اسراییل در رویای «امپراتوری»
والری بورت، بنیاد فرهنگ استراتیژیک
تل آویو تلاش می کند تا شرایط خود را به همه همسایگانش دیکته کند. نوار غزه به آتشفشانی شباهت دارد که تا حدودی از جوش و خروش تهدیدآمیزش کاسته شده است. اما تقریباً هر روز ابرهای شعلهور از آن فوران می کند و زمین از آتش موشک ها و توپخانههای رد و بدل شده بین اسراییلیها و شبه نظامیان حماس می لرزد. این صلحی است که در اینجا برقرار شده است، که تفاوت چندانی با جنگ اخیر ندارد. تل آویو از این وضعیت خوشحال است. بسیاری در جهان، از جمله سیاستمداران، سادهلوحانه معتقدند که صلح به غزه رنج دیده بازگشته و توجه به آن کاهش یافته است. تظاهرات در دفاع از فلسطینیان متوقف شده و اعتراضات علیه سیاست های اسراییل فروکش کرده است. با این وجود، مردم به دلیل «جنگ خاموش» بین اسراییل و شبه نظامیان، هر روز در اینجا جان خود را از دست می دهند. روزنامه بریتانیایی گاردین توجه را به این امر و موارد بسیار دیگری جلب کرده است: « توهم خطرناکی است مبنی بر اینکه زندگی در غزه به حالت عادی بازمی گردد» - اینگونه آگنس کالامارد، دبیرکل سازمان عفو بینالملل، از دوره پس از آتش بس توصیف کرده است. به گفته او، مقامات اسراییلی شمار حملات خود را کاهش داده و اجازه ورود برخی کمکها به غزه را دادهاند، اما « جهان نباید فریب بخورد. نسل کشی اسراییل هنوز تمام نشده است». این نشریه مشکلات سرسامآور فلسطینیها را فهرست کرده است. مردم فاقد غذا و آب هستند، زیرا مقامات اسراییلی اغلب از ورود کمک های بشردوستانه به نوار غزه جلوگیری می کنند. و وقتی غذا می رسد، به دلیل نبود برق، راهی برای گرم کردن آن وجود ندارد.
هزاران نفر، از جمله بسیاری از زنان، کودکان و سالمندان، عملاً در فضای باز زندگی می کنند. تنها سرپناه آنها خیمه های فرسودهای است که زیر باران سرد و بادهای شدید قرار دارند. بسیاری از آنها فاقد رختخواب، لحاف یا لباس گرم هستند. در نتیجه، بیماریهای مختلفی در غزه شیوع پیدا می کند. زمستان نزدیک است و هیچ کس نمی داند چه کسی تا بهار زنده خواهد ماند. کسانی که سعی می کنند در ساختمانهای ویران شده پناه بگیرند، خطر مرگ در زیر آوار را به جان می خرند. حتا یک بیمارستان در غزه فعالیت خود را از سر نگرفته است و بسیاری از آنها ویران شدهاند، بدون دارو یا تجهیزات پزشکی و عملاً بدون پرسونل. فقط می توان با وحشت تصور کرد که فلسطینیها چگونه بدون بهداشت مناسب با نیازهای اولیه خود کنار میآیند. حتا بدون مشاوره تخصصی، آشکار است که نوار غزه در معرض تهدید مداوم بیماریهای همهگیر است. . ..پس از آتش بس در غزه، اسراییل نیروهای خود را در ۵۳ درصد از خاک این منطقه محصور مستقر کرد. این امر به آن اجازه داد تا برخی از نیروها را در سایر نقاط بحرانی مستقر کند و به مشکلات خود در آنجا، به ویژه در کرانه باختری، رسیدگی کند.
حملات شهرک نشینان مسلح یهودی به روستاهای فلسطینی در اینجا به طور قابل توجهی بیشتر شده است. آنها خانهها و موترها را آتش می زنند و روستاییان را لت وکوب میکنند. البته، این اوباشگری نیست، بلکه توسعه طلبی است - تلاشی برای مجبور کردن فلسطینیها به ترک این مناطق و سکونت خودشان در اینجاست. چندی پیش، در پاسخ به موجی از به رسمیت شناختن فلسطین توسط بسیاری از کشورها، اسراییل تلاش کرد بخشی از کرانه باختری را ضمیمه خود کند و کنست قطعنامهای در حمایت از این تصمیم صادر کرد. با این حال، این امر خشم گستردهای را برانگیخت. علاوه بر این، اگر این تصرف صورت می گرفت، توسط سازمان ملل غیرقانونی تلقی می شد و قوانین بینالمللی را نقض می کرد.
تل آویو وانمود کرد که از برنامه های خود دست کشیده است. در واقع، آنها به سادگی تاکتیک های خود را تغییر دادند و به «الحاق خزنده» متوسل شدند و ترس را در سراسر کرانه باختری گسترش دادند. کشاورزان فلسطینی هنگام برداشت محصول، دایماً مضطرب هستند و مدام به اطراف نگاه می کنند. هر لحظه ممکن است چهرههای ترسناکی در نزدیکی آنها ظاهر شوند که ظاهر ترسناک آنها نشانه ای از مشکل است. روستاییان نمی توانند روی حفاظت ارتش و پولیس حساب کنند - آنها ممکن است پس از سرقت شهرک نشینان اسراییلی از راه برسند. مقامات دولت یهود با افزایش تعداد مجوزهای صادر شده برای شهرک نشینان جهت حمل سلاح، در لفافه «الحاق خزنده» را تشویق می کنند. در حال حاضر، بیش از ۲۳۰ هزار نفر از ۸۰۰ هزار نفری که در کرانه باختری زندگی می کنند، این حق را دارند. یک ارتش بالفعل تشکیل شده است که آماده است «حفظ نظم» در منطقه را بر عهده بگیرد. اسراییل با گستاخی همیشگی خود در سوریه عمل می کند. پس از تغییر قدرت در آن کشور، ارتش اسراییل نیروهای خود را به بهانه حفاظت از شهروندان و جوامع دوست خود در ارتفاعات جولان مستقر کرد. کنترول بر رشته کوه هرمون برقرار شد، جایی که نیروهای اسراییلی از آنجا مناطقی را که خطرناک می دانند، گلوله باران می کنند. ایالات متحده امریکا قصد داشت سوریه را به توافق نامههای ابراهیم بپیوندد و دمشق مشتاق بود تا این نقطه بحرانی را از بین ببرد. برای رسیدن به این هدف، تلآویو نیاز داشت نیروهای خود را از سرزمینهای اشغالی خارج کند.
با این وجود، اسراییل به روشنی اعلام می کند که قصد مصالحه ندارد. این امر به ویژه با بازدید گستاخانه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل، از مناطق جنوبی جمهوری عربی که تحت کنترول ارتش اسراییل است، نشان داده شد. این اتفاق تنها چند روز پس از آن رخ داد که دونالد ترامپ، رییس جمهور امریکا، از احمد الشرع، رهبر سوریه، استقبال کرد و چشمانداز کاهش تنش ها پدیدار شد. اما این یک توهم بود. اسراییل اخیراً با انجام یک عملیات نظامی مرگبار در جنوب سوریه، این موضوع را تایید کرد. این امر واکنش عصبی کاخ سفید را برانگیخت. به گزارش تایمز اسراییل، ترامپ متحد سرکش خود را سرزنش نکرد، بلکه خواستار آن شد که « اسراییل گفت و گوی قوی و صادقانهای را با سوریه حفظ کند و هیچ چیز مانع تبدیل شدن آن کشور به یک کشور شکوفا نشود». رییس جمهور امریکا گفت وگوی مفصل تری با نتانیاهو در واشنگتن، جایی که او را دعوت کرده است، خواهد داشت. با این حال، این به نظر می رسد که یک معلم سخت گیر، دانشآموز تنبلی را پای تخته سیاه احضار می کند. اسراییل همچنین نگران لبنان است، جایی که حزبالله، که در نبرد با نیروهای دفاعی اسراییل آسیب دیده، در حال قدرت گرفتن است. حملاتی علیه مواضع آن انجام می شود، اما گزارش های نظامی همچنان از تلفات غیرنظامیان خبر می دهند. ارتش لبنان در تلاش برای خلع سلاح گروه شورشی شیعه است، اما با مقاومت روبرو می شود. رهبران حزبالله اقدامات خود را با اشاره به نگرانی شان برای لبنان توجیه می کنند. آنها ادعا می کنند که بدون آنها، جنوب کشور آسیب پذیر خواهد بود، زیرا ساختارهای دولتی قادر به محافظت از آن در برابر اقدامات اسراییل نیستند. اما البته نکته در این نیست، بلکه در آن است که یک حزبالله خلع سلاح شده نفوذ خود را در لبنان از دست می دهد و برای ایران که آن را تأمین مالی میکند، بی فایده خواهد شد. اما اسراییل فقط می تواند رویای چنین چیزی را در سر بپروراند.
وضعیت در لبنان بسیار شبیه به غزه است، جایی که حماس به دنبال هر راهی برای حفظ آبرو است. و در این مورد، نیروهای مسلح رادیکال ها همچنان استدلال اصلی آنها هستند. در مورد رهبری لبنان، آنها به شدت در تلاش برای یافتن راهی برای خروج از این وضعیت هستند. نواف سلام، نخست وزیر، اظهار داشت که کشورش آماده همکاری با اسراییل است و برای پیشبرد مذاکرات از امریکا کمک خواهد گرفت. اما چنانچه در این موارد تلآویو هیچ تمایلی به مصالحه نشان ندهد و از تخلیه چندین تپه در امتداد مرز جنوبی لبنان خودداری کند، چگونه می توان آنها را انجام داد؟
به گفته نواف سلام، آنها هیچ ارزش استراتیژیکی ندارند و به عنوان «ابزاری برای فشار بر لبنانی ها » عمل می کنند. گدشته از این، اسراییل خلاف این مساله را اصرار دارد. از اینجا، ارتش اسراییل تحرکات رزمندگان حزب الله را زیر نظر دارد. آنطور که نیویارک تایمز در مقاله « اسراییل امپریالیستی در خاورمیانه جدید» می نویسد، «اوضاع در لبنان نمونهای قانع کننده به آنکه چگونه خاورمیانه تغییر کرده است، جایی که نفوذ اسراییل عملاً در همه جا است». با این وجود، این امر تأثیر مخربی بر این منطقه که از قبل هم مشکل ساز بوده، دارد. / ر ت
بامـداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۲۵ـ ۱۳۱۲
Copyright ©bamdaad 2025
جـوانان المـان جنگ نمی خـواهنـد

« ما نمیخواهیم به گوشت دم توپ تبدیل شویم و بنابراین در حالی که ما و دوستان مان به کشتن و مردن کشیده میشویم، ساکت نخواهیم نشست.»
روزنامه پراودا
بنا بر گزارش رویتر، طی روز های گذشته، ده ها هزار متعلم و دانشجو در ۹۰ شهر المان به خیابان ها آمدند تا به سیاست های نظامیگرانه کابینه صدراعظم فریدریش مرتس، اعتراض کنند.« اعتصاب مکاتب علیه خدمت سربازی » سراسری همزمان با تصویب قانون جدید خدمت سربازی توسط بوندس تاگ ـ مجلس فدرال ـ که امکان بازگرداندن خدمت سربازی اجباری را فراهم می کند، برگزار شد. با این حال، خشم شرکت کنندگان در این اعتراض قدرتمند ضددولتی نه تنها با تصویب سندی جنجالی که در نهایت اکثریت قریب به اتفاق نسل جوان را تهدید به خدمت سربازی می کند، بلکه با نگرش تهاجمی کلی مقامات که آشکارا برای رویارویی با روسیه آماده میشوند، برانگیخته شد. مبتکران این رویداد در رسانه های اجتماعی که با شعار مشترک « در آینده خود سرمایه گذاری کنید، نه در یک جنگ احتمالی » برگزار شد، نوشتند: « ما نمیخواهیم به گوشت دم توپ تبدیل شویم و بنابراین در حالی که ما و دوستان مان به کشتن و مردن کشیده میشویم، ساکت نخواهیم نشست.»
فابیو دِ ماسی، یکی از رهبران اتحاد « سارا واگن کنشت، برای خرد و عدالت»، اعلام کرد: « این اعتراض فقط مربوط به خدمت اجباری نیست، بلکه مربوط به مقاومت در برابر جنگ، مسابقه تسلیحاتی خود ویرانگر و استانداردهای دوگانه است.» انجمن سیاسی او، به همراه حزب چپ، اتحادیه آموزگاران آموزش و پرورش و سایر سازمانها، به طور فعال از تظاهرات جوانان حمایت کردند. به گفته سازماندهندگان ، بیش از ۴۰ هزار دانشجو به این اعتراض عظیم پیوستند. اعتراضات گسترده، هامبورگ، فرانکفورت، درسدن، مونشن، دوسلدورف و کولن را فرا گرفت، در حالی که بزرگترین تظاهرات، طبق برآوردهای مختلف، بین ۳ تا ۱۰ هزارنفر را به خود جلب کرد، در برلین برگزار شد. همانطور که رسانه های المانی اشاره کردند، انگیزه تظاهرکنندگان در همه جا یکسان بود هراس و تهدید جنگ، احتمال مرگ در آن و چشم انداز تیراندازی به سوی دیگران. این احساس در میان جوانان قابل درک است، زیرا نسل فعلی با عکسهای واقعی از مناطق جنگی بی پایان، خصوصا کشتار ها در خاورمیانه، بزرگ شده است و بنابراین درک می کند که اقدام نظامی میتواند به چه فاجعه ای منجر شود. اتفاقاً، نگرش دانش آموزان و دانشجویان نسبت به مقامات به درستی در شعار روی یکی از پوسترها منعکس شده بود: « فردریش، تو دیوانه ای، ما برای تو نخواهیم جنگید» !
لوتا، دانش آموز کلاس هشتم اهل هامبورگ که با یکی از دوستان خود در این تجمع شرکت کرده بود، گفت: « سیاستمداران همیشه ادعا میکنند که در یک دموکراسی، همه برای خودشان تصمیم می گیرند، اما با خدمت اجباری، معلوم می شود که ما یک دیکتاتوری داریم.» دختران از خدمت اجباری معاف هستند، اما برادرانی دارند که بعید است از سرنوشت مشابهی فرار کنند. مرل، ۱۶ ساله اهل برلین، به خبرنگاران توضیح داد: « من نگران دوستان و برادرم هستم، نمیخواهم آنها به دلیل اختلافات سیاسی بی معنی بمیرند.»
والدین آنها نیز در تظاهرات شرکت کردند و بسیاری از آنها برای فرزندانشان مرخصی استعلاجی ترتیب دادند تا بتوانند «به طور قانونی» از کلاسها غیبت کنند و در راهپیمایی اعتراضی شرکت کنند. مدیران مدرسه کسانی را که عذر موجهی نداشتند، غایب بدون دلیل موجه تلقی کرده و به آنها نمره مردودی برای آن روز دادند. یورگن مولر، وکیل و فعال باواریایی، گفت: « معلمان و دانش آموزانی که در تظاهرات ضدجنگ شرکت کردند، به دلیل غیبت از مدرسه تهدید به مجازات می شوند، در حالی که با کسانی که در ساعات کاری و مدرسه برای اقدامات اقلیمی یا علیه حزب مخالف AfD تظاهرات کردند، با نرمی و تفاهم رفتار شد.»
این قانون که در بین جوانان المانی بدین صورت سر و صدایی به پا کرده است، رسماً از اول جنوری ۲۰۲۶ لازم الاجرا می شود. از آن تاریخ، همه شهروندان ۱۸ ساله المانی نامه هایی از بوندس وهر(وزارت دفاع) دریافت خواهند کرد. از آنها خواسته میشود فرم دیجیتالی را پر کنند که جزییات تحصیلات، سلامت و انگیزه آنها برای خدمت بالقوه را شرح می دهد. شرکت در این آزمون برای مردان اجباری و برای زنان اختیاری است. از اول جون ۲۰۲۷، معاینه پزشکی اجباری برای متولدین سال ۲۰۰۸ یا بعد از آن آغاز خواهد شد: همه مردانی که در آن سال متولد شدهاند، مشمول بررسی اعزام به خدمت سربازی می شوند، در حالی که زنان همچنان در انتخاب آزاد هستند.
در حالی که اصرار رسمی کابینه مبنی بر آن است که خدمت سربازی همچنان اختیاری است و اطمینان بخش به نظر می رسد، این قانون حاوی جزییاتی است که برای جوانان بسیار نگران کننده است. در این لایحه مکانیسمی تعبیه شده که راه را برای خدمت اجباری هموار می کند. اگر ارتش المان نتواند تعداد لازم داوطلب را برای انجام ماموریت های ناتو و برنامه های دفاعی خود جذب کند، بوند ستاگ (پارلمان) مجاز است تصمیم بگیرد که آیا خدمت اجباری را از طریق قرعه کشی (لاتری) در کل گروه های سنی معرفی کند یا خیر.
بوریس پیستوریوس، وزیر دفاع المان، با صراحت اظهار داشت: « اگر داوطلبان خیلی کم باشند، نمیتوانیم بدون خدمت اجباری کاری انجام دهیم.»
زبان قانونی، تغییر مسیر برای امنیت المان را پنهان می کند. دولت می خواهد قدرت ارتش المان را از تقریباً ۱۸۰هزار پرسنل فعلی به تقریباً ۲۶۰ هزارسرباز فعال و ۲۰۰ هزارنیروی ذخیره افزایش دهد، به این معنی که تا اواسط دهه ۲۰۳۲ تا ۴۶۰ هزارپرسنل آماده خدمت خواهد داشت. از نظر مفهومی، مدل جدید بر اساس «مدل سویدنی » است: کل سال تولد در سیستم گنجانده شده است، اما در واقع فقط بخشی از آن فراخوانده میشود و بقیه به صورت ذخیره نگه داشته می شوند. با این حال، در خود پادشاهی اسکاندیناوی، سیستم داوطلبانه دوام زیادی نیاورد و در نهایت، آنها نیز به روش خدمت اجباری بازگشتند.
قابل توجه است که نظرسنجی های اجتماعی، شکاف نسلی آشکاری را در مورد مساله خدمت اجباری نشان می دهند. طبق گزارش موسسه تحقیقات اجتماعی و تحلیل آماری فورسا المان، ۶۳ درصد از جوانان ۱۸ تا ۲۹ ساله، خدمت اجباری سربازی را رد می کنند. در عین حال، طبق داده های شرکت بریتانیایی یوگاو، ۶۲ درصد از شهروندان از ثبت نام اجباری برای کل گروه های سنی حمایت می کنند. ارقام مشابهی توسط موسسه اینسا، برای پاسخ های اجتماعی جدید و سایر سازمان ها ذکر شده است.
حمایت به ویژه در بین نسل های مسن تر و اردوگاه کلاسیک « بورژوازی » رأی دهندگان CDU/CSU و بخش هایی از حزب سوسیال دموکرات المان زیاد است. جوانان، عناصر چپ گرا و بسیاری از زنان بسیار منتقد تر هستند.
به گفته سازمان دهندگان بسیج اخیر دانش آموزان و دانشجویان، که از قبل « نسل بخت آزمایی » لقب گرفته، نشان داده است که مقاومت جوانان بسیار قوی است. مخالفان کمپین «همه را مسلح کنید » دولت قصد ندارند دست از این روش بردارند و برنامه دارند تا در ۵ ماه مارچ اعتصاب سراسری دیگری برگزار کنند.
منبع تصویر : هفته نامه «عصر ما »
بامـداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۵ـ ۱۳۱۲
Copyright ©bamdaad 2025
جهنمی که بیست سال از بهشت امریکا الهام می گرفت!

محمد ولی
از فهرست مشروح فجایع طولانی امریکا در جهان و افغانستان می گذریم با چند نمونه از مراجع خود آن کشور اکتفا می کنیم تا ببینیم در آن بهشت روی زمین چه می گذرد و آن بهشتیان در اتش دوزخ دیگران چگونه هیزم می ریزند؟
۱ ـ از کتاب « قدرت های بزرگ در تلاش بی قدرتی » نوشته پاسکال بونیفاس مدیر انستیتوت دیپلوماسی پاریس ، نیوت گینگرش جمهوری خواه رییس مجلس نمایندگان امریکا در آغاز قرن بیست و یک گفته بود : « کشوریکه در آن دخترکان دوازده ساله صاحب اولاد می شوند، اطفال پانزده ساله یکدیگر را به قتل می رسانند و جوانان هفده ساله مبتلا به مرض ایدز اند و هیجده ساله ها دیپلوم در عین بیسوادی بدست می آورند کشوری نیست که آماده رهبری جهان باشد » صفحه ۱۸۱.
۲ـ در امریکا دو میلیون و چهار صد هزار زندانی است که تعداد زندانیان زن به بیش از دو چند مردان است .
۳ـ سه رییس جمهور تروریست امریکا کلینتون، بوش و اوباما در بیست و سه سال حکمرانی در ۹ کشور اسلامی حمله کرده ، یازده میلیون مسلمان را کشته اند .
۴ـ این بهشت روی زمین از سال ۱۹۰۱ حمله بر کلولمبیا تا اکنون بر ۶۶ کشور جهان حمله یا بمباردمان کرده است .
۵ـ روزنامه گاردین انگلیسی نوشته بود سی. آی. ای. در ۵۴ کشور جهان منجمله افغانستان زندان های هولناک دارد که مردم را بدون حکم محکمه زندانی و شکنجه می کند روزنامه در مورد افغانستان نگاشته بود ، ریختن آب یخ زده بر سر و اندام هایشان شان و غرق نمودن آنها در آب سرد و ده ها نوع آزار و اذیت جسمی ، روحی و جنسی .
۶ـ به مقاله پروفیسور الون بن مایر استاد امور بین المللی در مرکز جهانی نیویورک مورخ بیست و یک جنوری دوهزار و هفده توجه کنید که تحت عنوان « جنگ فاسد وغیراخلاقی در افغانستان » نگاشته بود : دوهزار و چهارصد امریکایی و دولک و بیست وپنج هزار افغان کشته ، دو میلیون و شش صد هزار مهاجر و بیش از یک میلیون بی جا شده داخلی ، مصارف این جنگ تا آن وقت یک تریلیون دالر و عواید مافیای امریکایی از این جنگ سالانه دوصد و پنجاه میلیارد دالر نگاشته شده بود .
۷ـ آمار آخرین، در جنگ افغانستان ۲۴۶۱ عسکر امریکا کشته و بیست هزار زخمی شده است . از افغانها دولک و چهل هزار غیرنظامی از جمله سی وسه هزار کودک ، و شصت و ششهزار نیروی امنیتی قربانی شده اند ، مصارف جنگ دو تریلیون دالر بوده ، حاصل آن افغانستان ویران که پول ها به مافیای افغانی و امریکایی تعلق گرفت . آنها برای چند رهبر نمای افغانی در اصل نوکران امریکا سالانه چهار میلیارد دالر مصارف امنیتی می پرداختد حالا کجا اند ؟
شکنجه های زندان بگرام ، بمباردمان های محافل عروسی و عزاداری ، ورود شبهنگام به خانه ها با سگ های تعلیمی و فامیل های در خواب را طعمه آنها ساختن ، با خود بردن و سر به نیست کردن ، زندانی و شکنجه غیرانسانی نمودن بارها نگاشته شده و طولانی است .
همین چند نمونه آن بهشت را که مسند نشینان آن بیرحمانه تر از دروازه بانان دوزخ مردم ما را در شعله های جهنمی جنگ سوخته اند و در شکنجه گاه های شان تا زمهریر فرو برده اند کافی است .
آنها که خود را با چنین جنایات بهشتی های مبرا از گناهان صغیره و کبیره وانمود می کنند با یگان دوزخی پرورده شده در آتش خود شان درگیر اند .
بامـداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۵ـ ۲۹۱۱
Copyright ©bamdaad 2025
جنون جهانی خرید سلاح برای جنگ!

اومانیته
موسسه تحقیقات صلح بین المللی استکهلم «سیپری ـSipri » در گزارشی که دوشنبه اول دسامبر منتشر شد، هشدار می دهد که تقاضا برای سلاح در سراسر جهان همچنان رو به افزایش است.
با افزایش ۵.۹ درصدی نسبت به سال گذشته، فروش ۱۰۰ تولید کننده بزرگ اسلحه در جهان در سال ۲۰۲۴ ترسایی به رکورد جدیدی رسید.
درحالی که فلسطین، سودان، جمهوری دموکراتیک کنگو و اوکرایین صحنه جنگها یا نسل کشیها هستند، ثروت صنعت اسلحه به اوج جدیدی رسیده است.
گزارشی از موسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم «سیپری» که روز دوشنبه ، اول دسامبر منتشر شد، نشان می دهد که ۱۰۰ تولید کننده قدرتمند اسلحه در جهان در سال ۲۰۲۴ شاهد فروش ۶۷۹ میلیارد دلار (۵۸۶ میلیارد یورو) بودهاند.
بنابراین، تغییراتی که بسیاری از قدرتهای نظامی در طول تجدید تسلیحات خود انجام دادند، تأثیر مشخصی بر فروش این ۱۰۰ تولیدکننده اسلحه داشت که در سال ۲۰۲۴، ۵.۹ درصد رشد داشت.
بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۴ ترسایی درآمد آنها ۲۶ درصد افزایش یافت.
برای اولین بار از سال ۲۰۱۸، پنج شرکت بزرگ تسلیحاتی - لاکهید مارتین، «آر.ت.ایگس» نورثروپ گرومن، جنرال داینامیکس،«ب .آر. او سیستم» که همه گی در ایالات متحده امریکا مستقر هستند - همگی افزایش درآمد خود را ثبت کردند.
جید گیبرتیو ریکارد، یکی دیگر از اعضای برنامه «هزینههای نظامی و تولید اسلحه»، به خبرگزاری فرانسه گفت: « این امر در درجه اول به اروپا مربوط می شود.» بنابراین، «درک تهدید روسیه توسط کشورهای اروپایی» ریشه تغییر رویکرد نظامی گرایانه ۲۷ کشورعضو است.
با این وجود، گیبرتیو ریکارد خاطرنشان می کند که همه مناطق جهان، « به جز آسیا و اقیانوسیه»، سالی بی سابقه را تجربه کردند.
این امربه صنایع نظامی، که درچند کشورمتمرکز شدهاند، اجازه می دهد تا میلیاردها یورو سود کسب کنند.
به عنوان مثال، تولید کنندگان آمریکایی (۳۹ از ۱۰۰ تولید کننده) افزایش درآمد ترکیبی ۳.۸ درصدی را به ۳۳۴ میلیارد دلار (۲۸۸ میلیارد یورو) ثبت کردند که تقریباً نیمی از کل درآمد جهانی را تشکیل می دهد.
همچنین ورود شرکت [اسپس ایکس]، گروهی که توسط ایلان ماسک، میلیاردر آزادی خواه و فاشیست، تأسیس شده است را در این رتبه بندی تأیید می کند.
این شرکت شاهد بیش از دو برابر شدن درآمد خود در بخش تسلیحات در مقایسه با سال ۲۰۲۳، با مجموع ۱.۸ میلیارد دلار (۱.۵ میلیارد یورو) بوده است.
در اروپا، درآمد ترکیبی ۲۶ شرکت بزرگ تسلیحاتی ۱۳ درصد افزایش یافت و به ۱۵۱ میلیارد دلار (۱۳۰ میلیارد یورو) رسید.
اما تولید کنندگان تسلیحات اروپایی نیز برای پاسخگویی به تقاضای فزاینده با مشکل مواجه هستند و تأمین مواد اولیه دشوارتر شده است.
به عنوان مثال، شرکت های فرانسوی ایرباس و سفران که قبل از سال ۲۰۲۲ نیمی از تیتانیوم خود را از روسیه تأمین می کردند، مجبور به یافتن تأمین کنندگان جدید شده اند.
دو تولیدکننده تسلیحات روسی - روستک و شرکت کشتی سازی یونایتد - با وجود کمبود قطعات به دلیل تحریمهای بینالمللی، شاهد افزایش ۲۳ درصدی درآمد خود به ۳۱.۲ میلیارد دلار (۲۶ میلیارد یورو) بودند. در حالی که مسکو با کاهش صادرات مواجه است، تقاضای داخلی بیش از این ضررها را جبران می کند.
در نهایت، نه شرکت از ۱۰۰ شرکت برترتسلیحاتی در خاورمیانه مستقر هستند و درآمد مشترک آنها ۳۱ میلیارد دلار است.
سه شرکت از این تعداد اسرائیلی هستند و بیش از نیمی از این مبلغ (۱۶٪+، به ۱۶.۲ میلیارد دلار - ۱۳ میلیارد یورو) را به خود اختصاص دادهاند.
زبیده کریم، محقق،«سیپری» میگوید: « به نظر می رسد واکنش های فزاینده علیه اقدامات اسراییل در غزه تأثیر کمی بر علاقه به سلاحهای اسراییلی داشته است.»
منطقه آسیا و اقیانوسیه تنها منطقه ای بود که شاهد کاهش ۱.۲ درصدی درآمد کلی ۲۳ شرکت عضو خود به ۱۳۰ میلیارد دلار (۱۱۲ میلیارد یورو) بود.
این نتیجه ناشی ازنابرابریهای قابل توجه بین صنایع مختلف این منطقه است.
برای مثال، شرکت های چینی سلاح های کمتری فروختند.
نان تیان، مدیر برنامه « هزینه های نظامی و تولید سلاح »، خاطرنشان کرد: « یک سری اتهامات فساد در تدارکات تسلیحاتی چین منجر به تعویق یا لغو قراردادهای بزرگ تسلیحاتی در سال ۲۰۲۴ شد.» از سوی دیگر، تولید کنندگان جاپانی و کوریای جنوبی شاهد افزایش درآمد خود بودند که به دلیل تقاضای اروپا تقویت شد.
این یادآوری می کند که وقتی یک تولید کننده رکود را تجربه می کند، دهها رقیب آمادهاند تا از این فرصت استفاده کنند./ ر ت
بامـداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۵ـ ۲۹۱۱
Copyright ©bamdaad 2025
بازی تهدید و فرصت در زمین افغانها

احمد شاهین
در سپهر استراتیژیک دنیا ، سه قدرت حضور دارند که جهان چند قطبی دراین بودش قابل رویت است .امریکا ،روسیه وچین .
به ملاحظه گزاره ای یاد شده در پارانومیک (گستره ای وسیع) منطقه، افغانستان برای فدراسیون روسیه دریچه فرصت ها و تهدید هاست .
برخاسته ازاین دریافته غرب وناتو از زمان پساشوروی ،در تلاش اند که روسیه را از طریق نفوذ به شرق بویژه از طریق گلوگاه افغانستان مهار کنند ، لذاجنگ جاری سایه ها در زمین افغانها از رویکردهای یاد شده قابل تبیین است .
برای روسیه افغانستان در استراتیژی منطقه یی آن نیزاز اهمیت کلیدی برخوردار است.این کشور برای جلوگیری از ایجاد تنش مدیریت شده توسط غرب و به موازات آن بهره برداری از تعامل با حاکمان امروزین افغانستان ،در پی آنست تا از تنش و بحران در کشور ما جلو گیری نموده ، تهدید ها را کاهش و در نهایت به فرصت تبدیل نماید، تا باشد که ثبات پایدار را در راستای فراهم سازی بسترهای ژوپولیتیک برای فرآیند توسعه چند جانبه منطقه یی بوجود آورد .
فرصت ها :
افغانستان پهلوی بزرگ فدراسیون روسیه است و از این گزاره روسیه نگاه جیواستراتیژی وژیواکونومیک به افغانستان بعنوان فرصت ها دارد .دراین زمینه روسیه تلاش دارد تا در منظومه ای امنیتی منطقه ای افغانستان را وارد کند و با استفاده از ابزارهای نرم و اهرم های امنیتی به بازدارندگی وبی اثری استراتیژی غرب دراین ساحت دست یابد.بی تردید که بازدارندگی بدون انسجام سیاسی ناشدنی و بی معناست.
روسیه باید برای ثبات و پیشرفت استراتیژیک در افغانستان چشم انداز توسعه سیاسی-اقتصادی را نشانه بگیرد.امروزه بیش از هر زمان دیگری شاهد در هم تنیده گی سیاست واقتصاد استیم، چون این دو پدیداره موتور رشد همگرایی و صلح استند ، بویژه در شرایطی که کشور ما به میدان رقابت جغرافیای سیاسی قدرت ها تبدیل شده است.
پلاتفورم شانگهای یکی از ابزارهای اثربخش ساختاریست که در جهت دست یابی به ثبات و توسعه درافغانستان و ادغام آن در روند توسعه ای منطقه یی ازاهمیت کلیدی برخوردار است.
افغانستان به نظم درون زا نیار دارد، نه ساختاری که دراتاق های فکر دیگران طراحی و تحمیل شود. (تجربه ای دولت سازی زیر سایه ای ناتو ودیگران در افغانستان درستی این دیدگاه را به اثبات رسانیده است ).
کنون غرب از ابزارهای نرم متعارف چون مذهبی و قومی بعنوان سلاح ژیوپولیتیک ،در کشورما بهره می گیرد، تا بحران آفریند و روسیه و چین را در باتلاق آن گیر نماید، و در نتیجه افق های توسعه ای پایدارمنطقه یی را به تعویق اندازد.
لذا لازم است تا بازیگران حوزه شانگهای در جهت بازدارنده گی غرب با پوتنسیال خود عمل کنند وهمچنان میان امنیت جمعی( امضای توافقنامه بین چند کشورکه مبتنی بر آن تجاوز به هر یک تجاوز به سایر اعضا تعریف می شود. پیمان امنیت جمعی و ناتو نمودهای آنند. ) وامنیت منطقه یی (به وضعیتی اشاره دارد که همکاری و همآهنگی میان چند کشور یک منطقه در راستای ثبات و امنیت را در برمی گیرد. سازمان شانگهای نمونه آنست ) پیوند متناسب اگر نگویم ارگانیک ایجاد نمایند.
کشور ما بایستی درلایه بندی درهم تنیده ای میکانیزم ثبات، به امنیت منطقه ای بپیوندد، بدین معنا که به روند ایجاد پیوند های سازمان یافته میان کشورهای این جغرافیا وارد شود .
عضویت کامل آن در سازمان همکاری های شانگهای یکی از گزینه های بی بدیل دراین راستا میباشد.
نکته اینکه قدرت های منطقه یی باید به افغانستان بعنوان ساحت فرصت بنگرد و راهکارهای را مهندسی نماید تا کاملتر باشد وحداکثر بازیگران این گستره را درعملیاتی آن هم راستا سازند تا زمینه ای عبور ازتهدیدها فراهم آید.
بامـداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۵ـ ۲۹۱۱
Copyright ©bamdaad 2025