباً ۶۰ ساله دارد. در آن زمان ملایان کابل اسید را بالای محل بدون حجاب زنان مانند پا ، دست و صورت پاشیدند. در مظاهرات که ملایان در سال های ۱۳۳۵ خورشیدی نمودند تعداد زیادی از زنان را توسط پاشیدن اسید با پیچکاری و بوتل معلول ساختند. دولت تمامی آنها را دستگیر نمود که از طرف ملای پل خشتی رهبری می شد. باتشکیل احزاب اسلامی به خصوص حزب اسلامی گلبدین حکمتیار تیزاب پاشی در کابل ازدیاد یافت.
طی چند سال اخیر حملات اسیدی علیه زنان معمولاً توسط گروههای ترورستی همچون حزب اسلامی حکمتیار و گروه طالبان صورت گرفته است. در چند سال اخیر گزارشهای مختلفی از اسید پاشی بروی کارگرزنان . کارمند زنان دولتی ، دختران و متعلمان مکاتب در نقاط مختلف کشور از جمله قندهار، هرات، کابلو بدخشان منتشر شده است. این افراد به عوض این که توسط کار و بار زحمت اختراع و اکتشاف اسلام را سربلند سازند ؛ توسط قتل اسید پاشی و دعا چف وپف می خواهند ترقی و پیشرفت کنند که دور از امکان است.
تداوی
اسید ماده خطرناک برای جلد بوده در مدت کمتر از یک دقیقه اولاً پوست را ازبین برده سپس چربی زیر پوست را با خود حل کرده به عضلات و حتا استخوان نفوذ نموده؛ لب مژه گوش و بینی را تخریب می کند. یک انسان که بالایش اسید پاش می شود باید در کمتر از ۵ ثانیه از اشیا دست داشته نزدیک خود مانند دامن پتو یا آب، اسید را از بدن خود دور نموده سپس به عجله توسط خاک صورت خود را بمالد عمل با دامن یا تکه پاک کردن و شستن با آب را چندین بار تکرار نماید. سپس به عجله خود را به نزدیک ترین مراکز صحی برساند.
شدت ضایعه بدن انسان مربوط است به نوع و غلظت اسید، مدت زمانی پس از حمله ، شستشو و انجام رقیق ساختن اسید و سرعت انتقال قربانی به مرکز صحی .
برای ترمیم محل اسیدپاشی باید شخص آسیب دیده از مواد پرتینی کریم جست (زنک)ZN زیاد استفاده کند.
بامداد ـ دیدگاه ـ ۶ /۱۶ ـ ۲۴۰۷
جایگزینی جز مردم وجود ندارد !
حزب کمونیست ترکیه مردم را به سازمان دادن صفوف حزب علیه دشمنان مردم و انسانیت فرامی خواند .
اما ، به خوبی می دانیم که هواپیماهایی که از سوی نیروهای خارجی حمایت می شدند ، که قدرت خود را از طبقه کارگر کسب نمی کنند ؛ نمی توانند تیره گی حزب عدالت و توسعه راشکست و مشکلات ترکیه را حل نمایند .
رخ داد های امروز واقعیت های زیر را به ما یاد آوری می کند: یا مردم ترکیه سازمان یافته و از حزب عدالت وتوسعه رهایی خواهند یافت؛ یا سیاست های ارتجاعی حزب عدالت وتوسعه تشدید خواهد شد ، سرکوب افزایش خواهد یافت ، کشتارها ، غارت و دزدی ادامه خواهد یافت .
تنها قدرتی که می تواند حزب عدالت و توسعه را سرنگون سازد قدرت مردم است و هیچ جایگزینی برای آن وجود ندارد .
حزب عدالت و توسعه مسوول همه آن چیزی است که امشب رخ داد . تمام عامل هایی که به وضعیت و شرایط کنونی ختم شد محصول حکومت حزب عدالت و توسعه و ارباب های داخلی و خارجی آن است که از حزب عدالت وتوسعه حمایت می کنند.
اما ، این واقعیت که حزب عدالت وتوسعه مسوول اصلی است به معنای آن نیست که تلاش کودتا تلاشی بود که از سوی خود اردوغان در راستای رسیدن به هدف های خود مانند باز کردن راه برای مدیریت اجرایی ریاست جمهوری یا پاک کردن مانع های پیش روی قانون اساسی جدید سازمان داده شد .
تنش و رقابت بین گروه های مختلف در داخل نظام و نیروهای مسلح که معروف شده بود مدتی برکنار باشند به ستیزه های نظامی بازگشته اند جریان دارد. در حالی که تنش بین این نیروها واقعی است ، اما این که هر یک از طرفین ستیزه بیانگر منافع مردم است، یک دروغ است. متعاقب این باور ، جست و جوی راه حلی علیه حکومت حزب عدالت وتوسعه در یک کودتای نظامی به اندازه توجه و حمایت از عدالت وتوسعه به تصور اتخاذ موضع مخالف علیه کودتای نظامی به هر دلیلی غلط است . آخرین کاری که باید بنام حمایت از آزادی و حقوق بشر در ترکیه انجام داد اختصاص حمایت از حزب عدالت وتوسعه است که بارها ثابت کرده است دشمن بشریت است .
اگر چه آن ها کودتا را سازمان نداده اند ، اما اردوغان و حزب عدالت و توسعه برای استفاده از شرایط به دست آمده و حمایتی که دریافت کردند به عنوان ابزاری برای افزایش مشروعیت خود تلاش خواهند کرد . مردم ما باید در برابرگام هایی که حزب عدالت وتوسعه مسلما در روز های آینده بر خواهد داشت آماده باشند. بالا بردن مبارزه علیه حزب عدالت وتوسعه و تیره گی آن تنها راه متوقف کردن نتیجه این تلاش کودتای شکست خورده در تحکیم حکومت حزب عدالت وتوسعه و تبدیل آن به ابزاری برای تبدیل ترکیه بی ثبات حزب عدالت وتوسعه به ترکیه ای با ثبات است . این واقعیت که همه مسجد های ترکیه در تمام طول شب پیوسته تبلیغات اردوغان را منتشر کرده اند دلالت مشخصی بر فوریت وظیفه نزدیک ماست .
حزب کمونیست ترکیه مردم را به سازمان دادن صفوف حزب علیه دشمنان مردم و انسانیت فرا می خواند .
آزادی در دستان خود ماست!
ص م
بامداد ـ دیدگاه ـ ۳ /۱۶ ـ ۲۱۰۷