رهبران نظامی و سران کشورهای جهان در کنفرانس مونشن
بیش از ٥٠٠ نفر از رهبران نظامی و سران کشورهای جهان از روز جمعه در المان گردهم آمدند تا در کنفرانس سالانه امنیتی مونشن شرکت کنند؛ کنفرانسی که برخی آن را اکادمی اسکارعالم سیاست می خوانند و در قیاس با کنفرانسهای اقتصادی، آن را همپای مجمع « اجلاس جهانی داووس » می دانند. خطر گسترش تهدیدات هسته ای و وضعیت امنیتی «هولناک» جهانی، بحث غالب سخنرانیها در اولین روز پنجاه وچهارمین کنفرانس امنیتی مونشن بود که بعد ازظهر جمعه در شهر مونشن المان گشایش یافت.
تهدید هسته ای کوریای شمالی، جنگ سوریه ، رابطه روسیه و غرب و منازعه شرق اوکرایین در این کنفرانس سه روزه مطرح خواهد شد. روابط پرتنش میان روسیه و غرب و جنگ جاری در شرق اوکرایین یکی از بحثهای محوری روز اول کنفرانس امنیتی مونشن بود، کنفرانسی که بسیاری از رهبران و مقامات عالی رتبه کشورهای جهان را گردهم آورده است.
آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد در این کنفرانس در جمع مقامات عالی رتبه جهان نسبت به خطرات فعالیت های هستهای کوریای شمالی هشدار داد: « برای اولین بار از زمان جنگ سرد، ما با تهدیدات هسته ای روبه رو هستیم؛ تهدید جنگ هسته ای». گوترش در ادامه توسعه سلاح های هسته ای و موشکهای دوربرد کوریای شمالی را در تضاد کامل با اراده جامعه جهانی دانست و این تحرکات را نقض آشکار قطع نامههای شورای امنیت سازمان ملل خواند.
ینس استولتنبرگ دبیرکل ناتو، نیز در سخنرانی خود در کنفرانس مونشن، به این نکته اشاره کرد که مونشن به پینگ یانگ، پایتخت کوریای شمالی، نزدیک تر است تا به واشنگتن، پایتخت ایالات متحده. دبیرکل ناتو همچنین در ادامه افزود: جامعه جهانی باید « حداکثر فشار» را بر پینگ یانگ و کیم جونگ اون، رهبر کوریای شمالی، اعمال کند تا از بلند پروازیهای هسته ای خود دست بکشد.
با وجود تحریمهای شدید شورای امنیت سازمان ملل علیه کوریای شمالی، کیم حاضر نشده توسعه سلاح های هسته ای خود را متوقف کند. فعالیت های هسته ای کوریای شمالی و آزمایش های موشکی این كشور در ماه های اخیر، تنش میان پینگ یانگ و واشنگتن را افزایش داده و ثبات منطقه را برهم زده است. با وجود جنگ لفظی کیم جونگ اون، رهبر کوریای شمالی و دونالد ترامپ، رییس جمهوری ایالات متحده که امید حل وفصل این تنش در آیندهای نزدیک را کم رنگ کرده است، کوریای شمالی و جنوبی این روزها به یکدیگر نزدیک تر شدهاند. در پی این نزدیکی، ورزشکاران کوریای شمالی و هیات همراه آنها که شامل خواهر کیم جونگ اون می شد، هفته گذشته در المپیک زمستانی جنوبی کوریای شرکت کردند.
افزایش قدرت نظامی اروپا
در اولین روز کنفرانس امنیتی مونشن، درخواستهای زیادی برای لزوم افزایش استقلال و قدرت نظامی اروپا مطرح شد. اورزولا فون در لاین وزیر دفاع المان، در سخنانی تصریح کرد: اروپا باید بیشتر از خود مراقبت کند و به عنوان قدرت نظامی پا به عرصه بگذارد. اروپا باید از نظر نظامی وزنه سنگین تری باشد. استقلال و مسوولیت شخصی بیشتر، تکلیف آینده اروپاست.
به نوشته نشریه فوکوس، در اولین روز کنفرانس امنیتی مونشن همچنین انتقادهای زیادی به رویکرد امریکا به ریاست جمهوری دونالد ترامپ وارد شد. اورزولا فون در لاین، این انتقاد را به رئیسجمهور آمریکا وارد کرد که رویکرد نظامی یک جانبه ای را در پیش می گیرد.
جهان در آستانه منازعه بزرگ
ولفگنگ ایشینگر، رییس این کنفرانس، نیز در سخنرانی آغاز این نشست، با اشاره به وضعیتی که آن را « واقعیت هولناک » خواند، هشدار داد: جهان «در آستانه منازعهای بزرگ قرار گرفته است». به گفته ایشینگر، جهان با انبوهی از بحران ها، بی ثباتیها و درگیریهای حل نشده سروکار دارد.برگزارکننده گان این کنفرانس سالانه سه روزه بر نقش اتحادیه اروپا در جهان و روابط مسکو و واشنگتن نیز تأکید کردهاند؛ هرچند روسای جمهور روسیه و ایالات متحده در این کنفرانس شرکت نکردهاند. ولادیمیر پوتین که آخرین بار در سال ٢٠٠٧ ترسایی در این کنفرانس شرکت کرده، در انتقاد به امریکا و « نقش خطرناک و بی ثباتکننده این کشور در جهان »، سرگی لاوروف، وزیر خارجه روسیه را برای شرکت در این کنفرانس راهی مونشن کرده است. دونالد ترامپ هم در این کنفرانس شرکت نکرده، اما جیمز متیس، وزیر دفاع امریکا و ژنرال مک مستر، مشاور امنیت ملی آمریکا، که در میان نماینده گان امریکا در این کنفرانس سه روزهاند. در مونشن حضور دارند. جنگ میان جدایی طلبان مورد حمایت روسیه و نیروهای کیف در شرق اوکرایین هم یکی از مسایلی مورد توجه در روز نخست کنفرانس مونشن بود. کورت ولکر، نماینده ویژه ایالات متحده امریکا درباره مذاکرات با اوکرایین و ولادیسلاو سورکوف، مشاور رییس جمهوری روسیه، ماه گذشته ارزیابیهای خوش بینانهای از مذاکرات اخیر خود درباره بحران اوکرایین دادند؛ بحرانی که از ماه اپریل ٢٠١٤ تا اکنون بیش از ١٠ هزار و ٣٠٠ کشته برجای گذاشته است. ولکر که قرار است در کنفرانس مونشن شرکت کند، اخیرا از « گشاده گی » بیشتر طرف روسی درباره بحران اوکرایین خبر داد، اما هم زمان گفت که این پیام را به سورکوف رسانده که «واشنگتن به شدت از این مساله ناامید و ناراحت است که روسیه هیچ کاری برای پایان این درگیری انجام نداده و نیروهایش را هم از شرق اوکرایین خارج نکرده است »./ ش
بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۱۸ـ ۲۱۰۲
یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.
Copyright ©bamdaad 2018
علل تمایل کابل به روابط گسترده تر با اندونزیا
فرزاد رمضانی بونش
افغانستان از نخستین کشورهایی بود که پس از به پایان رسیدن انقلاب در اندونزیا، این کشور را به رسمیت شناخت و روابط دیپلوماتیک میان دو کشور در سال ۱۹۵۴ ترسایی رسماً برقرارشد و سفارت افغانستان در جاگارتا گشایش یافت. همچنین با امضای توافقنامه دوستی میان افغانستان ـ اندونزیا سوکارنو (نخستین رییس جمهور) در سال ۱۹۶۱ترسایی از افغانستان بازدید کرد. همچنین پس از سال ۲۰۰۱ ترسایی و سرنگونی طالبان، اندونزیا روابط دوجانبه بیشتر شده و توافقنامه جدید در بخش های سیاسی، تجارتی و فرهنگی امضا شد.
علل سیاسی و امنیتی
راهبردی: اشرف غنی احمد زی قبلا پنج حلقه را در سیاست خارجی کشور تعریف کرده بود:
حلقه اول همسایه ها، حلقه دوم کشورهای اسلامی، حلقه سوم اروپا، امریکا و کانادا، حلقه چهارم آسیا و حلقه پنجم سازمانهای بینالمللی. از جمله پنج حلقه کشورهای اسلامی در حلقه دوم قراردارد و اندونزیا نیز با توجه به نقش رو به رشد و پررنگ تر شدن و همچنین وزنه بزرگ ترین کشور اسلامی در سیاست خارجی افغانستان از جایگاه مهمی برخودار است. در این راستا به نظر می رسد کابل اکنون تلاش می کند از ظرفیت بزرگترین قطب جمعیتی مسلمان و کشور در حال رشدی بهره گیرد. در واقع از یک سو ثبات استراتیژیک در سیاست داخلی و خارجی و تلاش برای رهبری حرکت پرشتاب جنوب شرق آسیا برای رسیدن به جایگاهی شایسته در جهان در کنار واقعیت هایی چون نوظهور بودن و یکی از چهار قدرت مهم آینده قاره آسیا موجب شده کابل به توان و پتانسیل اندونزیا توجه بیشتری کند. در بعد دیگری هر چند دولت این کشور با حذف احزاب تندرو در سال ۲۰۱۷ ترسایی چون حزب التحریر با امضای فرمان دولت و توجه به اصول پانکاسیلا با رفع چالش ها و تهدیدات مختلف مسیر توسعه یافته گی بدون چالش افراط گرایی را می پیماید. ولی صدها اندونزیایی در سالهای گذشته به داعش در سوریه پیوسته بودند خطر بازگشت آنها به افغانستان نیز همچنان و جود دارد. لذا ممکن است نوعی همکاری امنیتی بین دوکشور نیز در این حوزه تقویت گردد.
کمک اندونزیا در حوزه سیاسی و صلح و ثبات در افغانستان: از یک سو باید گفت در سال های گذشته کابل تلاش کرده است تا دفتر سیاسی طالبان افغانستان در دوحه را به کشور دیگری منتقل کند. در واقع در شرایطی که دفتر طالبان در قطر به فعالیت خود ادامه داده و بسیاری از دیدارهای با طالبان از راه دفتر دوحه انجام می شود، اما با پذیرش جاگارتا کابل امیدوار است برای میزبانی از انتقال دفتر طالبان از کشوری عربی و نزدیک به محل نهادها و حامیان به کشوری در جنوب شرق آسیا رهبران طالبان حمایت و آزادی عمل پیشین را نخواهد داشت و از دامنه نفوذ بازیگران عربی ( رسمی و غیر رسمی) در طالبان کاسته می شود.
بسیاری در کابل بر این نظرند که اندونزیا به نیکی شرایط توسعه تجارت و سرمایه گذاری اندونزیا را می داند و اگر خواستار تجارت و سرمایه گذاری و بازسازی حوزه های مختلف منطقه آسیای مرکزی است می تواند از توان ترانزیتی افغانستان نیز بهره گیرد. در این میان فرصت های سرمایه گذاری در افغانستان هم می تواند تقویت هرچه بیشتر روابط و همکاری ها میان اندونزیا و افغانستان باشد و افغانستان ظرفیت اتصال کشورهای آسیای مرکزی به از طریق افغانستان به کشورهای جنوب آسیا را فراهم کند.
گذشته ازاین اکنون سیاست خارجی اندونزیا تلاش می کند تا ایفای نقش بیشتری در سطحی از معادلات منطقه ای یا بین المللی داشته باشد. درمقابل نیز درچند سال گذشته، کابل خواسته است قدرت های منطقه و فرامنطقه ای چون چین ، ترکیه، امریکا و عربستان در قالب نشستهای چند جانبه میانجی بین کابل و اسلام آباد شوند. اما هم کوششهای چین برای اینکه اسلام آباد را به همکاری در روند صلح افغانستان تشویق کند نتیجه نداده و هم ترکیه، امریکا و عربستان نیز به نظر نمی رسد در جهت منافع افغانستان گام برداشته باشند و فشارهایی را بر پاکستان وارد کرد باشد. لذا کابل اکنون می کوشد صلح را با میانجی گری اندونزیا و ایجاد کمیته مشترک علما بین سه کشوربا محوریت شواری عالی صلح افغانستان بدست آورد. دراین نگاه با توجه به هماهنگی قبلی رییس جمهور اندونزیا در دیدار با رییس جمهور پاکستان برای پایان جنگ در افغانستان و برقراری صلح در این کشور ( طرح تشکیل کمیته مشترکی بین علمای سه کشور ) دولت وحدت ملی کوشش می کند از حضور سیاسی روزافزون اندونزیا در صحنه منطقه ای و جهانی بهره برد و هم به روند حوزه سیاسی و صلح و ثبات در افغانستان کمک کند و هم راه تماسی با طالبان از دالان پاکستان خارج و در اندونزیا دموکراتیک و میزبان قرار گیرد.
بسترها و علل اقتصادی و اجتماعی
قبلا سند های همکاری در عرصههای مختلف اقتصادی و اجتماعی میان افغانستان و اندونزیا به امضا رسیده بود و در یک سال گذشته اشرف غنی رییس جمهور در دیدار با جوکو ویدودو رییس جمهوری اندونزیا در جاگارتا با تقویت روابط تجاری و سرمایه گذاری بین دو کشور بحث و تبادل نظر کردند. در این بین گسترش روابط تجارتی میان دو کشور، سرمایه گذاری های مشترک، ایجاد شورای تجارتی افغانستان ـ اندونزیا و برگزاری برنامه های مشترک و.. در حالی است که روابط تجارتی بین دو کشور تا اکنون سالانه فقط به ۱۶میلیون دلار می رسد. در این میان دروضعیت نوین روابط به نظر میرسد کابل توجه ویژه ای به گسترش روابط در این حوزه دارد. در واقع جایگاه اندونزیا (چهارمین کشور پرجمعیت دنیا ، بزرگ ترین اقتصاد جنوب شرق آسیا در سال ۲۰۱۷ ترسایی و از کشورهای فعال در عرصه سیاسی و اقتصادی منطقه در شرایطی است که این کشور سال ۲۰۱۷ را با قدرت آغاز کرده و با بهبود مدیریت مالی و اعتباری و تداوم افزایش صادرات نگاهی نو به حضور بیش تر در جهان اسلام و منطقه دارد. در همین راستا از آنجا که چشم اندازهایی در مورد نقش اندونزیا به عنوان یک اقتصاد برتر آینده جهان (تا سال ۲۰۲۵ جز ۶ اقتصاد نوظهور دنیا)، تغییر جایگاه، عضویت اندونزیا در « گروه ۲۰ » ، افزایش تولید ناخالص داخلی اندونزیا به ۷ تریلیون دلار و... موجب شده است تا تمایل به حضور هر چه بیشتر اندونزیا در افغانستان مد نظر رهبران افغانستان باشد.
علاوه بر این در یک دهه گذشته سالانه هزاران پناه جوی افغان کوشش کرده اند خود را از راه اندونزیا به استرالیا برسانند که گاهی صدها تن آنان در آب های اندونزیا غرق نیز شدهاند. اما با سخت شدن سیاستهای استرالیا برای پناه جویان و مسدود شدن راه دریا، هزاران پناه جوی افغان در کمپهای اندونزیا حضور دارند و کابل می تواند با گرم شدن روابط کابل ـ جاگارتا، با اصلاح روند مهاجرت به کشورهای اندونزیا و استرالیا ، جلوگیری از افزایش قاچاق انسان و مرگ مهاجران، حل مشکل پناه جویان و زندانیان افغان در اندونزیا ، اصلاح روند مهاجرت به کشورهای اندونزیا و استرالیا ، جلوگیری از افزایش قاچاق انسان و مرگ مهاجران گام هایی را برای حل این چالش ها بردارد.
الگوی جاگارتا
نخبه گان کابل در دولت وحدت ملی معتقدند اندونزیا در گذشته، مشابهت های بسیاری با بحران های کنونی افغانستان چون درگیری داخلی، فساد اداری سازمان یافته، فقر گسترده، تجزیه طلبی و... داشت، اما اکنون اندونزیا دریک جامعه میانه رو، چند قومی و مذهبی با ارایه آموزشهای دینی بدور از پرورش افراط گرایی، نبرد با افراط گرایی و تروریزم، اشتغال زایی و مبارزه با فقر، کثرت فرهنگی- قومی و وحدت ملی، حل منازعات داخلی ، رشد اقتصادی، دستیابی به صلح و ثبات و... از کشورهای موفق جهان است و می تواند الگویی مهم برای کابل در گذر از چالش های گوناگون باشد.
چشم انداز:
آنچه مشخص است بسترهای گوناگونی برای توسعه روابط دوسویه کابل و جاگارتا وجود دارد و دولت افغانستان تلاش می کند تا با درک قدرت و توان اندونزیا از پتانسیل های این کشور درحوزه های گوناگون در جهت حل چالش ها بهره برد. در این رویکرد کابل می کوشد با تشویق افزایش ظرفیت های سفارت اندونزیا در افغانستان ، تقویت سفارت در جاگارتا، توجه به الگوی اندونزیا در توسعه، انتقال تجربیات در کنار حضور پررنگ تر در صحنه سیاسی صلح و ثبات در افغانستان روابط دو کشور را وارد مرحله نوینی کند.
بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۸ـ ۱۳۰۲
دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
استفاده از مطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.
Copyright ©bamdaad 2018
شمه ای از گذشته تروریزم در افغانستان
محمد ولی
تروریزم وسیله ایست بدست بدترین رژیم ها و سازمان های که در حصول مقاصد و از میان برداشتن مخالفین شان طرق و وسایل نامشروع را به کارمی بندند.این عمل در امریکا بیش تر مروج بوده است؛ چنانچه سیاست مردان آن کشور که بر طبق میل پالیسی های شرکت ها، کمپنی ها ومالکان بزرگ سرمایه ها حرکت نکنند از همین طریق از سر راه برداشته می شوند . جان . اف کنیدی که در زمان بحران های کوبا، کوریا و روابط با اتحاد شوروی که طرفدار تخفیف بحران بود توسط حامیان بحران در ملا عام به قتل رسید و کسی نتوانست دوسیه قتل او را تعقیب کند.
وقتی امریکا نشانه های موفقیتش را در جنگ سرد درک کرد در برخی از سیاست های ۷۰ ساله اش منجمله تروریزم و بنیاد گرایی تغیر آورده خواست این دو همزاد را در ممالک اسلامی در حاشیه قرار دهد. به این سبب عامل این سیاست در منطقه (ضیاالحق) راچنان از میان برداشت که اثری از آن باقی نماند.متاسفانه که امریکا باردیگر برای پیشبرد رقابت جدید جهانی در منطقه و ممالک عربی برای حفظ امنیت اسراییل باین وسیله نامشروع به شیوه خطرناک تر از گذشته اتکا ورزیده است.
در جنب برخی دولت ها، سازمان های خطرناک استخباراتی دست به اعمال تروریستی بزرگ چون قتل رهبران سیاسی مخالف در داخل و خارج زده اند که آنرا تروریزم دولتی می نامند.ستالین مخالف سیاسی اش تروتسکی را در امریکای لاتین به قتل رسانید. موساد ـ اسراییل، سی .ای. ای.ـ امریکا و ای.اس.ای ـ پاکستان ، وحشتناک ترین سازمان های اند که مرتکب ترورهای خارج از حساب شده اند. دولت اسراییل تروریزم را سلاح موثر علیه فلسطینی ها دانسته در صدد ترور رهبران آن نهضت بوده است.یاسین رمضان رهبر حماس را بعد از ادای نماز صبح حین خروج از مسجد با پرتاب بمب ترور کرد.
شهادت دوکتور نجیبالله رییس جمهور افغانستان بدست جنرال حمید گل رییس استخبارات نظامی پاکستان نمونه زنده تروریزم دولتی است.
سیاست سازان جانبدارجنگ و اشعال تلاش می ورزند تروریزم را عمدتآ به مردمان تحت ستم نسبت دهند .تحلیل گران امریکایی عامل تروریزم را به فقر ،غربت، نفرت از بیگانه و بیکاری پیوند می دهند . آنها تا دهه اخیر قرن ۲۰ تروریستان را آزادی خواهان وعمل شان را بیداری جهان اسلام می گفتند.
اجرای عملیات تروریستی از جانب امریکا حاصل جمع تصامیم و تدابیر مقامات درجه اول مسوول در آن کشور می باشد ، بعضآ روسای جمهور امریکا متوسل به اعمال تروریستی شده سازمان استخباراتی آنرا توظیف اجرای تروریزم کرده اند.در کتاب « جنگ اشباح » نوشته استیو کول ، تذکر داده شده است که « در زمان ریاست جمهوری کلنتون شخص رییس جمهور به مدیریت عملیات سی. ای. ای. در پسش برد وظایف اش خوشبینی نداشت زیرا به سی. آی. ای. وظیفه داده شده بود تا در تابستان سال ۱۹۹۶ ترسایی صدام حسین را ترور نماید، اما این پلان ناکام شد و باعث سر افگنده گی کاخ سفید گردید .»
نویسنده گان کتاب « سیاست خارجی امریکا » چارلز دبلیولکلی و جین ارونیکف می نویسند:
« نگرانی در باره اقدام پنهانی درنیمه های سال های ۱۹۷۰ترسایی خود را نشان داد، هنگامی که در جریان استماعات سنا، به ریاست فرانک چرچ ( دمو کرات) آشکار شد که سیا کوشیده بود رهبران خارجی را به قتل برساند ( قتل برای مقاصد سیاسی ) .»
در مشرق زمین عده ای از شاهان به همین وسیله ا ز قدرت بر انداخته شده اند که عامل آن عمدتآ رقابت های شخصی وسیاسی درباریان بوده است.
در افغانستان از زمان ورود انگلیس ها به نیم قاره هند این وسیله برای قتل مبارزین ضد انگلیس بدست کمپنی هند شرقی و شاهان دست نشانده ان در کابل بوده است .
استعمار گران انگلیس آزادی خواهانی راکه نمی توانستند در مقابله رو دررو از پا درآورند به ترور آنها اقدام می کردند .ترور عبدالله خان اچکزائی یکتن از رهبران ملی ومبارز ضد استعمار توسط عمال انگلیس، توطیه ترور وزیر محمد اکبر خان توسط یکتن انگلیس مقیم کابل (مکناتن) و بعدآ مسموم نمودن او نمونه های از تروریزم انگلیس در کشورما بوده است که به حکم کمپنی هند شرقی صورت میگرفت. « باری جنرال سیل با دادن هزار کلدار خدمتگارش را استخدام کرد تا بالای اکبرخان آتش تفنگچه کند که در نتیجه زخمی شد» . طبیب هندی وزیر محمد اکبر خان تابلیت های زهرالود به موصوف داده او را مسموم نموده بود.
در اسناد تاریخی نام عناصر خاین چون عبدالعزیز قاتل عبدالله خان اچکزائی و برادر زاده اُش محمدالله که میرمسجدی خان مبارز نامدار ضد استعمار انگلیس را مسموم نمود و پاینده که بر وزیر اکبر خان فیر کرده بود بحیث اجنت های استخدام شده کمپنی هند شرقی برتانوی ثبت است.
انگلیس برای ترور برجسته ترین مبارز ملی کشور نایب امین الله خان لوگری جایزه گذاشته بود .تروریزم در آن برهه تاریخ وسیله مشروع از جانب بریتانوی ها تلقی می گردید.
دستگاه استخباراتی امیرعبدالرحمن خان از وحشتناک ترین دستگاه ها دربیش از یک قرن قبل بود که شاید نقش انگلیس بحیث حامی امیر در آن بی اثر نبوده باشد. امیر مخالفین و هر گونه سربرآوردگان ضد انگلیس و مخالف خودش را توسط تروریستان وا بسته به سلطنت از سر راهش برمی داشت.
گاهی که استبدا وخود کامه گی مجال مبارزه متشکل وعلنی را از مبارزین ومخالفان فکری،عقیدتی وسیاسی گرفته است تکیه بر اعمال تروریستی یگانه راه مقابله دانسته شده است.
این روند در تاریخ یک قرن قبل افعانستان برازنده گی داشت . استبداد امیر حبیب الله بخصوص خشونت علیه مشروطه خواهان وهم اختلافات درون سلطنتی راه دیگری جز امحای فزیکی وی نگذاشته در بستر خوابش به قتل رسید.
استقرار استبداد محمد نادر شاه و سرکوبی همه مخالفان و مبارزین ضد استعمار،آزادی خواهان ومشروطه طلبان، روشنفکران بخصوص اهل معارف به اقدامات تروریستی توسل جستند تا ا ز یک طرف دولت را از ادامه خشونت وکشتار بازدارند ؛ واز جانب دیگر به هموطنان و جهانیان افاده دهند که روح وطن پرستی و آزادی خواهی در نسل جوان زنده است.سید کمال محصل افغانی درجرمنی سردارعبدالعزیز برادر نادرخان را ترور نمود، محمد نذیر منشی زاده معلم مکتب نجات به سفارت برتانیه رفته می خواست سفیرانگلیس را ترور نماید ولی چند تن از کارمندان سفارت را به قتل رسانید. عبدالخالق متعلم مکتب نجات شخص نادرخان را ترور نمو د.
باری نادر خان پلان ترور امان الله خان را حین ادای فریضه حج طرح کرده بود.« در ماه جنوری سال ۱۹۳۴ ترسایی سفارت شوروی از کمیساری خلق درامور خارجی رهنمود گرفت تا شاه پیشین را از تهدیدی که متوجه اوست آگاه سازد. قره خان معاون کمیساری خلق در امور خارجی به اگاهی پوتو مکین سفیر شوروی در روم رساند که الله نواز خان* یاور خاص نادرخان با گرفتن وظیفه سازماندهی کشتن امان االله خان به اروپا گسیل گردیده است.هاشم خان برای اطمینان بیش تر در نابود ساختن حتمی دشمن خونی خود فرمان داد تا در پهلوی گسیل آدم های خاص به اروپا گروه دیگری را به مکه بفرستد چون امان الله خان تصمیم گرفته بود برای انجام فریضه حج برود» .( نبرد افغانی ستالین ترجمه محترم آرینفر) .
در دهه باصطلاح دمو کراسی که نهضت ترقی خواهی چپ نسبت به سایر تشکلات در معارف وپوهنتون،کار خانه ها و فابریکات بسرعت در گسترش بود، دو روند همزاد(بنیاد گرایی و تروریزم) که بعد از سقوط حاکمیت بنیادگرای سقاوی ها زمینه نداشت مجددآ با حمایت مراجع استخباراتی غرب وپاکستان فعال گردید.
گلبدین حکمتیاراز جمله کسانی بود که در آن برهه با اعمال ماجراجویانه و توسل به چاقو و تفنگچه دست به تهدید وترور میزد . وقتی محصل پوهنتون کابل بود همه او را با چنین خصوصیت می شناختند . سال ۱۳۵۰ خورشیدی که قانون معارف وپوهنتون ها غرض جلوگیری از توسعه نهضت ترقیخواهی میان متعلمان ومحصلان وضع شده بود از جانب استادان ومحصلان پوهنتون کابل مورد اعتراض قرار گرفته با راه اندازی میتنگ ها و مارش ها مواجه شد. زمستان همین سال سخنرانی ها در تالارسید جمال الدین افغان کتاب خانه پوهنتون کابل دایر می شد. پوهاند علی محمد زهما از استادان ودانشمندان نامدار کشور سخنرانی پرشوری در مورد فرهنگ و ضر ورت های نوآوری ایراد کرد . وقتی از تالار خارج شد گلبدین با بی ادبی او را استاده کرده گفت تو بر فرهنگ ما تجاوز میکنی فرهنگ ما دین ماست. پوهاند زهما که هردو دست اش در جیب های بالاپوشش بود به وی گفت بچه از سر راهم دور شو می دانم که در جیب هایت کارد و تفنگچه داری من هم از خود دفاع می توانم .
حکمتیاردر سال ۱۳۵۱ درنمازعید در پلخمری با کارد بر سلیمان لایق حمله نمود اما بشیر رویگر که بعد ها وزیر اطلاعات وکلتور شد در دفاع ازمحترم لایق زخمی شد او آن وقت محصل فاکولته ادبیات پوهنتون کابل بود .
سیدال سخندان یکتن ا ز کادر های جریان دموکراتیک نوین( شعله جاوید) که محصل فاکولته سیاینس بود حین سخنرانی در یک میتنگ در مقابل فاکولته ساینس توسط حکمتیار به قتل رسید.حکمتیار زندانی َشد اما با آمدن موسی شفیق بحیث صدر اعظم که متمایل به اخوانی ها بود از زندان رها شده پس از کودتای سردار محمد داود به پاکستان فرارکرد بنا براعتراف خودش میر اکبر خیبر یک تن از رهبران برجسته حزب دمو کراتیک خلق افغانستان بر طبق پلان وی ترور گریده است.میرویس جلیل خبر نگار بی.بی.سی. پس از اجرای یک مصاحبه با حکمتیار در چار آسیاب در دوران جنگ های جهادی توسط افراد حکمتیار در فاصله کابل - چار آسیاب ترور شد۰
چریک های شهری احمد شاه مسعود در کابل مرتکب انفجارها وترورهای زیادی َشده اند.آنها کریم شادان رییس ستره محکمه را در روزهای اول حاکمیت مجاهدین بر کابل از منزلش برده به قتل رسانیدند . جنرال جمال الدین عمر استاد حربی پوهنتون که در یک مسجد در خیرخانه از جنگ های میان تنظیمی بد گویی می کرد توسط افراد شورای نظار ربوده شده ، پس از چهار ساعت به فامیلش اطلاع دادند که جسد وی را از لب جر خیرخانه بگیرند.
تروریزم در جنگ های میان تنظیمی مجاهدین یکی از وسایل از میان برداشتن مخالفین همدیگر در داخل افعانستان و در پشاور بود.ترور عبدالاحد کرزی، عبدالرحیم چنزی و سید بهاالدین مجروح استاد پوهنتون وده های یگر در پشاورعمدتآ به حزب اسلامی حکمتیار و آی. اس.آی.نسبت داده می شود.
امریکایی ها در جریان جهاد تروریزم را بین مجاهدین در پشاور نهادینه ساختند مرکز فرهنگی جهاد که توسط یک موسسه امریکایی تمویل میشد در کتب درسی مکاتب افغان ها اعمال اربعه ریاضی را با کشتن عساکر روسی و افغان ادا می کردند.
این روند چنان میان مجا هدین مروج گردید که باعث سرخوری خود شان شد قتل احمد شاه مسعود و برهان الدین ربانی محصول همین تفکر تروریستی بود.
همراه با پیشرفت ساز وبرگ نظامی و استخباراتی و مدرنیزه شدن وسایل جنگی این پدیده نیز خشن تر وخطرناک تر شده است که با تاسف در ممالک مختلف جهان اجرا می شود.شدت این عمل در افغانستان و برخی ممالک عربی متمرکز شده است که علت آن اقدامات تاریخی و حمایه وی عربستان پاکستان وامریکا ازآن می باشد.
با اجرای اعمال تروریستی دوران جنگ نیابتی بنام جهاد جنگ های میان تنظیمی ،سلطه طالبان والقاعده برکشور، هجوم نظامی امریکا و فعال سازی مجدد طالبان و تخلیق داعش چهره تروریزم در افغانستان خشن تر ازگذشته ها گردیده از قریه تا شهر زنده گی را زیر تهدید قرار داده است.
۹ پایگاه نظامی امریکا در افغانستان ۹ مرکز تربیت و پرورش تروریست ها می باشد.حامد کرزی بر حق گفته بودکه پایگاه بگرام فابریکه طالب سازی است. یکی از کارمندان افغانی دراین پایگاه افشا کرد که ۳۶ هزار نفر در بگرام زیر نام زندانی در رفت وبرگشت هستند طوری که بعد ازهرسه ماه گروهی از افراد بنام دستگیر شده گان به آنجا آورده می شوند . این ها آدم های آفتاب سوخته ،خسته و ضعیف می باشند و تحت پرورش خاص گرفته می شوند. غذای فوق العاده برای شان داده شده تعلیم وتربیه و پروگرام های ورزشی بالای شان تطبیق می گردد ، بعدآ از زندان زیر نام بی گناه واشتباهی رها شده گروپ دیگر با همین حالت داخل پایگاه می شوند و این سلسله به طور متناوب ادامه دارد. این ها ثبت نمی شوند و هیچ سند تحقیقی یا دوسیه در مورد شان وجود داشته نمی باشد هیچ کس با آنها وآنها با هیچ کس حق حرف زدن را ندارند . این ها عمدتآ مردمان قندهار هلمند و ارزگان اند.کسانی در شهر کابل در هوتل ها زنده گی می کنند که در پایگاه بگرام رفت وآمد دارند وآنها سرکرده گان طالب ها اند و با دالر مستی می کنند وکسی صلاحیت باز پرس از آن ها را ندارد .
این مراکز تربیت و پرورش تروریزم از دسترسی مطبوعات دور اند و بر طبق معاهده امنیتی ارگان های دولتی حق هیچ گونه باز دید و وارسی را ندارند.
تاروپود افغانستان با تروریزم بافت داده شده است همسایه ها حق دارند از وجود این پایگاه ها در هراس باشند.
بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۱۸ـ ۰۶۰۲
بمب های هسته یی کوچک امریکا، تهدید جهانی
اردشیر زارعی قنواتی
از روز جمعه جمعه دوم فبروری که سند موسوم به دکترین « برررسی وضعیت هسته یی امریکا » توسط وزارت دفاع این کشور در هفتاد صفحه انتشار یافت، انتقادهای زیادی را در جهان و به خصوص کشورهایی که به عنوان تهدید از آنان نام برده شده بود، برانگیخت.
با توجه به اینکه نوک حمله و تمرکز این گزارش بر تهدید عینی روسیه قرار داشت بلافاصله مقامات ارشد در مسکو نسبت به آن واکنش نشان داده و پس از آن نیز مقامات چین، ایران و کوریا شمالی که در گزارش از آنان به صراحت نام برده شده است، نارضایتی و خشم خود را ابراز کردند. اما دونالد ترامپ رییس جمهوری امریکا نیز هم زمان با انتشار این سند در همان روز جمعه با تشریح استراتیژی دولت خود در این خصوص اظهار داشت « این استراتیژی امکان استفاده از سلاح های هسته یی را کاهش می دهد و در عین حال، بازدارنده گی در برابر حملات علیه امریکا و متحدان و شرکای آن را افزایش خواهد داد » که این کاملا خلاف ذات سند پنتاگون بود. بعد از اینکه سرگی لاوروف ، وزیر امور خارجه روسیه انتشار این سند را نشانه مواضع تقابل آمیز واشینگتن در رابطه با مسکو قلمداد کرد در روز شنبه ۳ فبروری نیز وزارت امور خارجه روسیه با انتشار یک بیانیه رسمی نسبت به آن عکس العمل نشان داد. در بیانیه روسیه آمده است : « راهبرد اعلام شده از سوی واشنگتن ناامید کننده است و در همان نگاه اول در آن پیش برد سیاستهای تقابل جویانه و ضد روسی دیده می شود ». هم چنین لونید اسلوتسکی رییس کمیته بین الملل دومای روسیه می گوید : « توسعه تسلیحات هسته یی امریکا، تهدیدات جنگ هسته یی را افزایش می دهد ». اینکه چرا با انتشار این سند از سوی پنتاگون نه تنها این چهار کشوری که در متن گزارش از آنان به عنوان تهدید اصلی (روسیه) و فرعی (چین، کوریای شمالی و ایران) یاد شده است که حتا متحدین اروپایی و افکار عمومی جهانی هم موضع انتقادی گرفته و حتا به صراحت از آغاز دوران جدیدی از « جنگ سرد » نام می برند، برمی گردد به ذات سند که در آن بر منسوخ و ناکارآمد بودن تسلیحات هسته یی بزرگ مقیاس به دلیل عدم امکان استفاده به لحاظ حجم بزرگ کشتار و ویرانی تاکید شده است.
نکته مهمی که سند پنتاگون به صراحت حول آن تعیین شده است و دقیقا خلاف اظهارات ترامپ بود، اینکه تغییر دکترین هسته یی از وضعیت « بازدارنده گی » یا به اصطلاح « صلح سرد » به یک شرایط جدید که دکترین هسته یی جدید را در وضعیت « تهاجمی » و گرایش به سمت استفاده عملیاتی از تسلیحات هسته یی کوچک در جنگ های آتی سوق می دهد. چنانچه در گزارش جدید پنتاگون از « وضعیت هسته یی» ارتش امریکا ابراز نگرانی شده و آمده است قدیمی و عظیم بودن کلاهک های هسته ای امریکا که به علت تخریب وسیع تر احتمال استفاده از آنها کمتر شده است، توان اتمی این کشور را در برابر روسیه را ممکن است تضعیف کند ». به همین دلیل خطر اصلی با انتشار سند جدید پنتاگون در این موضوع نهفته است که سیاست قدیمی در خصوص زرادخانه های هسته یی که در امریکا (۶۸۰۰ کلاهک ) در روسیه (۷۰۰۰) کلاهک، در چین (۲۸۰) کلاهک و در کوریا شمالی در تخمین احتمالی ( ۲۰) کلاهک می باشد، از وضعیت « بازدارنده گی » از این پس به سمت گرایش به کلاهک های کوچک تاکتیکی با ظرفیت تخریبی (۲۰ هزار تن) جهت استفاده واقعی در عرصه عملیاتی می باشد. پنتاگون با سیاست جدید خود در خصوص تسلیحات هسته یی هم اینکه به مسابقه تسلیحاتی مخرب جدید دامن می زند و هم اینکه فاجعه ورود جنگ افزار هسته یی به مناقشات رو به افزایش جهانی را عینیت می بخشد. به تبع از ضرب المثل قدیمی که « سنگ بزرگ نشانه نزدن است » و ظاهرا تا به امروز در مورد تسلیحات قدرتمند هسته یی مصداقیت داشته است امروز پنتاگون به سمت معکوس کردن این موضوع می رود و سعی می کند با برداشتن « سنگ کوچک برای زدن » دشمنان خود را مرعوب کند.
سند پنتاگون در شرایطی تنظیم و انتشار می یابد که وضعیت در جهان کنونی به دلیل « انارشی » کنونی به شدت در حال تشدید بحران های ملی، منطقه یی و بین المللی است و همین موضوع ابعاد سیاست جدید را در بستر عینی تر تهدید استفاده از جنگ افزار هسته یی، در مناقشات آینده نشان می دهد. از طرف دیگر با شکست استراتیژی های منطقه یی و جهانی واشنگتن در یک دهه اخیر و افول هژمونی امریکا در عرصه بین المللی با توجه به ذات امپریالیزم و سابقه جنایات بی شمار جنگی امریکا در نقاط مختلف جهان این موضوع بیش از همیشه زنگ خطر جنگ های هسته یی محدود را به صدا در آورده است. از آنجا که پنتاگون قبلا و مشخصا در سال گذشته با استفاده از بزرگترین بمب غیرهسته یی خود معروف به « مادر بمب ها » در افغانستان استفاده کرده است چندان دور از انتظار نیست که از تسلیحات هسته یی کوچک که طبق این سند در کانون توجه قرار گرفته است در صورت لزوم استفاده کند. از طرف دیگر نتیجه جنگ افغانستان و عراق به استراتیژیست های نظامی امریکایی نشان داد که دوران لشکرکشی و اعزام گسترده سربازان امریکایی برای تصرف سرزمینی مناطق دشمن سپری شده است و استفاده از موشک های کروز در طبقه بندی تسلیحات متعارف هم نتیجه تعیین کننده یی در منازعات اخیر به دنبال نداشته است. بدون تردید هر چند که لبه حمله پنتاگون در این گزارش بر روی روسیه متمرکز بوده است اما با توجه به توان تسلیحاتی و هسته یی روسیه، این کشور نیز به راحتی در همین راستا می تواند توازن قدرت با رقیب سنتی خود را برقرار کند. به همین دلیل تمرکز بر روسیه بیشتر برای کشاندن پای این کشور و حتیا چین به یک مسابقه تسلیحاتی پر هزینه می باشد که حداقل در مورد روسیه می تواند این کشور را به لحاظ اقتصادی هم چون مسابقه تسلیحاتی دوران “رونالد ریگان” دچار مشکلات بزرگ کند. اما خطر بالقوه و بالفعل نظامی این دکترین جدید پنتاگون متوجه کشورهای در حال توسعه و ناهمسو با واشینگتن است که در راس آن ایران و کوریا شمالی قرار دارند. آنان با این رویکرد قصد دارند در صورت تشدید تنش با این دو کشور و یا احتمالا سوریه برای از بین بردن زیرساخت ها و مراکز تجمع نظامی آنان از تسلیحات هسته یی کوچک استفاده کنند. از آنجا که در ساختار سیاسی امریکا نیز امروز یک در هم گسیخته گی و رقابت های بسیار حاد حول دوقطبی های ناسازگار وجود دارد، در واشنگتن بسیاری چندان بی میل نیستند تا با ایجاد و یا ورود مستقیم به یک جنگ خارجی بسیاری از مشکلات داخلی خود را حل کنند. به همین دلیل وقتی تمام این قطعات پازل در کنار هم چیده و یا تحلیل می شود در آن صورت تغییر استراتیژی هسته یی واشنگتن که در سند پنتاگون هم به صراحت بر آن قید می شود، بیش از همیشه هیولای یک نکبت جنگ هسته یی مدیریت شده را به تصویر می کشد. سند پنتاگون یک اعلان جنگ و دهشت استفاده از تسلیحات هسته یی در جنگ های آینده و تهدید کننده صلح جهانی است که اگر امروز کشورهای جهان و افکارعمومی بین المللی عکس العمل لازم علیه آن انجام ندهد فردا بسیار دیر خواهد بود.
بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۸ـ۰۸۰۲
دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .
استفاده از مطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.
Copyright ©bamdaad 2018
سخن گوی نیروهای مدافع خلق گفت:
جنگ عفرین رسوایی اردوغان !
بروسک حسکه ، سخن گوی نیروهای مدافع خلق (YPG) در عفرین در گفت و گو با « شرق » ضمن بیان این مطلب که ترکیه موفق به پیشروی در مناطق کرد نشین عفرین نشده است، گفت:
ترکیه ١٠ روز است از آسمان و زمین و به وسیله پیشرفته ترین تجهیزات ناتو علیه نیروهای ما که به ساده ترین امکانات نظامی مجهزاند، جنگ نابرابری را شروع کرده اما به شهادت جهانیان، در برابر اراده نیروهای ما زمین گیر شده است. او ادامه داد: دومین ارتش ناتو در حالی وعده پیروزی درعفرین را می داد که با صد فروند هواپیمای اف١٦ و صدها تانک لیوپارد وارد باتلاقی شده که فرار از آن موجب رسوایی اردوغان خواهد شد.سخن گوی نیروهای مدافع خلق درعفرین با اشاره به این مطلب که اردوغان رییس جمهور ترکیه ، رویای پادشاهی سلطان حمید را می بیند، خاطرنشان کرد: به غیر از عنوان تجاوزگری چیز دیگری نمی توان به اقدامات ترکیه اطلاق کرد؛ اردوغان در رویای تصرف خاک سوریه است و همه جهانیان در این هفت سال شاهد اند که چی کسی داعش، النصره، احرارالشام و گروه های جهادی دیگر را حمایت و تجهیز می کرد.او تصریح کرد: در این چند سال از مناطق تحت حاکمیت ما تا امروز یک گلوله به سمت ترکیه شلیک نشده پس بهانه های ترکیه فقط وفقط برای توسعه طلبی و تجزیه خاک سوریه و اتصال آن به این کشور است.
حسكه ضمن اشاره به اتهامات اردوغان نسبت به نیروهای کرد سوری، اظهار کرد: ما از ابتدای جنگ سوریه در خط مقدم مبارزه با تروریزم بوده ایم و با هر دو طرف قدرت جهانی درباره مبارزه با داعش و النصره همکاری داشته ایم و تا امروز پنج هزار نفر از نیروهای ما در برابر دفاع از یکپارچه گی خاک سوریه و جنگ با تروریستها جان باخته اند، به همین خاطر اظهارات اردوغان نابجا و به دور از راستی است. او افزود: همه کشورهای منطقه در این هفت سال همواره به ترکیه درباره حمایت اش از تروریستها گوشزد کرده اند، اما اینکه ما در صف اول مبارزه با تندروی قرارداریم و او نیروهای ما را تروریست خطاب می کند، بسیار مضحک است.سخن گوی نیروهای مدافع خلق در عفرین با اشاره به تعداد کشته و زخمیهای غیرنظامیان ازآغاز حملات ترکیه به شمال سوریه، گفت: از ابتدای حملات ترکیه به عفرین، نزدیک به صد غیرنظامی کشته و ٢٠٠ نفر زخمی شدهاند./ شرق
بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۱۸ـ ۰۲۰۲