اوکرایین در آستانه تجزیه

همزمان با تشدید بحران در اوکرایین و کنترل مخالفان افراطی غرب گرا بر کیف پایتخت و مناطق غربی این کشور ، زنگ خطر برای تجزیه این جمهوری شوروی سابق در اروپای شرقی به صدا درآمده است.

هرچند کارشناسان مسایل سیاسی ازهمان ابتدای آغاز موج جدید ناآرامی های اوکرایین از حدود یک ماه قبل نسبت به خطر تجزیه این کشور به دو بخش غربی و شرقی هشدار داده بودند، اما تاکید امریکا و اتحادیه اروپا بر حمایت بی چون و چرا از مخالفان معترض افراط گرا و بی توجهی به قانونی و مردمی بودن ویکتور یانوکوویچ رییس جمهور آن باعث تسریع این روند شد.

ازسوی دیگرخروج یانوکوویچ رییس جمهور اوکرایین از کی یف و تسلط تمام عیارمخالفان بر اماکن وساختمان های دولتی قانونگذار و تصمیم ساز، گمانه زنی های مربوط به ناگزیر بودن تجزیه کشور به دو بخش شرقی و غربی را تقویت کرده است.

کارشناسان مسایل سیاسی با اشاره به اظهارات آرسنی یاتسنیوک رهبر حزب مخالف باتکفشینا به ویکتور یانوکوویچ رییس جمهور اوکرایین نسبت به هرگونه تلاش برای تجزیه کشور می گویند که مخالفان افراطی غرب گرا خود عامل تشدید اختلافات بین شرق و غرب اوکرایین بوده اند.

دراین میان اگرچه بحران اوکرایین یک مساله داخلی است و درشرایط عادی می تواند با سازش میان احزاب و نیروهای سیاسی فعال درآن حل وفصل شود اما باتوجه به موقعیت راهبردی این کشور و بازی ژیوپلتیک قدرت های بزرگ جهانی متشکل از امریکا و اتحادیه اروپا دریک سو و روسیه در سوی دیگر خطر تجزیه این جمهوری شوروی سابق را بیش از پیش تهدید می کند.

هرچند غربی ها تا اینجای ناآرامی های اوکرایین با پشتیبانی تمام و کمال دیپلوماتیک و تبلیغاتی مخالفان دولت موفق به تغییر موازنه قوا و زمینه سازی برای فروپاشی ساختار سیاسی این کشور به شکل خروج ویکتور یانوکوویچ رییس جمهور از کیف شده اند، اما بدیهی است که روسیه هرگز اجازه نمی دهد غرب در ۵۰۰ کیلومتری مرزهای آن حکومت دست نشانده ای را سر کار بیاورد.

بروز این وضعیت همراه باشکاف تاریخی موجود میان غرب کاتولیک و شرق ارتدوکس در اوکرایین و تمایل افراطی ساکنان بخش غربی به اروپایی شدن درمقابل رویکرد روسوفیل ساکنان بخش شرقی به صورت طبیعی نیز زمینه ساز تنش های قومی و به تبع آن تشدید خطر تجزیه این کشور ۴۶ میلیونی است.

اهمیت وخامت اوضاع در اوکرایین زمانی بیشتر می شود که بدانیم این کشور خاستگاه انقلاب های رنگی دامنه دار در بین جمهوری های شوروی سابق در سال های نخست هزاره سوم میلادی است که منجر به سر کار آمدن دولتی غرب گرا در مجاورت مرزهای روسیه شد.

مجموعه عوامل یادشده بار دیگر زنگ خطر گسترش بحران در کل اوکرایین و ناگزیری روسیه از حمایت از بخش شرقی این کشور در مقابل هجوم فزاینده بخش پرجمعیت ترغرب برای گسترش چتر کنترل خود بر تمام خاک این جمهوری را دامن می زند.

بدیهی است در چنین شرایط مسکو به رغم علاقه مندی خود برای تداوم ارتباط تاریخی خود با اوکرایین یکپارچه به عنوان یکی از نزدیک ترین متحدان خود چاره ای جز آشکار کردن رویارویی خود با غرب و نیروهای سیاسی غرب گرای فعال در این کشور که هم اکنون کیف و بخش عمده غرب و جنوب این کشور را در کنترل خود گرفته اند، نخواهد داشت.

می توان نماد آشکار این شرایط را درتجمع هزاران نفری امروز نماینده گان ساکنان بخش شرقی و نیز منطقه خودمختار کریمیه مشاهده کرد که به طور ضمنی بخش غربی اوکرایین را به تجزیه کشور در صورت پافشاری آنان بر خواسته های متکی بر نیروی قهری، تهدید کردند.

شرکت کننده گان دراین تجمع اعتراضی که شامل بیش از چهارهزارنفر از نمایندگان مجلس و شوراهای محلی مناطق شرق و جنوب اوکرایین در خارکف بود، تصمیم های گرفته شده در «مجلس رادا » را غیرقانونی و مشکوک خواندند.

نگاهی به مفاد بیانیه پایانی نشست خارکف مبنی بر اینکه « نهادهای اداره محلی مناطق جنوب و شرق اوکرایین و منطقه کریمیه مسوولیت تامین نظم و قانون در مناطق خود را تا برقراری مجدد فعالیت عادی مجلس رادا برعهده می گیرد»حاکی از این واقعیت تلخ می باشد که اوکرایین در صورت ادامه روند فعلی حاکم بر این کشور با خطر تجزیه مواجه است.

البته خطر تجزیه اوکرایین به دو بخش شرقی متمایل به روسیه و غرب در آرزوی اروپایی شدن تازه گی ندارد و پیش از این آندره کلیویف رییس دفتر ریاست جمهوری اوکرایین در دیدار با وزرای امور خارجه سه کشور عضو اتحادیه اروپا اعلام کرده بود که تحریم اوکرایین موجب تجزیه این کشور خواهد شد.

کلیویف روز پنجشنبه هفته گذشته در دیدار با وزیران خارجه المان، فرانسه و پولند به صراحت گفت که « با توجه به رویارویی های بسیار شدید، خطر تجزیه کشور به دو بخش بروز کرده است».

نگاهی اجمالی به تلاش دولتمردان اوکرایین و در راس آنها یانوکوویچ رییس جمهور این کشور برای بازگرداندن ثبات به این جمهوری بحران زده به شکل برکناری نخست وزیر، موافقت با کاهش اختیارات رییس جمهور و برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری نشان می دهد که غرب همچنان با تحریک مردم، طرح ادامه بحران در اوکرایین را در دستور کار دارد.

هرچند غرب همانند دیگرموارد انجام کودتاهای خزنده و انقلاب های رنگی ادعا دارد که دوران جنگ سرد به پایان رسیده و با روسیه در معادلات جهانی همگرایی دارد، اما واکاوی بحران اوکرایین و نقش سازمان های اطلاعاتی غربی عکس این ادعا و گرم بودن آتش زیر خاکستر بلوک بندی جهان به دو قطب شرق و غرب همانند دوران جنگ سرد را در هزاره سوم اثبات می کند.

از این منظر غرب در کنار بحران سازی در عرصه داخلی روسیه به دنبال بحران سازی در حوزه پیرامونی آن نیز می باشد که به دلیل شرایط حساس و ویژه اوکرایین بخش عمده ای از این تحرکات در قبال این کشور صورت می گیرد.

کارشناسان مسایل سیاسی با اشاره به تهدیدهای مکرراتحادیه اروپا و امریکا علیه مقام های اوکرایینی می گویند غربی ها درحالی ادعای حمایت از مطالبات مردم اوکرایین را سر می دهند که عملا به دنبال به آشوب کشاندن این کشور می باشند و در این عرصه گزینه های متعددی را در دستور کار دارند؛ گزینه هایی که از سرنگونی نظام حاکم بر اوکرایین گرفته تا تجزیه این کشور و تکرار سرنوشت دیوار برلین میان دو آلمان (اکنون دو اوکرایین) را در بر می گیرد.

در واقع غرب با دنبال کردن سیاست تجزیه برای تحت سیطره درآوردن کشورهای بزرگی همچون اوکرایین با یک تیر دو هدف را می زند؛ نخست اینکه یک کشور ۴۶ میلیون نفری با پتانسیل خطرآفرینی در مجاورت مرزهای روسیه را کوچک و تضعیف می کند و دوم اینکه به این وسیله حلقه محاصره بر روسیه میراث دار شوروی سابق را بیشتر می فشارد.

در نهایت می توان گفت که اوکرایین به عنوان یکی از جمهوری های پیشروی شوروی سابق در حیطه صنعت، اقتصاد و فرهنگ این روزها تحت تاثیر اختلافات داخلی و بحران سیاسی پیش رونده در مسیر تجزیه حال و روز خوشی ندارد و جدایی به دوبخش غربی و شرقی هر لحظه آن را تهدید می کند.

 بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۴ ـ۲۲۰۲

اقتصاد زراعتی
 

 نوشته: کریم پوپل  

اقتصاد زراعتی عبارت از اصل اصول اعمال اقتصادی بر استفاده موثر از نباتات و دامداری میباشد. وهم گفته میتوانیم روش استفاده از منابع طبیعی، روابط تولید با حفظ محیط زیست را اقتصاد زراعتی گویند. اقتصاد زراعتی شعبه از اقتصاد عمومی میباشد. در یک تعریف دیگر گفته میشود که اقتصاد زراعتی مجموعه‌ ای از علوم و روشها است که عوامل اقتصادی موثر در امور زراعت و دام داری، روابط اقتصادی موجود بین عوامل تولید زراعتی و کاربرد اصول اقتصادی را در تولید و توسعه کشاورزی مورد بحث و بررسی قرار میدهد. این روش امکان آنرا به زارع میدهد که با مقدار زمین سایر لوازمی که در اختیار دارد سود بیشتری بدست آورد. به بیان دیگر اقتصاد زراعتی عبارت از کاربرد اصول و نظریه‌های اقتصاد عمومی در فرآیند تولید، مبادله، توزیع و مصرف مواد غذایی و مواد خام اولیه مورد نیاز سایر بخش ها میباشد.

هدف: هدف مهم این شعبه بلند بردن سطحح تولید، استفاده موثر از زمین و منابع طبیعی، تربیت نیروهای متخصص و کارشناس است که بتوانند با تکیه بر دانش و اندوخته‌ های علمی و تجارب عملی خود به عنوان کارشناس اقتصاد زراعتی به تهیه و تدوین طرح‌ های توسعه کشاورزی و ارزیابی اقتصادی آنها در سطوح مختلف منطقه‌ ای و یا ملی بپردازند و همچنین از طریق بکارگیری روش‌ های تجزیه و تحلیل و ارائه روشهای جدید و عصری در حل مسائل و مشکلات تولید، توزیع و یا مصرف مواد غذایی و مواد خام، راهکارهای مناسبی را ارائه نمایند. متخصصان اقتصاد کشاورزی در فعالیت‌های آموزشی و تحقیقاتی مرتبط با مسائل اقتصادی بخش کشاورزی نیز میتوانند همکاری نمایند. الی قرن ۲۰ تجارت نباتات طبی و غله جات خشک مانند برنج جوار گندم کماکان مروج بود. ولی با ازدیاد نفوس کشورها و تاسیسات فابریکه های پروسس مواد غذائی حیوانی و نباتات، ادویه سازی، تجارت میوه جات و سبزی جات خشک وتر، انواع محصولات آب میوه، جوس، کوکاکولا، تاسیسات محصولات نباتات صنعتی روغن شکر تنباکو تکه باب وغیره اقتصاد زراعتی اهمیت فوق العاده را کسب نمود. طور مثال چین ۲۰۲ بیلیون کیلو گرام برنج عادی تولید می کند. هندوستان ۱۵۶ بیلیون کیلو گرام برنج با کیفیت و بی کیفیت تولید دارد. کنون یک کیلو برنج اعلی هند دو آیرو تبادله میشود. اگر از ۲۰۲ بیلیون ده فی صد آن صادر شود. ۸ بیلیون آیرو عواید نا خالص هند است. اگر مصارف کشیده شود حد اقل ۶۰ بیلیون ایرو خواهد شد. که ده چند بودجه یکساله افغانستان است. کنون تجارت برنج هندوستان جهان را انحصار نموده است. اینکه از زمین تا مستهلک چقدر مراحل چه مقدار زمان با چه کفیت و مصارف را در طی تولید در بر می گیرد مربوط اقتصاد زراعتی است. کنون تجارت بوره و روغن چینائی ها جهان را در انحصار گرفته است.

اقتصاد زراعتی امروزبه شکل یک دانش منسجم و مدرن در مراکز آموزش عالی و تحقیقاتی در اختیار علاقمندان علوم زراعتی قرار گرفته‌ است. در جهان کنونی متخصصان زراعتی که علاوه بر فعالیت‌ های زراعتی، اصول علم اقتصاد را نیز فراگرفته باشند متخصصین علم اقتصاد زراعتی نامیده میشوند. در پوهنځی های زراعتی افغانستان این علم طور مفصل تدریس میشود. بنام شعبه ترویج یاد میشود. مردم افغانستان زراعت پیشه هستند کار می کنند ولی همه رنجها ناقص است. زیرا زراعت مکانیزه نیست، نسل خوب و زود رس وجود ندارد مواد تولید شده در حرارت های بلند و وقت زیاد نرم میشود، حاصل کم و خراب است، تناوب وجود ندارد، سورت شده و صحی نیست. بعضاً منبع امراض است و امثال آن. در کشاورزی مدرن تضمین صحت شرط اول است. استفاده از ماشین آلات زراعتی وقت کم و محل زیاد را تحت کشت قرار میدهد یک ماشین آلات زراعتی در یک روز کار صد نفر را اجرا می نماید. . از لحاظ زراعتی خاکهای افغانستان آب و هوای افغانستان طلائی است. زیرا در افغانستان بجز از کیله، ناریال و اناناس تمامی نباتات کشت شده میتواند. در صورت که افغانستان واقعاً از آب خود استفاده نماید از تجارت میوه سبزی و غیره محصولات زراعتی بودجه سالانه خود را بدست آورده میتواند.

بنیان گذار

هنری چالزبروسن در سال ۱۹۰۹ موسس اقتصاد زراعتی میباشد. به تعقیب آن شولتز سال ۱۹۷۹ برنده جایزه نوبل می باشد. وی تجارب را اجرا نمود و ابراز داشت که توسعه اقتصاد منوط به انکشاف زراعتی است.

بنیادهای که اقتصاد زراعتی

۱- اقتصاد منابع توليد( عوامل توليد)

۲- اقتصاد توليد.

۳- اقتصاد تنظیم عمليه توليد.

۴- توزيع توليد( مارکتنگ)

۵- تمويل سرمايه گذاری

سکتور های زراعتی

 زراعت دارای بخشهای اند که لازم ملزم همدیگر اند. غرض رشد و توسعه سکتور های زراعتی و ارتقاء اقتصاد زراعتی لازم است ماده های ذیل را مد نظر گرفت.

۱ـ    تحت کشت آوردن زمینهای بایر در هر سال

۲ـ    اصلاح سیستم آبیاری جلوگیری از ضایع آب

۳ـ    ایجاد کوپراتیف ها برای دهقانان به منظور عرضه به موقع محصولات زراعتی شان و دریافت مارکیتینگ

۴ـ    ایجاد سرد خانه ها برای نگهداری محصولات زراعتی در هر تاسیسات زراعتی

۵ـ    ایجاد سیلو ها برای تنظیم مارکیت و ذخایر استراتژیک غله جات؛ 

۶ـ    تسریع زراعت مکانیزه از طریق اقتصاد زراعتی کوپراتیفی

۷ـ    تهیه تخم های اصلاح شده بذری و ادویه جات ضد آفات زراعتی؛

۸ـ    تطبیق پروگرام های ترویجی و تبلیغی برای دهقانان؛

۹ـ    ایجاد تاسیسات تحقیقاتی زراعتی و همکاری با سازمانهای بین المللی زراعتی

۱۰ـ جستجوی مارکیت های خارجی برای میوه جات تازه و خشک، سبزیجات و سایر اقلام؛ 

۱۱ـ  راه اندازی برنامه های کریدتی و احیای بانک توسعه زراعتی و ایجاد موسسات دیگر به منظور تمویل سکتور زراعت، مالداری و صنایع دستی.

۱۲ـ  ایجاد زیربناها از قبیل احداث راه و ذخیره سازی آب.

کشت نباتات در موقعیت آب و هوای دلخواه

نباتات در هر آب و هوا نمیتواند بروید. بعضاً اگر بروید حاصل خوب نمیدهند. کشت یک نبات در آب و هوا طبیعی آن باعث میشود که حاصل خوب و پر کیفیت دهد. طور مثال تنباکو پنبه آفتاب پرست زغر کنجد شرشم در ولایات سمنگان مزار شریف شبرغان و کندز روئیده حاصل خوب می دهد. لبلبو در بغلان سیب در شمالی و میدان، انگور در شمالی هرات سرپل سان چارک خربزه در کندز شبرغان و مزار شریف تربوز در بغلان بامیه در مزار شریف، ممپلی در پکتیا و جلال آباد درخت سفیدار یا کاغذ در دامنه های کوههای مرطوب، کدو در میدان شلغم در کابل. انجیر انار و بادام در تاشقرغان و قندهار، آلوبالو گیلاس توت و چهارمغز توت زمینی در مناطق کوهستانی و آب و هوای سرد، گلهای خوشبو در آب و هوا شفاف و سرد یعنی (۱۰-۲۵) درجه، شالی در آب و هوا گرم و مرطوب. نباتات خانواده ستروس زیتون آب و هوای خیلی گرم و غیره. . بدین ترتیب غرض حاصل

موثر نبات موثر را در منطقه باید کشت نمود. در غیر باید شیشه خانه ساخت و آب و هوای مصنوعی را برای نبات تهیه نمود.

تاسیسات تحقیقاتی زراعتی

زمانیکه افغانستان بخواهد زراعت را مکانیزه سازد لازم است. تحقیقات وسیع در مورد تمامی نباتات، خاک، آب و هوا، امراض و آفات زراعتی، مطالعه ژنتیکی، و ایجاد نسلهای اصلاح شده نماید. بدین وسیله محققین میتوانند نسلهای خوب را ایجاد و اقتصاد زراعتی کشور را توسعه دهند. بدون نسل خوب با وزن مناسب زراعت مکانیزه به ضرر تمام میشود.

احصایه و آب و هواشناسی

بمنظور رشد و توسعه محصولات زراعتی و کشت وقت مناسب نبات ضرورت حتمی است تا در یک کشور احصائیه دقیق در مورد رابطه کشاورزی با طبیعت آب هوا وجود داشته باشد. تا یک نبات مطمئنا کشت و حاصل خوب دهد.

۲۲ جنوری ۲۰۱۴

 بامداد ـ اقتصادی ـ۱۴/۲ـ۲۲۰۲

بادستان خالی  وزبان یکسان در کارزار انتخاباتی

جستاری از: دکتر حمیدالله مفید

 

روز ۱۳ ماه دلو سال جاری   کارزار مبارزه های انتخاباتی  میان ۱۱ کاندید ریاست جمهوری در کشور آغاز یافت ، به این منظور دولت به خاطر تآمین امنیت هر نامزد ۳۵ نفر نگهبان  با دو موتر زرهی وبرای معاونان آنها ۱۵ نفر نگهبان یا محافظ گماشته است .

کار زار انتخاباتی تا شام ۱۵ حمل یا فروردین سال جدید ادامه خواهد داشت و اگر تا  ۱۶ ماه حمل کدام رویداد غیر مترقبه روی ندهد ، انتخابات ریاست جمهوری افغانستان به تاریخ ۱۶ ماه حمل یا فروردین سال ۱۳۹۹۳ آغاز خواهد یافت.

در گفتمان های کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری افغانستان . که روز جمعه  تاریخ ۷ماه فبروری از طریق  تلویزیون طلوع به نشر رسید  از میان  ۱۱ نامزد انتخاباتی تنها ۵ نامزد در گفتمان اشتراک ورزیدند، داکتر اشرف غنی احمدزی ، دوکتور عبدالله  عبدالله، داکتر زلمی رسول  ، عبدالرحیم وردک وعبدالقیوم کرزی سهم گرفتند، ودر مناظره یا گفتمانی که به تاریخ ۷ ماه جاری به نشر رسید ، نیز همین نامزد ها برنامه گویی کردند.

در جریان گفتمان یا مناظره  که نزدیک به ۹۰ دقیقه به درازا کشید نامزدان دیدگاه های سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی ، امنیتی  واجتماعی شان را به گونه فشرده یا کوتاه  ارایه کردند.

دربرنامه های انتخاباتی همه نامزد ها همگونی ویا شباهت های چشمگیری به دیده می آمد. بادریغ همه نامزادان در زمینه مبارزه با تروریسم ، تقویه نیرو های  پدافند یا امنیتی ، مبارزه با فساد اداری ، ایجاد یک اداره سالم ، تلاش در راه رشد اقتصادی واجتماعی کشور دیدگاه های یکسان داشتند.

همه نامزدان درراستای رفع بیکاری وبهبود وضع اقتصادی سخن های همسان ارایه کردند.

 پرسشی به میان می آید ، که  نزدیک به همه کاندیدان به نحوی طی دو دوره کاری جناب حامد کرزی رییس جمهور جمهوری اسلامی افغانستان کار کرده اند ودر رفع این نارسایی ها  توان تصمیم گرفتند را داشتند، چرا کاری نکردند؟

بنگرید ، در کشور ، فساد اداری ، جنگ ، بی عدالتی ، فقر و مرض  بیداد می کند، و نامزد ها با همان چانته های خالی یکسان به کار زار انتخابات ریاست جمهوری می شتابند.

بادریغ کسی از نامزد ها نپرسید ، که چگونه  با این همه نارسایی ها مبارزه خواهند کرد؟ مگر چه امتیازی شما دارید ، که کرزی نداشت ؟

کرزی  که با این همه امکانات واین همه کش وفش نتوانست ، تا این همه بیدادگری ها را مهار کند ، شما با کشور فقیر فرو رفته در فقر ، با این همه طالبانی که تا زیر ریش تان رسیده اند ، با این همه دشواری های دخالتی کشورهای همسایه چه کاری خواهد کرد؟

بدون شک هویدا است ، که مانند  رژیم کرزی رییس جمهوری جدید  نیز با معاونان شان پست های اداری کشور وسفارت ها را تقسیم خواهند نمود وچون روی مصلحت های سیاسی ومنفعت های اقتصادی وسیاسی با هم در یک ایتلاف  سهم گرفته اند  و روی مصلحت کار می کنند ، همان آش همان کاسه خواهد بود. رییس جمهور توان سبکدوشی کادرهای معاونان خود را نخواهد داشت ومعاونان او  نیز توان  سبکدوشی کادر ها وکارگزاران رییس جمهور را نخواهند داشت. اینجاست ، که آب از آب تکان نخواهد خورد و فساد اداری به گونه گسترده تر به دوران خواهد افتاد و کشور روز به روز به گودال بدبختی ، بی عدالتی ، تبار گرایی ، فساد اداری ، وفقر اقتصادی فرو خواهد  رفت.

بادرد ودریغ در برنامه هیچ نامزد ریاست جمهوری   تعریف درستی از تروریست وطالبان  ارایه نشد ، مبارزه با طالبان در اوضاع واحوال کنونی ودر شرایطی که قوای ناتو از افغانستان خارج می شود ، به حیث یک دشواری قابل نگرش مطرح نگردید. هیچ نامزد برای راه حل دشواری مبارزه با طالبان  کدام برنامه ویژه ارایه نداشت.

با حلوا گفتن ، دهن شیرین نمی شود، طالبان نیروی نیست  که بتوان بدون کدام برنامه ویژه امنیتی با آنها مبارزه کرد. ترس از طالبان ونقش آنها در کشور در چهره های همه کاندیدان به وضوح دیده می شد.

هیچ نامزدی ریاست جمهوری خود را مکلف در مبارزه با طالبان  ندانست واین موضوع را اعلان نکرد.

فراکرد های تاریخی داخل کشور نشان داده است ، که مبارزه با فساد اداری در سیستم ریاستی متمرکز مصلحتی  کنونی وفردا امکان پذیر نیست ، تا سیستم مدیریت اداری کشور تغییر نخورد و دموکراسی نهادینه نشود ومردم در کار زار اداره قدرت و اداره دولتی سهم نگیرند و ضوابط بر روابط ترجیح داده نشود ، زدایش فساد اداری در سیستم موجود امکان پذیر نخواهد بود.

تنها این مساله در برنامه انتخاباتی یک نامزد که تغییر وامید را در برنامه خود گنجانیده وخواهان تغییر ریاستی به صدارتی  وتقویه کنترول پارلمان به امور دولت و شورای های ارگانهای محلی بر امور اداره قدرت وادراه دولتی می باشد، گنجانیده شده است ، همین کاندید به این باور است ، که با حزبی شدن پارلمان دموکراسی در کشور نهادینه می شود و جای کادر های مصلحتی را کار گزاران ضوابطی می گیرند، تنها از همین طریق فساد اداری کاهش خواهد یافت.

دانش بشری به اثبات رسانیده است ، که یگانه راه برون رفت  از دشواری های مصلحتی ، بهبود امنیت مبازره با بی عدالتی تنها از طریق تآمین واقعی دموکراسی  در مدیریت نظام سیاسی امکان پذیر است وبس . که این مساله تنها در برنامه یک کاندید به دیده نکریسته شده است.

حزبی شدن پارلمان وگزینش صدراعظم از جانب پارلمان ونقش پارلمان در کار نظارت وکنترول بر امور دولت ، کزینش وزیران وکارمندان سیاسی ، نظام قضایی و دادستانی کشور بر بنیاد ضوابط ومسلک یگانه شیوه و راه ورسم مبارزه با فساد اداری بیرو کراسی ورشوت  که فرایند رژیم های مصلحتی است  امکان پذیر می گردد.

 

برنامه های که باید کاندیدان در مبارزه های انتخاباتی شان به دیده بنگرند:

در بخش تآمین صلح وثبات در کشور:

مبارزه با طالبان وتآمین صلح با حلوا گفتن ها امکان پذیر نیست ، تلاش برای حل مساله تروریسم وقطع جنگ باید در یک برنامه فراخ وهمه جانبه  به دیده نگریسته شود .

نخست : با تغییر سیستم ریاستی به صدارتی دولت دموکراتیک وانتخابی بودن ارگانهای محلی این امکانات  فراهم خواهد شد تا مردم بدون پیوستن به جنگ به کار در اداره دولتی کشانیده شوند، اگر مخالفان بدانند ، که بدون جنگ هم می توانند در کار ساخت وساز دولتی سهم بگیرند ،  نا گزیر به سوی ارگانهای انتخاباتی دولتی روی می اورند.

در کشور های  که درگیر ودار جنگ های داخلی دست وپا می زدند ، دموکراسی شدن حیات اجتماعی یگانه وسیله رفع منازعات محلی وسهم مردم در حکومتداری سالم بوده است ، تجارب سریلانکا ، فراکرد های کشور اندونیزی با تروریست های اسلامیستی نشان داد که  تنها با سهم مردم در کار آرگانهای دولتی  می توان به جنگ وبرادر کشی پایان داد.

دوم : تقویه نیرو های مسلح وایجاد یک اردو یا ارتش مردمی صرف از طریق سهم مردم در کار ارگانهای دولتی امکان پذیر است وبس.

قطع هرچه زود تر آزار واذیت مردم ، پایان دادن به عملیات های شبانه به دیده نگریستن رسم ورواج های همزیستگاهی ،از شرایطی است ، که باید توسط نامزدان  محترم ریاست جمهوری به دیده نگرسته شوند.

سوم: پشتبانی از تلاشهای جهت تآمین صلح وامنیت دایمی از طریق مذاکرات هدفمند وموثر .

خلع سلاح همگانی گروه های مسلح با زور یا با رضا .

 تلاش های آگاهانه وهوشیارانه دیپلوماتیکی جهت تآمین مناسبات صادقانه وراستکارانه با پاکستان و وادارساختن پاکستان به منظور جلوگیری از فرستادن تروریست ها به افغانستان . در این راستا لازم است ، تا طرفین به مسایلی عینی سیاسی به توافق برسند.

در بخش نظام اقتصادی  :

طرح برنامه های هدفمند اقتصادی در بخش های زیرین :

در عرصه سکتور دولتی : افغانستان یک کشور زراعتی است وسکتور زراعت عنصر اساسی اقتصادی کشور را می سازد، در این بخش لازم است : سرمایه گذاری در عرصه ایجاد زراعت مدرنیزه ومیکانیزم جدید زراعتی ، ایجاد کوپراتیف های دهقانی ، تادیه قرضه های دراز مدت به دهقانان ومالداران در برنامه کاندیدان گنجانیده شود

در عرصه صنایع مادر : نظارت بر فعالیت شرکت ها وکمپنی های شخصی وخصوصی استخراج معادن .

اتخاذ تدابیر به منظور جلوگیری از صدور فرآورد های معادن به شکل خام از کشور وبه منظور ایجاد جای کار ایجاد فابریکه های تغییر مواد استخراجی به فراورد های تجارتی وآنگاه صدور آنها از کشور ، به گونه نمونه : مس عینک ویا آهن حاجی گک بجای اینکه به گونه مواد خام از معادن استخراج وبه خارج از کشور فرستاده شوند ، بهتر است با ذوب شدن در داخل کشور وتغییر آن ها به ماشینهای بزرگ مسی وتجارتی به خارج صادر گردند ، اگر به صورت تخته های مسی خارج شوند ، جای کار برای شاید ده هزار نفر ایجاد شود ، اگر بجای تخته خای مسی ، مس استخراجی به ماشین های موتر ، نل باب ، دستگاه وافزار برقی ولاین های برق تغییر بپذیرد وبعد به مثابه کلای فرایندی صادر شود ، در آنصورت امکان فراهم آوری زمینه کار برای ملیون ها نفر فراهم خواهد شد. واقتصاد کشور نیز رشد خواهد کرد

حمایت از تمام انواع ملکیت های خصوصی ، تصدی های دولتی ، شخصی وکوپراتیفی ،

حمایت از ملکیت دولت بر منابع دارای اهمیت بزرگ استراتیژیک منابع طبیعی ، زیر زمینی ، معادن .جنگلات ، چراگاه ها ، منابع اساسی انرژی ، بندر ها خطوط مواصلاتی ، خط آهن ، دشتها، منابع آبی وآثار باستانی ،

ایجاد یک سیستم منظم جهت حل دشواری های منابع آب وتآمین آب طرف نیاز دهقانان با ساختمان بند ها ی آب گردان.

تلاش جهتن آباد ساختن زمین های بایر وبیرون از کشت وتوزیع عادلانه آن ها به دهقانان بی زمین ، کوچی ها  وبیکاران  به قیمت مناسب وبا اقساط .

تلاش جهت انکشاف ومدرنیزه ساختن ترانسپورت ، اعمار شاهراه ها ، تونل ها وخطوط آهن و وصل آنها با شبکه های جهانی ترانزیتی .

در عرصه اجتماعی :

طرح قوانین ومقررات سخت گیر کننده مجازاتی به ناقضان حقوق بشر وحقوق زنان .

طرح قانون ها ومقرره های در راه تآمین حقوق زنان وخانواده ها حمایه طفل ومادر ، ایجاد زایشگاه ها ، کودکستانها ، کلینیک ها تسهیلات آموزشی وپرورشی وجلوگیری از بهره کشی کودکان .

اتخاذ تدابیر جهت دستیابی یکسان مردم از عرضه خدمات صحی ، آب آشامیدنی ، تعلیمات وتحصیلات عالی .

تدابیر جهت ایجاد بیمه های صحی دولتی وخصوصی .

‫- اتخاذ تدابیر جدی جهت مواظبت از تهیه مسکن ، مواظبت از بیوه ها ،یتیمان ، سالخورده گان ، بازمانده گان  شهیدان ، بیکاران ، معلولان ، معیبوبان جنگ  وقربانیان حوادث طبیعی .

اتخاذ تدابیر جدی در راه تآمین حد اقل مزد وتآمینات اجتماعی یی که نیاز های مادی ومعنوی شهروندان افغان را مطابق نورم های انسانی  مرفوع بسازد.

تلاش جهت حل دشواری های مهاجران وپناه گزینان وکوچی های کشور واتخاذ تدابیر جهت اسکان دو باره آنها .

تلاش جهت تآمین قوانین جهت مزد مساوی برای کار مساوی وهمسان .

ایجاد قوانین جهت تآمین حقوق مساوی قومها وتبار های کشور وجلوگیری از امتیاز طلبی های بی مورد وتبارگرایانه .

تلاش به خاطر افزایش ماهیانه یا حقوق  ودستمزد کارمندان دولتی وکارگران در کشور

تلاش برای تآمین امنیت کار وتصویب قانون ها عادلانه برای کارگران وکارمندان دولتی وموسسات خصوصی .

در بخش گسترش امور فرهنگی:

‫- پاسداری از ارزشها پسندیده مردم ، تلاش در راه ترویج فرهنگ نوع دوستی وانسان گرایی . وضع قانون های سختگیرانه برای انانی که به تبعیض تباری و زبانی روی می اورند.

تلاش  برای تقویه زبانهای ملی کشور وایجاد سیستم جدید تساوی حقوق تبارها وزبانها به گونه طبیعی وعنعنوی .

مبارزه جدی به منظور جلوگیری از تولید ، زرع وقاچاق مواد مخدر .

تلاش آکاهانه جهت مبارزه با بیسوادی وتآمین آموزش همگانی

تلاش در راه شمول کودکان واجد مکتب به مکتب وتآمین همه امکانات رشد تعلیم تربیه همگانی .

 در این بخش ها ودر بخش های دیگر اگر کاندیدان برنامه های درست ، دقیق وعلمی را پی ریزی کنند ، آنگاه می توان به آنها اعتماد نمود  و رآی داد.

در غیر آن با همین سیستم موجود فساد گستر و مصلحتی اداری ونظام سیاسی ومدیریتی موجود که تنها رییس جمهور ومعاونان او تغییر بخورد ، ورییس جمهور جدید ومعاونان او به گونه ای طبیعی پست ها را به اساس پنجاه فیصد به رییس جمهور ، سی فیصد به معاون اول وبیست در صد به معاون دوم تقسیم نمایند وهیچ کدام گماشته دیگری را تبدیل وتغییر داده نتواند  وتمام صلاحیت های اداری ، سفارت ها ، نظام قضایی ، دادستانی ، ووالیان میان این  سه طرار ودزد تقسیم شود ، هیچ بهبودی در کشور رونما نمی گردد ورییس جمهور جدید نیز کاری را از پیش برده نمی تواند. 

مردم افغانستان باید بدون ذهنیگیر ، تبار گرایی ، قوم ومحل پرستی وبدون تعصب به برنامه های تغییر وتحول توجه نمایند وبه کاندیدانی که در نظام سیاسی وسیستم موجود تغییر را رونما می سازد ، رآی دهند.

مردم نجیب افغانستان !

رآی خود را صرف در صندوق   آنانی که این نظام مصلحتی وفساد گستر موجود را تغییر می دهد ، بیندازید.

 نامزادان موجود تا آینکه برنامه های انتخاباتی شان را همه جانبه وهمه گسترده تر نسازند ، فاقد اعتماد می باشد ، به آنها رآی ندهید.  بادرود

 بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۱ ـ۲۰۰۲

 

 

 

 

مبارزه با « مرگ سفید »

 از بین بردن تهدید های هرویین افغانی، تنها با اتحاد نیروهای کشورهای مختلف دراتحادیه مبارزه با مواد مخدرممکن است. این موضوع مهم سخنرانی ویکتور ایوانوف رییس ستاد فدرال برای کنترول قاچاق مواد مخدر روسیه بود. گام بعدی برای مبارزه با « مرگ سفید »  این است که سازمان ملل متحد ، تولید مواد مخدر افغانی را به عنوان تهدید امنیت جهانی بشناسد.

افغانستان سردمدارتولید هرویین در کره زمین است. سال گذشته در این کشور تولید مواد مخدر در مقایسه با ده سال پیش دوبرابر شد. طوفان هرویین افغانی کشورهای اروپایی را فراگرفته است. اتحادیه اروپا در جایگاه اول متقاضیان این افیون قراردارد. تریاک به درد اصلی برای روسیه و به ویژه مناطق جنوبی تبدیل شده است. درآمد های حاصله از قاچاق هرویین افغانی به میلیارد ها  دلار می رسد. و پوشیده نیست که این پول های میلیاردی باستثنای پول خردهایی که به کشاورزان افغانی می رسد، همگی به حساب سازمان های تروریستی و جنایتکار چند ملیتی ریخته می شود. قاچاق مواد مخدر به مشکل بزرگی تبدیل شده است که پایه های امنیت بین المللی را به خطر می اندازد.

ویکتور ایوانوف خاطر نشان می کند :

در واقع این امر بر پایه تصمیم رییس جمهور روسیه ولادیمیر پوتین برای مشخص کردن مشکل مبارزه با قاچاق مواد مخدر به عنوان اولویت شماره یک در چهارچوب ریاست روسیه در گروه کشورهای « جی هشت  » در سال جاری بسیار راحت شده است. باید یادآوری نمود که بر طبق اسناد سازمان ملل متحد محدوده های سطح زیر کشت تریاک در افغانستان طی پنج سال گذشته از ۱۹۳ تا ۲۰۸ هزار هکتار رشد داشته است. این امر بدان معناست که تصمیمات کلیدی جوامع بین الملل در خصوص مشکل مواد مخدر که در سال ۱۹۹۸ و در جلسه ی ویژه ی مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصویب شده بود اجرا نشده است.

باید این حقیقت جالب توجه را خاطر نشان نمود : بخش اعظم باندهای مواد مخدر افغانی در مناطق مسوولیت نیروهای نظامی ناتو قراردارند. رشد تولید هیرویین در افغانستان به صورت تعجب آوری با حضور نظامیان خارجی در این کشور مطابقت دارد.

اگر در زمان طالبان سطح های زیر کشت تقرییا ۸ برابر یعنی از ۶۳ هکتار تا ۸ هزار هکتار کاهش داشت طی دوره عملیات های نیروهای ائتلاف ۲۶ برابر رشد داشته است. بدین ترتیب شکست استراتیژی و اقدامات جامعه جهانی در ارتباط با تولید مواد مخدر افغانی بدیهی است.

طی ده سال و اندی از افغانستان حجم غیر قابل شمارشی از مواد مخدر به آسیای مرکزی منتقل شده است که در ضمن سرمایه های میلیارد  دلاری سازمان های جنایتکار را تامین می نماید. در این ارتباط ایوانوف خاطر نشان می سازد که روسیه طرح مشخص نابودی تولید مواد مخدر افغانی را به جامعه جهانی پیشنهاد کرد.

بیانیه نماینده  رسمی ناتو، جمیز آپاتورایا  از لحاظ شک و بدبینی پاسخی جالب توجه بود :

« ما نمی توانیم تنها منبع درآمد مردمی را که از لحاظ فقر در جایگاه دوم جهانی قرار دارند ببندیم. بدین ترتیب امریکا و ناتو هر گونه ایده ای برای حل مشکل را متوقف می سازند. در این شرایط دیپلوماسی ضد مواد مخدر روسیه تنها شانس برای نابودی تولید مواد مخدر افغانی است.»

علاوه بر این  با ناتو و یا بدون آن ، طرح نابودی تولید مواد مخدر افغانی پیشنهاد شده توسط روسیه می تواند پایه ای شروع کار برای حل این مشکل گردد. این طرح نابودی تدریجی مزارع تریاک در افغانستان و در عین حال ایجاد دو میلیون فرصت شغلی برای افغانهاست.

 

بامداد ـ اقتصادی ـ۱۴/۵ـ۲۱۰۲

 

 

آیا کرزی عصبانی شده یا جنگ پیش روست؟


نویسنده : ارکادی دوبنوف

رسانه های غربی با اتکا به منابع شان در رهبری افغانستان از شک و تردیدهای حامد کرزی سخن گفته اند. رییس جمهور افغانستان گویا معتقد است که « جانب امریکا در سازماندهی بیش از ۱۰ عملیات تروریستی، از جمله حمله بررستورانت لبنانی در کابل» که ۲۱ نفر، از جمله یک دیپلومات روس را به نام وادیم نظروف در آن میان قربانی شد، دست داشته است. *

بی پرده اگرسخن بگوییم  تصوراین که کرزی چنین چیزی را بگوید دور از امکان بود، اما منابع دیپلوماتیک در کابل به نویسنده ی این مقاله درستی چنین اظهاراتی را توسط رییس جمهور افغانستان تایید کردند. آن چه برای کرزی به عنوان گواه سهم داشتن امریکایی ها در حمله های تروریستی است، همین است که «این حملات در سطح بسیار عالی سازماندهی شده اند». هرچند طالبان مسوولیت این حملات را بردوش گرفته اند و در نتیجه رییس جمهور فکر می کند این حملات بدون دخالت استخبارات خارجی ممکن نبودند. 

چنین روایتی که در آن توطیه شناسی مهمتر از سند اثبات است، به صورت آشکاری به منظور توجیه شکست اداره های استخباراتی-امنیتی افغانستان است که در پاسبانی شده ترین گوشه ی شهر کابل حمله یی با این دقت اتفاق افتاده است. اما از آنجا که این اداره ها را امریکایی ها آموزش داده اند، در این رابطه، البته، می توان از امریکایی ها گلایه کرد… 

بریتانیا اهانت شده است 

اظهارات بی پرده و صریح و جنجال برانگیز رییس جمهور افغانستان به همین جا محدود نشد. پس از آن کرزی چند مصاحبه به رسانه های غربی در روزهای آخر داده است. او در مصاحبه یی با بی بی سی اعلان کرد که « ولایت هلمند هیچ مشکلی نداشت و همین طور باقی می ماند اگر پای سرباز بریتانیایی به آنجا نمی رسید ».

سر منشی ناتو آندرس فوگ راسموسن با عتاب پس از شنیدن این سخنان گفت: «کشورهای عضو ناتو که زنده گی سربازان خود و منابع زیاد مالی را قربانی آینده افغانستان کرده اند، از رییس جمهور افغانستان انتظار سپاسگزاری داشتند». 

مردم بریتانیا نه تنها از اظهارات کرزی در مصاحبه یی به سندی تایمز شگفت زده شده اند که در آن گفته بود: « بهتر بود اصلاً عساکر بریتانیایی به افغانستان نمی آمدند» بلکه از این نیز خشمگین شدند که او طالبان را « برادران » خود خطاب کرده است. چنین واکنشی در دولت شاهی بریتانیا از آنجا ناشی می شود که ۴۴۷ شهروند بریتانیایی در افغانستان کشته و بیش از دو هزار نفر در جریان عملیات «آزادی شکست ناپذیر» زخمی شدند و به برکت همین عملیات کرزی توانست سالیان متمادی بر اریکه ی قدرت تکیه زند. تعجب برانگیز نیست که تمام این سالها طالبان او را « عروسک امریکایی » خطاب می کردند. 

اما حالا زمان آن رسیده است که کرزی متحدانی را در داخل کشور برای خود جستجو کند. او درپی تماس با طالبان است و ازهمکاری با امریکایی ها اجتناب می ورزد. او این کار را به صورت چالش برانگیزی به نمایش می گذارد و این امر این سوظن را به وجود می آورد: نکند این بازی باشد. اگر بازی نباشد، پس تلاشی است تا آن چه را آرزو می کند به جای واقعیت جا بزند. قرارمعلوم حامد کرزی از نوامبر سال گذشته تا کنون مذاکرات پنهانی را با طالبان به پیش می برد. این مطلب را ایمل فیضی سخنگوی کرزی به نیویورک تایمز اظهارکرده است. 

گفتنی است که طالبان این اظهارات را بی اساس دانسته اند. 

اما این که کرزی از پاییز سال گذشته به صورت قاطعی « به رد صریح » امضای پیمان امنیتی با امریکا که بخشی از موافقتنامه استراتیژیک است، برای هیچ کسی جای شک و شبهه را باقی نمی گذارد. سرمنشی ناتو واکنش کوتاهی در این رابطه نشان داد: « کرزی با آتش بازی می کند.» راسموسن این اظهارات را در مصاحبه یی با بی بی سی گفت. 

سازمان قرارداد دفاع جمعی، برای خیزش موج آواره گان افغان آماده گی می گیرد 

البته امریکایی ها و در کل اعضای ناتو عصبانی اند: تمام استراتیژی غرب در جهت افغانستان و کل منطقه، منجمله پاکستان روی میدان گذاشته شده است. آشکار است که بالاخره کابل موافقتنامه را با واشنگتن امضا خواهد کرد در غیر آن هیچ رژیمی در کابل، صرف نظراز این که چه کسی در انتخابات اپریل پیش رو برنده می شود، نمی تواند در کوتاه مدت هم در آنجا مستقر بماند. 

خروج کامل قطعات ناتو از افغانستان در پایان سال جاری که در نتیجه ی امضا نشدن موافقتنامه ی امنیتی اجتناب ناپذیر خواهد شد، می تواند به فاجعه یی نه تنها در داخل این کشور بلکه در تمام آسیای مرکزی منجر شود. پیامدهای این فاجعه را در روسیه خیلی زود حس خواهند کرد. ساختارهای سازمان قرارداد دفاع جمعی برای خیزش احتمالی موجی از آواره گان افغانستان آماده گی می گیرند در صورتی که وضعیت در آن کشور از مدیریت خارج شود. ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه وعده داد که وضعیت افغانستان را با رهبران چند کشور در حاشیه ی مراسم افتتاح بازی های المپیک در سوچی مورد بحث قرار خواهد داد.

قابل ذکر است که مسکو دیگر به واشنگتن تذکر نمی دهد که پیش از خروج از افغانستان به شورای امنیت سازمان ملل متحد گزارش دهد که اختیارات سپرده شده به این کشور توسط سازمان ملل متحد در افغانستان در رابطه با اجرای عملیات ضدتروریستی چگونه عملی گردید. آشکار است که این عملیات به نتایج مطلوب نرسید و ازین هم آشکارتر است که روسیه منافع خود را در خروج کامل این نیروها از افغانستان در حال حاضر نمی بیند. 

و اما کرزی در این میان؟ 

در مورد کرزی چیز خاصی نیست. او سیاستمدارعادی افغان است. در لحظه ی لازم وقتی زمین زیر پایش به لرزه در می آید  او در پی تکیه گاه مطمینی برمی خیزد. بازی مستقلانه با طالبان ظاهر امر است. در واقعیت امر حامد کرزی بازی را با امریکایی ها ادامه می دهد و همزمان با این در پی جایگاهی برای خود در تاریخ کشورش است. 

آن طور که دیپلومات های آگاه بر مسایل پشت پرده ی افغانستان می گویند، حامد کرزی تلاش دارد با واشنگتن چانه بزند و از امریکا بخواهد بر طالبان فشار بیاورد تا مذاکرات جدی را در مورد مصالحه با کابل آغاز کنند. اطرافیان کرزی معتقدند که امریکایی ها دلیل و اهرم فشار بر طالبان را در اختیار دارند. این اهرم فشار همانا اردوگاه های طالبان درپاکستان استند. اگر آنها نمی خواهند چنین فشاری را بر طالبان وارد کنند تنها به یک دلیل است و آن این که از حکومت مرکزی قوی در افغانستان که نماینده از اکثریت پشتون بنماید  در هراس استند. به نظر کرزی، در نتیجه امریکایی ها در پی آن استند که افغانستان به سمتی برود که در هر گوشه یی از آن سرداری به رهبری منطقه یی یا قومی برسد. 

کرزی نگران موقعیت خود در تاریخ است 

به هر صورت چنین اظهاراتی در مورد جیوپولیتیک افغانستان ممکن است روپوشی باشد برای اهداف واقعی کرزی که همانا به دست آوردن پشتیبانی غرب برای نامزد مورد نظر او در انتخابات ریاست جمهوری پیش روست. هنوز خود کرزی انتخاب روشنی ندارد. از یک سو برادر بزرگش قیوم کرزی و از سوی دیگر وزیر خارجه ی سابق زلمی رسول به عنوان نامزدهای مورد نظر او مطرحند.

اما این امکان هم وجود دارد که کرزی میدان را برای مبارزه ی خود مساعد می کند: او می تواند خودش برای انتخابات پیش رو کاندید شود. اما نه در این انتخابات که در انتخابات بعدی. زیرا قانون اساسی افغانستان اجازه نمی دهد یک شخص بیش از دو بار پیهم در کرسی ریاست جمهوری باشد. به همین دلیل ضرورت است تا انتخابات ریاست جمهوری بعدی این کرسی در دست کسی باشد که کرزی بر او اعتماد دارد. این گزینه نیز در کابل مورد بحث و مداقه قرار دارد… .

بالاخره موضوع دیگری هم هست که کرزی را وادار می کند به این بازی خطرناک روی بیاورد. با داغ کردن ماهرانه ی هیجان های مردم چه در داخل افغانستان و چه در بیرون از آن شهرت یک سیاستمدار قاطع و سازش ناپذیر را در برابر امریکایی ها برای خودش دست و پا می کند و به این ترتیب نمی خواهد به عنوان رهبری وارد تاریخ افغانستان شود که به خارجی ها، آنهم خارجی های مسلح اجازه داده است در افغانستان مستقر شوند. باید اعتراف کرد که چنین بازی ماهرانه به زحمتش می ارزد. در این میان، واضح است که برای این بازی ها چنان ویژه گی های شخصیتی نیازند که انسان عادی بنابر ضوابط اخلاقی از آنها پرهیز می کند اما باید اعتراف کرد که حامد کرزی ازین ویژه گی ها به صورت فراوانی برخوردار است. 

دوستم به درد چه کسی می خورد؟ 

در این میان آغاز کارزار انتخاباتی در افغانستان که زنده گی آرامی را وعده نمی دهد، با خونریزی آغاز شد. در شهر هرات دو کارمند یکی از مهمترین نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، یعنی دوکتور عبدالله عبدالله، در این شهر کشته شدند. انتخابات ریاست جمهوری که ۱۱ نامزد در آن شرکت خواهد کرد به تاریخ ۵ اپریل تعیین شده است. از این میان فقط چهار نامزد به عنوان کسانی که به صورت جدی اقبال برنده شدن را دارند، در نظر گرفته می شوند. گذشته از داکتر عبدالله که قبلاً در حکومت مجاهدین در آغاز دهه ۹۰ وزیر خارجه بود و مهمترین رقیب کرزی در انتخابات سال ۲۰۰۹بود، قیوم کرزی، زلمی رسول و همچنان اشرف غنی احمدزی وزیر مالیه سابق در نخستین حکومت کرزی مطرح استند. 

سه پشتون و یک داکتر عبدالله عبدالله که تاجک است. تصور می شود که او از طرف پدر پشتون است. اما این تصور که می توانست شانس به دست آوردن رای برخی از پشتون ها را بالاتر ببرد، به نظر می رسد که مطابق واقعیت نیست زیرا پس ازمرگ پدر داکتر عبدالله که از پنجشیر بود، مادرش بار دوم ازدواج می کند و شوهر دوم او مرد پشتونی از ولایت قندهار است. این را در افغانستان همه می دانند. 

به همین دلیل بسیاری از ناظران ( و نه تنها ناظران)  به صورت جدی نگرانند که در صورت پیروزی دوکتور عبدالله در انتخابات پیش رو ممکن است افغانستان وارد جنگ داخلی دیگری شود؛ جنگی از همان نوع که در نیمه ی اول دهه ۹۰ درگرفت هنگامی که رییس جمهور کشور پروفیسور ربانی تاجک بود که چند سال پیش توسط تروریست ها کشته شد. گویا پشتون ها نمی گذارند که ریاست جمهوری کشور را کسی غیر از پشتون ها که تصور می شود اکثریت را در افغانستان دارند، داشته باشد. گویا افغانستان برای چنین امری به حد کافی به بلوغ نرسیده است. 

اشرف غنی احمدزی که در حلقه ی اطرافیان کرزی تصور می شود حمایت امریکا را دارد، نظر به نظرسنجی ماه دسامبر بیش از دوکتور عبدالله مورد حمایت مردم قرار دارد. اما این نظرسنجی که از طرف امریکا حمایت مالی می شد، ادامه نیافت چون در کابل چنین امری را انحصار ذهنیت عامه تلقی کردند.از سوی دیگر حتا اگر اشرف غنی احمدزی به عنوان تهدید واقعی برای نامزد مورد نظر ارگ تلقی شود، می توانند علیه او این مورد را استفاده کنند که زن او شهروند لبنان است و خودش تا ده سال پیش شهروندی امریکا را داشت و هنوز معلوم نیست این شهروندی اش را سلب کرده است یا نه. 

در میان پشتون ها انتخاب معاون اول او نیز حساسیت برانگیز است. جنرال دوستم فرمانده سابق مشهور که رهبری اقلیت های ازبک را به عهده دارد، از شهرت خوب چندانی در افغانستان برخوردار نیست. 

در همین اواخر دوستم را در قزاقستان و ازبکستان دیده بودند و گفته می شود آنجا مسافرت شخصی داشته است. تصویر دوستم که آمیخته است با اتهام ارتکاب جنایت های جنگی و خیانت به متحدانش ازینجا هم معلوم می شود که مقاماترسمی آستانه و تاشکند به صورت رسمی حضور او را در پایتخت های شان تایید نکردند. تنها عکس هایی که جنرال دوستم از خود در آلماتا و آستانه در بلاگ خود گذاشته گویای سفر او به قزاقستان است. به نظر می رسد که ازبکستان به او اجازه عکس گرفتن هم نداده اند. ( نوستی )

 



*روز نامه دی سایت چاپ المان در شماره روز ۲۳ جنوری ۲۰۱۴ خود در گزارشی زیرعنوان « نام قربانیان » از خامه بانو رنجا فون ورمب ـ زیبل از کابل  نام و وظیفه شماری از قربانیان حادثه را شناسایی نموده  نوشت که در جمع قربانیان : مدیر صندوق وجهی پول برای افغانستان ، کارمند روسی سازمان ملل متحد که در سالهای ۸۰ منحیث دیپلومات درافغانستان کارمیکرد، دو خانم کارمند سازمان یونیسف ، یک کارشناس اموربهداشتی پاکستانی ، کارشناس امورغذایی از سومالی، یک کارمند دنمارکی ایپول و محافظ اش ، یک نامزد پارلمان اتحادیه اروپا از انگلستان ، کارمند شرکت مشورتی آدم سمیت انترنشنل از کشورمالی ، دو حسابدار کانادایی و دو استاد دانشگاه امریکایی درکابل  شامل قربانیان این رخداد بودند. درمقاله میخوانیم اولین باریست که پس از یک اقدام تروریستی نام قربانیان افشا میگردد. ( بـامــداد )

بامداد ـ سیاسی ـ ۱۴/۱ ـ۱۹۰۲