ورود جهان به دوگانه « انجماد بحران » یا « تنشهای بزرگ »
زارعی قنواتی
جهان در حالی با سپری کردن سال کهنه وارد سال ۲۰۱۸ ترسایی شد که تحلیل و ارزیابی وضعیت بینالمللی و بحران های منطقه ای، هیچ چشم انداز مثبتی را نشان نمی دهد. برای درک تحولات جهانی و فهم رخدادهای جاری، نیاز به یک متود فکری در تحلیل است که هر سه سطح بین المللی، منطقه ای و ملی را با توجه به ارتباط ارگانیک آنها، بتواند به صورت دیالکتیکی و تاثیرات مقابل سطوح رخدادها بر یکدیگر، در چارچوب قانونمندی روندها در کنار برداشت واقع گرایانه از شرایط عینی محل بررسی قرار دهد.به همین دلیل، هرگونه تحلیل و برداشت از رخدادهای جاری به صورت انتزاعی، منقطع، قایم به ذات، محلی و موردی، در واقع نوعی نگاه به حلقههای منفصله، بدون دیدن «زنجیر»ی است که تابع « کنش » و « واکنش » در حوزه منطق سیاست در جهان کنونی « درحال گذار» است. متاسفانه این دوران گذار به دلیل وضعیت « آنارشیک » حاکم بر جهان کنونی، در روند طبیعی خود قرار ندارد و بیش تر تحت تاثیر عوامل بحران زا و بعضا منافع متضاد قدرتهای هژمونیک در دو سطح «ژیوپولیتیک» و « ژیواکونومیک » قرار دارد که با افول و ظهور هژمونی قدرتهای کهنه ونو، جنگ به جای انقلاب و بحران به جای اصلاح را اجتناب ناپذیر کرده است. در چنین شرایطی، باید سطوح سه گانه تحولات را در چارچوب واقعیات عینی، اهداف کلان، منافع راهبردی، ضرورت تغییر وضع موجود، بحران اقتصاد جهانی، تقویت نیروهای گریزازمرکز و به طورکلی آرایش جدید جهانی مدنظر قرار داد.
شرایط بین المللی
با افول هژمونی یک جانبه امریکا در یک دهه گذشته و بازسازی قدرت روسیه در کنار برآمدن قدرتهای نوظهور اقتصادی که براساس گزارش صندوق بینالمللی پول و موسسات تحقیقاتی تا سال ۲۰۳۲ چین در رتبه اول و هند در رتبه سوم اقتصاد جهانی قرار می گیرد، از اکنون مناسبات جهانی دست خوش تلاطم شده و به نظر می رسد سال ۲۰۱۸ را به شدت تابع این شرایط قرار دهد. اصولا ظهور پدیدهای بهعنوان «ترامپیزم» در امریکا، تحت تاثیر همین افول هژمونی و تلاش برای بازدارنده گی این تحول جبری تاریخ تحولات اجتماعی بوده است.روس ها با بازسازی بخشی از اقتدار خود با بهره گیری از میراث دوران « شوروی » ازجمله حضور فعال در کانونهای بحران مانند بحران سوریه، توانستند موفقیتهای زیادی را کسب کرده و اکنون نقش تعیین کنندهای در خاورمیانه کسب کردهاند . جمهوری خلق چین که در چهار دهه گذشته با دوری از تنشهای ژیوپولیتیک و تمرکز بر حوزه اقتصاد توانسته است درآمد تولید ناخالص ملی خود را حدود ۳۶ برابر کند، دقیقا تصویر همان « اژدهای زردی » را به نمایش می گذارد که دیگر هیچ نیرویی قادر به مهار آن نخواهد بود. در گزارش جدید « مرکز مطالعات اقتصادی و بازرگانی لندن »، هند در سال ۲۰۱۸ ترسایی با پشت سرگذاشتن بریتانیا و فرانسه، به پنجمین قدرت اقتصاد جهانی تبدیل می شود. این در حالی است که اتحادیه اروپایی همچنان در مسیر افول و سقوط جایگاه خود سیروسلوک می کند و به شدت درگیر مشکلات درونی اتحادیه بعد از « برگزیت » و همچنین مشکلات داخلی حوزه ملی اعضای خود است.
شرایط منطقه ای
در جهان امروز، طبق معمول چند سال گذشته، همچنان دو منطقه خاورمیانه و شرق آسیا کانون توجه بوده و در آینده نیز به دلیل اهمیت ژیوپولیتیک و ژیواکونومیک این دو منطقه کانون تصادمات درونی و بیرونی خواهند بود. خاورمیانه را از زمان کشف منابع نفت و گاز در میانه قرن گذشته و نزدیکی به شوروی سابق، همیشه به عنوان کانون رقابت و تنازع در رقابتهای بین المللی و قدرت های منطقهای برای تثبیت هژمونی شناخته اند؛ اما اکنون با کاهش اهمیت منابع نفتی آن در استراتیژی امریکایی، بیشتر به عنوان منطقه داغ رقابت و آزمایشگاه ایدهها و پدیدههای مخرب برای امنیتی کردن جهان در چارچوب تروریزم بنیادگرای اسلامی و جنگ های نیابتی و به تبع دوشیدن گاوهای شیرده عربی برای تداوم چرخه صنایع اسلحه سازی و چپاول ثروت های انباشت شده در کشورهای این منطقه نگاه می کنند.شرایط عراق با جنگ های دامنه دار و پرهزینه آن به نظر می رسد در سال ۲۰۱۸ از فاز نظامی به سمت امنیتی فروکش می کند؛ اما بحران سوریه که با پیروزی نسبی دمشق و حامیان بینالمللی آن رقم خورده است، هنوز باید شرایط جنگی در سال ۲۰۱۸ را تحمل کند و چه بسا اگر واشنگتن برای تداوم هم پیمانی با عربستان و اسراییل، مصمم به تخاصم قطب بندی های منطقه ای باشد، سال ۲۰۱۸ می تواند زمان برخوردهای مستقیم محورهای رقیب منطقهای در خاک سوریه باشد و دامنه جنگ نیز به شمال تحت حمایت امریکا کشیده شود.اوضاع یمن و موفق نشدن عربستان در این جنگ، با توجه به اعتراض جهانی به کشتار نظامی و تحریم غذایی ـ دارویی، به نظر می رسد از نقطه جوش خود گذشته باشد و احتمالا سال ۲۰۱۸ باید در انتظار کاهش تنش یا توافقهای نیم بند و شکننده برای کنترول این جنایت خاموش بود.
قدیمی ترین بحران و جنگ داخلی چهار دهه اخیر در افغانستان متاسفانه هیچ چشم انداز مثبتی را نشان نمی دهد و با توجه به شکست پروژه دولت وحدت ملی و گسترش تخاصمهای داخلی و اهداف بازیگران بیرونی، حتا می توان ادعا کرد اوضاع بدتر شده و بی سامانی فعلی گسترش خواهد یافت.
در شرق آسیا همچنان بحران کوریای شمالی کانون بی ثباتی و تهدید در منطقه و حتا صلح جهانی به دلیل برخورداری دو طرف مخاصمه از تسلیحات هسته ای خواهد بود. اهمیت این بحران به اندازهای بزرگ است که بحران های دیگر در این منطقه اصولا خیلی در تمرکز خبری نخواهند بود. کانونهای بحران در خاورمیانه و شرق آسیا در این سالها مراحل جنینی خود را گذراندهاند و سال ۲۰۱۸ دقیقا همان نقطه صفر زمانی است که یا باید برای کاهش تنش به سمت « انجماد بحران » حرکت کرد؛ یا به پیشواز جنگ های بزرگی رفت که فراتر از منطقه می تواند جهان را هم درگیر خود کند. این گفته آنتونیو گوترش ، سرمنشی سازمان ملل متحد که می گوید « جهان در بدترین وضعیت امنیت و تهدید صلح جهانی قرار دارد»، شرح حال وضعیت امروز جهان است که برای پرونده آن در سال ۲۰۱۸ باید تصمیم گیری شود.
شرایط داخلی
وضعیت داخلی در بیش تر کشورهای جهان به دلیل آنارشی حاکم، گسست بین نهاد قدرت با نهاد مردم، بحران های اقتصادی، شکست سیاستهای نیولیبرالی کنونی، استفاده بیش از حد از اهرم تحریم اقتصادی، ورشکسته گی صنایع و اقتصاد ملی در کشورهای درحال توسعه، نبود اعتماد عمومی به صندوق رای برای تغییرات سیاسی و کارشکنی ساختارهای حاکم در مسیر دموکراتیزاسیون تواأم با عدالت اجتماعی، هیچ چشم انداز مثبتی را نشان نمی دهد. قدرت گیری نیروهای افراطی و راست پوپولیزم با توجه به مدیریت نکردن درست بحرانها، نه تنها در سال ۲۰۱۸ فروکش نمی کند بلکه باید شاهد گسترش آن نیز بود؛ چون جایی که « عدالت » غایب باشد، بدون تردید فرصت طلبی و پوپولیزم خود را به جای دموکراسی تحمیل خواهد کرد.
بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۸ـ ۰۱۰۱
بازی جـدیـد در خـاورمیانه
یوشکا فیشر، وزیر خارجه پیشین المان
درحال حاضر شاهد یک بازآرایی اساسی در نظم بینالمللی پساجنگ هستیم و خاورمیانه نیز از این قضیه مستثنی نیست. درجایی که نزاع اسراییلی- فلسطینی زمانی اکثر تحولات ژیوپولیتیک در منطقه خاورمیانه را تعیین می کرد، درحال حاضر این مساله تحتالشعاع مناقشات دیگری قرارگرفته است که از آن جمله می توان به مناقشه ایران و عربستانسعودی اشاره کرد؛ به عبارت دیگر، ما در دورانی از گذار ژیوپولیتیک به سر می بریم. تلاش چین برای اینکه به عنوان قدرت اول جهان جایگزین امریکا شود یا حداقل در رهبری جهان نقش یک شریک جدی را پیدا کند، نگاه های زیادی را به خود معطوف کرده است. ازدیگرسو، مکانیزم های کلانی که در دهه های اخیر وضعیت خاورمیانه را تعریف می کردند نیز درحال تغییراند که برای مثال می توان به افول نقش امریکا اشاره کرد. حدود یک قرن پیش، توافق سایکس- پیکو در عمل خاورمیانه را میان دو کشور فرانسه و بریتانیا تقسیم کرد و مرزهای جغرافیایی از آن زمان تا به امروز پابرجا ماندهاند. اما به نظر این مرزها نیز در شرف تغییر است. از زمان تاسیس رژیم جعلی اسراییل، نزاع اسراییل و اعراب بر ژیوپولیتیک منطقه سایه داشته است. پیروزی اسراییل در اولین جنگ با اعراب در سال ١٩٤٨ ترسایی در جنگ های متعاقب آن نیز تکرار شد. اما این که آیا اسراییلی ها و فلسطینی ها می توانند به صلحی پایدار دست یابند و آرامش را به خاورمیانه بازگردانند، هم چنان یک دغدغه و نگرانی برای نظام بینالمللی به حساب می آید. البته اسراییلیها و فلسطینیها در یک دوره بیش از هر زمانی به صلح نزدیک شده بودند. این دوره از امضای توافق اسلو در سپتامبر ١٩٩٣ ترسایی شروع شد و با ترور نخست وزیر وقت، ییت ژاک رابین، در نوامبر ١٩٩٥ ترسایی به پایان رسید.
جالب اینکه در هر دو توافق اسلو در سال ١٩٩٣ و ١٩٩٥، وضعیت بیتالمقدس تعیین نشده باقی ماند. در همان زمان همگان توافق داشتند که تعیین تکلیف چنین مساله حساس و پیچیدهای باید به پایان فرایند صلح موکول شود. با این حال، حمله نیروهای ایتلاف به رهبری ایالات متحده امریکا به عراق و به ویژه خیزش موج بهار عربی در اواخر سال ٢٠١٠ ترسایی باعث شد تا از مرکزیت و اهمیت نزاع اسراییلی- فلسطینی در منطقه کاسته شود. بعد از آن نیز، جنگ داخلی در سوریه و ظهور خلافت اسلامی بر منطقه، این نزاع را تحت الشعاع قرار داد. اما حالا که بساط داعش نیز در منطقه برچیده شده است، بار دیگر نزاع میان ایران و عربستان بر سر نفوذ منطقه ای دوباره عینیت یافته است. تا پیش از سقوط خلافت خود خوانده داعش در عراق و سوریه ، ایران و عربستان در جنگ نیابتی در سوریه و یمن رودرروی هم قرار گرفته بودند. اما حالا این تقابل به قطرو لبنان نیز کشیده شده است. این مناقشات موجب شد نزاع حل نشده اسراییلی- فلسطینی به حاشیه رانده شود. این وضعیت تا پیش از تصمیم جنجالی ترامپ درباره به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسراییل ادامه داشت. هرچند سازمانهای دولتی اسراییل، از جمله پارلمان این کشور، در قسمت غربی بیت المقدس قرار داشته و مقامات غربی معمولا به این نقاط سفر می کنند، اما اشغال بیت المقدس شرقی بعد از جنگ شش روزه ١٩٦٧ ترسایی هیچ گاه از سوی جامعه بینالمللی به رسمیت شناخته نشد. وقتی فلسطینیها نهایتا در سال ١٩٩٣ ترسایی وجود اسراییل را به رسمیت شناختند، این تصمیم گام بلندی به سوی صلح قلمداد می شد. هرچند دیپلوماتها هنوز هم از فرایند صلح خاورمیانه سخن می گویند، سالهای متمادی است که هیچ پیشرفتی و حرکتی برای برقراری صلح صورت نگرفته است. راه حل « دو کشوری» به نظر همچنان تنها گزینه موردپذیرش برای دو طرف است، اما با گذشت زمان و با گسترش شهرک سازیهای غیرقانونی اسراییل در کرانه باختری، رفته رفته اعتبار خود از دست می دهد و حالا به رسمیتشناختن بیت المقدس از سوی ایالات متحده امریکا به عنوان پایتخت اسراییل را باید نقطه پایانی بر راه حل « دو کشوری» دانست.
از دیگر سو، راه حل جایگزین، یعنی ایجاد یک کشور دوملیتی، نیز در تضاد با خواست اسراییلیها قرار می گیرد؛ زیرا که اسراییلیها را بر سر دوراهی تبدیل شدن به یک کشور دموکراتیک یا یهودی قرار می دهد.
سومین گزینه که البته خیلی نامحتمل می نماید، تشکیل یک کشور فلسطینی در غزه است که بتواند تا منطقه شمالی صحرای سینا نیز گسترش یافته و تحت قیومیت مصر قرار بگیرد. در این شرایط ، کرانه باختری نیز میان اسراییل و اردن تقسیم خواهد شد. البته فلسطینیها هیچ گاه این وضعیت را نخواهند پذیرفت. حال شاید این سوال در ذهنتان شکل بگیرد که چرا ترامپ زمان کنونی را برای اعلام تصمیم خود انتخاب کرد؟ آیا آن را باید نتیجه بی خردی همیشه گی او دانست یا نتیجه و برآیند سیاست داخلی امریکا؟
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که تصمیم یک جانبه ترامپ با پاسخ چندان تندی از جانب قدرتهای عربی، از جمله عربستانسعودی، مصر و اردن همراه نشد. برای سعودیها، اولویت اصلی مقابله با ایران است و از آنجا که عربستان سعودی به تنهایی نمی تواند از پس ایران بربیاید، به ویژه در لبنان و سوریه، سعودیها به تحکیم روابط خود با رقبای ایران روی خواهند آورد؛ حتا اگر این رقیب اسراییل باشد. ایتلاف نوظهور میان عربستان سعودی و اسراییل که زمانی به هیچ عنوان در مخیله هیچ کس نمی گنجید، به نظر در آینده به یکی از نیرو های اصلی در شکل دهی به خاورمیانه جدید تبدیل خواهد شد. تنها گذر زمان به ما نشان می دهد که این ایتلاف ضدایرانی، به چه قیمتی حاصل خواهد شد؟
بامداد ـ سیاسی ـ ۴/ ۱۷ـ ۳۱۱۲
انزوای ترامـپ
با وجود تهدیدها و فشارهای امریکا، اکثریت قریب به اتفاق کشورهای عضو سازمان ملل در مجمع عمومی این سازمان تصمیم دونالد ترامپ، رییس جمهوری ایالات متحده، برای به رسمیتشناختن بیت القدس (اورشلیم ) به عنوان پایتخت اسراییل را «هیچ و پوچ » خواندند. قطع نامه ای که در مخالفت با تصمیم ترامپ تنظیم شده بود، روز پنجشنبه در مجمع عمومی سازمان ملل با ١٢٨ رای موافق، ٩ رای مخالف و ٣٥ رای ممتنع تصویب شد. این قطع نامه غیرالزامآور و نمادین در حالی تصویب شد که یک روز پیش از آن دونالد ترامپ کشورهای عضو سازمان ملل را تهدید کرده بود که در صورت رای دادن علیه تصمیم اش، کمک های مالی امریکا به این کشورها را کاهش خواهد داد؛ نیکی هیلی، نماینده ایالات متحده در سازمان ملل، هم هشدار داده بود که امریکا اسامی کشورهایی را که با رای دادن علیه تصمیم ترامپ به این کشور بی احترامی می کنند، به یاد خواهد داشت.
با این همه تنها ٩ کشور ( از جمله امریکا و اسراییل ) علیه این قطع نامه رای دادند. در کنار امریکا و اسراییل، هندوراس، گواتمالا در امریکای لاتین و جزایر مارشال، پلایو، میکرونزی، توگو و نایورو در اقیانوسیه با این قطع نامه مخالفت کردند. ٢٢ کشور از ٢٨ کشور عضو اتحادیه اروپا از جمله بریتانیا و فرانسه از این قطع نامه حمایت کردند و المان هم که پیش تر به قطع نامههای مرتبط با اسراییل رای ممتنع می داد، اینبار به قطع نامهای که در مخالفت با تصمیم ترامپ بود، رای مثبت داد. ٣٥ کشور رای ممتنع دادند از جمله پنج کشور عضو اتحادیه اروپا و متحدان دیگر امریکا از جمله استرالیا، کانادا، کلمبیا و مکسیکو. نماینده گان ٢١ کشور هم در این جلسه غایب بودند که به گفته برخی احتمالا تحت تاثیر تهدید ترامپ به قطع کردن کمک های مالی و همچنین تلاشهای لابیهای اسراییل بوده است. رسانه های اسراییل پیش تر خبر داده بودند که امریکا از اسراییل خواسته بود نظر به مناسبات نزدیکی که با کشورهای افریقایی دارد، تلاش کند تا شاید شماری از کشورهای این قاره را به دادن رای مخالف یا ممتنع تشویق کند اما این تلاش چندان موفق نبود.نیکی هیلی در سخنرانی پیش از رای گیری هم تلاش کرد با تهدیدهایش نظر برخی کشورها را عوض کند. او با دفاع از سیاست کشورش گفت فارغ از هر تصمیمی که مجمع عمومی بگیرد، امریکا سفارت خود را به بیت القدس منتقل خواهد کرد. به گفته هیلی « امریکا این روز را به عنوان روزی که اعضای سازمان ملل متحد او را تنها گذاشتند به خاطر خواهد سپرد... این رای، نظر امریکا را نسبت به سازمان ملل عوض خواهد کرد». سفیر امریکا با یادآوری اینکه کشورش « بزرگ ترین اعطا کننده کمک مالی به سازمان ملل است »، نسبت به کاهش این کمک هشدار تلویحی داد و گفت: « وقتی اعضای این سازمان در برابر امریکا میایستند، این بی احترامی به ماست و ما باید تصمیم بگیریم که منابع مالی مان را در راههای مفید تری هزینه کنیم ». گرچه حمایت از این قطع نامه اندکی از آنچه رهبران فلسطینی انتظار داشتند، کمتر بود، هم زمان شمار کم آرای حامی اسراییل و امریکا در این جلسه ضربه دیپلوماتیک محکمی بود علیه ترامپ. در پی رای گیری مشابهی در شورای امنیت سازمان ملل در روز سه شنبه که نتیجه آن ١٤ رای موافق و ویتوی امریکا به عنوان تنها کشور مخالف بود، بحث ها و رای ها برای دومین بار در یک هفته بر این نکته تأکید کرد که ایالات متحده امریکا درباره مساله بیت المقدس در جامعه جهانی منزوی است. برخی از تحلیل گران بر این باورند که بسیاری از کشورهای عضو سازمان ملل در جلسه روز پنجشنبه لزوما با هدف حمایت از فلسطین از این قطع نامه حمایت نکردند بلکه هدف آنها حمایت از حاکمیت قانون در جامعه بینالمللی بود. مروان بشاره، تحلیل گر ارشد سیاسی شبکه الجزیره معتقد است که بسیاری از کشورهایی که به این قطع نامه رای مثبت دادند، تصمیم ترامپ را نقض قوانین بین المللی می دانند. بشاره افزود: « قطع نامه با ذکر چندین قطع نامه شورای امنیت سازمان ملل آغاز شد، آن قطع نامه ای که ایالات متحده یا به آنها رای ممتنع داده یا از آنها حمایت کرده و در آن آمده است اسراییل نمی تواند بیت القدس شرقی را الحاق کند؛ اسراییل نمی تواند شهروندان خود را به بیت القدس شرقی بفرستد؛ اسراییل نمی تواند به شهرک سازیهای خود در بیت القدس شرقی ادامه دهد و قطع نامههایی از این دست ». کوتاه زمانی پس از رای گیری، رهبران فلسطینی تصویب این قطع نامه را یک پیروزی برای فلسطین خواندند و از آن کشورهایی تشکر کردند که « با وجود همه فشارهایی که به آنها وارد شده بود» تصمیم یک جانبه ترامپ را رد کردند. نبیل ابو ردینه، سخن گوی محمود عباس رییس تشکیلات خود گردان فلسطین، ساعاتی بعد از رای گیری در جلسه مجمع عمومی سازمان ملل در بیانیه ای گفت: « این تصمیم بار دیگر تایید کرد که آرمان به حق فلسطینیها از حمایت جامعه جهانی برخوردار است، هیچ تصمیمی از سوی هر طرفی نمی تواند این واقعیت را تغییر دهد که بیت القدس طبق قوانین بین المللی سرزمینی اشغالی است ». صایب عریقات، مذاکره کننده ارشد فلسطین، هم با محکوم کردن تصمیم واشنگتن و تشکر از کشورهای حامی فلسطین گفت: « اینک روز شرم کسانی است که شانه به شانه اشغال و شهرک سازی و علیه حاکمیت قانون ایستادند».با این حال به نظر نمی رسد این رای گیری تغییری در تصمیم دولت کنونی امریکا ایجاد کند. ترامپ روز ششم دسامبر نه تنها اعلام کرد که امریکا بیت القدس را به عنوان پایتخت اسراییل به رسمیت خواهد شناخت، بلکه سفارت خود را هم از تلآویو به بیت القدس منتقل خواهد کرد. تا اکنون هیچ کشوری در بیت القدس ( اورشلیم ) سفارت ندارد، شهری جنجالی با اماکن مذهبی مقدس که برای مسلمانان، مسیحیان و یهودیها دارای اهمیت است. مساله بیت القدس از دیرباز موضوعی حساسیت برانگیز و یکی از بحث های محوری درگیری اسراییل و فلسطین بوده است. اسراییل بعد از اشغال بخش شرقی بیت القدس در جنگ ١٩٦٧ ترسایی، این شهر را به سرزمینهای اشغالی ضمیمه کرد و در سال ١٩٨٠ آن را پایتخت ابدی و جدایی ناپذیر خود خواند. این در حالی است که رهبران فلسطینی در کرانه باختری بیت القدس شرقی را پایتخت آینده کشور فلسطین می دانند. این رهبران هشدار دادهاند که هرگونه تغییر در وضعیت کنونی به معنای پایان روند صلح است./ ش
بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۷ـ ۲۱۱۲
بالاخره جهان متحدانه به صدای ترامپ نه گفت
عبدالوکیل کوچی
هفته گذشته اکثریت نماینده گان ساکنین کره خاکی با همسویی حتا متحدین ایالات متحده امریکا ، راه را بر فراز بلند ترین قله قدرت جهانی بسوی جلوه گاه عدالت تاریخ باز کردند. عدالتی که از قرنها قبل در زیر پاشنه های آهنین سلطه گران جهان پایمال گردیده است.
بگواهی تاریخ ، قدرت های سلطه گر جهان از مدت های طولانی تا قبل از جنگ دوم جهانی به منظورتسلط برسرزمین ها با اقدامات تجاوزکارانه جنگی ولشکر کشی بکشورهای دیگربا استقرار قوت های نظامی اشغالگرانه شان ، برخی از کشورهای اشغال شده را تجزیه دولت ها را سرنگون ، رژیم ها را عوض نموده و حاکمیت ظالمانه خود را بر سرنوشت مردم تحمیل وثروت های این کشور ها را مورد تاراج قرار می دادند .
پس از جنگ جهانی دوم در شرایط بیداری ملت های جهان ، قدرت های استعماری با تغیر روش های کهن استعماری در راستای غارت جهان با سازماندهی سیاست های نیوکلونیالیزم و استقرار قوت های نظامی ، به بهانه دموکراسی با ایجاد ترس و رعب درمیان مردم ودامن زدن به اختلافات قومی ،زبانی ، مذهبی ومنطقه وی ، صدور جنگ وتروریزم وسرکوب ملت ها حضور خود را تحمیل نموده برخی از کشورها را اشغال ومردم در بندکشیده آن را بگروگان گرفته وبا ایجاد دولت های تحت الحمایه ، گوش بفرمان، غلام صفت و صادر شده از خارج بر ملت های درخواب رفته حکومت میکنند .
قدرت های مداخله گرجهان به بهانه جنگ با تروریزم و بنام ایجاد صلح وامنیت ودموکراسی ، بجای دموکراسی استبداد ، وبه عوض صلح ،تشدید جنگ و ناامنی وبجای همکاری غارت و بنام بازسازی ، بربادی وبیکاری ،اعتیاد وفقر ومرض را بوجود آورده اخلاقیات ، فرهنگ وتاریخ ملت ها را بکام نابودی می کشانند .
آنان در راستای اتحاد وسیع با متحدین خود وبرتری جویی جهانی ، روند سرکوب کشور های دیگر را به اشکال مختلف رویدست گرفته وبمنظورغارت ثروت های طبیعی کشورها تسلط کامل خود را در نقاط مورد نظرمحکم می سازند. بگونه مثال کشورهای لیبیا ، سوریه ،عراق ویمن را بجرم همبسته گی منطقه وی زیر نام دموکراسی وجنگ با تروریزم بخاک وخون کشانیده ودرافغانستان بیش از چهل سال است که شعله های جنگ تحمیلی ونیابتی پاکستان ومتحدین آن زبانه میکشد. وابسته گان ارتجاع واستبداد جهانی دولت های دموکراتیک ضد استعماری را دیکتاتور ورژیم های متجاوز را دموکراسی نامیده آزادی خواه را تروریست ومتجاوز را دادخواه خوانده ، قاتل را بجای شهید وشهید را بجای قاتل می نشانند . اما اتمسفیر تاریخ فضا ومسیر حرکت خود را دارد نمی شود با توسن یکه تازی کل جهان را در نوردید .
درجهانی که ما قرار داریم جهانیست همراه با موج های عضیم توفان زا وجنبش های بزرگ اجتماعی ودادخواهانه و خیزش های بالاقوه ومقابله با هرگونه موانع برسر راه خود با ایثار وایستاده گی و قربانی با گذشت از گردنه های صعب العبور، راه بسوی آزادی، دموکراسی وآنچه شایسته انسان باشد میگشاید .
ازآنجمله خلق آزاده فلسطین با بر افراشتن پرچم آزادی خواهی تا پای جان از خاک ومقدسات تاریخی سرزمین باستانی خود دفاع میکند . مقاوت جنبش آزادیبخش فلسطین برای مردم منطقه وجهان به الگوی آزاده گی وآزادی خواهی مبدل گردیده است . هرزمانی که از فلسطین نام برده میشود تصویر مظلومیت وآزادی خواهی ، مقاومت ودلاوری مردم قهرمان آن به ذهن انسان مجسم می شود. در حالیکه جهان به حقانیت مبارزه آزادی خواهانه مردم فلسطین این کشور تاریخی هزاران ساله و بنیاد تاریخی مقدسات دینی آن صحه میگذارد ولی دولت اسراییل در تبانی قدرت های متحدش مذبوحانه تلاش بخرچ میدهند تا استقلال و تمامیت ارضی این سرزمین آزاده را پامال ساخته به تصرف خود درآورند . روزی نیست که خون جوانان ونوجوانان فلسطینی بخاطر دفاع از سرزمین آبایی شان بدست نیروهای اسرایلی نریزد . گذشته از آن در راستای نادیده گرفتن معضلات فلسطینیان ، دونالد ترامپ ریس جمهور ایالات متحده امریکا بجای کوشش به حل معضله دیرینه فلسطین واسراییل ، اوامر برسمیت شناختن بیت المقدس بحیث پایتخت دولت اسراییل وانتقال سفارت ایالات متحده از تل ابیو به بیت المقدس را صادر میکند . با اینحال چنین موضعگیری یکجانبه سوال برانگیز است که آیا با چنین برخورد غیر قابل قبول میتوان در شرق میانه به صلح عادلانه دسترسی پیداکرد؟
روی همین دلیل بود که جهانیان اکثراً به صدای آقای ترامپ نی گفته ودر مسیر حل قضایای پیچیده فلسطین واسراییل قرارگرفتند. چنانچه به نقل از منابع خبری ، مجمع عمومی سازمان ملل متحد روز پنجشنبه بیست ویک دسامبر ۲۰۱۷ ترسایی در نشست اضطراری خود با رای اکثریت ، تصمیم اخیر ریس جمهور امریکا را در زمینه برسمیت شناختن اورشلیم ( بیت المقدس ) بعنوان پایتخت اسراییل باطل دانست . سخنگوی نهاد ریاست جمهوری فلسطین بلا فاصله این قطعنامه را یک پیروزی برای فلسطین نامید .قطعنامه مجمع عمومی در حالی صورت گرفت که چند روز قبل از آن ترامپ دستور آغاز فرایند انتقال سفارت امریکا در اسراییل از شهر تل اویو به اورشلیم را امضا کرده بود . این در حالیست که قبل از رای گیری ،امریکا بعضی کشور ها وسازمان ملل را به کاهش کمک های امریکا هشدار داده بود که این گونه روش در قرن بیست ویکم تاریخ بجز کمک دربدل رای چه میتواند معنای داشته باشد که به عبارت دیگر افاده کننده خرید رای میتواند باشد. جالبتر اینکه پس از تضمیم وفیصله سازمان ملل متحد، نتانیاهو در سخنرانی خود سازمان ملل متحد را خانه دروغ میخواند .
روی همرفته کشور ها ی رای دهنده حقانیت تغیر وحرکت را با مظاهر سیاسی و اجتماعی مردم بپا خواسته تایید وخواستند گرهی از گره گاه تاریخ فلسطین را بسود صلح وآرامش باز کنند . مشکل فلسطین بزمانی بر می گردد که از ایجاد معبد بزرگ یا اعمار مسجدالاقصا و زمان یهودیت ومسیحیت تا ظهور اسلام وانتخاب این مکان مقدس به حیث قبله مسلمین وقرار داشتن این بنای مقدس الی یک هزار سال بدست اعراب ومسلمانان جهان الی یکصد سال قبل تا سخنرانی بالفور در پی تسلط انگلیس بر منطقه واسکان دادن یهودیان در بخشی ازین سرزمین تا پس از جنگ جهانی دوم وتشکیل کشورهای فلسطین واسراییل و سرکوب مداوم ملت فلسطین توسط دولت اسراییل و روند اشغال طولانی این سرزمین تا زمان حاضر و موضعگیری یک جانبه رییس جمهورامریکا ، همه وهمه بیانگرمعضلات بزرگ تاریخی وپرابلمهای حل ناشده تاریخ است که توجه جهانیان را بخود معطوف ومشغول داشته است .
واما مبارزات پیگیر فلسطینی ها در بستر زمان بلاخره ثابت کرد که برغم مشکلات وقربانی های بیشمار مردم آزاده فلسطین در امر مبارزات آزادی خواهی و گستره سیاست وسیع جهانی به نیروی بالقوه مبدل میگردند وصدای بر حق آزادی خواهی وعادلانه ملت عذاب کشیده فلسطین وموضعگیری کشور های همسو بالاخره تابوی قدرت را درین گوشه بحرانی جهان میشکند .این پیروزی با موضعگیری عادلانه ترکیه ، یمن وسایر کشورهای رای دهنده به سود عدالت و آزادی الگوی بی مانند وگام بینظیر تاریخی است که میتواند خلقهای جهان را در مسیر مبارزه آزادی خواهانه از خواب قرون بیدار وکله های ساده دلان را هوشیار سازد .
با آنکه افراطیت در اسلام وهرمذهبی را همچون جنگ ناعادلانه و تروریزم بهر شکلی که باشد شدیداً محکوم نموده و به این باوریم که تمام ادیان ومذاهب در چهارچوب انسانیت وهمسویی با صلح وصفا در جهان قابل حرمت واحترام است پس نباید آنرا نادیده ودست کم گرفت وباید از آن حمایت کرد طوری که معلوم است افغانستان نسبت به تمام کشورهای جهان از تروریزم ، جنگ ، تجاوز ومداخلات فاجعه بار رنج بیشتر می برد بنا بر آن باید گفت که همه مشکلات ومصیبت های جهان را میتوان در وحدت وهمبسته گی دادخواهانه وصلح عادلانه حل نمود. به امید آن زمانی که حق بر باطل پیروز گردد .
بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۱۷ـ ۲۱۱۲
درپی تصمیم دونالد ترامپ رییس جمهور ایالات متحده امریکا درمورد به رسمیت شناختن بیت المقدس، به عنوان پایتخت اسراییل ، امروز میلیون ها معترض در کشورهای اسلامی به خیابان ها ریخته ، اعتراض و ناسازگاری شانرا با این اقدام ناشیانه کاخ سفید ابراز داشتند. این مارش ها و اعتراضات خیابانی در کشور اندونزیا ، مالیزیا ، بنگله دیش ، افغانستان ، ایران ، ترکیه ، فلسطین ، اردن ، المان ، اتریش، تونس ، یونان و سایر نقاط جهان راه اندازی شده بود. یگانه دولتی که از این تصمیم ترامپ دلشاد بوده و آنرا تایید کرد ، رژیم صهیونیسیت اسراییل بود که مانند همیش تنها در کنار امریکا دربرابر جهان قرار گرفت است .
سرگی لاوروف وزیر خارجه جهموری فدراتیف روسیه اظهار داشت که تصمیم امریکا در مورد بیت المقدس مخالف همه توافقنامه ها می باشد و این یک واقعیت است. موصوف علاوه نمود که : « این تصمیم جامعه بشری را به دو قسمت تقسیم کرده است، به این اساس این اقدام بسیار نادرست می باشد» .
به گزارش اسپوتنیک، نیکولای ملادینوف، ناظم سازمان ملل متحد برای حل و فصل مساله خاورمیانه می گوید که تصمیم اخیر دونالد ترامپ رییس جمهور امریکا برای به رسمیت شناختن اورشلیم ( بیت المقدس ) به عنوان پایتخت اسراییل سبب تشدید تشنج در منطقه خواهد شد.
نیکولای ملادینوف افزود : « امروز احتمال بسیار وجود دارد که ما شاهد یک سلسله اقدامات یک جانبه خواهیم بود، این اقدامات مانع رسیدن به هدف مشترک ـ دستیابی به صلح خواهد شد. در روزهای آینده، بسیار مهم است که رهبران خردمندی خود را نشان بدهند و تلاش کنند از الفاظ تحریک آمیز خودداری کنند.» قابل یادآوری است، شورای امنیت سازمان ملل متحد روز جمعه به خواست هشت کشور عضو این شورا نشست فوق العاده در باره بیت المقدس برگزار خواهد کرد.
به گزارش بی بی سی درجریان تظاهرات در مناطق اشغالی کرانه باختری رود اردن و غزه، معترضان پرچم های امریکا را به آتش کشیدند و ادعایشان بر این شهر مقدس را فریاد زدند.در رام الله کارلا یکی از معترضان می گوید: « ترامپ فقط یک طرف را میبیند، فقط به خواست اسراییلیها توجه دارد و حقایق درمورد فلسطینیها را نادیده گرفت.» خیلیها می گویند واشنگتن با این کار، شانس آنها را برای دست یافتن به یک کشور مستقل که پایتخت آن بیتالمقدس شرقی باشد کم کرده است.
تظاهرات ضد امریکایی در کابل ـ تصویر از اسپوتنیک
براساس گزارش رسانه های بین المللی درپی افزایش حضور نیروهای ارتش و پولیس اسراییل در مناطق فلسطین تحت اشغال ده ها تن از جوانان معترض فلسطینی زخمی و یک جوان در اثر فیر مرمی اسراییلی ها به قتل رسیده است . شبکه الجزیره از زخمی شدن ۲۱۷ فلسطینی به ضرب گلوله نظامیان صهیونیست در کرانه باختری و بیت المقدس اشغالی خبر داد . روز گذشته نیز دهها فلسطینی معترض به تصمیم دونالد ترامپ رییس جمهور امریکا در به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسراییل، به ضرب گلوله نظامیان اسراییل زخمی شدند. همین منابع گفتند که : « نیروهای مسلح اسراییلی به حضور نظامی خود در کرانه باختری نیز شدت بخشیده و پایگاههای خود را در این منطقه تقویت کردهاند .»
درهمین حال دویچه وله گزارش داد که فدا عبدالهادی ناصر، در نامه ای از سوی سازمان آزادیبخش فلسطین به شورای امنیت یادآور شده است که تصمیم دونالد ترامپ چندین قطعنامه سازمان ملل متحد را نقض می کند. خانم ناصر هشدار داده که این گام می تواند خاورمیانه را به «جنگی بی پایان» بکشاند.
همین منبع گزارش کرد که : که محمود عباس، رییس تشکیلات خود گردان فلسطین حاضر نیست با مایک پنس، فرستاده دونالد ترامپ به خاورمیانه، دیدار کند. آنها قرار بود به زودی در بیتلحم دیدار داشته باشند.جبرییل رجوب، از مقامهای ارشد سازمان فتح از سران کشورهای عرب خواست که از ملاقات با مایک پنس به هنگام سفرش به منطقه خودداری کنند. رجوب گفته که در رام الله کسی از مایک پنس «استقبال نخواهد کرد».
چنانکه منابع ایرانی گزارش دادند ، امروز صد ها هزار شهروند این کشور به خیابان ها ریخته ؛ و با شعارهای « مرگ برامریکا !» ، « مرگ بر رژیم صهیونیست اسراییل !» نفرت و انزجارشانرا در برابر تصمیم یک جانبه و ضد فلسطینی کاخ سفید ابراز داشتند.
براساس گزارش اسپوتنیک امروز درکابل نیز اعتراضات خیابانی در ضدیت با تصمیم عجولانه کاخ سفید مبنی بر انتقال سفارت ایالات متحده امریکا به بیت المقدس ، و شناختن بیت المقدس منحیث پایتخت رژیم صهیونیستی اسراییل راه انداری شده بود که در آن هزاران تن شرکت ؛ و با به آتش کشیدن بیرق های اسراییل و امریکا خواستار پس گرفتن این تصمیم ضد فلسطینی کاخ سفید شدند.
در گزارش اسپوتنیک آمده است : « امروز هزاران تن بعد از اداى نماز جمعه در مسجد عبدالرحمن و مسجد نعمان بن ثابت در کارته پروان شهر کابل با راه اندازى تظاهرات اين تصميم ترامپ را محکوم کردند. آنها با نعره هاى الله اکبر شعار میدادند و از مسجد عبدالرحمن تا هوتل کابل سرينا راه پيمايى کردند.
شهزاده شاهد نماينده مردم کنر در ولسى جرگه گفت که مسلمانان افغانستان در کنار مسلمانان فلسطين مى مانند و حاضر اند که از حقوق آنها دفاع کنند.
رحیم الله مجاهد رییس شورای ولایتی کابل، در این تظاهرات گفت: چند فرد که خود را تیکه دار اسلام معرفی کرده اند، چهار اطراف قدس به اسراییلی ها به فروش رسانده اند، اما هیچ وقت قدس خاک اسراییل نخواهد شد... مظاهره کننده ها بيرق امريکا و اسرايل و مجسمه ترامپ را لگدمال نموده و آن را به آتش کشيدند. »
براساس یک گزارش دیگر در قطعنامه اى که در پايان اين تظاهرات کابل قراات گردید، تظاهر کننده گان خواستار قطع رابطه افغانستان با ایالات متحده امریکا و بسته شدن سفارت آن کشور در افغانستان شدند.
در همین حال احزاب سیاسی ازسراسر جهان ، شخصیت های اجتماعی و فرهنگی، و صدها سازمان اجتماعی و صنفی با صدور اعلامیه ها و ارسال پیام ها ، ضدیت و ناسازگاری شانرا در برابر این اقدام یک جانبه کاخ سفید ابراز داشتند. آنها این اقدام اداره ترمپ را مغایر اصول پذیرفته شده جهانی و قطعنامه های سازمان ملل متحد خوانده ، خواستار خاتمه دادن به تصرف سرزمین های اشغالی ، جلوگیری از اعمار شهرک نشین های یهودی ؛ و پی ریزی دو دولت فلسطینی و اسراییلی براساس توافقات بین المللی شدند. / ا.م ـ بامداد
بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۷ـ ۰۸۱۲