پشت ميز مذاکره با متهم سابق

روزنامه شرق در مورد سفر دیروزی ویلیام برنز رییس سی ای ایی بکابل مینویسد : 

شرایط سیاسی در افغانستان بعداز تصرف کابل به‌ دست نیروهای طالبان روز‌به‌ روز پیچیده می‌ شود. درحالی‌که وزرای گروه هفت (G7) روز گذشته سعی ‌کردند تا با برگزاری نشستی راه‌ حلی برای حل بحران این کشور بیابند و در شرایطی که بارها مقامات اامریکایی بر به ‌رسمیت ‌نشناختن طالبان به‌ عنوان قدرت سیاسی تأکید کرده‌اند، روزنامه واشنگتن ‌پست به نقل از مقامات آگاه در کاخ سفید خبر داد که ویلیام برنز، رییس سازمان مرکزی اطلاعات امریکا (سیا) دیداری مخفیانه با ملا عبدالغنی برادر، معاون سیاسی رهبری طالبان و بالاترین مقام این گروه در پایتخت افغانستان داشته است.

به گزارش این روزنامه امریکایی، این دیدار که دوشنبه انجام شد، بالاترین سطح از ملاقات میان مقامی از کابینه جو بایدن، رییس‌ جمهوری ایالات متحده  امریکا با رهبری طالبان از زمان تسلط این گروه بر کابل است.

واشنگتن ‌پست می‌ گوید سازمان سیا هنوز درباره این خبر اظهارنظر نکرده اما مقام‌ هایی که از این دیدار خبر داشته‌ اند و نام آنها برده نشده، آن را تایید کرده ‌اند.
از نظر برادر نیز این دیدار چندان خالی از لطف نیست چرا که او ۱۱ سال پیش توسط سازمانی که اکنون توسط برنز هدایت می ‌شود، به اتهام شرکت در عملیات جاسوسی دستگیر و به هشت سال زندان محکوم شد. هرچند برادر بعد آزادی از زندان در سال ۲۰۱۸ میلادی، به‌ عنوان نماینده طالبان در مذاکرات دوحه حضور داشت و در نوامبر ۲۰۲۰ با مایک پمپیو، وزیر خارجه سابق امریکا، در یک قاب قرار گرفت اما برای او،‌ دیدار روز دوشنبه به معنای این است که واشنگتن او را دیگر به‌ رسمیت می‌شناسد؛ آن‌ هم در شرایطی که از ملا هبت‌الله که به فصل ‌الخطاب طالبان معروف است، خبری نیست. او که گفته می‌شود به ‌زودی به کابل بازمی ‌گردد، تا اکنون هیچ واکنشی به اتفاقات اخیر نداشته است. بسیاری گمان می ‌کنند که ملا هبت‌الله مدت‌ها پیش به‌ دلیل بیماری مُرده و طالبان مانند مرگ ملا عمر، این مساله را هم مخفی نگه داشته‌ است. اگر او مُرده باشد، تنش درونی میان طالبان بیشتر خواهد شد و اگر زنده باشد، تنها اوست که می ‌تواند میان طالبان یکدستی و اتحاد ایجاد کند.
طبق گزارش‌ها، ملا عبدالغنی برادر که درحال ‌حاضر چهره اول گروه طالبان معرفی شده است، روز جمعه وارد کابل شد تا برای ایجاد حکومت فراگیر با طرف ‌های مختلف سیاسی در افغانستان گفت ‌وگو کند. ملا برادر از قوم ‌درانی است و افغانستان را سهم‌الارث پدری خود می‌ داند. این نگاه و تنش درونی در درازمدت می ‌تواند شکننده گی بیشتر بین طالبان و حتا تقسیم این گروه به دو بخش را رقم بزند. به گزارش رسانه‌ها، ملا برادر با طیف‌ های مختلف سیاسی در افغانستان دیدار و گفت ‌وگو می‌ کند و پس از آن در مدت دو هفته، چارچوب دولت افغانستان مشخص خواهد شد. درحال‌ حاضر دیدارهای گروه طالبان با سیاست ‌مداران افغانستان به عبدالله عبدالله، حامد کرزی و گلبدین حکمتیار، سه سیاست‌ مدار ارشد این کشور محدود بوده است. این درحالی است که طیف گسترده‌ای از سیاست ‌مداران، نیروهای قدرتمند در افغانستان و چهره‌ های مردمی، در جبهه مخالف طالبان قرار دارند و حتا برای مبارزه با گروه طالبان آماده می‌ شوند. گزارش این دیدار در حالی منتشر می ‌شود که تلاش‌های بی ‌وقفه دیپلوماتیک و نظامی برای خروج شهروندان کشورهای غربی از فرودگاه کابل ادامه دارد. طالبان گفته است که ضرب ‌الاجل تعیین ‌شده برای خروج نیروهای خارجی را تمدید نمی ‌کنند و این نیروها تا روز ۳۱ آگست برای تخلیه شهروندانشان فرصت دارند.

پیشتر آنتونی بلینکن، وزیر خارجه امریکا، گفته بود که این کشور در رابطه با عملیات تخلیه شهروندان آمریکا از طریق میدان هوایی کابل با طالبان در ارتباط است.


شورای ۱۲ نفره سیاسی
در‌همین‌ حال، هفته‌ نامه امریکایی فارن‌ پالسی به نقل از منابع گزارش داد که رهبران جنبش طالبان یک شورای ۱۲‌نفره برای اداره افغانستان تشکیل خواهند داد. منابع گفتند که به برخی از اعضای دولت سابق، وزارتخانه‌ های دلخواه ارایه می ‌شود. فارین‌ پالسی نوشت: این شورا شامل ملا عبدالغنی برادر، ملا محمد یعقوب، پسر ملا محمد عمر بنیان ‌گذار این گروه و همچنین یکی از اعضای بلند پایه شبکه حقانی به احتمال زیاد خلیل الرحمان حقانی  خواهد بود. یک منبع نزدیک به محافل ارشد طالبان به اسپوتنیک گفته است: افغانستان به استثنای رییس ‌جمهوری و امارت توسط یک شورای ۱۲ نفره اداره می‌ شود. این منبع می‌افزاید که گفت ‌وگوها برای انتصاب پنج نفر دیگر از اعضای شورا، مارشال عبدالرشید دوستم و عطامحمد نور والی سابق ولایت بلخ در جریان است؛ هرچند طالبان مانند همیشه درباره آینده دولت کابل سکوت کرده است.

 

 

بامـداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۱ـ ۲۴۰۸

 مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2021

 

 

 

باید مسوولیت تراژدی انسانی را بپذیریم

 

فرانک والتر اشتین‌ مایر، رییس جمهوری المان گفت در این روزها شاهد یک تراژدی انسانی هستیم ه المان نیز باید در قبال آن مسوولیت بپذیرد.

رییس جمهوری المان از کاخ ریاست جمهوری بلوودیر برلین در مورد رویدادهای این روزهای افغانستان و سرگذشت مردم این کشور سخنانی ایراد کرد که متن کامل آن در وبگاه ریاست ‌جمهوری در دسترس عموم قرارگرفته است.

به نقل از دویچه وله، فرانک والتر اشتاین‌ مایر گفت: هیچ‌ کس نمی ‌تواند از کنار تصاویر اندوهناک از کابل و رویدادهای افغانستان بگذرد و بی ‌تفاوت بماند. این وضعیت به ویژه برای تمام کسانی دردناک است که طی بیست سال گذشته برای یک زنده گی بهتر در این کشور کوشیدند و برای این هدف بارها از سلامت و حتا جان خود مایه گذاشتند، دردناک برای ده‌ها هزار سرباز ارتش المان که در افغانستان خدمت کردند، دردناک برای وابسته گان افرادی که در این راه جان باختند.

اشتین ‌مایر افزود: من اطمینان دارم که شهروندان المان در سراسر کشور در این ساعات به افغانستان و مردم این کشور فکر می ‌کنند.

رییس جمهوری المان اظهار داشت: تصاویر حاکی از استیصال در میدان هوایی  کابل برای حوزه سیاست غرب شرم‌آور است. به همین دلیل امروز باید در کنار کسانی قرار گیریم که با کار خود و حمایت ‌هایی که از ما کردند، احساس وظیفه را در ما برمی‌ انگیزند. المان باید تمام تلاش خود را به کار گیرد تا هموطنان خود و تمام افغان ‌هایی را که سالیان دراز در کنار آنها بودند به مکانی امن برساند. از سوی دیگر، ما باید (به طور مشترک با هم ‌پیمانان خود ) امکاناتی را بیابیم که حتا به کسانی کمک کنیم که اکنون در افغانستان در معرض تهدید خشونت و مرگ هستند ، از جمله بسیاری زنان شجاع این کشور.

اشتین ‌مایر گفت: فروپاشی سریع دولت افغانستان و نیروهای نظامی آن و نیز دستیابی بدون مقاومت طالبان به حاکمیت، برای مدت‌های مدید سایه خود را خواهد افکند. نافرجامی سال‌ها تلاش‌های ما با هدف ساختن یک جامعه باثبات و مقاوم، پرسش‌های بنیادینی در رابطه با سیاست خارجی و فعالیت نظامی ما در گذشته و آینده ایجاد می‌ کند. پرسش‌ هایی تلخ که ما نباید در وهله نخست به سرعت، بلکه صادقانه و اساسی به آنها پاسخ گوییم.

رییس جمهوری المان در این رابطه افزود که به این پرسش‌های بنیادین باید به طور مشترک با هم‌ پیمانان غربی پاسخ داد: «زیرا بدون این هم ‌پیمانی و همبستگی در این هم‌ پیمانی، المان بیست سال پیش پا به خاک افغانستان نمی‌ گذاشت. فعالیت المان، همانند فعالیت بسیاری کشورهای پیمان ناتو و کشورهای غربی در افغانستان را باید در چارچوب این هم‌ پیمانی فهمید و ارزیابی کرد.»

فرانک والتر اشتین‌ مایر گفت باید شاهد آن بود که « در این روزها یک تراژدی انسانی را تجربه می ‌کنیم که از جمله ما نیز باید مسوولیت آن را بر خود هموار سازیم و یک نقطه عطف سیاسی را تجربه می‌ کنیم که برای ما تکان ‌دهنده است و جهان را دگرگون خواهد کرد.»

رییس جمهوری المان گفت، با این حال بسیار کسان هستند که هم امروز به این یقین رسیده‌اند که غیر از این نمی ‌توانست رخ دهد. اشتنی‌مایر افزود: « اما من جزو آنها نیستم.» او گفت، مسلم این است که این روزها، لحظاتی است اسفناک « برای تمام کسانی که برای یک افغانستان صلح ‌آمیزتر و دموکراتیک ‌تر خدمت کردند، کار کردند و رنج بردند، چه آنها که از المان بودند یا از میان هم ‌پیمانان ما، اما به ویژه آنها که از میان جامعه افغانستان آمده بودند».

اشتین‌ مایر تصریح کرد: «در این ساعات صدها سرباز المانی در عملیات به سر می ‌برند تا انسان‌ ها را به مکانی امن انتقال دهند. ما در این لحظه به کسانی فکر می‌ کنیم که به حفاظت نیاز دارند و به آنهایی که به یاری آنها شتافته‌ اند. ما امیدواریم که این زنان و مردان فداکار در امنیت کامل به المان بازگردند.

***

وزیر خارجه چین: آینده افغانستان به رفتار طالبان بستگی دارد

وزیر خارجه چین با تاکید بر اینکه طالبان پیام های مثبتی به جامعه بین ‌المللی ارسال کرده اند، تاکید کرد که آینده افغانستان بستگی به رفتار این گروه و نحوه تعامل آنها با مردم دارد.

بنابر گزارش سی جی تی ان، وانگ یی وزیر خارجه چین طی سخنانی گفت که طالبان در جریان اظهارات اخیر خود، پیام های مثبتی به جهان خارج ارسال کرده‌اند.

بر اساس این گزارش، وزیر خارجه چین که این سخنان را در جریان مکالمه تیلفونی با همتای ترکیه ای خود،  مولود چاوش اوغلو  مطرح می کرد، ضمن تاکید بر اینکه آینده سیاسی افغانستان به عملکرد و سیاست های طالبان بستگی دارد، در واکنش به اظهارات سخنگوی طالبان مبنی بر تعهد این گروه برای حفاظت از سفارت ها و دفاتر دیپلوماتیک کشورهای خارجی در افغانستان و علاقمندی آنها به برقراری ارتباط با جامعه بین‌المللی، گفت که پکن انتظار دارد این تعهدات در قالب سیاست ها و اقداماتی محکم به مرحله اجرا درآیند.

وزیر خارجه چین در این مکالمه تیلفونی تاکید کرد: اوضاع در افغانستان یک شبه تغییر کرده است و آنچه از این به بعد رخ خواهد داد، بستگی به سیاست طالبان دارد.

به گفته وی، در حال حاضر نکته کلیدی، یافتن راهی برای بازسازی افغانستان است که متناسب با شرایط ملی این کشور، مطابق با روند زمانه، و مورد درک و حمایت مردم افغانستان باشد.

وانگ یی افزود: برای انجام این کار، طالبان باید با تمام نیروهای تروریستی گسست آشکاری داشته باشند و برای سرکوب سازمان‌ های تروریستی بین‌المللی تعیین شده توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد، از جمله جنبش اسلامی ترکستان شرقی، اقدامات لازم را انجام دهند.

***

فرانسه برای به رسمیت شناختن طالبان ۵ پیش‌شرط تعیین کرد

فرانسه برای به رسمیت شناختن احتمالی رژیم طالبان در افغانستان پنج پیش ‌شرط تعیین کرد.

ژان ایو لودریان، وزیر خارجه روز چهارشنبه ۱۸ اوگست (۲۷ اسد) در این باره گفت:  « من می‌ دانم که آن‌ها تلاش‌های زیادی برای کسب مشروعیت از سوی جامعه جهانی از خود نشان می ‌دهند، اما اظهارنظر کردن اینجا و آن ‌جا درباره احترام به حقوق زنان کافی نیست، باید اقدام عملی در این راستا صورت بگیرد.»

وزیر امور خارجه فرانسه درباره شروط تعیین شده گفت: « ابتدا طالبان باید اجازه خروج به افغان‌هایی بدهند که می‌ خواهند از ترس این کشور را ترک کنند.

قدم دوم این است که نباید بگذارند افغانستان به پناهگاه تروریزم تبدیل شود و لازم است که این کار را به نحوی بسیار ملموس انجام دهند.

آنها باید همچنین بپذیرند که کمک‌های بشردوستانه می‌ تواند وارد خاک افغانستان شود،

به حقوق شهروندان به ویژه حقوق زنان احترام بگذارند و در نهایت

با یک دولت انتقالی موافقت کنند.»

وی گفت این شرایط لازمه به رسمیت شناخته‌ شدن شدن حکومت آنان از سوی جامعه بین ‌المللی است و پس از آن ‌که این موارد تحقق یافتند، فرانسه بررسی خواهد کرد که چه گامی برخواهد داشت، اما به هر روی « این اقدامات باید انجام شوند و تا الان هم که انجام نشده‌اند».

وزیر خارجه فرانسه در پاسخ به این سوال که اگر طالبان شروط را برآورده نکند، چه اتفاقی خواهد افتاد گفت: « در آن صورت آنان از جامعه جهانی طرد خواهند شد و باید در همان موقعیت مطرود سر کنند.»

پیشتر بوریس جانسون صدراعظم بریتانیا نیز در جریان یک سخنرانی تلویزیونی خواستار اتخاذ موضعی واحد در قبال تحولات افغانستان شده و اعلام کرده بود « نمی‌ خواهیم کسی به ‌طور دو جانبه طالبان را به رسمیت بشناسد». وی گفته بود که به رسمیت شناختن طالبان « منوط به رعایت حقوق بشر خواهد بود».

پس از دو دهه تلاش برای شکست طالبان، قدرت‌های غربی اکنون بر سر دوراهی برای ارتباط با دولت بنیادگرای مستقر در کابل قرار دارند.

به نظر می ‌رسد طالبان نسبت به حکمرانی دفعه پیشین خود، در حدفاصل سال‌های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ ترسایی  با اقبال جهانی بیشتری مواجه است. روسیه، چین و ترکیه در نخستین موضع‌ گیری‌های خود از اظهار نظرهای مقامات طالبان استقبال کرده‌اند.

***

 

ترامپ: خاورمیانه را نابود کردیم و میلیون‌ها نفر را کشتیم

رییس جمهور پیشین امریکا در مصاحبه ای تلویزیونی اذعان کرد: این بدترین تصمیم تاریخ کشور ما بوده است… وضعیت خاورمیانه در مقایسه با ۲۰ یا ۲۱ سال قبل بسیار بدتر شده است. این تصمیمی بسیار بسیار بد بود و برای ما تریلیون ها دلار هزینه داشت.

به گزارش خبرگزاری مهر،  دونالد ترامپ، رییس جمهور پیشین امریکا در مصاحبه با شبکه تلویزیونی فاکس ‌نیوز اعلام کرد: اکنون دوره وحشتناکی برای کشورمان است. فکر نمی کنم در اعصار مختلف، کشور ما تا این تحقیر شده باشد. نمی دانم اسم آن را شکست نظامی بگذاریم یا شکست روانی، اما تا اکنون چیزی شبیه به آنچه اینجا اتفاق افتاد، روی نداده بود. شما می توانید به زمان جیمی کارتر (رییس جمهور اسبق امریکا) و گروگان‌ها (تسخیر لانه جاسوسی امریکا در ایران) برگردید که همه ما آن را مایه شرمساری بزرگ می دانستیم و ما را رونالد ریگان از آن ماجرا بیرون آورد، اما این موضوع (تحولات کنونی در افغانستان) به مراتب (از تسخیر لانه جاسوسی) بدتر است.

ترامپ در این باره ادامه داد: شما وضعیتی را شاهد هستید که هزاران هزار نفر از امریکایی‌ ها و دیگر (اتباع کشورها) واقعاً در افغانستان گیر افتاده اند، وضعیت به گونه ای است که من نمی توانستم باور کنم چنین اتفاقی در حال روی دادن است. وقتی شما یک هواپیمای نظامی بزرگ را می بینید که مردم در تلاش بودند که از کنار آن و بال هایش سوار شوند و از افغانستان فرار کنند به دلیل ترس بسیار زیادی است که از شرایط موجود داشتند و تعدادی از آنها از ارتفاع خیلی زیاد از هواپیما پَرت شدند. وضعیت جاری (در افغانستان و ماجراهای متعاقب آن) هرگز قابل قیاس با بالگرد در ویتنام نیست و ما شاهد تحقیرآمیزترین دوره (تاریخ امریکا) هستیم.

وی در ادامه اضافه کرد: من از آنها (طالبان) خواستم که با دولت افغانستان توافق کنند، اما من هرگز به  اشرف غنی اعتمادی نداشتم و این موضوع را آشکارا و در خفا هم گفته بودم. به نظر من او واقعاً آدم فاسدی بود. من هیچ وقت او را دوست نداشتم، اما به نظر من با توجه به فرارش با پول نقد که برخی گزارش ها گفته بودند و نمی دانم این گزارش ها درست باشد یا نباشد، اما شاید این گزارش ها درست باشند.

دونالد ترامپ  اذعان کرد: ما این منطقه وحشتناک (افغانستان) را گرفتیم، جایی که ما اصلاً نباید در آنجا دخالت می کردیم و این تصمیمی وحشتناک بود که وارد خاورمیانه شویم. می‌‎دانم که خانواده بوش (از حرف من) خوشحال نمی شوند، اما به اعتقاد من، وقتی تصمیم گرفتیم وارد خاورمیانه شویم، این بدترین تصمیم تاریخ کشور ما بوده است و مشخص شد که آنجا باتلاق بود و نابود شد. وضعیت خاورمیانه در مقایسه با ۲۰ یا ۲۱ سال قبل بسیار بدتر شده است. این تصمیمی بسیار بسیار بد بود و برای ما تریلیون ها دلار هزینه داشت.

***

هشدار سازمان ملل نسبت به بروز فاجعه انسانی در افغانستان

سازمان ملل متحد هشدار داد که ۱۴ میلیون نفر در افغانستان در معرض خطر گرسنگی شدید هستند.

مری الن مک گوارتی، مدیر برنامه جهانی غذا سازمان ملل متحد در افغانستان طی نشست خبری مجازی با روزنامه نگاران از کابل اعلام کرد که پس از تسلط طالبان بر افغانستان 14 میلیون نفر در این کشور در معرض خطر گرسنگی شدید قرارگرفته و یک بحران انسانی در راه است.

وی فزود: « اثرات اقتصادی و اجتماعی ناشی از درگیری‌ها در افغانستان، دومین قحطی در سه سال اخیر و شیوع ویروس کرونا منجر به فاجعه در این کشور می‌شود».

وی با بیان اینکه بیش از ۴۰ درصد محصولات به دلیل قحطی نابود شده و دامداری آسیب دیده است، گفت به دلیل تسلط طالبان به افغانستان صدها هزار نفر مجبور به ترک منازل ‌شان شده‌اند.

مک گوارتی با اشاره به اینکه زمستان نزدیک می‌ شود، تاکید کرد تلاش برای رساندن غذا در جاهایی که بیشترین نیاز را دارند، سرعت یافته است.

وی با بیان اینکه برنامه جهانی غذا در ماه مه سال جاری به 4 میلیون نفر رسیده است، گفت قصد دارند ظرف چندین ماه آینده به ۹ میلیون نفر برسند.

وی همچنین از اهدا کننده گان خواست ۲۰۰ میلیون دلار مورد نیاز برای تامین غذا به افغانستان را جمع آوری کنند. او افزود  قبل از شروع زمستان و بسته شدن راه‌ ها می ‌توان به نیازمندان رسید.

***

بورل: پیش بینی‌های اطلاعاتی غرب درباره افغانستان شکست خورد

مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد که پیش بینی و برآوردهای نهادهای اطلاعاتی غرب در بازگشت طالبان به قدرت با شکست مواجه شد.

به گزارش رویترز،  جوزف بورل، وت خارجی اتحادیه اروپا تحولات اخیر در افغانستان را یک فاجعه و کابوس خواند.

وی همچنین در رابطه با سرنگونی دولت قبلی افغانستان در مدت زمانی کوتاه گفت که پیش بینی ها و برآوردهای امنیتی برای بازگشت طالبان به قدرت شکست خورد.

مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به پارلمان اروپا گفت که ۱۰۶ نفر از اعضای اتحادیه اروپا در افغانستان این کشور را به صورت هوایی ترک کرده و وارد مادرید شده‌اند.

وی همچنین گفت که ۴۰۰ نفر از شهروندان افغان که مشغول همکاری با اتحادیه اروپا بودند به همراه اعضای خانواده به اروپا انتقال یافته اما همچنان ۳۰۰ نفر دیگر در تلاش برای ترک میدان هوایی  کابل هستند.

 

برگرفته از خبرگزاری های آناتولی، تسنیم ، اسپوتنیک و یورونیوز

 

 

بامـداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۱ـ ۱۹۰۸

 مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2021

 

نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد و انکشافات سیاسی ـ نظامی در افغانستان

 

براساس گزارش وزرات خارجه افغانستان ،  شورای امنیت سازمان ملل متحد به تاریخ ۶ اگست ۲۰۲۱ ترسایی نشستی توضیحی را به ریاست کشورهند در مورد وضعیت افغانستان برگزار نمود.

دراین نشست نماینده گان ویژه و سفرای ۱۶ کشور و نهاد بین ‌المللی به شمول پنج عضو دایمی شورای امنیت، ده عضو غیر دایمی آن شورا و نماینده ویژه سرمنشی سازمان ملل متحد برای افغانستان اشتراک داشت. این نشست به همکاری و حمایت کشور هند که ریاست دوره‌ ایی این شورا را به عهده دارد و کشورهای ناروی و استونیا به عنوان مسوولان دوسیه افغانستان، در مقر سازمان ملل متحد، تدویر یافت.

در این نشست، اقای محمد غلام اسحاق‌ زی سفیر و نماینده افغانستان درسازمان ملل متحد که به نماینده گی از وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی افغانستان سخنرانی نمود، ضمن ابراز قدردانی از برگزاری این نشست، خواست مردم و دولت افغانستان را برای محکمه عاملین جنایات ضد بشری و تامین صلح و ثبات پایدار درکشور، مطرح کرد. سفیر و نماینده دایمی افغانستان، علاوه بر صحبت روی ضرورت اعمال فشار بر طالبان در جهت توقف فوری خشونت‌ها، برتطبیق موثر رژیم تعزیرات و قطعنامه ۲۵۱۳ شورای امنیت سازمان ملل، تاکید کرد. اقای اسحاق‌ زی تقاضای افغانستان را جهت برگزاری جلسه ویژه شورای امنیت و شورای حقوق بشر سازمان ملل به هدف جلوگیری از تخطی‌ های حقوق بشری از جانب طالبان در افغانستان، رسیده گی همه ‌جانبه به فاجعه بشری در کشور، و استقرار صلح و ثبات پایدار در افغانستان، به مجلس ارایه کرد.

اعضای شورای امنیت به‌ شمول ایالات متحده امریکا، فدراتیف روسیه، جمهوری خلق چین، بریتانیا، جمهوری فرانسه، ناروی، استونیا، هند، ویتنام، ایرلند، کشورهای A3+1 و مکسیکو با ایراد سخنرانی‌ها روی نکات ذیل به صورت واضیح تاکید نمودند:

-  خشونت‌ها و حملات تروریستی اخیردر افغانستان به‌ شمول ترور اقای دواخان مینه پال، رییس مرکز رسانه ‌های دولت و حمله بالای دفتر یوناما در هرات را به شدید ترین الفاظ تقبیح و محکوم کردند؛

ـ از افزایش خشونت‌ها و نقض گسترده حقوق بشر، به‌ شمول افزایش تلفات افراد ملکی، بیجاشده گان داخلی از اثر افزایش حملات نظامی طالبان در کشور، حملات هدفمند بالای کارمندان رسانه‌ها و مدافعان حقوق بشر در افغانستان، شدیدا ابراز نگرانی کردند؛

- همه کشورها بر پایان فوری خشونت‌ها، توقف حملات طالبان و حضور معنادار شان در مذاکرات صلح، تاکید کردند؛

ـ کشورها با صدای واحد راه حل نظامی برای بحران افغانستان را رد نموده و ایجاد هرنوع حکومت از طریق نظامی و زور را غیر قابل قبول دانستند؛

ـ  اشتراک کننده گان، ضمن استقبال از تلاش‌های منطقه ‌یی و بین‌ المللی در پیوند به روند صلح افغانستان بر ضرورت تقویت هرچه بیشتر اجماع در خصوص رسیدن به صلح پایدار و همه شمول به رهبری و مالکیت افغان‌ها تاکید کردند؛

ـ  در این نشست بر اشتراک همه‌ جانبه و معنادار زنان در روند صلح، حفاظت از حقوق زنان و اقلیت‌ها در این روند تااکید شده، حقوق زنان و اقلیت‌ها را غیر قابل مذاکره دانستند؛ 

ـ کشورها بر اهمیت بازنگری و برداشتن تعزیرات براساس قطعنامه ۲۵۱۳ شورای امنیت، به منظور پیشرفت واقعی در روند صلح، تاکید کردند؛ 

ـ در این نشست روی افزایش حضور گروه های تروریستی در کنار طالبان در افغانستان و تاثیرات آن بالای صلح و امنیت در افغانستان، منطقه و جهان صحبت شده و بر بررسی همه جانبه آن، تاکید صورت گرفت؛

ـ  اشتراک کننده گان با ارایه موقف واحد، از وضعیت حقوق بشری در افغانستان شدیدا ابراز نگرانی نموده و بر ضرورت مساعدت ها و کمک های بشری با افغانستان، تاکید کردند؛

ـ در این نشست اشتراک کننده گان از طالبان خواستند تا به سازمان‌های خیریه جهت تداوم ارایه کمک ‌ها برای نیازمندان درمناطق تحت تصرف شان، مجوز داده شود.

                                                          ***

درهمین موضوع گروه خبری تسنیم  به نقل از اسپوتنیک نوشت :

تصمیم برای برگزاری جلسه علنی شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد افغانستان تنها یک روز پس از آن گرفته شد که محمد حنیف اتمر ، وزیر امورخارجه افغانستان با وزیر امور خارجه هند

اس جیشانکار « در مورد تشکیل جلسه اضطراری شورای امنیت سازمان ملل متحد » در مورد افغانستان صحبت کرد.

تی اس تیرومورتی، نماینده دایمی هند در سازمان ملل متحد و رییس شورای امنیت برای ماه اگست در توییتی نوشت:

« شورای امنیت سازمان ملل متحد روز جمعه تحت ریاست جمهوری هند برای بحث و بررسی وضعیت در افغانستان نشست خواهد داشت» . 

اتمر گفته است که سازمان ملل و جامعه بین المللی باید نقش بیشتری برای جلوگیری از فاجعه اشکار در افغانستان به دلیل خشونت ها و جنایات طالبان ایفا کنند.

درگیری بین طالبان و نیروهای دولتی افغانستان در چند ماه گذشته همزمان با خروج نیروهای امریکا و ناتو از این کشور جنگ زده شدت گرفته است.

طبق برنامه کاری شورا در ماه جاری که در ۲ اگست تصویب شد ، نشستی در مورد افغانستان در طول ماه برنامه ریزی نشده بود. 

تیرومورتی در پاسخ به سوالی در مورد وضعیت افغانستان و اینکه شورای امنیت چه کاری می‌ تواند برای جلوگیری از تشدید بیشتر در جنگ ناشی از جنگ انجام دهد، گفت: این بسیار مهم است که جلسه علنی در مورد افغانستان در هفته اول ریاست جمهوری هند بر این شورا برگزار می شود و فوریت وضعیت کنونی در افغانستان را نشان می دهد. وضعیت افغانستان برای همه اعضای شورای امنیت نگران کننده است و «ما شاهد بودیم که در روزهای اخیر ، خشونت ها فقط در حال افزایش است.»

در مورد هند ، او گفته بود دهلی نو به وضوح اشاره کرده است که « ما می خواهیم افغانستان مستقل ، صلح امیز ، دموکراتیک و با ثبات را ببینیم. هند از هر فرصتی که می تواند صلح ، امنیت و ثبات را در افغانستان به ارمغان اورد حمایت کرده است. ما متقاعد شده ایم که باید به مساله خشونت و حملات هدفمند بپردازیم و اینها نگرانی های بسیار جدی هستند و همه خشونت ها باید به پایان برسد. هر گونه ارتباط  با تروریسم بین المللی نیز باید قطع شود. ما نمی توانیم بار دیگر شاهد بازگشت اردوگاه‌های تروریستی باشیم که این تاثیر مستقیم بر هند خواهد داشت. برای ما مهم است که از دستاوردهایی که در نزدیک به ۲۰ سال گذشته داشته ‌ایم محافظت کنیم.

وی افزود که باید به خواسته‌های زنان ، جوانان و اقلیت‌های افغان احترام گذاشته شود. »

در بیانیه مطبوعاتی شورای امنیت سازمان ملل متحد آمده بود:

شورای امنیت حمله «اسفناک » هفته گذشته به مقر سازمان ملل متحد در هرات ، افغانستان را به شدت محکوم کرده و نگرانی عمیق خود را نسبت به سطح بالای خشونت در جنگ ابراز داشت. این شورا همچنین اعلام کرد که « از احیای امارت اسلامی حمایت نمی کند» . اعضای شورای امنیت هم از  کابل و هم از طالبان خواستند تا در روند صلح فراگیر، تحت رهبری افغان ها  مشارکت داشته باشند تا پیشرفت فوری در جهت حل و فصل سیاسی و اتش بس حاصل شود."

شورای امنیت سازمان ملل متحد حملات عمدی و ترورهای هدف ‌مند علیه افراد ملکی در افغانستان را محکوم و خواستار توقف این حملات شد.

به گزارش اسپوتنیک،  شورای امنیت سازمان ملل، روز جمعه (۲۲ حوت) در اعلامیه‌ ای، حملات هدفمند در افغانستان را محکوم و گفته قربانیان این حملات غیرنظامیان اند.

در اعلامیه این نهاد گفته شده است که اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد خواستار پایان سریع حملات هدف ‌مند شدند و بر ضرورت محاکمه فوری عاملان این نوع حملات تاکید کرده‌اند.

شورای امنیت سازمان ملل متحد تاکید کرده است که همه طرف‌ها باید در هر شرایطی به تعهدات خود از جمله حمایت از غیرنظامیان و قوانین بین‌المللی بشردوستانه احترام بگذارند.

اعضای این شورای خاطرنشان کرده اند که حملات هدف ‌مند و عمدی، مصداق جنایت جنگی است.

شورای امنیت سازمان ملل متحد توضیح داده است که صلح پایدار تنها از طریق روند صلح همه جانبه به رهبری و مالکیت افغان ‌ها به هدف دست‌ی ابی به اتش‌ بس دایمی و جامع و نیز یک توافق ‌سیاسی فراگیر به هدف پایان جنگ، تامین خواهد شد.

این در حالی است که دفتر هیات معاونت ملل متحد در افغانستان (یوناما) با نشر گزارشی در اوایل ماه اگست گفت که در سال ۲۰۲۰ میلادی، ۳۰۳۵ غیرنظامی افغان در جنگ‌ و خشونت‌ها در این کشور کشته و ۵۷۸۵ غیرنظامی دیگر زخمی شده اند.

بر بنیاد این گزارش، خشونت‌ها به ویژه ترورهای هدفمند مخالفان مسلح دولت افغانستان، ماین‌ های جاسازی ‌شده طالبان، حملات هوایی نظامیان افغان و درگیری‌ها در سراسر افغانستان با اغاز مذاکرات صلح رو به افزایش بوده است که مسوولیت  ان را در بیش ‌تر موارد، هیچ فرد و یا گروهی بر عهده نمی‌ گیرد. 

اما دولت افغانستان طالبان را مسوول حملات هدف ‌مند می‌ داند.

در یک گزارش دیگر منابع انگلیسی نوشت که :

در نشست شورای امنیت سازمان ملل که امروز (جمعه، ۱۵ اسد) در نیویورک برگزار شد، نماینده گان کشورهای عضو این سازمان نسبت به افزایش کم‌ سابقه خشونت‌ها، تشدید حملات طالبان و تلفات غیرنظامیان در این کشور ابراز نگرانی کردند و از طالبان خواستند که راه صلح و اتش‌ بس را در پیش بگیرند.

دبرا لاینز، نماینده ویژه سازمان ملل متحد برای افغانستان در سخنرانی آغازین این نشست گفت: وضعیت افغانستان وارد یک مرحله خطرناک شده است.

او افزود جنگ به طور بی ‌رحمانه ‌ای جریان دارد و میزان نقض‌ حقوق بشر وخشونت‌ها چند برابر شده است. خاانم لاینز تاکید کرد که جامعه بین ‌المللی در حال حاضر به طور متحد می ‌تواند برای جلوگیری از وقوع « یک فاجعه بسیار جدی » اقدام کند.

او گفت که در هفته ‌های گذشته جنگ وارد مراحل بسیار مرگبار آن شده است و طالبان به چند شهر بزرگ حملات شدیدی را روی دست گرفته ‌اند که باعث شده از ۲۸ جولای سال جاری تنها در ولایت هلمند بیش از صد غیرنظامی کشته شوند. همچنین افزایش خشونت‌ها باعث کمبود مواد غذایی برای بسیاری و منجر به آواره شدن هزاران نفر نیز شده است. نماینده سازمان ملل متحد گفت تنها در ولایت قندهار در یک ماه گذشته دست کم ۴۶۰ غیرنظامی کشته‌ شده اند و در مجموع در ماه گذشته بیش از هزارغیرنظامی در خشونت‌های جاری جان شان را از دست داده‌اند.

خانم لاینز هشدار داد که اگر توجهی نشود افغانستان ممکن است به سرنوشت سوریه دچار شود. او افزود که هجده و نیم میلیون نفر (حدود نیمی از جمعیت) به کمک‌های انسانی نیاز دارند در حالی که حمله به امدادگران همچنان ادامه دارد.

 

 

بامـداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۱ـ ۰۸۰۸

 Copyright ©bamdaad 2021

 

روزنامه شرق چاپ تهران  در شماره امروز خود مینویسد :

آتش ‌بس محلی، ترفند طالبان

پس از نبرد سنگین میان نیروهای دولتی و طالبان در ولایت بادغیس که تا تصرف چند ساعته شهر قلعه‌ نو، مرکز بادغیس، به دست طالبان هم کشیده شد، با وساطت متنفذین محلی آتش ‌بسی بین گروه طالبان و دولت در این ولایت برقرار شد. این آتش ‌بس قرار بود تا پس از عید قربان که در افغانستان با چهار روز تعطیلی تجلیل می ‌شود، برقرارباشد اما تا به امروز این آتش‌ بس همچنان باقی ماند و نیروهای طالبان بخش‌هایی از شهر قلعه ‌نو را که تصرف کرده بودند، دوباره رها کردند. به گزارش ایندیپندنت، در چند روز گذشته طرح آتش‌ بس محلی دیگری در ولایت قندهار بین طالبان و دولت در‌حال انجام است. متنفذین محلی در تفاهم با گروه طالبان به دولت محلی در قندهار پیشنهاد کرده‌اند که یک آتش‌ بس نامحدود را بپذیرد. تا اکنون نه دولت مرکزی و نه حکومت محلی در قندهار در‌این ‌باره واکنشی نشان نداده‌اند اما گفته می‌ شود احتمال برقراری آتش ‌بس با توجه به فشار متنفذین محلی بر حکومت وجود دارد. برای تعداد زیادی از مردم در شهرهایی که طرح آتش‌ بس به میان آمده، این خبری خوشایند است اما شاید کمتر کسی بداند که در پس این طرح راهبرد گروه طالبان برای تصرف شهرهای دیگر نهفته است.

واقعیت این است که گروه طالبان در روند گسترش جنگ به ولسوالی های زیاد، مجبور شد نیروهای خود را بیشتر از گذشته پراکنده کند. از سوی دیگر تلفات بیش ‌از‌حد طالبان در چند ماه گذشته این گروه را با کمبود نیرو مواجه کرده است. تا جایی که سازمان استخباراتی پاکستان مجبور شده از گروه‌ های تروریستی مستقر در این کشور بخواهد تا نیروهایی به افغانستان بفرستد. حمدالله محب، مشاور شورای امنیت افغانستان، چندی پیش گفت که ۱۵ هزار نیروی تازه در پاکستان آماده واردشدن به افغانستان هستند. شنبه گذشته نیز رحمت ‌الله نبیل، رییس پیشین امنیت ملی افغانستان، در صفحه فیس‌ بوک اش نوشت که گروه جیش ‌العدل که بیشتر یک گروه مخالف پاکستان است، حدود ۶۰۰ جنگجوی خود را از مناطقی در بلوچستان پاکستان به خواست سازمان استخباراتی جمع ‌آوری کرده و به مناطقی در هرات، فراه و نیمروز فرستاده است. با‌این‌ حال بازهم کمبود نیروی جنگی در سنگرهای طالبان محسوس است. به همین دلیل طالبان از راهبرد آتش‌ بس‌‌ های محلی برای تنظیم نیروهای خود در اطراف شهرهای راهبردی استفاده کرده است.

پس از آتش‌ بس در ولایت بادغیس که همجوار با هرات است، شدت جنگ در هرات بیشتر شد. گزارش‌هایی وجود دارد که طالبان نیروهای زیادی را از ولایت‌ های غور، بادغیس، فراه و نیمروز به ‌سوی هرات فرستاده است. طالبان به‌ خوبی می ‌داند که تصرف هرات می ‌تواند تغییر زیادی در روند جنگ در افغانستان ایجاد کند. در کنار آن شکل‌گیری مقاومت مردمی زیر رهبری اسماعیل ‌خان، آثار مثبتی بر خیزش ‌های محلی در گوشه ‌و‌کنار افغانستان گذاشته است؛ به‌خصوص اینکه موج گسترده‌ای از حمایت‌ های مردمی پشت این مقاومت شکل گرفته است. طالبان می‌ خواهند با شکست ‌دادن اسماعیل‌خان در هرات، زمینه شکل‌‌ گیری مقاومت‌های مردمی را نزد افکار عمومی از بین ببرد. به همین دلیل حالا هرات به‌ عنوان هدف اصلی طالبان برای تصرف مطرح است. به نظر می ‌رسد دولت افغانستان نیز متوجه این ترفند طالبان شده است. مشکل این است که طالبان به‌ طور مستقیم برای آتش‌ بس وارد گفت ‌وگو نمی‌ شود بلکه زیر پوشش متنفذین محلی این درخواست را مطرح می ‌‌کند. طرح آتش‌ بس محلی خطرناک ‌ترین ترفند طالبان برای سقوط شهرهای مهم است. اگر هرات به دست طالبان سقوط کند، شهر بعدی مورد هدف طالبان مزارشریف است و اگر مزارشریف سقوط کند، امکان سقوط دولت مرکزی افزایش خواهد یافت.
سقوط قندوز، سرپل و تالقان
همچنین گزارش‌ها از افغانستان حاکی است کنترول دو شهر قندوز و سرپل، دو مرکز دو ولایتی به همین نام و نیز شهر تالقان، مرکز ولایت تخار به دست شبه ‌نظامیان طالبان افتاده است. مقامات ارتش افغانستان می‌ گویند جنگ در قندوز ادامه دارد و کماندوها مشغول پاکسازی شهر از طالبان هستند. لشگرگاه و هرات، مراکز ولایت ‌های هلمند و هرات، دو شهری هستند که جنگ در آنها نیز با شدت بیشتری جریان دارد. خبرگزاری فرانسه به نقل از خبرنگار خود می ‌گوید که تمامی ساختمان ‌های کلیدی شهر قندوز به کنترول اسلام‌ گرایان طالبان در آمده است.
این خبرگزاری در ادامه با بررسی وضعیت جنگ در افغانستان و با تایید کنترول طالبان بر شهر قندوز در ۳۰۰‌کیلومتری کابل و نیز کنترول شهر سرپل در ۴۰۰‌کیلومتری پایتخت، می ‌نویسد که متوقف ‌کردن طالبان در این دو شهر توسط ارتش افغانستان «محتمل به نظر نمی‌ رسد». با سقوط قندوز، سرپل و تالقان، شمار مراکز ولایت‌هایی که طالبان در ۴۸ ساعت گذشته کنترول آنها را به دست گرفت، به پنج مرکز رسید.

 

شماره ۴۰۷۱ - سه شنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۰

بامـداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۲۱ـ ۱۰۰۸

مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2021

 

 

در حاشیه رخدادهای نظامی ـ سیاسی کشور :

چرا طالبان توانستند شب در میان نیمی از کشور را اشغال کنند؟

 

صمد ازهر

در مدت بیشتر از دو ماه اخیر، بعد از برآمدن نیروهای امریکا و ناتو، طالبان توانستند در حدود دوصد ولسوالی را تصرف کنند.

شکی نیست که کمی شمار رزم آوران آزموده، نبود تسلیحات سنگین و راکت های دورزن، ناتوانی نیروهای هوایی و مدافعه هوایی، نارسایی در کشف نظامی هوایی و زمینی، نبود استخبارات امنیتی قوی و گسترده، فساد و عدم هم آهنگی میان نیروها به علت نبود مرکزیت نیرومند و فقدان یک محل قومانده واقعی با فرمانده توانمند قوی همیشه فعال، آگاه و مبتکر، رهبران بیمار و بی عرضه در وزارت ها و ارگان های امنیتی، فقدان دوربینی و آماده گی برای حوادث آنی و نا رضایتی مردم از آنچه بر ایشان در طول این بیست سال گذشت علت های عمده یی اند که زمینه ساز چنین پیش آمد ناگوار گردیدند.

امریکایی ها در درازای بیست سال، پلانگزاری تمام عملیات های رزمی و اکمالات را در قبضه خود داشتند و با خروج آنی نیروهای نظامی شان، نظامیان افغان در خلای پلان و تدارک اکمالات و عملیات قرارگرفتند. امور کشف نظامی را نیز آنها در دست داشتند و افغان ها را نخواستند در این عرصه به خود متکی سازند. هواپیماها و هلیکوپترهای محدود و اکثراً تاریخ زده در اختیار نیروی هوایی افغان گذاشته اند که پیوسته به دلایل نقص فنی یا سقوط می کنند و یا از کار باز می مانند و به هیچ وجه جوابگوی جنگ تحمیل شده پیچیده و سنگین در کشوری با مرزهای باز و طولانی با دشمنان تجاوزکار، بوده نمی توانند. نیروی هوایی ما نهایت ناتوان و فاقد هواپیماهای جت جنگی پیشرفته، هواپیماهای ترانسپورتی، هلیکوپتر های توپ دار، مدافعه هوایی قوی، کشف هوایی و تسلط بر فضای کشور است.

تا جایی، این کمی ها قابل فهم اند. با آن هم سقوط های پیهم و سریع ولسوالی ها، در معظم حالات بدون مقاومت پرسش های ذیل را مطرح می کند:

آیا این لشکر نیابتی پاکستان با آماده گی های قبلی، با استفاده از خلای آنی ایجادشده از خروج نیروهای خارجی، دست به کار شده قادربه تصرف نزدیک به دوصد ولسوالی گردیدند؟

آیا مورال ضعیف نیروهای امنیتی سبب شد بدون مقاومت ساحه را رها کنند؟

آیا خیانت و تسلیمی افسران چنین نتیجه را بار آورد؟

آیا زد و بندهای بزرگان قوم، تفنگ سالاران و قوم تاجران، سقوط های پیاپی را سبب شد؟

آیا بیزاری مردم ازفساد گسترده و قانون گریزی دولت و گروه حاکم و به ستوه آمدن شان از کشتارمسلسل و متداوم از سوی مثلث امریکا ـ طالبان ـ حکومت افغان، باعث رجحان پیوستن به طالبان گردید؟

درحالی که نقش بعضی از این فکتورها، بالخصوص بیزاری مردم از فساد و خودسری و زد وبندهای بزرگان محل، را نمی توان نادیده گرفت، مرا عقیده بر آنست که این حوادث که برای ما آنی و شگفت انگیز جلوه کرد، برای طراحان آن امرعادی و جزهمان پروژه ایست که در طول زمان بر آن کار صورت گرفته و از تاریخ توافقنامه دوحه میان امریکا و طالبان با فشار مضاعف بر طرف افغانی، برایش سرعت تعجیلی داده شده است.

ببینید، مذاکرات دوحه میان خلیلزاد و طالبان بدون اشتراک و دور از نظر حکومت افغانستان، خودش هتک حرمت افغان ها و در تضاد با ادعای استقلال و حاکمیت آنها، در تعارض با توافقنامه امنیتی و تمام قوانین و موازین قبول شده بین المللی بود. توافقنامه دوحه و اعلامیه کابل نیز در زیر فشار، با شباهت کم و بیش با معاهده دیورند، بر حکومت افغانستان تحمیل شد.

دیدیم که در فشارهایی که برای رهایی پنج هزار طالب و همچنان بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۹ در تحمیل دوباره حکومت موازی بر رییس جمهور دکتور اشرف غنی وارد آورده شد، تهدید قطع کمک ها حتا درعمل پیاده شد. چنانچه یک میلیارد دالر از این کمک ها برای افغانستان دست نگر و محتاج منجمد گشت و کمک های نوینِ دیگر کشورها و سازمان ها نیز ملتوی گردید. غنی در وهله اول مقاومت کرد و گفت کمبود مالی را از منابع داخلی با در پیش گرفتن یک برنامه ریاضتی تکافو خواهیم کرد. اما بالآخر مجبور به پذیرش خواسته های امریکا شد.( این ها را یادداشت کنید)

طالبان بعد ازموفقیت درمذاکرات دوحه با در دست داشتن سند به ظاهر تسلیمی دولت امریکا و کسب مقام مساوی با آن، بال کشیده دست از پا نشناخته از پایتخت های قدرت های بزرگ سر بر آورده با غرور تمام از تشکیل امارت اسلامی و اظهار شفقت در پذیرفتن گروه های دیگر در زیر زعامت شان سخن راندند.

رغم رهایی شش هزار زندانی‌، طالبان هیچگاه به مذاکرات سازنده بین الافغانی تن ندادند. بعضی از طرح های داغ امریکا، از جمله طرح نشست مهم استانبول را جدی نگرفتند. (یادداشت کنید)

امریکا خروج نیروهایش را به صورت غیرمنتظره سرعت بخشید و پایگاه عمده بگرام را شب هنگام و دور از انظار و اطلاع حکومتیان فرار گونه تخلیه کرد و طالبان نیز به صورت غیرمنتظره و با اطمینان، ده ها ولسوالی را در بیشترین حالات بدون مواجهه با مقاومت، تصرف کردند. تا آنکه بعد از اندکی پس و پیش رفتن به روایتی ۱۹۳ ولسوالی در تصرف شان قرار گرفته است.(یادداشت کنید)

مذاکرات در تهران به تاریخ ۷ جولای به رهبری یونس قانونی و عباس ستانکزی، که بدون شک طرح امریکا بود، با امیدواری بزرگ برای نشست سطح بلند در آینده نزدیک در دوحه به پایان رسید. چنانچه کریم خرم آن را ره گشا دانسته اظهار اطمینان کرد که در نشست مهم آینده قدم های بزرگی به سوی صلح نزدیک برداشته خواهد شد. در این هیات کریم خرم، ارشاد احمدی، سلام رحیمی مشاور رییس جمهور و برخی از نماینده گان احزاب سیاسی حضور داشتند.

آماده گی برای نشست بلند پایه با شور وشوق زایدالوصف و امیدواری های بزرگ به سرعت انجام شد و به رهبری دکتور عبدالله عبدالله رییس شورای عالی مصالحه ملی و عضویت سید منصور نادری وزیر دولت در امور صلح، محمد کریم خلیلی معاون پیشین ریاست جمهوری، عطا محمد نور والی پیشین بلخ، باتور دوستم از اعضای رهبری حزب جنبش ملی و عضو هیات گفت ‌وگوکننده‌ صلح، و برخی از چهره‌های سیاسی دیگر به روز جمعه ۲۶ سرطان عازم دوحه شدند و بعد از دو روز مذاکره به تنها توافقی که دست یافتند امیدواری برای ادامه مذاکرات و بذل توجه به بیماری کویید ۱۹ بود.

پیش از این گزارش شده بود که حامد کرزی، رییس جمهور پیشین نیز عازم دوحه می‌ شود. او این هیات را تا میدان هوایی همراهی کرد و در کنفرانس مطبوعاتی نیز شرکت داشت، ولی به دوحه نرفت. گلب الدین حکمتیار، یونس قانونی و صلاح الدین ربانی نیز از اشتراک در هیات خودداری کردند. این که چرا این چهار چهره مهم از اشتراک در نشستی بلند پایه و مهم خوانده شده ابا ورزیدند و کرزی از میدان هوایی باز گشت، ابهاماتی را به وجود می آورد. آیا دستور گرفتند و برای یک مرحله دیگر نگه داشته شدند؟!

تصور می شود طالبان نیز مثل فرماندهان شان در آی اس آی، با امریکا بازی موش و گربه راه انداخته اند. وقتی با امریکا می نشینند وعده همکاری می دهند ولی افغان ها را دست خالی باز می گردانند. مذاکرات روتین میان حکومت و طالبان که از جولای ۲۰۲۰ تا اکنون کوچکترین پیشرفت و دست آوردی نداشته است. امریکا ظاهراً برای به حرکت آوردن این رکود و گویا زود به نتیجه رسیدن، به چنان ابتکاراتی دست زد که تصور می شد مطمین است نتایج زودثمر درپی دارند. نشست پلان شده استانبول، نشست قانونی و ستانکزی درتهران و نشست بلند پایه دوحه، همه درهمین ردیف پلان شدند و همه با همان سرنوشت دچار گشتند. درهر یکی از این مواردِ بازی شطرنج، چالِ طالب برنده بود و توانسته بود امریکا را، اگر شریک پشت پرده این زیچی نباشد، فریب دهد. (یادداشت کنید)

طالبان که یکی از دلایل شان در رد انتخابات، حاکمیت حکومت دست نشانده بر مراکز اداری و تجارب تلخ تقلب های لجام گسیخته در انتخابات گذشته بود، اکنون که نیمی از مراکز اداری و به ادعای خود شان ۸۵ در صد از اراضی کشور را زیر فرمان دارند، باز هم به انتخابات و نظام جمهوریت نه گفتند. (یادداشت کنید)

این را هم یادداشت کنید که تسلیمی بیشترین ولسوالی ها، بدون لشکرکشی اضافی طالبان، برای طالبان موجود محل صورت گرفته است. در حالی که نیروهای امنیتی چنان هم ضعیف نبودند که از هیچ یک از این ولسوالی ها دفاع کرده نتوانند.

حقایق ذیل را نیز براین یادداشت ها بیفزایید:

مارشال(!) افغانستان عبدالرشید دوستم که گویند به دلیل بیماری رهسپار ترکیه و در آنجا مانده گار شد و گفته می شود اکنون در تاشکند به سر می برد، پسرش که قومانده دفاع مناطق مورد ادعایش را بر عهده داشت نیز غایب صحنه گردید.

گروپ حامد کرزی در قندهار که از زمان حاکمیت وی تا اکنون در وجود رییس شورای ولایتی محمد ولی کرزی و بعد از مرگ وی خاکریزوال رییس دایمی شورای ولایتی، تادین خان و بازمانده گان شهید جنرال عبدالرازق، گل آغا شیرزی معروف به بلدوزر پسر جنایتکار معروف ملا لطیف، خاندان کرزی و شمار انگشت شمار دیگر،کل اختیار آن ولایت بوده اند و بلوف های شان حکومت مرکزی را پیوسته به لرزه می آورد، به یکباره گی یا میدان را رها کرده به کابل و کویته گریختند و یا گردن انقیاد به طالبان گذاشتند. سخنان چندی پیش آقای خانزاده والی نسبتاً جدیدالتقرر قندهار را، که بعد از ناکامی پی در پی این گروه و تجدید نظر دلاورانه (!) حکومت بر کارمندان اداری و امنیتی آن ولایت مسوولیت آن جا را بر عهده دارد، همه شنیده ایم. من این خبر را عیناً نقل می کنم:

روح الله خان‌ زاده، والی قندهار روز شنبه ۱۷جولای (۲۶ سرطان) در یک کنفرانس خبری گفت که تعدادی از سیاسیون در ناامنی‌ های اخیر در قندهار نقش داشته اند.

در حالی که طالبان برخی مناطق در قندهار از جمله سپین بولدک را تصرف کرده اند، والی این ولایت می‌گوید که اکثر این مناطق بدون درگیری به طالبان سپرده شده اند.

آقای خان زاده گفت: « قندهار از نظر سیاسی سقوط کرده است، قندهار از نظر نظامی سقوط نکرده است. با یک تماس تلیفونی ولسوالی ‌ها را ترک کرده اند. اگر سقوط نظامی می‌ بود کسی درولسوالی‌ها شهید یا زخمی می‌شد و سپس [آنجا] را رها می ‌کردند. هزاران سرباز رفته و در خانه‌هایشان نشسته اند. »

والی قندهار گفت که پوسته‌هایی وجود دارد که چهار روز پیش رها شده و حتا طالبان تا اکنون آنها را تصرف نکرده است. او افزود که ۵۰ در صد پوسته‌ها با یک تماس تلیفونی رها شده اند.

آقای خان ‌زاده گفت که این رهبران ولایت قندهار« درکابل نشسته اند »، اما صریحاً از هیچ فرد یا گروهی نام نبرد.

والی قندهار بدون گرفتن اسمی هشدار داد که اگر آنان از سر ملت قندهار دست نبردارند، قضیه‌های فساد آنان را به تمام افغانستان افشا خواهد کرد.

حکمتیارها، گیلانی ها، مجددی ها، مسعودها، صلاح الدین ربانی، قانونی، تورن اسماعیل و دیگر فرکسیون های مختلف جمعیت به جز معلم عطا، که او هم می خواست نیروهای امنیتی را زیر فرمان داشته باشد ورنه هیچ، هیچ کدام رغم بلوفهای سابقه، از جا نجنبیدند. فعال شدن پسان (کنونی) تورن اسماعیل بر می گردد به تصمیم نو امریکا که روی آن در سطور بعدی خواهم نوشت.

اکنون با درنظرداشت این همه یادداشت ها و حقایق آشکارِ بیان شده، به همان نتیجه می رسیم که در فاکت های ارایه  شده در مقاله «بازی های بزرگ استراتیژیک» تشریح و از آشی که برای آینده افغانستان پخته اند، پرده برداری شده است. به همین دلیل همه این ولسوالی ها از راه جنگ به تصرف طالبان نیامده بلکه به آنان سپرده شده اند.

چطور؟

به یاد دارید که یورش های نخستین طالبان در سال های نود میلادی هم رغم محدودیت شمار ابتدایی شان دست آوردهای سریع و درخشان داشت. دلیل آن این بود که از یکسو مردم از دست کشتار و چپاول جنگ سالاران جهادی چنان از نفس افتاده بودند که هر کسی را که در لباس ناجی ظاهر می شد از دل و جان استقبال می کردند، از سوی دیگر مجموع قوماندانان جهادی تربیت یافته و اجنت های   آی اس آی پاکستان بودند و با یک اشاره آن سازمان همه سلاح برزمین گذاشته تسلیم شدند و یا با آنها پیوستند. حتا گلب الدین لافوک را نیز وزش باد آنها از جا پراند و فراری گشت. احمدشاه مسعود هم یا خود را ناتوان یافت و یا از جایی دستور ترک پایتخت را گرفت.

حال که از مدت بیست سال به اینسو، ابر قدرت امریکا با توان مالی و نظامی افسانه وی و اقمار نیرومند نظامی و مالی آن چون بریتانیا، المان، فرانسه، ایتالیا، کانادا، آسترالیا، هالند و ده ها کشور دیگر و ساز و برگ ناتو با توانایی ها و خبره گی های غیر قابل باور نظامی و استخباراتی، در افغانستان مستقر بودند، آنچه انجام دادند نگه داشتن توازن جنگی میان حکومت افغان و لشکر نیابتی پاکستان بود تا پله قدرت به هیچ طرفی سنگینی نکند. اما کار جدی و اساسی همه آنها ایجاد و گسترش شبکه های استخباراتی بود در سرتا سر کشور تا سطح ولایات، ولسوالی ها و روستاها در داخل کشور و پیشبرد عین وظایف در کشورهای همجوار ومنطقه تا حد توان. درمیان این کم و بیش چهل وسه کشور، آنهایی هم بودند که شمار نیروهای شان دو رقمی و یا کمی بالاتر بود. آنها که به هیچ وجه قادر نبودند در تامین امنیت کشورما سهم گیرند، در حقیقت اهل خبره استخباراتی بودند که برای همکاری با استخبارات امریکا آورده شده بودند و امنیت شان نیز از طرف نیروهای افغان تامین می شد.

پس امریکا با داشتن چنان شبکه گسترده استخباراتی، توانایی آن را دارد که فرماندهان محلی، بزرگان قومی، ملاها و حتا افسران نظامی و امنیتی استخدام شده را فرمان تسلیمی یا همکاری در تسلیمی بدهد.

سر و صداهایی از مقامات حکومتی هم بلند شد که حاکی از سازش های بزرگان محلی و تشویق یا وادار کردن نیروهای امنیتی محل از سوی آنها برای ترک پوسته ها و یا تسلیمی به طالبان محل، بود. طالبان نیز اعلان نمودند که ولسوالی ها را نه در اثر جنگ بلکه در نتیجه تفاهم تصرف کرده اند.

اکنون همه یادداشت ها و فاکت های ارایه شده را کنار هم بگذارید و این حقیقت را باز هم بر آن بیفزایید که نیروهای حکومتی آنقدر هم ناتوان و فاقد اکمالات نبودند که بدون مقاومت پوسته های شان را رها کنند، ما را فقط به یک احتمال نزدیک به یقین می رساند که این رها کردن ها و تسلیمی ولسوالی ها خواست امریکا بود.

خوب، تا این جا به احتمال نزدیک به یقین رسیدیم. اکنون دو فاکت عمده و غیرقابل انکار را از زبان خود مقامات امریکایی علاوه می کنیم تا احتمال به صورت کامل نفی و یقین جاگزین آن گردد:

۱ ـ قبلاً نوشته بودم افاده هایی از جانب مقامات نظامی و سیاسی امریکا صورت گرفته بود که طالبان نمی توانند کابل را تصرف کنند. معنای بدبینانه این افاده این بوده می تواند که برای طالبان مجال تصرف بقیه سرزمین افغانستان داده می شود ولی کابل برای فراهم بودن تسهیلات نشست و برخاست در میدان هوایی و استفاده از هوا و زمین کابل، حفاظت می شود.

۲ ـ جاناتن شرودن رییس مقابله با تهدیدها و چالش ها در مرکز تحلیل قوای بحری امریکا و کارشناس امور نظامی افغانستان در مصاحبه با برنامه دری آشنای صدای امریکا به تاریخ ۲۶ جون با صراحت آشکار ساخت که قبل از آغاز پروسه اخیر خروج نظامیان امریکا و ناتو، برای حکومت اشرف غنی مشوره داده شد نیروهای خود را از ولسوالی ها کشیده در دفاع از شهرها تمرکز دهد. این مشوره از جانب غنی برای آن رد شد که نمی خواست در برابر طالبان ضعیف وانمود گردد. شاید غنی حق به جانب بوده باشد ولی دیدیم که طالبان برنیمی از ولسوالی ها مسلط شدند. وی گفت آنچه را در آن وقت نپذیرفت اینک خودش پیاده می کند.

این دو افاده و اعتراف، فاکت های قبلی ارايه شده و نتنیجه استخراج شده را تکمیل می کند و تاکید است بر صحت نظر ما.

این که اهداف امریکا از تصمیم رهایی نیمی از ولسوالی ها به طالبان چه بوده خواهد بود حدس بنده اینست:

ـ  برداشتن یک گام بزرگ به سوی پیاده کردن برنامه قبلاً تشریح شده استراتیژیک.

ـ  تأدیب اشرف غنی که بارها گفته بود با قطع کمک های امریکا، از منابع داخلی و مدارک دیگر چاره سازی خواهد کرد. غنی اکنون با از دست دادن تمام بنادر به استثنای تورخم، که آن هم همواره با ناز و نخره های باز و بسته کردن پاکستان مواجه است، عمده ترین منبع عایداتی مالیات گمرکی و رونق صادرات و واردات را از دست داده است. فراموش نکنیم که امریکا کنترول میدان هوایی را نیز از دست حکومت بیرون نگه داشته شده است.

ـ  متقاعد ساختن غنی به این که با چه سهولتی راه های اکمالاتی ضروریات روزمره و منابع درآمد مالی بسته شده می تواند و امکانات به دست آوردن اسلحه و تجهیزات از همسایه گان شمالی و شمال شرقی را از دست می دهد.

ـ  آزمایش طالبان در عملکرد اداره محلی و تفاوت های آن با حاکمیت سال های نود آنها.

ـ  آزمایش طالبان در پذیرش یا رد انتخابات بعد از توسعه چشمگیر قلمرو شان.

ـ  آزمایش طالبان برای تعیین میزان وفاداری و اطاعت از امریکا بر مبنای بخش مخفی توافقات دوحه.

اشرف غنی و هر کس و نیرویی که در تلاش نگه داری افغانستان از افتادن در چاهی که برایش کنده شده، می باشد، به یقین این درس را خوب آموخت و در هر راهی که می رود آن را فراموش نخواهد کرد.

خود امریکا نیز از آزمون های طالبان درس های خوبی گرفت. او دریافت که طالبان در عمل ثابت کردند که تمام تظاهر شان به تغییر، نادرست بوده حتا خیلی بد تر از بار اول عمل می کنند و به مراتب قصی تر اند. کشتار انتقام آمیز، تخریب آبادی ها، تصرف دارایی ها، واداشتن زنان به ازدواج اجباری با طالبان، سلب حق کار و آزادی های زنان، لغو آزادی بیان و خلق فضای دهشت و وحشت، گوشه ای از چگونگی حاکمیت آنهاست که مردم را مجبور به ترک منازل و محلات شان گردانیده با تمام بی نوایی رهسپار شهرها شدند.

امریکا دریافت که طالبان رغم حاکمیت بر ۸۵ درصد سرزمین به ادعای خود آنها و رغم ادعای محبوب بودن در میان مردم،از پذیرش انتخابات ابا می ورزند.

با فریب کاری ها و گردن کشی های مکرر طالبان، امریکا باید دریافته باشد که در آینده نیز لشکریان مورد اعتماد نخواهند بود.

بنا بران امریکا که از مدتی در برابر پیش روی ها و اعمال طالبان خاموشی اختیار کرده بود اینک بار دیگر، بعد از تشدید حملات آنها بر مراکز ولایات عمده غربی، با اشتراک (شاید محدود) در عملیات هوایی، می خواهد آنها را به وعده های شان که گفته بودند بر شهرهای بزرگ و مراکز ولایات حمله نمی کنند، متوجه ساخته موازنه نسبی نوینی میان دو طرف ایجاد کند. مقام های نظامی امریکا همین امروز ادعا کردند که روزانه در حدود پنج پرواز عملیاتی انجام می دهند. این خود نشان دهنده محدود بودن اشتراک و دوری گزیدن از قاطعیت است.

همین موضعگیری امریکا مشوق اسماعیل خان نیز گردید تا بکوشد در راس مقاومت های مردمی قرار گیرد. اما عطا، همان طوری که قبلاً نوشتم می خواست یا فرماندهی همه نیروها، به شمول نیروهای مسلح حکومتی را داشته باشد و یا هیچ، اکنون چنان می نماید که به هیچ رفته است.

طوری که می دانیم از چندین روز به این سو یورش بزرگ و بسیار نیرومند نظامیان پاکستان در لباس طالب ها و به همراهی طالبان بر مراکز سه ولایت بزرگ و استراتیژیک قندهار، هلمند و هرات صورت گرفت. این هجوم چنان سنجیده شده و غافلگیر کننده بود که به زودی تا کوچه های مرکز این شهرها گسترش یافت ولی با مقاومت سخت نیروهای مسلح کشور و مردم رو به رو گردید. با اعزام نیروهای کمکی و هدف گیری های هوایی، دشمن متحمل ضایعات بزرگ انسانی شده است.

بعد از آنکه نیروهای بیشتر کوماندو و قطعات خاص به هرات رسیده کمر مدافعان را بستند، تصفیه شهرهرات با پشتیبانی نیروهای مردمی به سرعت پیش رفت و نیروهای وحشت و ترور از مرکز شهر روفته شدند.

مردم هرات شب هنگام روی بام ها و کوچه ها برامده با فریاد الله اکبر پشتیبانی شان را از مدافعان سرسپرده آشکار کردند. وحدت صف و عمل در هرات زود ثمر داد و نمونه خوبی برای به کار بستن ایجاد نموده نشان داد وحدت ضامن پیروزی است.

ما از دکتور غنی خواسته بودیم در برابر ملت ظاهر شده با شجاعت تام، دام ها و تزویرهای دشمنان را افشا نماید و قدم پیش نهاده یک رستاخیز مردمی را دعوت و رهبری کند. او دیروز ۱۱ اسد ۱۴۰۰ (۲ اگست ۲۰۲۱) گامی برداشت، اما به سبک خودش، که به عقیده بنده در شرایط دشوار کنونی درست است. او در نشست مشترک شورای ملی از تمام احزاب، گروه ها، شخصیت ها و مردم خواست تا تمام تفاوت های شان را کنار گذاشته برای نجات کشور و برامدن از این ورطه خطرناک در یک صف بایستند و برای مبارزه با تروریست ها در کنار نیروهای امنیتی قرار گیرند. اوگفت من انسان واقعبین استم. در گذشته زنده گی نمی کنم. مسوولیتم را احساس می کنم و می دانم که اکنون وقت اتحاد و همبستگی است و فرصت برای جدا ساختن ملامت و سلامت نیست. قضاوت در مورد گذشته نزدیک را به وجدان آگاه هر مرد و زن افغان می گذارم. تمرکز امروز من بر وحدت ملی و یکپارچگی ماست.

اگرغنی بتواند آنگونه که قبلاً تاکید ورزیده بود، قوت های مردمی را در چوکات امنیت ملی یا پولیس و زیر قومانده افسران دولتی تنظیم و به دفاع بگمارد، بزرگترین موفقیت را به دست خواهد آورد. او می تواند از افسران نسبتاً جوان متقاعد یا بیکار ساخته شده برای تنظیم این نیروها و سوق و اداره شان نیز استفاده کند. رهران جهادی دیروز باید با درک خطر سقوط کامل کشور، دست از خودخواهی های بچه گانه و نیابت از دشمنان برداشته در صف واحد در عقب غن ی( ولو بد و منفور) به مثابه ممثل فعلی دولت بایستند.

در چنین شرایطی و با توجه به برنامه های شومی که این انکشافات جز آن اند، دست زیر الاشه نشستن و چشم به راه ترحم امریکا یا قدرت های دیگر ماندن، خودفریبی و جفا با مادر وطن است.

تنها وحدت ملت و بیشتر از همه وحدت نیروهای روشن ضمیر وطندوست، صلح خواه، دموکرات و تحول طلب، می تواند در یک هم آهنگی نظم داده شده، این جریان مهیب شیطانی را با مبارزات پیگیر توده های ملیونی مهار زده این خلق بلاکشیده را به سوی صلح واقعی و رفاه رهنمون گردد.

روشنگری و افشای دسایس و توطیه ها برای پیشکش حقایق به جامعه مهم است اما کافی نیست. این تصور که ما با نوشتن چند جمله یا صحبت شفاهی ادای دین کرده ایم، در شرایط فعلی خطا و جفاست. باید به هر نحوی شده وارد میدان عمل شدن را جست وجو کنیم و راه خلق یک جنبش وطنی سراسری را هموار گردانیم. تکنالوژی معاصر امکانات وسیعی را در دسترس همه گان قرارداده است اما استفاده و به کار برد درست و به جای آن اراده و احساس مسوولیت می طلبد. بارها این ضرورت را خدمت عزیزان یادآور شده ام، ولی پیشقدمی هیچ فرد یا گروهی را در این عرصه شاهد نبوده ام.

سوال بود و نبود، مرگ و زنده گی مطرح است.

سره يو کېږو به! که نه، ورکېږو به!

 

جرمنی ۱۲ اسد  ۱۴۰۰خورشیدی

بامـداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۱ـ ۰۶۰۸

مضمون اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

Copyright ©bamdaad 2021