اسپانیا: تیک تاک، تیک تاک، وقت  تغییرات رسیده!*


دکتراسد محسن زاده کارشناس اموربین المللی و مدیرمسوول تارنمای بامداد

هسپانوی ها سال  ۲۰۱۵  ترسایی را با خواست ها و اقداماتی شروع  کردند که سال پیشین را با آن به پایان رساینده بودند: بسیج نیروهای اجتماعی حول شعارها و برنامه های مردمی و آینده نگر ، مبارزه بخاطر دگرگونی در اهرام های متمرکز و فساد پیشه حاکمیت ، نه گفتن به بده و بستان ها با حاکمیت دربالا ، مبارزه با سیاست های دیکتات و ریاضت کشی ، سرطان بیکاری و فقر منیحث پی آمد سیاست های اقتصادی غارت گرانه نیولیبرال .

درنتیجه سیاست های ریاضت کشی  «  Austerity Policy » قبولانده شده از سوی ترویکا(۱) امروز ۲۷ درصد مردم اسپانیا ازحق کارمحروم بوده ومیلیون ها شهروند این کشوربرای زنده ماندن مجبور به انجام  کارهای چند شغله  شده اند. ارتش بیکاران اسپانیا ، بزرگترین ارتش بیکاران اروپا بوده و امروز دراسپانیا بیش از ۵۵۰۰۰۰۰ شهروند کشور بیکار اند و رقم بیکاران جوان به بیش از ۵۷.5 در صد جوانان کشورمیرسد. درکنار بیکاری؛  فشاربی مانند سرمایه مالی و بانک ها برشهروندان اسپانیا باعث گردید تا هزاران شهروند کشور که از بانک ها بدهکار بودند جایداد شان را به بانک ها واگذارشوند. درچنین شرایط دردبار وغیرقابل تحمل  فرمانروایان اتحادیه اروپا و ترویکا۱ از مردم خواستار ریاضت کشی  تا سرحد جان سپردن را نمودند. هواداران و اندیشه پردازان اقتصاد نیولیبرال دراین ریاضت کشی توده های میلیونی مردم ، اْفت ارزش کارکه پایین آمدن سطح زنده گی را با خود دارد و زمینه ساز فزایش بیکاری میشود میگویند که : به دلیل روحیات و ذهنیت انسانی ، افزایش بیکاری و اًفت ارزش کار به نوبه خود باعث تشویق زحمتکشان به رقابت کار بیشتر میشود. و این طبعیت انسان است .

این یاوه سرایی ها درحالیست که موسسات مالی همه روزه با خصوصی سازی مالکیت های عامه ، غصب  جایدارهای مردم ، ازبین بردن امکانات شغلی، خرابی نظام آموزش و پرورش ،کاهش خدمات بازنشسته گی و بیمه های اجتماعی ، خرابی بی مانند در نظام خدمات بهداشتی و... به سود های بی مانندی دست یافته اند. آنها فقط بر« آزادی و امنیت  سرمایه » پافشاری دارند.

بحران مالی که از سال ۲۰۰۷ ترسایی دامنگیر اسپانیا شد تا امروز بصورت فزاینده ادامه داشته و شرایط درد با تحمیل شده  از سوی موسسات پولی جهانی و اروپا بیشتری بخش تولیدات ناخالص ملی را بلعیده و چانسی برای رشد اقتصادی و بهبود شرایط زنده گی مردم باقی نمانده ؛ و حکومت فاسد حزب راستگرا و نیولیبرال «مردم » نیز از این شرایط استفاده و با رشد فساد اداری و مالی  دارایی های بیشتر مردم را به یغما برده است .

باافزایش بحران و فشار بی مانند بانک ها و نهاد های بین المللی مردم اسپانیا به مقاومت و ابتکارات توده ای  دست  زده و از پایین نوعی از مقاومت و ایستاده گی را در برابر این سیاست های ویرانگر و ضد انسانی سازمان دادند.در سالهای نخست شماری از دانش آموزان ، کارگران ، دانشجویان ، کارمندان دولت ، بی خانمان ها ، هنرمندان ، آهنگ سازان ، نقاشان و ... با دست زدن به ابتکارات صدای اعتراض و ناسازگاری شانرا با این  شرایط  ناهنجار بلند کردند. احزاب سیاسی ترقیخواه و چپ  و سازمانهای صنفی و اجتماعی  با دیدگاه ها و بزنامه های شان نیز د ر این اعتراضات شرکت جستند.

 در پانزده ام  می ۲۰۱۱ ترسایی  بیش از ۱۳۰۰۰۰ شهروند این کشور در۵۰ شهراسپانیا  به خیابان ها ریختند تا صدای نارضایتی و اعتراضات شانرا در برابر سیاست های ارتجاعی وضد مردمی دولت و اتحادیه اروپا ابراز نمایند.درمادرید شهرک های اعتراضی و مقاومت  دوامداربا برپایی خیمه های مقاومت  و مراکز بحث و گفت وگوی شهروندان ایجاد شده؛ بزودی این اعتراضات و مقاومت  به شهرهای سویلا، ولنسیا ، بارسلونا، ملاگا ، بلباو و ... نیز دامن گسترد.

گروه های مختلف اجتماعی  شرکت کننده درجنبش « ام ۱۵ » با وجود داشتن خواست های متفاوت باهم دیگر پیوند وهمبستگی ایجاد نموده ؛ درپی گفت وگوهای دوامدار آنها فرهنگ  زنده و پرشور سیاسی را پی ریزی و با سازماندهی دیدارها به همطرازی خواست ها و نزدیکی بیشتر دردفاع از حقوق و آزادی های مردم در برابر حاکمیت ارتجاعی و وابسته به انحصارات  پرداختند.

 دولت  دست راستی ماریانو روخوی با روکرد به اقدامات پولیسی ،منع اعتراضات ، زندانی ساختن و پیگرد فعالین جنبش آنها را « ماجرا جو » ،« افراطی » ، «توطیه گر » ، « بی تجربه  و ساده ها » و ... خواند که میخواهند اصول دموکراسی را زیر پا نموده و اسپانیا را به سوی  بی نظمی  و هرج و مرج بکشانند.

 «جنبش خشمگینان» که مجموعه ایی بود ازشورش ها ، جنبش های اجتماعی اسپانیا  و اعترضات مردم با هم ارتباطات و پیوند های سالم و پویا برقرار ؛ و نحوه تشکل  و واکنش در برابر دولت ارتجاعی و سیاست های دیکتات  ترویکا را  با اقدامات متنوع اعتراض مردمی ؛ ایجاد پلاتفورم های  دوامدار ، متحرک و پویا دامنه ابتکارات شانرا گسترش بخشیده ، باهم به تبادل اندوخته پرداخته و اقدامات و کنش های تازه و نوی را راه اندازی کردند.

شماری از فعالین این جنبش های مردمی با راه اندازی سیمینارهای آموزشی گروه ها و نهاد های دیگر را یاری رسانیدند.دراین جنبش ها  که کارگران ، کارمندان دولتی ، دانشجویان ، زنان ، بازنشسته گان ، استادان دانشگاهی ، دانش آموزان، کسبه کاران ، بیکاران خشمگین و قربانیان سیاست های ریاضت کشی همپا با احزاب سنتی چپ اسپانیا با برخورداری از جانبداری اتحادیه نیرومند کارگری اسپانیا  شریک بودند  در برابر فشارهای حاکمیت و ترویکا ازپا درنیامده و به تلاش های شان ادامه دادند. آن بخشی از جنبش که خانه مشخص سازمانی نداشت درنتیجه واقع نگری و درک نیاز نیاز به مبارزه متشکل سیاسی ـ اجتماعی نیز راهش را به پیش ادامه و  در پی  دستیابی پختگی سیاسی ـ سازمانی سال پیش حزب پودیموس ( ما میتوانیم ) را  در کنار سایر احزاب  و تشکل های مردمی بنیاد گذاشتند.( ۲)

خورخه لاگو جامعه شناس و عضوشورای شهروندی «پودیموس»  گفت: « به نظر ما، جنبش ۱۵ می در حرکت سیاسی خود دچار انسداد شده و این ایده که انباشت تدریجی نیرو الزاما به گردآمدن سیاسی منجرمی شود نادرست ازآب درآمده است... انجمن هایی برای مبارزه علیه اخراج مستاجران ایجاد شده، شبکه های مقاومت علیه کاستی های نظام سلامت به وجود آمده ولی جنبش عمومی پیش از تجزیه و تلاشی دچارتنگی نفس شده است.» بر بنیاد همین درک پی ریزی پودیموس یگانه گام  درست برای ادامه مبارزه متشکل و سازمان یافته بود. فقط چهارماه پس از تاسیس خود پودیموس توانست  ۱.۲ میلیون رای ؛ یعنی ۸ درصد کل آرا و ۵ کرسی در پارلمان اروپایی  را بدست آورد.(۳)

هم اکنون پودیموس در نظرخواهی های متعدد  برای انتخابات پارلمان آینده اسپانیا در نوامبر سال ۲۰۱۵ ترسایی در صدرهمه پرسی ها قرار داشته از حزب حاکم محافظه کار مردم  ( PP ) و حزب سوسیالیت کارگری اسپانیا ( PSOE) پیشی دارد. بربنیاد این همه پرسی ها پودیموس ۲۸ در صد و حزب راستگرا مردم چیزی کمتر از۲۰ در صد ، حزب سوسیالیست کارگری اسپانیا کمتراز آن  و چپ متحد (IU) بیش ۹ در صد آرا از بدست خواهند آورد .

احزاب راستگرای مردم و حزب سوسیالیت کارگری اسپانیا از آغاز دوران پس از فرانکو تا اکنون  در این کشور اهرام قدرت را در دست داشته و به یاری موسسات امپریالیتسی مقدم برهمه  بانکها و  سرمایه مالی و شبکه های رسانشی کوشیده اند با ابزار دست داشته همین گزینه « محافظه کار یا سوسیال دموکرات و یا ترکیبی از هردو »  را برمردم تحمیل نمایند. این دو حزب درانتخابات ۵ سال پیش ۸۰ درصد آرا را بدست آوردند. در انتخابات اخیرآنها توانستند تنها ۵۰ درصد کل آرا را از آن خود گردانند. درخوریاد است که ایتلاف چپ متحد (IU) که دارای ساختارهای نیرومند و اثرگزاری در جنبش کارگری و سندیکایی و در محلات بوده  و ازمحبوبیت زیادی دربین مردم برخوردارمیباشد  با حفظ استقلالیت سازمانی اش د رجنبش های اعتراضی  دوشا دوش مردم  قرار دارد. این اتحاد در انتخابات برای پارلمان اروپا درسال گذشته موفق گردید تا ۴ نماینده  به پارلمان اروپا  بفرستد.

پابلوایگلسیاس، ۳۵ ساله استاد علوم سیاسی در دانشگاه خوان کارلوس موندروی مادرید ، عضو پارلمان اروپا ، سخنورتوانا و استراتیژیست  ماهر رهبر حزب پودیموس است . او پیوسته با روشنبینی در دفاع از مردم دربرابر تدابیر ریاضتی تحمیل شده از سوی اتحادیه اروپا قرار داشته ؛ و این سیاست ها را سیاست  «کاستی»  و « اروپای المانی » شده خوانده و برای رهایی از آن میرزمد.

ایگلسیاس تاکید می نماید که پودیموس خواستار: «... اصلاحات مالیاتی، بازسازی ساختار بدهی، مخالفت با بازگشت سن تقاعد  به ۶۷ سال، گذر به کارهفته گی ۳۵ ساعته (درمقابل ۴۰ ساعت کنونی)، همه پرسی درمورد سلطنت، بازسازی صنعتی، بازپس گیری موقعیت حاکمیت حکومت که به بروکسل واگذار شده و خودگردانی مناطق اسپانیایی… با پیش بینی یک اتحاد با نیروهای مشابه در جنوب اروپا میباشد. »

مقر حزب در محله کارگرنشین « سان بلاس »  درمادرید قرار دارد. پیوسته مردم در« سان بلاس » گردهم می آیند ، دیدگاه ها  و پیشنهادهای شان را درمیان گذاشته و در چارچوب دموکراسی ای که همه در آن مشارکت دارند، درباره این پیشنهادات به گفت و گو پرداخته در باره آن ها  تصمیم میگیرند.

 به همان پیمانه ای که نقش جمعی در رهبری حزب برجسته است؛ پابلوایگلسیاس  رهبر حزب که سخنگوی برازنده بوده و حضور پیوسته رسانه ای دارد ؛ نقش ارزشمندی را درشناسایی حزب و اماج های آن در بین مردم ایفا مینماید. این حضور دوامدار او را به « چهره تلویزونی » تبدیل نموده و کسانی تشویش دارند که این حزب مانند حزب « پیرات » المان  بزودی از صحنه سیاسی دور خواهد شد. اما کارشناسان امور سیاسی در اروپا بدین باوراند که پودیموس پدیده محض رسانه ای نبوده وآنرا جنبش های همگانی به شانه میکشند ؛ این حزب تاثیر فزاینده در بین مردم داشته و بصورت منظم رشد مینماید. رهبران جنبش با داشتن اگاهی سیاسی و دانش مسلکی با تکیه بر آموزه های جنبش مردمی اسپانیا ، اروپا و یه ویژه امریکا لاتین راه پیوند و نزدیک مردم را جستجو و در راه ایجاد جبهه وسیع نیروهای ترقیخواه و هوادار مردم  بخاطرایجاد اشتغال ، پایان دادن وابسته گی کشنده  و دیکتات  ترویکا ، محو فقرساختاری ، دموکراتیزه کردن روند مدیریت اقتصادی ، تامین رشد مناسب اقتصادی ـ اجتماعی  و.. میکوشد.

حزب روابط نیکو با چپ متحد اسپانیا ( IU)  که در جنبش های کارگری و لایه های ناتوان جامعه ، اتحادیه های  کارگری  و صنفی چون ( UGT) و ( CCOO) و زحمتکشان ده  دارای اثرگذاری  سنتی میباشد ، روابط نیکو داشته و در سطح اتحادیه اروپا در فراکسیون چپ و نوردیک های شمال  با هم مشترکاً تلاش می نمایند. پودموس در اروپا هم‌ پیمانان زیادی دارد که می‌توانند به پیروزی این حزب در انتخابات ماه نوامبرسال روان کمک کنند. پودیموس روابط نیکو با  « چپ اروپا » از جمله با حزب سریزای یونان دارد که در انتخابات پارلمانی ۲۵ جنوری با بدست آوردن ۳۶ در صد آرا مسوولیت رهبری حکومت یونان را به گردن گرفت  و به امید تازه ای برای  مردمان اروپا مبدل شد.

شماری از کارشناسان میدان سیاست در پی این پیروزی نوشتند که :« تنها یونان مطرح نیست ؛ هدف اروپاست »؛ و مقاومت و جنجال های « Mutti »(۴) انگیلا میرکل  و اتحادیه اروپا فقط بخاطر پول نیست ؛ و  آنها از دگرگونی های سیاسی در اروپا  و ناکامی سیاست های نیولیبرال سخت هراسان اند.یکی از مقام های بلند پایه اتحادیه اروپا پس از انتخابات یونان در ۲۵ جنوری گفت: «اگر سیریزا واقعا موفق به بازگرداندن سیاست صرفه جویی گردد، ممکن است جنبش های مشابه در اسپانیا، ایتالیا یا حتا فرانسه نیز رشد کنند.»

حضور گسترده مردم در در تظاهرات  ماه جنوری به نام :« راهپیمایی برای تغییر» در اعتراض به وضعیت اقتصادی نابسامان اسپانیا و گزارش‌های فزاینده از فساد سیاسی  و اقتصادی  در این کشور  دارای اهمیت زیادی برای انتخابات پارلمان های محلی در می ۲۰۱۵ ترسایی در اندلوزیا و کاتلونیا  نیز میباشد. حکومت های محلی دارای نقش باهمیتی برای دگرگونی های میباشند ؛ از جمله  این ها مسوول  تصمیم گیری برای  تعین اندازه کرایه جایداد ها، نظام بهداشتی ، خدمات آموزشی و فرهنگی  و سایر مسایل در سطح  ایالات  بوده ؛ میتوانند بودیجه بیشتر را به بخش خدمات بهداشتی تخصیص داده و یا تصمیم بگیرند که کدام پروژه ای با کدام شرایط عملی گردد. برای همین هم است که شماری از جنبش ها و پلاتفورم های محلی نیز با ایجاد شبکه های برای همکاری با نیروهای مختلف سیاسی از جمله پودیموس و چپ متحد  میکوشند. به گونه مثال جنبش  ( PAH) جنبش در برابر غصب جایداد ها  که در کاتالونیا فعال میباشد ؛ و یا (GB) در بارسلونا. بانو کولاو سخن گوی ( PAH) میگوید که : « ما در فکر بدست آوردن کرسی درشورای ناحیه و یا شهر نیستیم تا آنرا رنگین تر بسازیم ؛ ما میخواهیم پیروزی شویم تا چیزهایی را تغیر بدهیم و برای مردم ثابت بسازیم  که سیاست به شیوه دیگری نیز ممکن است .»

یونان آغازگر دگرگونی در اروپا شد و امید برای ادامه این راه به سود مردم  و بهتر شدن شرایط زنده گی آنها روز تا روز جوانه میزند. تا نوامبر که انتخابات پارلمانی دراسپانیا میباشد وقت زیادی باقی مانده است . در یکسو صف مردم و در سوی دیگر لجاجت و دندان نشان دادن زورمندان اروپا  و  به گفته بانو سارا واگن کنشت معاون فراکسیون پارلمانی چپی های المان « گانگستر های اروپا که شویبله  وزیر مالیه المان آنها را رهبری می کند » ( ۵ )  برای شکستاندن اراده مردم و وادارساختن شان به تسلیم وسازش. سال پراز امید و دشواری در اروپا در پیش است. فقط آنهای میتوانند به پیروزی امید داشته باشند که  به منافع و آینده مردم می اندیشند ، برای برکناری ناهنجاری های بی مانند اقتصادی ـ اجتمای راه حل واقعبینانه و پشتوانه مردمی را منحیث عامل پیش برنده  دگرگونی ها  را باخود دارند. فقط درصورت سازماندهی و مبارزه  جسورانه ، متشکل و آگاهانه نیروهای اجتماعی  میتوان به آینده دگرگونی های خوشبین بود.

پروفیسور جیمز پتراس استاد جامعه شناسی دردانشگاه بینگهامتون  نیویورک  در پایان سال گذشته در باره رخدادهای مهم سال ۲۰۱۵  ترسایی پیشبینی نمود که :« در جنوب اروپا حزب چپ سوسیالیست سریزا احتمالا برنده انتخابات یونان خواهد شد و برای تحمیل یک تعلیق در پرداخت بدهی ها و تحریک اقتصاد تلاش خواهد کرد.رژیم های سیاسی نیولیبرال در ایتالیا٬ اسپانیا و پرتگال هم چنان رو به وخامت می روند. در فرانسه رژیم سوسیالیست که دستور عمل حمایت از کسب و کار را در آغوش گرفته است باعث تحریک درگیری های مهم با اتحادیه های کارگری خواهد شد و ممکن است ضربه ببیند. جبهه ملی ممکن است حزب پیشرو شود٬ که موضع راستگرایی تندرو (ضد مهاجرین) را اتخاذ کند و چپ (ضد ریاضتی اتحادیه اروپا). چپ گرایان٬ احزاب و جنبش های پویولیست و راستگرا به احتمال زیاد حمایت خود را در هشت انتخابات برنامه ریزی شده امسال در اتحادیه اروپا افزایش دهند.»

رویکرد ها :

*  ده ها هزار شهروند اسپانیا به دعوت حزب پودیموس  بروز شنبه ۳۱جنوری ۲۰۱۵ ترساییی در « میدان سیبلس»  در مقابل ساختمان شهرداری مادرید گردهم آمدند تا در برابر سیاست های ریاضت کشی و بحران بی مانند اجتماعی این کشور راهپیمایی نمایند . آنها از جمله شعار :

« اسپانیا: تیک تاک، تیک تاک، وقت  تغییرات رسیده!» را برشانه های حمل میکردند.

 ۱ ـ ترویکا ( اتحادیه اروپا ، صندوق بین المللی پول و بانک مرکزی اروپا )

در نتیجه اعتراض جسورانه حکومت جدید یونان دربرابر دیکتات این نهاد ناقض حاکمیت ملی کشور ها ِ و نبود تعریف حقوقی ازاین نهاد ترویکا دیگر به تاریخ سپرده شده و تا  تثبیت  دقیق حقوقی این نهاد از آن بنام « موسسات » یاد می شود.

 ۲ ـ  شماری از کارشناسان می پنداشتند که  پودیموس « Podemos »  یا « ما میتوانیم » همان شعار تبلیغاتی آقای بارک اوبا رییس جمهور امریکا « Yes we can »  درجریان کمپاین انتخاباتی اش میباشد.

در این باره پابلوایگلسیاس  رهبر پودیموس درگفت و گویی با  برنامه  « Democracy now » تصریح نمود که این شعار اوباما  از مقاومت های اجتماعی مردمان لاتینویی ایالات متحده امریکا به عاریت گرفته شده  و ریشه آن درجنبش های اعتراضی مردمان کشورهای امریکایی لاتین نهفته است.

روزنامه اشتاندرد ، اتریش  شماره ۲۰ فبروری ۲۰۱۵ ترسایی ، ایرهارد اشتاکل

 ۳ ـ می ۲۰۱۴ترسایی

 ۴ ـ  کسانی انگیلا میرکل  نخست وزیرالمان  را « ببو یا مادر» اروپا میخوانند.

 ۵ ـ  روزنامه یونگه ولد ، ۱۸ فبروری ۲۰۱۵ ،« ترویکا ـ مافیا،  یونان را زیر فشار قرار میدهد » نوشته سارا واگن کنشت .

بامداد ـ سیاسی ـ ۱۵/۳ ـ ۲۱۲۰۲