«استـراتیـژی» جدید امریکا

 

میرعبدالواحد سادات

آقای ترامپ که به مثابه سومین رییس جمهور امریکا، سکاندار طولانی ترین جنگ تاریخ آنکشور گردیده، به خاطر ابراز تفاوت با اسلاف به شکست در افغانستان اعتراف نموده وبا فرستادن بلند ترین مقام استخباراتی، جنرالان کتر کشته و آگاهان امور به کشور مامی خواهد این « سکندر زمان» که با فقدان مشکل کشایی همچو ارسطو مواجه است به رموز این « شکست » آگاه  و به سحر و اعجاز کوه ها این سرزمین وقوف یابد، تا به خاطر مهار کردن و گویا ختم جنگ تدبیر بیندیشد.

 تجار موفق دنیایی سود و سرمایه که قرعه فال بنامش زده شد و در راس بزرگ ترین قدرت نظامی جهان باید در دور جدید « بازی های بزرگ» و با پیچیده ترین بازی استخباراتی در کشورش از موقف یگانه ابر قدرت یکه تاز جهان نزول یافته، باید پیچیده ترین بازی های استخباراتی را با کثیف ترین وسایل به خاطر حفظ و گسترش منافع جیوپولیتیک امریکا و انحصارات غول پیکر و جهان خوار با رقبای ابر قدرت و رقبای منطقه وی، به پیش ببرد.

 آقای ترامپ برای کسب وجاهت داخلی و خارجی می خواهد برخورد متفاوت با اسلاف داشته باشد و سر و صدایی و غوغا پیرامون گویا استراتیژی راه انداخته و این قلم بر مبنای حب الوطن و مصالح علیای افغانستان به ایجاز در مورد آن عرض می دارد:

ـ تراژیدی خونبار افغانستان معلول و محصول مداخله خارجی است که امریکا از همان بیشتر از چهاد دهه قبل یک رکن آن بوده و در هفده سال حضور نظامی آنکشور، سیاست غیر شفاف، پر ابهام  و کجدار و مریز امریکا عامل تداوم آن می باشد، بدین رو چهل و ششمین رییس جمهور امریکا باید آگاه باشد که:

شکست امریکا در افغانستان سیاسی و اخلاقی است و در گام نخست اگر اعتراف به خاطر اصلاح است باید به این سیاست ناکام نقطه پایان گذاشته شود.

ـ لشکر کشی امریکا به افغانستان به بهانه نابودی تروریزم انجام یافته است و اما در تمام این مدت تروریزم از همان مرکز که در سال (۱۹۷۵ م ) آغاز یافته، تا اکنون با ابعاد گسترده و به مثابه جنگ اعلام ناشده علیه کشور ما دوام دارد. این دیگر مسخره می نماید که امریکا « دوست افغانستان » و پیمان استراتیژیک دارد و متحد پیمانکار آن پاکستان که نزده میلیارد دالر را نیز به جیب زده است، به نقش خود به مثابه مرکز و حامی شرارت پیشه گان دوام می دهد و هر روز اجیران استخبارات نظامی آن کشور طالب و داعش و ... کربلا و شطیلا در کشور ما برپا می دارند.

 سخن از استراتیژی جدید محک تجربه است تا امریکا ثابت نماید که با افغانستان است و یا ریشه ترور را در پاکستان آبیاری و شاخه بری را به قیمت کشتار و بربادی مردم ما دوام می دهد.

ـ فساد سالاران و دولت فاسد بزرگ ترین پاشنه آشیل افغانستان می باشد. امریکا، ناتو و جامعه بین المللی باید درک نمایند که در تداوم فساد و مفسدان فی الارض و فقدان حاکمیت قانون و قوای مسلح ملی نیرومند مسلکی، غیر تنظیمی و قومی، صحبت از کمک به صلح  و ثبات و بازسازی یک سراب و فریب مکرر خواهد بود. جانب امریکا صحبت از ارقام نجومی کمک به افغانستان و (۷۶) میلیارد دالر به قوای مسلح می نمایند وفکر می کنند که ما کاه می خوریم و نمی دانیم که کلیپتوکراسی تحفه کی است و قوای مسلح با تمام فداکاری های منسوبان دلیر آن که به حساب اردوی متعارف مجهز نگردیده، در عدم حضور نظامی و کمک روزمره امریکا حتا یک ماه هم با تجاوز پاکستان و دسایس ایران تاب آورده نم یتواند.

بدین رو رییس جمهور امریکا و ناتو باید که در صورت عدم توجه به موارد فوق استراتیژی و زیاد ساختن عساکر به معنی تداوم تراژیدی خونبار افغانستان می باشد و در غیر آن امریکا که مسوولیت اخلاقی آن در قبال کشور ما اظهر من الشمس است باید از موقف کشور اشغالگر دوری جسته و به احیای حق حاکمیت ملی افغانستان و حق حیات افغانان و حق گذار کشور ما به شاهراه صلح و بازسازی مساعدت نماید و به خصوص از اعزام مجرمان جنگی  و ناقضان خشن حقوق بشر بلک واتری ها، نمک اضافی به زخم خونین مردم به اعزا نشسته ما نباشد.

بامداد ـ سیاسی ـ ۶/ ۱۷ـ ۲۲۰۸