پاکستان درهمنوایی با امریکا ، صلح  میان دولت افغانستان و طالبان رامسیر میدهـد

 

محمد ولی

 دربازی جنگ وصلح افغانستان ، پاکستان بدلایل ذیل نقش مهره موثر را بازی میکند :

۱- مهره های جنگ ۴۲ ساله افغانستان مولود سیاست مشترک امریکا - پاکستان اند .

۲- پایگاه حلقات جنگ ( درگذشته مجاهدین و حالا طالبان ) درداخل خاک پاکستان و زیرنظر مراجع استخبارات نظامی آن کشور فعالیت میکردند ومیکنند.

۳- در جبهات جنگ جواسیس ونظامیان پاکستان نقش هدایت وفرماندهی رادارند .

۴- امریکا طی زمان هستی پاکستان در نقشه جغرافیای سیاسی این منطقه حامی ومشوق سیاست جنگی و تروریستی آن علیه افغانستان بوده است و حالا خوب میداند هرگاه صلحی در افغانستان برقرار گردد بدون امتیازدهی های بلند همچون امتیازات دوران جنگ برای پاکستان این پروسه از سرعت لازم برخوردار نشده مستدام و بی آسیب نمی باشد .

ه- پاکستان با به کارگیری واستخدام چند خدمتگذار در راس تنظیم های جهادی با جنگ فرسایشی بیش از ۴۲ سال کشور ما را ازهر لحاظ به زانو در آورده است ؛ ازلحاظ داشتن ابزار سیاسی- نظامی واستخباراتی از داخل رژیم تا قرا وقصبات ، ضربه جبران ناپذیر بر تشکلات سیاسی دارای مشی مستقل وطنپرستانه و گذشته ضد پاکستانی ، از میان بردن اردوی نیرومند کشور بوسیله مزدوران جهادی ، تشدید تفرقه ملی وغیره .
مجاهد و طالب و داعش وسایل همیشه فعال ضد افغانستان در دست استخبارات نظامی پاکستان بوده وهست که میتواند هرنوع مخالفت با سیاست های مطروحه اش را بوسیله آنها خنثی سازد یا از مشی ملی و افغانی منحرف گرداند . ازاین سبب نظامیان پاکستان با دست بلند وسیاسیون آنها با زبان دراز در سیاست ودیپلوماسی با سردمداران افغانستان با شرط گذاری های قبلی به مذاکره می نشینند.
اولین لشکر پنجهزار نفری زیر رهبری برهان الدین ربانی ، گلبدین حکمتیار و احمد شاه مسعود در پاکستان عامل فشار قوی بر رییس جمهور محمد داود بود که او به اثر این فشار از سیاست های مطروحه اش نسبت به مساله پشتونستان صرفنظر کرد.
کمپ های تربیت نظامی و تروریستی بنام مجاهدین درحمایت نظامی - سیاسی و مالی امریکا وغرب و ارتجاع عرب تا سرحد سقوط رژیم چپ در افغانستان وبقدرت رساندن مجاهدین و بعدها طالبان که زیر هدایت مستقیم صاحب منصبان پاکستانی عمل میکردند ابزارموثر بدست آن کشوربود که توانست عامل ویرانی افغانستان گردد .
استراتیژی پاکستان در مورد افغانستان این است تا این کشور ناتوان و محتاج باشد ، سکان رهبری سیاسی و نظامی وهدایت سیاست خارجی اش را بدست داشته باشد ، آبها ومعادن آن را خود مدیریت کند ، شاهراه ها و بنادر آن از نفوذش خارج نباشد ونگذارد این کشور برخوردار از قوای مسلح نیرومند گردد .
درسیاست خارجی مداخله مستقیم داشته مانع حسن مناسبات پیشرونده و تاریخی با هندوستان گردد گویا بزعم خود شان پاکستان مصدوم به خطر دو کشور نیرومند هندوستان وافغانستان نشده افغانستان از هرگونه اثرگذاری اقتصادی ، تجارتی، ساختمانی ، نظامی وکلتوری با هند دور باشد.
با تاسف که سیاست پاکستان علیه افغانستان کاری و موثر بوده است ، با حفظ حضور نظامی ۴۵ کشور جهان وعسکر امریکا وناتو افغانستان دارای اردوی مجهز ونیرومند یکه بتواند خطرات مداخالات خارجی را مانع شود نشد ، نفاق ملی دامن زده شده باسرعت درگسترش است ، کشور صاحب زعامت ملی و دارای حس وطنپرستی نشده سردمداران دست نشانده مردانی نیستند که شهامت سر کشی از خط فرمان امریکا را داشته باشند .
کشور بی ثبات جنگ زده ، پاچه پارچه شده با سرحدات باز را امریکا نسبت به پاکستان رجحان نمیدهد بلکه آنرا بحیث میدان بازی های استراتیژیک اش بکار گرفته به پاس دوستی پاکستان در مبارزه علیه رقیب جهانی گذشته اش حلقه اساسی اش دولت داری را به پاکستان می سپارد و طالب را از مسیر اسلام  آباد برطبق سیاست نظامی گران پاکستان به قدرت شریک میسازد .
روی این ملحوظ کسانی که در افغانسنان تمثیل حاکمیت می نمایند نمی توانند خط عام‌ سیاستی را که پاکستان پیش گرفته است رعایت نکنند .
سفر لوی درستیز پاکستان طبق تفاهم خلیلزاد به افغانستان و ملاقات هایش با رییس جمهور و رییس شورای عالی مصالحه ملی مبین صریح دست دراز پاکستان در جنگ و صلح بوده معین کننده نقش بعدی طالبان در رژیم  و هوشدار دهنده رعایت استراتیژی پاکستان از جانب افغانستان میباشد .

 

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۲۰ـ ۱۰۰۶

 

  یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

 

 Copyright ©bamdaad 2020