کارگران قربانیان عروسی و عزا !
بمناسبت اول ماه می، روز جهانی کارگر
ا. م. شیری
کارگران جهان، « در حزب طبقاتی خود سازمان یابید»، متحد شوید، شعار اصلی و اساسی اول ماه می، روز اتحاد و همبستگی طبقه کارگر جهان است. بدیهی است که طبقه کارگر، شامل تمام طیفهای فروشنده نیروی کار( حقوق بگیران ) اعم از کار جسمی یا فکری، وسیع ترین طبقه اجتماعی است که تمام نعمات مادی و معنوی مورد نیاز هستی را تولید می کند. این طبقه برغم جایگاه بی بدیل اش در چرخه تولید و خلق ثروتهای مادی و معنوی بشری، از آنجاییکه بواسطه سارقان داراییهای عمومی و غاصبان ابزار کار و تولید، بعبارت دقیق تر، از سوی انگلها و زالوهای اجتماعی مورد استثمار بی امان واقع می شود، محروم ترین و بی حقوق ترین طبقه اجتماعی در همه نظامهای مبتنی بر مالکیت خصوصی بوده و هست. اجداد این طبقه محروم که زمانی برده و در دورهای دیگر رعیت نامیده می شدند، امروز کارگر نامیده می شوند. در اثر تشدید روزافزون بهرهکشی و استثمار در نظام سرمایه داری، شرایط زنده گی و معیشت این طبقه اجتماعی بطور مداوم محقرتر می شود.
از هر سو که بنگریم، کارگران در همه ادوار تاریخی «مرغان عروسی و عزا » بوده و هستند.عمر و جان عزیز آن ها هم در روند کار، در اثر استثمار بی امان، قربانی مطامع انگل های اجتماعی می شود و هم هنگام وقوع رخدادهای مختلف، حتا حوادث طبیعی مانند سیل، زلزله، طوفان و....
و یا، زمانی که میهن با خطر مواجه می شود، قبل از همی، کارگران و زحمتکشان برای حفاظت از آن به پا میخیزند، از جان و عمر یکباره خود مایه می گذارند. اما آنگاه که توزیع ثروت های ناشی از کار و زحمت به میان می آید، سارقان دسترنج کارگران که اساساً پدران شان نیز از طریق دزدی « سیم و زر اندوخته»، به اندک سهم کارگران به انحا مختلف حمله ور می شوند، قانون وضع می کنند و از راه « قانون» هجوم می کنند.
این واقعیت آشکار که کارگران و زحمتکشان در همه دورانها قربانیان «عروسی و عزا» بوده و هستند، در تمام رخدادهای تاریخی و معاصر، از جمله، در جریان جنگ عراق و ایران، در حادثه معدن طبس، انفجار و آتش سوزی اخیر در اسکله شهید رجایی بندر عباس و یا هنگام وقوع حوادث طبیعی در دورههای مختلف به وضوح قابل رویت است.
در مواجه با این واقعیت ناهنجار، قبل از همی، این پرسش به ذهن خطور می کند: در حالیکه طبقه کارگر تمام نیازمندی های مادی و معنوی زنده گی بشری را تولید می کند، در مواجه با سختیها و مشکلات عمومی از جان مایه می گذارد، برای حفاظت از میهن به پا می خیزد، بی مزد و منت فداکاری می کند، پس چه نیازی به حاکمیت سرمایه داران، انگلهای اجتماعی هست؟
چرا زالوهای اجتماعی همچنان به حاکمیت خود ادامی می دهند؟ چرا طبقه کارگر نمی تواند مسوولیت اداره کشور را به عهده بگیرد؟ علت روشن است: عدم تشکل و سازمانیافتگی این طبقه خالق تمام ثروتهای مالی و معنوی هستی اجتماعی در حزب طبقاتی خاص خود برای تصرف قدرت سیاسی!
در این رابطه، ناگفته نماند که امروزه جنبشهای كارگری نه تنها در ایران، حتا در کل جهان با هجومهای مداوم چهار نیروی عمده مواجه است:
١ - از جانب حاکمیتهای سرمایه داری با استفاده از كلیه دستگاههای اطلاعاتی، پولیسی، تبلیغاتی و فرهنگی،
٢- از جانب بخشی از نماینده گان اقشار میانی جامعه كه سعی دارند همان سیاستهای كهنه را به اشكال و بیانی متفاوت بازتولید نموده و درعرصه سیاسی تبلیغ کنند. آنها سعی می کنند خواستههای جنبش كارگری را تا سطح مطالبات ریفورمیستی تقلیل داده و با تبدیل جنبش كارگری به زایده سایر گروهها و اقشار اجتماعی، جوهره طبقاتی آن را از محتوا تهی سازند،
٣- از جانب گروههای تندرو راست و چپ كه با توسل به سیاست های ماجراجویانه و تخیلی سعی می کنند جنبش كارگری را از شركت مستقل در مبارزات جاری و پیوند با دیگر اقشار و طبقات تحت ستم دور ساخته و آنرا از حمایت دیگر جنبش های مردمی محروم نمایند،
۴- از جانب طبقات مرفه و لیبرال (انگلهای اجتماعی) كه سعی می کنند با توسل به حمایتهای همه جانبه امپریالیسم جهانی تحت نام دفاع از آزادی و حقوق بشر، اصالت جنبش کارگری را به سایه ببرند....طبقه كارگر بعنوان طبقه بالنده، پیشرو و رو به تکامل، این توانایی و پتانسیل را دارد كه بتواند در پیوند با دیگر اقشار زحمتکش، روند قهقرایی نظامیای ارتجاعی- استثماری را متوقف ساخته و نظم نوین انسانی برقرار نماید.
با این حال، زمان پایان دادن به تمام محرومیتها و بی حقوقیهای طبقه کارگر و پایان دادن به حاکمیت سرمایه داران دزد و غارتگر از دیر باز فرارسیده است.
فلسفه اول ماه می، روز کارگر ما را متقاعد می سازد که تنها وحدت پرولتاریای جهان می تواند دنیا را از سلطه نظام متکی بر تقدس مالکیت خصوصی و بهره کشی انسان از انسان آزاد سازد و امکان برقراری عدالت اجتماعی در جامعه را فراهم آورد! این گرانبها ترین ارزش است که هیچگونه مرز یا موانع نژادی و ملی نمی شناسد.
اکنون زمان، زمان عمل است و طبقه کارگر و سایر اقشار ستمدیده جامعه برای پیشروی و پیروزی در میدان نبرد طبقاتی و پایان دادن به خودسریها، زورگوییها و مظالم بی حد و حصر استثمارگران، هیچ راه و چاره دیگری جز سازمانیابی در تشکلهای صنفی و سیاسی خود ندارند. تنها اتحاد و همبستگی در مبارزه مشترک، امکان برقراری عدالت اجتماعی در جامعه را فراهم می کند!
بنابراین، انتظار می رود کارگران در تجمعات، گردهمآیی و راهپیماییها به مناسبت اول ماه می، با توجه به موقعیت و جایگاه ممتاز خود در جامعه و سطح توسعه آن، مبرمیت اتحاد و تشکل یابی در حزب طبقاتی خاص خود را در اولویت اول قرار دهند....
مبارک باد اول ماه، روز اتحاد و همبستگی کارگران جهان!
«چاره رنجبران، وحدت و تشکیلات است»!
پیروز باد رزم متحدانه کارگران و زحمتکشان جهان!
بامداد ـ سیاسی ـ ۴/ ۲۵ـ ۳۰۰۴
Copyright ©bamdaad 2025