نیرنگ دسیسه سازی در شرق میانه پیشنه تاریخی دارد
نوشته :علی رستمی
جهان امروز که با رشد فناوری ، در سیر تاریخ از بطن جامعه مدرن با مناسبات غیرعادلانه استثماری نظام سرمایداری قد بلند نموده ،که با اتش ودود جوان وتکامل یافته است.
بوجود امدن مناسبات بازرگانی ــ تجاری میان کشورهای دور نزدیک بعد از کشف امریکا وگشایش راه های بحری رسیدن به بحرهند و رشد حمل ونقل اموال تجاری توسط کشتی از طریق بنادر درقاره ی مختلف جهان زمینه توسعه بازرگانی شده،ودر فکرطمع وآز سود بیشتر شدند. بدین اصل مناسبات بازرگانی خودرا ازطریق واردات وصادرات محصولات در کشورها ی دور ونزدیک آغاز نمودند؛ تا بتوانند از اینطریق در انباشت سرمایه خویش افزون بخشیده وبالای منابع آنها تسلط یابند،این ارزو آنها را به فکر جهان گشایی و اشغال سرزمینهای حاصل خیز مواد خام وپخته ،بیگانه ساخت.
براین اساس کشورها ی قدرتمند که به اختیار خویش نیرویهای مادی ومعنوی داشتند. آنرا برای تسلط وگسترش منافع طبقاتی وگرویی خود،بالای کشورهای ضعیف که از استعد داد های سرشارمنابع طبیعی برخوردار بودند،استفاده نموده وآنرا به مستعمره خویش تبدیل نمودند. این عمل الی قرن هجده ادامه پیداکرد، واهسته اهسته مستعمرات به مصرف کننده گان عمده ودایمی آنها تبدیل شد. رقابتی میان ملت ها بوجود امد، که جهان را بمثابه « بازار جهانی » میان خود تقسیم نمودند.
انقلاب امریکا ، فرانسه وانگلستان وهمچنان کشف ماشین غبار در صحنه جهانی این کشورها را به کشورها قدرتنمد جهانی ومسلط بالای سایرکشورهای کم زور گردانید. عده زیادی از کشورهای اسیایی افریقایی، تحت مستعمره آنها درامد. اشغال هند تحت نام کمپانی شرقی توسط انگلیسها و فرانسوی ها ،از جمله کشورها ی الجزایر تونس وسایر کشورهای افریقای وعربی در یوغ استثمار ظالمانه آنها قرار گرفته الی سرحد نسل کشی در این کشورها برای تا مین سیادت خویش دریغ نه ورزیدند ؛ وهریک ازاین کشورها با دسایس وتوطیه های رنگارنک ، ازحقوق انسانی شان محرم گردیدند.
یکی از پرچنجال ترین نقطعه داغ منازعات بین المللی که از سالیان کهن دراین منطقه حاکم است „ شرق میانه“ است.
اولین بار کلمه « شرق میانه» توسط تاریخدان نیروی دریایی امریکا، الفرد تایر ماهان ،درسال ۱۹۰۲ برای جدایی منطقه ای عرب باهند بکار برده شد. منطقه ایکه در گوشه استراتیژیکی « خلیج فارس» وشرق نزدیک ،هم گفته شده است ،واقع شده است.
شرق میانه با ویژه های خاص خود از لحاظ تاریخی دارای تمدنهای بزرگ بوده که دراین سرزمین بوجود امده ویا پرورش یافته اند. زادگاه ای سه مذهب بزرگ جهان از جمله یهودیت، مسحیت واسلام است که دراین سرزمین ظهور نموده است..
این منطقه به لحاظ موقف استراتیژیکی خویش دارای اهمیت بزرگ اقتصادی برای جهانیان در گذشته وحال داشته و دارد. بنادر مهمی بحری و خطوط بازرگانی ـ تجاری در طول تاریخ موجب شده بود تا تهاجمات ولشکر کشی های ابر قدرتهای مختلف مانند امپراطوری روم وفارس در قرنهای ۶ الی اوایل قرن ۷ ، دایماً باهم در جنگ ومناقشه باشند. با دادن باج به یکدیگر بوسیله طلا ویا سلاح باهمدیگر به صلح می رسیدند. حمله مغول وپایان دادن سلطه اعراب مسلمان و ترکان عثمانی درجهان وظهور وهابیت وهابی در عربستان در قرن ۱۸ پیام اور تغیرات جدی در ساختار اقتصادی،اجتماعی وسیاسی این منطقه بوده است . در قرن ده میلادی ترکان به عنوان سرباز به منطقه خاورمیانه امده ودر قرن ۱۱ ترکها فاتح این مرز و بوم شده که ا سلام دین رسمی اعراب وایرانیان و ترکها بود. مذهب مسحیی زیادترین در مصرو لبنان و یهودان هم مصر وایران پراگنده بودند.یهودان نظر به فشار امپراطوری روم در قرن ۱۹ برای نخستین بار به اروپای مرکزی وشرقی مهاجر نمودند.
گسترش وتوسعه تجارت زمینه ان شد تا اروپایی ها از لحاظ سیاسی فرهنگی ونفوس شناسی داخل اقدامات شوند و طوریکه معلوم است تمدن اروپایی درقرن ۲۰ جهانگیر شد و اسپانیایی ها، انگلیس ها پرتگالی ها، هلندی ها، فرانسوی ها وبلاخره روس ها برای اهداف اقتصادی سیاسی وفرهنگی خود داخل تسخیر قیانوسها گردیدند.اهسته اهسته دامنه بازرگانی توسعه یافته تمام بازارهای داخلی کشورهای مربوط خاورمیانه را اشغال نمودند وتجارت دراین منطقه رونق شایان بخود گرفت.
رشد پایه های امپراطوری روسیه وجنگ کریمه وتسخیر کامل بحیر سیاه ودرگیرهای ترکهای عثمانی با روسها باعث شد تا سایر قدرتهای اروپایی ازجمله انگلیس فرانسه به بهانه پشتبانی از ترکها باتمام امکانات زمینی ودریایی ازترکها حمایت نمایند.
حمله واشغال مصر توسط بناپارت در سال ۱۷۹۸ نخستین رخنه توطیه ونیرنک بازی درخاورمیانه وهمچنان نمایش قدرت نمایی بود؛ برای انگلیسها وفرانسویها که می تواند که در سایر قاره های جهان نفوذ نماید.
تغیرات دیگر که زمینه توطیه هارا درخاورمیان هموار ساخت عبارت از جنگ اول جهانی و شکست ترکهای عثمانی وتسلط انگلیسها از سال ۱۹۱۸ الی ۱۹۴۵ بالای کشورهای منطقه خاورمیانه که بعد از ختم جنگ دوم جهانی تسلط آنها پایان یافت.
نفت این به اصطلاح طلای سیاه که مغزو روان تمام نیروهای غول سرمایه را دیوانه واشفته خود ساخته وباتمام نیرنگها ودسایس خانمانسوزضد انسانی دراین منطقه کوشش کرده ومیکنند که تا تسلط خودرا تامین و به انحصارکامل خود در اورند. این منبع حیاتی برای کشور های استثمارگر غرب برای اولین بار درسال ۱۹۰۹ درایران استخراح گردید. با براه انداختن جنگ اول جهانی برای این مقصد وتقسیم این اراضی به مستعمرات خود وبوجود اوردن کشورهای خورد کوچک مستقل مانند کویت بحرین، یمن وعربستان اقدام نموده وبعدن نفت آنها را کمپنی های انگلیسی وفرانسوی بر اساس قرادادهای جداگانه، هرکدام به ترتیب ۷۵ فیصد و ۲۵ فیصد بشمول نفت ایران وموصول را میان خود تقسیم نمودند. در سال ۱۹۲۷ امریکا توسط شرکت نفتی ترکیه در شرق میانه نفوذ نموده ودرسالهای ۱۹۴۸/ ۱۹۳۸ امریکا۱۳.9 فیصد وبعدن ۵۵.2 فیصد تولید نفت شرق میانه را برای خود اختصاص داد. تسلط سیاسی واقفتصادی کشورهای زورمند امپریالیستی باعث شد تا کشورها که بنام « هفت خواهر» یادمیشوند که شامل شرکتهای نفتی : استانداردکالیفرنیا، نفت مییل، نیوجرسی، نیویارک، تکزاس، شرکت نفتی انگلیسها وشل هلند میباشند، که بازار نفت جهانی دردست آنها قرار گیرد. بر اساس قراردادهای طویل المدت کشور های امپریالستی تسلط کامل را بر استخراج واستفاده ان به اختیار گرفت.
بر علاه تسلط بالای منابع سرشار نفتی خاور میانه ،اروپائیان درعرصه های ساختمانی وتکنولوژی واقتصادی نیز، ساحتن پلها ، جاده ها، راه اهن،بنادر، ماشینهای گازی وبرقی، تلگراف، رادیوو غیره را درانحصار خودگرفته و پولهای را که ازمدرک نفت ،کشور های شرق میانه از کشورهای غربی نصیب میشدند ،دوباره ازطریق اعمارساختمان وتکنالوزی ها مختلف دوباره به آنها نسبت بهای ساختمانی می پردازند.
با رشد سطح تعلیم وتربیه وآموزس ودسترسی به ابزار مدرن وهمچنان پیروزی انقلاب اکتوبر وتشکیل دولت کبیر شوراها که مدافعگر منافع کشورهای عقب مانده ودرحال رشدوانکشاف بود؛ وخیزش جنبشهای ضد استثماری وامپریالیستی درجهان وتشکیل حزب بعث وجنبشهای ملی ومترقی در کشورهای عربی ، زمینه مبارزه برای ازبین بردن انحصار نفت ازاین کشورها مساعد وبه مبارزه خود الی پیروزی ادامه داده اند. وخواهان قطع نفوذ کشورهای امپریالیستی از منابع ثروت ملی خویش و تسلط وکنترول قیمت نفت در بازارجهانی شدند. این حرکت بنام« حرکت جنگ» معروف است. با مبارزه ییگیر جنبشهای ملی کشورهای شرقی میانه باعث گردید؛ تا فرایند ملی شدن نفت تسریع شود.از جمله دکترمصدق درایران، قزافی در لیبی درسال ۱۹۷۰ کنترول نفت را بدست گرفته و در ۱۹۷۱ الجزایر ودرسال ۱۹۷۲ عراق، درسال ۱۹۷۵کویت ،قطردر سال ۱۹۷۶، بحرین در ۱۹۷۸ وعربستان سعودی درسال ۱۹۸۰ ملی کردن نفت اقدام نموده وبه نفوذ کشورهای استعماری خاتمه دادند.
کشورهای امپریالیستی با تسلط خویش درشرقمیانه در۹ دسمبر سال ۱۹۱۷ که سلطه ۴۰۰ساله حکومت عثمانی پایان دادند،کشورهای این منطقه رامیان خویش قرار ذیل تقسیم نمودند: سوریه،دمشق، موصل،شرق وغرب ان ولبنان را فرانسه تحت تسلط خود قرارداد؛ وکشور انگلیس :بیابان های درفلسطین، شرق اردن تا بصره وخلیج فارس وقسمتهای حیفا وهمچنان کانال سویز را تحت کنترول خود گرفت. فلسطین ومراکز مقدس تحت کنترول بین المللی قرار گرفت.بعد از خروج عثمانی ها نیرنگهای جدیدی برای شرق میانه مدرن سر دست گرفته شد واین عبارت ازان است زمانیکه اخرین عسکر ترکها از شرقیمیانه خارج میشد فرماندار نیروهای متحدین یعنی انگلیس، فرانسه ، ایتالیا وامریکا به مسلمانان ویهودان ومسحیان اظهار نمودکه:" ما برای فتح واشغال نیامده ایم بلکه ما نیروهای ازادیبخش وپیام اور صلح دراین سرزمین هستیم." از سوی دیگر در نومبر همان سال دفتر وزارت امور خارجه انگلیس به لرد رتچیلد، رییس فدراسیون صهیونست درانگلیستان مینویسدکه:" موافق با ایجادکانون ملی یهودیان در فلسطین است، وبرای تحقق ان از هیچگونه کمکی دریغ نخواهد داشت." برعلاوه در سال ۱۹۱۸ اولین بار" وایزمن"رهبر صهیونیست به فلسظین امده که با تعداد زیادی از ناسیونالیست های مهاجر سوریه در پایتخت مصر ملاقات نموده که آنها با تشکیل کانون ملی یهودان مخالفت کرده وامابا حضور نماینده شان درپارلمان موافقت نشان داداند.
با یک بازی ونیرنگ سیاسی با ملک فیصل اولین پادشاه عراق و اردن که قبلن تحت حمایه دولت عثمانی بود در نوامبر ۱۹۱۹ بین وی و"وایزمن "ونماینده صهیونستها قرارداد تفاهم وتوافق به امضا رسید در این قرارداد:" همکاری، مشارکت وپیشرفت اقتصادی دولت عرب وفلسطین مطرح میشوند وفیصل اجرای قطعنامه« بالفور» درمورد مهاجرت یهودیان به فلسطین را تضمین میکند."
دراین بازی سیاسی فیصل میخواست که تا بر سوریه با الحاق ساحل غربی اردن بزرگترین دولت عرب یعنی حجاز تا دمشق را برعلیه فرانسه بوجوداورد.
بعداز اقدامات غرض الود کشورها غربی وجابجا نمودن مهاجرین یهود وبیانیه" تالفور" حرکتهای خودجوش علیه سیاستهای صهیونستی در شرق میانه اغاز یافت وواکنشهای شدیدی بین این دوگره یعنی فلسطینها ویهودیان بوجود امد.ازجانب دیگر فروش زمینهای زراعتی برای یهودان که از اروپا امده بودند دامنه فقر وبیکار ی را افزایش بخشیده وباعث رویا رویی وافزایش های خورد بزرگ ضد صهیونست شد.
در فبروری ۱۹۲۱ اولین برخورد عربها با یهودیان در اورشلیم بوقوع پیوست که تعداد زیادی جانبین کشته وزخمی شدند.این برخوردها باعث شد تا علیه خلق فلسطین درسال ۱۹۴۷ دولت انگلیس تصمیم بگیرد تا دوسیه تقسیم سرزمین فلسطین ویهودرا به سازمان ملل پیشنهاد وتقدیم نماید. کمیسون ارزیابی وتحقیق بنام یونسکو تشکیل شدو یونسکو کار خودرا اغاز ودرنتیجه درسال ۱۹۴۷ چنین پیشنهاد کرد: «مناطق خلیله تپه های مرکزی فلسطین تا مناطق جنوبی در مرز های مصر متعلق به دولت مستقل عرب خواهدبود.اورشلیم وبتلام تحت کنترول بین المللی قرار خواهند گرفت ویهودیان باقی مناطق را تحت کنترول مستقل خود خواهند داشت.ودر نوامبر ۱۹۴۷ مجموع عمومی سازمان ملل تقسیم فلسطین را به تصویب رسانید.»
تشکیل دولت اسراییل خلاف تمام نورمهای انسانی وقانون بشر بوجودامده است . در ماه می سال ۱۹۴۸ گلدمایر عضو انسجام صهیونستهاکه در تشکیلات بن گورکن مشهوربود، با عبدالله شاه اردون ملاقات نموده ودراین ملاقات طرح دولت رسمی اسراییل راپیشکش ؛ واز عبدالله تقاضانمود تا سایر کشور های عربی ازجمله سوریه ،عراق ومصر مذاکره نماید.
در۱۴ می سال ۱۹۴۸ انگلیسها به فرمانده ژنرال الونبی فلسطین را ترک گفته واظهار نمود که فلسطین دیگر جز کشورهای مشترک المنافع نیست . بعدن بن گوریون رییس کمیته اجراییوی اژانس یهود ورهبر سیاسی نطامی صهیونستها در فلسطین زیر قیمومیت انگلستان تشکیل کشور اسراییل را به عهده داشت ،در حضور کمیته ومشاورین یهود در موزه تل اویو تشکیل دولت مستقل اسراییل را اعلام نمودوچنین سخنرانی نمود:« دولت اسراییل درهای خودرا به روی مهاجرین یهود میگشاید.این کشور براساس ازادی، عدالت وصلح همانطور که پیغمبر اسراییل یش بینی کرده بود پایه ریزی میشود. ما برابری کامل حقوق سیاسی اجتماعی برای تمام ساکنین با مذهب،عقیده زبان وفرهنگی را تصمین میکنیم.مراکز مقدس طبق قطعنامه سازمان ملل اداره خواهند شد.ما از اعراب برای ساختن وپیشرفت کشور تحت شرایط برابر دعوت میکنیم. ما دست دوستی به همسایگان دراز میکنیم.ما همکاری وکمک انان را در استقلال کشور اسراییل نیازمندیم.»
بعد ازاین واقعه تراژیدبار، فصل خونین در سرزمی فلسطینها در شرق میانه اغاز که تابحال ادامه دارد. هیچگونه رحم انسانی علیه فلسطینهای بی دفاع صورت نگرفته وهرروز سرزمینهای پدری آنها توسط دولت صهیونستی اسراییل غضب وبرای یهودان خانه های معیشتی می سازند. وتابحال هیچ نوع مذاکرات جانبین به جزو تلفات جانی ومالی مردم فلسطین اعم از زن وکودک نتیجه مثبتی بار نیاورده است. بلکه در بلیه ء این مردم بی وطن افزون ودامنه ان وسعت می یابد.غم واندوه ساکنین این نواعی واطراف ان بعد از سقوط اتحادشوری که جهان بسوی یک قطبی شدن رفت وکشورهای غربی با سردمدار غول پیکر خویش امریکا برای حفظ منافع قدیمی خویش داخل فاز جدیدی از برنامه های تهاجمی وازبین بردن حریف های قبلی خود شدند . آنهایکه زمانی ازوی سر پیچی وخودرا مستقل میدانستند واز ان نافرمانی وزیر یوغ استثمار آنها نمی رفتند. با تبلیغات ایده های نیولیبرالیستی وپست مدرنیزیم تحت نام گلوبالیزیم وصدور دموکراسی در کشورهای مانند: عراق ، لیبی، سوریه وایران سرنگونی رژیم این کشورهارا در سرخط سیاستهای جهان کشایی خود قراردادند. بابهانه و دسایس برای سرنگونی رهبران کشورعراق ولیبی لشکرکشی نظامی نموده و آنهارا سرنگون ونابود کرد. بعد ازاین اقدامات خشونتبار فاجعه اور تابحال دراین کشور های ثبات سیاسی بوجود نیامده بلکه تروریزم تحت نام عقاید مذهبی ابعاد وسیع را بخود گرفته و تبعات این اقدامات جزو، ویرانی وتشدید اختلافات مذهبی وقومی دیگر پیامد نداشته است.
درکشور سوریه که از گذشته های دور اختلافات قومی و مذهبی جریان داشت ازسال ۲۰۱۰ دامنه ان تشدید وبه جنگهای وسیع داخلی تبدیل شد وهروز تعداد تلفات به شیوه های مختلفی در هردوطرف افزایش یافته که این اغتشاشهای داخلی بهانه وفرصت خوبی برای غرب وبالخصو امریکا وهم پیمانان ان بود است که تا آنرا تشدید واهداف دور ونزدیک خودرا تحقق بخشند.به گفته مردم ما" ابرا خئت نموده واز ان ماهی بگیرند ".این باعث شد که مداخلات مستقیم وغیر مستقیم با افزار های سقیله جنگی از جانب کشورهای غربی وامریکا از خاک ترکیه پشتبانی خودرا اغاز ومستقیمن سهم بگیرند ونطر به نشر اخباردر وسایل اطلاعاتی فرانسه گواهی انست که گروپ کموندی امریکا دراین جنگها وعملیاتهای دهشت افگن ،یکجا با گروپ تروریستی القاعده که به اصطلاح بنام ارتش ازاد سوریه یادمیشود ، اشتراک ویکجا باآنها درخاک سوریه علیه افراد ملکی وقشون دولت سوریه محاربه مینمایند.
طوریکه در وسایل اطلاعاتی جهان به نشر رسیده است که سلاحهای شیمیایی از جانب نیروهای درگیر در حومه شهر دمشق استفاده شده که منجر به کشته وزخمی شدن عده زیادی از مردم اهالی دمشق شده است. دستگاهای استخبارتی جهنمی امریکا وانگلستان وفرانسه ادعادارند که از جانب دولت بشر اسد صورت گرفته است برای روشن شدن این موضوع هئیت اعزامی ملل متحد غرض بررسی قضیه ارسال تا از چگونی استفاده ان ازجانب گروهای در گیر به سازمان ملل اطلاع بدهید.هیچ عقل سلیم اینرا باور نمی کند دولتی در ۷ کیلومتری پایتخت خویش از سلاحهای شیمیایی علیه مردم خود استفاده نماید! . دولتی که همه جهانیان بالخصوص بازرسان ملل متحد دراین کشور مصرف بازجویی بوده است به همچوعمل بزند و چنین موضع ویا هدف عبارت از قوتهای مسلح مخالف دولت است تا برای محکوم کردن دولت دست به همچو اقدام فجیع دست بزنند .
از انجاکه معلوم است باز هم این دسیسه ونیرنگ بازیها ، برای از بین رفتن رقیب تاریخی امریکا وکشورهای غربی ، یعنی بشاراسد بوده تا بااین توطیه حملات نطامی خودرا اغاز وبه حکومت بشار اسد خاتمه دهند. طوریکه تجارب سالهای گذشته ونزدیک نشان داد که از میان بردن حکومتهای رقیب بنام دیکتاتور هیچ گونه سود ی را برای مردمان سرزمین ان بوجود نیاورد. بلکه تخریبات ،قتل وفجایع بیشتر انسانی در قبال خود داشته است.چون کشور سوریه هم پیمان با ایران ، ونزدیکی با شوروی سابق وروسیه فعلی میباشد و فرمانبرداری از امریکا ندارداز این وضع حساس تاریخی استفاده نموده و ارزوهای خودرا تحقق می بخشد.به گفته ناپلیون که:" فرمان،نافرمانی واخر بی نطمی " بناعن حالا دارد که بی نطمی وبی ثباتی را در کشور سوریه بادرنطرداشت هرگونه هزینه های مادی ومعنوی بوجود اورده وبعدن بسوی هدف "راهبردی" خودکه عبارت از ایران می باشد داخل عمل گردد. تا اینکه در شرق میانه حضور حریفان سرسخت خودراکاملن نابود نموده وفضای صلح وامنیت دایمی را به شیاد تاریخی یعنی اسراییلیها به ارمغان بیاورد.
مورفیلدن کشور المان ۲۹ـ ۰۸ـ۲۰۱۳
ماخذ:بررسی تاریخی خاورمیانه فلسطین ــ اسراییل، ترجمه ازمرجان افتخاری
رساله های مارکس وانگلس تحت عنوان« استعماردرآسیا »
سیاسی ـ بامداد۱۳/۱ـ ۰۱۰۹