فوتبال پرازشگفتی است

اسد محسن زاده

 

در این روز ها تجربه جام جهانی فوتبال برحقیقت این ضرب المثل برازیلی که

«  O futebol é uma caixinha de surpresas  فوتبال پرازشگفتی است « ، صحه میگذارد. تیم ملی هسپانیه که تا حال صاحب جام جهانیست با شکست باور ناکردنی روبرو شد، ایتالیا ، انگلستان ، کروواسی، پرتگال  و...خلاف انتظار به دور بعدی راه نیافتند.

از سال ۲۰۱۳ ترسایی یعنی برپایی جام کنفدریشن ، میلیون ها برازیلی به خیابان ها ریخته و در برابرهزینه های گزاف ساختمان  ورزشگاه ها، بیجایی لایه های ناتون جامعه که درمحل ساختمان ورزشگاه ها زنده گی میکردند ، سیاست های سودجویانه و دیکته فدراسیون جهانی فوتبال و وضع خدمات اجتماعی در کشور اعتراض نمودند .برای بسیاری ها سوال بود که چه شد برازیلی هایی که چنین عاشق فوتبال بودند یکباره بر آن خورده گرفته و به پا ایستادند. در نظرسنجی هایکه در برازیل « سرزمین فوتبال » بعمل آمد بیشتر به این نظراند که این « رخداد سترگ  یا  Mega-Event» برای کشور و مردم اثرات منفی و ناگوار داشته و به قیمت خرابی در نظام خدمات اجتماعی از جمله آموزش و درمان تمام میشود.

رسانه های  خبری غرب در روز های برپایی جام جهانی فوتبال همه روزه درحاشیه گزارشات طولانی و گسترده شان برای اینکه بیننده بخواب نرود ، چند نفری که شیشه ها را می شکنند و یا دوکانی را به آتش می کشند را نشان داده و از پیوند « فیفا » و تاثیر رخداد های « ورزشی غول آسا » براقتصاد و زنده گی لایه های ناتوان و زحتمکش کشورهای میزبان این رخداد ها ، چشم پوشی و در این زمینه مهر سکوت برلب زده اند. پوشیده نیست که فیفا یک « سازمان سرمایه ‌داری بین‌المللی » است که تجارت سخت سودزایی را مدیریت می‌کند. حق برپایی جام ها توسط این سازمان به کشورها داده میشود، استدیوم ها بایست براساس نورم های تعین شده آنها ساخته شده و این ها نورم هایی را  برای زیر ساختارها بخاطر برپایی مسابقه ها تعین مینمایند.

و این ها درحالیست که هنوز اختلاس در دادن حق جام ها و مسابقات از جمله به قطر ، سواستفاده ریکاردو تیکسیرا، جان وارنر و یا همین سیپ بلاتر همه جا زبانزد مردم و رسانه هاست. دبیرکل فیفا جروم والک  Jérôme Valcke  که بخاطر سواستفاده و اختلاس از سوی داد گاهی در نیویارک متهم شده است نیز بخشی از این « مافیا » شناسایی شده است. درخور یاد است که رهبران کمیته بین المللی المپیک نیز از نام نیکی برخوردار نیستند. برای همین هم پس از افشای رسوایی های دادن بازی های جام جهانی به شیخ نشین قطر اعتراض در برابر پنهانکاری ، سو استفاده ها  و اختلاس در این نهاد ها باعث شد تا خواست هایی برای شفافیت در این نهاد ها برجسته و به شعار روز مبدل شود.

 دلیل اصلی اعتراض مردم در برابر « جام جهانی فوتبال ۲۰۱۴ فیفا » در سرزمین فوتبال ـ برازیل نیز درهمین مساله نهفته است. در حالیکه برخلاف وعده های سپرده شده دولت در مورد هزینه  آماده سازی این رویداد ،هزینه ساز و برگ جام به بیش از ۳۰ میلیارد ریال( Real ) برازیل برابر ۱۳.۵ میلیارد دلار امریکایی رسید که این رقم از خزانه‌ دولت یعنی پول مالیه دهنده گان برازیل تمویل گردید. دبیرکل فیفا  جروم والک در صحبتی یاد آور گردید که ، فیفا حدود ۳.۵ میلیارد دلار از حقوق تجاری‌اش در جام جهانی برزیل به دست می‌آورد. در عین حال، فیفا ۳.۳ میلیارد دلار برای سازماندهی رقابت‌ها خرج خواهد کرد و فیفا فقط ۲۰۰ میلیون دلار از این جام سود میبرد. برخلاف این ادعا  موسسه حسابداری BDO  ، محاسبه کرد که سودهای فیفا از جام جهانی در برزایل در واقع بالغ بر۵ میلیارد دلارامریکایی خواهد شد که « بیشتر آن ناشی از فروش حق پخش بازی‌ها است که در پی صنعت بازاریابی کاملی می‌آید که این رویداد ایجادش کرد.»

همین خصوصی سازی سود و اجتماعی ساختن هزینه ها،  یعنی  تناقض میان منافع عمومی و خصوصی، منافع بورژوازی و طبقه‌ کارگر دلیل اصلی اعتراض مردم در برازیل « سرمین  فوتبال » شده است.آنها از یکسو صاحب این جام یعنی فیفا و از سوی دیگر مهماندار این جام ، دولت برازیل را در مساله مقصر میدانند.

مدافعان برپایی این جام در برازیل وسایر کشورها پیوسته میگویند که چنین رویداد ها میلیاردها  دالر پول به اقتصاد های ملی سرازیر مینماید و با همین یاوه میکوشند تا آن سود های که بخش خصوصی نصیب میشود ؛ را بنام سود برای مردم جابزنند ، در حالیکه روشن است اغلب این سود ها به جیب‌های بورژوازی ملی و بین‌المللی می‌ریزد.

در حالیکه جنبش‌های اعتراضی واعتصاب‌های گسترده و مسالمت آمیز مردم خواستار بهبود در سیتم خدمات حمل ونقل شهری، خدمات بهداشتی و آموزشی عمومی و رایگان برای همه میباشند ، تناقضات اجتماعی و صرف این همه وجوه هنگفت در برپایی جام جهانی فیفا دلیل اصلی اعتراض های مردم میباشد  که بر جام جهانی سایه افکنده است‌.

مصارف ساختمان « امازونیا اَرنا  Arena da Amazonia» استدیوم فوتبال درمانوا Manaus، ۲۷۰ میلیون دلار امریکایی بود که همه‌ از بودیجه دولت  پرداخته شد.هزینه ساختمان « آرنا کورینتیانز  Arena Corinthiasیا ایتاکویرایو» در ساو پاولو به  ۳۸۰ میلیون دلار و استادیوم « ماراکانا  Maracana Estadio  » در ریدو ژنیرو که برای سومین باردرپانزده سال گذشته بازسازی شده، ۵۳۰ میلیون دلار را بلعیده است ، این مصارف به مراتب بیشتر از برخی استادیوم‌های است که به تازه گی ساخته شده‌اند. ساختمان ورزشگاه های  استادیو بیرا ریو در پورتو الیگرو، ناسیونال در برازیلا، ارینا پیرنامبوکو در ریسیف، کاستیلاو در فورتالیزا ،مینیراوو، فورته نووا  و  دونا  بیشتر از آنکه  پیشبینی شده بود گران ترتمام شدند.

در ساختمان این ورزشگاه ها اختلاس و سو استفاده از دارایی های عامه زیاد بوده  و بر استفاده از این ورزشگاه های در سالهای پس از جام جهانی درنگ نشده است .به گونه مثال «  امازونیا اَرنا  Arena da Amazonia»  استادیوم فوتبال در مانوآManaus  که ۲۷۰ میلیون دلار امریکایی را بلعید ؛ فقط برای چهار مسابقه فوتبال درطول جام جهانی ساخته شده و از آن استفاده بیشتر به عمل نمی آید زیرا فوتبال در این منطقه از محبوبیت زیادی برخوردار نبوده و لیگ امازونا  بصورت وسطی در هر بازی  فقط ۶۴۰ تماشاچی دارد.در حالیکه این ورزشگاه برای ۴۴۳۱۰ تماشاچی ساخته شده است. دولت محلی که قادر به پرداخت هزینه نگهداری این استدیوم نیست ، طرح هایی را برای استفاده بعدی آن پی ریزی کرده است ازجمله میخواهد تا از آن  منحیث زندان استفاده نماید.

در خوریاد است که رییس جمهور برازیل خانم دیلما روسف در جریان این اعتراض های اجتماعی  با حوصله و درایت با خواست های  مردم  برخورد نموده در حد توان کوشیده است به بخشی از این خواست ها پاسخ های  قانع کنننده ای داده  و برای برآورده شدن بخش دیگر آن برنامه های را پی ریزی نماید. بربنیاد گزارش ماه اپریل مجله برازیلی وجا ( Veja) حکومت چپ میانه  تحت رهبری خانم دیلما روسف توانسته است ۴۰ میلیون نفر را از فقر نجات دهد.برای همین هم هفته گذشته در حالیکه جام جهانی فوتبال در جریان بود ، وی منحیث نامزد مقام ریاست جمهوری از سوی « حزب کارگران »  برازیل برگزیده شد. قراراست این انتخابات در پاییز امسال برپا گردد. با انکه درنظرسنجی‌های عمومی محبوبیت حزب کارگران خانم دیلما روسف بیشتر از بقیه احزاب میباشد، اما رشد اقتصادی کند سالهای اخیر و خواست مردم برای خدمات عمومی بهتر و هزینه کمتر در برگزاری جام جهانی فوتبال و المپیک ۲۰۱۶ ترسایی می‌تواند  اثراتی بر روند انتخابات  سال جاری در برازیل داشته باشد. در ماه های که در پیش روست دولت باید  عزم و اراده سیاسی برای بهتر ساختن شرایط زنده گی فقیرترین شهروندان‌ اش  را نشان داده و به اقدامات  روشن تر در این راه  گام بردارد.

واما فوتبال پرازشگفتی است. جام  جهانی فوتبال در برازیل  که با بی میلی شروع شد ، توانست باردیگر برازیلی ها را به شور و شوق آورده و با پیروزی بیشتر سلیه ساو ( تیم ملی برازیل ) برازیلی هایی عاشق فوتبال را بار دیگر خوشبخت و راضی سازد.

 با درک این واقعیت که در زمانه ما دیگر ورزش تنها به عنوان یک فعالیت جسمی و فکری مطرح نبوده و منحیث « صنعت  فرهنگی  Culture Industry »  به کالای پرسودی تبدیل شده و بالاثر کالا شده گی ، عامه سازی و یکسان سازی با سیاست و اقتصاد به گونه اشکار وپنهان سخت گره خورده است. کارشناسان میگویند که « جهان ورزش آلوده و کثیف است ».دلیل این آلوده گی در سود های افسانه وی ، شبکه و ساختار های نیمه مافیایی حاکم بر ورزش و اثرگزاری آن بر میلیونها انسان نهفته است.

« صنایع سرگرمی » به قدرت بزرگی در جهان تبدیل و ورزش از جمله فوتبال این « سلطان ورزش ها » به مراکز بزرگ پولشویی تبدیل شده است. رسوایی های برلسکونی ـ رییس کلوپ ورزشی آ سی میلان ، هولی هونیس رییس باشگاه بایرمونشن ، ابراموویچ رییس باشگاه چلسی ، و یا رییس تیم های پاریس سان ژرمه ، شرط بندی های مافیایی  و رسوایی روبریت هوزیر ت داور المانی... نمونه های از این « آلوده گی»اند.برای همین ها فرقی ندارد که لیونل میسی ، بیل ، رونالدو ، کوستا و .... را به چه قیمیتی میخرند. ورزشکاران خود به کالا تبدیل شده و پیوسته کلوپ هایشان را تغیر میدهند.این کالا شده گی دلیل میگردد تا آنهایکه به قیمت های گزاف بین تیم های پولدار وسرشناس خرید و فروش میشوند به صورت فرد بی اختیاری درآمده از دستی بدست دیگر صاحبان شانرا تبدیل نمایند.دراین جا بازهم استعداد های ورزشی کشورهای کمتر رشد یافته و فقیر به قیمت ارزان خریداری شده و پس از چندی به ده و یا بیست چند قیمت خرید به فروش میرسند.

 و اما فوتبال پرازشگفتی است. شورمی آفریند ، توده های را مصروف نگهه میدارد، قدرت بزرگی اقتصادی و سرگرم کننده ای شده و سود های افسانوی به بار می آورد.

در حالیکه جام جهانی در برازیل هنوز ادامه دارد چشم براه شگفتی های بیشتری هستیم.

  بامـداد ـ اجتماعی ـ ۱/ ۱۴ـ ۰۴۰۷

 

شبی  برای « انسان در نگارستان شعر بیدل »

نیلاب م. سلام

به تاریخ نهم جون سال روان نشستی به اشتراک اهل دل و کتاب به مناسبت رونمایی فرجامین اثر پژوهشی داکتر اسدالله حبیب ـ بیدلشناس، رماننویس، شاعر و پژوهشگر نامور افغانستان به نام "انسان در نگارستان شعر بیدل" در شهرهامبورگ برگزار گردید. این برنامه به سلسله پنج برنامه قبلی رونمایی کتابهای داکتراسدالله حبیب دایر شد.از ماهها بدینسو اهل دل و کتاب چشمداشت برپایی این محفل را داشتند. حدود صد تن از دوستداران بیدل و داکترحبیب جمع سنگین و وزین را تشکیل داده با حضور شان این شب غلغله آمیز را چراغانی ساختند و فضا را آفرینشی.

به باورمن تعمق روی کمیت اشتراک کننده گان نشست های پربار پیورهنری به اعتبار آن نمی افزاید. ارزشمند مایه آن است. اگر دیدی به نشست های رونمایی کتاب و کتابخوانی نویسنده گان معاصر اروپا داشته باشیم، درمییابیم که شماراشتراک کننده گان بسیار نیست واما آنانی که حضور مییابند، از دلبسته گان قلم نویسنده میباشند.

محفل ساعت هفت و نیم شام با گوینده گی سهیلا حسرت نظیمی نطاق خوش صدا و شناخته شده آغاز گردید. نخست به مختصر معرفی رمانها، آثار پژوهشی و گزینه های شعری داکتر حبیب پرداخته شد. سپس داکتر حبیب سخن را با توصیف آفرینشهای ادبی گشاده و درپاره یی از صحبتش یادآور گشت:

" ما امشب با شعر بیدل سروکار داریم ، شعری که درداشتن حد اعلای ابهام زبانزد است. امشب درچپ کوچه ها و پسکوچه های صد هزار بیت بیدل انسان را جستجو میکنیم. شعربیدل اوج سبک هندی است. حتا میتوان گفت که شعربیدل مکتبی درتاریخ شعر دری میگشاید. این گفته براین باور استواراست که بسا شگردها یا ترفندهای جالب هنری که در سبک هندی شناخته نبود درشعر بیدل کشف شده است. مانند حس آمیزی سکته خیزساختن کلام، تصویرهای آنسوی هرنهایت، راه بردن به جهان تصویرها و تصویرهای نقیضی یا پارادوکسی. من چندین سال پیش راه دشوار کوه وکتل شعربیدل را پیموده ام که یکی از ارمغانهای آن سفر همین کتاب « انسان درنگارستان شعربیدل » است."

یکی از انگاره های پرجذبه که درآنشب از سوی داکتر حبیب مطرح گشت و در « انسان در نگارستان شعر بیدل» آمده است، توضیح فلسفی از دل ـ انسان میباشد:

« انسان درشعرهای بیدل گاهی دل نامیده شده است. این را ذکر جز و اراده کل مینامند ، مجاز مرسل است و مبحثی است از فن بیان .

چه دل بندد دل آگاه بر معموره امکان

که فرصت گردش چشمیست دور آسمانها را »

سپس داکتر حبیب به تشریح پیوند حالتهای روانی و عقلانی با دل ـ فراتر از عضو مرکزی سیستم دوران خون پرداخت. از دیدگاه عاطفی آغازید و درپاره از صحبتش از زاویه علم معاصر اضافه نمود:

« در زیست شناسی معاصر ثابت شده است که تمام جانداران، حتا تمام اشیا موجهای الکترومقناطیسی ازخود بیرون میدهند و با آن موجها زنده گی خود را در رابطه با دیگر اشیا و موجودات تنظیم میکنند. درپیشینه زمانه ها باور چنان بود که دماغ فرمان میدهد و دل اجرا میکند. اکنون دست آوردهای دانشهای معاصرثابت ساخته است که دل و دماغ درحال مفاهمه  دو جانبه متداوم و در دیالوگ همیشه گی قراردارند.»

بخش دوم برنامه با پرسشهای حاضران دربستگی با شعر، شعر بیدل، زبان فارسی دری که ازسوی داکتر حبیب پاسخ گفته شدند، رنگارنگی یابید. پارچه های ناب ویلون فواد طاهری با همراهی طبله رامین عبادی به شاعرانگی و قشنگی شب افزودند.  

پس از صرف غذا، پهنه موسیقی با هنرنمایی هنرمندان چیره دست گسترده گشت. واحد واحدی، ناصرشام وخوشحال سدوزی هریک شعر های داکتر حبیب را غزل خواندند و حاضران را غرق لحظه های دریایی ساختند.

محفل ساعت دوازده و نیم شب با انداختن عکسهای یادگاری با داکتر اسدالله حبیب خاتمه یافت.

برنامه با هدف ایجاد فضای ادبی، میسرسازی شناخت و درک نسبی بیدل، رسانش فرهنگ کتابخوانی و ارزشگزاری به مقام انسان، میزبان مهمانان بود. نخستین گام برای پاسداری ازاینهمه، اشتراک بدون درنظرداشت گرایش سیاسی است. پشتیبانی از برنامه آنچنانی ستیزی است با حالت بی اعتنایی در برابر ادب وهنر و تعهد پاسداران ادبیات فراترازچشمداشت آنان است. سبوتاژ برنامه هایی ازیندست سبوتاژ ادبیات است. نه سبوتاژ بیدل و نه سبوتاژ داکترحبیب.

 

۲۰ جون ۲۰۱۴

 بامـداد ـ فرهنگی ـ ۱/ ۱۴ـ ۰۱۰۷

 

 

بخاطرنجات دیموکراسی نوپا افغانستان

فراخوان انجمن حقوقدانان افغان دراروپا

 

جون ۲۰۱۴

هنوز رنگ انگشتان مردم با شهامت که باتحمل مشقات فراوان وقطع انگشت و به قیمت جانشان حماسه آفریدند وبپای صندوقهای رای رفتند ، خشک نگردیده ،که ناقوس ، خفه ساختن دیموکراسی نوپابه صدا درآمد ونخستین تجربه انتقال صلح آمیز قدرت درتاریخ چندین هزارساله این سرزمین با چالش مواجه گردید.  بحث تغلب به محور اصلی مبدل گردید وتقلب که دشمن اصلی مشروعیت یک انتخابات است به حاشیه کشانیده شد. متاسفانه کاندیدان محترم فراموش کرده اند که انتخابات یک برنده واقعی دارد وآن عبارت ازمردم است، که با رشادت و دلیری به خشونت،دهشت و وحشت جواب رد داده؛ وبخاطرصلح، دیموکراسی، حاکمیت قانون، برابری و برادری، حقوق شهروندی ورفتن بطرف ملت ـ دولت شدن رای دادند.

جا دارد در برابر مردم با شهامت سرتعظیم فرود آوریم وروح شهدای این روز را شاد بخواهیم وقطع انگشتان هموطنان عزیز را به حساب نماد عزم وجزم مردم برای صلح ،ثبات دیموکراسی تکریم نمایم. بسیار ضروراست تا از رشادت ودلیری سربازان ومنسوبان قوای مسلح، این فرزندان رشید افغان که باخنثی ساختن دسایس وپلانهای شوم دشمنان تاریخی وطن، امنیت مردم وانتخابات را تامین نمودند، قدردانی نماییم .

انجمن حقوقدانان افغان در اروپا با احساس مسوولیت در برابر وطن ومردم، بخاطر نجات دیموکراسی نوپای افغانستان، هموطنان با درک وبا درد را فرامیخواند وهوشدارمیدهد که :

 هست وبود وطن مطرح است ، دشمنان تاریخی افغانستان وآنانیکه نتوانستند در۱۶ حمل و ۱۴ جوزا، انتخابات را تحریم ومانع گردند، موذیانه تلاش مینمایند تا پروسه دیموکراسی وانتقال صلح آمیز قدرت راسبوتاژ نمایند ،درین زمینه ستون پنجم دشمن وابسته به ( ای ـ اس ـ ای) وپاسداران ایران بسیار فعال میباشند. بدینرو حفظ افغانستان وجلوگیری ازسقوط آن درگرداب آشوب ودهشت،در دستور روز قراردارد. باید بدون جانبداری ازاین ستاد وآن کاندید ، در برابر چه باید کرد تاریخی که در برابر ما قرار دارد،پاسخ دقیق ارائه گردد.

همه میدانیم که انتخابات یک پروسه سیاسی است که درچوکات قانون انجام میآید  مردم وظایف شانرا با رفتن در پای صندوقهای رای انجام دادند وبخش عمده مشروعیت  انتخابات  را بوجود آوردند. انتخابات درپرتو احکام قانون اساسی وقوانین « انتخابات » و« تشکیل و صلاحیتهای کمیسیون های انتخاباتی وشکایات » انجام یافت وناظران ملی و بین المللی و دفتر یونما درکابل، آنرا تایید کردند.

هردوکاندید برطبق همین قوانین ولوایح مربوط نامزد انتخابات گردیده و دراین چند ماه اخیر با رعایت « قواعد بازی » ،کمپاین ها را انجام و دوانتخابات را پشت سر گذشتاندند.

   اکنون بایدپروسه مشروعیت باشمارش شفاف آرای مردم وتفکیک رای پاک و ناپاک دنبال گردد. تجارب دیموکراسی های جهان ازبزرگترین آن در هندوستان، امریکا ،اروپا و ... نشان میدهد که وظایف سیاستمداران وبخصوص کاندیدان بعد ازختم آخرین ساعت رای گیری به اتمام میرسد وستادهای انتخاباتی ورهبران شان مصروف کارهای تخنیکی جمع آوری موارد تخطی ومستند سازی آن وتثبیت تقلب وثبت وراجستر آن به کمیسیونهای موظف ،میگردند.

درفاصله ختم رای گیری شمارعدی نتایج ابتدایی مطابق احکام قانون ، کمسیون انتخابات موظف است تا شمارش رای مردم رابه صورت شفاف درحضور ناظران ومشاهدان ملی وبین المللی ومطبوعات ونماینده گان کاندیدان انجام بدهد. درفاصله اعلام نتایج ابتدایی تا اعلام نتایج نهایی تا اعلام نتایج نهایی کمسیون شکایت، موظف است تا به تمام اعتراضات، شکایات کاندیدان وناظران وموارد تقلب بصورت همجانبه و درحضورداشت نماینده گان کاندیدان، به صورت علنی و در موارد مهم باپخش زنده آن ازطریق تلویزیون رسیده گی نماید.  درتمام این مدت( ختم انتخابات،الی اعلام نتایج نهایی ) کاندیدان حق دارند، اعتراض وشکایت شانرا ارایه وتقلب را به هرحجمی که باشد مستند سازی وکمیسیون موظف ارایه نمایند.

  برطبق قانون اساسی وقوانین مربوط به انتخابات،برعلاوه دو کاندید،کمسیونهای انتخاباتی ورییس جمهورمسوولیت دارند تاجریان مشروعیت را ازطریق شفافیت شمارش آرا تکمیل وبه کاندید برنده تعویض صلح آمیز قدرت راسازماندهی نمایند هرگونه گریزازمسوولیت وبهانه جویی این پنج نهاد متذکره به مفهوم بی احترامی به رای مردم وجفایی بزرگ درحق کشور پنداشته میشود. بدینرو طرح «تعلیق » ویا« تحریم » بعد ازختم انتخابات در ۱۴ جوزا، هیچگونه اثرحقوقی بربخش اول مشروعیت که با رای مردم بوجود آمده است، گذاشته نمیتواند. در لابلای برگه های رای ودر صندوقها،آرای کاندید برنده وجود دارد کمسیونها مکلف اند باتفکیک رای پاک از ناپاک وابطال رای تقلبی به هرمیزانی وپیمانه ئی باشد، دریک پروسه شفاف وعلنی، حق را به حقدار برساند. اظهرومن الشمس است که در انتخابات تقلب انجام یافته است، چگونه، توسط کی وبه کدام حجم، باید براساس اسناد وشکایات کاندیدان توسط محکمه انتخاباتی (کمسیون بررسی شکایات) بررسی ومشخص گردد. متقلب دزد رای ،اراده وصداقت مردم میباشد ، دزد باید مشخص،دستگیر و به پنجه قانون سپرده شود. متقلب قوم، سمت وستاد خاص ندارد ونباید به همچو موارد جرمی شاخ وپنجه های خاص ترسیم گردد. بیاد باید داشت که نه تنها تقلب کارخایین است،بلکه عدم اطاعت ازقانون نیزجرم بزرگ محسوب میگردد.

اکنون که چالش ها دربرابر نهادینه شدن دیموکراسی ایجاد گردیده است،ازرییس جمهورتا اولیای امور داخلی و بین المللی مصروف چاره سازی میباشند، انجمن حقوقدانان افغان دراروپا با درک ازعواقب هلاکتبار حوادث روزهای اخیر تاکید مینمایند که :

 ـ هیچگونه راه حلی نتیجه نخواهد داد تا کاندیدان و رییس جمهور، بصورت رسمی وعلنی خشونت را بحیث خط قرمز اعلام ومترود بشمارند .

ـ هرگونه تلاش برای تشویق و ترغیب به خشونت باید به مثابه خیانت عظیم ملی اعلام گردد. افغانستان دوره های طولانی شرارت ،بغاوت، دهشت و وحشت را آزمایش کرده ومردم تکرار آنر نمیخواهند.

   و دو،  دیگر اینکه :

 کاندیدان محترم باید بصورت رسمی وعلنی اعلام بدارند که نتایج شفاف شمارش آرا  را می پذیرند. هرگونه شک وتردید در زمینه به مفهوم آن است که کاندیدان به معیارهای دیموکراسی باور نداشته وقبول نمی نمایند که یکی از ایشان  سکاندار ارگ و دومی ریاست اپوزیسیون را عهده دار میگردند، این موضوع در عین حال مبین خواست واقعی کاندیدان نیزمیباشد.که رای پاک میخواهند ویا باخت را قبول ندارند.

-  کمسیون بازیها ، مردود وبی نتیجه است، درحالیکه قانون ونهادهای قانونی وجود دارد، همچو اقدامات به مفهوم آن است که ما میخواهیم آب را گل آلود تر بسازیم، هرگاه رییس جمهور دلسوزی میداشت درهمان شام روز ۱۴ جوزا با استماع حادثه قوماندان امنیه کابل و رییس دارالانشای کمسیون انتخابات ،حکم تعلیق موقت وظایف هردو را صادر میکرد وازکمسیون شکایت میخواست تا به اسرع وقت موضوع را بررسی ونتیجه را اعلام نماید والبته درصورت تثبیت عنصر جرمی، مجرم را مطابق حکم ماده ۶۸ قانون بررسی شکایت، به څارنوالی معرفی میکرد و درامه پایان میداد. 

 ـ شریک ساختن پای معاونین رییس جمهور، که هردو به دو ستاد انتخاباتی پیوند دارند وآنچه معمول گردیده، رهبران جهادی وشورای علما و... به مفهوم تداوم بحران میباشد.

ـ البته کم نمی باشند دلالان داخلی وخارجی به اصطلاح مصلحت خواه که در نقش داعیه مهربان تر ازمادر، وارد عرصه میکردند. تا گویا، مصلحت ملت را تامین نمایند، به این آقایان باید گفت که :

  بهترین وعالیترین مصلحت در قانون وجود دارد وپاشنه آشیل ما ،عدم تطبیق قانون میباشد. 

 ـ اکنون که پای موسسه ملل متحد ( دفتر یونما درکابل) مطرح گردیده ، بسیار خوب است تا این نهاد معتبر جهانی، در راس تمام ناظران ملی و بین المللی، و موسسات ذیربط اروپایی ودراشتراک مساعی با کاندیدان محترم ، شفافیت وعلنیت شمارش آرا را تامین ومشروعیت انتخابات را تکمیل نمایند.

کاندیدان محترم باید درک نمایند که آرای میلیونی مردم را دارا میباشند واین امانت رابزرگ مال شخصی آنان نمیباشد تا در بازیهای سیاسی از نام آنان تجارت صورت گیرد.

  انجمن حقوقدانان افغان در اروپا بمثابه دوستدار پروسه دیموکراسی وغیر جانبدار به ستادهای انتخاباتی، برای این دو کاندید پسشنهاد مینماید تا : مواظب دور وپیش خویش باشند،اظهارات غیرمسوولانه («دست به هر اقدام بزنیم »، « دولت موازی میسازیم » وفیر های چره ای و....)، وجاهت پروسه و ستادها را مخدوش میسازد. همین امروز معاون کمسیون شکایات اتهامات یکی از کاندیدان را به آن کمسیون قصاص قبل ازجنایت مینمایند.

سیاستمداران وبخصوص دو کاندید محترم در برابر آزمون بزرگ ملت وتاریخ قرار دارند. کاندیدان محترم نمیتوانند که هک محتسب، مدعی العموم وقاضی باشند. 

  انجمن حقوقدانان افغان در اروپا با مراجعه به حقوقدانان هموطن در هرکجایی که قرار دارند و همچنان از نهاد های مماثل،جامعه مدنی ، روشنفکران، صمیمانه تقاضا مینماید که بدون هر نوع حب وبغض بنام مردم وسلامت کشور صدای شانرا در دفاع از دیموکراسی، صلح وثبات وتکمیل پروسه مشروعیت وتعویض صلح آمیز قدرت به رییس جمهور منتخب با رای پاک مردم صدای شانرا رساتر نمایند.

   بگذارمردم مستضعف افغانستان، فامیلهای شهدای ۱۶ حمل و۱۴ جوزا وآنانیکه انگشتان شان توسط اربابان جهالت قطع گردیده وپدری که خبر مرگ دختر را به حرمت روز انتخابات کتمان نموده ، ازمزایای دیموکراسی،صلح وثبات مستفید گردند.

بااحترام     

هیات رهبری                                                        

انجمن حقوقدانان افغان در اروپا

 

  بامـداد ـ اجتماعی ـ ۲/ ۱۴ـ ۲۳۰۶

زاله زمانه

باغ مې د زړه شین شو راته و خندل غو ټۍ پکې
سرو جامو کې ناسته ده ، د هیلو ناوه کۍ پکې
شاړه د ژوندون مې بیا په مشکو باندې پټه شوه
څري چې په مینه د لیلا سترګې هوسۍ پکې
وشلېدم له ځانه خو د فکر ټال مې نه شلېږي
زانګې لا تر اوسه مې د کلي جنوکۍ پکې
زه به مې دا توره شپه په ستورو باندې وپوښم
یو ځل که پلو له مخه لرې کړي سپوږمۍ پکې
غاړه د وطن به مې وچته تر آسمانه وي
څو پورې رپيږي چې ټیکری د ملالۍ پکې
زاله زمانه ده خپل دوکان یې غوړولی دی
بې توله خرڅیږي د مردانو ککرۍ پکې .

صدیق کاوون

 بامـداد ـ فرهنگی ـ ۲/ ۱۴ـ ۲۵۰۶

شادمانی واندوه در دو کنار گیتی

 

دکترحمید الله مفید

مسوول شعبه تبلیغ و ترویج شورای اروپایی حزب مردم افغانستان

 

جهان امروزی پُر از رویداد های اندوهگینانه ومملو از برخورد های شگفتی آور است .

در یکسوی جهان تب وتاب جام جهانی فوتبال با شور وخروش  وانگیختگی با پایایی جریان دارد ودر سوی دیگرجهان ، نیرنگ بازان بی خرد وپتیاره بی درنگ  سر ، گردن ، انگشت ، پا ودست  انسانها رامی برند، وبا ارتش سوار بر دجال های سیه نگر جهان را به سوی تاریکی ها پدرامی می کشانند.

چه روانسوز ودرنگ کردنی است ، که باختریان بی مهابا پنهانی جهان خاور را به سوی تباهی ها می فرستند وخود شان  سوار بر اسپ های خروشنده و تابنده  به سوی قله های شادمانی ره می پیمایند.

هفته ای که گذشت ، رویداد های شگفت آوری روی داد.

در کشور ماتمزده ورنجدیده افغانستان دور پایانی  انتخابات یا گزینگاه ریاست جمهوری به تاریخ ۲۴ ماه جوزا برابر به ۱۴ ماه جون ۲۰۱۴ ترسایی بر پا گردید. در این  گزینگاه نزدیک به هفت ملیون نفر در ۶۳۶۶ مرکز گزینگاهی رفتند و رآی یا پسندخواه شان را در ۲۳ هزار صندوق  ریختند و نامزد دلخواه شان  را برگزیدند.

شادمانانه مردم افغانستان که جهانیان آنها را جنگخواه وجنگ طلب می دانند ، نشان دادند ، که دموکرات ومردمسالار پسند وداد خواه هستند.دیگر فریب  طالبان ونیروهای اهریمنی را نمی خورند وبه سوی مردمسالاری ره می سپارند ، با دلیری اشکارا ساختند ، که از تهدید وتخویف طالبان نمی ترسند ومرگ را بر سر افگندگی برتر می دانند، بادریغ در جریان انتخابات ریاست جمهوری نزدیک به ۹۹ نفر زخمی ده نفر شهید وانگشتان ده  نفر را دشمنان مردمسالاری بریدند.

چه روانسوز است که دموکراسی هم در این کشور و کشور های همگون افغانستان خون آلود ، زخمی  وپُر از نیرنگ است.

در یک کشور دیگر خاوری یعنی عراق با دریغ سازمان جهنمی  داعش کوتاهه ( الدوله الاسلامیه  فی العراق  والشام)  به تندی در شهرهای موصل، کرکوک ،والصلاح الدین  پیشروی کردند وبه هفتاد کیلومتری بغداد رسیدند.

سازمان داعش در سال ۲۰۱۳ از ادغام دو گروه «جبهه النصر» ودولت اسلامی در عراق پدیدار گردید. این سازمان یک سازمان بنیاد گرایی اسلامی سنی وهابی است ، که به خاطر ایجاد یک دولت اسلامی سنی ، علیه شعیان مالکی پیکار می کند.

اندیشه ایجاد این سازمان نخست به خاطر پیکار و رزمایش با دولت بشار الاسد سوریه پی نهاده شد ، که در ایجاد آنها در گام  پنهانی  سی آی ای ، موساد ، انتلجنت سرویس ودر کام  آشکارا دولت عربستان سعودی  وترکیه نقش داشتند.

در یک سوی دیگر جهان سازمان الشباب  اسلامگرا های تروریست بالای پارلمان سومالی تاخته اند ونزدیک به ده نفر را کشته اند ، این جنگ نیز از جنگهای فرسایشی است ، اقتصاد سومالی را درهم وبرهم کرده ودر آنکشور پایایی سیاسی را بر هم زده است ، در فرایند آن در این کشور تنگدستی، مصیبت وبدبختی زبانه می زند.

میان فلسطین واسراییل نیز آرامش با ناپدید شدن سه باشنده یهودی بر هم خورد واسراییل ، نه تنها مناطق غزه را بمباردمان کرد ، بلکه رییس پارلمان فلسطینی را نیز با هشتاد نفر دیکر گروگان گرفته است. یعنی گروگان گیری دولتی ورسمی ، وکسی آن را نکوهش نکرد. یورش وتازش بر خانه های فلسطینی ها هنگامه های نیمه شب ادامه دارد ، دولت اسراییل دولت خود گردان را مسوول این ناپدیدی می داند ، پیدا نیست ، که این سه نفر ربوده شده اند ، یا دولت اسراییل به بهانه توافق میان الفتح  وحماس می خواهد تا  با استفاده « از آب زور سربالا می رود »، یکبار دیگر فلسطین را به خاک وخون یکسان کند ، چون جهان در برابر تازش ها وتاختن های اسراییل بالای فلسطینی ها چشمانش را دو دسته بسته است.کسی به اصطلاح چلل نمی کند.

جنگ در وزیرستان پاکستان میان سربازان وطالبان پاکستانی آغاز شده وبه تندی جریان دارد.

بدهی ۱۴ تریلیون دالری شرکت های چینی ، چین شکست ناپذیر را ورشکست ساخته است ،

جنگ تحمیلی غربیان بالای شرق اوکرایین ، اقتصاد در حال رشد روسیه را سر به  تالاق کرده است ،در سوریه نیز جنگ با شدت آن ادامه دارد وهر روز صد ها نفر جان می دهند.نیرو های دولتی به تاریخ ۱۶ ماه جون شهر کسب را دوباره به دست آوردند.

این رویداد های خون آلود واین کشتار ها بیانگر آنست ، که در شرق یا خاور اوضاع نظامی وسیاسی در هم وبرهم است  مگرغرب یا کشور های باختری با آرامش سرگرم بازی های جام جهانی فوتبال هستند.

پرسشی به میان می آید ، چرا کشور های جهان سوم وشرق در این همه گیر ودار ها،  کشتار ها وتباهی ها سرگرم وکشور های غربی وامریکا سرگرم بازی های وشادمانی ها وآرامش هستند؟

پاسخ ساده است :

سالانه به مبلغ۲۰۰ ملیارد دالر افزار جنگی از جانب کشور امریکا توسط کمپنی های : بوینگ ، میدجتمند ، ، لاکهید مارتین  ، نور تروپ ، جنرال داینامکس ، ریتون، EADS  اروپای غربی تالس فرانسوی ، کیل المانی    به فروش می رسند.در این کشور های نزدیک به ده ملیون نفر در فابریکه های افزار جنگی  کار وبار می نمایند، افزون از افزار های جنگی  فروش تجهیز های مانند ، کمپیوتر ،  و وسایل الکتریکی،که کاربرد ارتشی دارند ( تجارت خاکستری ) فروش پلوتونیم  وسایل وتجهیز های افزار های هسته یی. فروش افزار های باقیمانده جنگ دوم جهانی ، رشوه پردازی وهزینه های مربوط به جاسوسی ، تجارت بازار سیاه از این ارقام بیرون اند.

که اگر همه ای آنها را با هم بیامیزیم به یک رقم سالانه  نزدیک به ۴۰۰ ملیارد دالر روبرو می شویم.

اگر در جهان آرامش به میان آید ، این تجارت سرسام آور به سقوط روبرو می شود ، ده ملیون انسان بیکار می شوند، واقتصاد کشور های غربی ورشکست خواهند گردید.

پس غربی ها به خاطر جلوگیری از این ورشکستگی چه باید انجام دهند؟

ایجاد مناطق داغ سیاسی ، ایجاد جنگ های داخلی ، ایجاد کشور های تهدید شونده  تبلیغ بهانه که فلان رژیم وفلان دولت خطرناک است  ، لازم است تا به خاطر امنیت ملی خود را تا دندان مسلح ساخت ، را مطرح می کنند.

نشانه ای دوم این تنش های سیاسی در کشور های شرقی شکست دین اسلام و جلوگیری از رشد آن در جهان است .

غرب واز آن میان سی آی ای تلاش دارند ، تا به منظور جلوگیری از پیشرفت دین اسلام در جهان وبه ویژه در اروپا کشور های اسلامی را عامل جهل و نادانی ودین اسلام را یک دین جنگ افروز ، وترس انگیز نمایش بدهند .از اینرو با ایجاد سازمانهای جهاد گرا ، القاعده ، طالبان ، سازمانهای اسلامی جهادی ، الشباب ، داعش ودیگران می پردازند، که در گام نخست ، امنیت وآسایش کشور ها را برهم بزنند، در گام دوم افزار های جنگی شان را به فروش برسانند ودر گام سوم دین اسلام را دین جنگ  وکشتار بنمایانند

جنگ عراق آغازگر یک جنگ جدید سیاسی میان شیعه وسنی خواهد بود ، جنگی که آغاز آن عراق وانجام آن مالیزیا وشرق دور خواهد بود ، در این جنگ اقتصاد کشور های اسلامی یکی پی دیگری سقوط خواهند کرد  ، برای بقای خود به تگدی نزد کشور های غربی روی خواهند آورد ، نهاد های بزرگ اقتصادی واجتماعی آنها در هم وبرهم خواهد شد وغرب نه تها در این کشور ها رژیمهای پوشالی ووابسته را به میان خواهند آورد ،  بلکه همان روزنه های کوچک دموکراسی وآزادی را هم خواهند بست. در فرایند ، مردم از دین اسلام بیزار وبه دین مسیحیت ویا بی دینی روی خواهند آورد.

اگر شرق وجهان اسلام به خود نیایند وبجای  جنگهای داخلی و دینی خانمانسوز به سوی دموکراسی ، دادخواهی و ترقی روی نیاورند  واز دنبال دینگرایی ودینسالاری بر نگردند، نه تنها یکی پی دیگری نابود خواهند ، شد ، بلکه جایگاه مدفونگاه  افزار های جنگی غرب نیز خواهند گردید .

 بامـداد ـ اجتماعی ـ ۱/ ۱۴ـ ۱۸۰۶