واشنگتن به پرکردن شکاف در ارتش اوکرایین کمک میکند



راشل مارسدن


مزدوران غربی برای منافع واشنگتن در اوکرایین می میرند، این در حالی است که رییس جمهور جو بایدن به هموطنان خود هشدار داده است که از این درگیری دور بمانند. به گزارش شبکه تلویزیونی روسیه کانال یک در حال حاضر مزدوران امریکایی بزرگترین گروه مزدوران خارجی در اوکرایین را تشکیل نمی دهد. در واقع، مزدوران پولندی و کانادایی اکثریت را دارند و پس از آن مزدوران امریکایی در جایگاه سوم قرار دارند.

وزارت دفاع روسیه تخمین می زند که تا اکنون حدود ۲۰۰۰ نفر از حدود ۷۰۰۰ داوطلب کشته شده اند.
گزارشی مبنی بر این است که آژانس اطلاعات مرکزی ایالات متحده امریکا (سیا) در تلاش است تا با استخدام مزدورانی از سراسر جهان، خلاهای موجود در خطوط دفاعی ارتش اوکرایین را پر کند تا در آنجا در منافع ایالات متحده امریکا  علیه روسیه بجنگد. این گزارش‌ها همچنین یک روند نگران ‌کننده را در میان مزدوران غربی در اوکرایین فاش می ‌کنند: تعداد کشته شدن سربازان بدون آموزش نظامی به طور فزاینده‌ای در حال افزایش است. احتمالاً این افراد از دور فکر می‌ کردند که این یک فیلم اکشن خوب از هالیوود است، تا اینکه گلوله‌های واقعی به سمت آنها فیر میشود
در یک داستان منتشر شده در ماه می در مورد دو مزدور کانادایی که برای « لژیون بین‌المللی» اوکرایین داوطلب شدند و در نبرد آرتموفسک (که اوکرایینی ‌ها آن را باخموت می‌ نامند) کشته شدند، CBC  فاش کرد که یکی از آنها قبلاً به عنوان پرستار در نیروهای مسلح کانادا خدمت کرده بود و در حال حاضر در عملیات جست و جو و نجات در خارکوف تصویرش ضبط شده است. کایل پورتر، یک جوان ۲۷ ساله اهل کلگری کانادا، قبلاً با فرستنده دولتی کانادا تماس گرفته بود.
« بگذارید ببینم چگونه در چند روز آینده زنده خواهم ماند»، او نوشت. « بار اول یک چرخ گوشت بود و برای این بار انتظار ندارم که بهتر شود. »  ممکن است فکر کنید که او حداقل در این مرحله رها شده است. اما نه، این رمبو نه.
سوال این است که چگونه می ‌توان به کانادایی‌ هایی که تجربه جنگیدن آنها توزیع پانسمان و بند زدن زخم‌ هاست، اجازه داد در یک جبهه جنگ واقعی خدمت کنند، در حالی که دولت کانادا به نظر می ‌رسد به ساده گی شانه هایش را بالا می ‌اندازد و بروی خود نمی ‌آورد. ما در مورد دولتی صحبت می‌ کنیم که یک قانون صفر-کووید را علیه عفونت عمدتاً قابل معالجه تصویب کرده است، اما اکنون به خود زحمت نجات یک کانادایی بی تجربه را از مرگی بسیار محتمل‌ تر در اوکرایین نمی ‌دهد.
در ماه می گذشته، CBC  همچنین در مورد یک نظامی کانادایی دیگر گزارش داد که فقط با نام مستعار سایه «Shadow»  شناخته می شد. او توصیف کرد که چگونه او و همرزمانش در دونباس بارها مورد اصابت گلوله قرار گرفته اند. در حالی که «Shadow» ممکن است مانند نام یک شخصیت در یک فیلم هالیوودی در مورد یک مرد سخت گیر که به تنهایی عدالت را اجرا می کند، به نظر برسد، در واقع او یک تکنسین هواشناسی سابق است که « به عنوان داوطلب در اوکرایین برای اولین بار تجربه جنگ را به دست آورده است »، بر اساس گزارش این هواشناس احتمالاً نباید در موقعیتی قرارمیگرفت که توسط یک بم دستی از سنگر خود بیرون پرتاب شود.
علیرغم دانش او در مورد آب و هوا،«Shadow»  به نظر نمی رسد که با بازی بزرگ شطرنج جیوپلیتیک چندان آشنا باشد. « اگر ناتو مداخله می کرد، جنگ در کمتر از یک هفته تمام می شد، اما چون همه عقب نشینی کردند و تماشا کردند، اکنون می بینیم که همه ما در حال از بین رفتن هستیم ».
در واقع، یک رویارویی نظامی مستقیم ناتو با روسیه منجر به جنگ جهانی سوم و احتمالاً چند مرگ و میر غیرنظامی بیشتر از آنچه «Shadow» می تواند تصور کند، می شود.
به نظر نمی رسد که از آن زمان چیز زیادی تغییر کرده باشد. مزدوران « لژیون بین المللی » همچنان بطور گسترده ناتوان در جنگیدن هستند، به اندازه کافی پشتیبانی نمی شوند یا هر دو.
طبق گزارش فاکس نیوز، امریکایی کوپر«هریسون» اندروز در ماه اپریل گذشته در جریان نبرد آرتموفسک کشته شد. او به عنوان یک سرباز سابق تفنگدار دریایی با پنج سال تجربه نظامی توصیف شد. او در جنوری ۲۰۲۲ ترسایی از خدمت فعال در پایگاه تفنگدار دریایی کمپ لیجوین اخراج شد ( جایی که به عنوان تکنسین نگهداری سیستم های انتقال الکترونیکی خدمت می کرد). اندکی پس از آن، او به اوکرایین سفر کرد، جایی که به خط مقدم رفت تا اینکه توسط یک خمپاره کشته شد. بعد نوبت کیست؟ سرآشپزها را از ارتش های غربی استخدام کنید و آنها را به خط مقدم بفرستید؟
به گزارش کانال یک روسیه، دو مزدور امریکایی دیگر که اخیرا در نزدیکی خارکف دستگیر شده اند، از شناسایی ضعیف دشمن اوکرایین و عدم آماده گی برای نبرد شکایت دارند. یک نشانه نسبتا روشن از این که این نیز مورد است این است که «مربیان» امریکایی که به اوکرایین فرستاده می شوند، که همه آنها نیروهای ویژه قانونی با مهارت های رزمی و اطلاعاتی محسوب می شوند، در نهایت خیلی بهتر از اماتورها نیستند. فاکس نیوز در ماه می گذشته گزارش داد که نیکلاس مایمر، عضو سابق کلاه سبزها، زمانی کشته شد که موقعیت او در ارتیوموفسک شناسایی و مورد حمله اتش توپخانه قرار گرفت.
تعداد جنگجویان خارجی در اوکرایین به تدریج در حال کاهش است، یا به این دلیل که آنها کشته می شوند، یا به این دلیل که آنها قبل از مرگ به هوش می آیند و به خانه می روند. اکنون گزارش های تایید نشده ای از مطبوعات خاورمیانه منتشر شده است که سازمان های اطلاعاتی امریکا در حال استخدام گروه جدیدی از مزدوران در سوریه هستند.
ممکن است فکر کنیم که تلاش های ترکیه درسال های اخیر برای استخدام « شورشیان سوری»  آموزش دیده توسط سیا و پنتاگون برای جنگ داخلی لیبیا که توسط غرب آغاز شده است ، این مخزن استعداد ویژه را از بین برده است. اما تصور اقدامات ناامید کننده ای که اکنون برای زمان های ناامید کننده مورد نیاز است ، دشوار نیست.
واشنگتن آماده ارسال انبوه نیروها برای مبارزه با روسیه در اوکرایین نیست ، بنابراین مرگ « مربیان » امریکایی هنوز انحراف وحشتناکی از هنجار محسوب می شود. پس چرا هر کس ديگری از هر کشور ديگری بايد تحریک بشود يا اغوا شود که در جنگ ديگری برای رهبري واشنگتن بجنگد؟

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۳ـ ‍۱۸۰۷

Copyright ©bamdaad 2023

 

 

 در حاشیه نشست امروزی سران ناتو در لتوانیا:

 



ینس استولتنبرگ، سرمنشی فعلی ناتو، قرار است یک سال دیگر در سمت خود باقی بماند. ایتلاف نظامی فراآتلانتیک نتوانسته است سرمنشی مناسبی پیدا کند که همه را راضی بسازد. دوره او تا اکنون سه بار تمدید شده و این چهارمین دوره‌ ریاست او خواهد بود. در پس زمینه درگیری های روسیه و اوکرایین، رد سایر نامزدها و انتخاب استولتنبرگ نشان دهنده اختلافات آشکار در داخل ناتو و کنترول قوی ایالات متحده امریکا بر آن است.
نامزدهای احتمالی عبارتند از مته فردریکسن، صدراعظم دنمارک و بن والاس، وزیر دفاع بریتانیا. به نظر می رسد فردریکسن الزامات برخی از متحدان اروپایی را برآورده می کند زیرا او می تواند اولین رهبر زن باشد و از اتحادیه اروپاست. با این حال، کشورهای ناتو در جناح شرقی ایتلاف می ‌خواستند فردی از منطقه آنها رهبری را بر عهده بگیرد تا بر موضع سخت ‌تر در قبال روسیه پافشاری کند. در مورد والاس، برخی از متحدان ناتو خواهان انتخاب یک رهبر سابق ناتو در راس این اتحاد بودند، و فرانسه بریک شهروندی اتحادیه اروپا اصرار داشت. بدیهی است که بریتانیا دیگر یک عضو اتحادیه اروپا نیست. مهمتر از همه، والاس حمایت ایالات متحده امریکا را برای این پست دریافت نکرد. یک منبع وزارت دفاع به اسکای نیوز گفت: « بایدن فقط نمی خواست از بریتانیا حمایت کند.»

 

اورسولا فون در لاین، رییس کمیسیون اروپا، نامزد مورد نظر جو بایدن، رییس جمهور امریکا برای رهبری بود ناتو با این حال، ممکن است در رابطه با او نگرانی هایی ایجاد شود زیرا فون درلاین اخیراً وزارت دفاع المان مدیریت ضعیفی از خود نشان داد. و اولاف شولتز، صدراعظم المان و رقیب سیاسی سابق فون در لاین، می خواهد او را از چارچوب کاندیداها خارج کند تا شغل ارشد اتحادیه اروپا را همچنان اشغال کند.
بر اساس مقاله ای در دیلی میل: « فرایند تعیین روسای ناتو پشت درهای بسته انجام می شود و سیاست بازی شدیدی دربین ۳۱ کشور در جریان است. »
نزاع برای پست سرمنشی جدید به وضوح نشان می دهد که ناتو یک جمع متحد نیست. سونگ ژونگ پینگ، کارشناس نظامی چینی و مفسر تلویزیون، به گلوبال تایمز گفت که جدی ترین اختلاف نظر درناتو بر سر اینست که آیا کشورهای عضو ناتو باید برای امنیت ملی خود، یا منافع هژمونی جهانی ایالات متحده امریکا هزینه کنند.
ناتو یک اتحاد نظامی است، اما نقش سرمنشی ناتو بیشتر سیاسی است. هیچ روش رسمی برای انتخاب سرمنشی وجود ندارد. اعضای ناتو به طورسنتی در مورد اینکه چه کسی باید قدرت را به دست گیرد به اجماع می رسند. شن یی، استاد دانشکده روابط بین‌المللی و روابط عمومی دانشگاه فودان، به گلوبال تایمز گفت که در حالی که سرمنشی رسماً ملزم به حفظ بی‌ طرفی بین ایالات متحده امریکا و اروپاست، در واقع او تحت کنترول ایالات متحده امریکا قرار دارد. او تحت هیچ شرایطی نباید با تصمیم واشنگتن مخالفت کند. امریکا به جای رهبر ناتو ارباب آن است. هیچ کس نمی تواند رییس ناتو شود مگر اینکه امریکا با آن موافقت کند.
سانگ گفت: « از نظرایالات متحده امریکا، استولتنبرگ یک مامور واجد شرایط است. به همین دلیل استولتنبرگ آخرین انتخاب امریکا و همچنین بی دقت ترین انتخاب بود.» استولتنبرگ به طور مداوم دستورات و مواضع سیاسی ایالات متحده امریکا را در مناقشه روسیه و اوکرایین اجرا می کند. او تمام تلاش خود را برای هماهنگ کردن ۳۱ کشور عضو ناتو و حتا متقاعد کردن کشورهای غیرعضو ناتو مانند جاپان، کوریای جنوبی و استرالیا برای ارایه کمک های نظامی و مالی به اوکرایین انجام داده است.
موضع استولتنبرگ نه فقط در مورد مساله روسیه و اوکرایین، بلکه در قبال چین نیز واشنگتن را خوشحال کرده است. در نشست سال گذشته ناتو اودر اسپانیا، چین برای اولین بار به عنوان یک « چالش سیستماتیک برای امنیت یورو اتلانتیک» در مفهوم استراتیژیک ناتو شناخته شد. این همزمان با تعریف ایالات متحده امریکا از چین به عنوان « بزرگترین خطر برای امنیت امریکا » بود. در ماه اپریل استولتنبرگ از چین به خاطر پرداختن به مسایل مربوط به جزیره تایوان، هانگانگ، دریای چین جنوبی، نظارت گسترده بر اینترنت انتقاد کرد. او همچنین چین را به سرمایه گذاری در موشک های هسته ای دوربرد و شرکت در گشت های مشترک در کنار نیروهای روسی متهم کرد.
شن معتقد است دلیل دیگری که ایالات متحده امریکا در نهایت استولتنبرگ را انتخاب کرد این است که فصل انتخابات ایالات متحده امریکا به سرعت در حال نزدیک شدن است و ایالات متحده امریکا بیش از یک سال است که در میدان نبرد اوکرایین بیش از حد سرمایه گذاری کرده است، بدون شک منابعی خالی شده اند که ایالات متحده امریکا می خواست در ابتدا برای رقابت خود با چین استفاده کند. در این صورت، ایالات متحده امریکا به یک ناتوی قابل کنترول نیاز فوری دارد.
سانگ گفت که هرکشوری باید امنیت ملی خود را در اولویت قرار دهد، اما ایالات متحده امریکا از امنیت به عنوان بهانه ای استفاده می کند تا کشورهای دیگر را فریب دهد تا از آنها مانند گاوی شیری استفاده کند و آنها را مجبور به پرداخت مصارف هژمونی جهانی ایالات متحده امریکا سازد. به همین دلیل، برخی از کشورهای ناتو مانند هنگری، فرانسه و ترکیه تمایلی به تسلیم شدن در برابر ایالات متحده امریکا ندارند، که منجر به عدم اجماع در داخل ناتو در مورد موضوعات کلیدی، از جمله انتخاب سرمنشی و موضوعات سیاستی کلیدی موثر بر ایالات متحده امریکا شده است. / مجله هفته

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۳ـ ‍۱۱۰۷

Copyright ©bamdaad 2023

 

 

«اطراف سرخ » در فرانسه تبدیل شد به مرکز« شورش و خشونت »

 

شورش در اطراف پاریس که بدنبال کشته شدن یک نوجوان الجزایری بدست پولیس در اطراف پاریس آغاز شده بود، بتدریج شکل خشونت باری به خود گرفت و به دیگر شهرهای فرانسه و حتا برخی دیگر از کشورهای اروپایی مانند سوییس و بلجیم گسترش یافت. مطابق آماری که تا روز شنبه منتشر شده بود بیش از ۱۳۰۰ تن زندانی شده بودند، ۳۵۰ پولیس زخمی، ۱۳۵۰ موتر سوخته، ۲۶۶ ساختمان آتش گرفته، ۳۱ ماموریت پولیس، ۱۶ محل استقرار پولیس محلی، ۱۱ قوماندانی ژاندارمری، و ده ها مغازه مورد حمله و غارت قرار گرفته است. اکنون در اطراف پاریس و بسیاری از شهرها فرانسه مانند اشتراسبورگ، مارسی، بوردو، اردش، دیژون و ... حکومت نظامی اعلام شده، مغازه ها از ساعت شش و نیم و قطار و مترو از ساعت ۹ تعطیل می شوند. مقامات فرانسه خسارات حاصل از این شورش را بالای یک میلیارد یورو عنوان کرده اند. هرچند بدیهی است که خود دولت و عناصر حکومتی در پشت صحنه بسیاری از آتش سوزی ها و ویرانگری ها قرار دارند.

این شورش دو مساله را مطرح می کند:

ـ  اول دلایل شورش،

ـ دوم شکل خشونت آمیزی که به خود گرفته است.

دلایل شورش در افزایش نارضایتی عمومی برآمده از نژاد پرستی، از بین رفتن خدمات عمومی، نابودی عمدی نظام بهداشتی، افزایش قیمت ها و هزینه های خانوار بویژه در پی افزایش مخارج نظامی حاصل از جنگ ناتو با روسیه در اوکرایین، بیکاری، بی آینده گی و مشابه آنهاست. به بحران باید افزود خشم ناشی از عدم اصلاحات و بی توجهی به خواست های مردم که نمونه آن تظاهرات مسالمت آمیز میلیونی برای لغو قانون بازنشسته گی بود. کاملا روشن بود که حاصل این بی توجهی به طرح مسالمت آمیز خواست ها به طرح آنها به شکلی دیگر یعنی خشونت آمیز خواهد انجامید. با اینحال این اولین بار نیست که دولت فرانسه افکارعامه را نادیده می گیرد. پیشتر نیز در سال ۲۰۰۵ ترسایی زمانی که مردم فرانسه به رفراندم قانون اساسی اروپایی رای منفی دادند حکومت نتایج این رفراندم را نادیده گرفت و برنامه سرمایه داری حاکم بر آن کشور برای پیشبرد اروپای وابسته به امریکا را دنبال کرد.

خشونت آمیز شدن روزبروز بیشتر جنبش های اعتراضی در فرانسه ریشه درازمدت دارد و حاصل گزینش سرمایه داری حاکم بر فرانسه از نزدیک به چهل سال پیش بدینسو و از دهه های هفتاد و هشتاد ترسایی است. در آن زمان اطراف پاریس که اکنون کانون اعتراض های خشونت آمیز است محل استقرار کارخانه ها و زنده گی کارگران آنها بود و به « اطراف سرخ » و سنگر حزب کمونیست فرانسه معروف بود. تمام شهرداری های اطراف های کارگر نشین پاریس در اختیار این حزب بود که در انتخابات ریاست جمهوری 1972 بیش از 22 درصد رای آورد. سرمایه داران و حکومت فرانسه برای پایان دادن به این وضع تصمیم به انتقال صنایع از اطراف پاریس و بعدها از فرانسه گرفتند. صنایع پاریس به شهرهای دیگر و بعدها به چین و آسیای جنوب شرقی و هند و بنگلادش منتقل شد. سندیکاهای کارگری مورد هجوم قرارگرفتند. رهبران سندیکایی یا اخراج شدند یا آنها را ناگزیر به انجام کارهای پست و خارج از صلاحیت و تخصص خود کردند تا خود استعفا دهند.

بعدا توهم اینکه می توان صنایع کاربر و نیازمند کارگر را به خارج از فرانسه انتقال داد و فقط واحدهای پیشرفته را که تولیداتی با ارزش افزوده بالا دارند در داخل نگاه داشت نیز به این روند دامن زد. این برنامه با این پندار توام بود که کشورهایی مانند چین و هند درهمان سطح صنایع کاربرباقی می مانند و انحصار فن آوری های پیشرفته در دست غرب باقی خواهد ماند، توهمی که به سختی شکست خورد. آن کشورها نیز توانستند خود به بالاترین سطوح فنآوری دست پیدا کنند و نه تنها صنایع کاربر فرانسه و اروپا را در اختیار گیرند بلکه آنها را در صنایع پیشرفته و دارای ارزش افزوده بالا نیز پشت سر گذارند. بنابراین، این گمان که می توان با انتقال صنایع کاربرهم مشکلات اجتماعی و کارگری و نماینده گی سیاسی کارگران را حل کرد و هم سود فوق انحصاری العاده صنایع پیشرفته را در اختیار داشت که به کمک آن بتوان سطح رضایت عمومی را در حدی بالا نگه داشت همه گی شکست خورد.

البته این سیاست ها در آغاز از نظر گرداننده گان آنها موفق بود یعنی توانست زیر پای حزب کمونیست فرانسه را خالی کند و به قدرقدرتی آن در اطراف پاریس خاتمه دهد، که خود همراه با چرخش این حزب به سمت جلب طبقه متوسط گردید که همراه با اعتراض و انشعاب های متعدد در داخل آن شد. ولی نتیجه مقابل آن شد که این اطراف پاریس از یکسو از محلات کارگری و منظبط تبدیل شد به محله های فقرا و بیکاران و فرزندان و نوه های خارجی هایی که سیاست های دولت فرانسه آنها را طرد کرده بود و از سوی دیگر فاقد نماینده گی حزبی مانند حزب کمونیست فرانسه بود که اعتراض و طغیان آنها را در مسیری مسالمت آمیز و هدفمند و دارای آینده جهت دهد. «اطراف سرخ » که از طریق انتخابات خواسته های خود را اعمال می کرد در طی چند دهه به اطراف فقیر و بی آینده ای تبدیل شده که دیگر نماینده گی سیاسی خود را هم ندارد و جز خشونت راهی برای بیان خواست های خود نمی شناسد.

حکومت فرانسه البته این وضع را ترجیح می دهد چون فکر می کند که این قبیل شورش ها درست بدلیل آنکه فاقد نماینده گی سیاسی است بی آینده است و دیر یا زود تمام می شود، در حالیکه امکان دادن به بیان سیاسی آن می تواند صحنه سیاسی کشور را دستخوش دگرگونی های بنیادینی کند که با منافع سرمایه داران و طبقه حاکمه فرانسه در تقابل است. اما موثر بودن این رویکرد در شرایطی ممکن است که جایگزینی برای وضع کنونی وجود داشته باشد که وجود ندارد. یعنی تکرار و نزدیک شدن مداوم دوره اعتراض ها می تواند پیچ و مهره های حکومت و جامعه فرانسه را که همین امروز نیز بسیار شل شده را بیش از این شُل کند. در این شرایط برخی از بازگرداندن صنایع به فرانسه به عنوان راه حل بحران و بیکاری و نارضایتی صحبت می کنند ولی این راه حل یعنی گسترش دوباره طبقه کارگر و بازگشت به همان پیامدهایی که برای فرار از آن راه صنعت زدایی انتخاب شد.

به این ترتیب شورش در فرانسه و جنبه خشونت آمیزی که به خود گرفته هر دو نتیجه گزینش حکومتی است، حکومتی که الت دست منافع مشتی کلان سرمایه دار است که منافع خود را بر منافع مردم فرانسه و آینده آن کشور ترجیح می دهند. این شورش در این مرحله، دیر یا زود، فروکش خواهد کرد ولی پیامدهای درازمدتی را درجامعه فرانسه بر جای خواهد گذاشت. فرانسه نیز بدون داشتن مواد خام، محروم از استعمار افریقا، با نابود کردن صنایع ملی و ... مانند بقیه جهان راهی ندارد که خود را از امریکا جدا کند و به اتحاد چین و روسیه و بریکس و شانگهای بپیوندد. تقاضای ماکرون برای حضور در اجلاس آینده بریکس در افریقای جنوبی که با مخالفت روسیه روبرو شده نشان از آگاهی آنان از تنگنایی است که در آن قرار گرفته اند و فشار روسیه برای آنکه فرانسه تکلیف خود را روشن کند. تا آن زمان و تا گرفتن یک تصمیم قاطع جز تناوب شورش ها و خشونت آمیز شدن بیشتر آنها و خسارات بیشتر راهی دیگر در برابر این کشور وجود ندارد./ر ت

 

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۳ـ ‍۰۵۰۷

Copyright ©bamdaad 2023

 

در حاشیه نشست امروزی سران ناتو در لتوانیا:

 

 


پیش از نشست ناتو که از سه شنبه تا چهارشنبه در لتوانیا برگزارمیشود، جو بایدن، رییس جمهور ایالات متحده امریکا، از بریتانیا، متحد کلیدی واشنگتن، بازدید کرد و با صدراعظم ریشی سوناک دیدار کرد و تحلیل گران چینی گفتند که ایالات متحده امریکا و انگلیس در حال تلاش برای هماهنگی در مورد چگونگی تسلط بیشتر و حفظ سلطه خود بر ناتو هستند. و آنها سعی خواهند کرد استراتیژی خود را که مبنی بر جلوگیری از پایان بحران اوکرایین است را به توافق تمامی اعضای اتحاد تبدیل کنند.
رییس جمهور بایدن در اواخر روز یکشنبه برای شروع یک تور سه کشور که شامل جلسات با صدراعظم ریشی سوناک و «بحث در مورد تغییرات آب و هوایی با پادشاه چارلز در قلعه ویندزور» در روز دوشنبه وارد لندن شد.
تحلیلگران می گفتند فعالیت های دیپلوماتیک پیش از نشست ناتو بر تقویت هماهنگی در مدیریت بحران اوکرایین متمرکز خواهد بود، زیرا ناتو یک پلاتفرم کلیدی برای همکاری ایالات متحده امریکا و انگلیس برای نفوذ در توسعه بحران ژیوپلیتیکی است که بر کل اروپا تاثیر می گذارد.
ایالات متحده امریکا و بریتانیا که از لحاظ جغرافیایی از میدان جنگ دور هستند، کمتر از قاره اروپا تحت تاثیر درگیری قرار می گیرند، بنابراین واشنگتن و لندن هر دو کیف را تشویق می کنند تا به جای تلاش های میانجی گری برای اتش بس، به جنگ ادامه دهند و این باعث می شود که کل قاره همچنان متشنج بماند و مردم مورد آزار و اذیت قرار بگیرند.
سونگ لوژنگ، کارشناس سیاست اروپا در پاریس و پژوهشگر موسسه چین در دانشگاه فودان، روز دوشنبه به گلوبال تایمز گفت: « کشورهای اروپای شرقی مانند پولند و کشورهای بالتیک همیشه از حضور ایالات متحده امریکا در منطقه استقبال می کنند و قاطعانه از اوکرایین برای ادامه جنگ حمایت می کنند، حتا اگر برخی از کشورهای اروپای غربی از این درگیری خسته شده اند و میخواهند با جست وجوی خودگردانی استراتیژیک و خلاص شدن از شر دخالت های امریکا راه حلی پیدا کنند. »
این بدان معناست که واشنگتن و لندن با تأثیرگذاری بر کشورهای اروپای شرقی، می توانند اراده خود را به اجماع کل ناتو تبدیل کنند و از این امر برای وادار کردن اعضای اصلی اتحادیه اروپا مانند فرانسه و المان برای حفظ همسویی با آنها استفاده کنند. تغییر این وضعیت سخت است.
با این حال، وحدت غرب همچنان با چالش هایی مواجه است. آسوشیتدپرس در گزارشی روز دوشنبه اعلام کرد که با ادامه درگیری روسیه و اوکرایین « بدون هیچ پایانی»، زمانی که رهبران برای نشست سالانه خود در ویلنوس، لتوانیا جمع می شوند، اتحاد بسیار مشهور» ناتو با فشارهای تازه ای مواجه است.
بزرگترین سازمان نظامی جهان « درتلاش است تا به توافقی برسر پذیرش سویدن به عنوان سی و دومین عضو خود دست یابد. هزینه های نظامی کشورهای عضو از اهداف دیرینه عقب مانده است.»در گزارش روز یکشنبه آسوشیتدپرس آمده است که ناتوانی در سازش در مورد اینکه چه کسی باید به عنوان رهبر بعدی ناتو خدمت کند، باعث تمدید دوره سرمنشی فعلی برای یک سال دیگر شد.
سونگ ژونگ پینگ ، کارشناس نظامی و مفسر تلویزیونی چینی ، روز دوشنبه به گلوبال تایمز گفت که اگرچه بایدن و سوناک هماهنگی و تلاش خواهند کرد تا تسلط خود را بر ناتو تقویت کنند، اما نشست آینده اختلافات میان اعضای حداقل در سه زمینه را آشکار خواهد کرد : ارایه بمب های خوشه ای به اوکرایین ، درخواست کیف برای عضویت در ناتو و گسترش ناتو به منطقه آسیا و اقیانوس آرام.
برای پاریس و برلین ، و همچنین بسیاری از اعضای دیگر اتحادیه اروپا، که بیشتر به امنیت اروپا اهمیت می دهند، درد سر بزرگی ایجاد شده است، آنها به مسایل امنیتی مناطق دوردست از اروپا علاقه زیادی ندارند، اما واشنگتن می خواهد ناتو را بین المللی تر کند و درگیری بلوک ها را تکرار کند، که این باعث ایجاد بحران بزرگی در اروپا، در منطقه آسیا و اقیانوس آرام شده است. این اقدام خطرناک قطعا از سوی برخی دیگر از اعضای ناتو با مخالفت روبرو خواهد شد. / گلوبال تایمز

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۳ـ ‍۱۱۰۷

Copyright ©bamdaad 2023

وحشت از سرایت شورش فرانسه به سراسر اروپا

 

اومانیته ـ پاریس

گسترده گی اعتراضات در فرانسه که به شورش تبدیل شده ترکیبی از شگفتی، خشم و نگرانی را در سراسر اروپا برانگیخته است. بویژه که این شورش بتدریج تبدیل به مدلی برای اعتراض در دیگر کشورهای اروپایی شده است که نمونه آن سوییس است.

امانویل ماکرون قرار بود از ۲ تا ۴ جولای در سفر به المان از غرب تا شرق المان سفر کرده و دوستی فرانسه و المان را به نمایش بگذارد، اما زیر فشار شورش مردم این سفر را لغو کرد. او میخواست اختلاف بین دو کشور در مورد مسایل کلیدی مانند انتقال انرژی، دفاع اروپا و گسترش اتحادیه اروپا را حل کند و حالا باید اختلافات را در خود حکومت فرانسه که شورش مردم آن را تشدید کرده حل کند.

اگر رییس جمهور المان، اشتین مایر رییس جمهور المان زودتر از صدر اعظم المان نگرانی خود را نسبت به سرانجام شورش فرانسه بیان کرد. این ترس و نگرانی خاص رهبران المان نیست، بلکه رهبران دیگر کشورهای اروپایی نیز از سرانجام شورش در فرانسه و سرایت آن به کشورهای خودشان نگرانند.

رییس کمیته روابط خارجی مجلس المان گفت « دراین طغیان خشم ویرانگر جدی است. چنان که ثبات فرانسه در خطر قرارگرفته است».

اندریاس یونگ (CDU) ، عضو مجمع پارلمانی فرانسه و المان نیز گفته است، که بسیاری از جوانان فرانسوی احساس می ‌کنند مورد بی ‌توجهی قرارگرفته ‌اند. شورش فرانسه روی روابط این دو کشور تاثیر منفی گذاشته است.

وزیر خارجه المان نیز با اشاره به شورش در فرانسه، توصیه های خود برای ایمنی سفر به خارج از کشور را اعلام کرد. او گفت: از المانی هایی که به فرانسه سفر می کنند می خواهم خود را در جریان خشونت قرار ندهند، ازدیدار مراکز بزرگ شهری خودداری کنند وغیره ....

در بریتانیا، روزنامه گاردین به نوبه خود تاکید کرد که مرگ یک نوجوان ۱۷ ساله بدست پولیس مرگ های مشابهی را به یاد می آورد. از جمله مرگ « آداما ترایوره »، در سال ۲۰۱۶ ترسایی و مرگ « ژان پل بنجامین»، که در سال ۲۰۲۲ پشت اشترنیگ موترخود کشته شد. این روزنامه ابراز تاسف می کند که صدای کسانی که علیه خشونت پولیس تظاهرات کردند شنیده نشد و« نژادپرستی نهادینه » محکوم نشد.

در بلجیم، کشوری که صحنه‌هایی از خشونت مشابه فرانسه را شاهد شده، ترس از سرایت این شورش به آنکشور موجب شد تا وینسنت دی ولف، شهردار« اتربک » در اطراف بروکسل بگوید: « من هر گونه تمایل برای وارد کردن اعمال خشونت شهری را که در چندین شهر فرانسه در حال وقوع است به محله‌های پایتخت خودمان را محکوم می ‌کنم. »

در سوییس، روزنامه Le Temps  نوشت: « فرانسه در آتش خشم می سوزد». و اضافه کرد: « برخلاف سایر تظاهرات، اینبار مردم اطراف پاریس در تلاش هستند تا خود را سازماندهی کنند، تا به یک نیروی فشار سیاسی پایدار تبدیل شوند.

همه شواهد نشان می دهد که این شورش ها با وجود پراکنده بودن ادامه خواهد یافت.

 Après la mort de Nahel, sidération et inquiétudes à travers l’Europe | L'Humanité (humanite.fr)

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۳ـ ‍۰۵۰۷

 Copyright ©bamdaad 2023