اهدا به زنان پاکیزه سرشت افغان  

         

          مقام زن

 

زن تویـــی آن خلقــــت والا گهر

هم عــزیزو مهــــربان و همسفر

ای تویی پشت و پنـــــاه کودکان

آیت مهری ولطــــف بیـــــکران

میدهی هســــتی به هرجان وتنی

وز صفا بر دل گشـــایی روزنی

خانه از مهرتو رضوان می شود

غنچهء دل از تو خندان می شود

چون تویی مادر بر افلاکت مقام

خاک پایـــت روضهء دارالسلام

ارج تو همپـــــــایه مـــردان بود

در ذکا و فطــرت و فهم و خرد

نقش تو پیداست بر روی زمین

شاد زی ای معبــــد مهر آفرین

می ستـــــــایم همــت والای تو

روشن است ازرزم توفردای تو

شاد میخواهد بری هرروز تان

هشت مارچ ومیله نوروز تان

ف.بری   

بامـداد ـ فرهنگی ـ ۱/ ۱۵ /۱۱۰۳  

هشت مارچ روز تجدید تعهد بخاطر دفاع از حقوق زنان

 

 

انجمن حقوقدانان افغان در اروپا بمناسبت هشتم مارچ، روز زن و روز همبستگی بین المللی زنان مراتب عمیق  شادباش خود را به پیشگاه زنان و از جمله به زن افغان در داخل و خارج افغانستان تقدیم میدارد و به مقام شامخ زن ادای احترام مینماید.

سالهاست که احقاق حقوق زنان بمثابه یکی از ارکان جهان متمدن پنداشته میشود و برخورد با این مساله معیار تعهد بخاطر گذار به شاهراه ترقی ، انکشاف و تجدد قلمداد میگردد.

در طول تاریخ و بخصوص در صد سال اخیر در افغانستان ، از نهضت امانی تا کنون و در جدل تاریخی علم و جهل اربابان جهالت از ملای لنگ .... تا ملای کور و اعوان و انصار شان در برابر حقوق زن قرار داشته و دارند و با اتکا بر عقب مانده گی اجتماعی و فرهنگی و سوٌ استفاده از معتقدات پاک دینی مردم میخواهند نیمی از پیکر جامعه را در اسارت دائمی نگهدارند.

به برکت مبارزه دادخواهانه و بر حق زنان در یک قرن اخیر و فداکاری رهبران شایسته و بزرگ زنان ، نهاد ها  و سازمانهای شان امروز دیگر مساٌله حقوق زنان به محور اساسی مبارزه بخاطر گذار افغانستان از عقب مانده گی ، بازسازی و رفتن به شاهراه ترقی مبدل گردیده و زنان در نبرد سرنوشت ساز بخاطر حفظ و تداوم افغانستان ، تاٌمین صلح و ثبات و استقرار دولت مشروع ، ملی و مبتنی بر حاکمیت قانون حضور بالفعل دارند و سرنوشت تاریخی شان را رقم میزنند.

بدین رو در منجلاب کنونی که صلح در محراق تمام وظایف ملی پنداشته میشود، باید تمام نیرو های ملی و مدافعان عدالت اجتماعی و دموکراسی واقعی در دفاع از حقوق برحق و مشروع زنان قرار داشته و بخاطر ارزش های جهانشمول مندرج در قانون اساسی در این راستا تلاش نمایند.

بدین رو انجمن حقوقدانان افغان در اروپا ضرور میداند تا بخاطر سهمگیری از تجلیل شایسته از روز جهانی زن این خواست را مطرح نماید که :

نهاد های مدافع حقوق زنان، جامعه مدنی ، مطبوعات و رسانه آگاه و مواظب باشند تا در پس پرده معاملات سیاسی حقوق زنان " وجهه المصالحه" قرار نگیرد.

زنان بیشتر از نیم پیکر جامعه افغانی را تشکیل میدهند و در بیشتر از چهار دهه اخیر بار اساسی مصیبت جنگ، خشونت و آفت بنیادگرائی را متقبل گردیده اند و با تمام جنجال های روزگار در هر دو مرحله انتخابات حضور فعال داشتند که ۳۸ فیصد آراٌ را از آن خود ساختند. بناٌ بسیار منطقی و عادلانه است تا مطابق به تعهدات وسوگند رهبران دولت در کار زار های انتخاباتی بخاطر  سهم واقعی  زنان از شعار ، تجلیل نمادین و بخاطر خشنودی حامیان غربی  به اقدامات عملی در راستای تحقق حقوق آنان تصامیم اساسی اتخاذ گردد تا زانان مطابق اصل شایسته سالاری  در قدرت و ادره دولتی شریک گردیده  و در حیات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اشتراک فعال داشته باشند.

در گام نخست باید عضویت زن شایسته در شورای عالی ستره محکمه مشخص و تعداد بیشتر و متناسب به سهم آنان کرسی های   وزارت در کابینه به زنان  تعلق گیرد و همچنان در سطوح مختلف ادارات دولتی در داخل و خارج کشور حضور آنان تاٌمین گردد.

رشد سالم و مصوون جسمانی و روانی کودک در نظام خانواده به مثابه رکن اساسی جامعه مربوط به مصونیت زن و مادر در خانواده  است و این معمول زمانی تحقق یافته میتواند که مبارزه علیه خشونت در صدر وظایف دولت قرار داشته باشد . روی همین هدف  ما در دفاع کامل از انفاذ قانون منع خشونت در برابر زن و خانواده هستیم.

انجمن حقوقدانان افغان در اروپا با کمال احترام  به مبارزه جسورانه زنان افغان بخاطر احقاق حقوق شان و در راه دموکراسی و ترقی اجتماعی از تمام سازمانهای مدافع حقوق زنان جامعه مدنی ، رسانه ها و مطبوعات  و نهاد های اجتماعی و فرهنگی مربوط به اقلیت  افعان در اروپا صمیمانه میخواهد در این راستا صدای شان را متحدانه و رساتر بلند نمایند.

 

 با احترام

 

شورای رهبری انجمن حقوقدانان افغان در اروپا

بامداد ـ اجتماعی ـ۱۵/۱ـ ۰۸۰۳

تاریخچه ۸ مارچ روز جهانی زن

 

 

گزینش و ترتتیب از زلیخا پوپل

 

تاريخ روز جهانى زن هم زمان تاريخ مبارزه سياسى و اجتماعى عليه تبعيض است. اين روز روز همبستگى براى مبارزه در راه برابرى حقوق و شرايط بهتر كارى و زنده گى زنان است.

انتخاب تاريخ روز هشتم ماه مارچ به عنوان روز جهانى زن به خاطره مبارزه زنان كارگر نساجى در سال ۱۸۵۷ در شهر نيويورک  امريكا بر مى گردد.

شرايط كارى سخت و غير انسانى و دستمزد كم كارگران زن كه در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم همراه با مردان در كشورهاى صنعتى وارد  بازار كار شده بودند، آنان را وادار به اعتراض و مبارزه صنفى به شكل هاى سازمان يافته و يا غير متمركز عليه  اين بى عدالتى مى كرد.

دراين روز كارگران نساجى زن در يك كارخانه بزرگ پوشاك  براى اعتراض عليه شرايط بسيار سخت كارى و وضعيت اقتصادي شان دست به اعتصاب زدند. خاطره اين اعتصاب براى كارگران نساجى باقى ماند. نارضايتى عمومى ازاين شرايط براى زنان كارگر ادامه داشت .

درهشتم مارچ سال ۱۹۰۸، بعد از گذشت بيش از پنجاه سال كارگران زن كارخانه نساجى كتان در شهر نيويورك با خاطره اعتصاب در اين روز، به دليل تبعيض و محروميت و فشار زياد كار در مقابل حقوق بسيار كم اعتصاب خود را شروع كردند. صاحب اين كارخانه به همراه نگهبانان براى جلوگيرى از همبستگى كارگران ديگر بخش ها با اين  اعتصاب و سرايت آن به بخش هاى ديگر اين زنان را در محل كار خود در كارخانه محبوس كرد. به دلايل ناشناخته اى آتش در كارخانه درگرفت و فقط تعداد كمى از كارگران زن محبوس توانستند خود را نجات دهند. ۱۲۹ كارگر زن در آتش سوختند.

روز هشتم ماه مارچ بر پايه سنتى مبارزه كارگران زن عليه شرايط سخت كاريشان در خاطره ها ماند. درسال هاى بعدی در كشورهاى مختلف اروپايى و امريكا مبارزه زنان به شكل تظاهرات و اعتصاب كارى عليه فشار، تبعيض و استثمار كارى و همينطور براى داشتن برابرى حقوق در اجتماع و عليه جنگ  ادامه پيدا كرد.

 

از جمله يكى از مهمترين مدافعان حقوق زنان  در كشور المان خانم كلارا زتكين  (۱۸۵۷-۱۹۳۳) خواست هاى مبارزان زن درالمان را مبنى بر هشت ساعت كار در روز براى زنان  همينطور حق داشتن تعطيلات و مرخصى  زايمان  و برابرى حقوق در مقابل قانون مطرح كرد.

در اروپا دومين كنفرانس سوسياليستى بين المللى زنان كه در آن صد شركت كننده از هفده كشور جهان شركت داشتند، به پيشنهاد كلارا زتكين در ۲۷ اگست سال ۱۹۱۰ در كوپنهاگن روز هشتم ماه مارچ  به عنوان روز زن  و براى دفاع از حقوق آنان در مقابل تبعيضات مختلف و چند جانبه  برگزيده شد.

اولين روز جهانى زن در ماه مارچ ۱۹۱۱ در دنمارك، المان، اتريش، سويس و امريكا برگزار شد. ميليون ها زن در برگزارى اين روز شركت كردند.  خواست هاى اساسى زنان عبارت بودند از قوانين حمايت كننده كار براى زنان، حق راى و شركت در انتخابات، عليه جنگ هاى امپرياليستى، برابرى مزد با مردان در مقابل كار مساوى، هشت ساعت كار در روز، حمايت از مادر و كودک، تعيين حداقل مزد.

به دليل بحران عمومى اقتصادى جهان در سال هاى سى و در همين ارتباط خطر فاشيسم  مسایل مبارزاتى زنان در حاشيه قرار گرفت.

در فاصله دو جنگ جهانى علاوه بر موضوعات قبلى  حق قانونى سقط جنين و حمايت از مادران نيز از اهميت خاصى برخوردار شد. اين مبارزه به يك حركت بزرگ تبديل شد به دليل بحران اقتصادى كه در آن زمان تمام اروپا را در بر گرفته بود، سالانه حدود يك ميليون زن وادار به سقط جنين  مى شدند. به دنبال آثار منفى اين سقط جنين هاى غير قانونى در سال ۱۹۳۱ تنها در المان حدود ۴۴۰۰۰ زن  به مرگ رسيدند.

از طرف ديگر مساله برابرى مزد در مقابل كار برابر، كوتاه كردن ساعات كار، پايين آوردن قيمت اجناس وغيره نيزاز خواست هاى زنان  بودند.  خواست هايى كه براى امروز ما هم غريبه نيستند.

با روى كار آمدن حكومت ديكتاتورى فاشيستى در كشور المان و ممنوع كردن هرگونه تشكل مخالف امكان برگزارى اين روز غير ممكن گرديد.

با وجود اينكه در اين سال ها مبارزان حقوق زنان تاكيد زيادى روى وضعيت اقتصادى زنان و فشارها و تبعيض در محيط كار بر آنان داشتند و كمتر به بافت مردانه و پيچيده جامعه پرداخت مى شد، ولى زنان مبارز از كشورهاى مختلف  خواست هاى خود  براى رفع تبعيض در خانواده و كار تربيتى زنان را نيز مطرح كرده بودند.

بعد از جنگ جهانى دوم در كشورهاى اروپاى شرقى جشن روز زنان در سال ۱۹۴۶ دوباره برگزار شد. در اين كشورها روز زن به عنوان جشن رسمى و از طريق دولتى نيز به دليل نشان دادن تمايلات حكومت به بهبود وضع زنان گرامى داشته مى شد.

دركشورهاى اروپاى غربى در ابتدا بعد از جنگ هيچ برنامه اى در ارتباط با روز زنان برگزار  نمى شد. بعدها اين روزبه عنوان روز مبارزه براى خواست هاى عمومى زنان و روز خانواده و جشن عمومى زنان تبديل شد.

در سال هاى هشتاد بود كه در اين  كشورها  روز هشتم مارچ باز هم اهميت و معنای خاصى پيدا كرد. دوباره موضوعاتى مانند برابرى حقوق زنان در تمام عرصه هاى زنده گى، حق سقط جنين، رفع تبعيض در زندگى خانواده گى  و حمايت از مادران در دوران حاملگى و بعد اززايمان مورد توجه قرار گرفتند. يكى از نقاط اوج اين اعتراضات در سال ۱۹۹۴ روز اعتصاب زنان بود كه بيش از يك ميليون زن در سراسر المان عليه تبعيض و نابرابرى در حقوق زنان  در آن شركت كردند.

امروزه بزرگداشت اين روز در تقريبا تمامى كشورها به عنوان روز اعتراض عمومى به اجحاف و فشار بر روى زنان و هم چنين تجليل از كسانى كه اين مبارزه را شروع كردند و براى دگرگونى و بهبود وضع زنان تلاش ورزيدند، برگزار مى شود.

در طى دو قرن گذشته پيشرفت ها براى به رسميت شناختن و قبول حقوق اوليه و انسانى زنان اندك نبوده. در اكثر كشورهاى جهان حق راى زنان و شركت آنان در فعاليت هاى سياسى و اجتماعى به رسميت شناخته شده است. با وجود اين راه طولانى براى انجام واقعى اين خواست ها در پيش است. زنان هنوز در موارد زيادى در خانواده، در اجتماع و يا در محيط كارمورد خشونت قرار مى گيرند. قوانين زن ستيز در بسيارى از كشورها عمل مى كنند.  براى  نيروى كار زنان در مقابل كار مساوى با مردان هنوز حتا در كشورهاى صنعتى كمتر پرداخت مى شود، درآمد نسبى زنان در همه كشورها بسيار پايين تر از مردان است.

آنان از امكانات آموزشى و بهداشتى به مراتب كمترى برخوردارند.  سه چهارم بيسوادان درسطح جهان را زنان تشكيل مى دهند. اكثر آواره گان و پناهنده گان جنگى زنان اند. تازه در دو ماه پيش بود كه در كشور تركيه كشتن زنان تحت  نام قتل ناموسى به عنوان جرم قتل شناخته شد. تعيين پوشش معين براى زنان، اجبار به  حجاب و يا بى حجابى، قاچاق و خريد و فروش زنان، سواستفاده جنسى از آنان و غيره و غيره از نمونه اجحافات آشكار عليه حقوق زنان هستند كه امروزه بطور عادى و در همه جا اجرا مى شوند. 

از تاريخ برگزارى اولين روز زن ۱۰۷ سال مى گذرد. اما هنوز هم  دلايل زيادى وجود دارد كه به عنوان زن و يا مدافع حقوق زنان در اين روز از خواست هاى اوليه آنان در سراسر جهان به پشتيبانى برخيزيم.

 

 بامداد ـ زنده گی سازمانی ـ ۴/ ۱۵ـ ۰۷۰۳

          هشت مارچ روز حق خواهی و دادخواهی زنان رنجبر در روند تاریخ

 

علی رستمی

کارشناس امور اجتماعی و فرهنگی حزب مردم افغانستان

هشت مارچ  مصادف هست به  روز همبستگی بین المللی  زنان جهان ؛ ازاین روز درتما م کشور های مترقی وعدالت پسند جهان  و کشورهای جهان سوم، با براه انداختن گردهمایی ها و تظاهرات خیابانی تجلیل میگردد.

این روز به ارتباط قیام آن عده از زنان و مردان شجاع وقهرمان کارگران فابریکه بافننده گی شهر نیویارک  که بتاریخ ۸ مارچ سال ۱۸۵۷ ترسایی  براه انداختند، میباشد.  آنان خواستار  پایین امدن ساعات کار وتامین حقوق  انسانی خویش  بودند . این قیام عد الت خواهانه  زنان ومردان کارگر توسط  رژه های پولیس به خاک خون کشانیده شد ، اما ازخود حماسه بزرگی انقلابی به نسل های بعدی جهان بجا گذاشتند که رهنمون حق طلبی هزاران انسان عدالت پسند وسر آغاز مبازرات پیگیر زنان علیه نظام بورژوازی در سطح  جهان گردید. برعلاوه که این قیام سرکوب شد اما خاطرات وحماسه های آن  فراموش نه شده وبرای یادبود وگرامیداشت از جان باختگان این روز توسط کلارا زتسکین زنی قهرمان وپشتاز جنبش انقلابی المان  ۸ مارچ ،  در سال ۱۹۱۰  در کنفرانس بین المللی  سوسیالیست ها در کوپینهاگن ،  بعنوان روز همبستگی بین المللی زنان پیشنهاد و پذیرفته شد.

بنابرآن ، اولین بار این روز درسال ۱۹۱۱ درالمان، اتریش وچند کشور دیگر برگزار وتجلیل شد. چنانچه از آن زمان به بعد، این روز همیشه ازجانب جنبش های مترقی زنان در تمام گوشه وکنار جهان  به یاد استواری وقربانی زنان کارگر که با عمال سرکوبکرانه حاکمان خودکامه وخون اشام سرمایداری جان های شرین خویشرا از دست داد ه اند ، با برپایی محافل و تظاهرات خیابانی خاطرات انها را گرامی داشته وتجلیل میاورند .

طوریکه روشن است؛  زن این موجود باعاطفه ودلسوز که نیمی ازجمعیت جهان را تشکیل میدهد ونیم دیگرانرا در آغوش خویش پرورش  وبه جامعه تقدیم میکند،  بنام: مادر، خواهر ، بانو ، خانم  ویا ناموس (درافغانستان) وغیره درجامعه بشری  احترام وبه ان ارج میگذارند.

شوربختانه  بانوان درطول تاریخ بشری درگروه های اتنیکی، دارای حقوق نا همسان با مردان بوده است. وبهترین ومعروفترین ادیان، مذاهب و شخصیتهای علمی واندیشه وی ـ فرهنگی نظریات مختلفی علیه زنان داشته  وبا ایده های متنوع با اآها برخورد داشته اند. در روند تکامل جامعه بشری زنان در مناسبات اقتصادی واجتماعی بنام بانوی خانه ، خدمتکار منزل  ویا کنیز درعقاید باوری مردم جای داشته است. وباشیوه های گوناگون مورد زجر ، ازار وتحقیر قرارگرفته است. امروزهم درسایر کشورهای عقب مانده بالخصوص درکشورها ی اسلامی درمیان باشنده گان  بمانند مردان ازحقوق مساوی بر خوردار نمیباشند. حق مساوی با مرد از لحاظ تعین سرنوشت وانتخاب همسر درزنده گی ندارند ، برعکس مرد حق دارد که برای خود چهار زن را بربنیاد ارزشهای دینی به اراده خود انتخاب کند . درکشور ما نیز، همچو باورها در زمانهای مختلف از جانب  دولتهای حاکم مستبد وغیر دموکراتیک، پشتبانی وحمایت گردیده که باعث از میان رفتن حقوق  و آزادیهای  اجتماعی وحقوق شهروندی، انها شده است. اکثریت بانوان کشور بی سواد ودرکنُج منزل مصروف وظایف امور منزل میباشند. درادارات دولتی ویا آموزشی وتحصیلی قسمیکه مردها حق رفتن را به اراده خود دارند زنان ندارند و تا زمانیکه والدین ویا شوهر اجازه آموزش سواد وتحصیل وکار را درخارج منزل ندهد نمیتواند ، مستقلانه تصمیم بگیرند و ازحقوق  طبیعی خویش دفاع واستفاده نمایند.

برعلاوه اینکه درکشورما زنان ازسالیان متمادی دوشادوش مردها درعرصه های  زراعت ، مالداری و دامپروری  فعالیت دارند،  این امر نیزبراساس تصمیم و رضایت مردان  خانواده  صورت میکرد  .

کشور ما در درازنای تاریخ دردامن خود زنان قهرمان فرهنگی ودلاوران جنگجو تربیه کرده که نام شان دراشاعه ورشد تکامل فرهنگ وهویت ملی مردم از جایگاهی معینی برخوردار هست.  تغیرات وتحولات مترقی که درکشورما درزنده گی  مردم  اعم از زن ومرد بعد ازکسب استقلال کشوردر زمانی امان الله خان غازی رونما کردید ، زنان توانستند که آهسته آهسته از امکانات اجتماعی، سیاسی ، تحصیلی واموزشی برخوردار شوند.  شرایط اشتراک  وحضورزنان درمحافل رسمی ، ادارات ، موسسات آموزشی و اعزم شان برا ی کسب تحصیلات مسلکی مهیاشد. با رشد تحولات مترقی و آزادیهای فردی واجتماعی در« دهه دموکراسی »  وبادرنظر داشت مبارزات دلیرانه مشروطه خواهان درکشور نهادهای مدنی وسیاسی ، تحصیلی رشد نموده که زنان ودختران جوان با تغیرات وضع جهانی وملی  آزادیهای معین کسب کرده ودرهسته های مهم و هدایت کننده الی سطوح رهبری دولتی  انتخاب وتعین میشدند.

باتشکیل احزاب سیاسی چپ و راست هسته های تشکیلاتی زنان درنهادهای فرهنگی دولت بوجود آمد که ازاین طریق برای کسب پیشتری ، حقوق خویش  مستقلانه داخل کارزار مبارزه حق طلبی  شدند. تشکیل سازمان دموکراتیک زنان افغانستان که به ابتکارو رهبری داعیانه شاد روان اناهیتا راتب زاد درسال ۱۳۴۴ خورشید ی با پشتبانی وحمایت حزب دموکراتیک خلق افغانستان وسایر نیروهای روشنفکر مترقی بوجود امد که سبب حضور مستقیم زنان ودختران جوان ونوجوان، دراین سازمان متشکل اجتماعی  شدند، که نقطعه عطفی  درمبارزات ازادیخواهانه، حق طلبانه وتامین حقوق مساوی مرد زن درهمه عرصه های اجتماعی ، اقتصادی وسیاسی در کشور بود. این سازمان باجلب وجذب داوطلبانه زنان ودختران جوان مبارزه منظم وسازمانی را در میان زنان آغاز کرد که در ارتقای سطح شعور سیاسی واجتماعی آنان نقشی شایانی را ایفا کرده هست. با رشد تکامل سازمان دموکراتیک زنان افغانستان  بود که ایده های هشت مارچ درمیان زنان کشور جایگیرشد .بخاطری یاد بود از اهداف و ارمانهای این روز با براه انداختن مارش ها ومیتنگ ها درموسسات آموزشی واداری تجلیل بعمل می آمد، دراین روزهمه زنان روشنفکر اعم از متعلمین ودانشجویان دانشگاه های کابل و مکاتب عالی ومتوسطه درولایت وشهر های کشور یکجا با کارگران ، مامورین وسایر اقشار اجتماعی وطنپرست اشتراک فعال میگرفتند وخواستار آزادی واعاده حقوق  بیشترزنان  در کشورمی شدند. نفش محصلین اعم از دختران جوان وپسران درپوهنتون (دانشگاه) کابل بمثابه مهد گاه ازادی خواهی و آزادمنشی و کانون مبارزه داغ عدالت خواهانه تحت رهبری سازمان دموکراتیک زنان افغانستان وبا پشتبانی وحمایت حزب دموکراتیک خلق افغانستان وسایر نیروهای چپ ملی و دموکراتیک در تاریخ جنبش ازادیخواهی وعدالت پسند برجسته  بوده است.

با پیروزی  قیام ثور وبالخصوص مرحله تکاملی ان تغیرات فاحش در زندگی زنان و اعاده  حقوق شان  بوجود آمد. زنان به مانند مردان درهمه عرصه ها، مساویانه سهم فعال میگرفتند واز همه مزایای حقوق شهروندی برخوردار بوداند. درموسسات اداری و تحصیلی در تمام سطوح رهبری نقش شان با مردان یکسان بود. برای بانوان بیسواد کورسهای بیسوادی تشکیل میکرداند. هزاران دختر جوان برای تحصیل به خارج اعزام می شدند.  زنان تخصیل کرده وباسواد درتمام ارگانهای دولتی استخدام گردیده ودر اجرای  همه امور نقش فعال داشتند. بخاطر کسب تحصیل و ارتقای سطح آموزشی زنان برعلاوه تضمین های حقوق شهروندی  درعمل سهولت های  بی شماری را برای آموزش وپرورش دختران از طرف دولت فراهم شده بود ، به تعداد مکاتیب دخترانه  افزوده شده میرفت، زمینه تحصیلات عالی بطور مساوی با پسران  به یک امر عادی تبدیل شده بود. دختران نیم پیشتر موسسات تحصیلی را تشکیل میدادند. شرکت گسترده دختران و زنان در زمینه آموزش و پرورش وصحت بعنوان اموزگاران، استادان، پزشکان  وکارمندان بهداشتی درکشوربرجسته وعالی بود. طوریکه  محترم سلطان علی کشتمند درکتاب«  یادداشتهای سیاسی ورویدادهای تاریخی » درجلد سوم چنین نگاشته اند:« .. اکثریت معلمان مکاتب ابتدایی پسرانه و تمام معلمین مکاتب دخترانه وبخش بزرگی از کارمندان فرهنگی برخی از موسسات را زنان تشکیل میکردند. حتا برطبق امارمنتشره ازسوی منابعی که رویدادهای دهه هشتاد را درافغانستان هنوز به دیده تعصب میگردند، هفتاد تا هشتاد درصد اموزگاران درحدود ۵۰ درصد پزشکان وبیش از ۵ درصد پرسونل طبی اعم از نرس ها، قابله ها ودواسازان در دهه هشتاد زن بودند.که مجموعأ درحدود ۶۰  درصد را تشکیل میکردند. در واقع بیش از ۶۰ درصد کارمندان دولتی را به ویژه درعرصه های فرهنگی واموزشی زنان تشکیل میکردند.»

بر علاوه درساحه خدمات اجتماعی  ایجاد کودکستان ها وشیرخوارگاه ها در محل کار برای مواظبت کودکان ایجاد شده بود. همچنان افزون برآن محترم سلطان علی کشتمند درکتاب فوق الذکر تشریح نموده اند که:« تا سالها دهه هشتاد درشهر کابل چهارـ پنج کودکستان وبعد از دهه هشتاد پیش از ۳۰۰ باب کودکستان وشیرخوارگاه نه تنها درکابل درسایر شهرها ی دیگر تاسیس گردید ».

زنان برعلاوه درموسسات خدماتی وتحصیلی  درموسسات عمده ای تولیدی وفرهنگی  سهم فعال داشتند. شوربختانه بعد از سقوط حاکمیت جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان وانتقال قدرت به تنظیم های جهادی تمام شیرازه ودستاوردهای بزرگ زنان کشور که با فداکاری وجان فشانی بدست آمده بود یک شبه همه به باد فنا رفته ؛ دوباره  زنان کشورسیاه بخت  ودرکنج منزل سکونت اختیار کردند.

 در شرایط حاضر درکشور مابرعلاوه  بی نظمی ها ی امنیتی و خشونت بی نهایت بزرگ مردسالارانه  علیه زنان تغیرات نسبی در زنده گی زنان وسایر اقشار جامعه بعد از سقوط طالبان به نفع آنان بوجود آمده اما وسیع وگسترده وچشمگیر نیست.  حضور دختران جوان در موسسات تحصیلی وآموزشی  با موجودیت نماینده گان وعساکر نظامی کشورهای جهان غرب که خود را مهد ازادی وحقوق خواهی وتمدن می نامند ، درپایین ترین سطح  استفاده ازحقوق و ازادیهای شهروندی وانسانی  خود نسبت عدم تامین امنیت وتهدیدهای گروپهای مسلح دینی ومذهبی قرار دارند.

بنا بر ارقام احصاییوی سازمانهای مدنی در شرایط فعلی ۴۰ درصد دختران به مدرسه ابتدائی وتنها یک نفر از بیست دختر بیشتر درصنف ششم در س می آموزند. زنان ودختران جوان ونوجوان به شیوه های مختلفی شکنجه شده ومورد ظلم  واستبدادی مناسبات قبیلوی قومی قرون وسطایی قراردارند  . اینهمه رنج ومصیبت که امروز دامنگیر  زنان  کشورما شده است، عامل آن گروپهای رادیکال  افراطی ومذهبی  که زیر نام: های سلفیست ، طالب، وهابیت وداعش  درداخل کشوربرای تشکیل « دولتی ایدال خویش » به حکم باداران خود فعالیت دارند، میباشند. اکثریت زنان در ولایات وشهرها  ،  اجازه کار وتحصیل در موسسات دولتی ودانش آموزی بدون نظر مرد خانواده را  ندارند. هزاران مورد از شکنجه جسمی زنان اعم از: خرید فروش  دختران جوان زیر نام تویانه ، زنده سوزاندن ،  اسید پاشی ، ازدواج های اجباری خلاف سن وسال ،کشتن با کارد وچاقو ... وده ها انواع  شکنجه که خلاف تمام نورمهای اخلاقی  وانسانی میباشد ، بالای آنان تحمیل واجرا میشود.طوریکه از احصاییه سازمان های مدنی معلوم هست ، درحال حاضر ۵۰ درصد دختران تا ۱۲ سالگی وپیش از ۶۰ درصد دختران تا ۱۶ سالگی نامزد ویا ازدواج کرده اند. تخمینآ ۸۰ درصد از دختران کشور ما جبرآ با مردانی زیر سن ۶۰ ساله ازدواج کرده اند. درحالیکه قانون منع خشونت علیه زنان توسط پارلمان افغانستان تدوین  وبه تصویب رسیده است؛  که متاسفانه نظر به فشار وتسلط زورمندان ،جنگسالاران و ناامنی قابل اجرا نیست.

پی ریزی نظام عادلانه اجتماعی ، پیشرفت  و فراهم آوری شرایط بهتر زنده گی  و تامین حقوق  مساوی میان  زن و مرد از خواست ها وآرمانهای جنبش های عدالت پسند ومترقی از جمله حزب مردم افغانستان میباشد. حزب مردم افغانستان همپا با خواست های مردم افغانستان و جنبش جهانی  آزادیخواهی و ترقی پسندی علیه استبداد ، ستم و بهره کشی  مبارزه نموده ؛ بدین باوراست  که  برتری ها و  نابرابری ها زمانی از بین میروند که در نتیجه مبارزه و تلاش مردم شرایط عادلانه  فراهم آمده و در آن انسان ها اعم از زنان  و مردان ، وابسته گان اقلیت های قومی و دینی از حق برابر و انسانی برخوردار باشند. تا رسیدن به چنین شرایطی راه دشواری در پیش است که نیازمند مبارزه متشکل و سازمان یافته نیروهای هوادار مردم  اعم از زنان و مردان آگاه ، داد خواه و ترقی پسند میباشد.

پیروز باد آرمانها و اماج های نهضت  دادخواهی هشت مارچ ، روز همبستگی بین المللی زنان جهان!

 

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱۵/۵ ـ ۰۷۰۳

 

چرا هشتم مارچ ؟

 

زلیخا پوپل

کارشناس امور اجتماعی و مسوول شعبه امور اجتماعی شورای اروپایی حزب مردم افغانستان

 

هشتم مارچ روز تثبیت مبارزات داد خواهانه زنان در سراسر جهان!
هشتم مارچ روز پیکار مقدس و عادلانه زنان در برابر ظلم و ستم طبقاتی!
هشتم مارچ یعنی روز عقد پیمان مشترک زنان بخاطر حقوق حقه شان!
هشتم مارچ یعنی روز مبارزه بخاطر مزد مساوی در برابر کارمساوی !
هشتم مارچ روز شناسایی هویت و شخصیت زنان!
هشتم مارچ روز ندای صلح ، آزادی ، دموکراسی!
هشتم مارچ روز پیروزی بر جنگ!
هشتم مارچ روز عدالت بر علیه بی عدالتی و بی حقوقی!
هشتم مارچ روز فریاد دادخواهانه علیه ستم خشونت بر زنان!
هشتم مارچ روز ندای اتحاد و همبستگی زنان سراسر جهان !
این روز نه سیاه را میشناسد و نه سفید را ،گذشته از همه تعصبات لسانی، قومی ، مذهبی، گروهی  و حزبی.
بدین مناسبت که یکصدو هفت سال قبل توسط کلارازتکین پایه گزاری و نهاد گذاشته شد عمیقترین شاد باش ها و تبریکات خود را به خاطر این رویداد تاریخی که از اهمیت والایی برخوردار است؛ به تمامی زنان دنیا و کشور ستمدیده خود به مادران و خواهران قهرمان ، دلیر شجاع، پیشتازان، کارگران، کسبه کاران ، فقرا و تهیدستان مبارکباد و تهنیت عرض میدارم .
امیدوارم با وحدت و یکپارچه گی در راه رفع هرنوع نواقص ( تجاوزجنسی،تجاوز فرهنگی، فساد اخلاقی، فساد اجتماعی،سنگسار ، بی عدالتی ، خود سوزی، بینی بریدن ها ،تبادله با پول ، تبادله با حیوان، ظلم ،ستم خانواده گی، فقر ، تنگدستی ) مبارزه نموده و در راه پیروزی بر اینها دست به دست هم داده تا باشد زنی را از چنین هوا و حالات مبرا و دور بینیم.
تاریخ شاهد است که رفع این همه نواقص بدون اتحاد ،همبستگی و مبارزه دوامدار امکان نا پذیر است .

زنده و جاودان باد زنان افغان و زنان سراسر جهان!

 اتحاد ما پیروزی ماست!

 

بامداد ـ زنده گی سازمانی ـ ۳/ ۱۵ـ ۰۷۰۳