متن بیانیه رفیق  دیپلیوم انجنیرعمر محسن زاده ،عضو کمیسیون انسجام وهماهنگی حزب متحد ملی ترقی مردم افغانستان در اروپا در مراسم وداع با پیکر زنده یاد رفیق شفیق الله توده ای

ایند هوفن ، مورخ سوم جولای ۲۰۱۶ تر سایی

 

 

دوستان و هموطنان گرانقدر !

یاران همرزم !

خانواده گرامی توده ای !

 

مردم ما باوردارد که هر گاه عزیز ترین کسی از پیش ما برود روحش آزاد و جاودانه می گردد . بر پایه همین باور مردمی اجازه می خوا هم سخن خود را با ابیاتی چند از خداوندگار بلخ آغاز نمایم :

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک

دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم

ای خوش آنروز که پرواز کنم تا بر دوست

به هوای سر کویش پر و بالی بزنم

می وصلم بچشان تا در زندان ابد

از سر عربده مستانه به هم در شکنم

آری روزگار وصل در رسید  ، روان شاد گرامی ترین رفیق ما ، شفیق الله توده ای ، در زندان ابد را بشکست و با پرواز بلند خود در جاودانه گی جا گرفت . آمد و رفت این روح آزاد و سرکش داستان ماجرای زنده گی انسان مبارزی است که در کودکی با محیط اجتماعی و فر هنگی خود آشنا شد ، در جوانی کمرهمت ببست تا مناسبات اجتماعی را به سود توده های عظیم مردم تغیر دهد و در پخته گی تا پایان عمرلحظه ای در بر آورده شدن آرمان ها و اهداف خود که همانا اندیشه ها و برنامه های متعالی حزب دموکراتیک خلق افغانستان ـ حزب وطن و همه نیروهای وطنپرست ، ترقیخواه و دموکرات بودند ، درنگ نکرد .

او در جهانبینی به امر انسان و انسانیت و به ویژه به حل « مساله اجتماعی » ، ارتقا و خوشبختی جامعه می آندیشید و جهان بهترمی خواست ، در زنده گی سیاسی ، به ویژه در زنده گی حزبی پایبند اصول ، ارزش های بلند اخلاقی و فرهنگ سیاسی و همبسته گی بین المللی بود . او همچنان در کار و پیکار  سیاسی و اجتماعی مرد اندیشه و عمل بود ، هر آنچه می اندیشید همان می گفت و همان می کرد . نوسانات زنده گی سیاسی در اراده قاطع و خلل ناپذیر او اثر نداشت . توده ای در مبارزه سیاسی پیگیر ، انحراف نا پذیر ، وفادار به اندیشه و راه ، حزب و رهبری درستکار و خردمند آن بود ، به مردم آزاده افغانستان ، به برادری ، برابری و وحدت همه اتنیک های باشنده در سرزمین ما باور داشت و به آینده بهتر آنها ؛ به ویژه فردای نسل های جوان و نهضت زنان  خوشبین و امیدوار بود . توده ای که از میان توده ها برخاست و با پایمردی تا به فرجام در پای درد و رنج آنها پایید سرنوشت خود را با امر توده های زحمتکش گره زد و از نزدیک با محرومیت ها ، شرایط دشوار زنده گی و خواسته های بر حق آنها آشنا گردید . او که سازمانده هوشمند بود  با کار خستگی ناپذیر در میان دهقانان  اندیشه های پیشرو را پخش نمود و در بسیج آنها کوشید . کاردانی ، لیاقت و تجربه توده ئی در کار سازمانی و حزبی تحسین بر انگیز است .او در هر پُست و مقامی ، از عضویت در کمیته مرکزی تا کار ساده حزبی   در هر جا مدیریت خوب را از خود تبارز داد . شاید بهترین برگی از کارنامه های درخشان وی کار کردهای اودر شرایط دشوار زمان فروپاشی حاکمیت جمهوری افغانستان باشد .او در این آزمون بزرگ در پهلوی حزب ، رفقا و رهبر فقید خود زنده یاد ببرک کارمل قرار گرفت و با سر سپرده گی بی مانند پیمان رفاقت و همرزمی را بجا کرد .

در پهلوی دانش و تجربه این جوانمردی و اخلاق سیاسی او بود که فضیلتش را بالا برد و شخصیت برازنده اش را شکل داد . این چنین شخصیت در دل ها جا دارد و همواره سزار حرمت است .

توده ای پس از فروپاشی قدرت در جمهوری افغانستان  و زنده گی در غربت باز هم طلایه دار  نهصت دموکراتیک و داد خواهی کشور باقی ماند و با کوشش های شباروزی خود زمینه های اساسگذاری نهصت میهنی تا حزب مردم افغانستان را فراهم نمود .او که ارمان وحدت و همگرایی همه نیروهای دموکرات ، مترقی و داد خواه را شب و روز در سر داشت از هر گامی به سوی وحدت و یکجا شدن نیرو ها و سازمان های مردمی حمایت میکرد و خود در شکل دادن چنین پروسه های با اهمیت سهم میگرفت . او بدون هراس از جدال اندیشه وی و گفتمان پیرامون میتود و میکانیزم کار در پی وحدت اصولی ، پایدار و صادقانه بود . با همین روحیه از وحدت حزب مردم افغانستان با حزب ملی ترقی وطن استقبال نمود و خواهان آن گردید تا در این پروسه سرنوشت ساز احزاب برادر دیگر چون حزب متحد ملی افغانستان ، حزب وطن ، سازمان های شامل ایتلاف نیرو های دموکرات و ترقیخواه افغانستان و دیگران سهیم گردند و در همنوایی با خواسته های مردم و نیاز زمان رسالت خود را در مبارزه  بخاطر آزادی ، دموکراسی ، عدالت و پیشرفت اجتماعی بسر رسانند .

توده ای که از آشفته گی گسترده اجتماعی  و سیه روزی اکثریت مردم افغانستان در تحت حاکمیت نیرو های جهادی و وابسته به غرب اگاهی دقیق داشت راه رهایی را در بسیج توده های مردم به پیشآهنگی نیرو های دموکرات و داد خواه کشور میدانست و هر گام در این استقامت را گامی بسوی پیروزی و مطرح شدن نیرو های داد خواه و پیشرو میدانست .

به ایجاز که شخصیت و کار نامه های درخشان رفیق نیکنام ما شفیق الله توده ای چنانچه که برخی از دوستان ارجمند پیش از من اشاره کردند دارای ابعاد متنوع و جوانب گوناگون است که هر سو و هر منظر ان آموزنده و درخور ستایش است .

دردا و دریغا که این فرزند راستین وطن ، دوست توده ها ، رفیق مهربان و صمیمی ، شهسوار میدان سیاست خیلی زود و نا به هنگام رخت سفر بست ، خانواده ، دوستان و یاران همرزم خود را سوگوار نمود .

صد ها دریغ که رفتنش نا بموقع بود و کار هایش ناتمام ماند .

در این لحظه درد ناک وداع ، در این لحظه ارج گذاری به نام و شخصیت او ، در این لحظه قدر دانی از کار و پیکار او ، در این لحظه بزرگداشت از رسالت و کار نامه های او ، در این لحظه یاد آوری از دوستی ها و رفاقت های او ، در این لحظه گزارش خدمات و تدابیر او ، در این لحظه اعلام غمشریکی و همدردی با دوستان ، خانواده طبیعی و سیاسی او ، در این لحظه بیان جوانمردی ها و پایمردی ها و صد ها صفت نیک و پسندیده او شاید مناسب ترین واژه برای ابراز احساس درونی و پیام اگاهانه ما کلمه « سپاس » باشد .

آری توده ای عزیز !

سپاس بیکران به خاطر آن همه جانفشانی ها و خدماتی که برای انسان زحمتکش ، برای مادر وطن ، برای حزب محبوب ما ، برای جنبش آزادی ، ترقی و داد خواهی کشور و برای هر یکی از ما انجام دادی !

سپاس بیکران به خاطر کردار و رفتار نیکت !

سپاس بیکران بخاطر آنچه که از خود به جا گذاشتی و سر نامه مضمون کار ما خواهد بود .

توده ای عزیز !

رفیق همراه و همرزم !

تو در این سفر درازت بغیر از نام نیک و سر افرازی در انجام رسالت اخلاقی و اجتماعی خود توشه بهتری با خود نداری . تو بخاطر همین ماندگار شدی و به الگویی برای همه رهروان راه مردم و هواداران دنیای کار و زحمت مبدل گشتی .

یادت برای همیشه در نزد ما گرامی خواهد بود .سفر ابدی ات را خوش میخواهم .

روح آزاده ات شاد باد !