جنګ مړي ، اولس نه مړي
جنګ به مړي جنګ به مهار شی اولس نه مړي
توری تپی به سهار شی اولس نه مړي
ای سرکښه شاه تګياره غليم ياره
ستا بادار به تارومار شی اولس نه مړي
محورونه او هوډونه به يو لاس شی
شاه زلميان به يو قطار شی اولس نه مړي
د اغيار سپيره ارمان به سر چپه شی
په قفس کی به حصار شی اولس نه مړي
د وحشت لمن به ټوله شی هيواد نه
دا اولس به خپل اختيار شی اولس نه مړي
دغه تيت خواره غږونه به يو شور شی
دا ځوانان به لاس په کارشی اولس نه مړي
دا جلا جلا منزل به يو منزل شی
لاره لاره به يو لار شی اولس نه مړي
نړيدلی بنسټونه به احيا شی
پايه دار به استقرار شی اولس نه مړي
د عسکر (چالاک) خوبونه به رښتيا شی
دری وری به خامار شی اولس نه مړي
(عسکر چالاک )
بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۲/ ۲۱ـ ۲۹۰۵
استفاده ازمطالب بامداد با ذکرماخذ آزاد است.
Copyright ©bamdaad 2021
که من بیزارم از دیدار این خونبارِ ناهنجار
تفنگِ دست تو یعنی زبان آتش و آهن
من اما پیش این اهریمنی ابزار بنیان کن
ندارم جز زبانِ دل ، دلی لبریزِ مهر تو
تو ای با دوستی دشمن،
زبان آتش و آهن
زبان خشم و خونریزی ست
زبان قهر چنگیزی ست
بیا، بنشین، بگو، بشنو سخن، شاید
فروغ آدمیت راه در قلب تو بگشاید.
برادر! گر که می خوانی مرا، بنشین برادروار
تفنگت را زمین بگذار
تفنگت را زمین بگذار تا از جسم تو
این دیو انسان کش برون آید.
تو از آیین انسانی چه می دانی؟
اگر جان را خدا داده ست
چرا باید تو بستانی؟
چرا باید که با یک لحظه غفلت، این برادر را
به خاک و خون بغلطانی؟
گرفتم در همه احوال حق گویی و حق جویی
و حق با توست
ولی حق را ، برادر جان
به زور این زبان نافهم آتشبار
نباید جست...
اگر این بار شد وجدان خواب آلوده ات بیدار
تفنگت را زمین بگذار...
(فریدون مشیری )
بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۲۱ـ ۲۶۰۵
استفاده ازمطالب بامداد با ذکرماخذ آزاد است.
Copyright ©bamdaad 2021
نـوروزي غـاټـول
نوروزي غاټولو جگې سرې جنډې کړې
په رنگونو يې رنگينې تورې شپې کړې
شنې وږمې په گرېوانه کې عطر راوړل
سرو رېديو په سوما شونډې لمدې کړې
دښتې واغوسته ورېښمینه شنه چپنه
غرونو جگې د پگړۍ سپینې شملې کړې
په هوا کې د وحشي گلانو بوی دی
پسرلی راغی که چا زلفې خورې کړې ؟
سور غاټول پر سپېرو شگو را زرغون شو
لښتو ونڅل، غوټيو شونډې سرې کړې
پتنگانو ! پر اوږو وزرونه یوسئ
سارایي بادونو ډېرې شمې مړې کړې
ياره ستا د پيکي وږم پکښې نه و
ګز او پل مې د دې ښار ټولې کوڅې کړې
ستا د چم په خلکو څه بلا پرېوتې
ميکدې یې د دې ښار ماتمکدې کړې
اوس خو هغه مجاوره نجلۍ نشته
چا مې بلې پر مزار باندې ډيوې کړې؟.
( صدیق کاوون )
بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۲/ ۲۱ـ ۱۹۰۳
استفاده ازمطالب بامداد با ذکرماخذ آزاد است.
Copyright ©bamdaad 2021
بهـارمیـرسـد
برخیز با بهار
جوش وگل شگوفه بباریم این چمن
دل را به شهرعشق وهوسها رها کنیم
هرجا که ذوق زیستن است پای آرزو
کوتاه زجور دشنه ی دست قضا کنیم
برخیز با بهار
هرسو حصار ظلمت دیرینه بشکنیم
شب رابسوی باور دل ها سفر کنیم
پایی نهیم به گلشن سبزینه ی بهار
زین کوره راه درد و حقارت گذرکنیم
برخیز با بهار
دربی بسوی لانه ی خورشید واکنیم
آتش زنیم لانه دیو زمانه را
زنگارتلخ خاطره باد فنا دهیم
ایمن کنیم زدرد ومحن آشیانه را
برخیز با بهار
چون غنچه لب به خنده گشاییم ای سرا
دل را زشورعشق و صفا شعله واکنیم
هرجا که یادگار خزان است بهم زنیم
این خانه پرزحال و هوای دگر کنیم
( نورالدین همسنگر)
کتاب « اساسات اورتوپیدی» یک اثر پربهای علمی
به تازه گی ها اثر با ارزش علمی زیرعنوان « کتاب اساسات اورتوپیدی » از خامه دانشمند متعهد و پرتلاش کشور،جناب پروفیسور دکتر نثار احمد صدیقی از چاپ برآمد . این اثر نتیجه زحمات و تلاشهای پیگیرعلمی و اکادیمیک رفیق دکتر صدیقی عزیز بوده، و چنانکه خود در مقدمه کتاب میگوید:
« ...دراین کتاب از منابع مختلف منجمله از کتابهای معتبر جهانی، شفاخانه ها و مراکز تحصیلی مختلف داخل و خارج کشور که در آنجاها مصروفیت مسلکی تدریسی و معالجه وی داشتم، از سایت های مختلف انترنتی و ضمنآ از تجارب شخصی خودم در این عرصه استفاده نموده و این کتاب را نوشتم، تا باشد خدمتی برای ازدیاد تجارب و غنای علمی دوکتوران و متخصصان محترم نموده باشم و از این طریق برای مریضان گرانقدر و نیازمند کشورم انجام دادن خدمت بهتر را میسر گردانم. »
پروفیسور دکتر نثاراحمد صدیقی درسال ۱۳۳۳ خورشیدی درشهرکابل دیده به جهان گشوده ، درسال ۱۳۵۲ خورشیدی شامل فاکولته طب پوهنتون کابل شده ، ودرسال ۱۳۵۸ موفقانه تحصیل خود را به پایان رسانید.
موصوف در سال ۱۳۵۸ کارهای مسلکی را در دیپارتمنت اورتوپیدی اکادمی علوم طبی قوای مسلح آغاز، و درسال ۱۹۸۹ دوکتورای اورتوپیدی و تراوماتولوژی را از انسیتیوت سیتو درکشورفدراتیف روسیه یکی از بخشهای اوستیوسنتیز خارج محراقی بدست آورد.
او درسال ۱۹۹۲ ترسایی منحیث استاد در دیپارتمنت اورتوپیدی و بعد از آن آمر دیپارتمنت اورتوپیدی فاکولته طب بلخ فعالیت ایفای وظیفه نمود.
درسال ۱۹۹۸ ترسایی نسبت وضع دشوار سیاسی و اجتماعی ناگزیر به ترک کشور گردیده و در کشورهالند اقامت گزین شد. او درکشورشاهی هالند فعالیت های مسلکی خویش را در بخش اورتوپیدی ادامه داد.
مقالات پژوهشی او دربحشهای انتانات جراحی و طریقه های اوستیو سنتیز خارج محراقی در اکادمی علوم طبی به نشر رسیده است.
کتاب رهنمای میتودیک برای دانشجویان و دوکتوران جراحی در مورد تداوی جروحات ناریه بطن، کتاب درسی اورتوپیدی برای محصلین طب، هفت رساله تحقیقی علمی و سه پیشنهاد جدید علمی در بخش های اوستیوسنتیز خارج محراقی، جروحات ناریه و انتانات تقیحی از جمله اثرهای علمی اوست که به نشر رسیده اند.
سه اثر دیگر او با عنوان های : امراض اورتوپیدی، کتاب تدریسی اورتوپیدی و آرتروسکوپ و آرتروسکوپی آماده چاپ میباشند.
پروفیسور دکتر صدیقی عضویت انجمن بین المللی (SING) و انجمن بین المللی اورتوپیدی و تراوماتولوژی (OTA) را نیز دارند.
درخوریاد است که نویسنده این اثر با ارزش علمی خود را به « ... مکتب جوان اورتوپیدی و تراوماتولوژی کشور» اهدا نموده ، و قراراست این اثر از طریق منابع علمی کشور بصورت رایگان در خدمت کارمندان مسلکی و دانش پژوهان قرار گیرد .
ناگفته نماند که این اثرپربهای علمی مورد توجه جامعه علمی کشور قرارگرفته و شماری از کارشناسان و اهل خبره از جمله ، دوکتور خلیل اله بهنوا ، متخصص امراض جراحی عمومی ـ تراوماتولوژی و جراحی وعایی سرجراح مرکز جراحی در شهر (Wittlich) المان ، پوهندوی خان آقا سید پروفیسور جراحی عمومی ، استاد فاکولته و سرجراح اردوی جمهوری افغانستان ، وعبدالرزاق سیاووش پروفيسور جراحی اورتوپيدی و تراوماتولوژی استاد فاکولته و عضو انجمن شفاخانه های شخصی افغانستان کتاب را مورد بررسی قرارداده ، تقریظ های مسلکی در باره آن نوشته و این اثر را دارای ارزش بلند مسلکی خوانده اند .
این دستاورد بزرگ علمی را به رفیق دکتر نثار احمد صدیقی و جامعه اکادیمیک کشور تبریک گفته ، پیروزی های بیشتر شانرا در خدمت به انسان آرزو داریم .
بامـداد ـ فرهنگی و اجتماعی ۱/ ۲۱ـ ۱۳۰۳
استفاده ازمطالب بامداد با ذکرماخذ آزاد است.
Copyright ©bamdaad 2021