زنجیرها در افریقای مرکزی گسسته می‌ شوند

جابجایی تاریخی قدرت سیاسی از نواستعمارگران غربی به سوی ملت‌ها

 

پرابهات پاتنایک

کشورهای فرانسه ‌زبان افریقایی هرگز از استعمار رهایی کامل نیافتند. فرانسه به‌ بهانه حفاظت از دارایی‌ هایش در مستعمرات سابق خواستار استقرار نیروهای نظامی در این کشورها شد و مستعمرات پیشین نیز با این درخواست موافقت کردند. این حضور نظامی فرصت‌های فراوانی برای فرانسه فراهم آورد تا در امور سیاسی این کشورها مداخله کند. افزون بر این، مستعمرات سابق مجبور شدند ارزی به نام « فرانک جامعهٔ مالی افریقا ـ CFA » را بپذیرند که نرخ برابری ثابتی با فرانک فرانسه داشت. برای حفظ این نرخ برابری ثابت، سیاست پولی این کشورها زیر کنترول بانک مرکزی فرانسه قرارگرفت. از آنجا که سیاست پولی را نمی ‌توان از سیاست اقتصادی به‌ طور کلی جدا کرد، این بدان معنا بود که سیاست اقتصادی این کشورها را تا حد زیادی فرانسه کنترول می ‌کرد.

سراسر این نظام حتا پس از ادغام فرانسه در اتحادیه اروپا نیز پابرجا ماند. از این رو، استقلال مستعمرات پیشین فرانسه همواره بسیار محدود بوده است. هر تلاشی برای رهایی از این وضع، از جمله تلاش انقلابیونی که در این کشورها به قدرت می ‌رسیدند، با واکنش‌های بی ‌رحمانه استعمار نو فرانسه با پشتیبانی امریکا مواجه می ‌شد. توماس سانکارا، انقلابی ‌ای که در بورکینافاسو به قدرت رسید و خواستار خروج نیروهای فرانسوی از کشورش بود، در سال ۱۹۸۷ در کودتای یکی از اعضای حزب خودش، که آشکارا با تحریک و حمایت فرانسه صورت گرفت، ترور شد.

با این حال، مبارزه با استعمار نو در این کشورها همچنان ادامه یافته است. اغلب نیروهای مسلح محلی‌اند که رهبری این مقاومت از میان آنها برمی ‌خیزد. کاپیتان ابراهیم ترایوره، رهبر جنبش میهن ‌دوستانه برای پاسداری و بازسازی (PMSR) که در اوایل سال ۲۰۲۲ ترسایی در بورکینافاسو تاسیس شد، پس از به ‌قدرت ‌رسیدن در ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۲ ، بر خروج نیروهای فرانسوی از کشورش پافشاری کرد و در عمل نیز در این کار موفق شد. افزون بر این، او به نظام واحد پولی CFA که کشورش در آن گرفتار شده بود نیز پایان داد. ترایوره با همکاری دو کشور همسایه مالی و نیجر، که هر دو نیز در پی استعمارزدایی واقعی بودند، «انجمن کشورهای ساحل ـ AES » را تشکیل داد.

نیروهای فرانسوی و امریکایی ناچار به عقب ‌نشینی از نیجر شدند و یک پایگاه پهپادی پنتاگون نیز در آنجا تعطیل شد. بدین‌ ترتیب، انجمن کشورهای ساحل (AES) به ‌تدریج به خاری در گلوی امپریالیزم در منطقه ‌ای بدل شد که از نظر منابع معدنی بسیار غنی است. در میان این منابع طلا جایگاه مهمی دارد. بورکینافاسو با تولید ۵۷ تن طلا در سال ۲۰۲۴ ترسایی یکی از بزرگ ‌ترین تولیدکننده گان طلا در افریقا بود.

ولی مردم آن کشور تقریباً هیچ بهره‌ای از تولید طلا نمی‌ برند، زیرا که بخش عمدهٔ‌ درآمد حاصل از طلا به شرکت ‌های خارجی می ‌رسد که مالک معادن طلا هستند. دولت جنبش میهن‌دوستانه برای حفظ و بازسازی (PMSR) در سال ۲۰۲۴  یک شرکت دولتی به نام (سوپامیب ((SOPAMIB تاسیس کرد و از آن برای در اختیار گرفتن تدریجی شرکت‌های خارجی فعال در استخراج طلا استفاده کرد. درآمد بسیار بیشتری که بعد از این ملی ‌شدن معادن طلا به دولت می ‌رسید به صنعتی ‌سازی کشور و سرمایه‌ گذاری در آموزش و بهداشت و درمان مردم بورکینافاسو اختصاص داده شد.

در پی افزایش اخیر قیمت طلا و کاهش ارزش دلار و روی آوردن بسیاری از دارنده گان دلار به نگهداری طلا، دولت بورکینافاسو اکنون خودش را در موقعیتی می‌ بیند که می ‌تواند از این وضع بهره‌ برداری کند و تا حدی آثار تحریم‌های اقتصادی را که قدرت‌های غربی، مستقیم و غیرمستقیم، پس از اخراج نیروهای فرانسوی از خاک آن کشور اعمال کردند خنثی نماید. ولی این همهٔ ماجرا نیست. دولت ترایوره بخش طلاکاری سنتی (معادن کوچک و دستی) را نیز گسترش داد، یک پالایشگاه طلا در کشور تاسیس کرد، کوشید که دیگر محصولات خام بورکینافاسو را در داخل کشور فرآوری کند، به دهقانان برای افزایش تولید کشاورزی یاری رساند، و گام‌هایی در راه خودکفایی در تولید غلات غذایی برداشت.

همان ‌طور که پیش‌ بینی می ‌شد، این اقدامات خشم امریکا را برانگیخت. جنرال مایکل لنگلی، فرمانده ستاد افریقای ارتش امریکا (Africom)، در جلسه ‌ای در برابر یکی از کمیته‌ های سنای امریکا، ابراهیم ترایوره را مغرضانه‌ به استفاده از درآمد حاصل از طلا برای مصارف شخصی، به ‌ویژه برای افزایش امنیت شخصی، متهم کرد. اظهارات لنگلی، که در رسانه‌ های سراسر افریقا بازتاب گسترده‌ای یافت، انتقاد گسترده مردم در سراسر قاره را به دنبال داشت. هدف این سخنان او شاید زمینه ‌سازی برای کودتا علیه ترایوره و تلاش برای کودتایی بود که در ۱۶ اپریل ۲۰۲۵  ، زیر پوشش انبوهی از گزارش‌های رسانه ‌یی در غرب، اغلب از منابع ناشناس، با استناد به ماهیت« دیکتاتوری » دولت ترایوره و نقض حقوق بشر در بورکینافاسو تدارک دیده شد. این کودتا شکست خورد و طراحانش بازداشت شدند. بدین ترتیب، ترایوره به سرنوشت سانکارا دچار نشد.

این کودتا واکنش قابل‌پیش‌بینی‌ امپریالیزم به دولتی افریقایی بود که خواهان دستیابی به استقلال و پایان دادن به استعمار است. (ترور پاتریس لومومبا در سال ۱۹۶۱ ترسایی، ادواردو موندلین در سال ۱۹۶۹ ، آمیلکار کابرال در سال ۱۹۷۳ ، و سامورا ماچل در سال ۱۹۸۶  را به یاد داشته باشیم.) این امر نشان ‌دهنده دشواری‌های مبارزه برای استقلال در افریقا، از جمله در کشورهای فرانکوفون (فرانسوی ‌زبان) است. این مشکلات سرچشمه‌های متعددی دارد. برای نمونه، بورکینافاسو ضمن آنکه با امپریالیزم مقابله می ‌کند، با شورش گروه‌ های تروریستی اسلامی نیز مواجه است که کنترول حدود ۴۰ درصد از کشور را در دست دارند. علاوه بر این، این منطقه پر از رژیم‌ های طرفدار غرب و غیردموکراتیک است که امپریالیزم آنها را تامین مالی و از آنها برای هدف‌هایش استفاده می‌کند. از آن جمله است مجبور کردن این کشورها به تحریم دولت‌ های «سرکش » یا فراهم کردن پایگاه‌هایی برای سازمان ‌دهی کودتا علیه آنها.

چنین بود که جامعهٔ اقتصادی کشورهای غرب افریقا (اکواس) علیه بورکینافاسو بسیج شد و به‌ بهانه  « دفاع از دموکراسی » آن کشور را به اعمال تحریم‌ های اقتصادی تهدید کرد. حمایت گسترده مردم بورکینافاسو از ابراهیم ترایوره، که برخی او « ضد دموکراتیک » معرفی می ‌کردند، به‌ شکل تظاهرات خیابانی بزرگ در حمایت از دولت او، پوشش خبری کمی یافت. در پی این وضع بود که اتحادیه کشورهای ساحل (AES) به‌عنوان گروهی جداشده از اکواس شکل گرفت.

ساحل عاج، کشور همسایه بورکینافاسو، به ‌عنوان پایگاهی برای حفظ منافع فرانسه و انجام کودتا در بورکینافاسو مورد استفاده قرار گرفته است. در واقع، عاملان کودتا علیه توماس سانکارا در نهایت به ساحل عاج گریختند و هنوز در آنجا هستند و از مصوونیت برخوردارند. حتا گزارش شده است که پایگاه کودتاگران ناکام اپریل نیز ساحل عاج بوده است. با وجود چنین دشواری‌هایی، جنبش استقلال ‌طلبی که در غرب افریقا آغاز شده حمایت گسترده و پُرشوری در سراسر افریقا یافته است، جایی که هزاران نفر با برگزاری تظاهرات از ابراهیم ترایوره حمایت کردند و خواستار دست برداشتن امپریالیست‌ها از بورکینافاسو شدند. آرمانی که لومومبا، کابرال، موندلانه، و سانکارا برای آن جانشان را فدا کردند و قوام نکرومه و ژولیوس نیرره تمام عمر برایش جنگیدند همچنان در قلب مردم افریقا جای دارد. امروزه شاهد آغاز فصل نوینی در مبارزه برای آزادی افریقا هستیم. با این حال، پیش‌بینی می‌شود که امپریالیزم در روزهای پیش رو با واکنش‌های حتی خشن‌تری به این مبارزه واکنش نشان دهد. علاوه بر منافع قدیمی فرانسه، حکومت دونالد ترامپ نیز تلاش وحشیانه تازه‌ای برای تصاحب مواد خام در سراسر جهان آغاز کرده است که افریقا یکی از هدف‌های اصلی آن خواهد بود. ترامپ پیش ‌نویس طرحی را برای در دست گرفتن منابع معدنی کانگو با همکاری رژیم کانگو تهیه کرده است. فوریتی که ترامپ در تلاش برای در دست گرفتن منابع معدنی در سراسر جهان نشان می ‌دهد، به‌ ویژه آن منابعی که برای فناوری‌های نوظهور و نوین مورد نیازند، موضوعی است که نیاز به بحث بیشتری دارد. ولی این فوریت را در چند مورد می ‌توان دید: در بستن قرارداد با اوکرایین برای بهره‌ برداری از معدن خاک کمیاب، تمایل ترامپ به تصاحب گرینلند، برنامه ‌هایش برای تبدیل کردن کانادا به پنجاه و یکمین ایالت امریکا، و طرح‌های طمع ‌کارانه‌اش برای در اختیار گرفتن حتا کف اقیانوس‌ها. حتا خواست ترامپ برای ایفای نقش « میانجی صادق » در جنگ روسیه و اوکرایین نیز نمی ‌تواند بی ‌ارتباط با تمایل اش برای دسترسی به منابع غنی معدنی هر دو کشور باشد.

افریقا در حال سر بلند کردن به‌عنوان صحنه ‌ای از مبارزه‌ای شدید میان امپریالیزم از یک سو و نیروهای استعمارزدایی از سوی دیگر است. امپریالیزم می ‌کوشد منابع طبیعی غنی این قاره را برای به حداکثر رساندن سودش در اختیار بگیرد، در حالی که هدف نیروهای استعمارزدایی حفظ این منابع برای بهبود زنده گی مردم خودشان است./نامه مردم

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۵ـ ‍۱۰۰۶

Copyright ©bamdaad 2025

 

آموزه هایی از سیاست «اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی» در ویتنام :

 

تکامل درک حزب کمونیست ویتنام از اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی طی نزدیک به ۴۰ سال نوآوری

 

 

پروفیسور دکتر نگوین کوانگ توان

درک ما از اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی به‌ تدریج شکل ‌گرفته، کامل شده و به‌ طور مستمر توسعه ‌یافته است. این یک « پیشرفت نظری بسیار اساسی و خلاقانه» و محتوایی بسیار مهم در نظریه خط ‌مشی نوسازی حزب کمونیست ویتنام محسوب می ‌شود. این مقاله با روشن ‌کردن چگونگی تکامل درک حزب ما در کنگره‌ های حزبی طی ۴۰ سال گذشته درباره اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی، و تعیین بستر و وضعیت جدید، راه ‌حل ‌هایی را برای دستیابی به اهداف توسعه کشور ارایه می ‌دهد.
از اوایل دهه ۱۹۸۰، مدل اقتصادی برنامه ‌ریزی متمرکز در کشورهای سوسیالیستی دیگر مناسب نبود و به دلیل اصلی کاهش رشد تبدیل شد و بیشتر کشورهای سوسیالیستی را به وضعیت رکود و بحران جدی اقتصادی - اجتماعی سوق داد. از اواخر دهه ۱۹۸۰ تا اوایل دهه ۱۹۹۰، فروپاشی سوسیالیزم واقع‌ گرایانه براساس مدل شوروی در اتحاد جماهیر شوروی و اروپای شرقی، نیاز فوری به انتخاب یک مدل اقتصادی جدید و مناسب را برای جایگزینی مدل برنامه‌ ریزی متمرکز مطرح کرد.
در داخل کشور، پس از اتحاد، جنبه‌های منفی مکانیزم برنامه‌ ریزی متمرکز به ‌طور فزاینده‌ای آشکار شد و به عامل اصلی مشکلات اقتصادی - اجتماعی کشور و عواقب سنگین آن تبدیل گشت. این وضعیت، اعتماد مردم به رهبری حزب و مدیریت نهادهای دولتی را کاهش داد و از حزب خواست که با واقعیت روبرو شود، مارکسیزم - لنینیزم و اندیشه هوشی مین را به ‌طور خلاقانه به کار گیرد تا وضعیت را به ‌درستی ارزیابی کند و خط‌ مشی نوسازی، به‌ ویژه نوسازی اقتصادی و توسعه کشور را انتخاب کند. پس از ۱۰ سال اولیه نوسازی با به‌ کارگیری تدریجی مکانیزم بازار، با وجود محاصره و تحریم، کشور از بحران اقتصادی-اجتماعی خارج شد و اساساً شرایط اولیه لازم برای صنعتی ‌سازی و مدرن‌ سازی را فراهم آورد. گسترش کنترول ‌شده استفاده از مکانیزم بازار در سال‌های بعد، اساساً به غلبه بر مشکلات و چالش‌ ها، تثبیت وضعیت کشور، توسعه تولید، رشد سریع اقتصادی، بهبود زنده گی مردم، ثبات سیاسی- اجتماعی، و پیشرفت تدریجی در یکپارچگی اقتصادی بین ‌المللی کمک کرد. نقش و جایگاه بین‌المللی کشور ارتقا یافت و شرایط جدیدی برای توسعه و تکمیل درک از اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی فراهم آورد.
کنگره ششم حزب (۱۹۸۶) خط ‌مشی نوسازی را انتخاب کرد. بر اساس نظریه مارکسیزم-لنینیزم و اندیشه هوشی مین، و با رعایت روحیه « نگاه مستقیم به واقعیت، ارزیابی صحیح واقعیت، و بیان صریح واقعیت» ، حزب ما با صراحت به نقص‌ها و اشتباهات در درک سوسیالیزم و راه رسیدن به آن اذعان کرد، به‌ ویژه اشتباهات در نظریه اقتصادی و تدوین و اجرای سیاست ‌های اقتصادی. از این رو، با جدیت به نوآوری در تفکر توسعه اقتصادی پرداخت تا وضعیت اقتصادی- اجتماعی را در همه ابعاد تثبیت کند و مقدمات لازم برای تقویت صنعتی ‌سازی سوسیالیستی در مرحله بعدی را فراهم آورد.
با درک روشن از اینکه « اقتصاد با ساختار چند جزیی ویژه گی دوره گذار است» ، حزب ما بر لغو تمرکز بیروکراتیک و سبساییدی، و ایجاد مکانیزم‌ های جدیدی که با قوانین عینی و سطح توسعه اقتصاد مطابقت دارند، تأکید کرد. درک اولیه از محتوای مکانیزم اقتصادی جدید شکل گرفت، که در آن باید از روابط کالا- پول در برنامه ‌ریزی اقتصاد ملی به‌ طور کامل و صحیح استفاده شود. براین اساس، دولت نباید عمیقاً در فعالیت‌های تولید و کسب ‌وکار موسسات دخالت کند، بلکه نقش کنترول و تنظیم موسسات و واحد های تولیدی- تجاری در همه بخش‌های اقتصادی را از طریق قانون، سیاست، و به‌ کارگیری راه‌ حل‌های فنی پیشرفته ایفا می ‌کند. استفاده از روابط کالا- پول باید به حل صحیح روابط مربوط به منافع هدایت شود، در این راستا، منافع تولید کننده و کسب ‌وکارکننده انگیزه ‌ای مستقیم برای فعالیت اقتصادی است و مبنایی برای تامین سایر منافع فراهم می‌آورد، و در عین حال یک ساختار اقتصادی منطقی، به‌ویژه ساختار بخش‌های اقتصادی، مطابق با قوانین توسعه تولیدات مادی، ظرفیت‌های کشور، و تقسیم کار و همکاری بین‌المللی ایجاد می‌شود. تفکر جدید فوق‌الذکر درباره ضرورت عینی استفاده از روابط کالا- پول در مکانیزم اقتصادی، پایه‌های پیشرفت نظری اساسی حزب ما را درباره مدل اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی در دوره نوسازی بنا نهاد.
از تجربه عملی بازیابی اقتصاد چندجزیی و استفاده از روابط کالا- پول در مکانیزم اقتصادی در دوره ۱۹۸۶-۱۹۹۰ ترسایی  با نتایج مثبت، کنگره هفتم حزب (۱۹۹۱)  به این درک رسید که « توسعه اقتصاد کالایی چند جزیی یک خط‌ مشی استراتیژیک بلند مدت در دوره گذار به سوسیالیزم است» ۴، «اقتصاد دولتی و اقتصاد تعاونی به ‌طور فزاینده‌ ای به پایه و اساس اقتصاد ملی تبدیل می‌شوند»، و « انواع مختلفی از توزیع انجام می‌شود که توزیع بر اساس نتایج کار و بهره‌ وری اقتصادی اصلی است» . مکانیزم عملکرد اقتصاد کالایی چند جزیی با گرایش سوسیالیستی، یک مکانیزم بازار با مدیریت دولتی از طریق قانون، برنامه‌ ریزی، سیاست، و سایر ابزارها است. برای ارتقای نقش مکانیزم بازار در فرآیند بازتولید، حزب ما نیاز به شکل‌ گیری تدریجی و گسترش هم‌ زمان انواع بازارها از جمله کالا های مصرفی، ابزار تولید، خدمات، بازار سرمایه و پول، بازار ارز، بازار نیروی کار وغیره را درک کرد و اشکال جذب سرمایه و تضمین گردش سریع سرمایه را توسعه داد. ایجاد بازار سهام آزمایشی در صورت وجود شرایط، حفظ استقلال و خود کفایی هم ‌زمان با گسترش همکاری‌ های بین ‌المللی، ایجاد یک اقتصاد باز در داخل و خارج از کشور، تنوع‌ بخشی روابط با کشورهای خارجی، ترکیب اقتصاد با دفاع- امنیت، ارتباط رشد اقتصادی با پیشرفت و عدالت اجتماعی، توسعه فرهنگ، و حفاظت از محیط زیست نیز مورد تأکید قرار گرفت.
بر اساس بررسی عملی ۱۰ سال اجرای اصلاحات با استفاده از سازوکار بازار، هشتمین کنگره حزب کمونیست ویتنام (۱۹۹۶) به وضوح دریافت که: « تولید کالا در تضاد با سوسیالیزم نیست، بلکه دستاوردی از توسعه تمدن بشری است که به صورت عینی وجود دارد و برای ساخت سوسیالیزم و حتا پس از ساخت آن ضروری است  « از این رو، لازم است با ایجاد هماهنگ عوامل و انواع بازار، شرایط برای فعالیت سازوکار بازار تحت مدیریت دولت و با جهت ‌گیری سوسیالیستی فراهم شود. هم‌ زمان با ارزیابی نتایج ۱۰ سال اجرای خط‌ مشی اصلاحات که مقدمات لازم برای صنعتی شدن را فراهم کرده بود، حزب ما نیاز به ادامه استفاده از سازوکار بازار تحت مدیریت دولت و با جهت ‌گیری سوسیالیستی را برای تسریع صنعتی شدن و مدرن ‌سازی کشور درک کرد. هدف از این کار، تبدیل ویتنام به کشوری صنعتی با زیرساخت‌های مادی- فنی مدرن، ساختار اقتصادی منطقی، روابط تولیدی پیشرفته و متناسب با سطح توسعه نیروهای مولد، زنده گی مادی و معنوی بالا، دفاع و امنیت مستحکم، مردم ثروتمند، کشوری قدرتمند، جامعه‌ای عادلانه و متمدن است. همچنین، ایجاد یک اقتصاد باز و یکپارچه با منطقه و جهان، با تمرکز قوی بر صادرات و هم ‌زمان جایگزینی واردات با محصولات داخلی با تولید کارآمد، از دیگر اهداف بود.
نتایج ۱۵ سال اصلاحات، مبنای عملی قانع‌کننده‌ای را برای درک پیشگامانه و جدید نهمین کنگره حزب (۲۰۰۱) در مورد ماهیت توسعه گذار به سوسیالیزم با چشم‌پوشی از رژیم سرمایه‌ داری فراهم کرد. در این کنگره، مدل کلی اقتصاد ویتنام در دوره گذار به سوسیالیزم رسماً به عنوان اقتصاد بازار با جهت‌گیری سوسیالیستی تعریف شد و اهداف، نظام اقتصادی، سازوکار اجرایی و نظام توزیع این اقتصاد به وضوح تبیین گردید. همچنین بر تمرکز بر ساخت و تکمیل نهادهای مربوط به مالکیت، بخش‌های اقتصادی، نظام بازار، اقتصاد خارجی و ایفای نقش دولت تأکید شد.
پیشرفت جدید در تفکر حزب در دهمین کنگره (۲۰۰۶)، درک یکپارچه این بود که «اقتصاد بازار محصول تمدن بشری است». در این کنگره، استفاده از اقتصاد بازار به عنوان ابزاری برای ساخت سوسیالیزم تأیید شد ۸ و بر تکمیل نهادهای اقتصاد بازار با جهت‌گیری سوسیالیستی تاکید بیشتری صورت گرفت. مجدداً تصریح شد که برای رسیدن به سوسیالیزم، باید اقتصاد بازار با جهت‌گیری سوسیالیستی را توسعه دهیم، صنعتی‌سازی و مدرن‌سازی را تسریع کنیم و هم‌زمان جهت‌گیری سوسیالیستی را در تکمیل نهادهای اقتصاد بازار با جهت‌گیری سوسیالیستی به خوبی حفظ کنیم. از این رو، لازم است نقش و اثربخشی مدیریت دولت افزایش یابد، انواع بازارهای اساسی به طور هماهنگ و با مدیریت کارآمد بر اساس سازوکار رقابت سالم توسعه یابند، و بخش‌های اقتصادی و انواع سازمان‌های تولیدی و تجاری به شدت توسعه یابند.
توسعه درک حزب در مورد اقتصاد بازار با جهت‌گیری سوسیالیستی در یازدهمین کنگره (۲۰۱۱) از طریق تبیین موجود در برنامه ساخت کشور در دوره گذار به سوسیالیزم (ویرایش و توسعه یافته در سال ۲۰۱۱) منعکس شد: «اقتصاد بازار با جهت‌گیری سوسیالیستی در کشور ما، اقتصادی کالایی چندبخشی است که بر اساس سازوکار بازار با مدیریت دولت و تحت رهبری حزب کمونیست عمل می‌کند. این یک شکل از اقتصاد بازار است که هم از قوانین اقتصاد بازار پیروی می‌کند و هم بر اساس اصول و ماهیت سوسیالیزم هدایت و اداره می‌شود» . یازدهمین کنگره، استراتژی توسعه اقتصادی-اجتماعی ۲۰۱۱-۲۰۲۰ را تصویب کرد که در آن، نهاد اقتصاد بازار با جهت‌گیری سوسیالیستی به عنوان یکی از سه پیشرفت استراتژیک نیازمند توجه ویژه معرفی شد.
دوازدهمین کنگره حزب (۲۰۱۶) به تکمیل و توسعه درک از اقتصاد بازار با جهت‌گیری سوسیالیستی ویتنام ادامه داد و آن را «اقتصادی توصیف کرد که کاملاً و یکپارچه بر اساس قوانین اقتصاد بازار عمل می‌کند و در عین حال جهت‌گیری سوسیالیستی را متناسب با هر مرحله از توسعه کشور تضمین می‌کند. این یک اقتصاد بازار مدرن و یکپارچه در سطح بین‌المللی است، با مدیریت دولت حقوقی سوسیالیستی، تحت رهبری حزب کمونیست ویتنام، با هدف «مردمی ثروتمند، کشوری قدرتمند، دموکراتیک، عادلانه، متمدن» . در عین حال، وظیفه ادامه تکمیل نهادهای مربوط به مالکیت، توسعه بخش‌های اقتصادی و انواع شرکت‌ها، توسعه هماهنگ عوامل بازار و انواع بازارها، تسریع و افزایش اثربخشی یکپارچگی اقتصادی بین‌المللی، افزایش ظرفیت رهبری حزب و اثربخشی و کارایی مدیریت دولت در زمینه اقتصادی-اجتماعی و ارتقای نقش مردم در توسعه اقتصادی-اجتماعی مطرح شد. قطعنامه پنجمین نشست کمیته مرکزی دوازدهمین دوره حزب در مورد تکمیل نهادهای اقتصاد بازار با جهت‌گیری سوسیالیستی، در راستای توسعه و جزیی‌سازی روح دوازدهمین کنگره حزب، مجدداً تأکید کرد که ساخت و تکمیل نهاد اقتصاد بازار با جهت‌گیری سوسیالیستی یک وظیفه استراتژیک، یک نقطه عطف مهم و محرکی برای توسعه سریع و پایدار است. همچنین به وضوح بیان شد که این یک فرآیند توسعه مستمر است، که دستاوردهای توسعه اقتصاد بازار بشریت و تجربیات جمع‌آوری شده از عمل اصلاحات در کشور ما را به صورت انتخابی به ارث می‌برد. در دوره دوازدهمین کنگره حزب، درک جدیدی در مورد نیاز به حل رابطه بین پیروی از قوانین بازار و تضمین جهت‌گیری سوسیالیستی در هر مرحله، و رابطه بین دولت، بازار و جامعه شکل گرفت. درک رابطه بین دولت، بازار و جامعه، و رابطه بین دولت، شرکت‌ها و مردم پیشرفت مهمی داشت. همچنین، دوازدهمین کنگره تأکید کرد که باید سه پیشرفت استراتژیک، به ویژه پیشرفت در نهاد اقتصاد بازار با جهت‌گیری سوسیالیستی، برای رهاسازی قدرتمند نیروهای مولد، بسیج، تخصیص و استفاده کارآمد از منابع، ادامه یابد.
کنگره سیزدهم حزب کمونیست ویتنام (۲۰۲۱) بار دیگر تاکید کرد که الگوی کلی اقتصاد ویتنام در دوران گذار به سوسیالیزم، اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی است. این مدل به عنوان «اقتصاد بازار مدرن، یکپارچه با اقتصاد جهانی، که به طور کامل و هماهنگ بر اساس قوانین اقتصاد بازار عمل می‌کند، تحت مدیریت دولت قانونمند سوسیالیستی و با رهبری حزب کمونیست ویتنام» تعریف شده است. این رویکرد تضمین‌کننده گرایش سوسیالیستی برای دستیابی به هدف «مردم ثروتمند، کشوری قدرتمند، دموکراتیک، عادلانه و متمدن» است که با هر مرحله از توسعه کشور انطباق دارد.
این کنگره همچنین مجدداً تاکید کرد که این مدل اقتصادی دارای اشکال مختلف مالکیت و چندین بخش اقتصادی است. در این میان، اقتصاد دولتی نقش اصلی را ایفا می ‌کند، اقتصاد تعاونی و مشارکتی دایماً تقویت و توسعه می ‌یابد، اقتصاد خصوصی یک نیروی محرکه مهم به شمار می ‌رود، و سرمایه‌ گذاری خارجی نیز در راستای راهبردها، برنامه ‌ریزی‌ها و طرح‌های توسعه اقتصادی- اجتماعی تشویق می‌ شود.
یکی از وظایف و راهکارهای اصلی تعیین‌ شده در کنگره سیزدهم، تکمیل جامع و هماهنگ نهادهای توسعه اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی است. این اقدام برای ایجاد محیطی مناسب به منظور بسیج، تخصیص و استفاده موثر از منابع، و همچنین تشویق سرمایه ‌گذاری، تولید و کسب ‌وکار ضروری است. اطمینان از ثبات اقتصاد کلان، نوآوری قوی در مدل رشد، بازسازی ساختار اقتصاد، و پیشبرد صنعتی ‌سازی و مدرن ‌سازی کشور از دیگر اولویت‌هاست. تمرکز بر ساخت زیرساخت‌ها و توسعه شهری، توسعه اقتصاد روستایی همراه با ساخت مناطق روستایی جدید، و اولویت ‌بندی منابع برای توسعه زیرساخت‌های روستایی در مناطق کوهستانی و اقلیت‌های قومی نیز مورد تاکید قرار گرفته است. علاوه بر این، تسریع تحول دیجیتال ملی و توسعه اقتصاد دیجیتال بر پایه علم و فناوری و نوآوری، و همچنین ایجاد پیوند هماهنگ و موثر بین بازارهای داخلی و بین‌المللی برای افزایش بهره‌ وری، کیفیت، کارایی و رقابت‌ پذیری اقتصاد از دیگر اهداف کلیدی است.
بنابراین، درک حزب ما از اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی در طول ۴۰ سال اجرای فرآیند اصلاحات (Đổi Mới)  به طور مستمر شکل گرفته، کامل شده و توسعه یافته است. اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی، الگوی کلی اقتصادی ویتنام در دوران گذار به سوسیالیزم است. این یک اقتصاد بازار مدرن و یکپارچه با اقتصاد جهانی است که به طور کامل و هماهنگ بر اساس قوانین اقتصاد بازار عمل می ‌کند، تحت مدیریت دولت قانونمند سوسیالیستی و با رهبری حزب کمونیست ویتنام، که هدف آن دستیابی به « مردم ثروتمند، کشوری قدرتمند، دموکراتیک، عادلانه و متمدن» در هر مرحله از توسعه کشور است.

برخی از ویژه گی‌های اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی ویتنام
اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی ویتنام « نوع جدیدی از اقتصاد بازار در تاریخ توسعه اقتصاد بازار است، نوعی سازماندهی اقتصادی که هم از قوانین اقتصاد بازار پیروی می ‌کند و هم بر پایه اصول و ماهیت سوسیالیزم استوار است و توسط آن هدایت و کنترول می‌شود، که در سه جنبه: مالکیت، سازماندهی مدیریتی و توزیع، تجلی می‌یابد. این نه یک اقتصاد بازار سرمایه ‌داری است و نه یک اقتصاد بازار سوسیالیستی کامل.» بنابراین، این مدل هم ویژه گی‌های عمومی و جهانی اقتصاد بازار را داراست و هم خصوصیات خاص خود را دارد:
اولاً، اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی ویتنام مدلی است که ذاتاً اجتناب‌ناپذیر و عینی است و هم هدف و هم نیروی محرکه توسعه به شمار می ‌رود. فرآیند ساخت و توسعه اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی در ویتنام، حرکتی هدفمند و جهت‌دار تحت رهبری حزب کمونیست ویتنام است.
ثانیاً، این اقتصاد بر محور انسان و با هدف توسعه انسانی است و هدف « مردم ثروتمند، کشوری قدرتمند، دموکراتیک، عادلانه و متمدن» را دنبال می ‌کند. گرایش سوسیالیستی در اقتصاد بازار ویتنام در نکات زیر نمایان می ‌شود:
  ۱. در هدف توسعه: دستیابی به هدف  «مردم ثروتمند، کشوری قدرتمند، دموکراتیک، عادلانه و متمدن»، رسیدن به یک اقتصاد بسیار توسعه‌ یافته بر اساس نیروهای تولیدی مدرن و روابط تولیدی پیشرفته و مناسب، آزادی قدرتمندانه و توسعه مستمر نیروهای تولیدی، و ارتقای سطح زندگی مردم.
  ۲. در شیوه توسعه: توسعه اقتصادی با اشکال مختلف مالکیت و چندین بخش اقتصادی، که در آن اقتصاد دولتی نقش اصلی را دارد و همراه با اقتصاد تعاونی، به تدریج پایه و اساس مستحکم اقتصاد ملی می ‌شود، اقتصاد خصوصی به یکی از نیروهای محرکه مهم توسعه تبدیل می ‌شود.
  ۳. در توزیع درآمد: اجرای عدالت و پیشرفت اجتماعی در هر گام و هر سیاست توسعه، رشد اقتصادی همراه با توسعه فرهنگ، بهداشت، آموزش، حفاظت از محیط زیست و غیره… حل و فصل مناسب مسایل اجتماعی با هدف توسعه انسانی، تکمیل نظام توزیع که عمدتاً بر اساس نتایج کار، بهره‌وری اقتصادی، و همچنین میزان مشارکت سرمایه و سایر منابع است، و از طریق رفاه اجتماعی.
  ۴. در مدیریت: تقویت نقش مردم در اداره امور، تضمین نقش مدیریت و تنظیم اقتصاد توسط دولت قانونمند سوسیالیستی تحت رهبری حزب.
سومین ویژه گی، اقتصاد بازار مدرن و یکپارچه با اقتصاد جهانی است که با ارزش‌های کلی اقتصاد بازار مطابقت دارد. روند یکپارچگی بین‌المللی، چه از نظر وسعت و چه از نظر عمق، اقتصاد ویتنام را به بخش جدایی ‌ناپذیری از اقتصاد بازار جهانی تبدیل کرده است، به طوری که ویتنام اکنون به عنوان یک بازیگر در عرصه جهانی حضور دارد و از قوانین جهانی پیروی می‌کند.
چهارمین ویژه گی، در اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی ویتنام، دولت، بازار و جامعه رابطه ‌ای نزدیک و مکمل یکدیگر در اداره اقتصاد دارند. حل و فصل منطقی این رابطه شرط مهمی برای تضمین کارایی اقتصادی، پیشرفت، عدالت اجتماعی و پایداری محیط زیست است. دولت نقش یک نهاد تنظیم‌ کننده کلان، خدمت‌ گذار و مدیر توسعه را ایفا می‌ کند تا هم به توسعه کمک کند و هم «شکست‌های بازار» را جبران کند، به ویژه در پیگیری اهداف توسعه پایدار و تضمین پیشرفت و عدالت اجتماعی.
نقش دولت بر «ایجاد و تکمیل نهادها، حفاظت از حقوق مالکیت و کسب‌وکار، حفظ ثبات اقتصاد کلان، و تعادل‌های بزرگ اقتصادی متمرکز است. دولت محیطی مناسب، شفاف و آشکار برای فعالیت شرکت‌ها، سازمان‌های اجتماعی و بازار فراهم می ‌کند، اقتصاد را تنظیم، هدایت و به توسعه آن کمک می‌کند و توسعه اقتصادی را با توسعه فرهنگی و اجتماعی، تضمین امنیت اجتماعی، زندگی مردم، حفاظت از محیط زیست، و تضمین دفاع ملی و امنیت پیوند می‌دهد. دولت اقتصاد را از طریق قوانین، سازوکارها، سیاست‌ها، راهبردها، برنامه ‌ریزی‌ها، استانداردها، هنجارها، و قدرت اقتصادی دولتی متناسب با الزامات و قوانین اقتصاد بازار مدیریت می‌کند.»
نقش تعیین ‌کننده بازار در تعیین قیمت کالاها و خدمات، ایجاد انگیزه برای بسیج و تخصیص موثر منابع، تنظیم تولید و گردش مالی، تنظیم فعالیت شرکت‌ها و حذف شرکت‌های ضعیف آشکار می ‌شود. نقش سازمان‌های اجتماعی بر ایجاد و توسعه ارتباطات، هماهنگی فعالیت‌ها، حل مسایل بین اعضا، نمایندگی و حفاظت از منافع اعضا در روابط با سایر نهادها و شرکا، ارایه خدمات پشتیبانی به اعضا، انعکاس خواسته‌ها و منافع اقشار مختلف مردم به دولت، و مشارکت در نقد قوانین، سازوکارها و سیاست‌های دولت، و نظارت بر نهادها و کارکنان دولتی در اجرای قانون متمرکز است.
دستاوردها و چالش‌ها در توسعه اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی
در طول نزدیک به ۴۰ سال اجرای فرآیند اصلاحات  (Đổi Mới)، توسعه اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی ویتنام نتایج دلگرم‌ کننده‌ای به همراه داشته است. از کشوری عقب ‌مانده و دایماً با کمبود غذا، ما توانسته‌ایم از وضعیت کشور فقیر و توسعه ‌نیافته خارج شده و به کشوری در حال توسعه با درآمد متوسط تبدیل شویم. زنده گی مادی و معنوی مردم به وضوح بهبود یافته است. کشور ما هرگز به جایگاه، پوتنسیال، موقعیت و اعتبار بین‌المللی امروز خود دست نیافته بود.
با این حال، هنوز کمبودهای زیادی وجود دارد که باید برطرف شوند، هم در زمینه نهادینه ‌سازی و هم در توسعه اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی، که به دلایل عینی و ذهنی متعدد، به ‌ویژه به دلیل ظرفیت محدود در پژوهش، هدایت و چشم‌ انداز راهبردی، ناکافی بودن کار جمع‌ بندی تجربیات عملی و پژوهش نظری برای پاسخ گویی به الزامات واقعیت‌های پیچیده و سریع‌التغییر، کندی و عدم عمق و انسجام در درک برخی مسایل مربوط به اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی، کندی در نوآوری تفکر در ساخت و اجرای نهادهای متناسب با الزامات انقلاب صنعتی چهارم و وجود اینرسی زیاد، از جمله این دلایل هستند. همچنین، بخشی از کادرها، کارمندان دولتی و اعضای حزب دچار انحراف اخلاقی، سبک زنده گی و نقض اخلاق اداری شده‌اند.…
جهت ‌گیری‌ها و راه‌ حل‌ها برای توسعه اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی ویتنام در شرایط جدید
انتظار می‌ رود چشم‌انداز بین‌المللی در آینده همچنان پیچیده و پرنوسان باشد و هم فرصت‌ها و هم دشواری‌ها و چالش‌ها را به همراه داشته باشد. شکل‌ گیری جهان چند قطبی و چند مرکزی با رشد قدرتمند برخی اقتصادها، رقابت راهبردی بین کشورهای بزرگ، روند تجزیه ژیوپلیتیکی و ژیواکونومیکی، و تغییرات در تجارت و سرمایه ‌گذاری جهانی، نیازمند آن است که کشور ما توانایی استقلال راهبردی خود را تقویت کند و سیاست خارجی مستقل و خودگردان را به خوبی و به طور موثر اجرا کند، دیپلوماسی اقتصادی را برای کاهش خطرات تقویت کند و در عین حال از فرصت‌های ناشی از تغییرات در زنجیره‌های تأمین جهانی به خوبی بهره‌ برداری کند. تغییرات در جهانی‌ سازی و یکپارچگی بین‌المللی، توسعه علم و فناوری، و نوآوری، و مسایل جهانی و امنیت غیرسنتی… هم عوامل مساعد و هم دشواری ‌هایی را برای توسعه سریع و پایدار کشور ما در آینده به همراه خواهند داشت.
در داخل کشور، پس از ۴۰ سال اجرای فرآیند اصلاحات، قدرت و جایگاه کشور به طور فزاینده‌ای تقویت شده است، محیط سرمایه ‌گذاری و کسب‌وکار و توان رقابتی ملی بهبود یافته است، نیروهای تولیدی توسعه یافته‌اند، ثبات سیاسی و اجتماعی حفظ شده است، جایگاه ملی ارتقا یافته، اقتصاد رشد نسبتاً خوبی را حفظ کرده و اعتبار بین‌المللی ویتنام به طور فزاینده‌ای افزایش یافته است، که پیش‌زمینه‌های مهمی برای توسعه کشور در مرحله بعدی ایجاد می‌کند. با این حال، اقتصاد همچنان با دشواری‌ها و چالش‌های زیادی روبرو است که فشار زیادی را بر روند توسعه اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی وارد می‌کند، به ویژه ضعف‌ها و کاستی‌های ذاتی اقتصاد، مانند کیفیت زیرساخت‌ها، منابع انسانی به‌ویژه منابع انسانی با کیفیت بالا، و سطح پایین علم و فناوری…
برای ادامه توسعه اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی ویتنام در آینده، اجرای همزمان راهکارهای زیر ضروری است:
اولاً، باید به طور مستمر درک مشترک از توسعه اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی ویتنام را در همه سطوح و بخش‌ها، از مرکز تا استان‌ها، شرکت‌ها و مردم، به‌ویژه درک در مورد خلاقیت و پیشرفت نظری حزب ما در مورد اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی، افزایش داد. لازم است ویژه گی‌ های عمومی اقتصاد بازار به طور کلی و خصوصیات ویژه اقتصاد بازار با گرایش سوسیالیستی ویتنام به طور خاص را به خوبی درک کنیم تا سیاست‌ها و برنامه‌های مناسب را تدوین و اجرا کنیم.
دوماً، تکمیل هماهنگ نهادها و سیاست‌ها را باید با جدیت پیگیری کرد. این تمرکز بر رفع موانع و مسایل مهمی است که مانع توسعه اقتصاد بازار کشور ما می‌ شوند. همچنین باید کیفیت و کارایی مدیریت ملی، تدوین و اجرای قوانین، راهبردها، برنامه ‌ریزی‌ها و طرح‌ها را به طور مداوم ارتقا داد. تکمیل نهادها برای پیشبرد توسعه‌ای هماهنگ و موثر است که نقش بخش‌های دولتی، خصوصی، تعاونی و سرمایه ‌گذاری خارجی را به خوبی ایفا کند. بهبود مستمر محیط سرمایه ‌گذاری و کسب ‌وکار به سمت شفافیت، پایداری و وضوح ادامه خواهد یافت، حذف شرایط و رویه‌های زاید در سرمایه ‌گذاری، تولید و کسب ‌وکار، به ‌ویژه در دسترسی و بهره ‌برداری از منابع، فرصت‌های تجاری و بازار، باید تسریع شود. باید نهادهایی ایجاد شود که فرآیند همکاری و پیوند تولید و کسب ‌وکار بین بخش‌های مختلف اقتصادی را تقویت کنند تا زنجیره‌های تولید و کسب ‌وکار و زنجیره‌ های ارزش پایدار شکل گیرند، و مشارکت عمیق در زنجیره‌ های تامین جهانی را ممکن سازند.
سوماً، باید به تکمیل نهادها و توسعه کامل و هماهنگ عوامل و انواع بازار ادامه داد تا منابع توسعه آزاد و روان شوند. باید قیمت‌گذاری بازار را به طور ثابت اجرا کرد و بین رفاه، امتیازات و کارایی تولید و کسب‌وکار تمایز قایل شد. توسعه بازارهای عوامل تولید باید تسریع شود تا بازار نقش تعیین‌کننده‌ای در بسیج، تخصیص و استفاده از منابع ایفا کند، بازار کالاها و خدمات باید با روش‌های معاملاتی متمدن، مدرن و تجارت الکترونیک توسعه یابد، و بازار علم و فناوری نیز توسعه یابد. بازارهای مالی، پولی، سهام و بیمه باید به طور هماهنگ بر پایه فناوری دیجیتال با زیرساخت‌های فناورانه و روش‌های معاملاتی مدرن توسعه یابند. بازار املاک و مستغلات و بازار استفاده از زمین باید توسعه یافته و به طور دقیق مدیریت شوند. بازار کار باید توسعه یابد و سیاست‌های دستمزد و بیمه‌های اجتماعی اصلاح شوند. نقش سازمان‌های اجتماعی و سازمان‌های اجتماعی-حرفه‌ای در شکل‌گیری و تنظیم روابط اقتصاد بازار باید تقویت شود. باید کاستی‌های سازوکار بازار به خوبی برطرف شود و رفاه و امنیت اجتماعی، دفاع ملی و امنیت و حفاظت از محیط زیست تضمین گردد.
چهارماً، باید نهادهایی برای تضمین استقلال و خودکفایی اقتصاد ایجاد کرد و کارایی یکپارچه گی اقتصادی بین‌المللی را افزایش داد. باید به طور فعال نهادها و سیاست‌هایی را برای تشویق تنوع‌ بخشی به بازارهای صادرات و واردات شکل داد، به طور فعال انتخاب کرد و کیفیت جذب و مدیریت سرمایه ‌گذاری خارجی را افزایش داد تا بهترین پاسخگویی به نیازهای توسعه کشور حاصل شود، وام‌های دریافتی از خارج و از سازمان‌های بین‌المللی را به دقت مدیریت کرده و به طور مؤثر استفاده کرد، موانع فنی مناسبی را برای حفاظت از بازار داخلی به طور منطقی به کار گرفت، به طور فعال و مسوولانه در شکل ‌گیری نهادهای اقتصادی، تجاری و سرمایه ‌گذاری منطقه‌ای و جهانی مشارکت کرد، و برنامه‌هایی را برای جلوگیری و کاهش تأثیرات منفی خارجی بر اقتصاد کشور آماده کرد./ ج ج

 

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۵ـ ‍۰۸۰۶

Copyright ©bamdaad 2025

 

 تام فلچر میگوید :

غزه جهنمی روی زمین است و شرایط در آنجا غیرانسانی

 

 

حکومیت‌ها بدون تحریم، مشوقی برای ادامه نسل ‌کشی است

 

پس از یک سال و نیم خشونت خونین، بریتانیا و متحدانش بیانیه‌هایی صادر کرده‌اند. اکنون زمان اقدام است.اظهارات اخیر دولت بریتانیا در مورد جنایات هولناک اسراییل در غزه، نشانه‌ ای است مبنی بر اینکه اسراییل، متحد بی‌ قید و شرط اش، درگیر خشونتی علیه مردم غزه است که دیگر برای هیچ ‌کس قابل تحمل نیست.
دیوید لمی، وزیر امور خارجه، روز گذشته (۲۰ می) محاصره نوار غزه توسط اسراییل را در مجلس عوام « غیر اخلاقی » و « مغایر با ارزش ‌های بریتانیایی» خواند.
او همچنین تصمیم گرفت مذاکرات جاری در مورد توافقنامه تجارت آزاد با اسراییل را متوقف کند و به عنوان اعتراض، تعدادی اندک از تحریم‌ های هدفمند و نسبتاً بی‌ ضرر را اعمال کند.
شب قبل از آن، صدراعظم  کی‌ یر استارمر، رییس جمهور امانویل مکرون و نخست وزیر مارک کارنی به طور مشترک به اسراییل در مورد « اقدامات مشخص » هشدار دادند، مبنی بر اینکه اگر این کشور به حملات نظامی بی پایان خود پایان ندهد و اجازه ورود کمک به غزه را ندهد، با این اقدامات روبرو خواهد شد.
این اولین بار در سال‌ های اخیر است که متحدان غربی این ‌قدر آشکارا از اسراییل انتقاد می ‌کنند، اما آن‌ها بیش از یک سال برای این کار صبر کرده‌اند، حتا در شرایطی که تعداد تلفات غیرنظامی ناشی از قتل عام‌ ها روز به روز افزایش یافته است: از سال ۲۰۲۳ ترسایی تاکنون بیش از ۵۳۰۰۰ فلسطینی کشته شده‌اند که هزاران نفر از آن‌ ها کودک و زن هستند.
اگر متحدان غربی اسراییل یک سال زودتر علیه بربریت اسراییل موضع می ‌گرفتند، چه تعداد از جان‌ های بی ‌گناه، از جمله بسیاری از کودکان، نجات می‌یافت؟
مساله کنونی این است که آیا این آگاهی اخلاقی دیرهنگام با اقداماتی قاطع و کافی برای ایجاد تغییر همراه خواهد بود یا خیر؟ در اینجا، واژه « قاطع » کلمه کلیدی است.
چرا متحدان سرسخت اسراییل که مدت‌ها مایل بودند اقدامات نفرت ‌انگیز آن را نادیده بگیرند، ناگهان تصمیم به صحبت گرفتند؟ به نظر من، این امر نه به این دلیل است که آن‌ها ناگهان نسبت به رنج انسان حساس شده‌اند، بلکه به ملاحظات ژیوپلیتیکی مربوط می‌ شود.
آن‌ها احتمالاً متوجه شده‌اند که همدستی‌ شان ممکن است در نهایت برایشان گران تمام شود.
در هفته‌های اخیر، شنیده‌ایم که رییس جمهور ترامپ از نتانیاهو خسته شده است، زیرا استراتیژی رهبر اسراییل مانعی برای تصویری است که ترامپ می‌ خواهد از خود به عنوان یک مذاکره ‌کننده به جا بگذارد.
در واقع، ترامپ به رغم لابی‌ گری شدید دولت نتانیاهو، به طور قابل توجهی اسراییل را از سفر اخیر خود به خلیج فارس حذف کرد. این امر شکاف بین واشنگتن و تل آویو را گسترده‌ تر کرده است.
این شکاف به بریتانیا، کانادا و فرانسه پوشش دیپلوماتیکی را داده است که برای ابراز نگرانی‌های عمیق خود در مورد رفتار اسراییل نیاز دارند، بدون اینکه از واکنش شدید ایالات متحده، یا بدتر از آن، سرزنش کاخ سفید بترسند.
علاوه بر این، مداخلات مهمی از سوی دیپلومات‌های مجرب، کارشناسان شناخته شده و مددکاران بشردوستانه صورت گرفته است.
در نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد در ۱۳ می، هماهنگ کننده کمک‌ های اضطراری سازمان ملل، تام فلچر، از شورای امنیت سازمان ملل خواست که « جلوگیری از فاجعه قرن بیست و یکم» را که در غزه در حال وقوع است، متوقف کند و خاطرنشان کرد که بیش از ۱۰ هفته است که هیچ کمکی وارد این منطقه نشده است و ۲.۱ میلیون نفر در آستانه قحطی قرار دارند.
او حامیان اسراییل و کل جامعه بین‌المللی را با این سوال ساده به چالش کشید: « آیا اقدامات موثری برای توقف نسل ‌کشی و تضمین احترام به حقوق بین‌الملل بشردوستانه انجام خواهید داد؟ یا فقط می‌گویید: ما هر کاری که می ‌توانستیم انجام دادیم؟»
فلچر سپس بیانیه‌ ای تکان دهنده ارایه کرد: « اگر خانواده‌های غزه ظرف ۴۸ ساعت نجات نیابند، ۱۴۰۰۰ نوزاد ممکن است بمیرند. چهارده هزار نوزاد. اگر این شما را تحت تأثیر قرار ندهد، هیچ چیز دیگری نخواهد داد.»
اینگونه است که این دیپلومات و نیکوکار مشهور که دهه‌ ها در مناطق درگیری کار کرده است، وضعیت را توصیف می ‌کند: غزه جهنمی روی زمین است و شرایط در آنجا غیرانسانی است.
با افزایش تصاویر و پخش زنده وضعیت وخیم غیرنظامیان، کشورهایی که از اسراییل حمایت، تسلیح و تأمین مالی کرده‌اند، با همدستی خود مواجه می‌ شوند.
دیگرسخنان اخلاقی کافی نیست. اگر دولت‌ های غربی واقعاً معتقدند که اقدامات اسراییل « وحشتناک »، «غیرقابل تحمل» و «غیرقابل قبول»  است، همانطور که دولت بریتانیا در ۴۸ ساعت گذشته اعلام کرده است، پس باید به جای اعمال تحریم‌ های نمادین یا پایان دادن به مذاکرات تجاری که ماه‌ها پیش متوقف شده بود، اقدامات ملموسی انجام دهند.
در اینجا سه اقدام مشخص وجود دارد که بریتانیا و متحدان غربی آن باید اکنون انجام دهند:
اول، بریتانیا و متحدانش باید فوراً تمام صادرات تسلیحات و قطعات مرتبط به اسراییل را به حالت تعلیق درآورند. اقدامات فعلی بریتانیا ( تعلیق تنها ۱۰ درصد از مجوزهای صادرات تسلیحات ) به طرز مضحکی ناکافی است.
چگونه وزیر امور خارجه می ‌تواند فروش تجهیزات جنگی، مهمات و قطعات بریتانیایی، از جمله قطعات مربوط به F-35 را توجیه کند، در حالی که جنایات مرتکب شده توسط اسراییل را « توهین به ارزش‌های بریتانیایی» توصیف می ‌کند؟
دوم، بریتانیا باید تحریم‌ های معناداری را اعمال کند. فراتر از چند بلوکه کردن نمادین دارایی‌ها که چند شخصیت اسراییلی را هدف قرار می‌ دهد، تحریم‌ ها باید مقامات ارشد اسراییلی را هدف قرار دهد.
باید تحریم‌ هایی علیه چهره‌ هایی مانند وزیر اسراییلی بزالل اسموتریچ اعمال شود که اظهارات اخیر او در مورد پاکسازی و تخریب نوار غزه به درستی از سوی وزیر امور خارجه به عنوان افراطی توصیف شده است.
همچنین باید تحریم ‌هایی علیه نخست وزیر بنیامین نتانیاهو اعمال شود که توسط دادگاه کیفری بین‌المللی به دلیل جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت تحت تعقیب است.
همچنین باید بحث جدی در مورد تحریم‌ های تجاری و تحریم‌ های فرهنگی، مشابه تحریم‌ هایی که در آن زمان علیه افریقای جنوبی تحت رژیم آپارتاید اعمال شد، به منظور منزوی کردن دولتی که دادگاه بین‌المللی دادگستری آن را به دلیل نقض ممنوعیت آپارتاید و تفکیک نژادی محکوم کرده است، وجود داشته باشد.
در نهایت، بریتانیا و متحدان غربی آن باید فوراً کشور فلسطین را به رسمیت بشناسند و از متحدان اروپایی خود مانند ایرلند، ناروی و اسپانیا الگو بگیرند.
درحالی که بریتانیا واقعاً به امکان راه حل دو کشوری به عنوان راهی به سوی صلح اعتقاد دارد، نمی ‌تواند به لفاظی‌های پوچ که خواستار مذاکره است، در حالی که فقط کشور اسراییل را به رسمیت می ‌شناسد، بسنده کند.یادداشت‌هایی از غزه
ما می ‌دانیم که هیچ راه حل نظامی برای مساله فلسطین وجود ندارد. این مساله فقط از طریق دیپلوماسی و مذاکره قابل حل است. اگر حقوق یک ملت به طور کامل نادیده گرفته شود، هیچ پیشرفت جدی به سوی صلح نمی ‌تواند حاصل شود.
اظهارات لندن، پاریس و اتاوا در روزهای اخیر مطمیناً مورد انتظار و استقبال قرار می ‌گیرند، اما نباید به یک تمرین نمایشی محدود شوند، بلکه باید سرآغاز اقدامات و تحریم‌ های معنادار برای پایان دادن به نسل ‌کشی مردم غزه باشند.
برای ده‌ها هزار کشته، هزاران زخمی و آواره، دیگر خیلی دیر شده است.
با این حال، موج فزاینده انتقادات غرب نشان می‌ دهد که این دولت‌ها کم کم متوجه می ‌شوند که حمایت بی ‌قید و شرط آن‌ ها از اسراییل، آن ‌ها را در طرف اشتباه تاریخ قرار داده است، اشتباهی که ممکن است در سال‌ های آینده برایشان گران تمام شود.
نه کلمات، بلکه اقدامات ملموسی که اکنون تصمیم به انجام آن می ‌گیرند، میزان عزم آن ‌ها را تعیین خواهد کرد.
من امیدوارم که آن ‌ها به سرعت تصمیم بگیرند که کار درست را برای ۱۴۰۰۰ نوزادی که در آستانه مرگ قرار دارند، انجام دهند./ جنوب جهانی

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۵ـ ‍۲۷۰۵ 

Copyright ©bamdaad 2025

 

 

پیام تبریکی حزب آبادی افغانستان به مناسبت عید سعید اضحی (قربان)

 

با فرارسیدن عید سعید اضحی، حزب آبادی افغانستان این عید بزرگ اسلامی را به مردم مسلمان افغانستان و جهان تبریک عرض می‌ دارد.

عید قربان، نماد ایثار، همبستگی و ایمان است. در حالی‌ که کشور ما با فقر، بیکاری، مهاجرت، محدودیت‌های مدنی و بحران سیاسی مواجه است، این مناسبت می‌ تواند فرصتی برای تقویت وحدت ملی و امید به آینده‌ای بهتر باشد.

در کنار بحران‌های داخلی، جهان شاهد فاجعه‌ های دردناکی چون جنایت‌های آشکار در غزه است، جایی که هزاران انسان بی‌ دفاع به‌ ویژه زنان و کودکان، قربانی خشونت و جنگ شده‌اند.

حزب آبادی افغانستان ضمن ابراز همدردی با مردم مبارز فلسطین، خواهان پایان فوری این جنایت‌ها و تامین صلح و عدالت است.

ما بر تعهد خود به راه صلح، دموکراسی، عدالت اجتماعی و دفاع از حقوق مردم افغانستان تاکید می ‌ورزیم و امیدواریم این عید، سرآغازی برای پایان رنج‌ ها و آغاز فصل همبستگی و امید باشد.

 

حزب آبادی افغانستان

 

عید سعید اضحی ۱۴۴۶ هـ.ق / ۱۴۰۴ هـ.ش

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۵ـ ‍۰۷۰۶

Copyright ©bamdaad 2025

 

پیروزی قاطع ایتلاف «اتحاد بزرگ میهنی» در انتخابات محلی ونزویلا



به گزارش « المیادین انگلیسی»، با مشارکت ۴۲.۶۳ درصدی مردم، مقامات انتخاباتی ونزویلا اعلام کردند که حزب سوسیالیست متحد ونزویلا (PSUV) و متحدانش، اکثریت قاطع پست‌های فرمانداری و کرسی‌ های مجلس را در یک فرایند عمدتاً مسالمت ‌آمیز به دست آوردند.
در انتخابات منطقه‌ ای ونزویلا در سال ۲۰۲۵ترسایی  ایتلاف « قطب میهنی بزرگ سیمون بولیوار» به پیروزی چشمگیری دست یافت و ۲۳ والی از مجموع ۲۴ والی سراسر کشور را از آن خود کرد. حزب سوسیالیست متحد ونزویلا (PSUV) به عنوان نیروی سیاسی غالب ظاهر شد و تقریباً تمام ایالت‌ ها را به جز ایالت «کُخِدِس» در منطقه مرکزی-غربی، که همچنان در کنترول مخالفان باقی ماند، به دست آورد. گروه‌های اپوزیسیون دستاوردهای محدودی داشتند. « ایتلاف دموکراتیک» به رهبری تیموتیو زامبرانو، ۶.۲۵ درصد آرا را به دست آورد، در حالی که ایتلاف «اتحاد و تغییر» انریکه کاپریلس ، ۵.۱۸ درصد را کسب کرد. پلاتفرم «قدرت محلی» ۲.۵۷ درصد آرا را به دست آورد و چشم ‌انداز گسترده اپوزیسیون را متفرق و از نظر انتخاباتی ضعیف کرد. این رویداد انتخاباتی ۱۰ ماه پس از انتخاب مجدد رییس جمهور نیکلاس مادورو برگزار شد و نقطه عطفی در جدول زمانی سیاسی ونزویلا به شمار می ‌رود.
کارلوس کوینترو، معاون شورای ملی انتخابات، در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد که تا ساعت ۱۱ شب به وقت محلی، ۹۳.۰۱ درصد از حوزه‌های رای‌ گیری گزارش شده‌اند. میزان مشارکت رای دهنده گان در ونزویلا به ۴۲.۶۳ درصد از واجدین شرایط رسید. کوینترو تایید کرد که ایتلاف « اتحاد بزرگ میهنی سیمون بولیوار»  ۴,۵۵۳,۴۸۴ رای به دست آورده که ۸۲.۶۸ درصد از کل آرا را تشکیل می ‌دهد. به گفته وی، این امر منجر به کسب ۴۰ کرسی از ۵۰ کرسی مورد مناقشه مجلس شد که روندی غیرقابل بازگشت است. کمیسیون ملی انتخابات از آن زمان به کمیسیون‌های منطقه ‌ای اجازه داده است تا تخصیص رسمی این سمت‌ های تایید شده را آغاز کنند. کوینترو با توصیف این رویداد به عنوان تظاهری از حاکمیت ملی، اظهار داشت: « اکنون زمان آن است که با مسوولیت ‌پذیری و احترام نسبت به نتایجی که اراده حاکمیتی مردم را بیان می ‌کنند، عمل کنیم. »

نتایج انتخابات ، الویز آموروسو و نظارت بین‌المللی
الویز آموروسو، رییس شورای ملی انتخابات، از ناظران بین‌المللی که در رویه‌ های فنی انتخابات شرکت داشتند، تشکر کرد و خاطرنشان کرد که این روند به طور مسالمت ‌آمیز و با شفافیت کامل انجام شد. آموروسو به رای‌دهنده گان ونزویلایی و نامزدهای پیروز تبریک گفت و بر عملکرد روان روند دموکراتیک و تعهد مردم ونزویلا تاکید کرد. خورخه رودریگز، هماهنگ‌کننده مرکز انتخاباتی VEN۲۵+ و معاون منتخب جدید مجلس ملی، نتایج را پیروزی برای صلح و تاب ‌آوری ملی دانست. وی خاطرنشان کرد که آینده فرصت‌هایی برای تعمیق ثبات در خود دارد. رودریگز، رییس جمهور نیکلاس مادورو را به عنوان معمار اصلی چیزی که او « بزرگترین پیروزی که تا اکنون توسط انقلاب یا هر گروه سیاسی در تاریخ ونزویلا به دست آمده است» خواند، معرفی کرد.

رای دادن مادورو در انتخابات «آزاد و مستقل» مجلس و محلی
رییس جمهور نیکلاس مادورو و همسرش «سیلیا فلورس» روز یکشنبه در مدرسه اکولوژیکی «سیمون رودریگز» در کاراکاس رای دادند، زیرا میلیون‌ها ونزویلایی در انتخابات منطقه‌ ای و مجلس شرکت کردند که به عنوان یک رویداد « تاریخی»  مورد استقبال قرار گرفت. رییس جمهور مادورو تاکید کرد که ونزویلا « کشوریست که آزادترین و مستقل ‌ترین انتخابات را در ۱۰۰ سال اخیر برگزار کرده است» و اطلاعات نادرستی را که توسط گروه‌های اپوزیسیون و رسانه‌های همسو با خارج منتشر می‌شود، رد کرد.
مادورو از جوامع بومی به دلیل غلبه بر باران‌های شدید برای انداختن رای خود قدردانی کرد و عزم آنها را به عنوان تظاهری قدرتمند از تعهد مردم ونزویلا به دموکراسی برجسته کرد و این پشتکار را به عنوان تعیین ‌کننده یک استاندارد جهانی برای کرامت و پایداری توصیف کرد.

انتخابات به معنای پیروزی بر تلاش‌های خرابکارانه است
رییس جمهور ونزویلا تلاش‌ های جناح‌ های راست افراطی برای خرابکاری در روند انتخابات را محکوم کرد و در عین حال از پرسونل امنیتی برای تضمین ثبات قدردانی کرد و اظهار داشت که ونزویلا با موفقیت بر طرح‌ های خشونت‌آمیز سازماندهی شده توسط نیروهای بی ‌ثبات ‌کننده غلبه کرده و بار دیگر اقدامات تجاوزکارانه گروه‌های فاشیستی را خنثی کرده است. مادورو در سخنان پایانی خود، پیشنهاد خود را برای همکاری با تمام والیان منتخب جدید در سراسر طیف سیاسی تجدید کرد و اظهار داشت: « به همه منتخبین، صرف نظر از حزب شان، احترام و قدردانی خود را ابراز می‌ کنم. دست خود را دراز می ‌کنم تا برای ونزویلا با هم کار کنیم. »

ونزویلا یک چهره سیاه اپوزیسیون را به دلیل طرح تروریستی دستگیر کرد
این اعلامیه به دنبال دستگیری خوان پابلو گوانیپا، چهره اپوزیسیون، که متهم به رهبری یک طرح تروریستی برای بی ‌ثبات کردن کشور و مختل کردن انتخابات است، منتشر شد. در ۲۳ می، دیوسدادو کابلو، وزیر داخله ونزویلا، اعلام کرد که وسایل و مواد مصادره شده از «گوانیپا» حاوی استراتیژی‌ها و طرح‌ های عملیاتی خاصی با هدف سازمان‌ های سیاسی چپ‌گرا بوده است. کابلو این بازداشت را گامی مهم در خنثی ‌سازی چیزی که مقامات به عنوان یک زیرساخت تروریستی گسترده که ادعا می ‌شود در داخل مرزهای کشور فعال است، شناسایی کرده‌اند، توصیف کرد. نیروهای امنیتی مواد خطرناک متعددی از جمله مکانیزم های تحریک الکترونیکی، مواد منفجره پلاستیکی با درجه نظامی، دستگاه‌ های ارتباطی و تجهیزات ساخت دستگاه ‌های انفجاری دست ‌ساز را کشف و ضبط کردند.
وزیر داخله همچنین فاش کرد که مقامات ونزویلا چندین تبعه خارجی از جمله پاکستانی‌هایی که با مدارک شناسایی جعلی سفر می‌ کردند و همچنین شهروندان البانیایی و بلغاریایی را که در عملیات‌ های امنیتی مختلف دستگیر شده بودند، بازداشت کرده‌اند. علاوه بر این، وی از دستگیری یک قاچاقچی مواد مخدر صربستانی مرتبط با جرایم سازمان یافته فراملی که از کلمبیا عبور کرده بود و قصد داشت عملیات خشونت ‌آمیزی را در ونزویلا سازماندهی کند، خبر داد. / ج ج

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۵ـ ‍۲۷۰۵ 

Copyright ©bamdaad 2025