نشانه‌ های جنگ‌ افروزیِ ایالات متحده علیه ونزویلا

 

 

سی جی اتکینز

دیپلوماسی «قایق‌های توپدار» [تهدید به جنگ] امپریالیزم ایالات متحده در سواحل ونزویلا به‌ سرعت در حال اجرا و به آستانه یک جنگ تمام‌عیار رسیده است. در خلال تعطیلات « شکرگزاری» در ایالات متحده، رییس ‌جمهور دونالد ترامپ یک ‌جانبه (و به‌ صورت غیرقانونی) اعلام کرد حریم هوایی داخل و پیرامون ونزویلا « بسته » است و حمله به آن کشور «از زمین » به ‌زودی انجام خواهد شد. سپس گزارش شد که او مستقیماً به نیکولاس مادورو، رییس‌ جمهور ونزویلا، اولتیماتومی داده است تا فوراً تسلیم شده و بگریزد.

به‌ گزارش روزنامه  « میامی هرالد » از منبعی ناشناس که ظاهراً از محتوای تماس تلفونی بین دو رییس ‌جمهور [ترامپ و مادورو] در اواخر هفته گذشته خبر دارد، رهبر ایالات متحده به مادورو گفته است: « تو می‌ توانی خود و نزدیکانت را نجات دهی، ولی باید همین حالا کشور را ترک کنی». او سپس برای مادورو، همسرش و پسرش « عبور امن» پیشنهاد کرده، ولی « تنها اگر فوراً با استعفا موافقت کند». میامی هرالد ادعا می ‌کند مادورو اولتیماتوم ترامپ را رد کرده و گویا خواست‌های متقابل خود را مطرح کرده است.

روزنامه میامی هرالد به عنوان ارگان جامعه راستگرای تبعیدی امریکای لاتین در فلوریدا ( به ویژه آنانی که از کوبا و اکنون ونزویلا آمده‌اند ) مدت‌هاست که فعالیت می ‌کند، ازاین ‌روی، نه گزارش‌های آن و نه نقل‌قول ادعاهای « منبع ناشناس» از سوی آن قابل تایید نیستند. با این ‌حال، تشدید سریع لحن جنگ ‌طلبانه ترامپ و افزایش حضور نظامی ایالات متحده در منطقه نشان می ‌دهد حمله‌های مستقیم‌ بیشتری می ‌تواند قریب ‌الوقوع باشد.

بزرگ ‌ترین صف‌آرایی جنگی از زمان حمله به عراق

گردآوری نیروهای ایالات متحده در سواحل ونزویلا که اکنون از سوی پنتاگون رسماً «عملیات نیزه » نام گرفته شامل بزرگ ‌ترین کشتی هواپیمابر جهان، ناو هسته‌ ای «یواس‌اس جرالد آر. فورد » و بیش از دوازده کشتی جنگی دیگر است. برخی از این کشتی‌ها به خودروهای دریا- خشکی پیما مجهز هستند که برای پیاده‌ کردن نیرو در ساحل و انجام حمله‌های ساحلی می‌ توان آن‌ها را به‌ کار گرفت. حداقل ۱۵هزار سرباز ایالات متحده نیز اعزام شده‌اند و ده بال جنگنده اف-۳۵  با توانایی انجام حمله‌ های هوایی‌ در پایگاهی متعلق به ایالات متحده در پورتوریکو مستقر شده‌اند.

بر روی هم، این مجموعه نیروها بزرگ ‌ترین استقرار نظامی ایالات متحده از زمان آغاز جنگ عراق در ۲۲ سال پیش تا به‌ حال است. این وضعیت نشان ‌دهنده برداشتن گامی بسیار فراتر از حمله به قایق‌ های کوچک در دریای کاراییب است،  حمله‌هایی که ایالات متحده از اوایل ماه سپتامبر انجام داده است و از سوی نهادهای بین ‌المللی غیرقانونی شناخته و محکوم شده‌اند.

اگرچه ترامپ و «وزیر حرب » او، پیت هگست، پیوسته ادعا می ‌کنند قایق‌های غرق ‌شده با حمله‌های ایالات متحده حامل مواد مخدری هستند که درنهایت به مقصد ایالات متحده می ‌روند، ولی ادعاهای آنان به چالش کشیده شده است. تحقیقات چندین رسانه خبری مهم از جمله « نیویورک تایمز» نشان داده‌اند برخی از سرنشینان قایق‌های غرق ‌شده قاچاقچی مواد مخدر نبوده و صرفاً ماهیگیر یا مهاجر بوده‌اند. حداقل۲۰ قایق در آب ‌های بین‌المللی توسط امریکا مورد حمله قرار گرفته و غرق شده‌اند که تا کنون به مرگ دست ‌کم ۸۳  *نفر منجر شده است.

« همه‌ را بکُشید »

بازماندگان بسیار اندک بوده‌اند. تا کنون تنها دو نفر جان سالم به‌ در برده‌اند. دو مرد پس از حمله ۱۶ اکتوبر به یک « زیردریایی مظنون به حمل مواد مخدر» از آب بیرون کشیده شدند و توسط ایالات متحده به کشورهای خود، اکوادور و کولمبیا، برای محاکمه مسترد شدند. با این حال، دفتر لوی سارنوالی اکوادور، آندرس فرناندو توفیینو چیلا را آزاد کرد، زیرا هیچ جرمی علیه او اثبات نشد. جِیسون اوباندو پرِز به ‌دلیل وارد شدن جراحت‌های شدید به او هنوز در کولمبیا مورد بازجویی قرار نگرفته است، ولی انتظار می ‌رود به ‌دلیل نبودِ شواهد علیه او آزاد شود.

مقام‌های ایالات متحده تا اکنون هیچ‌ مدرکی ارایه نکرده‌اند که نشان دهد قایق‌هایی هدف‌ حمله ‌ها قرار گرفته‌ اند واقعاً برای قاچاق مواد مخدر استفاده شده‌اند و تقریباً نبودِ کاملِ بازماندگان به این معناست که تعداد بسیار کمی زنده مانده‌اند تا ادعاهای ایالات متحده مبنی بر گناهکار بودن ادعایی آنان را رد کنند. ظاهراً این حمله‌ ها امری کاملاً تعمدی بوده‌اند. روزنامه « واشنگتن پست» در گزارش آخر هفته خود اعلام کرد هگست، وزیر جنگ، « دستور شفاهی » داده بود « همه را بکُشند »”، یعنی همه افراد حاضر در قایق‌ ها را زمانی که این عملیات در سپتامبر آغاز شد. بنا بر این گزارش، وقتی پس از نخستین حمله دو مرد هنوز زنده مانده بودند یک فرمانده نیروهای عملیات ویژه دستور حمله دوم را صادر کرد تا آن دو را به قتل برسانند و دستور هگست را اجرا کنند. هگست این گزارش را تکذیب کرد و در پستی در «ایکس»  آن را « ساختگی، تحریک‌ آمیز، و توهین‌ آمیز » خواند و همچنان ادعا کرد حمله‌ ها به قایق‌ها « طبق قوانین ایالات متحده و قوانین بین‌المللی » مجاز هستند. با این حال، قانون ‌گذاران کنگره خواستار تحقیق شده‌اند. 

ونزویلا خود را برای جنگ آماده می ‌کند

با تهدید حمله‌ های هوایی و احتمال تهاجم زمینی از سوی امریکا، ونزویلا در حال آماده‌ شدن برای دفاع از خود است. در یک گردهمایی در پِتاره، حومه کاراکاس، مادورو اعلام کرد: « در ونزویلا، الیگارشی فاشیستی و امپریالیزم دیگر هرگز دوباره به قدرت نخواهند رسید. قدرت در ونزویلا برای همیشه در دست طبقه پایین، مردم عادی، باقی خواهد ماند ».

مادورو نامه ‌ای به سازمان کشورهای صادرکننده نفت« اوپک»  ارسال کرد و ترامپ را به تلاش برای کنترول نفت ونزویلا متهم ساخت. مادورو در این نامه نوشت دولت ایالات متحده و شرکت‌ های بزرگ انرژی قصد دارند « با استفاده مرگبار از نیروی نظامی، ذخایر عظیم نفتی ونزویلا (بزرگ ‌ترین ذخایر نفتی در جهان) را تصاحب کنند».

مادورو از زمان انتخاب شدن در سال ۲۰۱۳ پس از درگذشت رییس ‌جمهور هوگو چاوز، هدف فشارهای امریکا بوده است. چاوز با آغاز « انقلاب بولیواری»  و اعلام‌ هدف خود برای ساختن « سوسیالیزم قرن بیست ‌ویکم » پیشاپیش دولت ونزویلا را به دشمن امپریالیزم امریکا تبدیل کرده بود. در حال حاضر به لطف وزارت امور خارجه ایالات متحده  میلیون‌ها دلارجایزه برای سر مادورو تعیین شده است. نیکولاس مادورو، رییس ‌جمهور ونزویلا، در مراسمی در کاراکاس در ۲۵ نوامبر ۲۰۲۵سخنرانی می ‌کند. او هشدار داده است ایالات متحده به دنبال تصرف و کنترول ثروت عظیم نفتی ونزویلا است. »” تشکیل داده است که طبق آمار رسمی، اکنون دست‌کم ۵/۴ میلیون نفر عضو دارند. در منطقه شرقی کشور از مردم خواسته شده است هوشیاری خود را افزایش دهند، زیرا کشور جزیره‌ایِ همسایه، ترینیداد و توباگو، رزمایش‌های نظامی ‌اش‌ همراه با ایالات متحده را گسترش داده و ابراز تمایل کرده است به ‌منزله پایگاهی برای حمله‌های امریکا عمل کند. نیروهای مسلح رسمی ونزویلا در بالاترین سطح آماده‌ باش قرار دارند. جزو  تام‌ها در حال آماده‌ سازی برای دفاع هوایی، مقابله با یورش‌های ساحلی از سوی نیروهای دریایی ایالات متحده و همچنین احتمال خرابکاری ها و حمله‌ های مخفیانه داخلی هستند. به‌ گفته وزیر دفاع ونزویلا، ولادیمیر پادرینو، آمادگی‌ها تنها برای دفاع مستقیم نیست، بلکه برای جنگی چریکی نیز درحال انجام است. او اعلام کرد: «آنچه آنان با استقرار نیروهای عظیم دریایی و هوایی در کاراییب در پیِ انجامش هستند، ما از کوه‌های آزادی به آن پاسخ خواهیم داد ».

صدای جنگ ‌طلبان بلندتر می‌شود

در ایالات متحده نهادهای سیاست خارجی آن علامت‌های هشدار دهنده (سیگنال‌های) متناقضی می ‌دهند. برخی هشدار می ‌دهند حمله به ونزویلا و سرنگونی مادورو لزوماً به تصرف سریع و آسان کشور و منابع آن به ‌وسیله ایالات متحده آنطور که دولت ترامپ در نظر دارد منجر نخواهد شد. با این‌ حال، این امر در بلند شدن صداهای حامی جنگ کوچک ‌ترین وقفه‌ای به‌ وجود نمی‌آورد. روزنامه « وال ‌استریت ژورنال » در نسخه یکشنبه خود کارزار دیرینه‌ اش برای مداخله  ایالات متحده را تقویت کرد و در سرمقاله‌ای اعلام کرد: « برکناری مادورو به سود ایالات متحده است» . در تلاش برای بهره‌ گیری از وسواس رییس ‌جمهورایالات متحده نسبت به تصویرش همچون رهبری سخت‌ گیر، سردبیران این روزنامه برجسته طبقه سرمایه ‌دار نوشتند: « اگر مادورو از ترک قدرت سر بازبزند و ترامپ از اقدام برای برکناری او عقب بکشد، ترامپ و اعتبار ایالات متحده بازنده خواهند بود.» 

ماریا کورینا ماچادو، رهبرِ مخالفان ونزویلا                        

درهمین حال، در داخل ونزویلا، رهبر اپوزیسیون « دموکراتیک » و برنده جایزه «صلح نوبل »**، ماریا کورینا ماچادو، همچنان از حمله ایالات متحده به کشور و مردم خود حمایت می‌ کند. او نه ‌تنها اتهام‌ های بی ‌اساس ترامپ درباره « کارتل مواد مخدر» به‌ رهبری مادورو را تکرار می‌ کند، بلکه تلاش کرده است ادعاهای کاملاً رد شده درباره دخالت ونزویلا در انتخابات ایالات متحده را نیز تبلیغ کند. ماچادو با هدف جلب حمایت از ادعا های طرفداران جریان « مگا ـ  MAGA»  ،  مخففِ «عظمت را دوباره به امریکا بازگردانیم) مبتنی بر دزدیده شدن آرای ریاست ‌جمهوری سال ۲۰۲۰ ترسایی از صندوق رای ترامپ، شخص مادورو و دیگر مقام‌ های دولتی را متهم کرد که آنان «مغز متفکر سیستمی هستند که انتخابات ایالات متحده و سایر کشورها را دستکاری کرده‌اند.» ماچادو انتظار دارد در صورت موفقیت عملیات نظامی ایالات متحده یا  بر اثر اعمال فشارهای مالی دولت ونزویلا سرنگون شود در مقام رییس دولتی دست ‌نشانده‌ جایگزین شود. هیچ‌ یک از «کارشناسان » سیاست خارجی به هزینه‌ های انسانی ناشی از اقدام‌های گسترده نظامی ایالات متحده اشاره نمی ‌کند، شماری اندک شاید اشاره ‌کنند. شهرهایی مانند کاراکاس تراکم جمعیتی بالا دارد، بنابراین آمار تلفات حمله‌ های هوایی احتمالی بسیار بالا خواهد بود. با توجه به اینکه مخالفان در گذشته چندین بار به خشونت متوسل شده‌اند هم ‌اکنون نیز مشتاق مبارزه هستند و درنتیجه خطر درگیری جنگی داخلی در ونزویلا  محتمل است./ مردم

 

*دولت ونزویلا  و کشور های صلح دوست جهان اقدامات دولت امریکا در کاریب را « دزدی دریایی » نام نهاده آنرا در ضدیت اشکار با قوانین شناخته شده بین المللی میدانند .

** به نقل از روزنامه یونگه ولت ( ۱۷ دسامبر ۲۰۲۵ ) ژولیان آسانژ مدافع صلح و بنیانگذار پلاتفورم  افشارگرانه ویکی لیکس در برابر کمیته نوبل و همه اعضای آن اقامه دعوای را به خاطر « سواستفاده » ، «استفاده نامشروع از دارایی های کمیته» ، «کمک به جنایت جنگی » و « جنایت دربرابر بشریت » را به «څارنوالی اقتصادی سویدن » و « نهاد جنایات جنگی  سویدن» ارایه نموده است .

دلیل این اقامه دعوا نادیده گرفتن توصیه های الفرد نوبل میباشد که در پروسه اعطای جایزه صلح نوبل به ماریا کورینا ماچادو، و اعطای ۱،۱۸ میلیون دالر به او زیر پا گذاشته شده است .  تارنمای بامـداد

 

 

بامـداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۲۵ـ ‍ ۱۹۱۲        

Copyright ©bamdaad 2025

 

 

 

 

 

اسراییل در رویای «امپراتوری»

 

والری بورت، بنیاد فرهنگ استراتیژیک

 

تل آویو تلاش می کند تا شرایط خود را به همه همسایگانش دیکته کند. نوار غزه به آتشفشانی شباهت دارد که تا حدودی از جوش و خروش تهدیدآمیزش کاسته شده است. اما تقریباً هر روز ابرهای شعله‌ور از آن فوران می ‌کند و زمین از آتش موشک‌ ها و توپخانه‌های رد و بدل شده بین اسراییلی‌ها و شبه ‌نظامیان حماس می‌ لرزد. این صلحی است که در اینجا برقرار شده است، که تفاوت چندانی با جنگ اخیر ندارد. تل آویو از این وضعیت خوشحال است. بسیاری در جهان، از جمله سیاستمداران، ساده‌لوحانه معتقدند که صلح به غزه‌ رنج ‌دیده بازگشته و توجه به آن کاهش یافته است. تظاهرات در دفاع از فلسطینیان متوقف شده و اعتراضات علیه سیاست ‌های اسراییل فروکش کرده است. با این وجود، مردم به دلیل «جنگ خاموش» بین اسراییل و شبه ‌نظامیان، هر روز در اینجا جان خود را از دست می ‌دهند. روزنامه بریتانیایی گاردین توجه را به این امر و موارد بسیار دیگری جلب کرده است: « توهم خطرناکی است مبنی بر اینکه زندگی در غزه به حالت عادی بازمی ‌گردد» - اینگونه آگنس کالامارد، دبیرکل سازمان عفو بین‌الملل، از دوره پس از آتش ‌بس توصیف کرده است. به گفته او، مقامات اسراییلی شمار حملات خود را کاهش داده و اجازه ورود برخی کمک‌ها به غزه را داده‌اند، اما « جهان نباید فریب بخورد. نسل‌ کشی اسراییل هنوز تمام نشده است». این نشریه مشکلات سرسام‌آور فلسطینی‌ها را فهرست کرده است. مردم فاقد غذا و آب هستند، زیرا مقامات اسراییلی اغلب از ورود کمک ‌های بشردوستانه به نوار غزه جلوگیری می‌ کنند. و وقتی غذا می ‌رسد، به دلیل نبود برق، راهی برای گرم کردن آن وجود ندارد.

هزاران نفر، از جمله بسیاری از زنان، کودکان و سالمندان، عملاً در فضای باز زندگی می‌ کنند. تنها سرپناه آنها خیمه های فرسوده‌ای است که زیر باران سرد و بادهای شدید قرار دارند. بسیاری از آنها فاقد رختخواب، لحاف یا لباس گرم هستند. در نتیجه، بیماری‌های مختلفی در غزه شیوع پیدا می‌ کند. زمستان نزدیک است و هیچ کس نمی‌ داند چه کسی تا بهار زنده خواهد ماند. کسانی که سعی می ‌کنند در ساختمان‌های ویران شده پناه بگیرند، خطر مرگ در زیر آوار را به جان می‌ خرند. حتا یک بیمارستان در غزه فعالیت خود را از سر نگرفته است و بسیاری از آنها ویران شده‌اند، بدون دارو یا تجهیزات پزشکی و عملاً بدون پرسونل. فقط می ‌توان با وحشت تصور کرد که فلسطینی‌ها چگونه بدون بهداشت مناسب با نیازهای اولیه خود کنار می‌آیند. حتا بدون مشاوره تخصصی، آشکار است که نوار غزه در معرض تهدید مداوم بیماری‌های همه‌گیر است. . ..پس از آتش‌ بس در غزه، اسراییل نیروهای خود را در ۵۳ درصد از خاک این منطقه محصور مستقر کرد. این امر به آن اجازه داد تا برخی از نیروها را در سایر نقاط بحرانی مستقر کند و به مشکلات خود در آنجا، به ویژه در کرانه باختری، رسیدگی کند.

حملات شهرک ‌نشینان مسلح یهودی به روستاهای فلسطینی در اینجا به طور قابل توجهی بیشتر شده است. آنها خانه‌ها و موترها را آتش می‌ زنند و روستاییان را لت وکوب می‌کنند. البته، این اوباشگری نیست، بلکه توسعه‌ طلبی است - تلاشی برای مجبور کردن فلسطینی‌ها به ترک این مناطق و سکونت خودشان در اینجاست. چندی پیش، در پاسخ به موجی از به رسمیت شناختن فلسطین توسط بسیاری از کشورها، اسراییل تلاش کرد بخشی از کرانه باختری را ضمیمه خود کند و کنست قطعنامه‌ای در حمایت از این تصمیم صادر کرد. با این حال، این امر خشم گسترده‌ای را برانگیخت. علاوه بر این، اگر این تصرف صورت می ‌گرفت، توسط سازمان ملل غیرقانونی تلقی می ‌شد و قوانین بین‌المللی را نقض می ‌کرد.

تل آویو وانمود کرد که از برنامه ‌های خود دست کشیده است. در واقع، آنها به سادگی تاکتیک ‌های خود را تغییر دادند و به «الحاق خزنده» متوسل شدند و ترس را در سراسر کرانه باختری گسترش دادند. کشاورزان فلسطینی هنگام برداشت محصول، دایماً مضطرب هستند و مدام به اطراف نگاه می ‌کنند. هر لحظه ممکن است چهره‌های ترسناکی در نزدیکی آنها ظاهر شوند که ظاهر ترسناک آنها نشانه ‌ای از مشکل است. روستاییان نمی ‌توانند روی حفاظت ارتش و پولیس حساب کنند - آنها ممکن است پس از سرقت شهرک ‌نشینان اسراییلی از راه برسند. مقامات دولت یهود با افزایش تعداد مجوزهای صادر شده برای شهرک‌ نشینان جهت حمل سلاح، در لفافه «الحاق خزنده» را تشویق می ‌کنند. در حال حاضر، بیش از ۲۳۰ هزار نفر از ۸۰۰ هزار نفری که در کرانه باختری زندگی می‌ کنند، این حق را دارند. یک ارتش بالفعل تشکیل شده است که آماده است «حفظ نظم» در منطقه را بر عهده بگیرد. اسراییل با گستاخی همیشگی خود در سوریه عمل می ‌کند. پس از تغییر قدرت در آن کشور، ارتش اسراییل نیروهای خود را به بهانه حفاظت از شهروندان و جوامع دوست خود در ارتفاعات جولان مستقر کرد. کنترول بر رشته کوه هرمون برقرار شد، جایی که نیروهای اسراییلی از آنجا مناطقی را که خطرناک می ‌دانند، گلوله ‌باران می‌ کنند. ایالات متحده  امریکا قصد داشت سوریه را به توافق‌ نامه‌های ابراهیم بپیوندد و دمشق مشتاق بود تا این نقطه‌ بحرانی را از بین ببرد. برای رسیدن به این هدف، تل‌آویو نیاز داشت نیروهای خود را از سرزمین‌های اشغالی خارج کند.

با این وجود، اسراییل به روشنی اعلام می ‌کند که قصد مصالحه ندارد. این امر به ویژه با بازدید گستاخانه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل، از مناطق جنوبی جمهوری عربی که تحت کنترول ارتش اسراییل است، نشان داده شد. این اتفاق تنها چند روز پس از آن رخ داد که دونالد ترامپ، رییس جمهور امریکا، از احمد الشرع، رهبر سوریه، استقبال کرد و چشم‌انداز کاهش تنش ‌ها پدیدار شد. اما این یک توهم بود. اسراییل اخیراً با انجام یک عملیات نظامی مرگبار در جنوب سوریه، این موضوع را تایید کرد. این امر واکنش عصبی کاخ سفید را برانگیخت. به گزارش تایمز اسراییل، ترامپ متحد سرکش خود را سرزنش نکرد، بلکه خواستار آن شد که « اسراییل گفت و گوی قوی و صادقانه‌ای را با سوریه حفظ کند و هیچ چیز مانع تبدیل شدن آن کشور به یک کشور شکوفا نشود». رییس جمهور امریکا گفت وگوی مفصل‌ تری با نتانیاهو در واشنگتن، جایی که او را دعوت کرده است، خواهد داشت. با این حال، این به نظر می ‌رسد که یک معلم سخت‌ گیر، دانش‌آموز تنبلی را پای تخته سیاه احضار می ‌کند. اسراییل همچنین نگران لبنان است، جایی که حزب‌الله، که در نبرد با نیروهای دفاعی اسراییل آسیب دیده، در حال قدرت گرفتن است. حملاتی علیه مواضع آن انجام می ‌شود، اما گزارش‌ های نظامی همچنان از تلفات غیرنظامیان خبر می ‌دهند. ارتش لبنان در تلاش برای خلع سلاح گروه شورشی شیعه است، اما با مقاومت روبرو می ‌شود. رهبران حزب‌الله اقدامات خود را با اشاره به نگرانی ‌شان برای لبنان توجیه می‌ کنند. آنها ادعا می‌ کنند که بدون آنها، جنوب کشور آسیب ‌پذیر خواهد بود، زیرا ساختارهای دولتی قادر به محافظت از آن در برابر اقدامات اسراییل نیستند. اما البته نکته در این نیست، بلکه در آن است که یک حزب‌الله خلع سلاح شده نفوذ خود را در لبنان از دست می ‌دهد و برای ایران که آن را تأمین مالی می‌کند، بی ‌فایده خواهد شد. اما اسراییل فقط می ‌تواند رویای چنین چیزی را در سر بپروراند.

وضعیت در لبنان بسیار شبیه به غزه است، جایی که حماس به دنبال هر راهی برای حفظ آبرو است. و در این مورد، نیروهای مسلح رادیکال‌ ها همچنان استدلال اصلی آنها هستند. در مورد رهبری لبنان، آنها به شدت در تلاش برای یافتن راهی برای خروج از این وضعیت هستند. نواف سلام، نخست وزیر، اظهار داشت که کشورش آماده همکاری با اسراییل است و برای پیشبرد مذاکرات از امریکا کمک خواهد گرفت. اما چنانچه در این موارد تل‌آویو هیچ تمایلی به مصالحه نشان ندهد و از تخلیه چندین تپه در امتداد مرز جنوبی لبنان خودداری ‌کند، چگونه می ‌توان آنها را انجام داد؟

به گفته نواف سلام، آنها هیچ ارزش استراتیژیکی ندارند و به عنوان «ابزاری برای فشار بر لبنانی‌ ها » عمل می ‌کنند. گدشته از این، اسراییل خلاف این مساله را اصرار دارد. از اینجا، ارتش اسراییل تحرکات رزمندگان حزب ‌الله را زیر نظر دارد. آنطور که نیویارک تایمز در مقاله‌ « اسراییل امپریالیستی در خاورمیانه جدید» می‌ نویسد، «اوضاع در لبنان نمونه‌ای قانع ‌کننده به آنکه چگونه خاورمیانه تغییر کرده است، جایی که نفوذ اسراییل عملاً در همه جا است». با این وجود، این امر تأثیر مخربی بر این منطقه که از قبل هم مشکل ساز بوده، دارد. / ر ت

 

 

بامـداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۲۵ـ ‍ ۱۳۱۲       

Copyright ©bamdaad 2025

 

 

 

 جنون جهانی خرید سلاح برای جنگ!


 

اومانیته

موسسه تحقیقات صلح بین ‌المللی استکهلم «سیپری ـSipri » در گزارشی که دوشنبه اول دسامبر منتشر شد، هشدار می ‌دهد که تقاضا برای سلاح در سراسر جهان همچنان رو به افزایش است.

 با افزایش ۵.۹ درصدی نسبت به سال گذشته، فروش ۱۰۰ تولید کننده بزرگ اسلحه در جهان در سال ۲۰۲۴ ترسایی به رکورد جدیدی رسید.

درحالی که فلسطین، سودان، جمهوری دموکراتیک کنگو و اوکرایین صحنه جنگ‌ها یا نسل‌ کشی‌ها هستند، ثروت صنعت اسلحه به اوج جدیدی رسیده است.

گزارشی از موسسه تحقیقات صلح بین‌المللی استکهلم «سیپری» که روز دوشنبه ، اول دسامبر منتشر شد، نشان می‌ دهد که ۱۰۰ تولید کننده قدرتمند اسلحه در جهان در سال ۲۰۲۴ شاهد فروش ۶۷۹ میلیارد دلار (۵۸۶ میلیارد یورو) بوده‌اند.

بنابراین، تغییراتی که بسیاری از قدرت‌های نظامی در طول تجدید تسلیحات خود انجام دادند، تأثیر مشخصی بر فروش این ۱۰۰ تولیدکننده اسلحه داشت که در سال ۲۰۲۴، ۵.۹ درصد رشد داشت.

بین سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۴ ترسایی درآمد آنها ۲۶ درصد افزایش یافت.

برای اولین بار از سال ۲۰۱۸، پنج شرکت بزرگ تسلیحاتی - لاکهید مارتین، «آر.ت.ایگس» نورثروپ گرومن، جنرال داینامیکس،«ب .آر. او سیستم» که همه گی در ایالات متحده امریکا مستقر هستند - همگی افزایش درآمد خود را ثبت کردند.

جید گیبرتیو ریکارد، یکی دیگر از اعضای برنامه «هزینه‌های نظامی و تولید اسلحه»، به خبرگزاری فرانسه گفت: « این امر در درجه اول به اروپا مربوط می ‌شود.» بنابراین، «درک تهدید روسیه توسط کشورهای اروپایی» ریشه تغییر رویکرد نظامی ‌گرایانه ۲۷ کشورعضو است.

 با این وجود، گیبرتیو ریکارد خاطرنشان می‌ کند که همه مناطق جهان، « به جز آسیا و اقیانوسیه»، سالی بی ‌سابقه را تجربه کردند.

این امربه صنایع نظامی، که درچند کشورمتمرکز شده‌اند، اجازه می‌ دهد تا میلیاردها یورو سود کسب کنند.

به عنوان مثال، تولید کنندگان آمریکایی (۳۹ از ۱۰۰ تولید کننده) افزایش درآمد ترکیبی ۳.۸ درصدی را به ۳۳۴ میلیارد دلار (۲۸۸ میلیارد یورو) ثبت کردند که تقریباً نیمی از کل درآمد جهانی را تشکیل می‌ دهد.

همچنین ورود شرکت [اسپس ایکس]، گروهی که توسط ایلان ماسک، میلیاردر آزادی‌ خواه و فاشیست، تأسیس شده است را در این رتبه‌ بندی تأیید می ‌کند.

 این شرکت شاهد بیش از دو برابر شدن درآمد خود در بخش تسلیحات در مقایسه با سال ۲۰۲۳، با مجموع ۱.۸ میلیارد دلار (۱.۵ میلیارد یورو) بوده است.

در اروپا، درآمد ترکیبی ۲۶ شرکت بزرگ تسلیحاتی ۱۳ درصد افزایش یافت و به ۱۵۱ میلیارد دلار (۱۳۰ میلیارد یورو) رسید.

اما تولید کنندگان تسلیحات اروپایی نیز برای پاسخگویی به تقاضای فزاینده با مشکل مواجه هستند و تأمین مواد اولیه دشوارتر شده است.

به عنوان مثال، شرکت‌ های فرانسوی ایرباس و سفران که قبل از سال ۲۰۲۲ نیمی از تیتانیوم خود را از روسیه تأمین می ‌کردند، مجبور به یافتن تأمین‌ کنندگان جدید شده‌ اند.

دو تولیدکننده تسلیحات روسی - روستک و شرکت کشتی ‌سازی یونایتد - با وجود کمبود قطعات به دلیل تحریم‌های بین‌المللی، شاهد افزایش ۲۳ درصدی درآمد خود به ۳۱.۲ میلیارد دلار (۲۶ میلیارد یورو) بودند. در حالی که مسکو با کاهش صادرات مواجه است، تقاضای داخلی بیش از این ضررها را جبران می ‌کند.

در نهایت، نه شرکت از ۱۰۰ شرکت برترتسلیحاتی در خاورمیانه مستقر هستند و درآمد مشترک آنها ۳۱ میلیارد دلار است.

 سه شرکت از این تعداد اسرائیلی هستند و بیش از نیمی از این مبلغ (۱۶٪+، به ۱۶.۲ میلیارد دلار - ۱۳ میلیارد یورو) را به خود اختصاص داده‌اند.

 زبیده کریم، محقق،«سیپری» می‌گوید: « به نظر می‌ رسد واکنش‌ های فزاینده علیه اقدامات اسراییل در غزه تأثیر کمی بر علاقه به سلاح‌های اسراییلی داشته است.»

منطقه آسیا و اقیانوسیه تنها منطقه ‌ای بود که شاهد کاهش ۱.۲ درصدی درآمد کلی ۲۳ شرکت عضو خود به ۱۳۰ میلیارد دلار (۱۱۲ میلیارد یورو) بود.

 این نتیجه ناشی ازنابرابری‌های قابل توجه بین صنایع مختلف این منطقه است.

برای مثال، شرکت ‌های چینی سلاح ‌های کمتری فروختند.

 نان تیان، مدیر برنامه « هزینه ‌های نظامی و تولید سلاح »، خاطرنشان کرد: « یک سری اتهامات فساد در تدارکات تسلیحاتی چین منجر به تعویق یا لغو قراردادهای بزرگ تسلیحاتی در سال ۲۰۲۴ شد.» از سوی دیگر، تولید کنندگان جاپانی و کوریای جنوبی شاهد افزایش درآمد خود بودند که به دلیل تقاضای اروپا تقویت شد.

 این یادآوری می ‌کند که وقتی یک تولید کننده رکود را تجربه می ‌کند، ده‌ها رقیب آماده‌اند تا از این فرصت استفاده کنند./ ر ت

 

 بامـداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۵ـ ‍ ۲۹۱۱      

 Copyright ©bamdaad 2025

 

 

 

جـوانان المـان جنگ نمی خـواهنـد

« ما نمیخواهیم به گوشت دم توپ تبدیل شویم و بنابراین در حالی که ما و دوستان مان به کشتن و مردن کشیده میشویم، ساکت نخواهیم نشست.»

 

روزنامه پراودا

 

بنا بر گزارش رویتر، طی روز های گذشته، ده ها هزار متعلم  و دانشجو در ۹۰ شهر المان به خیابان ها آمدند تا به سیاست های نظامیگرانه کابینه صدراعظم فریدریش مرتس، اعتراض کنند.« اعتصاب مکاتب علیه خدمت سربازی » سراسری همزمان با تصویب قانون جدید خدمت سربازی توسط  بوندس تاگ ـ مجلس فدرال ـ که امکان بازگرداندن خدمت سربازی اجباری را فراهم می کند، برگزار شد. با این حال، خشم شرکت کنندگان در این اعتراض قدرتمند ضددولتی نه تنها با تصویب سندی جنجالی که در نهایت اکثریت قریب به اتفاق نسل جوان را تهدید به خدمت سربازی می کند، بلکه با نگرش تهاجمی کلی مقامات که آشکارا برای رویارویی با روسیه آماده میشوند، برانگیخته شد. مبتکران این رویداد در رسانه های اجتماعی که با شعار مشترک « در آینده خود سرمایه گذاری کنید، نه در یک جنگ احتمالی » برگزار شد، نوشتند: « ما نمیخواهیم به گوشت دم توپ تبدیل شویم و بنابراین در حالی که ما و دوستان مان به کشتن و مردن کشیده میشویم، ساکت نخواهیم نشست.»

فابیو دِ ماسی، یکی از رهبران اتحاد « سارا واگن کنشت، برای خرد و عدالت»، اعلام کرد: « این اعتراض فقط مربوط به خدمت اجباری نیست، بلکه مربوط به مقاومت در برابر جنگ، مسابقه تسلیحاتی خود ویرانگر و استانداردهای دوگانه است.» انجمن سیاسی او، به همراه حزب چپ، اتحادیه آموزگاران آموزش و پرورش و سایر سازمانها، به طور فعال از تظاهرات جوانان حمایت کردند. به گفته سازماندهندگان ، بیش از ۴۰  هزار دانشجو به این اعتراض عظیم پیوستند. اعتراضات گسترده، هامبورگ، فرانکفورت، درسدن، مونشن، دوسلدورف و کولن را فرا گرفت، در حالی که بزرگترین تظاهرات، طبق برآوردهای مختلف، بین ۳ تا ۱۰ هزارنفر را به خود جلب کرد، در برلین برگزار شد. همانطور که رسانه های المانی اشاره کردند، انگیزه تظاهرکنندگان در همه جا یکسان بود هراس و تهدید جنگ، احتمال مرگ در آن و چشم انداز تیراندازی به سوی دیگران. این احساس در میان جوانان قابل درک است، زیرا نسل فعلی با عکسهای واقعی از مناطق جنگی بی پایان، خصوصا کشتار ها در خاورمیانه، بزرگ شده است و بنابراین درک می کند که اقدام نظامی میتواند به چه فاجعه ای منجر شود. اتفاقاً، نگرش دانش آموزان و دانشجویان نسبت به مقامات به درستی در شعار روی یکی از پوسترها منعکس شده بود: « فردریش، تو دیوانه ای، ما برای تو نخواهیم جنگید» !

لوتا، دانش آموز کلاس هشتم اهل هامبورگ که با یکی از دوستان خود در این تجمع شرکت کرده بود، گفت: « سیاستمداران همیشه ادعا میکنند که در یک دموکراسی، همه برای خودشان تصمیم می گیرند، اما با خدمت اجباری، معلوم می شود که ما یک دیکتاتوری داریم.» دختران از خدمت اجباری معاف هستند، اما برادرانی دارند که بعید است از سرنوشت مشابهی فرار کنند. مرل، ۱۶ ساله اهل برلین، به خبرنگاران توضیح داد: « من نگران دوستان و برادرم هستم، نمیخواهم آنها به دلیل اختلافات سیاسی بی معنی بمیرند.»

والدین آنها نیز در تظاهرات شرکت کردند و بسیاری از آنها برای فرزندانشان مرخصی استعلاجی ترتیب دادند تا بتوانند «به طور قانونی» از کلاسها غیبت کنند و در راهپیمایی اعتراضی شرکت کنند. مدیران مدرسه کسانی را که عذر موجهی نداشتند، غایب بدون دلیل موجه تلقی کرده و به آنها نمره مردودی برای آن روز دادند. یورگن مولر، وکیل و فعال باواریایی، گفت: « معلمان و دانش آموزانی که در تظاهرات ضدجنگ شرکت کردند، به دلیل غیبت از مدرسه تهدید به مجازات می شوند، در حالی که با کسانی که در ساعات کاری و مدرسه برای اقدامات اقلیمی یا علیه حزب مخالف AfD تظاهرات کردند، با نرمی و تفاهم رفتار شد.»

این قانون که در بین جوانان المانی بدین صورت سر و صدایی به پا کرده است، رسماً از اول جنوری ۲۰۲۶ لازم الاجرا می شود. از آن تاریخ، همه شهروندان ۱۸ ساله المانی نامه هایی از بوندس وهر(وزارت دفاع) دریافت خواهند کرد. از آنها خواسته میشود فرم دیجیتالی را پر کنند که جزییات تحصیلات، سلامت و انگیزه آنها برای خدمت بالقوه را شرح می دهد. شرکت در این آزمون برای مردان اجباری و برای زنان اختیاری است. از اول جون ۲۰۲۷، معاینه پزشکی اجباری برای متولدین سال ۲۰۰۸ یا بعد از آن آغاز خواهد شد: همه مردانی که در آن سال متولد شدهاند، مشمول بررسی اعزام به خدمت سربازی می شوند، در حالی که زنان همچنان در انتخاب آزاد هستند.

در حالی که اصرار رسمی کابینه مبنی بر آن است که خدمت سربازی همچنان اختیاری است و اطمینان بخش به نظر می رسد، این قانون حاوی جزییاتی است که برای جوانان بسیار نگران کننده است. در این لایحه مکانیسمی تعبیه شده که راه را برای خدمت اجباری هموار می کند. اگر ارتش المان نتواند تعداد لازم داوطلب را برای انجام ماموریت های ناتو و برنامه های دفاعی خود جذب کند، بوند ستاگ (پارلمان) مجاز است تصمیم بگیرد که آیا خدمت اجباری را از طریق قرعه کشی (لاتری) در کل گروه های سنی معرفی کند یا خیر.

بوریس پیستوریوس، وزیر دفاع المان، با صراحت اظهار داشت: « اگر داوطلبان خیلی کم باشند، نمیتوانیم بدون خدمت اجباری کاری انجام دهیم.»

زبان قانونی، تغییر مسیر برای امنیت المان را پنهان می کند. دولت می خواهد قدرت ارتش المان را از تقریباً ۱۸۰هزار پرسنل فعلی به تقریباً ۲۶۰ هزارسرباز فعال و ۲۰۰ هزارنیروی ذخیره افزایش دهد، به این معنی که تا اواسط دهه ۲۰۳۲ تا ۴۶۰ هزارپرسنل آماده خدمت خواهد داشت. از نظر مفهومی، مدل جدید بر اساس «مدل سویدنی » است: کل سال تولد در سیستم گنجانده شده است، اما در واقع فقط بخشی از آن فراخوانده میشود و بقیه به صورت ذخیره نگه داشته می شوند. با این حال، در خود پادشاهی اسکاندیناوی، سیستم داوطلبانه دوام زیادی نیاورد و در نهایت، آنها نیز به روش خدمت اجباری بازگشتند.

قابل توجه است که نظرسنجی های اجتماعی، شکاف نسلی آشکاری را در مورد مساله خدمت اجباری نشان می دهند. طبق گزارش موسسه تحقیقات اجتماعی و تحلیل آماری فورسا المان، ۶۳ درصد از جوانان ۱۸ تا ۲۹ ساله، خدمت اجباری سربازی را رد می کنند. در عین حال، طبق داده های شرکت بریتانیایی یوگاو، ۶۲ درصد از شهروندان از ثبت نام اجباری برای کل گروه های سنی حمایت می کنند. ارقام مشابهی توسط موسسه اینسا، برای پاسخ های اجتماعی جدید و سایر سازمان ها ذکر شده است.

حمایت به ویژه در بین نسل های مسن تر و اردوگاه کلاسیک « بورژوازی » رأی دهندگان CDU/CSU و بخش هایی از حزب سوسیال دموکرات المان زیاد است. جوانان، عناصر چپ گرا و بسیاری از زنان بسیار منتقد تر هستند.

به گفته سازمان دهندگان بسیج اخیر دانش آموزان و دانشجویان، که از قبل « نسل بخت آزمایی » لقب گرفته، نشان داده است که مقاومت جوانان بسیار قوی است. مخالفان کمپین «همه را مسلح کنید » دولت قصد ندارند دست از این روش بردارند و برنامه دارند تا در ۵ ماه مارچ اعتصاب سراسری دیگری برگزار کنند.

 

منبع تصویر : هفته نامه «عصر ما »

 

بامـداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۵ـ ‍ ۱۳۱۲      

Copyright ©bamdaad 2025

 

 

 

جهنمی که بیست سال از بهشت امریکا الهام می ‌گرفت!

 

محمد ولی

 

از فهرست مشروح فجایع طولانی امریکا در جهان و افغانستان می‌ گذریم با چند نمونه از مراجع خود آن کشور اکتفا می‌ کنیم تا ببینیم در آن بهشت روی زمین چه می‌ گذرد و آن بهشتیان در اتش دوزخ دیگران چگونه هیزم می ‌ریزند؟

۱ ـ  از کتاب « قدرت های بزرگ در تلاش بی قدرتی » نوشته پاسکال بونیفاس مدیر انستیتوت دیپلوماسی پاریس ، نیوت گینگرش جمهوری خواه رییس مجلس نمایندگان امریکا در آغاز قرن بیست و یک گفته بود :  « کشوریکه در آن دخترکان دوازده ساله صاحب اولاد می ‌شوند، اطفال پانزده ساله یکدیگر را به قتل می ‌رسانند و جوانان هفده ساله مبتلا به مرض ایدز اند و هیجده ساله ها دیپلوم در عین بیسوادی بدست می آورند کشوری نیست که آماده رهبری جهان باشد  » صفحه ۱۸۱.

۲ـ  در امریکا دو میلیون و چهار صد هزار زندانی است که تعداد زندانیان زن به بیش از دو چند مردان است .

۳ـ  سه رییس جمهور تروریست امریکا کلینتون، بوش و اوباما در بیست و سه سال حکمرانی در ۹ کشور اسلامی حمله کرده ، یازده میلیون مسلمان را کشته اند .

۴ـ  این بهشت روی زمین از سال ۱۹۰۱ حمله بر کلولمبیا تا اکنون بر ۶۶ کشور جهان حمله یا بمباردمان کرده است .

۵ـ  روزنامه گاردین انگلیسی نوشته بود سی. آی. ای. در ۵۴ کشور جهان منجمله افغانستان زندان های هولناک دارد که مردم را بدون حکم محکمه زندانی و شکنجه می ‌کند روزنامه در مورد افغانستان نگاشته بود ، ریختن آب یخ زده بر سر و اندام هایشان شان و غرق نمودن آنها در آب سرد و ده ها نوع آزار و اذیت جسمی ، روحی و جنسی .

۶ـ  به مقاله پروفیسور الون بن مایر استاد امور بین المللی در مرکز جهانی نیویورک مورخ بیست و یک جنوری دوهزار و هفده توجه کنید که تحت عنوان « جنگ فاسد وغیراخلاقی در افغانستان  » نگاشته بود : دوهزار و چهارصد امریکایی و دولک و بیست وپنج هزار افغان کشته ، دو میلیون و شش صد هزار مهاجر و بیش از یک میلیون بی جا شده داخلی ، مصارف این جنگ تا آن وقت یک تریلیون دالر و عواید مافیای امریکایی از این جنگ سالانه دوصد و پنجاه میلیارد دالر نگاشته شده بود .

۷ـ  آمار آخرین، در جنگ افغانستان ۲۴۶۱ عسکر امریکا کشته و بیست هزار زخمی شده است . از افغانها دولک و چهل هزار غیرنظامی از جمله سی وسه هزار کودک ، و شصت و شش‌هزار نیروی امنیتی قربانی شده اند ، مصارف جنگ دو تریلیون دالر بوده ، حاصل آن افغانستان ویران که پول ها به مافیای افغانی و امریکایی تعلق گرفت . آنها برای چند رهبر نمای افغانی در اصل نوکران امریکا سالانه چهار میلیارد دالر مصارف امنیتی می ‌پرداختد حالا کجا اند ؟

شکنجه های زندان بگرام ، بمباردمان های محافل عروسی و عزاداری ، ورود شب‌هنگام به خانه ها با سگ های تعلیمی و فامیل های در خواب را طعمه آنها ساختن ، با خود بردن و سر به نیست کردن ، زندانی و شکنجه غیرانسانی نمودن بارها نگاشته شده و طولانی است .

همین چند نمونه آن بهشت را که مسند نشینان آن بیرحمانه تر از دروازه بانان دوزخ مردم ما را در شعله های جهنمی جنگ سوخته اند و در شکنجه گاه های شان تا زمهریر فرو برده اند کافی است .

آنها که خود را با چنین جنایات بهشتی های مبرا از گناهان صغیره و کبیره وانمود می ‌کنند با یگان دوزخی پرورده شده در آتش خود شان درگیر اند .

 

 بامـداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۵ـ ‍ ۲۹۱۱      

 Copyright ©bamdaad 2025