به بهانه ۱۰۴ مین سالگرد استرداد استقلال کشور:

" اطفال تان را به مکتب بفرستید و ثروت تان را در تعلیم و تربیه فرزندان تان مصرف کنید"

 

هایده صدیقی

مقدمه

جای تردید نیست که دستیابی به استقلال یک رویداد بزرگ برای مردم هر کشوری و برای ما نیز است و از آن خشنود استیم و به خود می بالیم. کسب استقلال کشور ۱۰۴ سال پیشتر از امروز منحیث ثمره مبارزات طولانی و جانبازانه مردان و زنان آزادیخواه و استقلال طلب کشور در برابر بزرگترین قدرت استعماری آن عصر ، زمینه ساز دگرگونی های سودمند درهمه عرصه های زنده گی مردم شد . جا دارد ضمن تجلیل از روز استقلال افغانستان و شادباش گفتن به مناسبت این رویداد عظیم، تا در مورد کارنامه ها و قهرمانی های غازی شاه امان الله خان و همرزمانش در رابطه به عصری سازی و توسعه معارف در زمان سلطنت وی پرداخت که یکی از علایق و حرص غازی شاه امان الله خان بود. او با پیروی از برنامه های ملی و ترقیخواهانه مشروطه خواهان کشور به توسعه ، عصری سازی و انکشاف معارف پرداخت و دراین راه  تلاش کرد وبا باورها و عقاید نادرست جامعه مبارزه نمود.

اکنون تاریخ یک بار دیگر تکرار شده است و افغانستان به صد سال عقب برگشت نموده است. زمانی که عقاید و باورها به ضد تعلیم دختران و کار زنان بود، همان باورها و افراد افراطی صد سال قبل در افغانستان حاکم شده اند و بر ضد روشنگری و تعلیم و تربیت هستند

در حالی که وی برای حق تعلیم و توسعه معارف مبارزه کرد و تلاش کرد. او درهر پیام و سخنرانی هایش مردم را به تعلیم و روشنگری تشویق و ترغیب مینمود و ترقی و پیشرفت کشور از راه آموزش و تعلیم یگانه آرزو و خواست وی بود.  بیشتر از هر زمانی بایست به این موضوعات پرداخت و از کارنامه های غازی شاه امان الله خان  و مبارزین راه آزادی و ترقی کشور یادبود کرد تا باشد از وضع اکنون که در افغانستان حاکم است رهایی یافت .

غازی شاه امان الله خان بنیان گذار معارف عصری در افغانستان

بزرگترین تحول در معارف افغانستان با دستیابی به استقلال سیاسی  کشور و آغاز سلطنت غازی شاه امان الله خان آغاز یافت. غازی شاه امان الله خان در واقع بنیان گذار رسمی و ترویج کننده ای معارف عصری در افغانستان است. طبق قانون اساسی دوران شاه امان الله خان یا ( نظامنامه اساسی دولت) برای نخستین بار تعلیم تا دوره ای ابتدایی به طور اجباری و ضروری اعلام گردید. به اساس نوشته های لیون باکویر و پاولادا پژوهشگر و نویسنده ای افغانستان شناس امریکایی، در زمره تمام برنامه های اجتماعی دوران سلطنت شاه امان الله خان، معارف مقام برجسته داشت. نشان معارف از بلند ترین نشان های افتخارات آن وقت بود و نشان معارف از نشان های نظامی و ملکی بلند تر بود.

یکی از کارنامه های برجسته وی اعزام جوانان برای تحصیل درعرصه تعلیم و تربیه عصری به خارج از کشور بود که با حساسیت های شدید نیروهای ارتجاعی داخلی مواجه شد. هرچند عملی سازی این برنامه ها در ان وقت شدت و عجله را نشان میدهد چون مردم در یک فضا و جامعه ای به شدت مذهبی و سنتی زنده گانی میکردند ،اما دیدگاه و عقاید شاه امان الله خان و یاران او در رابطه به ترقی معارف و تعلیم و تربیت برای نسل امروزی حایز اهمیت است. تاسیس کتابخانه ای بزرگ در شهر کابل جهت ارتقای کیفیت تعلیم و تربیت، تاسیس مراکز سواد آموزی (اکابر) برای افراد بی سواد بزرگسالان، تاسیس مکاتب در کابل و ولایات، تاسیس مراکز تربیه معلم در کابل، تاسیس اولین مکتب دختران بنام مستورات ( لیسه ملالی)، تاسیس وآغاز نشریه های چاپی در افغانستان در عرصه فرهنگ و مطبوعات از جمله برنامه های طلایی ایندوره به شمار می آیند.

تعلیم و تربیت از نظر انتظام در فضای آزاد عملی می گردید و هیچ گونه تهدید و سرکوبی از نظر سیاسی وجود نداشت. لهذا روحیه معلمان و متعلمات عالی و با نشاد بود. آنها می توانستند آزادانه فکر کنند و عقاید و دانش خود را ابراز نماید تا در مراحل بعدی عملی کنند. چیزیکه امروزه جهان در اصول تعلیم و تربیه به آن سخت تاکید می دارد و آن عبارت از فضای عاطفی در آموزش توام با جدیت و دانش نوین که صد سال قبل شاه فقید چنین یک فضای دموکرات و آزادی را برای جوانان و مردم فراهم ساخته بود.

یکی از کارهای برجسته شاه فقید تاسیس و اعمار مکتب برای دختران بنام مکتب مستورات( لیسه ملالی) که در جنوری ۱۹۲۱ گشایش یافت و در راس آن اسما رسمیه طرزی مادر ملکه ثریا خانم شاه امان الله خان قرار داشت. با گشایش این مکتب برای طبقه اناثیه در قلب کابل در اثر توطیه های انگلیس مردم پغمان دست به اعتراض زدند و تشکیل لویه جرگه  را خواستند. دراین لویه جرگه جمعیت علمای دینی عریضه ای را برای بسته ساختن مکتب مستورات خدمت علیحضرت شاه امان الله خان پیشکش کردند که قسمتی از مفهوم متن آن را دراین جا نقل قول میکنم: « ما علما و سادات و مشایخ ملت افغانستان به حضورعلیحضرت شاه امان الله خان عریضه پردازیم که قرار مسایل مسلمه و روایات مفتی به فقه شریف بایستی تعلیم و تحصیل نسوان در خانه های خود از اقارب محارم شان باشد تا از آن تعلیم دینی که فرض منصبی ما ملت اسلام است محروم نمانند، بنابرآن امید می شود که تعلیم جمعیت نسوان در مکتب ها نشود تا مساله حجاب و ستر برای نسوان اسلامی خوبتر و بهتر حاصل شود ». اما شاه امان الله خان در جواب این عریضه و اعتراضات جمعیت علمای فقهی با متانت و خونسردی به استدلال پرداخت و از نیاز تعلیم دختران در توافق با اسلام سخن گفت و آنها را دعوت به تعقل در مورد تعلیم و آموزش دختران کرد. به آنها گوش زد کرد که ما نباید سبب محروم شدن دختران و زنان از حق تعلیم و تربیه شویم.  نباید دختران  و زنان در عالم جهالت و نادانی و فرومایه گی زنده گانی کنند.

بازگشایی دوباره مکتب دختران ( مستورات) در کابل که به سبب توطیه های انگلیس و اعتراضات علمای دینی موقتاً بسته شده بود دوباره به دستورغازی شاه امان الله خان بازگشایی شد و دختران به تعلیم و آموزش خود ادامه دادند. این کارسبب شد تا اعتراضات در برابر شاه فقید بیشتر و گسترده تر شود. او با اجرا و عملی سازی برنامه های انکشافی برای تعلیم دختران با مخالفت های شدید و مسلحانه ای در کشور روبرو شد اما دراین راه مبارزه کرد و جنگید. وی اجازه نداد که دختران قربانی باورها و برداشت های نادرست آن زمان شوند. تعلیم و تحصیل دختران را بشکل مختلط با پسران تا صنف ششم مکتب تایید کرد و تعلیم دختران را اجباری اعلام نمود.

غازی شاه امان الله خان در تمامی جلسات و سخن رانی هایش با مردم و مقامات در باره معارف سخن می گفت. گاهی او در مقام سلطان و پادشاه کشور به مثابه داعی و مبلغ مکتب و معارف در کوچه ها و بازار ها بین مردم ظاهر می شد و تلاش می کرد مردم را از اهمیت و ارزش تعلیم و تربیه دختران و پسران شان آگاهی دهد و قانع سازد. غازی شاه امان الله خان فقید در آخرین سخن رانی خود نیز مردم را به تعلیم و تربیت فرزندان بخصوص دختران شان تشویق کرد وآخرین کلام وی چنین بود؛  «  اطفال تان را به مکتب بفرستید و ثروت تان را در تعلیم و تربیه فرزندان تان مصرف کنید این است راه آزادی، کامیابی، استقلال و پیشرفت، نگذارید دختران تان در عالم جهل و نادانی و فرومایه گی زنده گی کنند برای آنها زمینه ساز باشید نه موانع ».

تعلیم و تربیت از جمله نیازهای اساسی یک جامعه است و دولت ها مکلف اند تا زمینه آموزش بهتر و کارآمد را برای افراد جامعه تامین نمایند. حق دسترسی به آموزش از اساسی ترین حقوق افراد می باشد که نادیده گرفتن آن نقض آشکارا حقوق بشری را نشان میدهد.  طی سالیان متمادی به اثر جنگ های داخلی، تحولات سیاسی و عقاید متضاد نظام های حاکم نسبت به آموزش در افغانستان، متاسفانه تعلیم و تربیت یکی از عمده بخش های است که بیشتر دستخوش تغییرات و مداخلات بیرونی قرارگرفته است واین مداخلات تاثیر عمیق بر پروسه تعلیم و تربیت افراد بخصوص تعلیم دختران و زنان گذاشته است که اثرات آن را در زنده گی رقت بار زنان تعلیم ندیده ای امروزی می توان به وضوع مشاهده کرد.

تعلیم و تربیت دختران ازجمله مسایل پیچیده و ناحل در افغانستان بوده است که مورد برخورد های متضاد و عقاید بی اساس نظام های ضد مردمی در افغانستان قرار گرفته است و این جز اثرات منفی بر جامعه چیزی دیگری به ارمغان نداشته است. این دور از واقعیت نخواهد بود که دختران و زنان از متاثرین اصلی سه دهه جنگ و نابسامانی ها در افغانستان می باشند. شرایط و امکانات آموزشی برای دختران در طول تاریخ در افغانستان محدود بوده و دختران کمتر به آموزش و امکانات آموزشی دسترسی داشته اند. ممکن ادعا شود که دختران در بعضی از دوره های حکومت داری در افغانستان از حق آموزش و امکانات آموزشی بهتر برخوردار بوده اند، اما اگر به دقت به این موضوع دیده شود خواهیم دریافت که حتا در دوره های که در افغانستان امنیت و آزادی مستقر بوده است بازهم عده ای کثیر از دختران بنابر سنتی بودن و فرهنگ های نادرست جامعه ای افغانی از حق آموزش محروم شده اند وهمچنان به نسبت مساعد نبودن برنامه و امکانات  آموزشی مطابق به شرایط اجتماعی و فرهنگی برای آنان، نتوانستند به تعلیم دست یابند و یا به تحصیلات خود ادامه دهند. در کناراینکه  جامعه افغانی به شدت سنتی و مذهبی است و دیدگاه ها در رابطه به تعلیم دختران قیدگرانه است، مشکلات اقتصادی، جنگ و مهاجرت های اجباری، مسایل مذهبی و مداخلات و فعالیت های گروه های ضد بشری و روشنگری ، مسایل امنیتی و صدها عامل دیگر نیز شرایط را برای دختران افغانی برای دستیابی به تعلیم و تربیت در افغانستان سخت تر و محدودتر ساخته اند.

متاسفانه به اثر تحولات اخیر در افغانستان، دختران بطور قطعی از حق آموزش محروم شده و به حاشیه رانده شده اند. دختران برای دستیابی به حق آموزش همواره با محدودیت ها و شرایط سخت آموزشی مواجه بوده اند اما محروم شدن آنان بطور قطعی از حق تعلیم به شدت متاثر کننده و رنج آور است. همچنان واکنش ها دراین مورد هیچ اثری بر تغییر وضعیت موجود نداشته بلکه بر تداوم این وضعیت پافشاری ها به جدیت جریان دارد. جنگیدن و مبارزه و لشکرکشی علیه کسانیکه برخاک یک ملت تعرض میکنند ممکن با میکانیزم مشخص، آسان تر باشد نسبت به اینکه یک ملت را به انجام کاری متقاعد ساخت و در باورها و ذهنیت های آنان تغییر ایجاد کرد.

ممکن دیدگاه ها و برخوردها  در باره کارنامه های شاه امان الله خان متفاوت باشد و حتا ممکن حساسیت برانگیز ، اما یادبود از این موضوعات جرقه ای است برای بیدار سازی افکار واذهان مردم در رابطه به حقوق و آزادی های مدنی و تعلیم و تربیت در افغانستان، و هم چنان نقطه ای آغازبرای  یک مبارزه گسترده و مستحکم بر ضد افراط گرایی و تعصبات جنسیتی وکسب استقلال و آزادی علم و دانش برای همه از نظام مستبد و مردسالاری حاکم در افغانستان . امید دارم کلمات و سطر های متن این مقاله، با قدرت زیاد بر اذهان جامعه اثر کند و سبب تغییرات مطلوب در وضعیت زنده گی دختران و زنان و دستیابی آنان بر آموزش گردد و این است استقلال، آزادی و پیروزی در برابر ظلم، بی عدالتی ها و رهایی از جهالت.

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۲۳ـ ‍۱۹۰۸ 

Copyright ©bamdaad 2023