منافع واقعی امریکا در کوریا چیست؟

 

« در زیر کوهستانی ‌ترین بخش کشور ذخایز معدنی زیادی وجود دارند، از جمله آهن، طلا، منگنزیت، روی، مس، سنگ آهک، مولیبیدیوم، گرافیت، و ذخایز بیش‌تری  که حدود ۲۰۰ نوع مواد معدنیست. هم‌ چنین مقادیر زیادی از فلزات  زیرخاکی  کمیاب وجود دارند». البته امروزه از این فلزات زیر خاکی جهت ساختن تیلفو ن‌ های هم ‌راه ( گوشی‌های هوش‌ مند) و دیگر محصولات با فن آوری بالا استفاده می‌ شود. بربنیاد  برآورد یک شرکت معدن ، متعلق به دولت کوریای جنوبی؛  ذخایز معدنی کوریای شمالی بیش از ۶ تریلیون دلارامریکایی ارزش دارند. یک تخمین دیگر از موسسه پژوهشی کوریا جنوبی این رقم را نزدیک به ۱۰ تریلیون دلار امریکایی پیش بینی می نماید ».

 

راب گولند، گاردین ـ استرالیا

 

یکی از قوانین ابتدایی جهت بررسی تصمیمات سیاست خارجی دولت‌های سرمایه داری، این ا‌ست که «رر پول را بگیریم »، به عبارت دیگر، به این درک صحیح برسیم که چه کسی از این تصمیمات سود می ‌برد؟

امریکا و متحدان امپریالیستی اش، ازجمله دولت استرالیا، سر و صدای زیاد، و در واقع یک جنگ تبلیغاتی علیه اقدامات کشور کوچک کوریای شمالی را براه انداخته اند، که علیه تهدیدات دایماً تهاجمی امریکا از خودش دفاع می ‌کند.

چرا؟ آیا بدین‌دلیل ا‌ست که امریکا واقعاً از کوریای شمالی  ( جمهوری دموکراتیک خلق کوریا ـ Democratic People's Republic of Korea ـ DPRK ) می ‌ترسد؟ نه، البته که نمی‌ ترسد.

کوریای شمالی دارای معادن زیاد فلزدار کمیاب است که در ساخت محصولات با فن آوری بالا مورد استفاده قرار می‌گیرند.

امریکا در کوریای  جنوبی حضور نظامی زیادی دارد ، ازجمله سلاح‌های هسته ای که خیلی بیش ‌تر از تعداد سلاح‌های هسته ای کوریا ی شمالی‌ است. آماده گی جنگی جهت شروع جنگی جدید در شبه جزیره کوریا  ، خوش ‌آیند مردم کوریای جنوبی ( و کوریای شمالی ـ م) نیست، چرا که کوریا ایی‌ها بخوبی آگاهند که امریکا در آخرین تلاش خود جهت ریشه کن کردن کمونیزم از منطقه، کشورشان را بکلی نابودی کرد.

ادعای مضحک نصب اخیر نیروهای هسته ای و سیستم‌ های موشکی ضد ‌قاره پیمای امریکا برای « دفاع » از کوریای جنوبی، بطور قاطع مردود است، و هنوز هم به عنوان تبلیغات بیش ‌تراست، که هست. همه اقدامات کوریای شمالی مرتبط با تهدیدات امریکاست، و چنان‌ چه امریکا تلاش کند تا دوباره به این کشور حمله کند، جمهوری دمکراتیک خلق کوریا از خود دفاع خواهد نمود.

پس چرا امریکا در کمپاین های اقتصادی و دیپلوماتیک خصمانه خود علیه این کشور کوچک در نیمه بالای شبه جزیره کوریا اصرار دارد؟ بخشی بدین دلیل‌ است که آخرین باری که امریکایی‌ها سعی کردند رژیم سوسیالیستی کوریا را که هم ‌مرز با روسیه و چین است ریشه کن کنند، با شکست روبرو گشتند. آن شکست می‌بایست هنوز در خاطره مقامات بالای ارتش امریکا مانده باشد که می ‌خواهند آنرا تلافی کنند.

بخشی بدین دلیل اصرار دارند که استراتیژی پارانویای جهانی امریکا (۱)، باصطلاح « تهدید کمونیزم »، یا « تهدید روس و چین » (یا هر دو) را حفظ کنند، که این خود نیازمند وجود « نقاط داغ » مناسب است تا رسانه های بورژوایی و سیاست ‌مداران نوکر صفت بتوانند در تلاش‌های خود جهت حفظ این پارانویا ( فریب) به آن اشاره کنند (که بدون آن هزینه های زیاد نظامی خنده دار و به دست فراموشی سپرده می‌ شود).

با این ‌حال، دولت‌ های سرمایه داری، آگاهند که آن‌ها چیزی به جز ابزارهای انحصارات قدرت‌ مند نیستند، هم‌ چنین عامل دیگر و قطعاً مهم ‌تری که باید درنظر گرفته شود: اینست که چه مقدار پول ، نصیب چه کسانی می گردد؟ اما این چه ربطی به مورد جمهوری دموکراتیک خلق کوریای  دارد؟

استیو مولیه من  (Steve Mollman)، در کوارتز (Quartz ) در اوایل ماه جاری به خواننده گان خود یادآوری نمود که « کوریای شمالی بر روی تریلیون ها دلار از ثروت تمام‌ نشدنی نشسته است، که همسایه گانش آن ‌را می ‌خواهند ».

او نوشت: « در زیر کوهستانی ‌ترین بخش کشور ذخایز معدنی زیادی وجود دارند، از جمله آهن، طلا، منگنزیت، روی، مس، سنگ آهک، مولیبیدیوم، گرافیت، و ذخایز بیش‌تری  که حدود ۲۰۰ نوع مواد معدنیست. هم‌ چنین مقادیر زیادی از فلزات زمینی ( زیرخاکی)  کمیاب وجود دارند». البته امروزه از این فلزات زیر خاکی جهت ساختن تیلفو ن‌ های هم ‌راه (گوشی‌های هوش‌ مند) و دیگر محصولات با فن آوری بالا استفاده می‌ شود.

« طبق برآورد یک شرکت معدن ، متعلق به دولت کوریای جنوبی؛  ذخایز معدنی کوریای شمالی بیش از ۶ تریلیون دلارامریکایی ارزش دارند. یک تخمین دیگر از موسسه تحقیقاتی کوریا جنوبی این رقم را نزدیک به ۱۰ تریلیون دلار امریکایی پیش بینی می نماید ».

انحصارات ‌ امریکایی حرفی از این تریلیون دلارها نمی ‌زنند. در همان حال آن‌ها مصمم است که مانع بهره برداری مردم جمهوری دموکراتیک خلق کوریا  از ذخایز معدنی کشور خود شوند. محاصره اقتصادی و دیپلوماتیکی که آن ها علیه جمهوری دمکراتیک خلق کوریا حفظ کرده اند، به طور موفقیت آمیزی مانع از توسعه معادن در این کشور شده است.

با این‌ حال، علی ‌رغم مشکلاتی که جمهوری دموکراتیک خلق کوریا با آن روبروست (  استخراج معادن که از سال ۱۹۷۵ ترسایی در اولویت صنعت بوده است )  به طور آهسته تا اوایل سال‌های ۱۹۹۰ ترسایی کم کم توسعه یافت و اکنون حدود ۱۴ درصد از اقتصاد جمهوری دموکراتیک خلق کوریا را دربرمی‌ گیرد. بهرحال، میوله من  اشاره می‌ کند که تولید معادن از آنزمان کاهش یافته است: « کشور نیاز به تجهیزات، متخصصین، و حتا زیرساخت ابتدایی دارد تا بدرستی بتواند به ثروتی که در زیر زمین نهفته است، دست ‌رسی پیدا کند».

درماه اپریل  لیود آر ویسی (Lloyd R Vasey  ) مشاور ارشد مرکز مطالعات استراتیژیک و بین المللی امریکا، اشاره کرد که:

« کمبود تجهیزات معادن وجود دارد و کوریای  شمالی به دلیل موقعیت اقتصادی ناخوشایند خود، کمبود انرژی و فرسوده گی و بطور کلی شرایط بد شبکه برق‌ رسانی قادرنیست که تجهیزات جدید بخرد».

پس از آن ‌که جمهوری دمکراتیک خلق کوریا  در پاسخ به تهدیدات امریکا، اولین آزمایش هسته ای خود را در سال ۲۰۰۶ ترسایی انجام داد، امریکا در سازمان ملل متحد از نفوذ خود جهت تضمین تحریم علیه کوریا شمالی استفاده کرد. با این ‌حال، میوله من  می ‌گوید، « سپتامبر گذشته، موسسه توسعه کوریا متعلق به دولت کوریا جنوبی گفت که علیرغم تحریمات سازمان ملل متحد ، تجارت معدنی بین کوریا شمالی و چین برای  پینگ یانگ مانند یک گاو شیری باقی می‌ماند، که در نیمه اول سال ۲۰۱۶ترسایی ، برابر با ۵۴ درصد از کل حجم تجارت با چین بوده است».

در گزارشی که در سال ۲۰۱۴ ترسایی از طرف بخش تحقیقات زمین شناسی امریکا  در مورد بخش معادن جمهوری دموکراتیک خلق کوریا داده شد، اشاره گردید که: « بخش معادن کوریای شمالی مستقیماً در معرض تحریمات اقتصادی بین المللی نیست ، و بنابراین، تنها منبع قانونی، و تجارت سرمایه گذاری سودآور موجود در کشور‌ است». طبق گفته میوله من ، « در سال ۲۰۱۵، چین ۷۳ میلیون دلار امریکایی در سنگ آهن، و ۶۸۰ میلیون دلار روی در سه ماهه اول سال ۲۰۱۶ از کوریای شمالی  واردات داشته است». بهرحال، متعاقب هشدار زیاد امریکا از جمله اقتصادی ( تمرکز لابی سازمان ملل متحد ) به منابع زیرزمینی جمهوری دموکراتیک خلق کوریا تغییر کرد. در ماه مارچ سال  ۲۰۱۶ ترسایی  آن‌ها از طریق قطعنامه سازمان ملل متحد ، صادرات طلا، وانادیوم، تایتانیوک، و فلزات کمیاب زیرخاکی را از جمهوری دموکراتیک خلق کوریا ممنوع اعلام کردند. آن‌ها که هنوز راضی نشده بودند، در نوامبر ۲۰۱۶ ترسایی  قطعنامه  دیگری را از طریق سازمان ملل متحد گرفتند تا صادرات زغال سنگ را محدود کنند و حمل نکل، مس، روی، و نقره جمهوری دموکراتیک خلق کوریا را ممنوع سازند.

تعجبی ندارد، که مقامات جمهوری دموکراتیک خلق کوریا جهت « شکستن تحریمات » متوسل به انواع حیله های جنگی شوند (تحریات را دور بزنند ـ م) تا قادر شوند به صادرات محصولات خود ادامه دهند. طبق گفته میوله من، « در اوایل امسال  گروهی از کارشناسان سازمان ملل به این نتیجه رسیدند که کوریا شمالی، علی ‌رغم تحریمات، هم‌ چنان مواد معدنی منع  شده را صادر می کند ».

او اضافه نمود: « آن ‌ها هم ‌چنین مشخص نمودند که کوریای شمالی یکی دیگر از منابع ( طلا ) را در کنار پول نقد بکار می ‌گیرد تا بخش مالی رسمی را کاملاً دور بزند». به نظر می ‌رسد که کوریا ایی‌ها سعی کرده اند متوسل به شیوه های واقعاً رایج سرمایه داری شوند که رشوه خواری نامیده می ‌شود و رشوه خواری جز اصلی شیوه های بیزنس (کسب  و کار) سرمایه داری از زمان … خوب، از زمان آغاز سرمایه داری بوده است.

در سال ۲۰۱۵ترسایی  چین حدود یک میلیارد دلار امریکایی  زغال سنگ از کوریای شمالی وارد کرده است، که حدود ٪۴۰ از کل صادرات کشورست، اما با توجه به اهداف اقلیمی توافق شده در پاریس، چین اکنون شروع به محدود کردن واردات زغال سنگ از همسایه خود نموده است. در سه ماهه اول سال جاری، واردات زغال سنگ چین از جمهوری دموکراتیک خلق کوریا تا ۵،۶  در صد کاهش یافته است. با این ‌حال، کل تجارت چین با جمهوری دموکراتیک خلق کوریا در واقع، در سه ماه اول امسال در مقایسه با زمان مشابه سال قبل، ۳۷،۴  در صد افزایش یافته است. میوله من  می ‌گوید: « از سال قبل واردات سنگ آهن از کوریای شمالی، تا ۲۷۰ فیصد  در جنوری و فبروری  افزایش داشته است».

حدود پنج سال قبل، چین مقدار ۱۰ میلیارد دلار در پروژه های زیرساختی نزدیک مرز کوریای شمالی  سرمایه گذاری نمود، تا در درجه اول، درست واقع در مرز، در بخش موسان ( Musan County) از جمهوری دموکراتیک خلق کوریا، به آسانی به ذخایز سنگ آهن دست ‌رسی یابد. و روسیه  که همچنین  با جمهوری دموکراتیک خلق کوریا در مرز ( کوچک ‌تری)  شریک  است، در سال ۲۰۱۴ ترسایی  طرح‌هایی را توسعه داد تا به ازای دسترسی  به منابع معدنی کشور، شبکه راه آهن کوریا شمالی را دقیقاً بازبینی و بازسازی کند. هنوز بر روی این طرح منحصر به فرد کار می ‌کنند.

هم‌ چنین  کوریا جنوبی ،  نوچه امریکا،  دل واپس‌ آن  است که این ثروت بادآورده مالی را از دست بدهند. در ماه می امسال  وزارت زراعت، زیرساخت و حمل و نقل کوریای جنوبی  جهت شرکت در پروژه های زیربنای احتمالی در جمهوری دموکراتیک خلق کوریا از شرکت‌ها، بویژه آن‌ هایی که مربوط به بخش منابع معدنی هستند، دعوت به همکاری نمود. انگیزه ارایه شده وزارتخانه این بود که منابع معدنی موجود داوطلبان را قانع می ‌سازد که سود می ‌برند، حتا پس از این ‌که آن‌ ها هزینه تعمیر زیرساخت فرسوده کوریای شمالی، ازجمله خطوط راه آهن را بپردازند.

اما بهرحال، هرچند که شرکت‌ های بزرگ کوریای جنوبی  چشم طمع به ثروت جمهوری دموکراتیک خلق کوریا داشته باشند، اما نمی ‌توانند آن ‌را فتح کنند، بلکه فقط با اتحاد مجدد صلح آمیز دو کوریا می‌ توانند به آن دست‌ یابند. و به احتمال زیاد مردم جمهوری دموکراتیک خلق کوریا ثروت خود را بلافاصله به سرمایه داران جمهوری کوریا ( کوریای جنوبی ) تقدیم نمی ‌کنند. البته که جمهوری کوریا، نمونه اتحاد مجدد المان را درنظر دارد، جایی که مالکیت سوسیالیستی جمهوری دموکراتیک المان بدون مقاومت به انحصارات  المان تحویل داده شد.

اما، این‌بار موقعیت فرق می ‌کند و سرنوشت شومی که برای جمهوری دموکراتیک آلمان رقم خورد، بسیار بعید است که هرگز دوباره اتفاق بیفتد. فقط فریب داستان‌هایی را نخورید که سرچشمه آن‌ها امریکاست و تلاش دارند « دیوانه ای را کنترول کنند». امریکایی ‌ها  درست مثل همیشه، چشم به جایزه دارند./ م ه

 

پانویس‌ها :

۱-  پارانویا = فریب، ترس

 

بامداد ـ سیاسی ـ ۴/ ۱۷ـ ۱۰۰۸