درسوریه کی سلاح کیمیاوی را بکارگرفت ؟

خبر وحشت ناک وضد انسانی کارگیری گازسمی درنزدیکی های دمشق پایتخت سوریه که زمینه ساز کشتار سنگدلانه صدها شهروند سوری شد؛  با نگرانی ، نفرت وانزجار گسترده جهانی روبروگردید.غرب که بی صبرانه درپی بهانه ای برای آغاز تجاوزعلنی بر سوریه و پیاده نمودن برنامه های ازقبل آماده اش میباشد، باردیگرمسوولیت این حادثه را به گردن رژیم بشار الاسد انداخت. فرانسه و انگلستان حتا انتظار پژوهش و بررسی مساله را هم نکشیده شعارحمله برسوریه را سردادند.

سر دبیر روزنامه لیبرال « دی پرسه » دیروز نوشت که :« غیر قابل فهم است ؛چرا اسد که درحال حاضردرمیدان جنگ دست بلندتری دارد و دراین روزهایی که بازجویان ملل متحد در سوریه بسرمیبرند دست به چنین اقدامی بزند.»

مانورهایی القاعده ، اسراییل ، ارتجاع عرب ومخالفین دولت بشارالاسد که در پی ایجاد نظام دلخواه شان درسوریه هستند از یکسو؛ ونقش شاخه عراقی القاعده درجنگ علیه مردم سوریه از دید جهانیان پوشیده نیست.بروزدوشنبه سیزده ام جوزا سال روان خورشیدی این مضمون از خامه جناب محمد سرابی در رسانه ها به نشررسید که ازموجودیت فابریکه های تولید گاز سمی القاعده درعراق خبرمیداد. بدون تردید منابع غربی از جمله امریکا و انگلستان از کشف این فابریکه ها بی خبرنمانده اند. بـامـداد

بهشت القاعده درعراق

القاعده درعراق گاز سمی تولید و آن را به اروپا و آمریکا ارسال می‌کند 

همانطور که فرانسه بهشت هنرمندان تجسمی؛ وکولمبیا بهشت قاچاقچیان کوکایین است عراق هم اکنون تبدیل به بهشت القاعده شده است. البته یکی از بهشت‌ها.
دستگیری عوامل القاعده که درحال تهیه گازهای سمی بودند نشان می‌دهد فعالیت سازمان القاعده در این کشور محدود به گرد‌آوری نیروی رزمی و جابجایی اسلحه نیست، بلکه این تشکیلات کشورعراق را به عنوان یکی از پایگاه‌های بسیار استراتژیک خود تلقی می‌کند. ارتش عراق اعلام کرد افرادی از گروه القاعده را دستگیر کرده که در حال تولید مواد سمی مانند گاز اعصاب بودند. وزیر دفاع گفته است که ۵ نفر به دام افتاده و دو کارخانه تولید این مواد در بغداد کشف شده است. از طرف دیگر چند هواپیماهای کنترل از راه دور در جریان دستگیری کشف شده که قرار بود برای انتشار این گازها درمراسم عزاداری شیعیان استفاده شود.
عراق در مقابل دیگر مرکز القاعده یعنی شمال پاکستان و مناطق مجاور درافغانستان مزایایی دارد. حکومت وحشیانه صدام حسین که جنگ طولانی با ایران، جنگ با کویت و متحدان عرب و آمریکایی‌اش و همینطور سرکوب‌های گسترده کرد‌ها در شمال و شیعیان در جنوب را بوجود آورد و در نتیجه این کشور تجربه طولانی از خشونت نظامی دارد. حمله و اقامت اشغال‌گران آمریکایی هم خود عامل دیگری برای ایجاد تشنج در میان مردم است. درگیری‌های داخلی که از سال ۲۰۰۳ آغاز شد با انگیزه‌های قبیله‌ای و مذهبی دایما تشدید می‌شود.
در مقابل پاکستان با وجود اینکه مرکز قدیمی و کانون شکل گیری القاعده در دهه ۱۹۹۰ بود از مزایای کمتری برخوردار است. جنبش طالبان که در ابتدا پناهگاهی برای رهبر القاعده «اسامه بن لادن» بود جهت‌گیری قومی و محلی واضح دارد. در منابعی که ماجرای اقامت بن لادن در افغانستان را نقل می‌کنند آمده است که فرماندهان طالبان از تحرکات بین المللی بن لادن که موجودیت طالبان را به عنوان یک جنبش مردمی وابسته به قوم پشتون به خطر می‌انداخت، راضی نبودند. ارتش پاکستان - با وجود ابتلا به گرفتاری‌های سیاسی و نفوذ عناصر تندرو بنیادگرا - به عنوان یک نیروی نظامی دولتی، خیلی بیشتر از ارتش عراق قدرتمند است. سیاست پاکستان درمحور‌های دوستی با غرب، برخورد با هند، رقابت داخلی و حفظ کشور تعریف شده است. پاکستان اگر چه با بی نظمی داخلی مواجه است ولی به اندازه عراق از بی‌ثباتی رنج نمی‌برد. برگزاری انتخابات نسبتا آرام اخیر اگرچه رشد و توسعه سیاسی را اثبات نمی‌کند ولی نشانه‌ای از تمایل سیاست مداران به رفع تشنج است. همه این‌ها باعث شده است که پاکستان به عنوان مرکز تربیت جنگجو و سازماندهی نیروی‌‌های خرابکار و انتحاری مورد توجه باشد.
ولی عراق جایگاه دیگری دارد. در پایتخت این کشور می‌توان گاز‌های کشنده ساخت و به غرب فرستاد. تشکیلات کشف شده امکاناتی برای انتقال گاز‌های سمی سارین و خردل به ایالات متحده، کانادا و اروپا را داشته اند که می‌توانستند بسیار مرگ آور باشند.
این بار ارتش اما عراق توانست گروه تروریستی را قبل از اجرای نقشه متوقف کند اما این نقشه‌ها در سایه شرایط موجود عراق ادامه خواهد داشت.

 محمد سرابی

 

سیاسی ـ بامداد۱۳/۱ـ ۲۶۰۸