افزایش قدرت احزاب راست گرای افراطی در اروپا

نتیجه انتخابات اخیر سویدن برای تمام کسانی که الگوی سویدنی را بر پایه برابری، رفاه، در خط مقدم حقوق زنان و دفاع از محیط زیست محسوب می کردند، رخداد تکان دهنده ای حاکی از قدرت گرفتن احزاب راست گرای افراطی در اروپاست.

به گزارش رسانه ها اشتباهات اروپایی ها در ۱۰ سال اخیر، منجر به تضعیف سویدنی ها شده و میدان را برای شکل گیری گروه بندی های سیاسی با رویکردی خصمانه در قبال مهاجران بازگذاشت که در نهایت ضد اروپایی نیز می باشد. دمکرات های سویدن که در آغاز گروهی کوچک با گرایش های نیونازی بودند، توانستند با استفاده از نفرت ملی علیه بیگانه گان به یک نیروی ملی گرایانه تبدیل شوند.

با اینکه برخی نظرسنجی ها حاکی از پیروزی راست گرایان افراطی بود، اما پیشروی آنها تصویر آرام کشور نمونه ای مانند سویدن را در اروپا خراب کرد. یقینا سویدن در سال ۲۰۱۵ ترسایی زمانی که بیشترین تعداد پناهنده گان را نسبت به جمعیت خود پذیرفته بود، الگو محسوب می شد، زیرا موفق به حفظ رشد پایدار، مازاد بودجه و شاخص بیکاری بسیار پایین شده بود. با این وجود، افزایش آرای کسب شده از سوی حزب راست گرای افراطی « دموکرات ها»  نشان داد که مساله پذیرش پناه جویان، فقط پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و یا امنیتی ندارد، بلکه قبل از هر چیز در کشوری تبدیل به مساله هویتی شده است که زمانی همگونی فرهنگی مطلقی داشت، اما در طول یک نسل، تبدیل به جامعه ای چند قومی شد.

پارادوکس پیروزی « دموکرات ها» ی سویدن این است که دقیقا زمانی به قدرت رسیدند که شمار پناه جویان جدید به پایین ترین حد از سال ۲۰۱۵ ترسایی رسیده است و بنابراین نمی توان از واکنش داغ در قبال بحران سخن گفت. موضوع پناه جویان بیش از اینکه دلیل آن باشد، نشانه معضلی در سویدن و بخش اعظمی از اروپاست. الگوی سویدن هویت ملی بسیار روشنی ایجاد کرده که سویدن امروز از آن تصویر دور شده است.

« دموکرات ها»ی سویدن امیدوارند تا در آینده تبدیل به نخستین حزب این کشور شوند که البته درصورتی که احزاب سنتی این کشور نتوانند پاسخی برای نگرانی رای دهندگان و لزوم معنا دادن به الگوی سویدنی پیدا کنند، امکانپذیر خواهد شد.

احزاب و جنبش های راست گرای افراطی سال هاست که در سراسر اروپا رو به گسترش بوده و از طریق ایتلاف با احزاب محافظه کار، وارد دولت ها می شوند. احزاب و جنبش های راست گرای افراطی در پی بحران پناه جویان در اروپا در سراسر این قاره گسترش یافته  و رشد کردند. راست گرایان افراطی در انتخابات مجارستان تبدیل به دومین قدرت این کشور شدند، به گونه ای که حزب راست افراطی « جوبیک » در انتخابات پارلمانی هشتم اپریل گذشته، با کسب حدود ۲۰ درصد آرا، در جایگاه دومین حزب نیرومند قرار گرفت. حزب  « فیدسز » وابسته به ویکتور اوربان ، نخست وزیر مجارستان نیز با کسب حدود ۵۰ درصد آرا اول شد که اغلب نماینده گانش را راست گرایان تقریبا افراطی تشکیل می دهند.

چند هفته قبل از آن نیز حزب  « اتحاد » به رهبری متیو سالوینی ، در روز چهارم مارچ ۱۷ درصد آرا ایتالیایی ها را کسب کرد و برای نخستین بار از حزب راست گرای میانه « فورتسا ایتالیا » که تنها ۱۴ درصد آرا را به دست آورده بود، پیشی گرفت. سال هاست که راست گرایان افراطی در تمام اروپا رو به رشد هستند و این مساله فقط به ایتالیا و مجارستان منحصر نمی شود.

فهرست موفقیت های راست گرایان افراطی بسیار طولانی است. حزب راست گرای افراطی       ( حزب آزادی اتریش ـ FPÖ ) در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۱۷ ترسایی اتریش موفق، به کسب ۲۶ درصد آرا شد و اکنون به همراه حزب اول راست گرایان میانه در دولت حضور دارد. همچنین نوربرت هوفر، کاندیدای راست گرایان افراطی در دور نخست انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ اتریش موفق به کسب ۳۵ درصد آرا شد. اما در دور دوم انتخابات هفت درصد آرا را در رقابت با الکساندر فون در بلن، نامزد سبزها از دست داد.

در انتخابات سال ۲۰۱۵ترسایی  دانمارک نیز حزب « DF » با ۲۱ درصد آرا، دوم شد. دولت دانمارک به ریاست حزب راست گرای میانه « Venestre»  به آرای حزب « DF » جهت کسب اکثریت در پارلمان این کشور نیاز دارد. این حزب که ملی گرا و مخالف اتحادیه اروپاست، در برنامه خود، ممنوعیت ورود مهاجران مسلمان را درج کرده است.

در انتخابات پارلمانی ۲۰۱۶ سلواکیا نیز ملی گرایان حزب« LSNS  » و حزب ملی سلواکی«   SNS » هر یک هشت درصد آرا را کسب کرده و در مجموع ۱۶ درصد از رای ها را بدست آوردند. تا چند ماه پیش حزب«  » LSNS از نماد « گارد هلینکا»  استفاده می کرد که شبه نظامیان فاشیست متحد دولت طرفدار نازی ها در سال های ۱۹۳۸ تا ۱۹۴۵ ترسایی بودند.

سال گذشته (۲۰۱۷) صحبت از نتیجه عالی حزب راست گرای افراطی( AfD  ـ الترناتیف برای المان) بود که در انتخابات سپتامبر ۲۰۱۷ ترسایی آرای خود را سه برابر کرد و از ۴٫۷ درصد در سال ۲۰۱۳ به ۱۲٫۶ درصد رساند و برای نخستین بار موفق شد نماینده گان خود را در بوندستاک ـ پارلمان ملی المان  انتخاب کند. این حزب که گرایش های نیونازیستی دارد، در انتخابات سپتامبر ۲۰۱۷ ترسایی موفق به کسب میلیون ها رای در مناطق فقیرتر المان شرقی شد.

نتیجه  دیگری که توسط راست گرایان رادیکال در اروپا بدست آمده است، مربوط به «  فرونت ناسیونال ـ جبهه ملی»  در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۷ ترسایی  فرانسه می شود که مارین لوپن رهبر آن در دور نخست با کسب ‘ ۲۱٫۳ درصد آرا، تنها سه درصد با امانویل مکرون رییس جمهور کنونی این کشور فاصله داشت. هر چند لوپن در دور دوم شکست خورد، اما به هرحال توانست ۳۳٫۹ درصد آرا را بدست آورد.

در انتخابات پارلمانی اخیر ایتالیا نیز علاوه بر موفقیت حزب راست گرای افراطی « ‘اتحاد» ، احزابی که عملا نیوفاشیست محسوب می شوند، شمار آرای خود را نسبت به انتخابات پیشین چند برابر کردند. برای مثال جنبش راست افراطی « ‘کازاپوند » شمار آرای خود را ۶ برابر کرد و از ۵۰ هزار در سال ۲۰۱۳ ترسایی به ۳۱۰ هزار افزایش داد. حتا جنبش راست افراطی « فورتسا نویوا » نیز نتایج خود را بهتر کرد. فهرستی که در آن حزب راست گرای « ایتالیا به ایتالوی ها « نیز شمار آرای خود را از ۹۰ هزار در سال ۲۰۱۳ ترسایی به ۱۲۷ هزار رای افزایش داد.
جنبش های راست افراطی حتا در مالت نیز گسترش یافته اند که در سال ۲۰۱۶ ترساییجنبش میهن پرستان مالتایی در آن تاسیس شد.

موضوع جدید این است که در طول این سال ها، اغلب احزاب راست گرای بنیادگرا موفق شده اند از طریق ایتلاف با احزاب محافظه کار، وارد دولت شوند. این نوع ایتلاف ها در پولند، اتریش و بلژیک وجود دارد، درحالی که دولت دانمارک نیاز به آرای راست گرایان افراطی برای کسب اکثریت پارلمانی دارد.

راست گرایان افراطی در اروپا چهره های زیادی دارند، از حاکمیت گرا تا پوپولیست (عوام گرا)، از مخالفان اتحادیه اروپا تا یوروفوبیک ها و برخی اوقات نیز به طور علنی نژادپرست و بیگانه هراس هستند. تردیدی نیست که این احزاب قدرت اصلی خود را درسال های اخیر با استفاده از بحران پناه جویان و وعده مبارزه با اسلام، به دست آورده اند.

البته استثناهایی نیز وجود دارد: اسپانیا و پرتگال برای مثال از جمله معدود کشورهای اروپایی هستند که راست گرایان افراطی موفق به تحقق خود نشدند. در این دو کشور جنبش های ملی گرا و بیگانه هراس هرگز حتا نتوانسته اند یک درصد آرا  را کسب کنند. این کشورها ۴۰ سال پیش از دوره ای طولانی حکومت دیکتاتوری استبدادی و ملی گرایی خارج شده اند و بدین صورت موضوعات سنتی راست گرایان افراطی هنوز از نظر اجتماعی غیرقابل قبول محسوب می شود، چرا که یادآور گذشته نزدیک آنهاست.

 

منبع تصویر : Rhein Zeitung

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۸ـ ۲۱۰۹

یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب  ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.