به پیشوازوتجلیل از یکصد سالگی استقلال افغانستان:

مفاهیم استقلال و آزادی از دیروز تا امروز و فرداها

ع. بصیر دهـزاد

ملت افغانستان در استقبال از یکصد سالگی بدست آوردن استقلال کشور قرار دارند. اهمیت تجلیل و بزرگداشت از استقلال و آزادی ملی با نتیجه گیری  وپیامد های حوادث یکصد سال بعد از کسب استقلال متبارز میگردد.  مفاهیم استقلال و آزادی ملی  اکنون بدون شک به روان و احساس درونی و آرزو های ما برای امروز و فردا مبدل گردیده اند. این ناشی میگردد از عوامل و انگیزه های مختلف که  تحریک کننده این احساس و روان ما به دو مفهوم استقلال و آزادی بحیث دو ضرورت  برای موجودیت و بقا در سطوح ملت، جامعه و خواست های حقوق بشری افراد میباشند. استقلال تنها یک ترم سیاسی و احساساتی نیست بلکه یک احساس عمیق در روان ماست که با موجودیت آن ما به آرامش ، اطمینان و رفع هر گونه رعب، ترس و تشویش نایل میگردیم. پس ما استقلالیت و آزادی را باید در مفاهیم تاریخی، زنده گی امروزی و فردا ها  وبا تفکیک ملت، جامعه و فرد به ارزیابی گیریم و نتیجه گیری های خویش را از آن برونکش نماییم.

قبل بر همه باید مفاهیم استقلال و آزادی را در یک تعریف کوتاه بیان دارم.

استقلال و آزادی هردو ازیک دیدگاه بیان یگانه را افاده مینمایند. اما در صورت که در آنها مفاهیم ترکیبی دیگری مانند ملی، اجتماعی و فردی اضافه گردند، آنجاست که مفاهیم سیاسی، اجتماعی فردی / بشری افاده میگردند که بحث های حقوق ملی، حقوق اجتماعی و حقوق فردی و بشری را مدلل میسازد که درابعاد وسیع تر برهر موضوع آن میتوانیم عمیق گردیم.

ما دراین خامه بیشتر برمفهوم سیاسی  استقلال و آزادی ملی متمرکز میگردیم که درورای آنها  اهمیت تاریخی ، ضرورت کنونی و آینده بینی جامعه ملی را به بحث گیریم.

پس چه تعریفی از دو مفهوم آزادی و استقلال سیاسی  میتوان بدست داد؟

استقلال و آزادی سیاسی ـ ملی عبارت از داشتن حق خود ارادیت برای تعین سرنوشت یک ملت، متکی بر اراده  شهروندان ، بدون اعمال نفوذ توسط نیروهای بیگانه خارجی و یا عمال  بیگانه گان است. آزادی سیاسی بیشتر مفهوم تعمیل استقلالیت و عدم وابسته گی درتعین سیاست، مسیر رشد و انکشاف و تعین خط سیاسی ملی ( داخلی و خارجی ) برای یک ملت میباشد که توسط یک دولت دارای حاکمیت ملی تمثیل، تعین و اجرأ میگردد. مفهوم آزادی ملی بدین امراست که  شهروندان در تمام عرصه های زنده گی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی  حقوق را کسب مینمایند که توسط  دستگاه دولت با قوانین اساسی و قوانین فرعی  و سایر اسناد حقوقی تضمین میگردد و شهروندان در پاسبانی نهادهای حراست قانون مورد حمایت قرار میگیرند. اصل عمده در مفاهیم استقلال  و آزادی اطمینان  و اعتماد روانی شهروندان میباشد که خود را فارغ از هرگونه تشویش مصوون احساس مینمایند.

در مفهوم استقلال ملی مفاهیم با ارزش دیگری مانند حاکمیت ملی بر تمامیت ارضی، اقتدار ملی، منافع ملی برای سرنوشت ملی ، دولت ملی و اراده ملی گره خورده اند، بدون یکی از این مفاهیم اصل استقلال ملی میتواند مورد سوال قرار گیرد. نباید یک نکته مهم را فراموش نمود که مفاهیم استقلال و آزادی ملی با انکشاف، ترقی ملی، روشنگری و تحول فرهنگی آمیخته اند . روی همین واقعیت است که در هر پروسه استقلال طلبی و آزادیبخش، ارتجاع و عمال جهل و عقب گرایی در تقابل  فرهنگی قرار میگیرند. سیر تاریخ تمدن استقلال طلبی و ضد استبداد نشان داده است که عمال ارتجاع بیشترین استفاده را از اعتقادات مذهبی مردم در حفظ پدیده های کهنه و مقاومت در برابر نو و نواندیشی سیاسی و اجتماعی مینمایند و از مذهب  روپوش و وسیله تحریک احساسات مردم عوام بر علیه این پدیده های  نو و نو اندیشی استفاده مینمایند. . برای توضیح بیشتر این نکته مطالعه مقاله وزین  و تحلیلی محترم احسان لمر در سایت وزین افغان­ -جرمن را که در زیر لنک داده شده است  مشورت میدهم.

اکنون برمیگردیم بر اصل موضوع که چرا ما مفهوم استقلال ملی یکصد سال قبل را از کدام دیدگاه ها  به ارزیابی میگیریم و ارزش های آنها را در همان مقطع سیاسی و پیامد های آنها، در پروسه های یک صد سال اخیر به ارزیابی میگیریم.

مقدم برهمه باید تذکرداد که شاه امان الله بحیث یک جوان تحول پسند، ترقیخواه ولی احساساتی  تحت تاثیر یک نهضت قرار داشت که  قلم، ترقی خواهی، آزادی پسندی ، رشد ژورنالیزم و رشد ابراز نظر به تکوین اندیشه ترقی خواهی و ضد استبدادی  بر این نهضت  مسلط بود. شاه ترقی خواه در همان  جو فکری ، شعار پیشرفت ، فرهنگ مدرن، تشویق تحصیل کرده گان و سهمگیری زنان  در شناخت حقوق اجتماعی شان را میداد. برای شاه جوان الگوهای مانند ایده های اتاترک و ایده های جدید بعد از جنگ اول جهانی و تغیرات سیاسی در روسیه انقلابی، تحت رهبری لینن اثر بخش بودند. تعداد  چهره های اجتماعی ملی گرا  و ترقی خواه و ضد استبداد از هر کنج و کنارکشور این نهضت را همراهی مینمودند. اگر محمود طرزی سرآمد قلم و ژورنالیزم بود، محمد ولی خان دروازی بزرگ ترین دیپلومات هوشیاز ، توانا و زیرک بود که این نهضت ترقیخواهی را در خارج کشور تمثیل مینمود. محمد عثمان خان پروانی در زیر چوب اعدام استبداد نادری گفت « شکنجه مرگ ما لحظه بیش نیست ولی محاسبه مردم با شما شکنجه یست ابدی ».  بهمین ترتیب بزرگمردان دیگری چون عبدالرحمن لودین، فیض محمدکاتب، غلام محمد میمنگی، ملکه ثریا ،عبدالهادی داوی، غلام محمدغبار،شجاع الدوله غوربندی، محمدرحیم شیون ضیایی، میرسید قاسم، غلام محی الدین أفغان، بابا عبد العزی، کاکا سید احمد لودین، ماما محمدإبراهيم ساعـت ساز، سردارعبدالحبیب، مولوی عبدالروف خاکی، محمد حسين راقم و ده های دیگر که شاه امان الله جز این نهضت ترقی و آزادیخواه و ضد استبداد بود  که از هر منطقه افغانستان و از هر قوم و تبار بخاطر وطن و هدف واحد این مبارزه را قوام میبخشیدند. با آنکه دوره استبداد نادرخانی تعداد این مبارزین وطن را اعدام ، تبعید نمود  و به زندان ها انداخت ، ولی ادامه این نهضت ملی پایه های فکری و مبارزاتی را برای نهضت های بعدی گذاشت. یعنی نهضت جوانان افغان اساس فکری برای نهضت ویش زلمیان و بعداْ نهضت روشنفکری سالهای شصت وهفتاد در افغانستان گردید.  این ارزش بزرگ دوره شاه امان الله و پیامد های بعدی را نباید با دیدگاه های تنگ نظرانه و حاشیه پردازانه به هیچ گرفت و چشم انکار بست.

مفاهیم  استقلال و آزادی ملی در شرایط کنونی یک موضوع بحث برانگیز و قابل تحلیل است زیرا سوالات زیاد وجود دارد که  مفاهیم مانند، دولت ملی، اقتدار ملی، حاکمیت ملی و خود اراده گی ملی را نمیتوان بر مبنی  تعاریف اصلی آنها  و توضیح که در منشور ملل متحد تعریف گردیده اند ، مصداق حکم و توجیه پیدا نماید و آن مبتنی بر دلایل زیر:

۱- حکومت تنظیم های جهادی در سال ۱۹۹۲ بر اساس پلان و اراده پاکستان، امریکا و انگلیس به وجود آمد ، جنگ های بین التنظیمی مستقیمن از جانب کشور های خارجی مانند، پاکستان، عربستان سعودی و روسیه رهبری و پیشتیبانی مالی و تسلیحاتی میگردیدند. حزب اسلامی مربوط آقای حکمتیار با همکاری مستقیم با آی اس آی جنگ ها در کابل را پیش میبرد. تنظیم های مانند جمیعت و وحدت هدایات از روسیه و ایران بدست میآوردند.

۲- حکومت طالبان در سال  ۱۹۹۶ مستقیماْ تحت اراده آی اس آی از سرحد سپین بولدک داخل قندهار شدند. اولین گروه طالبان در موتر های بار بری پاکستانی که تحت نام کمک های بشر دوستانه راهی ترکمنستان بودند، در سپین بولدک پیاده شدند و با تصرف سرحد بطرف قندهار مارش نمودن که با فوتو های ظاهر شاه مردم را با فریب ابلیسانه انگلیسی از آمدن این شاه مژده میدادند. طالبان خود فرخته ترین عمال حکومت پاکستان، ترویج دهنده فرهنگ عقب مانده پاکستانی و دیوبندی ، ترویج دهنده کلدار پاکستانی به عوض پول افغانی و حتی ترویج زبان اردوی پاکستانی بودند. لوحه ها بالای تعداد زیاد دوکآنها در افغانستان به زبان نفرت آفرین پاکستانی بودند. رهبران طالبان در همجواری سرحد یعنی قندهار، روابط روزانه برای تطبیق هدایات آی اس آی تأمین مینمودند. بطور کوتاه، حکومت طالبان شالوده اهداف و سیاست پاکستان و در تبانی با غرب به وجود آمد و ادامه داد.

۳-ذحکومت بعد از سال ۲۰۰۲ ترسایی  نیز بر نفوذ سیاسی و مداخله مستقیم دستگاه های نظامی، استخباراتی و سیاسی امریکا به وجود آمد. مداخله نظامی امریکا بدون کدام مجوز قانونی و نورم های بین المللی صورت گرفته است. با آنکه  حکومت ظالم، استبدای  قرون اوسطایی طالبی سر نگون گشت، اراده امریکا در تعین حکومت و حکومت داران مستقیمن اساس برای احیا و ادامه تضمین شده منافع منطقوی و استراتیژیک امریکا بوده است. اکنون باید واضیحاْ بیان نمود که موجودیت امریکا در افغانستان نقض صریح حاکمیت ملی، تمامیت ازضی و سلب حقوق ملی شهروندان برای خود ارادیت شان بوده است و ادامه دارد. حال اگر حتا، تا حد تخلیه صفری،  نظامیان امریکایی از افغانستان خارج گردند، موجودیت هزاران کارمندان استخاراتی  سی آی ای و صد ها جاسوسان افغانی الاصل در داخل کشور و نظام نمیتوان حرف از آزادی ملی، دولت ملی به اراده ملت  بمیان آورد.

اکنون ماباید یک مساله دیگری را مطرح نماییم و آن نتیجه گیری ها دریکصد سال بعد از استرداد استقلال کشور و بحث آینده نگری برای فردا ها و حتا یکصد سال آینده باید مطرح  و مورد تبادل نظر حلقات ترقیخو اه، روشنگر و آزادیخواه قرار گیرد که احیای و حفظ استقلال و آزادی ملی ، انکشاف و سیررشد کشور را در یک پروسه طولانی مطرح نمایند که در آنها  مفاهیم ترقی ملی، خود ارادیت برای تعین سرنوشت ، استقلال ، هویت ملی، اراده ملی و وفاق ملی برای اهداف ملی مطرح گردند که رشد فرهنگ عالی و مدرن ما را در پذیرش مفاهیم ملی نایل گرداند. این بدون شک یک پروسه طولانی و بدون چالش نیستند، ولی اراده و هدف واحد برای ملت و ملت خواهی میتواند توانایی های حلقات ترقی خو اه و روشنگر را به هم گره بزند.

من با ارزیابی از مطالب که به تحریر و تحلیل در این مقاله گرفتم، یکصد ومین سالگرد استرداد استقلال کشور را گرامی میدارم و به شهدا و قهرمانان راه آزادی ، ضد استبداد و ترقیخواه کشور ادای احترام نموده یاد شان را گرامی و جاویدان میخواهم.

 

 بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۹ـ ۲۰۰۸ 

 یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است.

 Copyright © bamdaad 2019