شعر ته ورته تصور

 

اکبر کرگر

 

ماته هېنداره !

چې كله گورمه څېرې ته په هينداره كې !

هينداره ماته اودروزونه لري

زما څېره هم په كي خط خط چاودديدلي بريښي

بيا كله كله چې نظر واچوم ليري ليري ،

هلته هم هرڅه ونې بوټي خاوري گردونه وېنم

غرونه دښتونه مې نظر ته راځي

د ديوالونو چمنونو اوبا غونو په سيل

هم دخځلو دخاشاكو ،اوبادونو سيلي

دبوړبوكيو تاوراتاو لمنه وركه مې له پامه تښتي

پورته اسمان دخپلې شنې كاسي لمنه كې

سور او روښانه لمر را وځلوي

ماحول روښانه او سپين پړك واړوي .

لاندې په ځمكه دتوفان او دجنگونو

سيلابونو تصوير ،

اوس دغه ټول په دې هينداره تت اوپت بريښي ،

نه ! دا هينداره نه ده ،

دايوه بله دونياگې جوړه ده ، دليونتوب اود خيالاتو جوړه شوى دونيا “

چې دغمونو انديښنو له خښتو ،

دتصور له كاڼو لوټو جوړه ،

چې سترگې پټې كړم بيا هيڅ نه وينم

فكر كوم بهر هيڅ شې نشته ، دجود پته او هيڅ بڼه نشته

هغه راټول په يوه وجود اويوه هستۍ كې ښكاري !

نه ! نه !

دونيا كې هيڅ نشته دا ټوله افسانه غوندې وه ،

ېوه خيالي او له رموزو ډكه

له رنگينيو ،انځورونو اوفكرونو ډكه

بس نو يوازې اراده غوندي ده ،

كه دا دخټو څلى ولويږي ټوټه ټوټه شي ،

اودلوگي او اسويلي په څير بړاس پورته شي ،

ديوه مرغه په څير په لوړو غرو پرواز وكړي ، را ونه گرځي .

نه په ديوال وي نه به ځمكه اونه اسمان وويني

هېنداره ماته اوټوټه ټوټه شي ،

په دې ټوټو كي به هيڅ ونه بريښي ،

نه به ښايست نه به گلونه اونه شين اسمان وي

نه به دا ځمكه له دې دنگو دنگو غرونو سره

نه به اسمان له ځليدونكو ستورو لمره سره

نه به سپوږمي په كنډو بيا پورته شي ،

نه به لوي دښتي ، ځنگلونه اوسيندونه ويني

ځكه يو څلي يو منار يو اويادگار ،به وي لويدلي

او په ځمكه ناست وي.

ناست خولا څه په يوه څاه كې به پريوتي غورځېدلي اوتري تم وي ،

د روح مرغه به ترې الوتي وي بيا به هيڅ ځنگله ته را نه شي

اونه به دجگ چنار په جگه تركه وچغيږي

هينداره ماته اوټوټې ټوټې وي

دښايستو دونيا به ړنگه بنگه ،نه به ښكلا وي اونه بادونه سيلۍ

باد اوتوفان كه چېري وي ، نو هم چنگاري به كا

دجدايي چنگاري

څلي به پروت او يا به څاه ته گوزار شوي

اوغرق شوي ، تري تم به وي

هستي به نه وي ، چې يې ووېني اوسيل يې وكا

اونورو ته هم ووايي وگورۍ همدا ښكلا ده

په دې هينداره كې يې وگورې چي څه ځلا ده ؟

نو دا به هيڅ نه وي ، څلي به پروت وي اوهينداره به ټوټه ټوټه وي ،

جهان به هيڅ نه وي ، ښكلا به نه هستي به نه وي ،

ماته هېنداره به هم ريزمريز وي

نور به هيڅ نه وي .

 

اکبر کرگر

روتردم ـ هالند

د مې ٨ نيټه ٢٠٢٤ كال

 

بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۵/ ۲۴ـ ۲۴۰۵

Copyright ©bamdaad 2024

 

 

میرهوتُک افغان شاعر قرن‌ سیزده قمری پیرو سبک بیدل

 

محمد ولی

در تاریخ سه صد سال اخیر افغانستان چهره ها و مشاهیر ادبی اعم از سخنسرایان زن و مرد جایگاهی داشته اند اما در دوره های پر ماجرای شاهان سدوزایی و بارکزایی در قرن سیزدهم قمری بصورت عام سخنسرایان بنابر دو عامل یکی پادشاه گردشی ها و جنگهای قدرت  ، و دیگری درباری شدن شعر و سخن شاعرانه مجال کمتر داشته اند تا ذوق و مضمون ادبی و صِیَت کلام شان در آن دوران به پایه سخنسرایان فارسی زبان هندی و گوینده گان ایرانی صاحب شهرت گردد ، کم‌ توجهی و محدودیت امکانات برای طبع و تکثیر اثار ادبا ، جنگهای داخلی و کشمکش های قدرت خانواده گی سبب شده بود تا نسخ دستنویس اثار در صندوق ها محبوس بماند یا برخی هم به خارج ‌انتقال یابد .

احمد شاه ابدالی موسس افغانستان معاصر که مرد سیاست و نظام بود در سرایش اشعار پشتو و دری دسترسی خوبی داشت . او با وجود فتوحات بزرگ اش از اصفهان تا دهلی به سربلندی قله های افغانستان می نازید و میگفت :

 

د دهلی تخت هیروم چه را یاد کرم

ستا د شکلی پشتونخواه د غرو سرونه

 

نمونه کلام فارسی اش که به اقتفای غزلی از بیدل سروده

 :

ما به صلحیم جهان در پی جنگ است اینجا

دل از این حادثه بسیار به تنگ است اینجا

ما تباهی زده گانیم دراین بحر فنا

تخته کشتی ما پشت نهنگ است اینجا

 

دو فردی از غزل بیدل به همین وزن و قافیه چنین است:

 

درخموشی همه صلح و همه جنگ است اینجا

غنچه شو دامن آرام به چنگ است اینجا

منزل عیش بوحشتکده امکان نیست

چمن از سایه گل پشت پلنگ است اینجا

 

در زمان سلطنت تیمور شاه پسر احمد شاه ارامش نسبی برقرار شد ، ادبا و شعرا بدربار تیمور مجال حضور یافتند . تیمور شاه خود شعر میسرود و ازهم صحبتی با شاعران و ادبا بهره میگرفت در آن زمان انجمن ادبی به اشتراک شعرا ، ادبا و محققین در دربار شکل گرفته بود که ضمن سخنسرایی ، اشعار بیدل به تحلیل گرفته میشد وبه اقتفای غزلیاتش غزلها می ساختند و مخمس ها میسرودند . لعل محمد عاجز ، مرزا علی عسکر وصفی ، مرزا قلندر عزت ، مولوی جایز و میر هوتک افعان از جمله سرشناسان ادبی دربار تیمور شاه درانی بودند که متاسفانه از آنها شناختی وجود ندارد و آثار شان بدسترس عام قرار نگرفته است .

میر هوتُک تخلصش افِغان و فرزند محمد زمان خان پوپلزایی بود که بزبان پشتو و فارسی شعر می سرود اما محققین تا اکنون شعر پشتوی او را در اختیار ندارند شاید کمتر به پشتو سروده باشد ، اما دیوان بزرگ شعری اش به سبک بیدل ابتدا در کتابخانه دار الا نشای ارگ شاهی بود و بعدها به موزیم نسخ خطی سپرده شد ، فهمیده نمیشود که سرنوشت آن اثار مانند موزیم ملی و موزیم  وزارت دفاع  به اثر تاراج فرهنگ ستیزان برگشته از پاکستان به کجا رسیده باشد .

افِغان در دربار تیمور شاه منزلتی تا حد مصاحبت پادشاه داشت و تا مقامات سرکار مراسلات ، داروغه اخبار و هر کاره باشی مملکت رسیده بود ، پدرش مدتی به حیث والی کشمیر ایفای وظیفه کرده خودش در سفرها همرکاب تیمور میبود ، با زنده گی در کشمیر و سیر وسفرها اگاهی لازم از اوضاع  آنزمان داشت که توظیف اش در پست های ذکر شده معنی اگهی اداری و سیاسی اش را میرساند .

از طرف مادر نواسه میر سیف الدین ایشان صاحب استالف بود که در کسب تصوف و بهره گیری از عرفان از محضر آن بزرگوار فیض میبرد پدر افغان به ایشان صاحب ارادت کامل داشت .

افغان در وصف جدش میگوید :

 

کوهدامن از تو رنگین گلشن است

از تو گل در دامن کوهدامن است

در مورد تعداد ابیاتش تفاوت نظر وجود دارد و آنرا از هفت تا ده هزار بیت گفته اند . در اشعار افغان قالبها ، قوافی ، ردیف ها ، استعارات ، ترکیبات و کنایات با ذکر کلماتی که در اشعار بیدل زیادتر معمول بوده چون موج ، ما ومن ، غبار ، ترک تعلق ، سیل ، محیط ( بحر) ، حیرت ، هجوم رنگ ، آیینه وغیره جادارد .

نمونه ها :

افغان

عدم سرمایه رنگ هجوم سجده اش کردم

سراسر خاک یعنی در رهش از جبهه ساییها

بیدل

زطوف استانش تا نصیب سجده ای دارم

برنگ سایه محمل بدوش جبهه سا ییها

افغان

هرکجا از من کسی پرسد نشان کعبه را

صورت نقش کف پایت به مژگان میکشم

بیدل

بیا ای جام‌مینای طرب نقش کف پایت

خرام موج می مخمور طرز امدنهایت

افغان

با جوانان کی توان سنجید کار پیر را

یک‌کمان اواره میسازد هزاران تیر را

بیدل

قامت خم گشته پیران نشان مرگ نیست

یک کمان صد تیر را در خاک پنهان میکند

افغان

نیست اواره جز با خاک ره یکسان شدن

هر کجا نقش قدم بینی دلیل حال ماست

بیدل

تا سر نهاده ایم به خاک در نیاز

مانند سایه جبهه ما محو نقش پاست

افغان

نبود از دور فلک پروادل از کف داده ما را

یکسر مو موج را تشویش از گرداب نیست

بیدل

دور نبود کز فلک پیچد به خویش از ناله ام

دود را از شعله حاصل غیر پیچ و تاب نیست

افغان

داده افغان حجت بیدل مرا مهر قبول

" طالع موریکه با دست سلیمان آشناست "

بیدل

گرد خط در دور حسنش ابر عالمگیر شد

طالع موریکه با دست سلیمان اشناست

این هم‌نمونه کلام ایشان :

آخر زترک خود به من و ما زدیم پا

بر عمر پشت پا و به دنیا زدیم پا

دل از تپش نگشت گرفتا دام وهم

چون شعله بر غبار هوسها زدیم پا

مارا تعلقات عنان گیر دل نشد

هر کس به عیش دست زد و ما زدیم پا

کردیم ترک صحبت سنگین دلان دهر

چون وحشت شرار به خارا زدیم پا

افشانده ایم دست به همت ز کاینات

امد هرانچه پیش ز دنیا زدیم پا

افغان گذشت از فلک انسو غبار ما

بنگر ز عاجزی به کجاها زدیم پا

 

قابل ذکرمیدانم که بنابر محدودیت مآخد بیشتر ازاین نتوانستم چیزی دریابیم . صرف از نوشته های محترم محقق حسین نایل بهره گرفته ام .

 

بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۴/ ۲۴ـ ۲۴۰۵

Copyright ©bamdaad 2024

 

بیانیه انجمن وکلای دموکرات المان (VDJ) در رابطه با هجوم پولیس به مراکز دانشگاهی

 

دانشجویان و استادان دانشگاه ها مصرف کننده گان خاموش امکانات آموزشی نیستند، بلکه بخش مهمی از تبادل، آزمایش و تحکیم دانش و علوم می باشند.

 

انجمن وکلای دموکرات المان (VDJ) طی بیانیه ای در تارنگاشت این انجمن تحریک رسانه ها و خشونت پولیس در حمله به دانشجویان و اساتید ، و تجمع مسالمت آمیز دانشگاه آزاد برلین را محکوم کرد. در بیانیه ای که این انجمن صادر کرده آمده است:

به عنوان وکلای دموکرات، ما از حملات اخیر به آزادی بیان و عقیده دانشگاهی، آزادی بیان و آزادی حرفه ای توسط سیاستمداران عضو دولت فعلی المان و توسط بخش بزرگی از رسانه ها شوکه شده ایم.

بروز هفتم ماه می، دانشجویان « دانشگاه آزاد برلین » تجمعی اعتراضی در محوطه دانشگاه برپا کردند تا مخالفت خود را در رابطه با مشارکت سیاسی و تسلیحاتی جمهوری فدرال المان در جنگ غزه اعلام کنند اما به درخواست مدیریت دانشگاه تجمع مسالمت آمیز دانشجویان توسط پولیس درهم کوبیده شد.

تصاویر تخلیه، اقدامات وحشیانه پولیس و تمسخر دانشجویان توسط افسران یونیفرم پوش پولیس سند ادعای ماست. «کای وگنر»، شاروال برلین نیز به صراحت این تهاجم را ستوده است.

در واکنش به تهاجم به تجمع دانشجویی مذکور، دانشگاهیان برلین نامه ای سرگشاده نوشتند که تا اکنون بیش از ۱۰۰۰ استاد آن را امضا کرده اند. آنها در این نامه برچیدن و سرکوب تجمع مسالمت آمیز دانشجویان و نحوه تهاجم پولیس محکوم شده است. این استادان خواستار گفت وگو حتا با مواضع متفاوت هستند. استقرار پولیس در برابر اعتراضات غیرخشونت آمیز با فرهنگ مرسوم موسسات دانشگاهی ناسازگار است.

بتینا اشتارک - واتسینگر، وزیرعلوم، نامه سرگشاده استادان دانشگاهی را به فرصتی برای متهم کردن امضا کننده گان به یهودستیزی مبدل کرده است. شرکت های رسانه ای و پیشتاز تر از همه « شرکت اکسل اشپرینگر»*، علیه دانشمندان حامی تظاهرات مسالمت آمیز دانشجویان به توهین و آزار و اذیت کلامی متوسل شده و آنها را حامیان ترور و یهودستیزی اعلام می کنند.

اظهارات وزیرعلوم المان به جای برخورد علنی و صادقانه با نگرانی های دانشجویان و به ویژه با محتوای نامه اساتید، موقعیت استادان را به عنوان اعضای علمی دانشگاه ها و محققان کشور با اتهامات عجولانه و جدی، آسیب رسانده است و این ظن را ایجاد کرده است که شاید وسایل ارتباط جمعی المان به بلند گوی افراد مشخصی تبدیل شده است.

برای ما به عنوان وکلای دموکراتیک المان، دانشگاه مکانی محافظت شده است که از طریق آن گفتمان آزاد به عنوان یک پیش نیاز برای نوآوری و ارتقا علمی ضروری است. قانون اساسی این فضای حفاظتی را به همه اعضای دانشگاه از جمله دانشجویان اعطا می کند. دانشجویان و استادان دانشگاه ها مصرف کننده گان خاموش امکانات آموزشی نیستند، بلکه بخش مهمی از تبادل، آزمایش و تحکیم دانش و علوم می باشند. آزادی تبادل نظر نیاز به فضای باز برای بیان نظر مخالف دارد. این به کسانی که در قدرت هستند ربطی ندارد که چارچوب گفتمان یا دامنه و حد و حدود موافقت یا مخالفت در بحث ها را تعیین کنند. تهاجم ماموران پولیس به دانشگاه و تجمع مسالمت آمیز دانشجویی و حمایت وزیرعلوم از چنین عملکرد غیرقانونی آنها آسیب رساندن جدی به آزادی قانونی دانشگاهی است که رشد فرایند خلاق فکری در دانشگاه ها را به شیوه ای اقتدارگرا نفی می کند.

ماده ۵ قانون اساسی المان آزادی علم و آزادی عقیده و بیان را به عنوان پیش نیاز اساسی یک جامعه آزاد و دموکراتیک اعلام می کند. اقدامات انجام شده در چند روز پیش با قانون اساسی ناسازگار است که اعضای دانشگاه را به روش های خاص دولتی متعهد به رفتارهایی و یا اعترافاتی بکنند. مجاز نیست دولت خواسته های خود را به دستورالعمل و اجازه نامه گفتمان علمی تبدیل کند. با چنین روش هایی علاوه بر آزادی دانشگاهی، نقض آزادی اساتید نیز عملا اعمال می شود.

به عنوان وکلای دموکرات، ما همچنین خشونت پولیس را محکوم می کنیم. نحوه تمسخر اعضای دانشگاه توسط ماموران پولیس یک سیگنال هشدار دهنده برای وضعیت پولیس المان است. برای ما، حملات انجام شده، گسترش خشونت علیه جامعه مدنی محسوب می شود.

۱۷۰سال پیش، فرهنگ لغت حاکمیت قانون را به عنوان « دولتی که هدف آن حمایت قانونی از همه شهروندانش است» تعریف کرده است. این حفاظت از منافع فردی باید توسط عوامل دولتی نیز پذیرفته و اعمال شود، نه اینکه به عملیات خشونت آمیز پولیس مبدل شود. کسی که به مفهوم حاکمیت قانون استناد می کند هرگز نمی تواند خشونت باتوم پولیس را توجیه کند.

ـ  ما با همه امضا کننده گان « بیانیه مدرسان دانشگاه های برلین» اعلام همبستگی می کنیم.

ـ ما تحریک رسانه ها توسط مسوولان سیاسی و رسانه ای را محکوم می کنیم.

ـ ما تخلیه تجمع اعتراضی دانشجویان را با استفاده از خشونت پولیس محکوم می کنیم.

ـ به عنوان وکلای دموکرات، هدف و وظیفه ما تضمین آزادی دانشگاه است.

 

انجمن وکلای دموکرات المان

 

*انحصارات رسانه یی « اکسل اشپرینگر» درالمان صاحب روزنامه ها ، جراید ، مجله ها ، رادیوها ، شبکه های تلویزونی ، شبکه های انترنتی و ... بوده ، «بیلد سایتونگ » یکی از رسانه های مربوط به این انحصارات راستگرا و ضد دانشجویی میباشد . جنبش دانشجویی المان در دهه شصت و هفتاد ترسایی درمخالفت با این روزنامه بلووارد و ضدمردمی اقدامات متعددی را راه اندازی نموده بودد ـ بامداد

 

 

بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۲۴ـ ۱۶۰۵

Copyright ©bamdaad 2024

 

 

 

 

 

چشم براه توام

 

خوبروی شهر آرای سبای پرنیان عطر آوا های شاد

معبد گسترده در اقلیم ذهن

دیرگاهیست

چشم براه توام.

ای رها از چشم خورشید

با طپش های بهار

با قدم های اساطیری سبز رستن

با شقایق ها که کرد

«دشت در دشت انقلاب » ۱

همراه بیا

چشم براه توام.

ساتگین روح سرشار از نشاط یاد تو

در سویدای وجود آتش زده سودای تو

کوچه باغ های خیال رنگین از آوای تو

در نهانگاه تامل می دود تا پای تو

با صدای ساز و آواز چکاوک های شاد

در هوای پاک باران

با نفس های حریرین بهار

همراه بیا

چشم براه توام

دیرگاهیست.

( کریم حقوق )

۱ ـ تعبیری ازخاقانی سخنسرای توانا 

 

بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۲/ ۲۴ـ ۲۴۰۵

Copyright ©bamdaad 2024

 

 

 

 

در پی قیام دانشجویان در دانشگاه های امریکا ،این جنبش اعتراضی در برابر نسل کشی رژیم صهیونیستی به دانشگاه های سوربن و ساینس پو در فرانسه ، هومبولت در المان ، دانشگاه های مکسیکو، ایتالیا ، استرالیا و ... گسترش یافته است . این اعراضات دوامدار و دامنگستر ضدصهیونیستی با وجود تهدید، پیگرد ، تهمت زنی های طبقات حاکم صهیونیستی اسراییل ، بازداشت هزاران مظاهره کننده ، اخراج  دانشجویان  و استادان از پوهنتون ها و ... با حمایت بی مانند مردمان جهان روبرو شده است . امپریالیزم خبری و رسانه های وابسته به آن که بنام تجلیل از « روزجهانی آزادی مطبوعات ـWorld Press Freedom Day » گلو پاره میکنند ، قیام دانشجویان در امریکا را بی ارزش جلوه داده ، در برابر اقدامات اداره بایدن و برخورد خشن پولیس و ادارات امنیتی در امریکا و سایر کشورها مهرسکوت بر لب زده اند . در ادامه نشر گزارشات در مورد اعتراضات دانشجویان در امریکا* ، اینک گفت وگوی چند دانشجو از پوهنتون شهری نیویارک را برای خواننده گان گرانقدر تارنمای بامداد پیشکش میداریم . امید مورد توجه قرارگیرد ـ بامداد

 

دانشجویان معترض در امریکا چه میخواهند ؟

به گزارش رسانه ها ،  دانشجویان پوهنتون ‌های سراسر امریکا هم‌ اکنون در دومین هفته اعتراضات علیه رژیم صهیونیستی بوده و خواستار آتش‌ بش در نوار غزه و تحریم نهادهای صهیونیستی حامی اقدامات این رژیم در باریکه غزه هستند.در میان ده‌ها موسسه آموزش عالی« پوهنتون شهری نیویورک ـ The City University of New York» با پیروی از پوهنتون کلمبیا، به مرکز فعالان دانشجویی حامی صلح در غزه بدل شده است.

در این راستا،روزنامه انگلیسی ‌زبان تهران‌ تایمز با دو تن از سازمان ‌دهنده گان اصلی این اعتراضات به نام‌های «حدیقه» و «سارا» که به ‌دلیل هراس از اقدامات تلافی‌ جویانه، خواسته‌ اند با نام کوچک شناخته شوند، مصاحبه‌ای انجام داد که مشروح آن را با هم می ‌خوانیم.

پرسش : ابتدا درباره اعتراضات دانشجویی در حمایت از حقوق فلسطینیان از جمله بازه سنی، مذهب و تنوع نژادی آنها توضیحات و اطلاعاتی بدهید.

پاسخ : دانشجویان معترض در دانشکده شهری نیویورک، با پیشینه، تبار و وابستگی‌های مختلف در این اعتراضات شرکت کرده‌اند. آنها از فاکولته ‌های مختلف پوهنتون شهری نیویورک آمده‌اند، پوهنتونی که با بیش از ۵۰۰ هزار دانشجو از ۲۵ فاکولته ، بزرگ ‌تربن پوهنتون دولتی شهری امریکا محسوب می ‌شود. دانشکده شهری هم یکی از این دانشکده‌هاست. علاوه بر این، دانشجویانی از پوهنتون کلمبیا و سایر موسسات آموزش عالی در اعتصابات همبستگی با غزه حضور دارند. اعضای هیات علمی دانشکده هم به اعتراضات ملحق شدند و با حمایت و هدایت، به دانشجویان مقطع کارشناسی اجازه رهبری جنبش را داده‌اند.معترضان ۱۸ تا ۸۰ ساله در این اعتراضات شرکت دارند. تشکل دانشجویی پوهنتون شهری نیویورک به شدت متنوع و چندملیتی است، به طوری که دانشجویانی از کشورهای عمیقاً تحت تاثیر امپریالیزم امریکا در جنوبِ جهانی ،به ویژه جهان اسلام در آن عضویت دارند. با این حال، دانشجویانی از آسیا، امریکای لاتین، جنوب آسیا و کشورهای عربی نیز در این اعتراضات حاضر هستند. عقاید مذهبی‌ (اسلام، یهودیت و مسیحیت) نیز برای بسیاری از دانشجویان انگیزه حضور در اعتراضات است. اما شمار زیادی از دانشجویان سکولار هم خود را ملزم به اعتراض علیه خشونت و امپریالیزم شهرک‌ نشینان می ‌دانند. فلسطین ما را با انواع و اقسام خطوط مشی مذهبی، سیاسی، نژادی و قومی از سراسر جهان (عرب، یهود، سفید، سیاه، لاتین، جنوب آسیا و …) یا یکدیگر متحد کرده است.

پرسش : مسوولان پوهنتون تا اینجا چه واکنشی به اعتراضات داشته‌اند؟

پاسخ : پوهنتون ماموران امنیتی را اعزام کرده است که با دانشجویان رفتار تهاجمی دارند. عصر روز اول اعتراضات، یکی از ماموران با یک دانشجو درگیر شد و در ادامه گروهی از دانشجویان آن مامور را از حیاط پوهنتون بیرون راندند. تصاویر ویدیویی این حادثه ضبط شد و به فضای مجازی راه پیدا کرد و نشان داد که پوهنتون سلامت دانشجویان را در اولویت نمی ‌داند. برای تامین امنیت، تنها و تنها به خودمان متکی هستیم! پوهنتون همچنین ساختمان‌ها را در واکنش به اعتصابات، تعطیل کرده است. این اقدام مشکلات بهداشتی را تشدید کرده و نقض حقوق دانشجویان است زیرا هزینه‌های محوطه پوهنتون با فیس آنها تامین می ‌شود.

تمام اینها نشان می ‌دهد که پروژه صهیونیست تا چه اندازه با پوهنتون ما تنیده شده است ، آنهم پوهنتونی دولتی که انتظار می ‌رود تا برابر مردم پاسخ گو و در کنار مردم باشد. مدیریت پوهنتون ما برای دفاع از سرمایه‌ گذاری بیش از ۸.۵ میلیون دلاری ‌اش در شرکت ‌های حامی نسل‌ کشی رژیم صهیونیستی و همچنین جهت جلب رضایت اعانه‌ دهندگان، سیاستمداران و متولیان صهیونیستی، با چنگ و دندان مقابله می ‌کند. این (دفاع کورکورانه) نشان می ‌دهد که اعتراضات علیه تجاوز صهیونیست‌ها و سرکوب این اعتراضات، تا چه اندازه برای متولیان و مدیریت کالج ما اهمیت دارد.

پرسش : آیا پولیس هم مداخله کرده است؟

پاسخ : پولیس اطراف معترضان حصار کشیده و بالای سر آنها هم پهپاد و هلیکوپتر پرواز می ‌کند. پولیس و رژیم صهیونیستی با هم مرتبط هستند و قدرت ‌شان دو روی یک سکه است اما تا زمانی که مردم شجاع و دلاور فلسطین به مقاومت برابر خشونت صهیونیست‌ ها ادامه می ‌دهند، ما هیچ هراسی نداریم. فلسطینیان حق دارند مقابل استعمار و اشغال مقاومت کنند و ما هم این حق مقدس را داریم که برای این سرزمین های شغالی، در امریکا کنار آنها بایستیم و مقاومت کنیم.

پرسش : از پوهنتون چه درخواستی دارید؟

پاسخ : دانشجویان ۵ خواسته دارند:

۱- تحریم و عدم سرمایه‌ گذاری در شرکت‌ هایی که به هر شکل همدست نسل ‌کشی امپریالیستی صهیونیست‌ها هستند، از جمله شرکت‌ های دخیل در تولید سلاح، فناوری، جاسوسی و ساخت و ساز. شفافیت مالی کامل درباره سرمایه ‌گذاری ‌های پوهنتون شهری نیویورک الزامی است.

۲- تحریم تمام سفرهای آکادمیک به اسراییل از جمله برنامه برث ‌رایت، فول ‌برایت و سفرهای «پرسپکتیو»، لغو هرگونه همکاری با نهادهای آکادمیک اسراییل از جمله رویدادها، فعالیت‌های مشترک، توافقنامه‌ها و همکاری تحقیقاتی.

۳- همبستگی با مردم فلسطین شامل تایید و تاکید بر حقوق آنها برای برخوردای از آزادی ملی و حق بازگشت به کشور فلسطین، صیانت از دانشجویان و کارمندان پوهنتون شهری نیویورک که علیه نسل ‌کشی در نوار غزه و درحمایت از آزادی فلسطین، دست به اعتراض می ‌زنند. ابقای اساتیدی که به دلیل ابراز همبستگی با فلسطین اخراج شده‌اند.

۴- خارج کردن نیروهای نظامی از پوهنتون شهری نیویورک و هارلم از جمله خروج نیروهای اشغالگر اسراییلی و همچنین معاونت پولیس نیویورک از تمام محوطه‌ های پوهنتون شهری. توقف همکاری، آموزش و استخدام در نهادهای امپریالیستی همچون سازمان اطلاعات مرکزی (سی‌آی‌ای)، معاونت امنیت میهن و مرکز آموزشی عملیات تاکتیکی (TOTC). حذف تمام نمادهای امپریالیستی امریکا از محوطه‌های دانشگاهی و تغییر نام ساختمان «کالین پاول » به  «شکور مورالز».

۵- تاسیس یک دانشکده شهری در پوهنتون نیویورک که هزینه ‌های آن کاملاً تامین ‌شده، معاف از شهریه و مستقل از اعانه‌ دهندگان صهیونیستی و امپریالیست باشد. برقراری مجدد وضعیت معافیت از شهریه، صیانت از اتحادیه کارمندان پوهنتون و عقد قراردادهای منصفانه.

پرسش : آیا رهبری پوهنتون تا اکنون برای رسیده گی به نگرانی‌ها و درخواست‌های شما از طریق مذاکره اقدام کرده است؟

پاسخ : مذاکره با مدیریت پوهنتون شروع شده است اما حسن نیت در آن وجود ندارد. ما به‌ رغم ابراز نگرانی‌ ها، هنوز اجازه ملاقات و حضور در جلسه با فلیکس ماتوس رودریگز، رییس پوهنتون را کسب نکرده‌ایم. درخواست ما برای استفاده از چادر به عنوان سرپناه در شرایط جوی نامناسب هم رد شده است.

علاوه بر این، یک دانشجوی جوان مسلمان بدون هیچ توجیهی بازداشت و به جرم نقاشی گرافیتی روی دیوار در نخستین روز اعتصاب متهم شده است. این اتهام، می ‌تواند چهار سال حبس برای او در پی داشته باشد!

خواستار تبریه شدن او از تمام این اتهامات شده‌ایم. مادامی که مدیریت پوهنتون با چنین بی‌ حرمتی با ما رفتار می ‌کند، نمی ‌توانیم در مذاکرات شرکت کنیم.

پرسش : آیا فکر می ‌کنید که دانشجویان در نهایت قادر به تاثیر بر سیاست‌ های کاخ سفید شوند؟

پاسخ : قطعاً !

دانشجویان آینده این کشور هستند و عمده تغییرات مهم اجتماعی در تاریخ امریکا از حیاط پوهنتون‌ها جرقه خورده است. ورق علیه رژیم صهیونیستی برگشته است و خودداری ما از مشارکت در این نسل‌ کشی، دال بر همین موضوع است. اگر اعتراضات دانشجویی با خشونت و زور پاسخ داده می ‌شود، به این دلیل است که آنها به خوبی از این مساله آگاهند و از ما می ‌ترسند. چیزی که بیشتر از همه آنها را می ‌ترساند این است که ما ترسی به دل نداریم. ما می ‌دانیم که طرف درست هستیم و مساله فلسطین برای ما بیشتر از هر چیز اهمیت دارد. ما شکست نخواهیم خورد.

 

* رجوع کنید به مقاله « اعتراضات ضدصهیونیستی در دانشگاه های امریکا » در نشانی زیر :

http://bamdaad.org/ejtemaey/4869-2024-04-24-20-48-24.htm

 

 

بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۲۴ـ ۰۴۰۵

 

Copyright ©bamdaad 2024