نقش انقلابهای  کارگری ومردمی درایجاد دولت های مدرن

 به استقبال اول می روزبین المللی طبقه کارگر

علی رستمی

اول می ، این روز خجسته ومانده گار تاریخی را برای همه کارگران  ونیروهای مترقی ودموکراتیک  درجهان تهنیت عرض مینمایم.

روند پیشرفت وترقی جهان مدرن با کاروپیکار گروه ها و احزاب پیشرو مترقی، با نظم وبسیج توده های مردم با جانثاری و رهبری سالم برشالوده یی دانش مترقی علیه عقب مانی وجهالت قرون وسطی غلبه کرده،  به تارک موافقیت های سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی نایل آمده است.انقلاب های بزرگ تاریخی درقرن هجده و نوزدهم مانند : انقلاب صنعتی انگلستان ،  امریکا ، فرانسه واانقلاب سوسیالیستی اکتوبر بود که چهره جهان را دگرگون وجهان را بسوی ترقی وپیشرفت سوق دادند. چنانچه انقلاب های ۱۸۴۸ اروپا باعث تشدید و رشد جوامع بشری ، بالخصوص در رشد طبقه کارگر واحزاب سوسیالیستی وکمونیستی وجنبشهای آزادی بخش ملی درجهان گردید.  دراین سالها بود که کارل مارکس رهبر کارگران جهان اثر بزرگ ومانده گار خود مانفیست حزب کمونیست را  تحریر و نشر کرد. این اثر یکجا با افکاری که درعقب انقلاب فرانسه وجوداشت و در اروپا گسترش یافته بود،علل و نتایج شورش های کارگری بعدی سالهای ۱۸۳۸ و1۱۸۴۸  ترسایی گردید. مارکس از شعارهای دروغین بوروژوازی مبنی برشعارهای دموکراتیک : آزادی ، برابری وبرادری بر پاکرده بودند ، آنرا روپوشی زیبایی حکومت های آنها ودروغین میدانست. اما شعارهای که او در مانفیست خطاب به کارگران کرده است:« کارگران جهان متحد شوید، شما چیزی جز زنجیرهای خود ازدست نخواهید داد، وباید درجهان غلبه کنید» ! شعار واقعی و انسانی میدانیست  .

انقلابها درجوامع زمانی رخ میدهد که ممانعت بزرگی در راهی اصلاح واقدام های دموکراتیک بوجود آید و به بن بست مواجه شود.دراین زمان است که روند انقلاب تسریع و رشد میکند. چنانچه اهداف شعارهای  لیبرال ها که باعث رشد مدرنیته وشکل گیری آن شد مانند :مفاهیم قرارداد اجتماعی ، حقوق طبیعی مردم، برابری شهروندی درمقابل قانون  و پیدایش دولت وملت ، تقسیم نیروها واهمیت استقلال نیروهای سه گانه دولت (اجراییه، مقننه وقضایی) که در دنیا بوجود آمد، زاده انقلاب استند.  چنانچه وحدت ملی ، جمهوری مدرن وحقوق بشرکه با انقلاب امریکا در آنجا  پدید آمد بود، شعار انقلاب فرانسه شد ،  آزادی بیان ، برابری وبرادری محصول انقلاب فرانسه بود. بناً خود لیبرالیزم محصول انقلاب است . با انقلاب « زمین اندیشه های تازه ومترقی شیار زده شد».

با فعالیت های خسته گی ناپذیر احزاب کارگر ی درسال ۱۸۷۱ ترسایی قیام کارگری درشهرهای فرانسه رخ داده و شهر پاریس را اشغال  وحاکمیت خودرا تامین نمودندکه  بنام« کمون پاریس» یاد میشود ،و نخستین شکل   دولت سوسیالیستی بود واهداف وبرنامه های سوسیالیستی داشت وبزودی توسط حاکمان ارتجاعی دولت فرانسه سرکوب گردید.در آنزمان افکار سوسیالیستی تا زه رشد کرده  وآهسته آهسته گسترش یافته  بود . کمون پاریس  سپس پیشاهنگ و مبشر « شوراهای » روسیه تزاری شد . این حادثه حاکمان  دولت های اروپایی را به وحشت انداخت  وخشم شان برضد جنبش های کارگری تشد ید یافته و درجهت سرکوب ان اقدام کردند. بعداز ده سال واندی درفرانسه جنبش سندیکای و یا اتحادیه کارگران بوجود آمد که از حقوق کارگران درقبال کارفرمایان دفاع میکرد.

همچنان باانقلاب کبیر اکتوبر نخستین  دولت سوسیالیستی وکارگری درجهان بوجود آمد .برای اولین بار حقوق مرد وزن مساوی اعلام شد واولین زن به حیث وزیر دراین دولت انتخاب شد. جنبش های آزادیی بخش ملی  درآسیا ،افریقا وامریکایی لاتین به پیروزی استقلال کشورهای خویش از یوغ امپراتوری های اسپانیا ، پرتگال، فرانسه امریکا رسیدند. بعداز شکست ناپلیون روح استقلال طلبی وشکل گیری « ملت»  درجهان وامریکایی جنوب رشد کرد. برشالوده این امرقهرمان بزرگ استقلال طلب امریکایی جنوبی « سیمون بولیوار» که به لقب « ال لیبر تادور» (آزادیبخش) می نامیدند ظهور کرد، و در ۱۸۰۹ ترسایی استقلال کشور خود را کسب نموده وبعداً داخل جنگ ۱۶ ساله گردید که این جنگ ها باعث تشکیل  جمهوری بولیوی  درسال ۱۸۲۵ ترسایی شد ؛ نام جمهوری بولیوی درامریکایی جنوبی از نام سیمون بولیواراقتباس شده است .

از جمله جنبش های که در امریکایی لاتین مشهوراست جنبش چپ اجتماعی ، بنام « انقلاب بولیواری»  میباشد که در ونزویلا به رهبری هوگو چاوز فقید بنام « جمهوری پنجم » بنیانگذاری و بوجود آمده است  و شعار شان نظام ،مبنی بر دموکراسی مردمی، استقلال اقتصادی توزیع عادلانه سرمایه ودرآمد ملی وپایان دادن به فساد در ونزویلا میباشد. کشوری کاملاً سوسیالیستی نیست، بلکه کشوریست که سرمایه زیاد دارد، ازجمله نفت وگاز است که شرکتهای تجارتی نفت امریکا را برای غضب آن دیوانه ساخته است . به این رو دراین اواخر امریکا جنگ روانی برای ازبین بردن نظام انتخابی مردم به رهبری نیکولاس مادورو رییس جمهور را براه انداخته  ومی خواهد نماینده وغلام حلقه بگوش خودرا « خوان گوایدورا »  را به قدرت برسانند که به مقاومت مردم ودولتهای بزرگ جهان ازجمله چین ، روسیه،  ترکیه وسایر کشورها شد ه است. امریکا کوشش میکند که با زور، زر ومداخله نظامی دولت قانونی را سرنگون سازد ،اما ازطرف کارگران وسایر زحمتکشان مورد پشتبانی ومقاومت قرار گرفته است.  چنانچه از ۲۰۱۳ الی ۲۰۱۹  ا تحریم های گوناگون اقتصادی را بالای مردم تحمیل کرده که مجموعاً ۱۰ میلیارد دالربه  دارایی های این کشور خساره رسانیده است؛ وتا بحال به اثر این عمل ضد بشری امریکا  ۴۰۰۰۰ انسان جان های  خود را ازدست داده اند.  هرآنچه امروز در ونزویلا صورت میگیرد در تاریخ گذشته امریکای لاتین  نو نیست ،بلکه بارها تکرار شده است  از جمله در شیلی ، مکسیکو ، برازیل وغیره.

 مستعمرات  اروپا از ۱۸۳۰ ترسایی  درامریکا به شمول برازیل که سرزمین پهناوری بود از مستعمره پرتگال  مستقل گردیدند.با این حوادث جاری درکشورهای جهان سوم وکشورهای بزرگ کاپیتالیستی طبقه کار گر با موجودیت احزاب سوسیالیستی وکمونیستی رشد میکرد و برضد دولت های استثماری میرزمیدند وقیام میکردند. وضع کارگران نسبت بلند بودن ساعات کار  وشرایط غیر انسانی وعدم بیمه  صحی انها توسط دولت وفقر گرسنه گی  تنفر وانزجار زحمتکشان را بیشتر میساخت .

درنتیجه قیام بی نظیر وتاریخی طبقه کارگر امریکا درسال  ۱۸۷۷و۱۸۸۶ ترسایی  درشهر شیکاگوعلیه کارفرمایان با شعارهای ازدیاد مزد وتقلیل ساعت های کار، گسترش وسیع یافته بود، صورت گرفت. اما توسط گروهی ضربتی پولیس و افراد گارد ملی به شکل خونین  سرکوب  که باعث کشته و زندانی شدن تعدادی زیادی کارگران گردیده؛ رهبران شان دستگیر واعدام شدند. سپس برای گرامی داشت از این روز در۱۸۸۹  ترسایی درکنگره بین المللی کارگران نظر به پیشنهاد نماینده کارگران کشور امریکا روز اول ماه می را به عنوانـ " روز جهانی کارگر» برگزیدند. ازآن روز به بعد همه ساله درتمام کشورهای مترقی ودموکرات   با راه پیماهی های بزرگی خیابانی تجلیل بعمل اورده میشود.

 تشکل  طبقه کارگر و گسترش ایده های انسانی ان درسرتاسر جهان سبب انقلاب درچین و کوبا وسایر کشورهای امریکای لاتین  شد و تغییرات   در سیستم نظام های  ضد مردمی وازبین رفتن آنها وپیروزی های  دولت های دموکراتیک با جهت گیر سوسیالیستی با پشتبانی دولت سوسیالیستی شوروی  درجهان شد.

 امروز بازهم موج خشونت علیه نظام های جبارخود کامه اقتدارگرا در کشورهای عربی وسایر نقاط جهان ازجمله درسودان با قیام سپتمبر ۲۰۱۳  آغاز یافته که به اثر سرکوب مسلحانه پولیس به مرگ ۲۳۰ تن زن ومرد انجامیده است . تحول دوم بعداز جنوری ۲۰۱۸ رخ داد  که تابحال به شکل وقفه یی ادامه  داشته ،ودراین اواخر تشدید یافته است. که دراین جنبش توده یی، کارگران وسایر اقشار زحمتکش جامعه  برای دموکراتیزه ساختن حیات سیاسی واقتصادی واجتماعی خویش به خیابان ها اقدام  به اعتراض های مدنی  علیه نماینده گان نظام لیبرالیستی کشورهای غربی کرده که دامنه آن روزتا روز وسیع وگسترش میابد.

طوریکه محترم فتحی افضل عضو هیات سیاسی حزب کمونیست سودان درمورد آخرین تحولات دراین کشور گفته است: ۱۹ اپریل آغاز پنجمین ماه انقلاب سودان بود.
تظاهرات توده ای روز ۱۹ دسامبر۲۰۱۸  در واکنش به سه برابر شدن بهای نان و سوخت آغاز شد و به سرعت به گردهمایی های سراسری علیه البشیر و سه دهه حکومت دیکتاتوری فرا رویید.
مانند هر روند انقلابی، هیچ فرد یا حزبی قادر به پیش بینی روز آغاز انفجار نبود. آنچه امروز انقلاب دسامبر نامیده می شود، نتیجه انباشت شماری از حرکات توده ای، نبردهای سخت و فداکاری ها بود»

این راه پیمایی  ها و خیزش های مردمی درشهرهای سودان الی سرنگونی دولت مستبد هنوزهم ادامه دارد.

اعتراض و تظاهرات مدنی مردم فرانسه  که بنام «  جنبش جلیقه زرد » مسمی شده، ازآنجا آغاز شد که دراول می ۲۰۱۸  ترسایی زنی  راننده جوانی دریکی ازنواخی شهر پاریس به خاطر گرانی بنزین کمپاین بزرگی را از طریق انترنت براه انداحت واز همه باشنده گان فرانسه خواست تا برای کاهش قیمت بنزین از این امر آنرا با امضا خود پشتبانی و تایید نمایند. دیر سپری نشد که دراین روند اکثریت بزرگی مردم سهم گرفته وانرا تایید وامضا نمودند.، این پیشنهاد طولی نه کشید که به جنبش بزرگی تبدیل شده ومردم اعم ازکارگران عقب ماشین و ذهنی وسایر اقشار جامعه به خیابان ها با واسکت های  زرد برآمدند واعتراض های مدنی خویش را تا بحال ادامه داده اند که به« جنیش جلیقه زرد» مشهور شده است. که دراین اعتراضات مدنی صدها تن زخمی وکشته شده است.  دراصل این پدیده  بر اساس اختلاف طبقاتی میان سرمایداری وطبقه کارگر وسایر زحمتکشان فرانسه میباشد؛ علت بروزان تضادهای طبقاتی  میان کارگران وسایر اقشارجامعه وسرمایه داران است که با اجرا درآمدن سیاست های  نیولیبرالیستی امانویل ماکرون رییس جمهور فرانسه در مدت ریاست جمهوریش شکل گرفته و تشدید یافته است. همچنان با معاف ساختن سرمایدارن از پرداخت مالیه وتغییر قانون کار به نفع کارفرمایان به ضرر کارگران که عامل فشار بالای طبقه کم درآمد جامعه که از لحاظ اقتصادی  ضعیف هستند تحمیل شده است،میباشد.

بروز  انقلاب ها ونارضایتی ها درکشورهای متذکره درفوق ناشی از عمال  نابکار وغیرانسانی جهان سرمایداری واهداف نیولیبرالستی  شان درجهان میباشد . ازیک  سو دردرون خود جوامع سرمایداری تضادها طبقاتی ونارضایتی های سایر اقشار مردم درجهان  به اوج خود رسیده  که ناشی از فقروگرسنگی وفشار پرداخت مالیات  شانه های مردم  راخم ساخته وبه ستوه آمده اند؛که هرروز فقیر فقیر تر و ثروتمند ثرو تمند تر میشود. ازجانب دیگرامپریالیزم امریکا وشرکایش  درکشورهای جهان سوم دولتهای دست نشانده یی خویشرا که مصروف جمع آوری ثروت از سرمایه ملی  وتشدیدفساد مالی کشورخود هرروز قوی تر وثروتمند میشوند ، تشویق مینمایند تا درپیمان های نظامی مربوطه آنها شامل و از این طریق با پرداخت وام های سرسام آور زیر سلطه خویش قرارداده تا این کشورها برای تحقق اهداف شان مانند غلام  و برده عمل نمایند. درغیر آان با شرکای غربی اش ، اقدام به مداخله  نظامی و یا ارسال جاسوسان و تروریست های حرفوی  زیر نام دفاع از دین ومذهب  که خود بانی  آنها هستند  ویا زیر نام دموکراسی وارداتی وقلابی دولت ها را زیر فشار میکیرند، تا مطابق خواست شان سرمایه های ملی ومنابع طبیعی  کشورهای خود را دراختیار آنها قراردهند، تا آانرا به نفع خویش استخراج و به فروش برسانند . چنانچه این عمل در ونزویلا ، افغانستان، لیبیا، سوریه وعراق جریان دارد. درغیرآان با هزار نیرنگ چال وفریب وبا فشارهای اقتصادی اقدام به سرنگونی دولت ها مینماید.

 

 

رویکردها:

نگاهی به تاریخ جهان، اثر جواهر لعل نهرو ،جلد دوم

مارکس سیاست مدرن، اثر بابک احمدی

جریده لوموند دیپلوماتیک ، فرانسه ، نشرات ۲۰۱۹

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۱۹ـ ۳۰۰۴

 یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است.

Copyright ©bamdaad 2019