فرانسوی ‌ها از نابرابری مالیاتی در این کشور گله ‌مند بوده ؛ و معتقدند کارگران و کارمندان، بیشتر از طبقات مرفه و صاحبان سرمایه مالیات می ‌پردازند

 

هادی آذری

فرانسه شاهد مشارکتی کم ‌رمق در انتخابات مجمع ملی بود؛ با این ‌حال، حزب « جمهوری به پیش » امانویل مکرون ، رییس ‌جمهوری این کشور، توانست با کسب ٣٠٨ کرسی از مجموع ٥٧٧ کرسی، اکثریت را به دست آورد. هرچند مکرون نمی ‌تواند معانی ضمنی مشارکت پایین فرانسوی‌ها را نادیده بگیرد؛ اما برای حزبی که تنها یک سال از تاسیس‌ آن می ‌گذرد، این یک پیروزی و فرصت تاریخی محسوب می ‌شود. مشارکت پایین فرانسوی‌ ها نشانه‌ ای است از روگردانی فرانسوی‌ ها از احزاب چپ و راست سنتی که برای دهه‌‌ های متمادی، سایه سنگینی بر سیاست این کشور داشته‌ اند. در واقع مکرون از دل تجارب تلخ دولت‌های نیکولا سارکوزی و فرانسوا اولاند سر برآورد که هر دو از ایجاد اصلاحات اقتصادی و به ‌حرکت ‌درآوردن موتور رشد اقتصادی این کشور بازماندند.
بدون تردید، پیروزی حزب « جمهوری به پیش » در انتخابات پارلمانی، زمینه را برای اجرایی‌ شدن وعده‌هایی که مکرون در دوران مبارزات انتخاباتی‌اش داده بود، فراهم می ‌کند. البته این انتخابات هشدارهایی را نیز برای دولت او دربر دارد که در راس آنها، حضور اندک فرانسوی‌ ها در انتخابات پارلمانی قرار می ‌گیرد. برای اولین ‌بار در تاریخ این کشور، میزان مشارکت در یک انتخابات پارلمانی در هر دو دور زیر ٥٠ درصد بوده است. روز یکشنبه تنها ٤٣ درصد از واجدان شرایط رای خود را به صندوق ریختند و از این میزان، ٤٢ درصد به نماینده گان حزب مکرون رای دادند. با یک حساب سرانگشتی، مشخص می ‌شود این رای ٤٢‌ درصدی به حزب مکرون، معادل کمتر از ٢٠ درصد کل واجدان شرایط است. این مساله حاکی از آن است که رای یک ماه پیش مردم فرانسه به مکرون در انتخابات ریاست‌جمهوری را بیشتر باید یک « نه » بزرگ به راست افراطی به رهبری مارین لوپن دانست. البته کارشناسان در توضیح علل این مشارکت پایین، دلایل مختلفی می‌آورند؛ عده‌ای به خستگی ناشی از انتخابات پرفراز و نشیب ریاست ‌جمهوری اشاره می‌کنند و عده‌ای دیگر علت را در نارضایتی عمومی از اوضاع نابسامان اقتصادی و اجتماعی فرانسه جست ‌و جو می‌ کنند.


اپوزیسیون در اغما
علاوه بر دلایلی که در بالا گفته شد، به نظر نمی ‌توان دلزده گی مردم از احزاب اصلی و مسلط راست و چپ را در تمایل ‌نداشتن آنها برای رای ‌دادن، نادیده گرفت. تا همین چند هفته پیش، جمهوری‌ خواهان که به کسب اکثریت مجلس امید داشتند، در عمل تنها موفق به کسب ١١٣ کرسی شدند که بد ترین عملکرد آنها در طول فعالیت سیاسی ‌شان محسوب می ‌شود؛ اما اوضاع برای حزب سوسیالیست از این هم بدتر رقم خورد؛ حزبی که تا همین یک سال پیش، دولت و اکثریت پارلمان را در اختیار داشت، حالا فقط باید به ٢٩ کرسی بسنده کند. اوضاع برای سوسیالیست‌ ها تا حدی بد پیش رفت که چهره‌های مهمی مانند نجاه فالو بلقاسم، وزیر اسبق آموزش ‌و پرورش، نیز از راهیابی به مجلس بازماندند. مارین لوپن نیز که همین یک ماه پیش رقیب مکرون در دور دوم انتخابات ریاست ‌جمهوری بود، هرچند توانست به مجلس راه پیدا کند، ولی حزب جبهه ملی او با کسب هشت کرسی، حتا نتوانست حد ‌نصاب ١٥ کرسی برای تشکیل یک گروه پارلمانی را به دست آورد. در آن سوی طیف سیاسی نیز حزب چپ تندرو « فرانسه شکست ‌ناپذیر» به رهبری ژان لوک ملانشون، با کسب ١٧ کرسی و به شکلی ناپلیونی توانست حد‌ نصاب تشکیل یک گروه پارلمانی را به دست آورد. ملانشون که پیش ‌تر اصلاحات پیشنهادی مکرون از قبیل اصلاح قانون کار و کاهش‌ هزاران شغل در بخش عمومی را به کودتایی اجتماعی تشبیه کرده بود، حالا به لطف همین حد نصاب، گفته است رهبری مبارزه علیه اصلاحات پیشنهادی مکرون را بر عهده خواهد گرفت. البته ملانشون چندان هم نمی ‌تواند به این تعداد کرسی دلخوش باشد؛ زیرا حتا در میان نماینده گانی که از سوی احزاب چپ و راست به مجلس راه یافته‌ اند، عده‌ای عنوان کرده‌اند از اصلاحات پیشنهادی مکرون و تصمیمات اکثریت مجمع ملی حمایت خواهند کرد.


به نام فرانسه ، به کام اروپا
پیروزی حزب مکرون در انتخابات مجمع ملی، به نظر در خارج از این کشور نیز موجب خوشحالی مقامات المانی ازجمله آنگلا میرکل، صدراعظم این کشور، شده است. المان که بعد از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا و قدرت ‌گیری احزاب راست ‌گرای ضداتحادیه اروپا در این قاره، چشم امید به فرانسه دوخته بود، حالا می‌ تواند برای اداره اتحادیه اروپا، به فرانسه تکیه کند. با این ‌حال، پیروزی حزب « جمهوری به پیش » شاید برای مکرون و اروپایی ‌ها خبر خوبی باشد؛ اما برای جامعه مدنی و اقشار آسیب ‌پذیر این کشور، بهترین اتفاق ممکن نیست . مکرون در شرایطی از تلاش برای کاهش مشاغل در بخش عمومی خبر داده است که این کشور با نرخ بی‌ کاری ١٠ درصدی، از لحاظ  میزان بی‌ کاری رتبه ششم را در اروپا دارد و میزان بی کاری در میان جوانان فرانسوی به ٢٦ درصد می ‌رسد. از دیگرسو، بسیاری از فرانسوی ‌ها به نابرابری مالیاتی در این کشور گله ‌مند بوده و معتقدند کارگران و کارمندان، بیشتر از طبقات مرفه و صاحبان سرمایه مالیات می ‌پردازند. با درنظر‌گرفتن این نا رضایتی‌ها و معضلات، شاید مشارکت پایین مردم فرانسه در انتخابات چندان هم عجیب نباشد، هرچند « نه » مردم فرانسه به راست افراطی، پیروزی مکرون در انتخابات ریاست‌ جمهوری را تضمین کرد؛ اما سرنوشت سیاسی او از این پس با عملکرد او و حزبش رقم خواهد خورد.

بامداد ـ سیاسی ـ ۲/ ۱۷ـ ۲۰۰۶