از زنده گی احزاب سیاسی اروپا :

پدیده حزب کارگر انگلستان، پدیده کوربین

حزب کارگر اکنون با ۶۵۰ هزار عضو ( که هنوز در حال افزایش است) به بزرگ ‌ترین حزب سیاسی در اروپا تبدیل شده است و به قول فاینانشل تایمز آن‌هم تحت شرایط «جنگ داخلی درون حزبی». ریشه‌ های اجتماعی اعضای جدید حزب کارگر بسیار جالب توجه است: بخش عمده اعضای جدید به طبقه کارگر تعلق دارد. از زمانی که کوربین به عنوان ريیس حزب کارگر وارد صحنه شده، بیش از ۱۰۰ هزار نفر به عضویت حزب درآمده اند که بیش از نیمی از آن‌ ها زیر ۴۰ سال عمر دارند و دو سوم آنان عضو سندیکا های کارگری هستند.

 

نخست‌ وزیر بریتانیا خانم ترزا مای هفته گذشته همان‌ طور که قابل پیش ‌بینی بود موضع خود را مشخص کرد و پس از سخنرانی خود در کنگره حزب، مطابق با توقعات اربابان خود دست رد به سینه شایعاتی مثل ایجاد یک «حزب کارگر» محافظه‌ کار زد.

او در جلسه‌ همایش با ريیس کارخانه عظیم موترسازی جاپانی « نیسان »  کارلوس گوسن  که رسانه‌ ها آن را با آب ‌وتاب منتشر کردند، وفاداری کامل دولت خود را در مقابل کنسرن نامبرده اعلام کرد. کارلوس گوسن که دشمن سندیکاها است و تازیانه به دست بر شرکت نیسان حکومت می‌ کند (شرکت وی در  ساندرلاند  ۷۶٪ از تولید خود را به کشورهای اتحادیه اروپايی صادر می ‌کند)  از این اقدام خانم مای مشعوف شد: «مطمینم که دولت بریتانیا کلیه امکانات را فراهم خواهد کرد که شرکت ما فرصت سرمایه ‌گذاری بیش ‌تری در بریتانیا داشته باشد.»

داستان رسانه ‌ای «زانو زدن مای در مقابل نیسان» (۸۰۰ هزار فرصت شغلی در کشور پادشاهی وابسته به صنایع موترسازی است) به کلی « تغییر و تحول در دولت سایه » جرمی کوربین و در حزب کارگر را در سایه قرار داد.

حزب کارگرانگلستان اکنون با ۶۵۰ هزار عضو (که هنوز در حال افزایش است) به بزرگ ‌ترین حزب سیاسی در اروپا تبدیل شده است و به قول فاینانشل تایمز آن ‌هم تحت شرایط  « جنگ داخلی درون حزبی.»

گذشته از این که این امر روند به اصطلاح « دلسردی و بی‌علاقه گی» جوانان نسبت به سیاست و خصومت با احزاب سیاسی را که گویا در سطح اروپا وجود دارد، بی ‌معنا جلوه می ‌دهد، ریشه‌ های اجتماعی اعضای جدید حزب کارگر بسیار جالب توجه است: بخش عمده اعضای جدید به طبقه کارگر تعلق دارد. از زمانی که کوربین به عنوان ريیس حزب کارگر وارد صحنه شده  بیش از ۱۰۰ هزار نفر به عضویت حزب درآمده ‌اند که بیش از نیمی از آن ‌ها زیر ۴۰ سال عمر دارند و دوسوم آنان عضو سندیکاهای کارگری هستند.

دست راستی‌های حزبی برای جلوگیری از انتخاب مجدد کوربین به عنوان ريیس حزب متوسل به هر کاری شدند ولی شدید ترین ضربه‌ ای که وارد نمودند، حکم دادگاه در مرحله دوم بود که به Supportern یعنی اعضای جدید حزب که هنوزعضو رسمی حزب محسوب نمی ‌شدند، اجازه شرکت در انتخابات را نمی ‌داد. بعد از این (به قول کوربین) «حکم ننگین»، رسانه‌ های دست راستی به وجد و سرور پرداختند و شکست او در انتخابات ریاست حزب را محرز اعلام نمودند. یکی از کنش گران گروه‌های پشتیبانی کوربین «Momentum» در مقابل هفته ‌نامه «عصر ما» گفت «: این ترفند نتیجه کاملاً معکوس داشت. مردم در مقابل حوزه‌ های انتخاباتی صف بسته بودند تا به عنوان عضو اصلی ثبت ‌نام کنند.» نتیجه انتخابات را امروز همه می‌ دانند: جرمی کوربین با ۶۲٪ آرای کلیه اعضای واجد شرایط در انتخابات پیروز شد و باعث تعجب همه گان گردید.

فعالیت موفق حزب اپوزیسیون « برخلاف کلیه پیش ‌بینی‌ ها » و گرایشات رسانه‌ ای، مانند خط قرمزی در کارنامه کوربین مشهود است. با وجود پیش ‌گويی‌ گوردون براوون و تونی بلیر در مورد وقوع فاجعه در پیش، کسی نتوانست مانع پیروزی وی در انتخابات گردد. شکوه و فغان در این مورد که: «چپ‌ های سرسخت»  علاقه‌ ای به اتحادیه اروپايی نشان ندادند و در عوض به سازو کار(  Lexit ـ خروج چپ ‌ها) پرداختند، افاقه ‌ای نکرد و بی ‌ثمر ماند. سکوت مرگبار رسانه‌ ها نیز سودی نداشت: طبق گزارش روابط عمومی حزب رسانه‌ های عمده کشور در سال گذشته تنها ۸٪ بیانیه‌ های مطبوعاتی حزب را منتشر کردند.

شکست‌های بعدی نیروهای دست راستگرا در مقابل حزب کارگر را می ‌توان انتظار داشت: این تهدید که نماینده گان « معتدل » پارلمان حاضر نخواهند شد زیر ریاست کوربین چپ به کار خود ادامه دهند و در نظر دارند همراه لیبرال‌ها یک حزب نوین تاسیس کنند، ظاهراً فقط حبابی بود که هم ‌اکنون در حال ترکیدن است، تعداد زیادی از «مخالفین» برای شرکت در کابینه سایه ( که از نظر سیاسی بی ‌اهمیت است) نام ‌نویسی کردند و مورد نظر نیز واقع شدند. ولی موج خروج اعضا از حزب پدیدار نشد.

این مساله را که آیا احیای حزب کارگر بریتانیا  دست‌آورد کوربین است که به زبان کوچه  «lovely guy»  و یا  «working class kid»   نامیده می ‌شود و یا محتوای برنامه حزب نقش عمده را ایفا می ‌کند، نمی ‌توان به روشنی پاسخ داد. ولی دو جنبه بسیار روشن و واضح وجود دارد:
ـ کوربین از جنبش صلح می ‌آید و پیگیرانه برنامه سلاح ‌های اتمی را رد کرده؛ و سیاست اعمال صلح را در صورت به قدرت رسیدن حزب کار وعده می ‌دهد. عزم بسیاری از مردم برای رسیدن به صلح ظاهراً  سخن گوی جدیدی یافته است.
ـ کوربین ارزش‌ های سنتی حزب کارگر، یعنی رابطه با « گهواره حزب »، یعنی سندیکاها و هم‌ چنین اهمیت دادن بسیار زیاد به صنایع تولیدی را از خاک خورده گی بیرون کشیده و ابا ندارد خود را سوسیالیست بنامد. فارغ از مرزهايی که سرمایه ‌داری تعیین کرده و کوربین و هم ‌رزمانش با آن مواجه خواهند شد، روند تکاملی حزب کار به نوعی است که بسیاری از مردم کشور در انتظار آنند./ عصر ما

بامداد ـ سیاسی ـ ۱/ ۱۶ـ ۲۶۱۲