الاسکای هزاره سوم

شاهین

سپهر سیاست، نمادها ، نمودها ،اشارات وایماها را در بسترخود دارد.هریکی از این ها بایستی از چند منظر روایت شود.

از جمله الاسکا که به عنوان نماد تاریخی پسافروپاشی اتحاد شوروی در کنون باز نمایی شد.

نمادها ونمونه :

ـ  الاسکا تاریخ و جغرافیایی مشترک روسیه وامریکاست، وامروز پس از ملاقات پوتین ـ ترامپ به نماد نزدیکی پرقدرت ترین کشورهای جهان تبدیل گردید.

ـ  الاسکا سردترین ایالت امریکاست، که نماد از سردترین روابط امریکا و روسیه را درحال به نمایش میگذارد.سفر پوتین واستقبال گرم و بی سابقه که از او توسط ترامپ  نمود،  از آغاز روند گرمی روابط میان این دو ابرقدرت را باز تعریف میکند.

ـ  جدای پذیرایی گرم از مهمان،نشستن هردو رهبر در یک لیموزین ودریک مسیر بسوی محل ملاقات ، بگونه ای نمادین استفاده از ابزار واحد، میکانیزم و مسیر همسو در راستای حل اختلافات ، منازعات وکشاله های جهانی را حاکی است .

ـ  تی شرت رییس دیپلوماسی روسیه ، سرگی لاوروف با نوشته (CCCP)جمهوری اتحاد شوروی سوسیالیستی ،به این نکته و صراحت وتاکید دارد، که روسیه بدوران شوروی باز میگردد. واکنون نیز با همان دینامیز قدرت برای نظم جهانی جدید در الاسکا حضور دارد.

ملاقات :

اینکه همه جزیيات اعم از توافق ها وناتوافق ها در پسا مذاکرات گفته نمیشود ، یک روال طبیعی در دیپلوماسی ودنیای سیاست است،ولی آنچه به عنوان یک مفروض ودریافته از این دیدار می ‌توان برداشت که، در شمار از مسایل کلیدی وچارچوب کاری در رابطه به کشاله ای اوکرایین وسایر مسایل جوپولیتیک جهانی وهمکاری ها در حوزه های اقتصادی و روابط بین‌الملل، توافق آغازین ویا بگفته دیگر نقطه عزیمت باز آفرینی و تثبیت شده است.

تماس ترامپ با زلنسکی ورشکسته و فاقد آینده ومتحدین اروپایی او یک نکته را القا میکند که او به عنوان یک میانجی وظیفه ای خویش را انجام داده است.حال زلنسکی ومتحدان اروپایی اش دراین آوردگاه وبزنگاه تاریخ چگونه وبکدام ابزارها به بحران پایان می دهند ، مسوولیت آنهاست.

از قراین بگونه ای پیداست که ترامپ صلح در ازای سرزمین را که از سویی پوتین بی تردید مطرح گردیده پذیرفته است، که بی تردید آنرا به زلنسکی واروپایی ها در ملاقات دوشنبه واشنگټن بدون ابهام اعلام نمود .

نکته اینکه ملاقات ترامپ ـ  پوتین نه یک دیدار ساده ،بلکه متغیری برای پویایی روند نظم جهانی نوین تعریف می‌ شود.

رویداد تاریخی در الاسکا ی هزاره سوم ،شتاب روند شکل گیری نظام جهانی نوین را کلید زده که مستلزم ان است تادینامیزم قدرت در نظام بین الملل نگرش بازباره شود.

اسد ۱۴۰۴خورشیدی

شهر کابل

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۵ـ ‍۲۱۰۸      

Copyright ©bamdaad 2025

 

 

درمورد سجایای محصل استقلال افغانستان اعلیحضرت امان الله خان

 

محمد ولی

 

استرداد استقلال افغانستان یکصد وشش سال قبل از امروز و سومین شکست امپراطوری بریتانیای کبیر حادثه ای پرآوازه و اثرگذار در جهان و مستعمرات انگلیس بود .

اعلیحضرت امان الله شاه درجهان شخصیتی شد که مورد تعجب جهانیان قرار گرفت ، محققین در مورد ابعاد زندگی و دولتداری وی تحقیقات و مطالعات زیادی نمودند، کتاب ها نگاشته شد ، سر مقاله ها و مقاله های تحلیلی اخبار و جراید جهان معطوف به آن گردید ، زیرا حصول استقلال افغانستان بحیث یک کشور کم نفوس و عقب مانده از امپراطوری انگلیس که بر نیم کره زمین و ششصد میلیون نفوس تحت استعمار حکم میراند حادثه ساده جلوه نمی ‌کرد.

دراین نو شته به نقل از برخی منابع خارجی و داخلی نظریات محققین بدون تصرف ذکر میگردد :

۱ـ از کتاب آتش در افغانستان نوشته محقق امریکایی خانم‌ ریه استوارت میل :

نویسنده که برای تحقیق این دوره تا ر یخی به افغانستان امده بود به نقل از مهدی فرخ نویسنده و دیپلومات ایرانی می ‌نویسد :« امان الله خان زبان ترکی را فرا گرفته بود ... وقتیکه متصدی نیابت سلطنت می ‌شد، نهایت جدیت و مراقبت را در رفاهیت محبوسین و حتی ملاقات های محرمانه با آنها داشته و از سپاهیان خیلی ها جلب قلوب می نمود . او بسیار فعال و کارکن و حدی و با هوش و صبور وبرده بار بود .»

ریه استوارت میل می نگارد : « امان الله خان با پوشیدن لباس عادی ، پیراهن و تنبان ، لنگی و کلاه و پوستین به سماوارها ، چایخانه ها میرفت و با مردم مخلوط میگردید ... در زمان سلطنت خود عین رویه و ردش را تعقیب میکرد .» ص ۶ کتاب

۲ـ ازکتاب ظهور و سقوط اعلیحصرت امان الله خان نوشته ک، پیکار پامیر :

نویسنده به نقل از کتاب اصلاحات و انقلاب ۱۹۲۹نوشته لیون پلاداد مینویسد :«  نطر عبدالغنی نام را که اعلیحضرت را از نزدیک میشناخت چنین مینویسد" امان الله خان جوانی است سی ساله ، تنومند و سالم با قامت متوسط ، مو وچشمان سیاه ، صاحب شخصیت جالب و محبوب و حاکم بر اعصاب و حرکات خویش ، شخصی است خیلی کارکن و زحمتکش ، از هشت صبح تا نیم شب مصروف کار مملکت و صرف سه ساعت برای صرف غذا ، موتر سواری و ادای مراسم مذهبی خویش تخصیص داده است . ذهن روشن و خالی از تعصب داشته و در امور اجتماعی و سیاسی معلومات قابل ملاحظه دارد. »

کسی بنام‌ جوزف گستنی نوشته است :« امان الله شخصی است وطن ‌پرست، فعال و تشنه آزادی مردم خویش ... از نعمت قوای معنوی بزرگی برخوردار است ، شخصی است شجاع و دوربین ، اکنون مشغولیت خیلی بزرگ که عبارت از اتحاد مسلمین است روی دست دارد .» ص ۴۲ و۴۳ .

نویسنده کتاب می‌ نگارد :« امان الله خان شراب نمی نوشید و عیاشی و زن بارگی نمی ‌کرد، انرژی سرشار برای کار داشت و تا نیمه های شب مصروف انجام امور مملکت می‌ بود » ص ۴۰ .

" بهترین و روشن ترین تصویر از شخصیت و سجایای اعلیحضرت امان الله خان را شخصی بنام ( ا. ص.) بدست داده که با شاه جوان بسیار نزدیک بوده و در شماره بیست و نهم ماه اسد سال سیزده صد و دوی شمسی « امان افغان » نیز به چاپ رسیده است . حضرت امان الله خان ... آتشین و عصبی مزاج ، متواضع، فوق العاده ذکی ، سریع الانتقال ، ظریف و نکته دان است ، مخاطب خود را ضرور مسخر می‌ سازد... بر منبر و کرسی چنان به موفقیت خطابه می‌ خواند که جمهور را به گریه می آورد. تینس بازی می ‌کند، پیانو می نوازد ... بالذات امامت می‌ کند. بعضی وقت باعلما صحبت می نماید ... بر منبر با دستار ملی و شمشیر بالا می ‌شود و می‌ گوید امیر ها باید خود شان خطبه بخوانند ... در سینه اش یک دل صاف پر از مسلمانی در جنبش هست ، در خطبه های خود همیشه حضار را به اتحاد توصیه می ‌کند... در آخر با این تضرع از منبر فرود می آید:

خداوندا! با این عاجز مجاهد فی سبیل الله توفیق رفیق گردان ... او می ‌گوید بدون استقلال زندگانی یک قوم ممکن نیست » ص ۴۳ و ۴۴ .

«  بعضآ به تبدیل قیافه به بازار می آید با مردم شانه به شانه می ‌خورد... امیر از کلاه گرفته تا بوت و لباس خود را از ساخت محلی وطنی می ‌سازد، ساخت داخله را خیلی به تعصب ترویج می‌دهد .» ص۴۷

۳ـ  فریزر تتلر که مدتی در زمره هیات سفارت انگلیس در کابل کار کرده است در کتابی که راجع به افغانستان نگاشته است اعلیحضرت را چنین تعریف می ‌کند: « اعلیحضرت امان الله خان شخصیت حیرت آوری دارد فدا کار و زحمتکش است ... با شوق و ذوق تمام می ‌کوشد منافع ملی خود را تامین و برای افغانستان موقعیتی در بین ملل آزاد جهان قایم سازد .... » ص ۴۳ .

۴ـ  از کتاب سفرهای غازی امان الله خان در دوازده کشور آسیا و اروپا تالیف عزیزالدین وکیلی فوفلزایی :

« امان الله خان در سفر اروپایی اش در المان از میدان هوایی برلین و نمایش پرواز های طیارات عسکری بازدید کرده بود . رییس الوزرا المان به این مناسبت دعوتی ترتیب داد که در آن خطاب به امان الله خان گفته بود " امروز که قاید و قهرمان بزرگ‌ افغانستان ، مطابق ذوق خاص خودشان از میدان هوایی برلین و نمایش پرواز طیارات و موزیم عسکری ... را از نظر گذراندند و امشب این دعوت رییس الوزرا المان را پذیرفتند ، ما تقدیم این تحفه را که فقط یک فروند طیاره یونکرس است به نام هدیه عسکری و بنام دولت المان به پیشگاه آن سرفرمانده سرعسکر ملت افغانستان ارمغان می ‌کنیم، این مشابه دسته گلی است که مقابلتآ از جانب عالم عسکری المان به بیرقدار غیور آن ملت عسکر سپرده می ‌شود .» ص ۱۰۲

علامه اقبال شاعر فارسی زبان هند در پیام مشرق که آنرا پیشکش اعلیحضرت امان الله خان کرده است در وصفش،چنین می‌ گوید:

ای امیر کامگار ای شهریار

نوجوان و مثل پیران پخته کار

چشم تو از پردگی ها محرم تست

دل میان سینه ات جام جم است

عزم تو پاینده چون کهسار تو

عزم تو آسان کند دشوار تو

همت تو چون خیال من بلند

ملت صد پاره را شیرازه بند

هدیه از شاهنشان داری بسی

لعل و یاقوت گران داری بسی

ای امیر ابن امیر ابن امیر

هدیه ای از بینوایی هم پذیر

در اخیر می‌گوید

زانکه ملت را حیات از عشق اوست

برگ و ساز کاینات از عشق اوست

جلوه بی پرده او وانمود

جوهر پنهان که بود اندر وجود

روح را جز عشق او آرام نیست

عشق او روزیست کورا شام نیست

خیز و اندر گردش آور جام را

در قهستان تازه کن پیغام را

شاهی که در جهان ‌سرقافله غریو آزادی از بند استعمار شد ، برای ترقی افغانستان در همه عرصه ها از جان و دل می‌ کوشید، ده ها باب مکاتب در مرکز و ولایت باز کرد، همه توجه اش به بیداری ملت از مسیر علم و معارف بود ، بزرگتری حق مردان و زنان اسیر غلامی و کنیزی را با لغو غلامی و کنیزی به ایشان داد ، ریفورم های بنیادی را برای کشور در نظر داشت ، قانون اساسی وضع کرد ، همه امور دولتداری را تابع ۷۰ نوع قانون ساخت و به جای حاکمیت فرد حاکمیت قانون را استقرار می ‌داد و نهضت زنان را بنیاد نهاد به اثر توطیه انگلیس و همکاران داخلی آن امپراطوری شکست خورده در افغانستان مجبور به ترک وطن گردید ودر آخرین لحظات ترک وطن با نا امیدی این شعر را زمزمه می‌کرد:

جنگ تو صلح و صلح تو جنگ است

من به قربانت این چه نیرنگ است

می ‌روم تا تو نشنوی نامم

اگر از نام من ترا ننگ است

روح شاه غازی و همه شهدای راه استقلال و آزادی کشور شاد باشد .

جشن آزادی به همه مبارک باشد .

 

 

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۲۵ـ ‍۱۷۰۸      

Copyright ©bamdaad 2025

 

 

 

 برگذاری جشن استقلال افغانستان از تحت الحمایگی امپراطوری انگلیس 

 

محمد ولی

 

گرچه متارکه جنگ در سوم جون سال ۱۹۱۹ صورت گرفت و معاهده استقلال در ۲۲ نوامبر سال ۱۹۲۱ بین محمود طرزی ودابس نماینده انگلیس امضا شد، اما ۲۸ اسد را بحیث روز استقلال گفته از اول تا هفت سنبله جشن را برپا میکردند.

برخی‌ها می‌گویند انتخاب این روز که در دوران شاهی یک هفته تجلیل می ‌شد بخاطر فصل میوه های افغانستان است و برخی آنرا مغالطه بخاطر نقش محصل استقلال کشور می ‌دانند امید حقیقت آن را مورخین کشور بنگارند . یک واقعیت این است که از زمان سلطنت محمد نادر و پسرش محمد ظاهر در مراسم برگذاری جشن استقلال و بیانیه های شاه دراین مورد نامی ازاعلیحضرت امان الله خان و مشروطه طلبان و آزادیخواهان برده نمی شد و شاید یکی از عوامل همین هم باشد . بهر حال با فرارسی چنین برگذاری بجاست از یک شخصیت برجسته آ وقت مرحوم علامه محمود طرزی مختصر یادی گردد .

زیرا در حصول استقلال افغانستان روان مجموعی مردم و اراده شاه امان الله خان غازی ، اثرات مشروطه خواهی که در محور استرداد استقلال ، تعمیم معارف و تاسیس شاهی مشروطه میچرخید حیثیت محرکه های نبرداستقلال طلبانه با انگلیس را داشت که۱۰۶ سال قبل به تحقق پیوست .

نظریات یک مرد سیاست ، دپلوماسی و ادبیات ، مشروطه خواه و استقلال طلب صاحب تدبیر مرحوم علامه محمود طرزی دراین مسیر اثرات ملموس رفتن بسوی استقلال و ترقیخواهی را داشت نقش او در بیداری ملی و آگاهی سیاسی برجسته بود .

محمود طرزی شاعر ، نویسنده ، ژورنالیست بود ، با دانستن لسان های عربی ، ترکی ، هندی و فرانسوی آموخته علمی فراوانی داشت، او از وضع جهان آگاه بود. طرزی متولد سال ۱۸۶۵ میلادی در شهر غزنی به اثر ناملایمتی های سیاسی پدرش با امیرعبدالرحمن خان فراری هند شد ، از آنجا به بغداد و دمشق رفت . پس از فوت امیر عبدالرحمن امیر حبیب الله خان او را بکابل خواست . طرزی با افکار آزادیخواهی، ترقی پسندی و ضداستعماری نقش موثری در حلقه مشروطه خواهان دربار و شخص امان الله خان بجا گذاشت ، سراج الاخبار را تاسیس کرد .در جنگ جهانی اول که هیات جرمنی و ترکیه با آزادیخواهان هند به کابل آمده بودند جانبدار نظریات آنها در همکاری برای جنگ با انگلیس درهند و حصول استقلال کشور بود ، او درهمان وقت مقاله مشهور «حی علی الفلاح » را در سراج الاخبار نشر نمود و این بیت در آن جا داشت:

صبح شد برخیز ساز راستی آسا نواز

شام حرمان در عقب باشد چو وقت از دست رفت

طرزی خطاب به امیر حبیب الله چنین سروده بود :

بیا ببین که در جهان چگونه گشته کارها

جهان جهان ریل شد زمان زمان تارها

چه بحرها که بر شده چه خشکه ها بحارها

چه کوه ها شگاف شد گذشت از آن قطارها

جهان جهان علم وفن زمان زمان کارها

بس است صید بودنه میان کشتزارها

 

امیر به شکار بودنه علاقه داشت .

 

در اخیر قصیده می ‌گوید :

حیات را چه میکنم وطن حیات من تویی

برای هر سعادتم‌ وطن برات من تویی

اگر تو رفتی از کفم وطن ممات من تویی

برای دین و هم شرف وطن همات من تویی

وطن تو کعبه منی وطن صلات من تویی

محبتت به جان من چو پود ها به تار ها

 

محمود طرزی بحیث مغز متفکر دربار امان الله خان ‌در سمتدهی سیاست سلطنت بسوی تحقق آرمان های مشروطه خواهان رول سازنده داشت ، او با برخی تندرویی های امان الله خان در اصلاحات موافق نبود و رعایت ذهنیت جامعه را در تحولات توصیه می ‌کرد می‌ گویند امان الله خان میگفت کاکایم هر وقت مرا می بیند نصیحت می‌ کند.

محمود طرزی در مذاکرات میسوری با نظریات جانب انگلیس، در مورد معاهده استقلال کشور توافق نکرد تا اینکه با اتخاذ دپلوماسی فعال و امضای معاهده۲۸ فبروری سال ۱۹۲۱ با روسها ، انگلیس مجبور گردید تن به امضای معاهده استقلال کشور بدهد و آن تاریخ ۲۲ نوامبر سال ۱۹۲۱ بود. این مرد تحول آور به اثر انقلاب سیاه سقوی۱۹۲۸ از راه هرات به ایران رفت، جمعی از خبر نگاران به استقبال او آمدند تا ازاین چهره ترقیخواه چیزهایی بپرسند اما طرزی این بیت حافظ را خواند :

ما نه اینجا زپی حشمت و جاه آمده ایم

از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم

طرزی به استانبول رفت و در۲۲ نوامبر سال ۱۹۳۳ بعمر۶۸ سالگی وفات نمود .

سروده های طرزی با عشق بوطن و خدمت به مردم عجین است :

ای خاک پاک و ای وطن خوش زمین من

معشوق من حبیب من و دلنشین من

هر علم و فن که خوانده و تحصیل کرده ام

نیت برای خدمت و نفع تو بوده ام

پس عشق تو چه سان زسر من بدر شود

با شیر اندرون شد و با جان بدر شود .

 

در یکی از سروده هایش در مورد شهدای راه استقلال می‌گوید ( در بعصی از مصرع های این سروده یگان غلطی وجود دارد اگر دوستان آنرا تصحیح کنند ممنون میشوم )

شبی بود تاریک چون زلف یار

ز یک جنگلی مینمودم گذار

چه جنگل مهیب و مخوف و سیاه

درختان سروش چو عفریت سار

زمین پر زخون و هوا پر دمه

به هرسو جسد های خونین نثار

به ترس و به لرز و به اندوه و فکر

به آهستگی میشدم رهسپار

رسیدم بیک مقبرسهمگین

زبیم و ز اندوه و در ماندگی

نشستم که یک دم شوم رستگار

نیاسوده بودم دمی از تعب

که ناگه دگر حال شد آشکار ؟

صدای حزینی بگویم رسید

که می‌گفت با ناله زار زار

شهیدان ظلم فرنگیم ما

بخون وطن لاله رنگیم ما

ازین صوت محزون ازین خوش صدا

به گرداب غم غوطه خوردم روان

زخود بی‌خبر بودم از جوش غم

که ناگه دگر حالتی شد عیان

سه کالبد برآمدز زیر زمین

نبود هیچ چیزی به جز استخوان

به پیش یکی لوحه سنگ مزار

رسیدند با ناله و با فغان

شنیدم که گفتند با یکدگر

چرا کشت مارا این دشمنان ؟

بیا تا به هر اختلاف ؟

خصوصآ به اخوان افغانان

وصیت نویسیم و اگه کنیم

که غافل نباشند از مکر شان

شهیدان ظلم فرنگیم مت

بخون وطن لاله رنگیم ما

 

روح شهدای راه استقلال شاد باشد.

 

*گزینش عنوان از بامداد

 

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۵ـ ‍۱۰۰۸      

Copyright ©bamdaad 2025

 

پیام شادباش حزب آبادی افغانستان به مناسبت بیست‌ وهشتم اسد،« روزاستقلال» کشور

 

هموطنان  دادخواه و آزادی دوست !

بیست‌ وهشتم اسد، « روزاستقلال » کشوریکی از درخشان ‌ترین و غرورآفرین ترین مناسبت ها در تاریخ مبارزات ضداستعماری مردم زحمتکش و آزادی دوست افغانستان میباشد . در سال۱۲۹۸ خورشیدی مردم آزاده و قهرمان ما، به رهبری شاه امان‌الله ، پس از مبارازات طولانی درسه نبرد بزرگ میهنی ، با اراده آهنین و جانفشانی های بی مانند   استقلال سیاسی افغانستان را از استعمار انگریز به ‌دست آورند .

این مناسبت گرامی، نه تنها نقطه پایانی برسلطه فرنگیان بود، بلکه آغاز میمونی برای ساختن یک کشورمستقل، مدرن ، متحد و پیشرفته به شمار می ‌رود. جنبش نوگرایی، علم پروری و روشنگری دوره امانی که با دستیابی به شناسایی رسمی استقلال کشور از سوی امپراتوری بریتانیا به همت مشروطه خواهان وطن جان گرفت ، اثرات بزرگی در بیداری سیاسی و خودآگاهی ملی مردم بجاگذاشت . با پایان دوره ننگین نیمه استعماری انگریز، امکانات برای شناسایی بین المللی دولت افغانستان ، حضور فعال آن درسیاست های منطقه وی و جهانی ، و افزایش اعتبارجهانی و رهایی کشور از تجرید سیاسی سالهای متمادی فراهم گردید. درچینین شرایط نتنها زمینه های رشد اقتصادی ، فنی و اجتماعی درکشورمیسرشد ، بل افغانستان توانست ازاندوخته های سیاسی ـ اجتماعی و حمایت فنی سایر کشورها ، درگام نخست اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای اروپایی برخوردار گردد.

با آنکه بیش از یک قرن از این رویداد سرنوشت ساز درتاریخ معاصرکشورمیگذرد ، آموزه های این دوره با اهمیت درتاریخ معاصرکشوربه ویژه برنامه های مدرنیزه سازی فنی ، آموزش ، تعلیم و تربیت ، روزنامه نگاری ، دیپلوماسی ،  قانونگذاری ، مشارکت مردم ، رفع مناسبات برده داری ، تعصبات قومی و دینی و...  برای کشور و مردم افغانستان با اهمیت و رهنمون در راه برقراری یک جامعه متمدن امروزی در کشورمیباشد که مسوولیت پاسداری از آن منحیث وجیبه ملی بردوش نسل امروزی سنگینی مینماید.

هممینهان زحمتکش و عدالت پسند ،

حزب آبادی افغانستان منحیث وارث مبارزات دادخواهانه و متمدنانه مردم ،درباره جایگاه این دوره درخشان تاریخ کشور و جانبازی های شجاعانه بهترین فرزندان وطن مینویسد :

« ... حزب آبادی افغانستان با الهام ازاندیشه ها و آرمان های جنبش مشروطه خواهان وتجدد طلبانه سده پیشین کشورما سازمان می یابد که درطی این سده، سنت غنی مبارزه برای آزادی، دموکراسی، جمهوریت، عدالت اجتماعی را در کشورما پی ریخته، تلاش برای پیشرفت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی کشورما را در مرکز تعهد جانبازانه خود قرار داد. حزب ما به سنن پرافتخار این جنبش ها ارج میگذارد، برای حفظ و تحکیم دستآوردهای ملی و تاریخی آن سعی میورزد، از تجارب آن می آموزد، می کوشد که سیاست ها وعملکردهای خود را با واقعیت های امروزی جهان، منطقه و روان جامعه ما عیار سازد. »

حزب آبادی افغانستان، ضمن تبریک و شادباش این روزملی و تاریخی به مردم شریف و زحمتکش کشور، به ‌ویژه خانواده‌های شهدا وهمه مبارزان راه آزادی، استقلال و حفظ تمامیت ارضی کشور، برآگاهی وهوشیاری ملی درحفظ اندوخته های ترقیخوهانه و متمدنانه مردم در شرایط حساس کنونی تاکید می ‌ورزد.

هموطنان و نیروهای وطندوست و دادخواه کشور،

در چنین روزیکه با غرور و سربلندی از ۲۸ اسد « روز استقلال » کشور تجلیل  بعمل میآوریم لازم به یادآوری میدانیم که توطیه ها، مداخلات و تهدید های بیشرمانه فرزندان ناخلف استعمار انگریز در برابر استقلال و تمامیت ارضی کشور پایان نیافته و کشورهای همسایه بخصوص دولت نظامیگر پاکستان همه روزه توطیه های گوناگونی را در برابر هموطنان ما در داخل و خارج از کشور راه اندازی مینمایند . حزب آبادی افغانستان با تکیه بر اصول ملی و مردمی خود « حمایت از استقلال،‌ حاكمیت ملی، ‌تمامیت ارضی و ‌وحدت ملی  مردم افغانستان » را یکی از بنیادی ترین  وظایف خود میداند.

امروزافغانستان ومردم آن با دشواری‌های گوناگونی چون بحران شدید اقتصادی، فقرگسترده ساختاری، بیکاری بخصوص در بین جوانان و زنان ، مهاجرت های اجباری، محدودیت‌های اجتماعی ، محرومیت زنان از حقوق مدنی شان، عدم پرداخت معاش تقاعد بازنشسته گی و گسترش فقر کهن سالی ، کمبود سرپناه قابل پرداخت ، نبود نظام رایگان و همه گانی خدمات درمانی ، تحمیل فشار اقتصادی و اجتماعی کشورهای همسایه ، برگشت جبری وغیرقانونی ده ها هزارپناهجوه افغان از کشورهای همسایه و اروپا ، نبود برنامه های ملی برای رشد اجتماعی و اقتصادی کشور و... روبرو هستند که زندگی میلیون‌ها هموطن ما را با چالشهای جدی مواجه ساخته است.

ما دلیل اصلی این همه بدبختی ها را در نبود یک نظام ملی و فراگیرکه بر پایه مشارکت واقعی مردم و تامین حقوق همه شهروندان استوار باشد ، میدانیم . حزب آبادی افغانستان منحیث یک حزب دادخواه و واقع گرا با درک شرایط موجود کشور از نظام ملی و مردمی استوار برقانون با « تفكیک قوای ثلاثه دولت و اصول مردم سالاری ،  و  مبارزه برای ایجاد جامعه مدنی عاری از ظلم، استبداد، ‌تبعیض، خشونت، مبتنی برعدالت اجتماعی، حفظ كرامت و حقوق انسانی » حمایت نموده ، آنرا همخوان با منافع ملی و بهروزی مردم میداند. این خواسته های ملی و مردمی در صورت تلاش همه نیروهای وطندوست ، ملی و هوادار دموکراسی و بهروزی انسان وطن ممکن میباشد. چنانکه طی چهارسال گذشته بارها به آدرس امارت اسلامی مساله سهم دهی مردم و نیروهای ملی و مترقی درسرنوشت کشور و برپایی یک نظام فراگیرملی و دموکراتیک را مطرح نموده ایم، اینبار نیز برتحقق این خواستهای ملی ،عملی و دادخواهانه  تاکید می ورزیم . اعمار یک افغانستان آباد ،سربلند و متمدن با یکه تازی و حذف نیروهای ملی و مترقی کشورممکن نیست .

حزب آبادی افغانستان، باردیگر بر تعهد خود در راستای صلح پایدار، عدالت اجتماعی، تامین حقوق زنان و مردان، توسعه همه‌ جانبه و ایجاد یک نظام ملی و مردمی تاکید نموده ، همه نیروهای وطن ‌دوست و ترقی‌ خواه را به اتحاد و همبستگی فرامی‌ خواند.

ما درحالیکه این رخداد سترگ تاریخی که در نتیجه جانفشانی های بی مانند بهترین فرزندان کشور اعم از مردان و زنان باشهامت و نماینده گان همه اقوام و ملیت های باهم برادر کشور بدست آمده را به همه هموطنان زحمتکش ، بادیانت و شجیع خود تبریک و شاد باش میگوییم ، آرزو میبریم سال آینده  این جشن ملی را در فضای باز سیاسی ، دموکراسی و مشارکت مردم اعم از زنان و مردان وطن برپا نماییم .

هموطنان مهاجر،

درچنین شرایط پرآشوب و دردباری که هموطنان مهاجرما درکشورهای همسایه بخصوص پاکستان و ایران ، و کشورهای اتحادیه اروپایی و امریکا  با آن روبرو هستند ، حزب آبادی افغانستان صدای اعتراض شدید خود را در برابر جو رو به افزایش خارجی ستیزی ، اخراج جبری وغیرقانونی پناهجویان افغان از اینکشور ها بلند نموده و از دولت های ایران و پاکستان و اتحادیه اروپا میخواهد تا با پایندی براصول اعلامیه جهانی حقوق بشر و قوانین بین المللی در مورد حقوق پناهجویان مسوولیت های انسانی شانرا انجام دهند .

درچنین روزهای دشوار و دردبارما در کنار شما و خانواده هایتان قرار داشته ، با امکانات دست داشته در دفاع از حقوق شما قرار داریم .

در این روزپرمیمنت و تاریخی تقاضا مینماییم تا هموطنان مهاجرما هم با امکانات دست داشته از این روز پرافتخارملی و تاریخ شان تجلیل به عمل آورده ، آموزه های جنبش های استقلال طلبی و مشروطیت را به فرزندان شان انتقال بدهند.    

 فرخنده باد یکصد و ششمین سالگرد استرداد استقلال افغانستان!

جاویدان باد استقلال افغانستان!

پاینده باد وحدت و همبستگی ملی!

برقرار باد صلح، عدالت ، آزادی و بهروزی زنان و مردان این سرزمین پرافتخار!

 

حزب آبادی افغانستان

۲۸ اسد ۱۴۰۴خورشیدی

 

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۵ـ ‍۱۷۰۸     

Copyright ©bamdaad 2025

درست هشتاد سال پیش بتاریخ ششم ماه اگست سال ۱۹۴۵ میلادی بمب اتومی ای بر فراز هیروشیما و سه روز بعد تر از آن بمب دیگری بر فراز ناگازاکی منفجر گردیدند . این رویداد نقطه عطفی بود که عصر هسته ای را آغاز نهاد واینک در این دور بار دیگر بی امنی های بزرگ به چشم میخورد . 

 

نویسنده : کارین کریش مایر  

برگردان : بامیک

 

کمی پیش از ساعت هشت صبح روز ۶ اگست ۱۹۴۵ م  ،قوای دفاع هوایی جاپان سه فروند هواپیما را در آ سمان مشاهده نمود که به سوی شهر هیروشیما نزدیک می شدند . بنا بر تشکل کوچک آنها چنان پنداشته شد که هواپیما های کشفی اند و قابل آن نیستند تا راهگیری شوند . تنها بمردم هوشدار داده شد که هر گاه بمب افگن  های  بی ـ ۲۹ را می بینند به پناهگاه ها بروند . در ساعت هشت و شانزده دقیقه دیگر هرهوشداری ناوقت بود : ضربه ای مهلکی به وقوع پیوست که هیروشیما را در یک ثانیه به خاک هموار ساخت و عصر هسته ای جهان را رویکار ساخت . در ارتفاع ششصد متر بالای مرکز شهر هیروشیما بمب اتومی موسوم به « خرد بچه » و مجهز با یورانیوم و نیروی انفجاری دوازده هزار و پنجصد تن تی. ان. تی انفلاق نمود . پس از امواج انفجار که بخش عظیمی از شهر را به طور کل تخریب نموده بود آتش شدید یازده کیلومتر مربع مساحت دیگر را سوختاند . سمارق هسته یی برج ای را به ارتفاع سیزده هزار متر به بالا ایجاد نمود . سقوط آن بیست دقیقه بعد تر به شکل فروریخت باران رادیواکتیفی بر اطراف شهر صورت گرفت . اما کار به اینجا به پایان نرسید . بروز نهم ماه اگست کمی بعد تر از ساعت یازده بمبی دیگری با ساختمان پیچیده پلوتونیو می بنام « مرد چاق » که نتیجه مستقیم آزمایش  ترینیتی روز شانزدهم جولای سال ۱۹۴۵ م در صحرای نیومکسیکو ( ایالات متحده ) بود بر فرق ناگازاکی فرود آمد . شرایط دید خوب نبود و هدف که عبارت از کنسرن سلاح سازی « میتسوبی شی » بود شناخته نشد . این بمب با نیروی انفجاری پانزده هزار تن تی. آن.تی نیم شهر را نابود کرد . به طور تخمینی یکصدو چهل هزار نفر در هیرو شیما و هفتادو چهار هزار نفر در ناگازاکی بالا تاخیر و یا کمی بعد ترقربانی پرتاب این دو بمب گردیدند . تعداد بیشماری در سالهای پسین در نتیجه پیآمدهای آنها چون سرطان جان های خود را از دست دادند .این بمب ها که دستور پرتاب آنها را هاری اس. ترومن ، رییس جمهور ایالات متحده امریکا صادر نموده بود اهداف سیاسی مطروحه را برآورده ساختند : جنگ جهانی دوم در آسیا به پایان رسید و جاپان بتاریخ دوم سپتامبر ۱۹۴۵ میلادی تسلیم گردید . کمی بعد تر تناسب قدرت تغیر یافت . ایالات متحده امریکا و اتحاد شوروی که متحد همدیگر در مقابل نازی ها بودند ساحات جنگ پیشین را به دو زون نفوذ تقسیم نمودند . آنها به دو ابر قدرت ای تبدیل شدند که در دوران جنگ سرد به تسلیحات اتومی پرداختند . شعار انها متناقض بود زیرا گفته میشد که تسلیحات بیشتر به منظور جلوگیری از ضربه هسته ای است و با نیروی بیشتر می توان به این ضربه  پاسخ داد .توجیه آنها عبارت از این بود که این سلاح مخرب باید بار آورنده صلح باشد . 

بمب اتوم بر خاسته از پروژه منهتن امریکایی بود .

پروژه مخفی سلاح ها ی هسته ای در سالهای ۱۹۴۰ میلادی  تحت رهبری علمی جی رابرت اوپن هایمر با کمک های سرسام آور در صحرای لاس انجلس شکل گرفت . 

دو گروهبندی در ایالات متحده امریکا 

هنوز در ماه جون ۱۹۴۵ م گروهی از دانشمندانی که در پروژه منهاتن سهیم بودند با گزارشی بنام فرانک سعی نمودند تا از پرتاب بمب های اتومی بر جاپان جلوگیری کنند . در این هنگام پروژه یورانیم نازی های المان با دشواری ها مواجه بود ولی در اتحاد شوروی در پایان جنگ پیشرفت چشمگیر نسبت به آنچه که تصور می گردید در نتیجه اطلاعات جاسوسی وجود داشت . گیورگ شتاین هاوزر رادیو ایکولوگ اتریشی  برای « استاندارد ا» ظهار نمود که عامل اصلی فزیکدانی بنام کلاوس فوکس بود که پژوهش های سلاح اتومی امریکا را به ماسکو انتقال داده بود . او خاطر نشان ساخت : « اگر اتحاد شوروی در سالهای جنگ دوم جهانی برنامه هایی برای سلاح اتومی نمی داشت احتمال آن بود تا این پروسه برگشت پذیر می شد » .  

اما برگشتی از تولید سلاح هسته ای وجود نداشت . دو گروهبندی بوجود آمده بود  : نخست گروهی در اطراف اوپن هایمرکه پس از جنگ به این مساله پرداخت که ایالات متحده چگونه به خلع سلاح رسیده و همه دستگاه ها را تخریب نموده بتواند . همه جزییات تخنیکی باید علنی گردند و در مقابل بازرس ها در همه کشور ها اجازه فعالیت داشته باشند .  شتاین هاوزر متذکر شد که این نظر همانا مفکوره آژانس بین المللی انرژی اتومی است که با ویتوی اتحاد شوروی رد گردید . گروه اوپن هایمر سپس تقاضا نمود تا سلاح های هستوی تنها برای میدان نبرد ساخته شوند . در نتیجه این مفکوره  کلاهک های هستوی تاکتیکی ایجاد گردیدند.  

گروه دیگرپیرامون ادوارد تیلر گرد آمدند . آنها همچنان همکاران پروژه منهتن بودند . تیلر در جهت پروپاگند  ساخت ماشین های نابوده کننده بزرگ یا سلاح های اتومی استراتیژیک برای باز دارندگی کار می نمود .آزمایشات روی زمینی سالهای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی که با انکشاف بیشتر سلاح های اتومی و بمب های هایدروجنی همراه بود اثرات عمیقی را از خود بجا گذاشت . این اثرات نه تنها در کلتور پاپ بلکه در شهر سازی نیز دیده میشد . گسترش مساحت  شهرهای امریکایی بایست بار فاجعه آمیز یک حمله ممکن هستوی را کاهش دهد . البته پیآمد های آنرا میتوان در خود پلان ها نیز بخوبی مشاهده کرد . در سال ۱۹۶۳ میلادی که قرارداد منع آزمایشات سلاح هستوی در اتمسفر زمین ، در فضای خارجی و زیر آب ( پی تی بی تی ) به امضا رسید مقدار سی ۱۴ ( ایزوتوپ کاربن رادیو اکتیف ) در اتمسفر زمین دو چند گردیده بود . سایر هسته های رادیو یی که از آزمایشات بمب های اتومی بیرون آمده بودند هنوز هم در زمین و ارگانیزم ها دیده می شوند .بزرگترین نیروی انفجاری حاصله بمب هایدروجنی با  ظرفیت پنجاه و هفت میگا تن تی ان تی بود که در سال ۱۹۶۱ میلادی دراتحاد شوروی منفجر شد . پدر این بمب اندره ساخاروف همانند اوپن هایمر سپس خواهان جهان عاری از سلاح هستوی گردید . در سال ۱۹۷۰ قرار داد منع گسترش سلاح اتومی به تصویب رسید که هدف آن خلع سلاح هسته ای کامل بود وامروز نسبت به هر وقت دیگر بی اثر باقی مانده است . مدت ها دوام کرد تا آزمایشات زیر زمینی ممنوع اعلام گردید . 

دوران جدید تهدید 

گیورگ شتاین هاوزر می گوید که سرانجام اصل بازدارندگی مفید واقع شد . جنگ های نیابتی در کوریا و ویتنام وجود داشتند ولی تصادم بزرگ میان ایالات متحده و اتحاد شوروی رخ نداد . اما روسیه از زمان جنگ اوکراین بدینسو چندین بار با بکار گرفتن سلاح هسته  ای تهدید نموده است در حالیکه ایالات متحده تا شام روز جمعه ( اول اگست ) در مورد آن حرف نمی زد . اینک دونالد ترامپ بر اساس گفته خودش امر انتقال دو زیر دریایی اتومی آنکشور را به نزدیکی های روسیه صادر نموده است . 

امروز پس ازهشتاد سال گذشت از رویداد های هیروشیما و ناگا زاکی خطر استفاده از سلاح هسته ای تا چه اندازه بزرگ است ؟

بر اساس گفته کارشناس  اتومی  باز دارندگی هنوزهم موثر است ولی با بروز هر بازیگر جدید « نا امنی » و  «غیر قابل پیش بینی » بیشتر میگردد . بر علاوه ایالات متحده امریکا ، روسیه ، فرانسه ، چین و بریتانیا که قرارداد منع گسترش سلاح های هسته ای را امضا نموده اند کشور های اسراییل ، پاکستان ، هند و کوریای شمالی نیز دارای سلاح های اتومی اند . برنامه اتومی ایران در نتیجه حملات اسراییل کم از کم به عقب انداخته شده است .  بر اساس اظهارات موسسه تحقیقات صلح «  سیپری » جهان ما وارد دوران جدیدی از تهدید می گردد . کشورهای جدید در حال حاضر دارای دوازده هزار و دو صد اسلحه اتومی اند که از آنجمله نو هزار و پنجصد آن ها  قابل استفاده می باشند .از ذخایر اسلحه اتومی کمتر کاسته و بیشتر درمدرنیزه سازی داشته های موجود کار میشود . آيا جنگ اتومی منتفی است ؟ شتاین هاوزر با تاسف ابراز میدارد که نه . چنین نگرانی هایی بود که او پس از توظیف به دانشگاه تخنیکی ویانا در سال ۲۰۲۲  تصمیم به خریداری دیدکتور جدید گرفت . با این وسیله میتوان به سرعت انتشار پلوتونیم را پس از یک انفجار هسته ای اندازه کرد . شتاین هاوزر گفت : « در حال حاضر احساس می کنم که ما خود را از سالی به سالی به امید اینکه کسی به تکمه سرخ فشار ندهد ، نجات میدهیم . ما به هر ماه ای که این امر رخ ندهد خوشحالیم .»  او بنا بر وضع تهدید هسته ای پراگنده آرزومند دوره جنگ سرد سالهای ۱۹۸۰ است زیرا در آنزمان جبهات روشن ، پایه های گفتمان و صداقت در مباحثات وجود داشت . این دقیقا همان چیزی است که اکنون از دست رفته است . 

 

تذکرات بامداد : 

ــ  پرتاب بمب های اتومی ایالات متحده امریکا بر مردمان غیرنظامی شهرهای هیرو شیما و ناگازاکی بدون هر گونه هوشداری صورت گرفت و غافلگیرانه بود .  

ـــ  ادعای اشتاین هاوزر در مورد ساختن بمب اتوم در اتحاد شوروی بر اساس اطلاعات جاسوسی دقیق نیست . فزیک دانان شوروی در سالهای پس از فروپاشی شوروی به صراحت بیان نمودند که آنها پیش از دسترسی به اطلاعات درمورد بمب اتومی ایالات متحده امریکا خود به قابلیت شکافتن هسته اتوم رسیده بودند و پلان تولید سلاح هسته ای را نیز آماده داشتند . مطالعه پلان های ساختمان بمب اتومی ایالات متحده امریکا کار آنها را برای سه تا چهار سال به تعویق انداخت . زمانیکه ترومن در ملاقاتی با استالین و چرچیل از سلاح هسته ای خود سخن گفت استالین با تبسمی و لحن آرامی به سخنان او گوش نهاد . مبصرین چنین گفتند که استالین در آن زمان نه تنها از این سلاح اگاهی داشت بل خود در پی تولید آن بود . 

ــ  اوپن هایمر بنا بر نظریات صلح خواهانه و ضد جنگ خود در ایالات متحده سالها مورد استهزا و تحقیر قرارگرفت. 

برگرفته از روزنامه اشتاندرد ، اتریش ، ۸ اگست ۲۰۲۵

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۵ـ ‍۰۹۰۸     

Copyright ©bamdaad 2025