کندز:

« ازمیدان های سرد محاربوی ، تا میدان های گرم سگ جنگی»           

 

عبدالوکیل کوچی

در چنین شرایطی که دشمنان افغانستان در وجود گروه های تروریستی القاعده ، طالب وداعش به منظور ترور وقتل ، کشتاروحشت وبه آتش کشیدن هستی و تجاوز به سمت شمال کشور، به خصوص در ولایت قندوز اعزام و انتقال داده می شوند که دراثرحملات وحشتناک شان شهر قندوز را چندین بار به خاک وخون کشانیده صدها هموند قندوزی وده ها افراد قوای مسلح شهید وهزاران نفر زخمی وچند صدهزار نفر دیگر را بی خانمان ساخته ، موسسات دولتی، دیپوهای سلاح ومهمات ودارایی هایی عامه وبیت المال ، بانک ها ،مغازه ها ، دکان ها و خانه های مردم را غارت کرده و به آتش کشیده اند.

گفته می شود با وجود آزاد سازی شهر قندوز از وجود دشمنان ، هنوزهم شعله های آتش در حومه ها ونواحی شهر قندوز زبانه می کشد ومردم در زیرپاشنه های خونین دشمنان طالبی و داعشی فریاد مرگ و آزادی سر داده  ولی گوش های ناشنو و احساس منجمد مسوولان کمترجنبیده وبه فریاد این مردم بی دفاع رسیده گی لازم نمی شود زیرا که بسا فرماندهان نظامی وقوماندان های محلی به جای آن که در میدان محاربات صف آرایی نموده در خط دفاع از نوامیس مردم وآماده گی لازم جنگی در برابر دشمن ، دسایس شوم وهجوم دشمنان را عقیم بسازند ، مصروف عیاشی وخوش گذرانی بوده مردم را به میدان های سگ جنگی کشانیده ودرین کار هرزه وخلاف ارزش های اسلامی کودکان ونوجوانان را از مسیر درست زنده گی آداب واخلاق انسانی منحرف ساخته و از ریختن خون حیوان نیز لذت می برند که این خود آب انداختن به آسیاب دشمنان افغانستان بوده و پس کردن سنگ از سر راه دشمن و هموار کردن راه برای تعرض وتجاوزات بعدی دشمنان افغانستان به خاک و نوامیس وطن است. جهالت به این اندازه که در سرتاسر جهان گوشی نشنیده وچشمی ندیده باشد که انسان قرن بیست و یکم فرصت های طلایی دفاع از وطن را از دست داده خودش بدست خود قبر خود را درست می کند .

در حالیکه شهر قندوز یا کهندژ یکی از شهرهای تاریخی کشور که در واقع نماد شجاعت وطن پرستی ؛ وشهری سرشار ازعلم وفرهنگ و دانش بشری و دارای تاسیسات بزرگ علمی کانون علوم و اکادمیک عصر خود بوده و مردم شریف قندوز همچون دیگر ولایات کشور علم دوست ، بافرهنگ و سرشار از عشق ومحبت ،صل حدوست وباغیرت و افتخار بهترین همزیستی اجتماعی را دارا می باشند . ولی جبر تاریخ و گردش معکوس چرخ براین کسانی را برسرنوشت این مردم حاکم ساخته است که درگزارش ذیل وضاحت کامل دارد .

درین جا توجه خواننده محترم به گزارش مختصری ازآقای فرشاد صالح از آریانا نیوزتحت عنوان : «از میدانهای سرد نبرد ها  تا میدانهای گرم سگجنگی در قندوز » جلب میگردد .

به این مفهوم آمده است که « با سرد شدن هوا انتظار می رفت که فرماندهان نظامی به میدان های نبرد رفته و طالبان را از حومه های شهر قندوز عقب بزنند . ولی دیده می شود که هیچ برنامه ای برای سرکوب گروه های شورشی درین ولایت وجود ندارد و فرماندهان محلی به جای رفتن به میدان نبرد به میدانهای سگ جنگی رفته ودر گیر جنگ سگ های هزار دالری شان است. ارزش سگ های جنگی در میدان های سگ جنگی به هزاران افغانی و هزاران دالر امریکایی می رسد. آنجا بیش تر در روزهای جمعه گواه سگ جنگی است درین میدان وکسانی که علاقمند سگ جنگی هستند حتا در برابر هزاران افغانی وهزاران دالر امریکایی قمار می زنند» یکی دیگر از تماشاگران می گفت که : « این ها اکت می کنند ،اکت بدماشی می کنند قوماندانان....»

آقای صالحی به ادامه گفتند : « نگهداری سگ  های جنگی بدوش نوجوانان وکودکان شده است وبیش تر این کودکان به جای فراگیری آموزش وپرورش مصروف گردش سگ های جنگی اند وحتا این کودکان نیز تشویق به سگ جنگی شده اند .سال های زیادیست که فرماندهان محلی وکسانی که خود را درین حوزه ها بدماش می دانند به میدان سگ جنگی آمده وبه ارزش صدها هزار افغانی را به گونه قمار بالای سگ جنگی می پردازند.اما حکومت به ظاهرهیچ برنامه ای را برای متوقف ساختن این سگ بازی ها ندارد.»

این درحالیست که مدت کمی پس از آن اخباری به نقل از سایت وزین همایون از« کشف کارخانه بزرگ بم سازی گروه تروریستی طالبان در بلخ وهمچنان خبر اولین هنگ منسجم داعشی از ننگرهار سر بیرون کرد » به نشر می رسد . این است  شرایط  اوضاع  واین است روزگارملتی که از یک سو در چنبره و چنگال طالب وداعش و از سوی دیگر در زیر امر قوماندانان محلی به گروگان نشسته اند . اینست همان مدعیان اسلام که گاهی بنام جهاد می سوختاندند ومی کشتند  وگاهی بنام طالب و القاعده سر می بریدند  واکنون بنام داعش قتل عام می کنند . قوماندانان محلی و فرماندهان نظامی با گرفتن امتیازات کلان از دولت و اندوختن ثروت های میلیون دالری مصروف خوش گذرانی خود هستند وملتی هردم شهید را در مکاره بازار دین به بازی مضحکانه نگهمیدارند .

آنانی که در بلند گوها بزعم خود ناجی وطن خود را معرفی می کنند ، آنان نقش بازیگران بزرگ وحامیان خارجی خود را نادیده گرفته برد جنگ نیابتی متجاوزین بزرگ خارجی را  بنام خود قلمداد نموده ، آیا مدافعین اسلام همین ها بودند که ده ها بار زهرشکست طالب را چشیده واکنون با وجود پیشروی های طالب وداعش بر نوامیس همشهریان وهموندان مظلوم ما باز هم مصروف عیش ونوش وبازی با حیوانات می باشند دین اسلام وطن را همین ها نجات داده اند .

 همچنان حزب اسلامی  گلبدین که هزاران مکتب را به آتش می کشید و طلاب معارف را به جرم دانشجویی وانسان را بجرم انسایت می کشتند ، حالا از ریختن خون حیوان بی گناه نیز لذت می برند. آنها زمانی که  خواندن دروس در مکاتب را گنه کبیره می شمردند وموجودیت مکاتب را برخلاف اسلام تبلیغ کرده و به آتش می کشیدند  ولی حالا همان مدافعین پیروزمند ؟ اسلامی سگ جنگی وغارت گری را مطابق به کدام نوع اسلام جایز می دانند؟

  آنانی که زیر ساختارهای اقتصادی را تخریب ومکا تب ومدارس را به آتش کشیدند به این ترتیب جوانان را از حق کار وتحصیل محروم ساخته ومجبور می سازند که به جای تحصیل، یا اجیرطالب وداعش شوند ویا در خدمت فرماندهان محلی و پرورش دد ودام قرار بگیرند.  آیا همین بود مزایای دفاع از اسلام ؟

علمای اسلام و روحانیون که وظیفه رهنمایی و ارشاد در بین مردم را دارند کجاهستند که جوانان محروم از تحصیل را از گزند جهالت و بهره گیری فرماندهان محلی نجات دهند . نگذارند تا نوجوانان وجوانان در خدمت گروه های مسلح مخالف دولت بپیوندند . کجا هستند آن مدعیان مذهبی که در روز جمعه مبارک سگ جنگی را منع کرده ومردم را به سوی صراط المستقیم راهنمایی کنند. کودکان صغیر را به عقد زورمندان مسن نداده از حقوق انسانی آنها و هزاران کودک و نوجوان گروگان شده در دست زورمندان دفاع نمایند ، آیا آنها منحیث عالم صل حدوست مسوولیت های خود را در قبال پرسش روز بازخواست ادا نموده و در باره بدی جنگ و ارزشمندی های صلح توانسته اند که جلو جنگ را بگیرند ومردم را به امر دفاع از وطن ، صلح و نوامیس ملی بسیج بسازند . تا جایی که از ملا های پاک نهاد وطن دوست انتظار می رود که خط سیاه طالب داعش را با تمام جنایات آنها برای ملت واضح ساخته ومردم را برای عقیم ساختن ودفع تجاوزات دشمنان وطن وگماشتگان خارجی آنها بسیج ومتشکل سازند وظیفه ملاهای دینی درین مقطع حساس تاریخی تشریح وتوضیح مسایل بزرگ صلح بر جنگ است که برای مردم ارزش حیاتی دارد .

در چنین شرایط ناامن وناگوار کجاست دولت مردانی که با همه نفاق وشقاق داخلی که دارد خودش را وحدت ملی می خوانند ولی بسا فرماندهانش را به حالت خود رها کرده بی آنکه ایشان را به وظایف اصلی شان درراه دفاع از وطن متوجه ساخته مورد تشویق و پشتیبانی قرار داده واز کارهای هرزه وکشنده برحذردارد.

با آنکه قوای مسلح و امنیتی تا آخرین نفس درسنگر دفاع از هر وجب خاک وطن وبه خصوص شهر قندوز قرارداشته وشجاعانه از آن پاسداری می کند ولی نرسیدن کمک های به موقع دولتی عقب جبهه را خالی گذاشته که گاه گاهی به غلبه دشمنان منجر می شود.

در حالیکه دشمن تا لب دروازه های همه گان رسیده است دولت می باید هر چه زود تر برای مفرزه های مسلح دفاعی قندوز وسایر ولایات نا امن تدابیر اکمالاتی لوژیستکی ومساله تعلیمات مداوم مسلکی وآموزه های میهنی را در صدر وظایف خود قرارداده وبلند بردن ظرفیت توانایی قوای مسلح در نقاط استراتیژیک کشور وبه خصوص قندوز از الویتهای کاری دولت باشد . در غیر از آن اگر اوضاع نابسامان وخودسری ها چنین ادامه یابد، چه می توان از دولت ونهادهای دولتی توقع نموده وبه کدام چشم اندازی امید وار وبه آینده روشن باورداشت .

در چنین حال و هوا یگانه راهی که برای ملت باقی مانده است آنست که تمام مردم آگاه وچیزفهم کشور اعم از گروه های وطن پرست وصلح دوست ، احزاب وسازمان های سیاسی علما و روحانیون پاک نهاد کشور در یک طیف وسیع و در یک تشکل عظیم وگسترده ملی بسیج شوند تا فرصت های ناچیز موجود بدفاع از وطن ونجات مردم زمینه ختم جنگ را فراهم سازد و به صلح پایدار دسترسی حاصل گردد وبه این ترتیب از وطن آبایی مان دفاع لازم صورت بگیرد .

 

 بامداد ـ دیدگاه ـ ۴/ ۱۷ـ ۲۱۰۱