« برکناری برکناری » صدایی که  در همه جا طنین انداز است

  
 

 

موج جدید تظاهرات ضد دولتی مصر را فراگرفت.

 

استاد دانشگاه الازهرفتوا داد: « هر کسی که از رییس جمهور انتقاد کند از مرتدی که به پیامبر (ص) در مکه حمله کرد بدتر است.»

 

 

نوشته : اسد

 

قاهره ، پورت سعید،‌ الاسماعیلیه ، سویز، اسکندریه، ولایت های الغربیه و البحیره اسکندریه، کفرالشیخ شبرا در شمال قاهره، دمیاط  و شهر های دیگرمصر از چند ماه بدینسو شاهد تظاهرات گسترده مردم دراعتراض به سیاست های ستمگرانه محمد مرسی و اخوان المسلمین بود. آتش مبارزه بین جوانان بیکار ، زحمتکشان واقشار ناتوان جامعه ، زنان آزادیخواه و احزاب و سازمانهای سیاسی  و صنفی هوادار دموکراسی  و مردم از یکسو و انحصار گران قدرت از سوی دیگر گرم بوده و روزی نیست که خبر لت و کوب ، بهره از ابزار قهر، تجاوز های جنسی در برابر زنان بپاخاسته و اقدامات بازدارنده دیگر در مصر پخش نشود.  با آنکه شنیدن این سرکوبگری ها، رنجش زا و دیدنش درد بار است ؛ هنوزهم میدان تحریر جوش وخروش سالهای گذشته را از دست نداده و بسیاری ها تا به امروز در این سنگر باقیمانده و برخواست های اجتماعی واقتصادی شان پافشاری دارند.

مصری های بصورت فزاینده در برابر سیاست های نابکار و ضعف اداره  حزب اخوان المسلیمن و سازمان های سلفی همپیمان  اش اعتراض نموده  با  راه اندازی « جمعه محاکمه نظام »، «جمعه عذرخواهی» و یا هم « رقص هارلم شیک » در برابر دفتر حزب اخوان المسلیمن ، نا رضایتی شانرا در برابر حاکمیت بیان نموده ؛ خواستار کنار رفتن محمد مرسی از قدرت ، برگزاری انتخابات دموکراتیک و پابندی به ارمان های خیزش های مردمی  میباشند. با آنکه رییس جمهور مصر قیود گشت و گذار و حالت « فوق العاده » را در چند شهر مصراعلان کرد، ولی این اقدام با خشم مردم روبرو شده و مردم آنرا نادیده انگاشته  در برابر آن بپا خاستند. خانواده‌های  که فرزندان شان در این خیزش ها توسط پولیس و نیرو های دولتی کشته و یا زخم برداشته اند با صدور بیانیه‌ای خواهان برکناری و محاکمه محمد ابراهیم، وزیر کشور مصر و محمد مرسی شدند.

در اسکندریه بیشتر از دو هزار تن با برگزاری تظاهرات و سردادن شعار « حکومت اخوان المسلمین باید سرنگون شود» خواهان برکناری محمد بدیع، رهبر اخوان السلمین مصرشدند. در قاهره صدها تن با تظاهرات در مقابل دادگاه عالی این کشور برکناری طلعت عبدالله، دادستان کل مصر را که توسط محمد مرسی برگزیده شده و با مخالفت‌های گسترده مردم رو به رو میباشد، خواستار شدند. « برکناری برکناری»  به خواست گروه های وسیعی از مردم از جمله کارگران و زحمتکشان  که چشمداشت دگر گونی و بهبود در وضع میشتی شانرا داشتند؛ تبدیل شده و اتحادیه های کارگری مردم را  به نافرمانی مدنی فراخوانده و خود ازپرداخت بل های آب و برق و گاز سر باز زده اند.

« برکناری برکناری » صدایی که امروز در همه جا طنین انداز است


 بی رسمی و بد رایی فرمانروایان تازه  زیر رهبری حزب اخوان المسلیمن و گروه های سلفی و نادیده گرفتن احزاب و سازمانها ی اپوزیسیون از سوی دیگر  دلیل گردید تا رده بندی و وصف آرایی میان  احزاب مذهبی و مردم دامنه دار ترشود. این مبارزه میان مردم و حاکمیت سبب شد تا  محمد مرسی رییس جمهور مصر تاریخی را برای انتخابات تازه در این کشور اعلام نماید. با اعلان تاریخ  انتخابات که بدون  سهم و نظر مخالفین حاکمیت گزیده شد ، موج تازه ای از تظاهرات  مصر را فراگرفت. مظاهره کنندگان با سردادن شعارهایی در انتقاد از عملکرد و سیاست‌های اخوان المسلمین مصر، خواستار به محاکمه  کشانیدن عاملان کشتار ده‌ها تن از تظاهره کنندگان در اعتراض های  نه ماه  گذشته ( از آغاز ریاست جمهوری مرسی در جون گذشته) را خواستار شدند.

فرمان  اخیرمحمد مرسی، برای تعیین تاریخ برگزاری انتخابات پارلمانی این کشور در ماه آوریل، باعث ناخشنودی‌های سیاسی در مصر گردیده است. نیروهای اپوزیسیون مصر با تسلط اخوان‌المسلمین در دولت مخالف‌اند. احزاب و گروه‌های سیاسی مخالف دولت در تشکلی به نام « جبهه نجات ملی » گرد هم آمده اند و خالد داوود، سخنگوی این جبهه در پی اعلام  تاریخ انتخابات در اینکشورموضع گیری مرسی را عجولانه خواند .

در این جبهه  نجات ملی گروه‌های مخالف به رهبری محمد البرادعی، رییس حزب الدستور ، عمرو موسی، دبیرکل سابق اتحادیه عرب و حمدین صباحی، نامزد پیشین انتخابات ریاست جمهوری مصر شرکت دارند. از جمله محمد البرادعی گفت که  : « با این تحریم باید سیاست تظاهر به دمکراسی را افشا کرد. » او اعلام نمود که : «  در انتخابات فریبکارانه شرکت نمی کنم ؛ باید سیاست تظاهر به دمکراسی مرسی را افشا کرد . » اپوزیسیون مصر خواهان تشکیل دولت موقت  با شرکت  همه‌ نیروهای سیاسی جامعه می باشند. آنها  با تسلط اخوان‌المسلمین در دولت مخالف‌اند. وحزب الوفد نیز اعلام نمود که به زودی نشستی برگزار خواهد کرد و موضع رسمی این حزب را برای مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات را اعلام  خواهد نمود. ترسا یی های قبطی مصر نیز انتخابات را یک فریب خوانده،  و چون  تاریخ برگزاری آن با تعطیلات عید اوسترن مسیحی مصادف است بر آن خرده گرفتند.

وضع موجود و دستپاچگی اخوانی ها در مصر

در نتیجه رویا رویی مردم با شیوه حکومتمداری  اخوانی ها در مصر، دست و پاچگی شدیدی دامنگیر احزاب و سازمانهای مذهبی مصر شده است. اساس ترین مشکلی كه در برابر اسلامگرايان مصر و به ‌ويژه اخوان المسلمین وسلفی‌ها قرار دارد،  بی اعتمادی روبه افزونی مردم  نسبت به آنها میباشد.  این سازمانها قبل از انتخابات  وعده های بیشماری بخاطر بهبود شرایط زنده گی به مردم داده بودند که  امروز در انجام آن دست وپاچه و ناتوان هستند. ناجه ابراهيم از اعضاي برجسته جماعت اسلامی  مصردر باره دشوار ميان مذهب و سياست در مصر نوشت که  « پروژه اسلامگرايان مصر مبتنی بر سه اصل است: مذهب، سياست و اجتماع. اين در حالی است كه احزاب اسلامگرای امروز بيش از حد بر نقش سياست به‌عنوان دست برتر بر دو عامل ديگر تلاش مینمایند.» آنها عشق و علاقه بیماننده نسبت به قدرت نشان داده و از همه ابزار دست داشته برای نگهداری قدرت بهره میجویند. همین دلیل چسپیدن به قدرت و بهره گیری از دستگاه  سرکوبگر پولیس ، نیرو های امنیتی  و شبکه های سرکوبگر اخوانی ها باعث  شده تا مردم در برابر این ها مانند  محمد حسنی مبارک  به قیام شان ادامه دهند.درمظاهرات ماه های اخیر خواست های سیاسی مردم را از جمله  دست کشیدن اخوانی ها از انحصار قدرت ، مشارکت بیشتر مردم و احزاب سیاسی در رهبری و اداره کشور ، پابندی به اصول دموکراسی و آزادی عقیده وبیان ، و اقدامات سودمند و کارا برای  حل پرابلم های گستر ده  اقتصادی و اجتماعی می ساخت.حزاب حاکم مذهبی برای حفظ کرسی و مقام شان از ابزار های کهنه نظام دیکتارتوری حسنی مبارک کار گرفته پولیس ، قضا و رسانه ها را در انحصارخود قرار داده و از آن در جهت سرکوب مردم کار میگیرند. نارصایتی و رویا رویی مردم با حاکمت در این کشور باعث بحران عمیق و درز در میان احزاب و سازمانها متعدد سلفی از جمله  الوطن ، اصالت ، النور، البنا ، الفضل ، التنمیا ، القباه  السلفیه ، الامه المصریه  شده و آنها را با چالش های تازه و بی مانندی روبرو نموده است. در حالیکه بیشتر این احزاب برتعویض اصول قوانین مدنی به  اصول شریعیت اسلام تکیه مینمایند ، مردم مصر و احزاب مخالف دولت « پروژه اسلامگرایان »  را منبع  خطر ناکی برای سو بهره از دین بخاطر هدف های سیاسی  اخوانی ها در مصر میدانند.   در همین درراستا  اظهارات یک از استادان دانشگاه الازهرمصر که گفته است : « هر کسی که از رییس جمهور انتقاد کند ازمرتدی که به پیامبر (ص) در مکه حمله کرد، بدتر است.» زمینه ساز خشم و انزجار بیشتر مردم  گردید.

د رچین جو پر از تشنج و بی باوری  خرید ۱۴۰ هزار بسته حاوی گاز آشک آور توسط  دولت ، خشم بیشتر مردم  و قیام کننده گان  در قاهره ، پورت سعید و اسکندریه را برانگیخت. در باره این خریداری  حکومت محمد مرسی روزنامه گاردین نوشت که: « با وجود اینکه دولت قاهره در آستانه ورشکستگی قرار دارد ۷،۱ میلیون پوند را برای خرید ۱۴۰ هزار بسته حاوی گاز اشک ‌آور از آمریکا در ماه گذشته ترسایی صرف کرده است.»  دولت در رویا رویی با مخالفین بصورت فزاینده از گاز اشک آور و گلوله های پلاستیکی کار میگیرد. چنانکه گروهی از پزشکان داوطلب که مسوولیت تداوی  زخمی شده گان را به عهده داشتند هشدار دادند ، استفاده از گاز‌ اشک آور در میدان التحریر به سطح خطرناکی رسیده  و در نتیجه کاربرد آن از یکسو و درجه بلند مواد مضره در آن ، جان صد ها شهروند مصر از این بابت به خطر جدی روبر میباشد. حسین عبدالغنی، سخنگوی جبهه نجات ملی و رهبر برجسته مخالفین دولت  در باره گفته است که: «   این  همان تاکتیکی است که در زمان مبارک از آن استفاده می‌شد. استفاده از پول مالیات دهندگان برای کشتن فرزندان آنها.»

رخداد های مصر نشان  داد که  تا وقتی نیروهای حاکم فرمانروا در این کشور به اساسی ترین خواست های مردم ، یعنی دگرگونی در زنده گی اقتصادی ـ اجتماعی به نفع مردم  ،مساله  تامین دموکراسی ، رشد فرهنگی ، کار و برابری  پاسخ عملی ندهد، دگرگونیی در وضع موجود را نمی توان انتظار داشت. همین سوال در تونس ، مصر ، لیبی ، عراق و دیگر کشورهای اسلامی و عربی  در برابر احزاب وسازمانهای دین گرا حاکم قرار دارد.

اعتراضات گسترده مردم در اسپانیا و پرتگال

 

 

 

 

 

 

همه چیز ما را گرفتند، همه چیز!                                                     

تنها چیزی که برای ما گذاشته اند ترس است .

 

مردم در پرتگال میگویند :
ما تسلیم فقر و بهره کشی نمی شویم !

 

 

 

روز شنبه گذشته هزاران نفر در سراسر اسپانیا علیه تخلیه اجباری مسکن های خود، دست به تظاهرات اعتراضی زدند. در بزرگترین تظاهرات که در شهر بارسلونا برپا شد بیش از ۸۰ هزار نفرشرکت نمودند. بنا به گزارش روزنامه « ال پاییز»  مردم برای تظاهرات اعتراضی در برابر شعبه های بانکها و در برابر ساختمان مرکزی حزب دست راستی حاکم « پارتیدو پوپولار » تجمع کردند. شعار تظاهر کننده گان این بود که :« نیرومند ترین سلاح ما همبستگی ماست .» گروههای مهاجر به اسپانیا نیز در برابر ساختمان حزب حاکم دست به تظاهرات زدند. یکی از فعالان این گروه در سخنان خود گفت :  « همه چیز ما را گرفتند، همه چیز. تنها چیزی که برای ما باقی گذاشته اند ترس است.»

در « والادولید»  و « سانتانادر»  نیز تظاهراتی برپا بود. روزنامه ال پاییز از قول  خوزه رامون بلانکو  یکی از فعالان جنبش نوشت :  « ما برای اعتراض به خیابان آمده ایم، زیرا اینجا تنها جاییست که می توانیم اعتراض کنیم «.

از آغاز بحران اقتصادی و مالی در اسپانیا حدود ۴۰۰ هزار خانوار مجبور به ترک مسکن های خود شده اند، زیرا اینها قادر به پرداخت بدهی آن نیستند. تا کنون بیش از صد نفر از ترس بی خانمانی دست به خودکشی زده اند.

در پرتگال نیز دهها هزار نفر برای اعتراض به سیاست تحمیل های ریاضتی بار دیگر دست به اعتراض زدند و خواستار برکناری دولت « پادرو پاسوس کویلو» شدند. ناراضیان پرتگالی روز شنبه با شعار » تسلیم فقر و بهره کشی نمی شویم » در۲۴ شهر پرتگال دست به تظاهرات اعتراضی زدند. در لیزبون پایتخت پرتگال هزاران نفر در تظاهرات مرکزی شرکت کردند. دبیرکل اتحادیه مرکزی اصناف ، آرمنیو کارلوس ، که از مردم برای شرکت در نخستین تظاهرات بزرگ سال جاری دعوت کرده بود گفت :  « وقت آنست که پاسوس فریاد اعتراض مردم را بشنود ».

کارلوس گفت:   اتحادیه مرکزی اصناف مبارزه را تشدید خواهد کرد و روز دوم ماه مارچ  به  تظاهرات گروه مردمی و نیرومند « تروییکا* را به درک می فرستیم»  شرکت خواهد کرد. این سازمان در ۱۵ سپتامبر سال گذشته در پرتگال  بزرگترین تظاهرات اعتراضی ده سال گذشته را سازمان داده بود. طبق تخمین رسانه ها در آن روز ده میلیون و پنج صد هزار نفر از مردم پرتگال برای اعتراض به خیابانها آمده بودند.

در هفته گذشته فاش شد که تعداد بیکاران اروپای غربی در آخرین سه ماهه سال گذشته به رقم ۱۶،۹ در صد افزایش یافته است. مقامات مسوول اعلام کردند که رشد منفی اقتصاد پرتگال در سال ۲۰۱۲ به رقم ۳،۲ درصد رسید، رقمی که بیش از پیش بینی های احتمالی بود.

پرتگال در سال ۲۰۱۱ ترسایی مبلغ  ۷۸ میلیارد یورو کمک از صندوق بین المللی پول دریافت کرد و متعهد شد سیاست ریاضتی شدیدی را به اجرا بگذارد.

 

 

برگرداننده: رضا نافعی

* تروییکا شامل کمیسیون اتحادیه اروپا ، بانک مرکزی اروپا و صندوق بین المللی پول میشود که برنامه های ریاضت کشی درشماری از کشور های اروپایی از جمله هسپانیا و پرتگال  با کاهش درد باردر خدمات بهداشتی واجتماعی ، کاهش در سطح دستمزد اقشار پایینی ، خصوصی سازی موسسات دولتی ، و ... را از پیش میبرند. ( بامداد )

پیآمد جهاد طالبان در سوات

 

 

نگارنده : سپین کار

 

در روزگاران پُردرخشش بودیزم در گندهارای تاریخی، سوات را « اودیانا » یا « باغ » مینامیدند.یونانی ها هم این سرزمین شاداب را بنام دریای شفاف آن « سواس تو » یاد کردند که نام کنونی آن سوات بمعنی سفید از همان زمان سر چشمه میگیرد .در تقسیمات اداری صوبه سرحد برای سوات حیثیت « ضلع » را قایل شده‌اند ؛ در حالیکه این منطقه در گذشته دارای صلاحیت های بیشتر بود وانگلیس ها حکمران آن پادشاه صاحب (نام های دیگر او : میاگل ، گل شهزاده ، عبدالودود ) را برسمیت شناخته و حتی به او در سال 1930 میلادی لقب قهرمان امپراتوری بریتانیا را داده بودند .جنرال ایوب خان رییس جمهورپاکستان صلاحیت های والی سوات را تحمل نتوانست و قدرت او را شدیدأ محدود نمود .اکنون سوات دارای ساختار اداری پایین تر از « دیویژن » ( ساختار شبیه ولایت ) بوده و خود به چهار سب دیویژن بنام های شانگله پار، بونیر،مته سب و مینگوره تقسیم می‌شود .باشندگان آنرا قبیله های یوسفزی، افغانان ، گجر ،اباخیل ، کوهستانی ، ملا خیل و سیدان تشکیل میدهد .

در حدود دو سال پیش ایالات متحده آمریکا از بود و باش اسامه بن لادن در ضلع ایبت آباد در همسایگی سوات گزارش داد و جهانیان با تماشا عملیات نظامی آن‌ها به این گوشه نا شناخته جهان متوجه گردیدند .در آنزمان چنان تصور میشد که « ای اس ای» و ارتشیان پاکستان ایبت آباد را احتمالأ بخاطر مصونیت ناشی از دوردستی آن از مراکز نا‌آرامی و گیر ودار بمثابه محل مطلوب رهایش این رهبرالقاعده تشخیص داده بودند. اما رویداد های سال‌های اخیر نشان میدهدکه دیویژن « هزاره » همچوضلع سوات و دیگرایجنسی های صوبه  سرحد از مدت‌ها پیش به میدان جهاد بنیاد گرایان با نیرو های دولتی مبدل گردیده و مناطق شان به آتش جنگ کشیده شده بود .

طالبان پاکستانی در حدود جهار سال پیش کنترول خویش را بر سوات تامین نموده بودند .تسلط روز افزون طالبان بر این منطقه مایه نگرانی ایالات متحده آمریکا گردید و این کشوررا وادار ساخت تا از حکومت پاکستان خواهان عملیات نظامی گسترده در سوات گردد .اردوی پاکستان در ماه می 2009 میلادی به عملیات تهاجمی پرداخت و قرار گزارش‌ها روزنامه‌ها تا دو هزار طالب را به شمول رهبر شان مولانا فضل الله به قتل رسانید .حکومت پاکستان پس از این تهاجم نیز تلاش نمود تا از طریق مذاکره و مصالحه با طالبان به توافقی برسد و امنیت نسبی محل را حفظ نماید .ا گر چه امیال درونی ارتش پاکستان درهمه این عملیات به ارزیابی بیشتر نیاز دارد  ولی ظاهرأ همه تلاش‌های یاد شده به نتاییج مطلوب نیانجامید و فعالیت‌های طالبان مانند گذشته در اینجا ادامه دارد .آنها روز تا روز با حملات تروریستی خود روال زندگی عادی را در این    « باغ سبز » مختل میسازند و ایالات متحده آمریکا هم با حملات هواپیما های بدون پیلوت خود گاه گاهی به پاسخ آن‌ها می‌پردازد .همانطوریکه در گذشته ها طالبان افغانی به سهولت به آنسوی مرز گذر میکردند اکنون طالبان پاکستانی هم به آسانی داخل خاک افغانستان می‌شوند .گفته می‌شود که مولانا فضل الله رهبر آنان هنوز در قید حیات بوده و در صفحات شمال افغانستان زنده گی میکند .نمونه دیگر مولوی فقیرالله یکی از چهره‌های شناخته شده طالبان سواتی است که در ننگرهاردستگیر شد و حکومت افغانستان با وجود تقاضای جانب پاکستانی و انترپول او را به آنکشور تسلیم نمیدهد .

تقابل طالبان با نظام مدرن ، زنده گی سیاسی را در سوات و دیگر اضلاع و ایجنسی های صوبه سرحد پیوسته رادیکالیزه میسازد .یکی از نمونه‌های خشونت بار طالبان حمله تروریستی بر دختر پانزده ساله سواتی بنام ملالی یوسفزی بود که در ماه اکتوبر سال گذشته در مینگوره اتفاق افتید .ملالی که از حقوق بشر و حقوق کودکان دفاع مینمود مطالبه کرده بود تا دختران بمکتب بروند.اما طالبان در توجیه حمله خونین خود که افکار عامه جهان را برانگیخت اظهار داشتند که این دختر خواهان انتشار سیکولاریزم بود.

رویارویی بنیادگرایان با سیکولاریزم در سوات کار را بدانجا کشانیده است که صد ها هزار انسان و به ویژه نسل جوان مجبور به ترک سرزمین خود میگردند و به کشور های غربی پناه میآورند .همین اکنون گروهی از جوانان پناهنده سواتی در کلیسای « موتیف » شهرویانا دراعتصاب بسر میبرند تا سر نوشت شان معلوم گردد .

موج مهاجرت پناه گزینان صوبه سرحد به خارج تا زمانی ادامه خواهد یافت که  تقابل  بنیاد گرایی با مظاهر زندگی مدرن به درزا بکشد .

ریاض المالکی : « برای حل دو دولت ، دست تگدی را دراز نخواهیم کرد»

 

 

 

 

پنجمین فوروم جهانی « اتحاد مدنیت ها » از سوی سازمان ملل متحد بروز های 26 تا 28 فبروزی سال 2013 ترسایی در ویانا برگزار گردید.در این گردهمایی ( یونا اوک ) فراسوی مرزهای ملی و فرهنگی زیر نام « مسوولیت ، تنوع و دیالوگ » به مسایل مبرم پیرامون آزادی مذهب ، پلورالیسم ، آزادی مطبوعات ، نقش رسانه‌ها ، مهاجرت و همگرایی پرداخته شد.درمیان بیش از 1200 اشتراک کننده شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی ، چهره‌های شناخته شده جهانی ، روسای دولت ها ، وزیران خارجه ، نمایندگان جامعه مدنی و رسانه‌ها شامل بودند .در حاشیه این گردهمایی روزنامه استاندارد اتریشی گفتمان جالبی را با آقای ریاض المالکی وزیر امورخارجه فلسطین انجام داده است که برای آگاهی خواننده گان عزیزخود پیشکش میداریم.

( بامداد)

   

 

وقت آن فرا رسیده است تا به اعمال خشونت باراسراییل خاتمه داده شود:

 

 

ریاض المالکی وزیر خارجه فلسطین پس از مرگ یک فلسطینی در زندان اسراییل ،خواهان تحقیق بین‌المللی گردید .او به خانم یولیا رابه خاطرنشان ساخت که حل دو دولت پیش ازهمه به نفع اسراییل است .

استاندارد : نظر به اعتراض های تازه در خاک اردن غربی و حمله راکتی از نوار غزه نگرانی‌های بخاطر خیزش انتفاظه* سوم وجود دارد . شما چه میگویید ؟

المالکی: این یک اعلامیه اسراییل است. ما هیچگاهی از آن سخن نگفته ایم.

فلسطینی ها نه آرزوی انتفاظه سوم را دارند و نه آنرا پلان نموده اند .آنها واکنشی در برابر اعمال وحشتناک اسراییل نشان میدهند ، در برابر اعمال خشونت بار مسکن گزینان ( نا قلین ـ بامداد ) ، در برابر بی‌تفاوتی سربازان اسراییلی که فلسطینی ها را میکشند ، در برابر شیوه‌های شکنجه مرگبار فلسطینی ها که مرگ عرفات جرادات یکی از نمونه‌های تازه آنست. فلسطینی ها حق دارند از خود واکنش نشان دهند .اسراییلی ها ایشان را تحریک میکنند .

استاندارد: آن‌ها تحریک میکنند ؟

المالکی: بلی ، مطلقأ !

اگر آن‌ها عرفات جرادات را در جریان استنطاق میکُشند پس چه میتوانند انتظار داشته باشند ؟ اگر آن‌ها به سربازان خود اجازه میدهند که قتل نمایند، پس چه انتظاری میتوانند داشته باشند ؟ کاملأ آشکاراست که همه رخداد های ببارآمده از سوی اسراییل بمنظور ایجاد خشونت درجناح فلسطینی هاست.از کالبد شگافی عرفات جرادات بخوبی روشن می‌شود که او را شدیدأ شکنجه داده‌ بودند. این امررا اسراییلی ها نمیتوانند  پنهان سازند.به همین جهت ما خواستارایجاد یک کمیته تحقیق بین‌المللی هستیم .وقت آن فرا رسیده است تا به اعمال خشونت باراسراییل خاتمه داده شود.زمانی آن فرارسیده است تا جامعه بین‌المللی بپا خیزد و صدای خود را بلند سازد .

استاندارد: منظور دقیق شما چیست ؟ آیا مطلب تان شورای امنیت سازمان ملل متحد است ؟

المالکی: پس از مرگ عرفات جرادات درپی شکنجه، بادریغ هیچ کشوری جرات بپا خاستن و محکوم کردن ( اسراییل ) را ندارد.منظور من کشورهایست که خود را مستقل و مکلف به رعایت حقوق بشرمیدانند.

اما اگر هیچ کشوری چنین جراتی رانداشته باشد ما بازهم خواهیم دانست تا از حقوق خویش دفاع نماییم و بکوشیم  تا مسوولیت اسراییل را در دادگاه بین المللی ثابت سازیم .

استاندارد: در دیوان محکمه اجزایی بین المللی( ای سی س ) ؟

 

 

( مراسم بخاک سپاری عرفات جرادات ـ بامداد )

 

المالکی: من این را نگفتم ؛ محکمه بین المللی. ما میتوانیم به شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد مراجعه نماییم ؛ سپس میتوانیم به اسامبله عمومی ملل متحد روی بیآوریم . اما اگر در آنجا 192 رای داشته باشیم باز هم اسراییل میتواند بگوید که برای ما بی‌تفاوت است ؛ زیرا در شورای امنیت کم از کم یک کشوری است که از حق ویتوی خود استفاده خواهد کرد .( یادهانی : منظور ایالات متحده آمریکا است ) بنأ اسراییل در برابر انتقاد بین‌المللی احساس مصونیت میکند. آنچه در زندان اتفاق افتیده است تا به مرز جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی میرسد. ما میتوانیم آنرا به دیوان جزایی بین‌المللی بکشانیم ؛ ولی من نگفتم که ما این کار را خواهیم کرد. ما میخواهیم به جامعه دول چانس دهیم تا اقداماتی را رویدست گیرد. ما منتظر این واکنش هستیم پیش از آنکه تصمیم بگیریم .

استاندارد: وزیر خارجه پیشین اسراییل سیپی لیونی نخستین کسی بود که آماده گی خود را برای ایتلاف با  بنیامین نتنیاهو ابراز نمود . او خواهان حل معضله است.آیا شما روی یک ابتکار جدید صلح شمارکرده میتوانید ؟

المالکی: من نمیدام که آیا نتنیاهو موفق خواهد شد تا در مهلت تعین شده حکومت جدید را تشکیل دهد. بگذارید منتظر بمانیم !

اگر حکومتی تشکیل شود باز هم مساله وابسته به ترکیب آن خواهد بود. به طور نمونه نتنیاهو حکومتی را با راست افراطی ، ناقلین و هاریدیم ( یهودی‌های اورتودوکس افراطی ) تشکیل بدهد در آنصورت کسی به سخنان لیونی گوش نخواهد کرد .بنأ پیش از وقت خواهد بود تا در این باره چیزی گفته شود .

استاندارد: بدون توجه به برسمیت شناسایی ده فاکتوی فلسطین بصفت یک دولت توسط سازمان ملل متحد برخی از شخصیت‌های بلند پایه هوشدارداده ا ند که راه حل دو دولت تقریبأ از میان رفته است.این امر برای شما چه اهمیتی خواهد داشت ؟

المالکی: ما ازنتنیاهو چون گدا طلب نخواهیم کرد تا به حل دو دولت پابند بماند.

اگر اسراییل ما را وادار بسازد تا باور کنیم که حل دو دولت طرح سنگین وغیر قابل حمل است ؛ پس در آنصورت آن‌ها ما را مجبور میسازند تا چشمان خود را در برابر واقعیت دیگر بگشاییم : واقعیت دولت دو ملت.این به چه معنی خواهد بود ؟ ما فلسطینی ها یا اینکه به صفت اتباع درجه دوم در یک سیستم آپارتاید و یا شهروندان متساوی الحقوق خواهیم بود .این ها یگانه گزینه ها اند .در صورت نخست من نمیدانم که آیا اتریش و دیگر کشورهای جهان اجازه خواهند داد تا اپارتاید دوباره پدیدارگردد و آن‌ها چشم‌ها و گوش‌های خود را در برابر آن ببندند.من بدین باور نیستم .بنأ این نه تنها پیکار ما بلکه مبارزه بسا ازکشورهای دیگرهم خواهد بود .درصورت دوم مساله خوب خواهد بود .ما 4٫5 میلیون وآنها 6 میلیون استند . بر اساس « هاریتس » ** تنها سه سال دوام خواهد کرد تا فلسطینی ها هم به شش میلیون برسند .پس از سال 2015 ترسایی ما اکثریت را تشکیل خواهیم داد و بر اساس اصل دموکراسی یک شخص یک رای فقط یک امر زمان خواهد بود تا ما فلسطین تاریخی را از طریق صلح آمیز بدست گیریم .بنأ برای اسراییل بهتر خواهد بود تا از راه حل دو دولت پیروی کند .

استاندارد: شما از سفررییس جمهورایالات متحده آمریکا ( به اسراییل ) چه انتظاری دارید ؟

الملکی: هیچ چیز .

 

روزنامه استاندارد ، 27 فبروری 2013 ترسایی

 

****

 

 

یادداشت های بامــداد :

 

انتفاظه در لغت بمعنای تکاندن ، ریختاندن و خود را از شر چیزی خلاص کردن است .این واژه در تاریخ مبارزات آزادیخواهانه مردم فلسطین بدو قیام  مردمی اطلاق میگردد که در بین سال‌های 1987 ـ 1993 و 2000 ـ 2005 ترسایی دوام داشته و درآن‌ها هزاران فلسطینی جان های خود را از دست داده‌اند .این قیام ها که بنام  « جنگ با سنگ » و « انتفاظه القدس » معروف گردیده اند؛ نمونه‌های بی‌نظیری ازپایداری مردم فلسطین در برابر اشغال گران صهیونیست وحامیان بین‌المللی شان بشمارمی‌روند .

**هاریتس به معنی سرزمین ( اسراییل ) است.اما دراینجا هدف از روزنامه لیبرال چپ اسراییل است که بیش از صد سال فعالیت نشراتی دارد .

***اتحادیه اروپا از سیاست حکومت دست راستی اسراییل به ویژه از ادامه سیاست جابجا سازی نا قلین در مناطق فلسطینی ها ناراض بوده و دیپلومات های آن در بیت المقدس درآخرین گزارش خود خواهان موضعگیری شدید دربرابر این سیاست که مانع عمده در راه حل دو دولت و در مغایرت با موافقتنامه اوسلو می‌باشد گردیده اند .

 

  

 

 

 

 

 

 

 

                چین مروارید های استراتیژیک را درمیکشد


پیکن تلاش دارد تا بدست آوردن امتیاز بندرها ، خطوط آهن و پروژه های کانال، راه‌های صادرات و واردات خود را تامین کند.

 

ایالات متحده امریکا و هند این فعالیت‌های چین را بدیده نگرانی مینگرند.

 

 

نوشته : جانی ارلینگ از پیکن

برگرداننده : بامیک

 

گزمه های کشتی‌های جنگی و تحت البحری های چین در بحیره جنوب و شرق چین نشانه ای از نقش جدید چین بمثابه قدرت دریایی توسعه یابنده است که دورتر از مرز های آنکشور از منافع کشوری و اقتصادی آن حفاظت میکند .نخستین کشتی هوا پیما بر چین نیز بیانگر این قدرت است .در این اواخر دسته‌ای از کشتی‌های جنگی چین از بندر « کینگ داو » در شرق چین بسوی خلیج عدن براه افتیده اند و هیچ کشوری همچو چین در مبارزه بین المللی علیه دزدان دریایی سهم فعال نداشته است.چین برای چهاردهمین بارعملیاتی را در سواحل سومالیا انجام داده و در آنجا هنوزهم باید کشتی‌های جنگی کشتی‌های تدارکاتی را بدرقه نمایند .جمهوری مردم چین تا اکنون در بیرون از سرزمین خود دارای پایگاه های نظامی دریایی نمی باشد ؛ مگر این امر میتواند به زودی تغیر یابد زیرا پیکن برای دسترسی به پایگاه های بندری بمنظور تجارت و تأمین مواد خام و انرژی زمینه‌های را ایجاد نموده است .

بزرگترین شرکت کشتی رانی چین بنام « کشتی رانی اقیانوسیه چین ـ کوسکو » در سال 2010 ترسایی توجه عامه را زمانی به خود جلب نمود  که این شرکت با شاخه « کوسکو ـ پاسفیک » خود با سرمایه‌گذاری ملیارد ها دالر مدیریت بندر کانتینری مدیترانه را در شهر پیریوس یونان بدست گرفت .بدیترتیب کوسکو نه تنها بسوی اروپای شرقی راه گشود، بلکه راه‌های کشتی رانی به بحیره سیاه ، آسیای مرکزی و روسیه را نیز بدست آورد .

اکنون پیکن میخواهد با گام پُرسر و صدای دیگر اداره بندر « گوادر » پاکستان را بدست گیرد .در این اواخر اعلامیه ای مبنی بر چنین تصمیمی رسمأ با اشتراک آصف علی زرداری رییس جمهور پاکستان انتشار یافت .قراردادی در این زمینه باید تا یکسال دیگر آماده و نهایی گردد .بدین اساس « کمپنی هولدینگ بنادر آنسوی ابحار » چین اداره بندر گوادر را از دفاتر بندری سینگاپور ( پ اس ای ) که حکومت پاکستان قبلأ به آن این  امتیاز را داده بود کسب خواهد نمود.

 

« انگیزه خالص اقتصادی »

رادیوی دولتی چین گزارش داد که بدست آوری امتیاز اداره بندر گوادر تنها یک محاسبه صاف و پاک اقتصادی است .بندر « گوادر » برای داد و ستد اقتصادی چین و واردات انرژی آن یک دهلیز خشکه را میگشاید که فاصله را چندین هزار کیلومتر کوتاه تر میسازد .با این بندر، ناوگان تجارتی چین  مستقیمأ به بحیره عرب، راه هرمز و مواد خام آفریقا و شرقمیانه دسترسی پیدا میکند و ولایات کمتر رُشد یافته غربی چین میتوانند در آینده راسأ از طریق خشکه و خط باربری آهن از بندر « گوادر » با تیل و مواد خام دیگر اکمال گردند. پیکن که باید شصت در صد نیازمندی های نفتی خود را از بیرون تورید نماید  در سال 2012 ترسایی به پیمانه دو صدو هفتاد میلیون تن نفت از سراسر جهان وارد نمود.

 

غرب شدیدأ احساس خطر میکند

روز نامه حزبی « گلوبال تایمز » چین در سر مقاله‌ای تضمین نمود که در کسب امتیاز اداره بندر « گوادر » تنها مساله « نفت » مطرح است و نگرانی‌های نظامی ـ استراتیژیک پیرامون پروژه بندر کاملأ بی‌اساس می‌باشد .تامین انرژی برای رُشد چین دارای نقش تعین کننده است ولی هرگاه منافع انرژی چین در بیرون مطرح می‌شود غرب بی اندازه احساس خطرمیکند .درست است که هر بندری یک اندازه دارای ارزش پوتنسیال نظامی است ؛ ولی چین پیرو هیچگونه استراتیژی محاصره و مستعمره سازی مناطق آنسوی بحرها نیست .

هند همسایه پاکستان این مساله را نقادانه طور دیگر میبیند: وزیر دفاع هند انتونی کورین اراکا پرامبیل در شروع ماه فبروری سال روان خاطر نشان ساخت که اگر چین درآینده مدیریت چنین بندرمهم آب عمیق و استراتیژیک مانند گوادر را بدست گیرد، خیلی تشویش آورخواهد بود .روزنامه های هند نیز به یاد آوردند که چین در ماه می 2011 ترسایی به وزیر دفاع آنوقت پاکستان احمد مختار پیشنهاد کرده بود تا در بندر گوادر یک پایگاه نیروی دریایی را ایجاد نماید .

ایالات متحده امریکا نیز با دقت ناظراست که در گوادرچه میگذرد . « گردنبند مروارید» یا مقوله پُر شاخ و برگ پیکن که در سال 2004  بکار گرفته شد تا هنوز بر آمریکا اثر میگذارد .« گردنبند مروارید » در نزد چینایی ها مجموعه از ابتکاراتی بود که این کشوردرامتداد سواحل آسیا، شرق نزدیک وافریقا رویدست گرفته بود .در این زمینه چین از یک الگوی تاریخی پیروی میکند ؛ راه های کهن دریایی که دریا نورد  دوره خاندان مینگ امیر البحر ( ادمیرال ـ ب ) ژنگ هی در سفر خود از ملاکا به هرمز و شبه جزیره عرب و از ایران تا به شرق افریقا تثبیت نموده بود با مسیر حیاتی بحری و انتقالاتی کنونی برای اکمالات چین از ناحیه نفت و مواد خام همسانی دارد .پیکن از راه تماس های تجارتی ، قرضه های سخاوتمندانه و اعمار بندر ها و ساختارهای ترانسپورتی به امتداد سواحل ، مراکز مقدماتی استراتیژیک را ایجاد نموده است .این چنین مروارید ها که ابتکار چین آن‌ها را به درخشش می‌آورند، میتوانند آنچنانی که ایالات متحده آمریکا بیم دارد روزی به پایگاه های نیروهای دریایی مبدل گردند.

 

راه ژنگ هه

ژنگ هه* در سفر چهارم خود ( او جمعأ هفت سفر داشت ) در سال 1415 ترسایی از سواحل گوادرعبور کرد .بندر جدید ( گوادر ) غربی ترین مروارید درگردنبند هند است .مروارید دیگر در نیپال قراردارد .چین با مصرف چهارده میلیون دالر امریکایی « بندر خشکه » در « لارشه » نیپال اعمار نموده است .پیکن همچنان آرزو دارد تا فرمایش ساختمان یک بندر آب عمیق به ارزش پنج ملیارد دالر را در خلیج بنگال  ( بنگله دیش ) بدست آورد.چین درسریلانکا با قرضه هنگفت اعمار بندر آب عمیق « همباتوتا » را تمویل نمود .کمپنی های چینایی از ماه مارچ 2002 ترسایی بدینسو ساختمان بندر کانتینری آب عمیق و نفتی گوادر را توسعه بخشیدند .بقول از روزنامه « دیلی چینا » پیکن هفتادوپنچ در صد سهم تمویل اولیه یا دو صد و پنجاه ملیون دالر امریکایی را به عهده گرفته‌اند .بندر گوادر در سال 2007 ترسایی تکمیل گردید .درحال حاضر به جز از یک جاده ای که به کراچی منتهی میگردد ،اتصالات دیگر در شبکه ترانسپورتی، میدان هوایی و یا خط آهن ( در پاکستان ) وجود ندارد . همین کمبود باعث گردید تا شرکت ب اس ای سینگاپوری با شکست مواجه گردد .

 

فشار ایالات متحده آمریکا

اینکه شرکت ب اس ای سینگاپور در سال 2007 ترسایی  برکنسرن بندری چین ترجیع داده شد، امرغیرمترقبه بود ؛ زیرا رییس جمهورآنزمان پاکستان جنرال پرویز مشرف در نتیجه فشارآمریکا وادار به چنین امری گردید .حکومت فعلی پاکستان در پایان ماه جنوری 2013 ترسایی تصمیم گرفت تا امتیاز شرکت ب اس ای را بازگیرد و این را به گروپ چینایی واگذار گردد.

کنترول بر راه‌های ترانسپورتی و کشتی رانی تهدیدی است برای اینکه روزی ابحارجهانی به مناطق داغ تشنج جدید مبدل شوند . تیوریسن نظامی ایالات متحده آمریکا دی کاپلان در این رابطه در سال 2005 ترسایی هشدار داده بود : تسلیحات دریایی چین قوای آنکشور را چه زود و چه دیر به بحر آرام و به « جنگ سرد » با آمریکا بخاطر تسلط بر این منطقه خواهد کشانید. کاپلان تزهای خود را زمانی ارایه داشته بود که رهبری چین ساختن کشتی‌های هواپیما بر و توسعه نیرو دریایی خود را به سبک بزرگ شدیدأ رد مینمود .در آنزمان  هنوزاحساسات دربحیره شرق و جنوب چین چنین نمی جوشید .

 

 

 یادداشت بامداد :

 *ژنگ هه یا چنگ هو در سال 1371 در ولایت یون نان در جنوب چین زاده شد .او در جوانی به اسارت سربازان اردوی مینگ در آمد و به خواجگان در بار پیوست .در دربار  یونگ لو  که در نتیجه قیام درون دربار و خلع برادر زاده اش به قدرت رسیده بود، ژنگ توانست مورد اعتماد قرار گیرد .در سال 1405 ترسایی یونگ لو فرمان داد تا نیرو ی دریایی برادرزاده فراریش را که در سرزمینی در آنسوی اقیانوس زندگی میکرد دستگیر نماید . عملیات تجسسی تحت رهبری ژنگ هه آغاز گردید.این فرمانده در سال 1405 ترسایی با 62 کشتی از بندری در نزدیک شانگهای امروزی با باد های موسومی تابستانی بسوی جنوب براه افتید و در هندوچین، جاوا ، سوماترا ، سری لانکا و کالیکوت لنگر انداخت و ازسی کشور و جزیره دیدن نمود .ناوگان قیصر چین نمونه‌ای از بزرگترین قدرت دریایی بود.در این دریا نوردی بیش از 37000 تن در تحت قومانده ژنگ هه قرار داشت و دسته وی در برگیرنده  317 کشتی تدارکاتی ، جنگی و باربری بود .شاید پیش از ژنگ هه چینایی ها به آفریقا رسیده بودند ؛ زیرا جغرافیا دان معروف عرب الادریسی در سال 1154 ترسایی از تاجران چینایی در بازار های آفریقا سخن گفته است .سفر بیست ساله در یایی ژنگ یکی از جالبترین راهنوردی های جهانی است که در آن نه انگیزه اقتصادی و نظامی و نه رسالت مذهبی نقشی داشت .یکی از نمونه‌های انعطاف و مدارا سنگ نبشته ای در سریلانکا ست که در سال 1409 ترسایی سفر ژنگ هه را بزبان های چینایی ، فارسی و سریلانکایی بیان میدارد و به ستایش بودا ، الله و ویشنو می‌پردازد . ژنگ در راهپیمانی های خود به اروپا و استرالیا نزدیک شده بود و میتوانست بخوبی به قاره امریکا نیز برسد . اما مرگ یونگ لو مانع این جهانگشایی ها گردید .مامورین پیروکنفوسیوس که خواجگان را بد میدیند ترجیع دادند تا چین پول خود را در پروژه های عام المنفعه بکارگیرد ودراعمار کانال‌ها و اعمار جاده های داخلی مصرف کند .چین به یکباره گی پس از سال 1433 ترسایی از جهان روی گرفت و شدیدآ مانع سفر و جهانگردی گشت .ژنگ هه درهمین سال از جهان در گذشت و با نابودی بیشترینه بخش سفرنامه هایش اونیز آهسته آهسته فراموش گردید .