وضع درکشور

 

ولی محمد
بحران عمیق نظامی وسیاسی دامنگیر کشور گردیده است .جنگ در ولایات شدت کسب کرده ابتکار عمل بدست مخالفین مسلح دولت است ، انها پلان جنگی میسازند وبه سرعت به حملات پرداخته دولت را غافلگیر می نمایند مانند حمله دستجمعی بر شهر فراه که باتجمع طالبان از چندین ولایت همجوار و تنظیم قطارهای انتقالاتی صورت گرفت. اما دولت وقوای خارجی مستقر درافغانستان با داشتن وسایل تخنیکی کشفی و استخباراتی و ادعای وجود جواسیس شان در میان جنگنده های مخالف جزیی ترین حرکت ضد تجمعات و انتقالات مخالفین را اجرا نکرد ند یعنی میگذارند دشمن داخل شهرها شود، خوب بجنگد، ویران کندوبکشد بعد با هباهوی آماده گی وارسال قوت های علاوه گی به محل جنگ، مطبوعات واذهان مردم را مصروف نگهمیدارند .

اینکه چه تعداد جوانان قوای مسلح ومردم عام کشته مبشوند ، دارایی بخور ونمیر مردم در اتش جنگ میسوزد دستگاهی بنام دولت برای حل کامپلکسی جنگ و پیامد  آن اقدامی بعمل نمی آورد. ولسوالی ها سقوط میکند میگویند دوباره گرفته شد ، به شهرها حمله میشود میگویند عقب زده شد ،انفجارات و حملات تروریستی عالمی از وحشت وخون بر پا میکند میگویند پلان این عمل در ورای سرحدات طرح ریزی شده بود. پس دستگاه عریض وطویل دولت وارگان های آن با هزاران مشاور وکارمند و سخنگو وغیره در دفع و طرد اعمال دشمن چه نقشی باید داشته باشد؟

امکانات ادعا شده وسیعی که دولت تبلیغ میکند چرا بر طبق یک پلان منظم تعرضی و تدافعی بکار انداخته نمی شود تا حملات دشمن خنثی گردیده تلفات جانی ومالی به حد اقل تقرب نماید .
این جنگ جنگ ساده نیست عوامل وابعاد معلوم ونامعلوم آن سخت پیچیده وگونه گون میباشد، انچه در عمق این جنگ چندین ساله نهفته است بیشتر نزد مراجع استخباراتی بخصوص امریکا در پلان طویل المدت حضورنظامی شان دراین خطه پیچ خورده است.
در کتاب« جنگ اشباح » افشا می شود که وقتی گیری شرون نماینده cia و مسوول برای جهاد افغانستان در اوایل سپتمبر سال ۱۹۹۶ ترسایی با احمد شاه مسعود درکابل ملاقات کرد به مسعود گفت : «  من اینجا آمده ام تا روابط را بار دیگر از سربگیریم. امریکا بار دیگر به افغانستان علاقمند شده است ، ممکن در ظرف یکی دو سال ما به اینجا برگردیم ...»

 بعدها مسعود درملا قاتی با افسران سی.ای.ای. در فرانسه « به آواز اهسته گفت امریکا باید کاری بکند ورنه مقاومت در برابر طالبان سقوط خواهد کرد. امریکایی ها به او گفتند به تلاش های شانرا دراین راه ادامه خواهند داد. » همان بود که امریکا پلان حمله به افغانستان را عملی ساخت وکار تا امضای قرارد داد اسارت بار امنیتی و تاسیس پایگا ه های نظامی رسید.

امریکا عامل اصلی عدم استقرار اوضاع درکشوراست زیرا بر دوام صلاحیت و قدرت زورمندان شرکت کننده درکنفرانس بن و عدم تن دهی شان در از دست دادن امتیازات و صلاحیت های آنها موافقت کرد. سهم موجود شان درقدرت باعث تداوم بی ثباتی درکشور میباشد.
جنگ تریاک در تداوم حالات جاری فوق العاده اثرگذار است. مداخلات همسایگان در تشدید اختلافات محلی، قومی و ملی واثرگذاری بر برخی نیروهای جنگی هردو طرف ، پارلمان ، دستگاه حکومت و جامعه به ا صطلاح مدنی و مطبوعات قلمی، صوتی وتصویری بسیار نیرومند است انها با پلانهای بد شان تخم نفاق و بی اعتمادی رامیان مردم وکارمندان دولت پاش میدهند.
کار درجهت تجرید مبلغین مغرض مذهبی و شدت تبلیعات جنگی توسط ایشان با ناتوانی جدی مواجه است .جنگ جویان قبلی جهادی و قوماندان های محلی به پروسه های صلح آمیز واشتغال وساختمان کشورجلب نشده صلاحیت های جنگی شان کمافی السابق تهدید کننده اوضاع تا سرحد اخطار بدولت مبباشد.
نقش نیروهای مافیایی در دولت منجمله قوای مسلح بر بی ثباتی اوضاع به نفع خود شان بیشتر از گذشته بالا رفته است.اگر یک مهره ای ازین خاینین بی جا شود فریاد وغوغای شان با شعارهای گونه گون محلی، قومی وملیتی فضای جامعه را مغشوش و بحرانی میسازد. سیاستهای غلط وتعصب الود حاکمیت که درعمق عاری از اغراض تشنج زایی و بحران آفرینی نیست اعتماد مردم ومتحدین دولت را بطورجدی آسیب پذیر ساخته است.
نبود یک سیاست سنجیده شده مستقل و باثبات در برابرسیاست های تخریبی همسایگان مغرض و عدم جراات طرح صریح در جنگ  دو سره نیروهای امریکایی (هم جنگ ظاهری وهم کمک باطنی با تروریستان) چنان فضای سردرگم کننده ایجاد کرده است که کسی حقیقت وضع موجود را آنطوری که باید درک کند نمی کند.
مجموعه عوامل ذکر شده به گرد وغبارگمراه کننده در وضع جاری کشورباعث شده است که  دشمن ابتکار عمل را بدست داشته باشد وبا ضربات پیهم برتلفات دولتی افزایش دهد.این جنگ با همه ابعاد صریح ونامعلوم ان ادامه یافته فرزندان وطن قربانی آن میشوند.
جنگ نیابتی در افغانستان زخم ناسوریست که بدون بک اجماع ملی افغان ها و موضعگیری صریح وموثرجهانی در برابر مراکز پرورش تروریست ها خاتمه نمی یابد.
سیاست های پوششی جنگ سال به سال تغیر داده می شود گاهی کفر واسلام، باری اختلافات مذهبی و اکنون تشدید بی سابقه تبلیغات مخالف وحدت ملیت ها و اقوام ساکن درکشورتوسط چند فرد متعصب ومعلوم الحال وابسته به بیگانه عمدآ و قصدآ اذهان جوانان را از برادری وهمبسته گی بسوی تفرقه و خصومت استقامت میدهد.
بحران نظامی- سیاسی واقتصادی موریانه ایست که رژیم را در پرتگاه نابودی میرساند تا پلان گذاران جنگ نیرنگ دیگری رابرای تداوم بحران روی دست گیرند .

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۱۸ـ ۱۸۰۵

 

یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

 

استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.

 

 Copyright ©bamdaad 2018