اردن میگوید : امریکایی ها بیشتر از ترکها به ما اعتماد دارند
روز نامه گاردین نوشت : ایالات متحده تنها کشوری نیست که در آموزش شورشیان فعال می باشد؛ انگلستان و فرانسه نیز برای آموزش شورشیان سوری تعدادی مشاور نظامی به اردن فرستاده اند.
قطعنامه اروپا در مورد تحریم ارسال اسلحه به سوریه که در آغاز مارچ به تصویب رسید به شکل عمدی نامشخص تهیه شده و نوشته است.
برگرداننده: حمید محوی
بر اساس منابع، گویا شورشیان برای خدمت در نیروهای امنیتی در دوران پسا بشار الاسد آموزش دیده و متشکل شده بودند، ولی تمرینات نظامی آنها مناسبتی با هدف اعلام شده ندارد.
به گزارش مجله اشپیگل در کوران در سه ماه گذشته نزدیک به ۲۰۰ نفر در دو اردوگاه آموزش دیده اند، این دو اردوگاه ها در شرق و در جنوب اردن واقع شده است. مجله نام برده به نقل از شرکت کننده گان و سازمانهای مجری حاضر در این اردوگاه ها گزارش داده است که تمرینات برای کسب مهارت در بکار بستن سلاح های ضد تانک سازمانی دهی شده، و اضافه می کند که این نوع آموزش ها برای ۱۲۰۰ نفر از مبارزان ارتش آزاد سوریه ( نیروهای مخالف رژیم رییس جمهور بشار الاسد) پیشبینی شده است.
در گزارش مشخصا آمده است که برخی از امریکایی ها لباس نظامی ارتش را به تن داشته اند، ولی در نوشته به شکل روشن مشخص نشده که آیا این نظامیان امریکایی برای شرکت های خصوصی کار می کنند یا به نمایندگی از ارتش ایالات متحده در محل حضور دارند.
در اکتبر گذشته، پنتاگون تایید کرد که یک گروه کوچک از نیروهای ویژه ایالات متحده و مشاوران نظامی تابستان گذشته به اردن رفته بودند تا در صورتی که سوریه از سلاح کیمیاوی استفاده کند، آماده پاسخگویی باشند. بر اساس گزارشات رسیده گروه های شورشی نیز در این تمرینات شرکت داشته اند.
همان گونه که روزنامه انگلیسی گاردین ، جمعه گذشته اعلام کرد، ایالات متحده تنها کشوری نیست که در آموزش شورشیان فعال می باشد. انگلستان و فرانسه نیز برای آموزش شورشیان سوری تعدادی مشاور نظامی به اردن فرستاده اند.
وزرای ایالات متحده، انگلیس و فرانسه هنوز این گزارشات مرتبط به آموزش ارتش آزاد سوریه در اردن را تفسیر نکرده اند، ولی این تمرینات را با طرح ایالات متحده برای کمک رسانی های « غیر کشنده» به شورشیان سوریه، و تعبیر انگلستان در مورد تحریم اسلحه برای سوریه در تناقض نمی بینند.
وزیر امور خارجه انگلستان ویلیام هیگ چهارشنبه گذشته به پارلمان اعلام کرد که : « این نوع کمک های فنی می تواند شامل کمک در زمینه مشاوره و آموزش برای شیوه کار امنیتی در مناطقی باشد که در آنجا رژیم تسلط خود را از دست داده و به همکاری مقامات مدنی و نظامی، حفاظت از شهروندان و تقلیل خطرات احتمالی برای آنها، و به همین گونه برای پاسخگویی به ضروریات حفظ امنیت در دوران گذار.»
به گزارش اشپیگل در بروکسل، قطعنامه اروپا در مورد تحریم ارسال اسلحه به سوریه که در آغاز مارچ به تصویب رسید به شکل عمدی نامشخص تهیه شده و نوشته است: « آنچه به کمک های فنی مربوط می شود، و معنای عملی آن، بستگی دارد که کی آن را درخواست می کند. انگلیسی ها و فرانسوی ها، به عنوان مثال، خیلی از دیگران پیشی گرفته اند. در اصل، وقتی از کمک ها حرف می زنیم، به معنای کمک به شهروندان و حفاظت از آنها است ولی چنانکه در لیبیا نیز دیدیم، این موضوع می تواند به شکل متفاوتی تعبیر شود. »
در لیبیا مداخله غرب در امور داخلی کشور با برقراری منطقه ممنوعه پرواز آغازشد که رسما برای حفاظت از غیر نظامیان که قربانی جنگ داخلی بودند اعلام شد و سرانجام با گسیل یگان های متفقین برای کمک به شورشیان در حمله به طرابلس و برای سرنگون سازی مرد قدرتمند کشور سرهنگ معمر قذافی به پایان رسید. همانطور که می دانیم و دیدیم رهبر لیبیا سرانجام به شکل خشونت باری بی آن که دادگاهی وجود داشته باشد که به مورد او رسیدگی کند، بدست شبح نظامیان کشته شد.
امروز لیبیا سرزمینی است که تنها دارای یک قدرت مرکزی ظاهری بوده بی آن که بتواند از خشونت و درگیر یهای مسلحانه بین گروه های مختلف شورشی و صحرانشینان محلی جلوگیری کند.
سرویس های مخفی اردن نیز در آموزش شورشیان سوری شرکت دارند و کار آنها شناسایی اسلامگرایان افراطی ( سلفی مسلکان) است تا متعاقبا آنها را از تمرینات پیشرفته توسط مستشاران خارجی حذف کنند. مستشاران خارجی به سهم خودشان بیشتر ترجیح می دهند با افسران قدیمی ارتش رسمی سوریه کار کنند.
یکی از منابع اطلاعاتی معتبر اردن در عمان به گاردین توضیح داده است که « حالا امریکایی ها بیشتر از ترکها به ما اعتماد دارند، زیرا تنها مسله ترکیه در حاشیه مانورها بدست آوردن امتیاز در منازعاتش با کردها می باشد. »
بر اساس آنچه می دانیم امریکایی ها از کمک هایی که با میانجیگری ترکیه برای اپوزیسیون سوریه فرستاده اند خشنود نیستند، زیرا انقره از افراطی گرایان اسلامی در کنترل فعالیتهای شورشیان در مرز شمالی با سوریه عمداً جلوگیری نکرده است.
پشتیبانان دیگری مانند عربستان سعودی و بحرین کمکهای خود را برای شورشیان از طریق اردن ارسال می کنند.در اواخر فبروری ، وزیر امور خارجه امریکا جان کری اعلام کرد که ایالات متحده کمکی معادل ۶۰ میلیون دلار برای شورشیان در نظر گرفته است که به شکل وسایل نقلیه زرهی، تجهیزات نظامی غیر کشنده و کمک های فنی ارسال می گردد.
روزنامه گاردین گزارش داده است که شمار اندکی از نیروهای ویژه انگلستان از هم اکنون در اردن به سرمی برند و در صورتی که غرب تصمیم بگیرد در سوریه مداخله مستقیم داشته باشد، فوراً برای انجام ماموریت آماده هستند.در انتظار فرمان ماموریت، تاکتیک های عملیات جنگ مدرن را به شورشیان آموزش می دهند.
منبع اطلاعاتی اردنی به روزنامه یادآور شد که تمریناتی که در شرف انجام می باشد در سطح میان برد است.
ولی دراشپیکل گزار شده است که برنامه برای آموزش و تمرین ۱۰۰۰۰ مبارز برای ارتش آزاد سوریه در نظر گرفته شد که باید ۱۲ واحد جنگی را متشکل سازند. گاردین اعلام کرد که این تعداد برای برقراری نظم در دوران پسا بشار الاسد کفایت خواهد کرد.
گاردین درعین حال اضافه کرده است که متحدان ضد اسد در حال تشکیل نیروهای پلیس برای حفظ نظم در سوریه پسا اسد بوده و عهده دار واژگون ساختن وضعیت نظامی نیست، با این وجود واقعیت آموزش و تمرین برای کسب مهارت فنی در زمینه سلاح های ضد تانک با اهداف اعلام شده در تضاد بنظر می رسد.
بر اساس گزارشات رسیده، تا کنون اردن پذیرای ۳۲۰۰۰۰ پناهنده سوری بوده است. به گفته مبارزان سوری از آغاز جنگ در سوریه، طی دو سال گذشته، تقریبا ۷۰۰۰۰ نفر از هر دو جبهه کشته شده اند، بیش از یک میلیون نفر نیز به کشورهای همسایه پناهنده شده اند.
۱۲ مارچ ۲۰۱۳ ، روسیا تودی
آیا هوگوچاوز را مسموم کردند؟
سرطان برای رهبران کشورهای آمریکای لاتین که سیاست ایالات متحده را قبول ندارند به یک معضل واقعی مبدل شده است.
مرگ هوگوچاوز رهبرونزویلا ، مجموعه تصادفات اتفاقی و یا خشونت و بیدادگری برنامه ریزی شده برعلیه رقیب سیاسی است؟ این سوال در ونزویلا هنوز بی جواب مانده است. دولت ونزویلا قصد دارد به بازرسی دلیل مرگ رییس جمهور سابق ونزویلا بپردازد. یکی ازعلل اصلی ، مسمومیت احتمالی اعلام می شود. نیکولای مادورو، رییس موقت کشور این موضوع را اعلام نمود.
در ونزویلا، شور و هیجانات پیرامون سرنوشت هوگوچاوز فروکش نمی کند. انقلابی معاصر آمریکای لاتین زیاده از حد درخشان و شخصیتی فرهمند بود. سیاست آشتی ناپذیر او نه تنها باعث ظاهر شدن طرفداران زیاد، بلکه دشمنان قدرتمند نیز شد. در اینجا سخن فقط از اپوزیسیون داخلی در میان نیست.
بر هیچ کس پوشیده نیست که در غرب، رییس جمهور ونزویلا را دیکتاتور اصل منطقه می دانستند. و با دیکتاتوری که ارزش های دمکراتیک جهان غرب را قبول ندارد ، همانطور که مشخص است و در آنجا عادت کرده اند، مبارزه می شود. هرازگاهی به کاربرد روش های غیر متمدنانه نیز رو می آورند. البته این امر به دلیل واقعی مرگ هوگوچاوز اشاره نمی کند. اما زمینه خوبی برای گمانه زنی و تیوری های توطیه آمیز فراهم می کند.
نیکولاس مادورو رییس کشور موقت ونزویلا که آدم احساساتی است اعلام نمود که حس ششم به ما می گوید که رهبر کشور توسط آن نیروهایی مسموم شده است که می خواستند او را وادار کنند از راه صحیح به سمت دلخواه آنها بچرخد.به عقیده مادورو همانا مسمومیت دلیل رشد سریع بیماری سرطان و نتیجه مهلک آن شد.
الکساندر بودونوف، کارشناس دانشکده جامعه شناسی دانشگاه دولتی مسکو با این موضوع که مرگ هوگوچاوز برای رقبای سیاسی او سودآور است موافقت کرده گفت:مشخص است برای چه کسانی. در نوبت اول ایالات متحده آمریکا و متحدان آن در منطقه: هم رژیم های مشخص سیاسی و هم سازمان های غیر دولتی. تمام آنچه هوگوچاوز در آمریکای لاتین و در عرصه جهانی به انجام رساند در نقطه مقابل تلاش های جهانی آمریکا قرار داشت که طبیعتاً برای آنها مرگ هوگوچاوز مفید و سودآور بود. در باره اینکه آیا این پیامد کاربرد نوعی سوپرسلاح بوده است ، ما می توانیم فقط حدسیاتی در این رابطه بزنیم. اتهامات وارده از سوی رهبری ونزویلا بی اساس نیست. انگیزه وجود دارد ، اما فعلاً گواه مشخص شرکت و یا فقدان شرکت این یا آن نیرو در این واقعه وجود ندارد.
کارشناس روس افزود که رییس جمهور ونزویلا در زمان بسیار مناسبی برای واشنگتن از دنیا رفت، در لحظه حاد شدن اوضاع جهانی. و واقعاً هم با در نظرداشت اعتبار فوق العاده زیاد او درمنطقه و درکشورهای زیاد جهان، هوگوچاوز برای آمریکا یک شخصیت زیاده از حد ناخوشایند بود.
کارشناسان به این نکته توجه می کنند که سرطان برای رهبران کشورهای آمریکای لاتین که سیاست ایالات متحده را قبول ندارند به یک معضل واقعی مبدل شده است. در این اواخر چند نفر با این بیماری دست به گریبان شده اند. آیا این امر واقعیت دارد که « روش پزشکی» جای دخالت مستقیم واشنگتن در امور داخلی کشورهای همسایه را گرفته است؟ فعلاً این سوال بی جواب است. شاید بازرسی های مقامات ونزویلا تا حدودی این موضوع را روشن سازد.
یوگنی ویکو، کارشناس مرکز اوضاع سیاسی روسیه اعلامیه های مادورو را مورد تفسیر قرار داده گفت: این اعلامیه ها برای تیم هوگوچاوز مفید است. زیرا پس از اعلام مرگ او محبوبیت نیکولاس مادورو و طرفداران او تا حدودی کاهش یافت. تا حدودی می توان اینگونه اعلامیه ها را مورد شک قرار داد. در آستانه انتخابات چنین اعلامیه هایی برای نیروی حاکم سودآور است.
در عین حال، رهبران اپوزیسیون بسرعت عکس العمل نشان داده و این اتهامات را که هوگوچاوز مسموم شده است را پوچ و بی معنی نامیدند. به عقیده آنها، مقامات به این ترتیب سعی می کنند توجه را از مسایل کنونی دورسازند و آنها را به واقعی بودن تیوری توطیه « کشورهای امپریالیستی» قانع سازند. قابل درک است که چنین سخنانی از طرف اپوزیسیون بنا به وظیفه محوله ایراد می شوند – چون هر باشد این نیروی اپوزیسیون است. اما نیکولاس مادورو ، که برای احراز سمت ریاست جمهوری خود را کاندید کرده است، پیداست واقعاً می خواهد به دلیل مرگ دوست سابق خود دست یابد. با وجود افت موقت سطح محبوبیتش، او در ونزویلا از حمایت زیاد انتخاب کنندگان به عنوان جانشین بر حق هوگوچاوز برخوردار است.
ص ر
تجلیل سازمان ملل از هوگو چاوز
به گزارش رادیو بینالمللی چین، بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد و ووک جرمیچ رییس شصت و هفتمین مجمع عمومی سازمان ملل، روز چهارشنبه سیزدهم مارچ بصورت جداگانه در نشست مجمع عمومی سازمان در سخنرانی، همدردی و تسلیت خود را نسبت به درگذشت هوگو چاوز رییس جمهوری ونزویلا ابراز کرده و قدردانی خود را از وی به دلیل تلاش برای بهبود زنده گی گروه های آسیب پذیر و نقش او درتوسعه یکسان سازی قاره آمریکای لاتین اعلام کردند.
بان کی مون در سخنرانی خود اعلام کرد که چاوز به عنوان رهبر یک کشور، تغییراتی را برای کشورخود، مناطق اطراف و جهان به همراه داشت. سازمان ملل به راه چاوز در یکسان سازی و توسعه مناطق آمریکای لاتین ادامه میدهد.
جرمیچ نیز درسخنرانی خود تصریح کرد: چاوز در دوره ریاست خود برای دستیابی به عدالت اجتماعی و بهبود زندگی مردم ونزویلا به ویژه زندگی گروههای آسیب پذیر تلاش بسیاری کرد.
وی چاوز را هدایت کننده حق حاکمیت ونزویلا و پشتیبان رونق سازمان ملل خواند.
امریکا- پاکستان:
امتحان از طریق خط لوله
رسانههای امریکایی گزارش دادند که درصورت همکاری پاکستان با ایران، ممنوعیت انتقال پول از طریق بانک های ایالات متحده و قطع شدن کمکهای نظامی امریکایی، اسلام آباد را تهدید می کند.
مناسبات دشوار واشنگتن و اسلام آباد دو باره دستخوش امتحان جدیدی شده اند.متحد راهبردی با وجود نارضایتی امریکا به ساخت بخش پاکستانی خط لوله گازرسانی ایران- پاکستان پرداخت.قراراست این خط لوله در آخر 2014 راه اندازی شود.
خانم « ویکتوریا نولاند» نماینده وزارت خارجه امریکا گفت که عملیات پاکستان شامل قانون امریکایی در باره تحریم ایران است. رسانههای امریکایی گزارش دادند که در صورت همکاری پاکستان با ایران، ممنوعیت انتقال پول از طریق بانک های ایالات متحده و قطع شدن کمکهای نظامی امریکایی، اسلام آباد را تهدید می کند.اما ماکسیم مینایف پژوهشگربنیاد پیشرفت جامعه مدنی، بر این باور است که کاخ سفید به این اقدام تن در نخواهد داد. وی چنین گفت: « در شرایط ادامه کارزار نظامی در افغانستان بعید است که واشنگتن میزان کمکهای نظامی به پاکستان را کاهش دهد.و اما در باره مناسبات کلی دو کشور باید گفت که عامل پروژه خط لوله گازرسانی واشنگتن را راحت نمی کند.ولی یک نکته دیگر وجود دارد: منظور این است که چه کسانی در کاخ سفید امور پاکستانی را سرپرستی می کنند.آنها «جان کری» وزیر امور خارجه است که در دور اول ریاست جمهوری «اوباما» به مسایل مربوط به گسترش حمایت از اسلام آباد اشتغال داشت و «جوزف بایدن» معاون رییس جمهور هستند.فکر میکنم این بازیگران برای کاهش هر چه بیشتر ضررها حاصله از پروژه پاکستان – ایران برای کاخ سفید امکانات اضافی فراهم خواهند آورد. »
تحقق بخشیدن به سناریوی ای با هدف اعمال تحریمات شدید ضد پاکستانی نتیجه معکوسی به بار خواهد آورد.اگر امریکا به کاهش همکاریهای سیاسی- نظامی خود با اسلام آباد دست بزند روابط پاکستان با چین گستردهتر شده و در نتیجه نفوذ پکن در منطقه افزایش خواهد یافت که به نفع امریکا نیست.
به نظر میرسد ،شانس مناسب عقیم گذاشتن ساخت خط لوله گازرسانی در ماه می است هنگامی برپایی انتخابات همگانی در پاکستان. به به باور پژوهشگر روس ، اگر نواز شریف نخست وزیر پیشین و مسلم لیگ وی پیروز شود، وی میتواند خط مشی سیاست خارجی اسلام آباد را عوض کند. مینایف می گوید : « این مسیر کلاسیک رفتار همه احزاب سیاسی مخالف پس از روی کار آمدن است.آن وقت خط هواخواهی پاکستان از امریکا میتواند بیشتر واقعگرا شود و در این زمینه هیچ بعید نیست که پروژه پاکستان – ایران منحل و برچیده شود.»
امریکا به پاکستان پروژه های دیگری پیشنهاد کرده بود. در صورتی که اسلام آباد از پیشبرد طرح ایرانی صرف نظر کند.مثلا تحویل نیروی برق از طریق خاک افغانستان بوسیله خطوط ناقل برق و ساخت ترمینال دریایی جهت تحویل گرفتن گاز مایع. عربستان سعودی نیز گونهای از بسته مزایا ارایه کرده بود.با همه اینها خانم «حنا ربانی کهر» وزیر خارجه پاکستان در می سال گذشته اظهار داشت که پاکستان زیر بار فشارها از خارج نرفته و خط لوله گازرسانی ساخته خواهد شد.
چین بزرگترین واردکننده نفت جهان
چین بزرگترین وارد کننده نفت در جهان است. از نظر خرید نفت، کشور چین توانست از امریکا جلو بزند که از موضع برتر از اواسط سالهای 1970 ترسایی قرن گذشته برخوردار بود. پنج میلیون و 980 هزار بشکه نفت در شبانه روز ، بر اساس آخرین آمار ماه دسامبر حجم واردات نفت امریکا بوده است. چین در همین دوره زمانی، 6 میلیون و 120 هزار بشکه نفت وارد کرداست.علت اصلی چنین تغییراتی در واردات نفت امریکا با استخراج نفت شیل1 در ارتباط است که در سالهای اخیر حجم آن افزایش یافته است. طی دهسال اخیر میزان استخراج آن 5 بار افزایش را نشان داده است. علاوه بر آن، مقامات امریکا موانع چندی در رابطه با استخراج معادن نفت « شیل» را لغو کردند. ویکتور مارکوف تحلیلگر کمپنی « کاپیتال» در عرصه نفت و گاز در اینباره گفت: « امریکا بطور فعالی به استخراج معادن نفت شیل می پردازد که این معادن حجم مکمل نفت را برای امریکا تامین می کنند. به این دلیل، واردات نفت امریکا کاهش یافته است. واردات نفت چین به این لحاظ افزایش یافته است که اقتصاد کشور با آهنگ شدیدی درحال رشد است. اما تولید ناخالص ملی به شکل « دو رقمی» که چند سال پیش مشاهده می شد در حال رشد نیست. در سال جاری مقامات چین قصد دارند رشد تولید ناخالص ملی را در سطح 7,5 در صد نگه دارند. این امر برای افزایش سطح واردات نفت کافی خواهد بود که حجم آن از سال 2008 ترسایی دوبرابر شده است. به عنوان مقایسه باید گفت که در امریکا این شاخص در همان دوره زمانی کاهش یافته است.اما نباید گفت که امریکایی ها به حساب نفت شیل، واردات نفت را کاملاً متوقف خواهند کرد. فعلاً چین توانسته از لحاظ واردات نفت در ماه دسامبر از امریکا جلو بزند. اگر بنا به آمار سال 2012 ترسایی به قضاوت بپردازیم، امریکایی ها این طلای سیاه را بیش از چینی ها خریداری کردند. اما کارشناسان معتقدند که سال 2013 ترسایی حاوی تغییراتی در این عرصه خواهد بود. روسیه در سال جاری، حجم صادرات نفت به چین را تا 9 میلیون تن افزایش خواهد داد و حجم کل صادرات را به 24 میلیون تن در سال خواهد رساند. این توافق در دور نوبتی گفتگوی انرژی دو جانبه که اواخر ماه فبروری در پکن برگزار شد به امضا رسید. در عین حال، چین در افزایش تحویل نفت از روسیه ابراز ذینفعی می کند.
1ـ به نفت خام غیرمتعارفی که از شیل های نفتی به یاری انحلال حرارتی، پیرولیزو یا هیدروجن دهی استخراج می گردد نفت شیل (Shale Oil) یا نفت کروژن میگویند. واژه شیل نفتی یا Oil Shale به صخره رسوبی(Sedimentary Rock) که شامل مواد جامد قیر مانندی است گفته میشود.به این صخره های رسوبی کروژن (Kerogen) هم میگویند. شیل نفتی به میزان کافی حاوی نفت است و میتواند بدون هیچ فرآیند اضافهای بسوزد. ( بامداد )
صدای روسیه