درد دل یک هموطن :

زمستان میرود رو سیاهی به ذغال میماند

 

اکثریت باشنده گان مکرویان شهر کابل مثل سایر هموطنان عزیز و گرامی ما عمر عزیز خویش را با سر بلندی و خدمت به کشور و مردم سپری کرده اند بخاطر دست یابی به قدرت نزد حاکمان در دوره های مختلف حکومات و زمامداری وجدان پاک خویش آلوده نساخته اند از همین لحاظ عده ای زیادی از آنها بخاطر پیدا کردن لقمه حلال در جاده ها ، بازار ها شب در هوای سرد زمستان و گرم تابستان ایستاده دست فروشی مینمایند و منازل که در آن زیست می  نمایند بالاتر از قصرهای کشورهای جهان برای شان اهمیت داشته از همین لحاظ فرار را بر قرار ترجیح نداده اند، در مقابل تشنه گان قدرت و ثروت نظر به حسادت و عقده ها که در مقابل مردم آگاه با فرهنگ دارند نمی خواهند که باشنده گان مذکور لحظه در آرامش وقت خویش را سپری نمایند، طی ۱۸ سال گذشته با بلند بردن قیمت پول مرکز گرمی در سال فشار های متعددی را بالای آنها آورده که توان پرداخت آنرا ندارند از همین لحاظ صدها هزار تن باشنده گان متذکره در فضای سرد زمستان به مشکلات فراوانی را مواجه میباشند با تاسف که مسوولین حفظ و مراقبت مکرویانها  به گفته نیاکان کمتر توجه می نمایند که گفته اند :

« زمستان میرود و رو سیاهی به ذغال میماند .»

(دردمند)

 

بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۲/ ۲۰ـ ۰۴۰۱

Copyright © bamdaad 2019