توجه جدی برنبشته « مسوولیت امریکا در قبال تجاوز

پاکستان بر افغانستان »­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­

 

نوشته : داود کرنزی، هامبورگ

۲۰۱۳/۵/۲۸

منحیث یک فرد وطنپرست در کنارسايروطنپرستان ازانکشافات و رخداد های اخیر سرحدی که از راکت پراگنی ها درکنرآغاز گردیده ومدت هاست که قرا هم سرحد پاکستان مورد آتشباری قرارگرفته، ده ها کشته ومجروح درصف شهدا افزون گردیده ؛ بعضی از قریه جات از ترس فیرراکتها ازسکنه تخلیه گردیده  قلبآ متآثربوده درغم وطنداران کنری خود را شریک میدانم.  

کمترین نبشته ها و یادداشتها را شاهدم که با وسعت نظروتحلیل همه جانبه ای که هم علل رخداد ها ، عوامل ناشی از این حوادث و هم تدابیر بخاطرانتخاب عکس العمل ها را چنین با صراحت معلوم کرده باشد که درین نبشته (مسوولیت امریکا درقبال تجاوز پاکستان برافغانستان ـ بامداد ) آشکارشده است.

حوادث چنین بیان شده است:

-        ارتش پاکستان (۴۵) کیلومتر درخاک افغانستان داخل شده است،

-        قوای ناتو پوسته های خویش را که در خاک افغانستان است به پا کستان تسلیم داده است ،

-        جانب پاکستان با صراحت اعلان کرده اند که پوسته ها را از ناتو و امریکا تسلیم شده اند،

     -   جانب افغانی خیلی دیرتر ازواقعه اطلاع حاصل نموده صرفآ تقاضا کردند که سربازان پاکستانی از اعمار پوسته های جدید جلوگیری بکنند،

    -   امریکا و ناتو ازین عمل خود اولآ بی خبری خود را ابراز داشتند و بعدآ جنرال گونترگفت ؛ جانب افغانی میتواند در برابر این عمل پاکستان به شورای امنیت ملل متحد و مراجع بین الملل شکایت نمایند،

   -   آنها گفتند (ناتو) که ما نقشه های ازمرز افغانستان و پاکستان در اختیار داریم: ۱- نقشه انگلیسی،۲- نقشه روسی، ۳- نقشه امریکایی

و اعتراف نمودند که ما براساس نقشه امریکا این پوسته را به پاکستان تسلیم داده ایم.

تبصره :

ارتش پاکستان و استخبارات نظامی آن ـ آی اس آی ـ از وضعییت نامطمین ( بحران سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، و نظامی ) افغانستان و از فضای ایجاد شده ناشی ازخروج قوای ناتو وترک احتمالی قوای امریکا که سبب تشویش ونگرانی مردم گردیده که در نتیجه این جو ایجاد شده ؛  ازدیاد فراراز صفوف قوای مسلح ، فرارمردم ازمملکت وانتقال سرمایه های شان درخارج ازکشور قیمت اجناس مصرفی بلند رفته، ارزش زمین، خانه و حتا پول افغانی تنزیل نموده است، موضعگیری امریکا و ناتو درقبال مسایل سیاسی کشور در حال بی ثباتی و بی خبری بوده ایشان پیوسته منافع افغانی را قربانی منافع و خواستهای پاکستان نموده که این نوع حمایت نا مطمین سبب وموجب بلند رفتن روحیه تعرضی پاکستان گردیده است.

آنها میخواهند خود را در موقف اسراییل قراردهند به تصرف پوسته ها و بعدآ به اعمار منازل مسکونی داخل خاک افغانستان بپردازند.مساله پشتونستان و خط دیورند را حل شده اعلان نمایند و تهدید نمایند که اگرتصمیم به جنگ گرفتید طی یک هفته خود را درمرکز افغانستان میرسانیم . قوماندانی عمومی ناتو اعلان میدارد ( دولت افغانستان ) که شما این قضیه را از طریق شورای امنیت ملل متحد حل نمایید .

جهان شاهد است که به تصامیم مثبت شورای امنیت ملل متحد هیچ کشورمتعرض توجه نمیکند.اگر تصامیم شورای امنیت به نفع متجاوزین باشد علی الفوراجرا میشود. پروگرام چنین خواهد بود که پاکستان پیشروی میکند و این قضیه در جامعه ملل سالهای متمادی دوام خواهد نمود. پاکستانی ها به آرامی حتا تذکره های تابعیت خود را برای مردم محلات تحت تسلط توزیع خواهد نمود ، به اعمار سرک ها ، تمدید لین برق، لین تیلفون ، ترانسپورت شهری وسایرخدمات اجتماعی خواهد پرداخت که بدین وسیله برتری خود را نسبت به دولت های بیکاره افغانستان نزد مردم محلات متعرضه به اثبات خواهند رساند .

صحبت های غیرسیاسی وغیردیپلوماتیک سران افغان به استحکام مواضع پاکستانی ها کمک مینماید تا از سیاست استادان سابق خود ( سیاست پیشروی استفاده نمایند)

تعهدات بین المللی:

در قسمتی ازین نبشته آمده است که: « ناتو و امریکا با آمدن به افغانستان در برابر مردم افغانستان و جهانیان وعده کردند که در حفظ تمامیت ارضی و استقلال خود را متعهد میدانند.»

تمام قرارداد ها و اعلامیه های رسمی بین افغانستان و امریکا بر چنین تعهدی گواهی میدهد .در دست نویس قرارداد صلح ژنیوکه دراپریل سال (۱۹۸۸میلادی) میان افغانستان پاکستان و امریکا به امضا رسید تعهد به خصوص امریکا را دربرابر جهانیان میتوان مشاهده نمود.

علاوتآ درطرح قرار داد ستراتیژیک میان افغانستان وامریکا نیز مسوولیت آن کشوردرجلوگیری از ( تهدیدات داخلی و خارجی) دربرابر افغانستان اشاره شده است. درپروتوکول های ستراتیژیک با انگلستان و سایرکشورهای جهان علاوه برکسب کمک های دوامدار اقتصادی ، سیاسی و نظامی دفاع ازحاکمیت ملی افغانستان را میتوان مشاهده کرد. اما امریکا و ناتو بر خلاف تعهد شان گام برداشته پوسته های امنیتی داخل کشور یعنی افغانستان را به پاکستان تسلیم داده و هیچ اعتنایی بر حاکمیت دولت ومردم افغانستان نکردند. ایشان موجبات رویارویی بر خورد های نظامی سرحدی میان افغانستان و پاکستان را فراهم نمودند مساله تسلیمدهی این پوسته ها تنها مشکل افغانستان با جانب امریکا نیست.به گفته سرگی تامین تحلیل گرروسی امریکا پاکستان را هم کمک میکند هم مسلح میسازد و درعین حال آنرا بمباردمان مینماید بدین معنی که امریکا با پاکستان نیز پرابلم دارد.

تدابیر دولت افغانستان و دولت پاکستان:

در طول مدت زمان موجودیت قوای بین المللی و امریکا با صرف میلیون ها دالرآمادگی های نظامی دولت افغانستان چنین است - اردو مرکب از افراد مسلح مربوط به گروپ های جهادی قبلی با تعلقات اندیشوی قبلی شان بوده  درصورتیکه منافع و مشارکت شان در دولت به خطر واقع شود قطعات مربوط به خویش را از اردو رخصت مینمایند و یا عقب بر میگردانند .

اردوی افغانستان اردوی اجیر ومعاش خوربوده اگر دو ـ سه ماه متواتر معاش ایشان پرداخته نشود همه فرارمینمایند چون آنها نان آورخانه و فامیل خود اند .

-   تعداد این اردو بالاتر از صد هزار میباشد.

-   اردوی افغانستان فاقد سلاح ثقیل بوده راکت های ثقیل ، توپخانه ها ، تانکها  ، اوره گان ها ، راکت های زمین بزمین، زمین به هوا ، سکات ها همه نیست و نابود شده و فعلآ وجود ندارند.

-   اردوی افغانستان فاقد قوای هوایی مجهز بوده طیارات جنگی، هیلیکوپترها، مک های ۲۱ و ۲۷، طیارات باربری انتونوف...   وغیره یا نابود شده اند و یا در پاکستان نشست نموده و یا ربوده شده اند .

 -   رییس جمهور افغانستان تازه بیست میلیون دالر از پول های موجود دفتر شورای امنیت را به غرض ترمیم (۸۰۰) عراده تانک های جنگی تخریب شده که مربوط به اردوی قبلی افغانستان بود و وسایل قیمتی داخلی تانکها که ساخته شده از مواد سربی و فلزات قیمتی بوده قبلآ درحین جنگهای تنظیمی به سرقت برده و به پاکستان به فروش رسیده شده؛ تخصیص داده است . برای ترمیم آن یکسال وقت داده است الی (۲۰۱۴ ) که ختم دوره کاری شان است این تانکها ترمیم خواهد شد.‎! ایشان چنین گمان میکنند که پاکستان منتظرترمیم تانکها وطیارات که امریکا وعده داده که در سال ۲۰۱۴ به اردوی افغانستان تسلیم میدهند تا بعدآ به مقابله بپردازند.

تدابیردولت پاکستان:

اردوی پاکستان متشکل از رقم بالاتر از یک میلیون نفر بوده و سالانه بودجه بیشتر از چهارمیلیارد دالر را بخود تخصیص داده است یک اردوی سرمایه داربوده که درعرصه های اقتصادی ، زراعتی ، نظامی سرمایه گزاری های بزرگ دارد.

-   پاکستان دارای سلاح اتمی میباشد، پاکستان مصروف آزمایش راکت های بالستیک مجهز با کلاهک های هسته یی بنام ( هاتف۴) که بنام شاهین یک معروف است میباشد. پاکستان به کمک دوستان غربی خود در سال ۱۹۹۱ موسسه صنایع نظامی خود را ایجاد کرده است که اکنون برعلاوه تولید راکت ها به ساختن تانکها، راکتها ، کشتی های جنگی ، دستگاه های زرهدار و سلاح های ثقیل و سبک میپردازد. تانکهای الخالد یک، الخالد دو و ضرار را تولید میکند.

-    پاکستان به همکاری فرانسه توانست تحت البحری ( اگوستا بی +۹۰)را بسازد .

-    پاکستان اکنون در لست بلند صادر کننده های اسلحه قرار دارد .

-   پاکستان متحد نزدیک نظامی چین ، امریکا، فرانسه و انگلستان میباشد.

-   نفوس این کشور بالاتر از یکصدو هشتاد میلیون نفر بوده با کشور های عربی ، ایران ، چین ، فرانسه و تمام کشورهای جهان قرار داد های صادراتی وارداتی و اقتصادی دارد .

بیک بررسی اجمالی و گذرا میتوان برتری نظامی و سیاسی این دو کشوررا مقایسه کرد. درامتداد سرحدات افغانستان با پاکستان بخصوص در ولسوالی گوشته عکس ها و فوتو های نشر شده از استحکامات و مواضع مستحکم پاکستان و تجهیز سربازان او با سلاحهای ثقیل حکایت میکنند اما مواضع بدون ستر و اخفای سربازان افغانی و تجهیز آنها صرفآ با سلاح کلشینکوف که بَرد انداخت مؤثراین سلاح الی (۵۰۰) متراست که کم توجهی دولت افغانستان و متحدان نظامی آنرا بیان میکند. به عوض اینکه دولت افغانستان مشکل خود را با ناتو و امریکا حل نماید که چرا پوسته های گوشته را به پاکستانی ها تسلیم نموده ؛ به هیاهوی تبلیغاتی می پردازند.

در مورد خط دیورند:

 

از نقشه های انگلیس همه دنیا با خبراند. نقشه های روسی و امریکایی را تازه از زبان قوماندان ناتو شنیدیم به نظر من، نقشه امریکا مثل خود امریکا بی سابقه است شاید نقشه جدید ( جغرافیه جدید آسیا و جهان) مطمع نظرباشد که این نقشه ها برای آینده جهان مطرح است!

در صفحه (۴۱۵) کتاب تاج التواریخ  به اصطلاح نوشته امیرعبدالرحمن خان چنین آمده است: « بعد از اینکه سر حدات خود را با سایر همسایگان تجدید نمودم لازم دانستم تا که سر حدات بین افغانستان و هندوستان را معین نمایم. خطوط سرحدی اطراف مملکت من بطور قطعی تجدید شده مثل دیوار محکمی به جهت محافظت مملکت من برقرارباشد لهذا از لارد ریپون و بعد از لارد یفرین ( حاکمان هند برتانوی ـ نگارنده) خواهش نمودم که بعضی از مجرب ترین افسران در سفارت را در کابل بفرستند که در باب بعضی مطالب گفتگو نماییم. »

در همین کتاب از جمله آمده است که ، انگلیس ها دراول لارد رابرت را به سفارت فرستادند که با لشکر کلان داخل افغانستان گردید امیر عبدالرحمن خان چون ازسابقه جنگی و تلفات که مردم افغانستان از او دیده بود به آمدنش توافق نکرد انگلیس ها التوماتوم دادند روابط خراب شد امیر یکی از خدمتگاران خود را که انگلیس بود به غرض ساکت سازی یا بهبود روابط نزد فرمان فرمای هندوستان فرستاد رابرت از هندوستان راهی انگلستان شد بعد از تبدیلی او زمینه نزدیکی امیر با فرمانفرمای هند مساعد شد....  فرمانفرما نقشه ای را به امیر فرستاد که در آن از جدا سازی ولایات وزیری ، چمن نو، ایستگاه راه آهن ، چغایی ، بلند خیل، مومند ، اسمارو چترال و تمام ولایاتی که بین آنها واقع است جز هندوستان مشخص نموده بود. امیر طی ارسال نامه به فرمان فرما در مورد خصوصیات جنگی قبایل نوشته و گفت : چون طوایف سرحدی مردمان مسلمان ، شجاع و افغان اند.اگر تحت اداره من ( یعنی یک امیر دولت مسلمان) قرار داشته باشند لشکر خوبی برای افغانستان و هندوستان خواهند بود تا اگر کسی بالای این دو دولت حمله ور شود آنها دفاع نمایند.(من تدریجآ آنها را مطیع و دوست انگلیس خواهم ساخت ) در غیرآن شما همیشه با آنها مشغول جنگ و اشکالات داخلی خواهند بود این پیشنهاد امیر از جانب انگلیس ها رد گردید  انگلیس ها دستور اخراج مامورین امیر را از بلند خیل  و وانه ژوب داد. بعد امیر مناطق اسمار را تصرف نموده که این امر نیز سبب نگرانی انگلیس ها گردید.به غرض بهبود روابط چندین بارمراودات و مواصلات بین انگلیس ها و افغانها صورت گرفت.در ۱۲ نوامبر ۱۸۹۳ مصادف به  دوم جمادی الاول ۱۳۱۱ سکرتر بخش خارجی دولت هند بر تانوی آقای تمور دیورند با یک تعداد افسران و نقشه های نشانی شده سرحدی که درآن از جدا سازی ولایات صوات ، باجور، چترال وعلاقه انوری، وزیری ، داود چارگی و چمن بود داخل افغانستان شده و با هیآت جانب افغانی به مزاکره دوامدار پرداختند درین موقع امیر مریض بود.چون این داستان خیلی طولانی است من بغرض تجدید صنوات تاریخی در ذهن خوانندگان محترم این مضمون خلص به تذکر تاریخ حوادث سرحدی میپردازیم:

حوادث دوران ابدالی ها و برادران محمد زایی

الف ـ دوره اولاده تیمور شاه ابدالی:

۱ـ در سال (۱۸۰۳) عیسوی مصادف به (۱۱۸۲) هجری شمسی در دوران پادشاهی شاه محمود ابدالی ولایات خراسان از طرف انگلیس ها بصورت تحفه به جانب ایران بخشش داده شد. این منطقه به اسم سیستان خاص به مساحت (۲۸۴۸) کیلومتر مربع به جانب ایرانی و قسمت دیگر سیستان به مساحت (۱۴۵۹) کیلومتر مربع به  جانب افغانی باقی ماند. یعنی ( ۱۳۸۶) کیلو متر مربع بیشتر مناطق سیستان خاص به جانب ایران داده شد.

۲- در سال ۱۸۱۲ م ( ۱۱۹۱ خورشیدی) قلعه اتک در کنار رود سند به حکومت  سند پنجاب تعلق گرفت.

۳ـ در سال  ۱۸۱۸م ( ۱۱۰۷) ولایات ملتان به حکومت سک پنجاب داده شد.

ب ـ دوره برادران محمدزایی:

۱ـ در سال ۱۸۱۹م (۱۱۹۸) ولایت کشمیر به پنجاب ملحق شد.

۲- در سال۱۸۲۱م ( ۱۲۰۰) ولایت دیره غازی خان بدست سک ها افتاد.

۳ـ در سال  ۱۸۲۳م  (۱۲۰۲) ولایت پشاور را سک ها اشغال کردند.

۴ـ درسال ۱۸۴۳م (۱۲۲۲) ولایت سند را انگلیس ها اشغال نمودند.

۵ـ در سال  ۱۸۷۸ م (۱۲۵۷) براساس معاهده گندمک ( امیر محمد یعقوب خان )  پسرامیرشیرعلیخان علاقه های شال، فوستج الی کوژک کُرم ، لندی کوتل به انگلیس ها داده شد.

۶ـ در سال  ۱۸۸۴م ( ۱۲۶۳) ولایت مروه را روس ها اشغال کردند.

۷ـ در سال ۱۸۸۵م ( ۱۲۶۴) در زمان امیرعبدالرحمن خان مناطق پنجده را روس های تزاری تصرف نمودند.

۸ـ در سال ۱۸۹۳م(۱۲۷۲) به اساس معاهده نام نهاد دیورند ولایات صوات ، باجور ، چترال، انوری، وزیری، داودچارگی و چمن را انگلیس ها تصرف کردند.

۹ـ بر اساس موافقتنامه های ۱۸۷۳م( ۱۲۵۲) و۱۹۰۰ـ ۱۹۰۷ م مصادف به (۱۲۸۸) که در اول انگلستان افغانستان را به حیث منطقه بوفرشتاد یعنی (منطقه حایل) میان روسیه تزاری و هند برتانوی نمیدانستند به شناخت آن موافقت کردند  در بهار ۱۸۳۹م( ۱۲۱۸) شاه شجاع بعد ازطی چند سال مهاجرت و پناهنده گی که در نزد انگلیس ها در هند بود به اتفاق حکومت رنجیت سنگ و انگلیس ها به اشتراک ۴۵۰۰۰ هزار تن سر باز و افسر به افغانستان حمله ورشدند قندهار را تصرف غزنی و کابل را حریق و ویران نمودند که این اقدام شامل داستان جداگانه بوده هموطنان ما از داستان مکناتن و برنس و قتل شاه شجاع و شکست انگلیس ها اطلاع کامل دارند.

موضیعگیری رهبران پشتونستان و بلوچستان و مبارزات دلیرانه آنها را همه ما مطلع بوده که شاهد آنیم.

برای روشن شدن کامل موضع رهبران پشتون توجه شما را به گفتگوی مرحوم خان عبدالولی خان پدر اسفندیار ولی که فعلآ رییس نشنل عوام پارتی است با محترم داکتر روان فرهادی معطوف میداریم  گرچه این مصاحبه در سالهای قبل صورت پذیرفته اما ارزش آن تاریخی و جاودانی است لطفآ آنرا در سایت حقیقت ارگان نشراتی شورای مرکزی حزب مردم افغانستان مطالعه فرمایید .

حل مساله دیورند که یک قضیه سیاسی است کار دولت ها ، پارلمان ها و لویه جرگه های هردو کشور به اشتراک مستقیم و همه جانبه مردم پشتون و بلوچ وساکنان مناطق جدا شده میباشد موضعگیری احزاب سیاسی وسازمانهای حقوقی وجامعه مدنی مکمل استراتیژی بزرگ ملی جهت رفع رخداد ها و پرابلم های تاریخی میباشد.

تاریخ ثابت نموده که ختم هرجنگ و دعوا با مذاکره و مفاهمه و صلح صورت می پذیرد پس کاری را که ما دراول باید انجام بدهیم چرا بعد از خونریزی ها تخریب مدنیت ها و کشورها انجام میدهیم من معتقدم که اگر قراردادی وجود داشته باشد باید به امضا و مهر امضا کننده کان تصویب پارلمان ها و تا یید لویه جرگه های مردمی کشورها را داشته باشند .

محترم پروفیسوررفیع استاد پوهنتون کابل در مصاحبه در تلویزیون طلوع و بعدآ منتشره تلویزیون آریانا گفتند که : کلیه آماده گی ها مثل تهیه نقشه سرحدی نشانی های خطوط سرحدی ،نظریات مبنی بر تقسیم مناطق در معاهده دیورند در روی کاغذ با اسمای هیآت جانب دولت هند برتانوی و جانب افغانی موجود است.اما من نه در موزیم هندوستان نه درموزیم افغانستان و نه درموزیم انگلستان چنین سندی را مشاهده کرده ام که امضا و مهر پادشاه آنوقت ثبت بوده باشد.

در قسمت اخیر  نبشته مرکزی مورد پسندم چنین رهنمایی صورت میگیرد : رخداد حاضر یکبار دیگر نشان داد که نبود یک استراتیژی ملی که برمنافع مردم افغانستان درهمخوانی با منافع خلق های منطقه و آینده صلح و ثبات استوار بوده وحمایت بین المللی را باخود داشته باشد، تنظیم وبا طرفین در فضای آرام مطرح نماید بر رفع پرابلم های موجود فایق خواهند شد.

 

 

 

ماخذ :

۱ـ سایت بامداد ،  http://www.bamdaad.org/didgah/266-2013-05-09-15-41-49.html

« مسوولیت امریکا در قبال تجاوز پاکستان برافغانستانَ » ، نوشته جناب داکتر اسد محسن زاده

۲- سایت حقیقت، http://www.haqiqat.eu/new_page_37.htm

۳- یاداشت های تاریخی قلمی(  ح. کرنزی )

۴ ـ تاج التواریخ  ،امیرعبدالرحمن خان ؛ جلد اول و دوم، مرکز نشراتی میوند ، میزان ۱۳۷۵

۵ ـ درهمین زمینه  به  نظریات جناب عبدالحمید مبارز مراجعه نماید:

http://8am.af/1392/02/30/durand-different-narratives/

«روایت‌های متفاوت و متناقض از دیورند »

 

 

 

 

 

دلیل های اعتراض جمعی در ترکیه

اعتراضات جمعی در ترکیه مقامات این کشور را دچار نگرانی کرده است. ظاهرا مقامات دولتی نه تنها برای چنین راهپیمایی بزرگی با حضور ده ها هزار نفر آمادهگی نداشتند که حتا نوع حضور مردم و شعارها برایشان غیرمنتظره بود. شعارها از حفاظت فضای سبز میدان تقسیم و حفظ مرکز فرهنگی آتاتورک شروع شده تا تقاضای استعفای رییس جمهور کشور ادامه پیدا کرد. ضمن اینکه این قبیل اقدامات در ترکیه طی شش ماه اخیر چندین مرتبه مشاهده شده است.

استانیسلاو تاراسوف سیاست پرداز و کارشناس مسایل ترکیه در این رابطه می گوید: « البته، این تنشها در ترکیه توسط کارشناسان ترک با دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. در حال حاضر، فقط می توان چند عامل مشخص را نام برد که به اعتقاد من بیشتر قابل تامل و مشاهده هستند. مشکل در مبارزه برای حفظ درختان و فضای سبز نیست. و حتا تصویب قانون محدودیت فروش و مصرف مشروبات الکلی نیز نمی تواند دلیل اصلی این اعتراضات باشد. مساله پیچیده تر از این دلایل می باشد..

تجربه تاریخی نشان می دهد که اعتراضات جمعی در بسیاری کشورها در زمان وقوع بحران اقتصادی رخ نمی دهد، بلکه درست درهنگام بالارفتن وضعیت اقتصادی مردم دست به اعتراض می زنند. ترکیه برای اولین بار در تاریخ خود توانسته بر بحران اقتصادی جدی غلبه کرده و حتا با آهنگ رشد خود در حوزه اقتصادی از کشورهای اروپایی پیشی بگیرد. عامل اقتصادی کمک می کند تا حزب حاکم درکشور بتواند مجددا در انتخابات مجلس بردیگران غلبه کرده و روند مدرن سازی کشور را به ترتیب قبل ادامه دهد.

از طرف دیگر، بخش اعظم جامعه ترکیه با سیاست های دولت در راستای تجدید نظر در میراث آتاتورک و امتناع از سیاست های کمال آتاتورک رضایت خاطر ندارند. ظاهرا، اردوغان حق دارد که می گوید تنش های کنونی در ترکیه ویژگی های ایدیولوژیک دارند. برکسی پوشیده نیست که سیاست « اسلام گرایی نرم » که توسط دولت در حال اجراست، از طرف جامعه ترکیه چندان مورد حمایت قرار نمی گیرد. به همین خاطر، برنامه دولت برای ساخت مسجد به جای مرکز فرهنگی آتاتورک، در حکم ضربه ای بود که دولت حاکم برساختار جمهوری تاسیس شده توسط مصطفی کمال وارد کرده.

سیاست های خارجی دولت نیز برای مردم سوال برانگیز می باشد. منظور از سیاست های خارجی، شیوه ای است که دولت ترکیه در رابطه با سوریه پیش گرفته است. این سیاست ها توسط ۶۰ درصد مردم کشور تایید نمی شود. دو عامل ذکر شده سبب شده که نارضایتی های زیادی در میان مردم کشور شکل بگیرد. مشکلات موجود در سطح زنده گی مردم، تنها می تواند عامل سوم در این جریان باشد که همه گی در کنار موجب تنش های حاضر شده است.

اما، آیا می توان رفتار خشونت آمیز پلیس ترکیه با مردم معترض را توجیه کرد؟ احمد داووداغلو وزیر امور خارجه ترکیه در سایت تویتر می نویسد که حوادث اخیر در میدان تقسیم شهر استانبول، به بدترین شکل ممکن کشورما را برای دنیا ترسیم کرد. کاترین اشتن رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا، نسبت به خشونت های اعمال شده در استانبول و برخی شهرهای ترکیه ابراز تاسف عمیق کرده و نسبت به اعمال خشونت پلیس این کشور نسبت به مردم اظهار نگرانی نمود. بدین ترتیب، ترکیه تصویرخود را به عنوان دولت دموکراتیک از دست می دهد، اگرچه تلاش زیادی برای ساختن آن کرده اند.

اتحادیه اروپا به انقره پیشنهاد می کند که برای خروج از بحران راه گفتمان سیاسی را پیش بگیرد. اما در شرایطی که مشکل بازسازی میدان تقسیم درمرحله دوم قرار گرفته و معترضین خواستار استعفای اردوغان را دارند، چگونه و با چه کسی می توان به مذاکره نشست؟

عبدالله گل رییس جمهور این کشور اظهار کرد که باید نسبت به بیانیه هایی که هم اکنون موجب نگرانی شده اند، با مسوولیت پذیری بیشتری اقدام کرد. شعارها و بیانیه های مردم در راهپیمایی اعتراض آمیز سبب شده که پولیس کشور دست به اعمال خشونت بزند. آیا اکنون اردوغان می تواند راه حلی برای شرایط پیش آمده ارایه کرده و وزیر کشور یا حتا شهردار استانبول را از سمت خود برکنار کند؟ مهم این است که به گفته روزنامه ترک زبان «ملیت»، اردوغان شانس خود را برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۴ از دست داده است و حزب حاکم نیز در انتخابات منطقه ای و از جمله در انتخابات شهر استانبول شانس کمتری خواهد داشت.

هر اتفاقی که از این پس بیافتد، میدان تقسیم در شهر استانبول همچون میدان تحریر در قاهره و میدان تیان آن من چین به تاریخ سیاسی کشور وارد می شود.

 

ص.ر.

« بهار ترکی » در استانبول

 

اعتراضات با سرعت خیره‌کننده‌ای به چند شهر دیگر مانند «انقره»، «ازمیر»،

« قونیه» و « بودروم » گسترش یافت.

 

 

جرقه آغازین اعتراض‌های دو روز گذشته در استانبول، تخریب پارکی در میدان « تقسیم » و ساخت یک مجتمع تجاری به‌جای آن بود. معترضان از چهار روز پیش در پارک « قزی» در حاشیه میدان تقسیم درمرکز استانبول تحصن کرده‌اند. آنها از برنامه ساخت ‌وساز در اطراف این میدان، خشمگین هستند.

شعار این گروه چند صدنفره « تقسیم را اشغال کنید » است؛ الهام‌گرفته از جنبش «وال‌استریت». این بهانه به خودی خود برای تظاهراتی به این بزرگی کافی است. فراموش نکنیم انگیزه اولیه جنبش اعتراضی می‌۱۹۶۸ در پاریس و سایر شهرهای اروپا نیز چیز مشابهی بود: مبارزه برای متوقف کردن شاهراه ساحل غربی و جلوگیری از نابودی محله‌های قدیمی به دلیل ساختن آسمانخراش‌هایی همچون« پالاس دیتالی » و «مونپارس». تظاهرات در روز جمعه پس از آن به خشونت کشیده شد که پولیس ضدشورش به متحصنان، حمله کرد. اعتراضات با سرعت خیره‌کننده‌ای به چند شهر دیگر مانند «انقره»، «ازمیر»، « قونیه» و « بودروم » گسترش یافت.

به همین سرعت سوسیالیست‌ها، اتحادیه‌های کارگری، اعضای احزاب مخالف و حتا گروه معروف به « مسلمانان ضد کاپیتالیسم » به اعتراضات پیوستند. با این حال در ماه‌های اخیر جامعه ترکیه از یکسو به‌ واسطه سیاست‌های حزب حاکم، که مردم آن را حمله مستقیم به زنده گی خصوصی می‌دانند و ازسوی دیگرسرکوب فعالان کارگری و رسانه‌ها، به ‌شدت ملتهب و آماده اعتراض بود. چند خربوزه ‌ای که اردوغان با یک دست خود برداشته است او را به دالانی هدایت کرده است که امکان دارد برنامه‌های آینده او را برای تصدی پست ریاست‌جمهوری زیر سوال ببرد. سیاست خارجی « حزب عدالت و توسعه » که تا پیش از داستان‌های سوریه به صفررساندن مشکلات منطقه‌ای با همسایگان بود هم‌اینک در عرصه اجرا به نقطه جوش رسیده و سوریه پاشنه‌ آشیل حزب حاکم در ترکیه شده است.

اردوغان می‌خواهد بمب‌گذاری در«  ریحانلی  » را به گردن مهمترین حزب مخالف خود یعنی حزب جمهوریخواه خلق بیندازد. در مقابل کمال کلیچداراغلو می‌گوید که آماده زندان رفتن است و ازحرف‌های خود بازنمی‌گردد. او می‌گوید که نخست ‌وزیر ترکیه دست در دستان تروریست‌های مخالف اسد دارد. حزب او که ماه پیش به دیدار اسد رفته بود دولت اردوغان را به صرافت انداخت تا از حزب جمهوریخواه خلق به جرم اقدام علیه امنیت ملی شکایت کند. این در حالی است که قانون تازه‌ای که او قصد به تصویب رساندن آن را دارد صدای سکولارهای این کشور را درآورده است.

او لایحه‌ای به نام « بیماری روح » که محدودیت‌های استفاده از الکل دارد را به دست عبدالله گل سپرده است تا تبدیل به قانون کند. این قانون هم‌اکنون با ایرادهایی که صورت گرفته است زیردست رییس‌ جمهوری ترکیه معطل مانده است. براساس این قانون فروش مشروبات الکلی از ساعت شش بعدازظهر به ‌بعد ممنوع خواهد شد. مخالفان می‌گویند که اردوغان نیز به همان راهی می‌رود که سکولارهای این کشور پیش از این رفته‌ اند. آنها با ادله مداخله در امور شخصی افراد به مخالفت با این قانون برخاسته‌ اند. از سوی دیگر تضاد شدید میان دولت و جنبش چپ و رادیکال ترکیه، با قدغن کردن تجمع اول می ‌امسال در میدان تقسیم بار دیگر خود را نشان داد.

در نتیجه حمله خشونت‌آمیز پلیس به معترضان در آن روز، صدها نفر زخمی شدند و نگرانی جامعه از حکومت کنونی و قدرت‌گیری نهاد پلیس تحت حاکمیت حزب عدالت و توسعه، افزایش یافت. ۱۰ روز بعد از درگیری‌های روز جهانی کارگر، مردم ترکیه با یکی از خونین‌ترین اتفاقات تاریخ خود روبه‌رو شدند: انفجار شهر ریحانلی، صدها نفر کشته بر جای گذاشت و دولت به‌جای پاسخگویی به مردم، خبررسانی درباره این اتفاق را برای ۴۸ ساعت قدغن کرد. دولت ترکیه به رهبری رجب طیب اردوغان نشان داد که با وجود انتقادهایی که از سرکوبگری دولت سوریه می‌کند، خود نیز اگر لازم بداند، برای انداختن پلیس با انواع ابزارهای سرکوب به جان مردم کشورش، کم نخواهد گذاشت.

پلیس ترکیه با گاز اشک‌آور، آب پرفشار و اسپری مرچ به معترضان حمله کرد که به گزارش رویترز تا دیروز دست‌کم ۶۳ نفر بازداشت و چندین نفر دیگر زخمی شده‌اند*. در جریان حمله پلیس ضدشورش، تا دیروز به گزارش روزنامه «حریت» که از منتقدان دولت اردوغان است، گزارش داده که هفت نفر از مجروحان، صدمه جدی دیده‌اند از جمله یک نماینده مجلس حامی کردها و یکی از عکاسان خبرگزاری رویترز زخمی شده‌اند. عفو بین‌الملل نسبت به استفاده از گاز اشک‌آور توسط پلیس ترکیه ابراز نگرانی کرد.**

وزیر کشور ترکیه نیز متعهد شد که درباره استفاده بی‌دلیل پلیس از گاز اشک‌ آور تحقیق کند. این درحالی است که اردوغان در نخستین واکنش معترضان را به سیاسی‌کاری و تلاش برای محقق کردن اهداف برنامه‌ ریزی‌شده خود متهم کرد. به گزارش اسکای‌نیوز عربی، او گفت: « برخی گروه‌ها با سیاه‌ نمایی و جنجال رسانه‌ای سعی دارند دولت را خراب کنند.» او افزود: «هدف ما توسعه استانبول است و با هر قیمتی این هدف را محقق می‌کنیم. »

اعتراضات از کجا آغاز شد؟

این اعتراضات در هفته گذشته در پی طرح توسعه جدید دولت در پارک گزی آغاز شد و رفته‌رفته تبدیل به تظاهراتی گسترده شد. مظاهره ‌‌کننده گان می‌گویند که نمی‌خواهند درختان این منطقه قطع شود و مخالف طرح دولت هستند. خبرنگاران گزارش داده‌اند، آنچه در ابتدا یک اعتراض زیست‌محیطی در استانبول بود، به تظاهراتی علیه دولت تبدیل شد. حامیان محیط‌ زیست ابتدا این اعتراض‌ها را راه انداختند اما بعدا سوسیالیست‌ها، اتحادیه‌های کارگری، اعضای احزاب مخالف و حتا گروه معروف به مسلمانان ضدکاپیتالیسم به این گروه پیوستند. هدف این برنامه اعتراض‌برانگیز برای نوسازی میدان تقسیم، تسهیل رفت و آمد در اطراف این منطقه اعلام شده اما به اینجا ختم نمی‌شود. این طرح همچنین شامل احداث یک مرکز خرید به جای پارک قزی است. مخالفان این طرح می‌گویند این پارک بخشی از فضای سبز محدود باقی‌مانده در مرکز استانبول است. با این وجود نخست‌وزیر ترکیه تاکید کرده که مصمم است این طرح بحث‌برانگیز را در استانبول اجرا کند.

ناآرامی در حال رشد

کمال کلیچداراوغلو، رهبر اصلی مخالفان دولت ترکیه و رجب طیب اردوغان، این وضعیت را مورد انتقاد قرار دادند و خواهان عقب‌ نشینی پلیس از منطقه و خواهان تن دادن به خواسته مردم شده‌اند. حسین آتای، والی استانبول نیز پیش از آغاز طرح توسعه از آن انتقاد کرده بود. با این حال این نوع ناآرامی‌ها نشان‌دهنده آن است که دولت اردوغان رفته رفته با نارضایتی‌هایی روبه‌ رو خواهد بود و این ناآرامی‌ها و اعتراضات رو به رشد است. دلایل این نارضایتی‌ها را به طور کلی می‌توان سیاست‌هایی دانست که دولت در ماه‌های اخیر اعمال کرده است، از جمله آن می‌توان مواضعی که دولت ترکیه در قبال بحران سوریه گرفته است و همچنین محدودیت‌های اجتماعی و قانون‌هایی دانست که مردم ترکیه را به اعتراض علیه دولت اردوغان وا داشته است. با این حال باید یادآور شد که ترکیه در دهه گذشته به رهبری اردوغان به موقعیت‌های بسیار زیادی دست یافته است و جایگاه این کشور را در دنیا بسیار ارتقا داده و اکنون که قاره اروپا با بحران اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کند، اما ترکیه تا جایی که توانسته است خود را از این بحران به دور نگه داشته و آن را تبدیل به فرصتی برای ارتقای جایگاه خود کرده و همچنین از زمان روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه درآمد سرانه این کشور ۳ برابر شده و واحد پولی این کشور رشد بسیاری داشته است. اما اردوغان حتا با شرایط فعلی نیز می‌تواند محبوب‌ ترین سیاستمدار در طول تاریخ ترکیه پس از آتاتورک باشد که این کشور را از دل امپراتوری از هم پاشیده عثمانی در ۹۰ سال پیش به بیرون آورد.

صدای مردم

* مقامات رسمی ترکیه امروز رقم زخمی ها را ۷۹ تن اعلان کردند  ـ بامداد

**همین امروز روزنامه حریت انلاین از قول وزیر داخله ترکیه موامر گیولر (Muammer Güler  ) نوشت که به تعداد ۹۳۹ اعتراض کننده در ۴۸ ولایت ترکیه زندانی شدند ـ بامداد

 

نیروهای ایساف درآنسوی گزارش‌ها

 

(بخش نخست )

 

گزارشگر: کریستف پرانتنر

برگرداننده : بامیک

 

چند جرعه ای در « لوژ گندمک »

 

شام روز جمعه است و تاریکی لحظه به لحظه شهررا فرامیگیرد. این روزدیدنی ها و کردنی های زیادی را با خود داشت. ما ازمیله های ماشیندار ها دودی را استشمام نمودیم ؛ افراد مسلح بلا وقفه سینه موترهای ما را تلاشی مینودند تا مواد انفجاری در آن نباشد. ناگزیریم ازسیم‌های خار دار، دیوارهای کانکریتی و موانع استنادی بگذریم و کنفرانس های مطبوعاتی بی پایان و دعوت غذا با نوشابه های بی مزه آب میوه را پشت سر بگذرانیم .

چند لیوان نوشابه الکلی وچند دانه سگرت، اینها آیا سنگ بلند نا کردنی بودند ؟ دیپلوماتی دستگیری و رهنمایی کرد و دروازه بان هوتل « سیرنا » روی پرزه کاغذی نوشت: « لوژ گندمک » ؛ چهارراهی شیرپورنزدیک دفتر کمیشنری عالی ملل متحد برای پناهنده گان ، مقابل سفارت ایران .

راننده تکسی، موتر تویوتای سپید خود را به سختی از درون شهر به بیرون میراند.در پوسته بازرسی اردوی افغانستان سگرت ها روشن بود .اندکی دورتر درگوشه تاریک سرک موتروان به شدت برگ گرفت و آهسته گفت : اینجا ! دروازه آهنی موریانه خورده نمایان گردید ، افراد مسلح آنرا باز نمودند و در روشنایی گروپی که گل و روشن میشد ما را تلاشی کردند .آنها گفتند : تفنگچه و پاسپورت ها باید تسلیم داده شوند! عکس گیری منع است !  فهمیدید ؟ شما فهمیدید ؟ بلی ، بلی فهمیدیم ، هیچگونه دلیلی برای عصبانیت وجود ندارد.سر انجام دروازه با صدای گوش خراشی بازشد و با‌ گذشت ازدردومی به حویلی رسیدیم و وارد  « بار »   بویناک و نمناکی در تهکابی گردیدیم . « تالی بار » که از آن نباید تصویری گرفته شود در حالیکه در اینجا بهترین نقش نمادین ازشک و تردید و درد جامعه نامنهاد بین‌المللی در افغانستان برداشته شده میتوانست.در اینجا و تنها دراینجا  نظامیان ، دیپلومات ها وافراد انجوها چیزهایرا میگویند که با فکر آن‌ها همسانی دارند. آن‌ها چیز های را نمی گویند که جهان خواهان شنیدن آن‌هاست.

در آن کنجی دو المانی نشه تکیه داده‌اند که ازقیمت بلند « بیر» مینالند :« این لعنتی ها بیر را ازاردوی آلمان یک دالر میخرند ولی آنرا اینجا به ده دالر میفروشند.» در انسو درمحل پارتی، چند تن از متولدین سال‌های ۷۰ و دو امریکایی غول پیکر ریشداربا دریشی های پلنگی همدیگررا سلام میکند .انها شکایتی ندارند ، تنها ویسکی کولایی را مینوشند که دخترموطلایی چالاک ازنام آن‌ها فرمایش داده است .ازموزیک بوکس ها آهنگ « سیندی لوپر » شنیده می‌شود*. ازآن دختر پرسیدم : باید باورکرد که دوشیزگان درطول روز در اینجا خوش می گذرانند ؟ او پاسخ داد : مهم این است که کی میپرسد ؟ یک ژورنالیست. در این صورت من یک مشاور حکومت افغانستان استم .این عرصه خیلی وسیع است .حتا تو میتوانی بالای آن شرط ببندی. مشاور !؟ مشوره شغل انتونی است. او از ناتینگهم است. ریش باریک رابین هوت مانند  دارد و تفنگچه بند و جاغور مرمی هنوز در کمر بندش آویزان است ؛ بازوان پُرگوشتش به ران دیگران میماند .انتونی وابسته به قوای بحری و نیروهای ویژه است .او به آرامی میگوید که برای بار چهارم به افغانستان آمده است .از نگاه اش برمی‌آید که کشتن را نه تنها در نظربلکه در عمل نیزمیداند .در حال حاضر انتونی به کومانده های عملیاتی اردوی افغانستان آموزش میدهد.از او پرسیدم : وضع چگونه است ؟ است ، میگذرد ، خوب ( OK) است .بلی ، این همه چیزی است که آدم پس ازاین همه سرمایه‌ گذاری میلیون ها پوند و گذشت ده سال در اینجا گفته میتواند .ما به سربازان بهترین آموزش را میدهیم و آنانرا با تسلیحات بسیار مُدرن مجهز مسازیم .اما با وجود آنهم آنها دارای هیچگونه پلانی نیستند.اگر من آن‌ها را متوجه اشتباهی میسازم  تنها کلمه « انشا الله » را میشنوم .در این پیغوله مردارچنین است . انتونی پیا له هشت دالری جین تونیک خود را سرمیکشد. اوسر گپ آمده گفت: هفته گذشته شش بچه پاکستانی را دراینجا ، در کابل دستگیر نمودیم . هیچ کدام آن‌ها بیشتر از ۱۸ سال نداشت.آنها کمر بند های انفجاری خود را روی اتاق هموارنموده بودند و میخواستند خود را درشهر منفجرسازند.زمانیکه پرسیدیم که چرا به اینکار مبادرت میورزید ؟ پاسخ دادند: که دین ما این را میطلبد و ما در مدرسه قرآن آنرا آموخته‌ایم .این تصادفی نیست که درتقویم کشور امسال ۱۴۳۴ است. این بچه‌ها همه در قرن وسطی زنده گی میکنند .

برای پیتردنمارکی که ناظم انجوها در کابل است همه چیزبنا برسنجش تیپیک و نادرست غرب سر چپه است .او به سرکس جهانگردان بین‌المللی تعلق دارد که از بحرانی به بحرانی می پرند .اوازسیرالیون درافریقا به شرقمیانه واز آنجا به افغانستان کشانیده شده است. پیترمیگوید : « افغان ها مجبور نیستند که از طرزدید ما پیروی کنند ، بلکه این ماییم که دیدگاه افغان ها را بپذیریم .هیچ سودی ندارد که ما ارزش‌های خود را بگوش آن‌ها بخوانیم .ما باید آن‌ها را چنانچه هستند بپذیریم . تو زمانی افغان ها را بسویت میتوانی جلب نمایی که از مهمان‌نوازی بیمانند  آن‌ها استفاده نمایی. پیتر با وجود وضع خراب امنیتی  دایمأ در این کشوردرسفر است .او با بزرگان ده ، رهبران قبایل و ملیشاها می‌بیند .آنها به او گزارش میدهند که درمناطق شان چه میگذرد .پیترازسیاستمداران غربی شاکی است که به کابل پرواز میکنند ، چند ملاقاتی را انجام میدهند، چند تصویری میگیرند و در فکر رای دهنده گان خود در کشورهای شان استند بدون اینکه بدانند که دراینجا ، در افغانستان چه کاری باید صورت بگیرد. « به وزیرتان میگویم که بیا اینجا ! او دراینجا میتواند بهترین اطلاعات را درباره افغانستان بدست آورد .»** البته وزیر ما باید اطلاعات را از کسی دیگر بگیرد چونکه پیتر چند لحظه بعد به خواب خمار آلودی فرورفت.او به سُکر روی آورده است زیرا به مشکل میتواند این همه دروغگویی ها و فریبکاری هارا تحمل نماید.برخلاف پردازهای رنگین که جنرال های جسوردر قصر ریاست جمهوری افغانستان و قرارگاه اصلی نیرو های امنیت بین‌المللی ـ ایساف ـ در باره ثبات و خوبی وضع ارایه میدارند پیتر وانتونی میتوانند پس از سرکشیدن این همه پیاله ها ارزیابی تکاندهنده ولی هوشیارانه ایرا از وضع افغانستان  پیشکش نمایند .در لوژ گندمک هیچکس ادعا ندارد که طالبان درهم کوبیده شده‌اند .در میان تصاویرجنگ‌های دریایی و یادگارهای جنگی بریتانیایی که بکمک آن‌ها فضای « لوژ گندمک » تزیین وطنی یافته، هیچکسی نمی گوید که واگذاری مسوولیت سیاسی ونظامی به افغانستان درخط پیشبینی شده  صورت گیرد و بیرون شدن قوای بین المللی تا آخر سال ۲۰۱۴ ترسایی درست باشد.در یک عشرتکده ای که نامش کشتاردسته‌جمعی سربازن بریتانوی را در کوتل گندمک بیاد میآورد، این چنین کاری شوخی زیردار را خواهد ماند .یک دیپلومات غربی آرام که خوش داشت بیشتر حرف بزند تا بنوشد تلاش نمود تا بر گفته‌ها لبخندی بزند .اما خوشبینی انتزاعی او تقریبأ در هرجمله‌ای که به مهمانان می‌گفت رو به انجماد میکرد.وضع امنیتی امروزی نسبت به دوره افزایش قوای امریکایی درسال ۲۰۰۹ ترسایی بد تراست.طالبان درکوه‌ها اند و انتظار میکشند تا نیرو های مسلح غربی از کشور خارج شوند.پنج تن ازجنگجویان آن‌ها کافی است تا صد سربازرا مصروف بسازد.

در چنین حالتی چرا وضع بدون ایساف بهتر باشد تا با آن ؟ این مرد کوچک اندام افزود که وضع امنیتی و واگذاری قدرت سیاسی در اینجا به هیچ وجه بزرگترین پرابلم نخواهد بود .بانک جهانی محاسبه نموده که خروج قوای بین‌المللی به معنای فروکشی اقتصاد به پیمانه ۴۰ در صد محصول نا خالص اجتماعی خواهد بود. چه کسی جلو آنرا خواهد گرفت ؟ چگونه سیستم فعلی دربیرون کابل باقی خواهد ماند ؟ او خود پاسخی ندارد. هیچکس نمیتواند و نمیخواهد پاسخی بدهد .

اگر انتخابات سال آینده صادقانه ترنسبت به سال ۲۰۰۹ ترسایی باشد بازهم افغانستان پس از ده سال اشغال از دموکراسی چنان فاصله دارد، مانند لوژ گندمک از سوهـو *** . این حقیقتی است که انسان در اینجا پیدا نموده میتواند .

آخرین قطره جین را باید نوشید وجام را تهی کرد.در بیرون موترتویوتا درانتظاراست .باید براه افتیم .بیرون رویم از اینجا ، از اینجا...بیرون !

 

پانویس ها :

 

*cyndi lauper :

 „ they wanna have fu-un....  „ oh ; girls,

 

** منظور وزیر خارجه اتریش است که در نیمه اول مارچ ۲۰۱۳ سفرتشریفاتی به افغانستان داشت .

*** سوهو: از اینجا تا به امریکا

 

نشرشده در روزنامه اشتاندرد

جنگ « گاز» در سوریه

 

امیر نشین قطر با پرداخت میلیارد ها دلار از اپوزیسیون سوریه علیه اسد حمایت می کند. دولت سوریه مانع کشیدن لوله نفتی است که نقشه آن کشیده شده است.

 

برگردان از: ر.نافعی

 

امیر نشین کوچک قطر در دوسال گذشته « ۳ میلیارد  دلار»  به شورشیان درسوریه کمک کرده است. « این مبلغ بمراتب بیشتر از کمک هر دولت دیگریست». این خبری است که روز جمعه فاینشل تایمز انگلیس منتشر کرد. این روزنامه  در باره نقش قطر در چالش سوریه می نویسد که گزارشش مبتنی بر دهها مصاحبه  با رهبران شورش در خارج و در خود سوریه و همچنین با مقامات اداری در  پایتخت های کشورهای غربی و نیز با مقامات محلی است. بعنوان مثال یکی از نتایج بدست آمده این است که این امیرنشین بسیار کوچک و بی نهایت ثروتمند به هریک از افراد نیروهای نظامی و انتظامی اسد که فرار کند و به شورشیان بپیوندد، سالی ۵۰ هزار دلار می پردازد.

روزنامه انگلیسی می نویسد ناظران محلی هم اکنون حامد بن خلیفه الثانی حاکم فیودال قطر را مسخره می کنند که در سوریه یک » انقلاب خریده است»  و با حمایت از شورشیان اسلامگرا می خواهد در سراسر جهان عربی تبدیل  شود به » عبدالناصر پان اسلامیست»  . اما این امر سبب حسادت عربستان سلفی شد و قطر را بعنوان  کشوری که  بیش از هر کشور دیگر به شورشیان اسلحه می رساند عقب زد و خودش جای اول را گرفت. پایتخت های کشورهای غربی با نگرانی ناظر این رویداد هستند زیرا مجاهدینی که اینک سیل وار از سراسر جهان بسوی سوریه روان شده اند، بیشتر تقویت می شوند و این ها از نوع  جبهه النصرت هستند که با صراحت خود را پیرو اعتقادات القاعده اعلام می کنند.

اما آنچه که فاینشل تایمز بکلی مسکوت می گذارد این است که آنچه امیر قطر دنبال آنست و می خواهد  با شورشیانی که در سوریه خریداری کرده  به آن برسد علائق اقتصادی و کاملا ملموس او هستند. زیرا در سوریه هم ( مثل بقیه نقاط در خاور میانه ) دعوا بر سر منابع نفت و گاز و راههای حمل و نقل آنهاست. آنچه برا ی قطراهمیت دارد لوله حمل گازی است که قراراست از اردن بگذرد و به کالاس در جنوب ترکیه برسد و از آنجا به اروپای غربی منتقل گردد. در این میان دولت اسد مشکل ایجاد کرده است، به همین دلیل است که ترکیه ناگهان خواستار سقوط اسد شده است، در حالی که اردوغان رییس دولت ترکیه همین چندی پیش با خانواده اش با اسد ، در خلوت مطلوب خانواده گی، دوران تعطیلات  مشترک را می گذراند.

قطر کوچک که میان ایران و عربستان گیرکرده است صاحب سومین منبع گازجهان است. این ثروت سبب شده که شهروندان آن که حتی به ۲۵۰ هزار نفر هم نمی رسند، بالاترین در آمد سرانه ملی را در جهان دارا باشند. امیر قطراز ترس آن که مبادا عربستان و یا ایران چشم طمع به آن امارت بدوزند آمریکا را بعنوان قدرت حامی خود به قطر فراخواند و دو پایگاه نظامی هم در اختیارش گذاشت. اسناد ویکی لیکس افشا کردند که ۶۰ درصد ازهزینه دو پایگاه آمریکایی در قطر را امیر قطر می پردازد. امیر نشینی که با این قیمت امنیت خود را بیمه کرده است البته می تواند در صحنه سیاسی جهان به خود اجازه خیلی  کارها  بدهد.

بخش عمده صادرات گاز قطر گاز مایع است و قطر خود را با خطر عرضه بیش از اندازه گاز در بازار جهانی روبرو می بیند. استرالیا بین سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۲۰ با  هشت دروازه بارگیری گاز مایع وارد بازار جهانی خواهد شد، بازارمصرف  امریکای شمالی به برکت بکار بستن شیوه فراکینگ، برای کسب گاز، هم اکنون اشباع شده است. دهها کشتی حمل نفت و گاز که هم اکنون سفارش داده شده اند باید در دهسال آینده گازآمریکا را به بازارهای جهان برسانند، که این امر خود سبب کاهش بهای گاز در بازار آسیا خواهد شد. بنا براین قطر برای فروش بیشتر گاز خود فقط یک هدف می تواند داشته باشد و آن انتقال گاز ازطریق لوله به اروپاست. نقشه این لوله کشی در سال ۲۰۰۹ تهیه شده است.در این نقشه سوریه نقشی کلیدی ایفا می کند.

این لوله جدید باید از عربستان، اردن و سوریه بگذرد و در ترکیه  از طریق لوله نابوکو که هنوز ظرفیت پذیرش گاز بیشتری دارد به اروپای غربی حمل گردد. در اتحادیه اروپا این نقشه مورد حمایت پرشور سیاست گرانی که از روسیه می ترسند نیز قرار گرفت، چون می تواند وابسته گی اروپای غربی را به گاز روسیه کاهش دهد. ولی دولت اسد در سوریه وارد این بازی و تحقق این نقشه نشد. نخست به این دلیل که مناسبات قطر با سوریه مناسباتی دوستانه نبود و امتیازاتی که قطر به سوریه پیشنهاد می کرد نیز دوستانه نبود. دوم آن که نزدیک سواحل سوریه منایع بزرگ گاز کشف شد و سوم آن که همپیمان استراتژیک سوریه ، ایران ، قبلا پیشنهاد بهتری به سوریه ارایه کرده بود.

در ماه جون ۲۰۱۱ سوریه یک قرار دا د ستراتژیک برای حمل گاز با ایران و عراق منعقد کرد که از طریق آن گاز ایران باید از حوزه پارس جنوبی  به سوریه و از آنجا به اروپا منتقل گردد. این امر یک خط بطلان قطور برنقشه های قطر و اروپا کشید ولی هنوزامیدی باقی بود چون در این زمان « انقلابی» که قطر پولش را می دهد در سوریه شروع شده بود.

Rainer Rupp - JW