هصدایی با زنان رنجدیده کشورما افغانستان

 

نادیـه کــوچی

زنان افغانستان در طول تاریخ بخاطر امرارحیات و فراهم آوری خواروبار زنده گی  همراه با مردان هم درجبهه کار وتولید و بدوش کشیدن بارمسوولیت فرزندان دست وپنجه نرم کرده اند  وهم در سنگر دفاع از وطن در مبارزه بخاطر آزادی وعدالت با دلیری وقهرمانی حماسه ها آفریده اند.

ولی برغم آنهمه فدا کاریرها ، زنده گی زنان کشورعقب نگهداشته شده  ما با مشکلات ومصیبت های گوناگون همراه بوده ودر گرداب نا هنجاری هایی ازاستبداد مذهبی وسنت های عقب مانده قرون وسطایی گرفته تا رسوم وعنعنات ناپسند دیرینه ، ظلم ها وستم های ارباب رعیتی برده وار جامعه فیودالی ،خشونت های خانواده گی ، تعصبات جنسیتی وبدرفتاری های مردسالاری جامعه عقب افتاده  دست و پا میزند .

هر چند مبارزات خودجوش و سازنده زنان کشور ما یکصد سال قبل در دوره نهضت امانی تحرکات وتلاش های زنان بخاطر تامین حقوق وعدالت به رهبری ملکه ثریا شکل گرفت که با عکس العمل شدید ارتجاع و امپریالیزم مواجه گردید وپس از گذشت نیم قرن تمام  بار دیگر زنان آزاده کشور در یک جنبش وسیع وسر تاسری  در سال ۱۳۴۴ خورشیدی بدور  سازمان دموکراتیک زنان افغانستان  برهبری دکتورس اناهیتا راتبزاد متشکل گردیده و با مبارزه حق طلبانه و دادخواهانه شان به موفقیت های نسبی نایل گردیدند و در زمان حاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان در مشارکت به قدرت سیاسی حاکمیت مردمی و برخورداری از حقوق مساوی با مردان درعرصه های اجتماعی ،فرهنگی و اقتصادی به موفقیت های بی سابقه وبی مانند کشور رسیدند .

ولی با تاسف که دریک کشور عقب نگهداشته شده پر از فقر وجهالت وامراض مدهش اجتماعی ودرگیری های تحمیل شده از سوی خارج که منجر به تحولات سیاسی گردید با استقرار نظام عقبگرا ی مذهبی  ۱۹۹۲ ترسایی در کشور، و پس از آن  در دوره حکمروایی طالبان حقوق و آزادی های دموکراتیک زنان کشورباردیگرسلب وسرکوب گردید.

به این ترتیب جای حقوق و آزادی های دموکراتیک زنان را فضای ترس وحشت ،تهدید وخشونت ها وتعصبات تنگ نظرانه و فرهنگ ستیزانه گرفت .اکنون زنان رنجدیده افغانستان در آتش جنگ ونا امنی وناهنجاری های گوناگون و حوادث مدهش ومستبدانه می سوزند .

 با درد ودریغ که زنان کشور ما این قشر قربانی تا هنوز در قرن بیست ویکم تاریخ ، همچنان در بند اسارت وبرده گی و در چهار دیواری خانه محصور گردیده اند و اولین قربانی جنگ های تحمیل شده می باشند . چنانچه زنان رنجدیده کشور با ازدست دادن کودکان وفرزندان شان در مناطق تحت تسلط وحشتگران وعقبگرایان قرون وسطایی مورد آزار لت وکوب ، بریدن اعضای بدن، اهانت ، تهدید ، تحقیر، تجاوزقرارگرفته ، دختران صغیر وحتا کودکان از دامان مادری محروم و به ازدواج های اجباری مجبور ساخته میشوند .

درچنین حال زنان رنجدیده کشور بخاطر رهایی ازچنگال دیوهای آدمکش وقاچاقبران انسان نما وظالم دست به خودسوزی وخودکشی زده ویا فرار را بر قرار ترجیح داده سرنوشت شان به زندان ها و یا در کشورهای خارجی کشیده به این ترتیب افغانستان دومین کشورجهان در رابطه به خشونت علیه زنان را تشکیل میدهد .

زنان رنجدیده کشورعلاوه بر مسایل و مصایب یاد شده اخیراً در اثر بارش های سنگین باران وجاری شدن سیلاب های مدهش وتوفانزا ، خانه ها وکاشانه های  خود را نیز ازدست داده اند و هزاران زن مظلوم کشور با اطفال و کودکان گرسنه و پا برهنه شان به حالت مریضی ، بی دفاع وبی سرپناه در دشت ها وبیابان ها بسر برده و از نبود یک دولت دلسوز وقدرتمند در کشور همچو مصیبت هایی را مردم مصیبت زده همواره متحمل میشوند .

همچنان در رابطه به مسایل جنگ و صلح همواره نقش زنان کشوراین طرفداران جدی صلح و آرامش ، آزادی وعدالت ، بکلی کمرنگ بنظر میرسد وتا هنوز زنان کشور نمی توانند که روی سرنوشت خویش آزادانه  تصمیم بگیرند .

در رابطه به اوضاع اجتماعی ومشکلات زنان افغانستان ،اخیراً در بخشی از مصاحبه خانم الیس شوارتسر معروفترین فعال حقوق زنان با دویچه وله آمده است  «...هنوزهم چالش ها ی بزرگی در برابر زنان افغانستان و جهان اسلام قرار دارند. خانم شوارتسر می افزاید که در برابرچهارهزارسال پدرسالاری چهل ساله مبارزه برای برابری وخود ارادیت زیاد نیست ،اما دستاورد های ما زنان در محدوده زمانی عمر یک انسان طبعاً که بی نهایت زیاد اند .

او ضمن یاد آوری از دستاوردهای زنان مبنی بر تساوی حقوق وامکانات نا محدود برای رسیدن به تمام وظایف شغلی وسیزده سال وظایف و مقام زن بحیث صدر اعظم المان می افزاید ،با وجود خشونت علیه زنان تنفر ازخشونت در برابر زنان و کودکان عام است .او به این عقیده است که خشونت مشکل بزرگیست،  زیرا این پدیده خود هسته عظیم سلطه جویی بشمار میرود .ولی اینجا المان درمقایسه به افغانستان و منطقه برای زنان مثل بهشت است . خانم شوارتسر در پاسخ بسوالی مبنای نگرانی هایش را در رابطه به زنان چنین میگوید «...وقتی به وضعیت زنان افغانستان می بینم برایم این سوال مطرح میشود که چرا امریکایی ها دراین کشورجنگیدند .وقتی اکنون با طالبان مذاکره میکنند از مذاکرات ( صلح ) میگویند ؟ »

آنچه که کاملاً اهانت آمیز است ،زیرا به محور آنچه مذاکره میشود صلح برای زنان نه ، بلکه جهنم برای زنان است. او می افزاید من به این باورم که کشور های غربی باید کاملاً موقف دیگری اتخاذ کنند . الیس شوارتسردر رابطه به کمتر بودن گزارش رسانه ایی در باره وضعیت نامناسب بویژه درعرصه حقوق زنان و دختران افغانستان چنین ابراز نظر کرده میگوید «... بطور درد آوری علایق جیوپولیتیک و اقتصادی دراین مورد نقش دارد و اساسی ترین حقوق زنان منتقدان وروشنفکران را در راستای علایق اقتصادی وجیوپولیتیک قربانی میکنند.»

و اما زنان آزاده کشور با فراگیری ازتجارب چهل ساله جنگ و مزایای معینی از تعلیم وتحصیل ونیز پروسه های خودآگاهی بدور تشکل های داد خواهانه خود جمع شده وبا ابرازهمبسته گی ومبارزه در راه تامین حقوق حقه شان فریاد داد خواهانه خود را بشکل جمعی بلند میکنند که با همصدایی زنان هموطن در داخل و خارج از کشور در منطقه وجهان همراهی میشوند .

چنانچه اخیراً زنان روشنفکر  ودادخواه کشور با ابراز نگرانی از مذاکرات صلح صدای حق خواهانه خود را بگوش جهانیان میرسانند . رسانه های خبری حاکی از آنست که شماری از زنان افغانستان با کمپاین « زنان افغانستان به عقب بر نمی گردند » موضع خود را بیان میدارند. زنان کشورنگران آن هستند که با سهیم شدن طالبان درقدرت یک باردیگرسناریوی رژیم طالبان تکرارشود وآنان از تمامی حقوق خود محروم گردند

زیرا که زنان کشور درچشم انداز مذاکرات جاری جای حرفی از دموکراسی نمی بینند . گفته میشود زنان افغانستان از« تصامیم پشت پرده » در باره صلح ابراز نگرانی کرده اند. شماری از زنان در نشستی در کابل گفته اند که صلحی بدون مشارکت زنان ، پایدار نخواهد بود .

یک منبع از قول شبکه زنان افغان اعلام کرده است که زنان افغانستان خواهان صلح عادلانه و پایدارهستند. این واقعیتی است که زنان از بدو پیدایش خودخواهان صلح و آرامش هستند بدلیل اینکه میخواهند که کودکان شان در امن باشند .

 بنا بر آن راه نجات آرامش و آزادی زنان افغانستان را با سخنانی از دکتورس اناهیتا راتب زاد فقید موسس نهضت زن و نخستین اساس گذارسازمان دموکراتیک زنان افغانستان به پایان می بریم که می فرمود:

« مردم افغانستان زنده گی پر از نا آرامی والم دارند باید از طریق علم ودانش سیاسی زنده گی زنان افغانستان تغیر یابد و راه های نجات زنان در همبسته گی مبارزان دلیر و صدیق راه آزادی میسر خواهد بود .قانون عینی وتغیر ناپذیر زنده گیست که هرجامعه بشری جبراً درتاریخ خویش مرحله بمرحله تغیر میکند و تکامل می یابد ولو نیروهای سیاه ارتجاع داخلی وخارجی موقتاً در راه ترقی و پیشرفت جامعه موانع خلق کنند ، رشد وسایل تولید قدم بقدم چهره جامعه را تغیر میدهد و متناسب به آن مناسبات و روبنای جدیدی بوجود می آید و طبقات مختلف اجتماعی برمبنای منافع وبقای خویش اقدام به ایجاد موسسات ، ارگان ها وسازمان های سیاسی اجتماعی ،اقتصادی وفرهنگی میکنند وبرای استحکام وحفظ منافع خویش طبقات ونیروهای مخالف داخلی و خارجی به مبارزه می پردازند .

صدای دادخواهانه زنان رنجدیده کشورما افغانستان رساتر باد !

 

 

بامداد ـ فرهنگی و اجتماعی ـ ۱/ ۱۹ـ ۱۹۰۴

یادداشت : دیدگاه های ارایه شده اندیشه و نظر نویسنده را بازتاب می دهـد. دیدگاه های حزب آبادی افغانستان دراسناد و اعلامیه های رسمی آن انعکاس یافته است .

 استفاده ازمطالب بامداد با ذکر ماخذ آزاد است.

 Copyright ©bamdaad 2019