رای گیری برای ممنوعیت بورس بازی بر سر مواد اولیه غذایی 

کشاورزی جهانی می تواند بدون هیچ مشکلی غذای ۱۲ میلیارد انسان را تامین کند. این تقریباً دو برابر شمار جمعیت امروزی جهان بالغ بر ۳/۷ میلیارد نفر است. مشکل  کمبود تولید نیست  بلکه دسترسی به مواد غذایی است. کودکی که بر اثر گرسنگی می میرد، در حقیقت به قتل می رسد.

 

     

ژان سیگلر ( Jean Ziegler )

 

به روز  ۲۸ فبروری قراراست در مورد پیشنهاد یوزو(1) مبنی بر ممنوعیت بورس بازی بر سر مواد غذایی رای گیری شود. این پیشنهاد چه فایده ای دارد؟

کشتار روزانه به وسیله گرسنه گی یک رسوایی محض در عصر ما است. هر ۵ ثانیه یک کودک زیر ۱۰ سال از گرسنه گی می میرد. اف ای او (FAO ـ سازمان تغذیه و کشاورزی سازمان ملل متحد) می گوید که کشاورزی جهانی می تواند بدون هیچ مشکلی غذای ۱۲ میلیارد انسان را تامین کند. این تقریباً دو برابر شمار جمعیت امروزی جهان بالغ بر ۳/۷ میلیارد نفر است. مشکل، کمبود تولید نیست  بلکه دسترسی به مواد غذایی است. کودکی که بر اثر گرسنگی می میرد، در حقیقت به قتل می رسد.

دلیل این عدم دسترسی چیست؟

پیش از هر چیز بورس بازی بر سر مواد غذایی اولیه، یعنی برنج، غلاّت و حبوبات است. این مواد اولیه ۷۵ در صد مصرف جهانی مواد غذایی را دربرمی گیرند. بورس بازی قیمت ها را بالا می برد. طبق آمار فائو بهای این مواد غذایی پایه در بازار جهانی بین ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۲ ترسایی دو برابر شده است. ۱/۱ میلیارد انسان در منطقه های فقیرنشین (Slum) یعنی جایی که مادران با پول بسیار کم می بایست غذای روزانه را تهیه کنند، زنده گی دارند. حال وقتی که بهای مواد غذایی پایه افزایش پیدا کند، این مادران دیگر توان غذا دادن به کودکان شان را ندارند. بر اساس داده های بانک جهانی ۶۹ میلیون انسان صرفاً به خاطر افزایش قیمت برنج مرده اند. این نکته یک تراژدی است.

اما آیا بورس بازی تنها دلیل افزایش بهای مواد غذایی است؟

نه، اما مهم ترین آن است. و این بورس بازی امروز کاملاً قانونی است. ژنیو  امروز پس از آن که لندن مقررات معینی را برقرار کرد، پایتخت جهانی بورس بازی بر سر مواد کشاورزی است. بورس بازان میلیون ها انسان را می کُشند.

بازار کشاورزی محصور شده اروپایی، یک دلیل بسیار مهم تر در رابطه با فلاکت بخش هایی از جهان سوم است.

موافقم، این نیز یک دلیل برای فقر مفرط است. به این مساله باید زمین دزدی در آفریقا و آسیا به وسیله صندوق های پوشش ریسک ( Hedge Funds )، بانک های بزرگ و کنسرن های چند ملیتی را نیز اضافه کرد؛ و پیش از هر چیز قرض های خارجی له کننده فقیرترین کشورها. آفریقا تقریبن یک میلیارد جمعیت دارد و ۵۴ کشور. ۳۷ تا از آنها، کشورهای صرفاً کشاورزی اند. در آن جا عملاً آبیاری، حیوانات بارکش، وام، بذر اصلاح شده و کود وجود ندارد. در منطقه ساحل(2)  در هر هکتار ۶۰۰ تا ۷۰۰ کیلوگرم غلات تولید می شود. برای مقایسه می گویم: در ایمن تال (Emmental)  از هرهکتار ۱۰ هزار کیلو غلات برداشت می شود. علت، آن نیست که کشاورز افریقایی تنبل تر یا نالایق تر ازهمکارش در ایمن تال است. حکومت های افریقایی نمی توانند در کشاورزی سرمایه گذاری کنند، چون پول ندارند و این کشورها به گونه ای ناامید کننده مقروض اند.

بنابراین می بایست به جای ممنوع کردن بورس بازی در سو یس، قرض های خارجی کشورهای آفریقایی را بخشید.

بله، مسلم است. سو یس می تواند از این کار پشتیبانی کند. اما نمی کند، چون ( مانند همه کشورهای ثروتمند دیگر) به صورت پیگیر از منافع بانک ها دفاع می کند.

در تجارت مواد غذایی معاملات سَلَفِ (future) بورس بازانه رایج و منطقی است. تولید کننده گان، بازرگانان و فروشنده گان به این طریق خود را در برابر تلاطم های آنی بها تضمین می کنند.

موافقم. یک تولید کننده بزرگ گندم در ارجنتاین از یکسو و یک نانوایی زنجیره ای در ایالات متحد در سوی دیگر می توانند با هم یک قرارداد معامله سَلَف ببندند، هر چند ممکن است این قرارداد عناصر سفته بازی هم داشته باشد. تولید کننده ارجنتاینی منافع مشروعی دارد که محصول خود را بفروشد. و صاحب نانوایی زنجیره ای در نیویورک به نفع اش است که مواد اولیه دریافت کند. این قیمت سفته  بازانه کاملاً برحق است. در اینجا منافع دوطرفه اقتصادی وجود دارد.

پس مشکل در کجا است؟

بانک ها، صندوق های پوشش ریسک، بورس بازان که به بازار اصلی ربطی ندارند، در این معامله ها دخالت می کنند. بورس بازان هیچ گاه حتا یک کالای مشخص را به چشم نمی بینند، آنها تنها کاغذ می خرند و می فروشند، وام می دهند وغیره؛ تنها هدف شان به حداکثر رساندن سود است. معامله های سَلَف موجب بالا رفتن قیمت ها می شود. این کارها از سویس انجام می گیرد. جلوی این کار را باید بگیریم. اما جدا کردن معامله های سَلَف از معامله های بورس بازی صرف، کاملاً ناممکن است.

بورس باز صرف، یک شرکت کننده در بازار است که تنها معامله های مجازی انجام می دهد. یک بورس باز هیچ گاه گندم یا برنج را لمس نمی کند. چنین چیزی را به خوبی می توان کنترول کرد.

دولت می بایست یک دیوان سالاری کنترول گر ایجاد کند.

این خیلی مبالغه آمیز است. هر معامله در بورس از لحاظ الکترونیکی ثبت می شود. هر معامله ای را به راحتی می توان کنترول کرد. هر تراکنش (transaction)  را می توان کنترل کرد. قیمت، پورسانتاژ، زمان ها، شرکت کننده گان در معامله همه شناخته شده اند. بازار بورس یک فضای خلأ قانونی نیست. من در این رابطه هیچ مشکلی نمی بینم. این وظیفه اداره نظارت بر بازار بورس است که در اینجا نظم برقرار کند. متن پیشنهادی یوزو به طور مفصل شرح داده که این کار چه گونه باید انجام شود.

ممنوعیت بورس بازی تنها در سویس، تاثیری بر بهای مواد غذایی ندارد.

ما هر جا که می توانیم باید دست به کاری بزنیم. همین طور در سوئس. ژنیو پایتخت بین المللی معامله های مواد اولیه کشاورزی است. با پذیرش پیشنهاد مورد بحث، هم بورس بازی در خاک سویس و هم بورس بازی هدایت شده از خاک سویس ممنوع می شود. اما حق با شما است. از این طریق نمی توان مانع بورس بازی در سراسر جهان شد. سویس یک دموکراسی کهن سال است. وظیفه اخلاقی ما روشن است.

اما در سویس محل های اشتغال و درآمدهای مالیاتی از بین خواهند رفت.

اما نه خیلی زیاد. این اراذل تقریباً هیچ محل کاری در کشورمان ایجاد نمی کنند. هیچ ارزش آفرینی واقعی در این جا صورت نمی گیرد. حتا از لحاظ مالیاتی نیز اهمیتی ندارند، چون این صندوق های پوشش ریسک اغلب به بهشت های مالیاتی کوچیده اند. ما باید جلوی چیزی که موجب کشتن انسان ها می شود را بگیریم.

 

1 ـ سازمان «سوسیالیست های جوان» در سویس که دارای گرایش سوسیال دمکراتیک است.

2 ـ منطقه ای است میان صحرای بزرگ آفریقا و ساوانای سودان قرار گرفته است. این منطقه در شمال افریقا از اقیانوس اطلس تا دریای سرخ کشیده شده است. نام ساحل برگرفته از واژه عربی ساحل است و علت نام گذاری اش این است که مراتع این منطقه چون ساحلی در کنار ریگستان ها می مانند.

بامداد ـ اقتصادی ـ ۳/ ۱۵ـ ۲۹۰۱