دستور اخراج همه «مهاجران غیرقانونی افغان» از ایران صادر شد

 

ستم بر مهاجران افغانستان در ایران تشدید شده است. تنها در دو روز گذشته بیش از ۶۰ هزار نفر از ایران اخراج شده‌اند. اجاره هرگونه منزل و ملکی به افغان ‌ها هم ممنوع شد.

خبرگزاری مهر جمعه ۶ سرطان اعلام  کرد که براساس سیاست‌های ابلاغ ‌شده به فرمانده انتظامی کشور همه « اتباع غیرمجاز» باید ایران را ترک کنند.

بریدجنرال احمدعلی گودرزی، قوماندان سرحدی فراجا (فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی) این اقدام را « خواست مردم » عنوان کرد و افزود: طبق دستور، هرگونه منزل و ملکی که به افغان‌ها اجاره داده شود، قول ‌نامه آن باطل است. و ملک مزبور نیز سزغچ و مهر و لاک و مصادره می ‌شود.

سه روز پیش نیز محمدصادق معتمدیان، شاروال تهران از اجرای گسترده طرح برخورد با « اتباع غیرمجاز» خبر داد و گفت:میزان دستگیری اتباع غیرمجاز نسبت به گذشته تا چهار برابر افزایش یافته است.

او گفت این افراد پس از شناسایی و جمع‌آوری، به کشور‌های مبدأ بازگردانده می ‌شوند.

حکومت ایران در کلام همواره بر تفکیک «مهاجران مجاز» و «مهاجران غیرمجاز» تأکید می ‌کند، اما در عمل بسیاری از مهاجران دارای کارت اقامت بازداشت و از ایران اخراج شده ‌اند.

از سوی دیگر، به ‌گزارش روزنامه «اطلاعات روز افغانستان» ، جمهوری اسلامی ایران طی روزهای اخیر، اخراج مهاجران افغانستان را ‏تشدید کرده است. ‏

دفتر والی طالبان در هرات اعلام کرده است که روز ‏گذشته، پنج ‌شنبه ۵ سرطان برای دومین روز متوالی بیش از ۳۰ ‏هزار مهاجر از طریق مرز اسلام ‌قلعه به کشور بازگشته ‌اند. ‏ روز چهارشنبه نیز بیش از ۳۰ هزار مهاجر افغانستان وارد هرات شده بودند.

به‌ گفته‌ این دفتر، بازگشت ‌کننده گان پس از دریافت خدمات ‏ابتدایی به مناطق اصلی ‌شان انتقال داده می ‌شوند‎.

‏دفتر سازمان ملل متحد درافغانستان هشدار ‏داده است که این کشور با یک ‏بحران بشری گسترده روبه ‌رو ‏است. این دفتر خواستار اقدام فوری ‏جامعه‌ بین‌المللی برای ‏حمایت از بازگشت‌کننده گان شده است. ‏دفتر سازمان ملل گفته است که کمک‌های بشردوستانه‌ ‏موجود، تنها ‏قادر به پاسخ‌ گویی به نیازهای بخش اندکی از جمعیت ‌‏آسیب ‌پذیر است. ‏

امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان در دیدار ‏با ‏علی ‌رضا بیگدلی، سفیر ایران در کابل، خواستار بازگشت ‏تدریجی ‏مهاجران افغان شده است. ‏

براساس گزارش کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهنده گان، ۴,۵ میلیون افغانستان در ایران زنده گی می ‌کنند. آن‌ ها اکنون نه ‌تنها در خطر اخراج قرار دارند بلکه بر اساس گزارش ‌های منتشرشده، پس از حملات اخیر اسراییل به ایران در معرض حمله‌ها و سوظن‌های جاسوسی برای موساد نیز قرار گرفته ‌اند./ ص م

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۵ـ ‍۲۹۰۶  

Copyright ©bamdaad 2025

 

درحاشیه رخدادهای روان در منطقه :

جنگ خانمان ‌سوز، مبارزه با امپریالیزم، و منافع ملی

 

پس از هفته‌ها مذاکره غیر مستقیم جمهوری اسلامی با دولت ترامپ، که به گفته وال استریت ژورنال با هدف « محدود کردن برنامه هسته ‌یی جمهوری اسلامی صورت می ‌گرفت و به‌ نظر بسیاری راهی مناسب برای حفظ صلح منطقه ‌یی تلقی می ‌شد »، در نهایت این مذاکرات « به پوششی مناسب برای حمله غافلگیرانه اسراییل تبدیل شد ».

با حمله‌ های جنایت‌کارانه و تروریستی دولت نتانیاهو به ایران در سحرگاه جمعه ۲۳ سرطان، شامل بمباران تأسیسات هسته‌ یی ایران و ترور شماری از فرماندهان سپاه و دانشمندان هسته‌ یی ایران، دور جدیدی از تنش و درگیری‌ های مخرب نظامی در منطقه آغاز شد. مسوول مستقیم درگیری و افزایش تنش را باید سیاست ‌های تجاوزکارانه و توسعه ‌طلبانه امپریالیزم امریکا و متحدان منطقه ‌یی‌اش، به‌خصوص دولت نژاد پرست اسراییل، از یک سو، و ارتجاع منطقه و رژیم ضد مردمی ولایت فقیه از سوی دیگر دانست.

سیاست‌های توسعه‌ طلبانه امپریالیزم جهانی به‌ رهبری امپریالیزم امریکا در منطقه در دهه‌های گذشته به دولت جنایت‌ کار اسراییل امکان و اجازه داده است که بخش ‌های بزرگی از خاک کشورهای عربی را به اشغال دایمی درآورد، ده‌ها هزار زن و مرد و کودک فلسطینی را کشتار و میلیون‌ ها تن فلسطینی را آواره و بی ‌خانمان کند. رژیم اسراییل با حمایت مستقیم و تبهکارانه دولت‌های متفاوت امریکا ( از دموکرات تا جمهوری‌خواه ) و کشورهای اروپایی، با دست باز عمل می‌ کند و در مقابل هیچ نهاد بین‌المللی پاسخگو نیست. عملکرد دولت اسراییل در عرصه بین‌المللی در واقع عملکرد باند جنایت ‌کاریست که کارش باج ‌گیری بین‌المللی، ترور، و ارتکاب جنایت زیر پوشش مبارزه با « یهودی‌ستیزی » است.

کشتار هولناک بیش از ۵۵ هزار فلسطینی از جمله ۱۸ هزار کودک و ایجاد قحطی و گرسنگی دادن ضد انسانی به میلیون‌ها شهروند غزه در دو سال گذشته، در سایه سکوت تایید آمیز امریکا و اتحادیه اروپا، آن هم در حالی که دادگاه کیفری بین‌المللی لاهه حکم جلب نتانیاهو و شماری از اعضای دولت او را به ‌جرم جنایت ‌کار جنگی صادر کرده است، نشان‌ دهنده بی‌اعتبار و بی ‌اثر شدن قوانین بین‌المللی و ناتوانی نهادهایی همچون سازمان ملل متحد و دادگاه لاهه در مقابل قلدرمنشی قدرت‌ های امپریالیستی و متحدان تجاوزکار آنها و بی ‌اعتنایی آنها به این قوانین است.

توجه به این نکته مهم است که هیچ‌ کدام از سران قدرت‌های بزرگ سرمایه ‌داری، از بریتانیا و فرانسه و المان و بخش بزرگی از اتحادیه اروپا گرفته تا دولت فاشیست ‌مآب ترامپ، نه ‌تنها دولت اسراییل را برای تهاجم به خاک ایران و زیر پا گذاشتن آشکار و خشن قوانین بین‌المللی محکوم نکرده‌ اند، بلکه در بهترین حالت فقط « خواستار خویشتنداری»  شده‌ اند و از افزایش تنش در منطقه « ابزار نگرانی» کرده‌اند. اینها دولت‌ هایی‌اند که رژیم اسراییل را به روزآمد ترین و کُشنده‌ ترین تجهیزات جنگی مسلح کرده‌اند. همچنین، بر اساس گزارش شماری از خبرگزاری‌ های جهان، دولت‌های امریکا و بریتانیا و فرانسه در همکاری برای خنثی کردن موشک‌ های پرتاب‌شده از جمهوری اسلامی به سمت اسراییل در عمل در کنار ارتش اسراییل قرارگرفتند و از این کشور دفاع کردند. بدین ترتیب، اکنون شاهد عملکرد جبهه ‌ای از دولت‌های امپریالیستی و زرادخانه گسترده آنها در دفاع از دولت جنایت‌ک ار بنیامین نتانیاهو هستیم.

در تغییر و تحول‌های سال‌های اخیر در منطقه، و وقایع روزهای اخیر با آغاز حمله گسترده دولت اسراییل به ایران، تا آنجا که به ملت و منافع ملی ایران مربوط می ‌شود، باید گفت که میهن ما در وضعی بسیار دشوار و خطرناک قرار گرفته است. در حال حاضر، متاسفانه ابزار تعیین مسیر آینده کشور در دست شهروندان نیست، بلکه اسیر سیاست‌ های ویرانگر جمهوری اسلامی برای حفظ پایه‌ های حکومت فاسد کنونی از یک سو، و از سوی دیگر گروگان سیاست‌های توسعه‌ طلبانه امپریالیزم و همدست جنایت ‌کارش دولت نتانیاهو در منطقه است. ما قبلاً هم گفته ‌ایم که به ‌رغم پوسیدگی رژیم دیکتاتوری حاکم، به‌علت نبود بدیلی مترقی و اثرگذار در برابر این رژیم، جمهوری اسلامی با اتکا بر قدرت سرکوب و در روزهای اخیر با تمرکز بر خطر خارجی و برای « دفاع مقدس از وطن»  قادر است جنبش آزادی ‌خواهی را خفه کند و به حیاتش ادامه دهد.

سیاست‌های ماجراجویانه حکومت اسلامی ایران مبتنی بر نظریه « صدور انقلاب اسلامی » به کشورهای منطقه زیان‌ های عظیمی به بار آورده است. خامنه ‌ای مدعی بود که « کسی که از اینجا می ‌رود در عراق یا در سوریه به‌عنوان دفاع از حریم اهل ‌بیت در مقابل این تکفیری‌ ها می ‌ایستد، در واقع دارد از شهرهای خودش دفاع می‌کند…» و « اگر اینها مبارزه نمی‌ کردند، این دشمن می ‌آمد داخل کشور، ما باید اینجا در کرمانشاه و همدان و بقیه استان‌ها با اینها می‌ جنگیدیم و جلوی اینها را می‌گرفتیم » (نقل از سایت علی خامنه‌ای و سخنرانی‌ هایش در تاریخ ‌های ۵ سرطان ۱۳۹۵ و ۵ حوت ۱۳۹۴). در این ماجراجویی ده‌ها میلیارد دالر درآمد ملی کشور خرج فعالیت گروه‌ های نیابتی جمهوری اسلامی در منطقه شد که سرانجام جنگ و کشتار و ویرانی را به خاک ایران کشاند و منافع و حاکمیت ملی ایران را به خطر انداخت. این حکومتی است که نماینده سرمایه ‌داری کلان، فاسد، و برخوردار از رانت حکومتی است و سیاست‌های ضد ملی و ضد مردمی ‌اش فاجعه‌ای از فقر و محرومیت برای ده‌ ها میلیون شهروند پدید آورده است. شعارهای توخالی و عوام‌ فریبانه مبارزه با امپریالیزم در چنین حکومتی فقط برای عوام ‌فریبی منطقه‌ یی و گذاشتن ابزار تبلیغاتی در دست نیروهای نیابتی ‌اش در داخل و خارج از کشور است.

در حالی که بخش کلانی از بودجه امنیتی رژیم و دستگاه‌ های سرکوبگر آن خرج پیگرد و شکار نیروهای مترقی و آزادی‌ خواه کشور و شکنجه و اعدام صد ها مبارز آزادی‌ خواه می ‌شود، دستگاه‌ های امنیتی اسراییل و امریکا تا مغز استخوان رژیم نفوذ کرده‌اند. در این چند روز گذشته دیدیم که این نفوذی‌ها چطور توانستند آزادانه در درون خاک ایران عمل کنند و فرماندهان نظامی ارشد رژیم را به ‌دقت شناسایی و ترور کنند.

ادامه یافتن بمباران مناطق متعدد ایران، از جمله زیرساخت‌ های اقتصادی(  از مراکز نفتی گرفته تا کارخانه ‌های ماشین‌ سازی، که به کشته شدن شماری از کارگران نیز منجر شده است ) و اعلام اسراییل در مورد اینکه بمباران‌ها ممکن است هفته‌ها ادامه یابد، بی ‌شک نه ‌تنها به شمار کشته‌ شدگان و مجروحان جنگ خواهد افزود، بلکه موجب ویرانی گسترده امکانات اقتصادی ایران نیز خواهد شد.

در چنین شرایط سرنوشت‌ سازی، در حالی که رخدادهای روزهای اخیر می‌ تواند مُهر و نشانش را تا ده‌ ها سال بر تحولات ایران بزند، وظیفه همه نیروهای مترقی و آزادی‌ خواه کشور مقابله با گسترش جنگ و سیاست‌های خطرناکی است که می‌ تواند وضعی شبیه به عراق در ایران به وجود آورد و این بهانه را به امپریالیزم امریکا و متحدانش بدهد که برای « تغییر رژیم » در ایران اقدام مستقیم کنند. نیروهای مزدور و وابسته‌ای همچون سلطنت ‌طلبان و مجاهدین با ادعای اینکه « مردم ایران حامی این حملات »  هستند خواهان یورش گسترده‌ تر نظامی به ایران‌اند که بی ‌شک نتیجه ‌اش نابودی کشور و روی کار آوردن حکومتی مزدور بر ویرانه‌ های آن خواهد بود.

حزب توده ایران بارها اعلام کرده است که بر این اعتقاد راسخ است که آینده ایران فقط باید به دست مردم ایران تعیین گردد. گذار از رژیم ارتجاعی ولایت فقیه به دولتی مردمی که بتواند آزادی و استقلال کشور را تامین کند و زمینه را برای استقرار عدالت اجتماعی فراهم آورد فقط از مجرای مبارزات کارگران، زحمتکشان، زنان، جوانان و نیروهای ملی و آزادی ‌خواه ایران ممکن می‌ شود. امروزه مبارزه برای صلح و برای جلوگیری از انهدام کشور بخشی جدا نشدنی از مبارزه با استبداد و حکومت ارتجاعی حاکم و مبارزه با سیاست‌ های سلطه ‌طلبانه و مخرب امپریالیزم جهانی به‌ سرکردگی امپریالیزم امریکا و متحدان منطقه‌ یی‌اش است.

در صلح است که می ‌توان پیکار ضددیکتاتوری را پیش برد. همکاری و تلاش مشترک همه نیروهای صلح‌ دوست و مترقی در ایران و منطقه برای پایان دادن به دور کنونی برخوردهای نظامی و تشدید فشار بر نهادهای بین‌المللی و بسیج افکار عمومی برای لگام زدن به رژیم اسراییل و برقراری آتش ‌بس می ‌تواند گام نخست برای حرکت به سمت جلوگیری از فاجعه‌ای بزرگ ‌تر باشد که بی‌ تردید پیامدهای جبران‌نشدنی در سال‌های طولانی آینده در ایران خواهد داشت./نامه مردم

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۵ـ ‍۲۶۰۶  

Copyright ©bamdaad 2025

 

کمیته مرکزی حزب توده ایران حمله نظامی امپریالیرم امریکا به ایران را به ‌شدت محکوم می‌ کند!

 

هم میهنان گرامی!

در نخستین ساعت یکشنبه اول سرطان ۱۴۰۴ براساس گزارش‌ های منتشر شده جنگنده‌ های امریکایی، و ناوگان دریایی این کشور سه سایت هسته‌ای ایران در فردو، نطنز و اصفهان را بمباران کردند و بدین طریق همراه با رژیم جنایت‌ کار نتانیاهو رسماً وارد جنگ علیه ایران شدند.

دونالد ترامپ، رییس ‌جمهور امریکا اعلام‌ کرد که این حملات با موفقیت کامل به پایان رسیده و تهدید کرد اگر ایران با اسراییل « صلح » نکند حملات علیه ایران با شدت بیشتری ادامه خواهد یافت. ترامپ در شبکه مجازی خود نوشت: « هرگونه اقدام تلافی‌ جویانه ایران علیه ایالات متحده امریکا با نیرویی بسیار بزرگ ‌تر از آنچه امشب شاهد آن بودیم، مواجه خواهد شد.»

این حمله جنایت‌ کارانه دولت ترامپ همچون حملات دولت اسراییل، تجاوز نظامی علیه حاکمیت و تمامیت ارضی ایران، نقض آشکار و فاحش حقوق بین ‌الملل مندرج درمنشورملل متحد محسوب ‌می ‌شود. اصولی که به صراحت هرگونه تهدید به ‌زور یا استفاده از زور علیه حاکمیت، تمامیت ارضی و استقلال سیاسی هر عضو سازمان ملل را ممنوع می‌سازد.

هم میهنان گرامی!

حزب توده ایران در طول تاریخ پربار خود همواره مدافع تمامیت ارضی میهن بوده و خواهد بود. ما با وجود مخالفت‌ مان با جمهوری اسلامی، قاطعانه با هرگونه اقدام تجاوزکارانه برای تجزیه ایران و تحمیل نیروهایی چون سلطنت ‌طلبان، مجاهدین یا هر گروهی که برخاسته از اراده مردم نبوده و در چارچوب منافع بیگانگانی چون امریکا عمل می‌ کند، مخالفیم. حزب توده ایران همه نیروهای مترقی و آزادی‌ خواه کشور را فرا می ‌خواند تا با همگامی و اتحاد عمل در مقابل توطیه‌ های امپریالیزم جهانی به رهبری امپریالیزم امریکا و دولت جنایت‌کار نتانیاهو بایستند و اجازه ندهند تا سرنوشت میهن ما به ‌دست چنین جنایتکاران رقم بخورد.

حزب توده ایران از همه نیروهای مترقی و آزادی ‌خواه جهان، از جنبش کارگری و کمونیستی جهان می‌ خواهد تا در همبستگی با مردم ایران یک‌ صدا فریاد اعتراض خود را علیه این جنگ ‌افروزی‌های جنایت‌کارانه و مشترک ترامپ- نتانیاهو بلند کنند و با بسیج افکار عمومی جهان به مقابله با خطر جنگ خانمانسوز دیگری در منطقه خاورمیانه بروند.

 

کمیته مرکزی حزب توده ایران

اول سرطان ۱۴۰۴

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۵ـ ‍۲۲۰۶  

Copyright ©bamdaad 2025

 

 

 بمباران ایران توسط امریکا محکوم است

بیانیه مشترک احزاب چپ هـنـد

 

 

بیانیه مشترک صادر شده از سوی حزب کمونیست هند (مارکسیست)، حزب کمونیست هند، حزب کمونیست هند (آزادی مارکسیستی-لنینیستی)، حزب سوسیالیست انقلابی و حزب بلوک پیشرو

پنج حزب چپ امضاکننده زیر، بمباران ایران از سوی ایالات متحده را به ‌شدت محکوم می ‌کنند. این اقدام زیرپا گذاشتن حاکمیت ملی ایران و نقض آشکار منشور سازمان ملل است که تنش‌های جهانی را شعله ‌ورتر کرده، غرب آسیا را ناپایدار می ‌سازد و پیامدهای اقتصادی ناگواری درپی خواهد داشت.

ایالات متحده و اسراییل حملات خود را با این بهانه که ایران در آستانه تولید سلاح هسته ‌ای بوده است، توجیه می ‌کنند. در حالی، باید یادآور شد که رافایل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA)، در ۱۹ جون گفته بود: « ما هیچ مدرکی که نشانگر کوششی سازمان‌ یافته‌ برای رفتن به سوی تولید جنگ ‌افزار هسته‌ای باشد نداریم».

حتا سازمان‌های اطلاعاتی ایالات متحده نیز اذعان کردند که گواهی روشن که نشان ‌دهنده فرآوری جنگ ‌افزار هسته ‌ای از سوی ایران باشد در اختیار ندارند. افزون بر آن، ایران همچنان یک امضا کننده پیمان منع گسترش سلاح‌ های هسته‌ای (NPT) است.

با وجود چنین حقایقی، اسراییل در ۱۲ جون به ‌ایران یورش برد تا هرگونه پوتنسیال گفت وگو میان ایران و ایالات متحده را تخریب کند. اکنون، ایالات متحده نیز در این اقدام تجاوزکارانه به ‌اسراییل پیوسته است. حتا با وجود این‌ که رییس جمهور ترامپ دو هفته زمان به ‌ایران داده بود برای بازگشت به‌ گفتوگوها. این به‌ روشنی نشان می‌دهد که محور ایالات متحده ـ اسراییل توجه کمی به ‌ارزیابی‌های اطلاعاتی خود و یا هرگونه فرآیند دیپلوماتیک دیگر دارد و آماجش تنها واداشتن ایران و همه منطقه غرب آسیا به ورود در جنگ است. این رویکرد آشکار می ‌کند که هدف واقعی از نابودی ایران، دست ‌یافتن به برتری امپریالیستی در آسیای باختری و مهارکردن جریان جهانی منابع است. این یورش با آماج خدمت به‌ سودآوری مجتمع های نظامی- صنعتی و توانمند ساختن سرمایه جهانی برای برون رفت از بحران درازمدت اش به اجرا گذاشته شده است.

امریکا با اعزام بمب ‌افکن‌های رادارگریز ب۲ برای فروریختن بمب‌های سنگرشکن بر خاک ایران، یورش به‌ عراق را بازسازی کرد، که آن هم بر پایه ادعاهای تایید نشده همانندی انجام شد که بعد نادرستی ‌شان به‌ اثبات رسید. شگفتی‌آور است امریکایی‌ که تنها کشوری هست که تا اکنون سلاح هسته ‌ای به‌کار گرفته است ( آن‌هم با وجود آن ‌که جاپان در پایان جنگ دوم جهانی، آماده گفت وگو بود ) اینک دارد از تهدید سلاح ‌های هسته‌ای دیگران سخن می ‌گوید!

حمله امریکا، به‌احتمال زیاد، شدت بیشتری به ‌درگیری‌ها خواهد داد و پیامدهای فاجعه ‌باری برای صلح جهانی و گذران زندگی مردم عادی ( به ‌ویژه در کشورهایی مانند هند که به‌ شدت به ‌واردات نفت و فرصت‌های کارمهاجران به ‌غرب آسیا وابسته هستند ) خواهد داشت. توده‌ های کارگر که از پیش هم در زیر فشار بودند، بیشترین آسیب را از پیامدهای اقتصادی جنگ خواهند دید.

دولت هند بایستی بی ‌درنگ جایگاه سیاست خارجی همسو با امریکا و اسراییل خود را به‌ کنار گذاشته و به‌ کوشش‌های جهانی برای بازایستاندن جنگ بپیوندد. ما از همه واحدهای حزبی خود می‌ خواهیم که بی‌ درنگ کنش‌های اعتراضی را دربرابر این رفتار تجاوزکارانه امپریالیستی سازماندهی کنند و از همه مردم صلح‌ دوست کشورمان می ‌خواهیم که در محکوم کردن حمله امریکا به‌ ما بپیوندند.

ماریام الکساندر بیبی ، دبیر کل حزب کمونیست هند (مارکسیست)

دورایسمای راجا ، دبیر کل حزب کمونیست هند

دیپانکار باتاچاریا  ، دبیر کل حزب کمونیست هند (آزادی مارکسیستی لنینیستی)

مانوج باتاچاریا ، دبیر کل حزب سوسیالیست انقلابی هند

گانسان دواراجان دبیر کل حزب بلوک پیشرو

 

۱ سرطان  ۱۴۰۴

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۵ـ ‍۲۲۰۶  

Copyright ©bamdaad 2025

 

گزارش تدویر موفقانه کنفرانس اروپایی حزب آبادی افغانستان

 

 

کنفرانس اروپایی حزب آبادی افغانستان در فضای مملو از وحدت، همدلی و رفاقت حزبی، با حضور ۷۶ نماینده از ۱۱ کمیته کشوری،  بتاریخ ۱۴ ماه جون سالروان میلادی درکشورشاهی هالند با موفقیت برگزار گردید.

در آغاز رفیق حنیف ضرابی، مسوول تشکیلات و عضو کمیسیون تدویر کنفرانس، ضمن خوش‌آمد گویی به شرکت ‌کننده گان، رسمیت و قانونیت کنفرانس اروپایی حزب آبادی افغانستان را اعلان نموده ، پیشنهادهای را برای انتخاب هیات رییسه ، هیات تحریر و دستور کار کنفرانس پیشکش نمود.  اعضای کنفرانس با رای دهی پیشنهادهای یادشده را مورد تصویب قراردادند. در ادامه از رفیق محمد انورمتین، رییس کمیسیون تدارک و برگزاری کنفرانس، دعوت به عمل آمد تا گزارش فعالیت های کمیسیون را ارایه نماید. رفیق متین ضمن قدردانی ازمسوولین کمیته‌ های کشوری، اعضای بیروی اجراییه، کمیسیون تدارک، تیم اسناد و تیم تخنیکی، خاطرنشان ساخت که گزارش تفصیلی کمیسیون متعاقباً از طریق رسانه‌ های حزبی منتشر خواهد شد.

در ادامه، رفیق داود رزمیارعضوکمیته مرکزی و رییس شورای اروپایی حزب آبادی افغانستان ، بیانیه‌ اساسی کنفرانس را پیشکش نمودند. ایشان با تحلیل ژرف و صراحت سخنانی مبتنی بر واقعیت‌ های عینی، مسوولیت‌ها و وظایف پیشِ ‌روی شورا در دو سال آینده را تبیین نموده، چالش‌ها، کاستی‌ها و نواقص را برجسته ساخته ، از تلاش‌ها و فعالیت‌های صورت ‌گرفته قدردانی به ‌عمل آوردند. این بیانیه نیز درآینده نزدیک ازطریق نشرات رسمی حزبی منتشر خواهد شد.

پس از آن رفقا سید طاهر شاه پیکارگر، احسان واصل ، داود کرنزی، شیرمحمد سرشک ، حبیب فتاح، سهیلا زحمت و تنی چند از رفقا به ابراز دیدگاه‌ها، نقدها و پیشنهادات پیرامون بیانیه اساسی پرداختند. نکات مطرح ‌شده توسط هیات تحریر ثبت و جهت غنامندی بیشتر به سند افزوده شد.

در بخش دیگر کنفرانس گزارش شعبه مالی توسط رفیق سرورذهتاب پیشکش شده ، رفیق سهیلا زحمت، مسوول شعبه نظارت و کنترول شورای اروپایی ، نیز توضیحات لازم در مورد این گزارش را ارایه کرد.

درهمخوانی با برنامه کاری کنفرانس متن فراخوان کنفرانس اروپایی حزب آبادی افغانستان خطاب به نهادهای مدنی، احزاب و سازمان‌های همسو وشخصیت‌های دموکرات وعدالت‌ پسند، توسط رفیق سید طاهرشاه پیکارگر بخوانش گرفته شد . فراخوان پس از بحث و ابراز نظر رفقا و اصلاحات مورد تصویب قرارگرفت .

مصوبه نهایی کنفرانس توسط رفیق فرید مل قرایت شد که با درنظرگیری نظریات و پیشنهادات رفقا، تکمیل و سپس برای تصویب به رای ‌گیری گذاشته شد. اسناد مذکور در فضای همبستگی کامل و با اجماع رفیقانه مورد تصویب قرارگرفت .

 درجریان کنفرانس اروپایی ، پیام حزب آبادی افغانستان عنوان شرکت کننده گان کنفرانس توسط رفیق عمرمحسن زاده به خوانش گرفته شد. دربخشی از پیام آمده است :

 « رفقای عزیز، درعرصه کار درون سازمانی آرزومندیم تکانه جدید و پرقوت درکارشورای اروپایی بوجود آید. توجه جدی به زنان و جوانان صورت گیرد.به همه نهادها و تجمعات هممیهنان ما در اروپا مراجعه و تامین ارتباط هدفمند بوجود آید، تا شورای اروپایی حزب آبادی افغانستان بتواند محورهمبستگی وتحولات ملی گردد.

درراستای وحدت ملی دوری ازهرنوع گرایشهای قومی، سمتی و زبانی مبارزه بی امان نمايید.»

پس ازصرف غذا و تفریح کوتاه، بخش تشکیلاتی کنفرانس به مدیریت رفیق دیپلوم انجنیرعمرمحسن ‌زاده آغاز شد.

موصوف درفضای آزاد، شفاف و دموکراتیک ازنماینده گان حاضردر کنفرانس و آنعده رفقای که بنا بردلیل های موجه نتوانسته بودند درکنفرانس حاضر باشند و از طریق انلاین در کارکنفرانس سهم داشتند خواست تا به معرفی نامزدان برای شورای اروپایی حزب آبادی افغانستان بپردازند .با بحث همه جانبه و تکمیل لیست نامزدان ، شورای اروپایی جدید حزب آبادی افغانستان در فضای دموکراتیک و شفاف با همبستگی و اعتماد رفیقانه  انتخاب گردید.

با انتخاب شورای جدید اروپایی ، نخستین جلسه شورای اروپایی حزب آبادی افغانستان تحت ریاست رفیق محسن زاده برگزار شده و مساله انتخاب رییس شورای اروپایی حزب را مورد بحث و گفت وگو قرارداد . رفیق عمرمحسن زاده از اعضای شورای اروپایی تقاضا نمود تا برای انتخاب پست ریاست شورای اروپایی خود یا رفیق دیگری را نامزد نمایند.

رفیق احد شفیعی ، رفیق ولی محمد زیارمل عضو کمیته مرکزی حزب را به‌ عنوان چهره‌ متعهد، شایسته و با سابقه‌ روشن برای این مسوولیت پیشنهاد نمود. پس از او، رفقا کرنزی و سرشک دیدگاه‌ های خود را پیرامون شخصیت و کارنامه های رفیق زیارمل ابراز داشتند.

همچنین رفیق نسیم سحر، دیپلوم انجنیرعمر محسن ‌زاده را نیز به عنوان گزینه‌ شایسته معرفی کرد، اما رفیق محسن ‌زاده  ضمن سپاس از اعتماد بزرگ رفقا با سخنان مسوولانه و دلسوزانه، ضمن حمایت از نامزدی رفیق زیارمل، از کاندیداتوری خود معذرت خواست .

در ادامه کارکنفرانس کاندیداتوری رفیق ولی محمد زیارمل به رأی ‌گیری گذاشته شد که وی با اکثریت قاطع آرا (با یک رای مخالف و بدون رای ممتنع) به ‌عنوان رییس جدید شورای اروپایی حزب آبادی افغانستان انتخاب گردید.

دربخشی پایانی کنفرانس رفیق ولی محمد زیارمل ، رییس جدید شورای اروپایی حزب ضمن ابراز سپاس ازاعتماد بزرگ رفقا ، روی ارزش‌ ها، اصول و نورم های حیات حزبی، حفظ وحدت ، یک پارچگی و انسجام بهتر امورسیاسی ـ سازمانی، تکیه بر اصل رهبری و خرد جمعی و تقویت روابط با نیروهای همسو تاکید ورزید.

کنفرانس که ساعت ۱ بعد ازظهرشروع بکار نموده بود، ساعت ۷ شام به وقت اروپا، در فضایی آگنده ازهمبستگی ، اعتماد رفیقانه ، امید و رفاقت، به پایان رسید.

نماینده گان حاضر درکنفرانس انتخاب رفیق زیارمل را حضوری تبریک گفته ، برای ایشان در انجام وظایف مبرم حزبی ، آرزوی موفقیت و سرفرازی نمودند.

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۵ـ ‍۲۰۰۶  

Copyright ©bamdaad 2025