از زنده گی احزاب سیاسی منطقه :

نوزدهمین کنگره ملی حزب کمونیست چین برپا شد

 نوزدهمین کنگره  حزب کمونیست چین در تالار بزرگ خلق چین برگزار شد. جمهوری خلق چین منحیث کشورهمسایه  افغانستان با نقش برجسته درمناسبات اقتصادی ، سیاسی  و نظامی منطقه  و جهان از جایگاه خاصی برخوردارمی باشد. با وجود داشتن مناسبات تاریخی و دیرینه با جمهوری خلق چین ، افغانستان نتوانسته است تا از این مناسبات برای رشد اقتصادی و اجتماعی  عادلانه درکشور ؛  و استقرار صلح و ثبات در منطقه استفاده نماید. نگاهی به گزارش رسانه های افغانی  در باره کنگره  روان حزب کمونسیت چین  که باداشتن ۹٠ میلیون  عضو، بزرگ ترین  حزب سیاسی جهان بوده و رهبری بزرگترین نیروی اقتصادی و پرجمعیت ترین کشور جهان را به عهده دارد ؛  نشان می دهد که ما با این کشور و جایگاه آن در مناسبات منطقه ایی و جهانی برخورد سطحی و غیرمسوولانه  داریم. همسایه دیگر چین ، پاکستان با این رخداد برخورد دیگر داشته  و به مناسبت برپایی کنگره حزب کمونیست چین تمام  رسانه های اینکشور به صورت گسترده گزارش داده ؛ رهبران احزاب سیاسی ، دولتی و حتا سیاست مداران محلی این کشور به این مناسبت پیام های تبریکه به پیکن فرستاده اند. با درنظرداشت جایگاه این کنگره ، و نقش آن در زنده گی خلق چین ، مردمان منطقه و جهان  می خواهیم تا  بیشتر از دیگران دراین باره تحلیل های سیاسی و گزارشاتی را به دست نشر برسانیم. بامـداد

 

روزنامه « فرانکفورتر الگمینه سایتونگ » گمان می‌ کند حزب کمونیستی که رهبری جمهوری خلق چین را به عهده دارد، در حقیقت استقرار سوسیالیزم را هدف خود قرار داده است! البته هرچند با « خصلت چینی »، همان ‌طور که رییس حزب شی جین ‌پینگ ، در سخنرانی افتتاحیه خود در کنگره ۱۹ حزب اعلام کرد ولی با این حال این روزنامه المانی از او نقل قول کرد: حزب کمونیست چین  یک «حزب مارکسیستی حاکم » است  و بعد هراسان اشاره نمود: آن مرد ریشو مجدداً به صحنه بازگشته!

شاید علت همه نگرانی‌ها این است که مدت ها المان واقعیت‌ها را ندیده گرفته و سرخود را کلاه می ‌گذاشت که گویا: چین مدت هاست که از اقتصاد بازار پیروی می ‌کند، حزب کمونیست تنها اسماً به انقلاب باور دارد و کارل مارکس نهایتاً فقط برای توریست‌ها جالب توجه است که گروه گروه از شانگهای، چونک‌ گینگ و  ووهان به شهر مغموم « تر‌یر» (زادگاه کارل مارکس) سفر می‌ کنند. تا اکنون حکم اسطرلاب ‌گران المانی در مورد چین چنین و یا شبیه به این بود. موسس کمونیزم علمی، یک « شاه محصول  صادراتی» المانی؛ جمهوری خلق چین، تنها یک امپراتوری عظیم  که ظاهراش سرخ رنگ شده است؟

دوچیز را باید جدی تلقی کنیم: اول برنامه حزب و دوم صبر حزب را.

هیچ چیز از آن چه که شی جین ‌پینگ  ، گفت غیرمنتظره نبود: دوران طولانی که چینی‌ها در نظر گرفته اند (تا سال ۲۰۵۰ترسایی باید « پایه‌های مادی ـ فنی » برای یک سوسیالیسم پیشرفته بوجود آمده باشد)  از مدتها پیش مشخص بود. حداکثر شایسته توجه این است که حزب توانست طی چندین نسل به این امر پایبند بماند بقیه چیزها از جمله تحمل بازار  خصوصی تابع این سیاست کاربردی بوده است.

شی جین ‌پینگ  در کنگره اعلام کرد که تضاد اصلی در جامعه چین تغییر کرده است: تضاد بین « نیازهای مردم برای داشتن یک زنده گی خوب » و « تکامل نامتعادل و ناکافی » کشور. یعنی: تضاد بین آرزوی مردم برای داشتن رفاه (برای همه !) و امکانات (هنوز) محدود یک کشور در حال رشد مثل چین برای ارضای آنها. مارکس آن را در چارچوب مقوله «مبارزه طبقاتی» خلاصه می‌ کرد و یا بقول ما و‌تسه‌ دونگ: این تضاد می ‌تواند در طول ساختمان سوسیالیزم حتا تشدید گردد.

حزب کمونیست چین ملی‌ گرا نیست. شی جین ‌پینگ  یاد آور شد که سرچشمه حزب، انقلاب سوسیالیستی اکتوبر است که ۱۰۰ سال پیش صورت گرفته. سیاست کاربردی آن تا اکنون چه در حمایت از کوبا و چه در ساختمان « جاده ابریشم نوین » انترناسیونالیستی می ‌باشد.

در دوران فترت پساهژمونیستی ایالات متحده امریکا  زیر رهبری دونالد ترامپ با سیاست جهانی وداع می ‌کند، اتحادیه اروپا در درون بحران‌ها و اختلاف‌ نظرها تلوتلو می‌ خورد و برعکس جمهوری خلق چین به ساختمان خود ادامه می ‌دهد. دولت و حزب حاکم این کشور ضامن روشنگری و انسان ‌دوستی بوده و در جهانی که دچار جنون گردیده، به پرقدرت ‌ترین امید بشریت مبدل گردیده است./ دنیای جوان

 

یادداشت بامداد : در پایان کارکنگره  حزب  امروز  ۲۵ اکتوبر ۲۰۱۷ اولین نشست عمومی نوزدهمین کمیته مرکزی حزب کمونیست چین در پیکن برگزار شد. در این پلینوم که ۲۰۴ عضو اصلی و ۱۷۲ عضو علی البدل کمیته مرکزی حزب ؛ و اعضای کمیته مرکزی نظارت وبازرسی حزب  شرکت داشتند ، اعضای دفتر سیاسی، اعضای کمیته دایمی دفتر سیاسی و منشی عمومی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین انتخاب شدند.

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۷ـ ۲۵۱۰