چرا فدراتیف روسیه در شناخت حاکمیت طالبان نسبت به سایرممالک پیشقدم شد ؟

 محـمـد ولـی

 

منافع روسیه در شناخت امارت اسلامی افغانستان روی چند نقطه می‌ چرخد:

۱ ـ  حفظ توازن حضور با کشورهای غربی بخصوص ایالات متحده امریکا حفظ این توازن در گذشته ها در بحرانی ترین حالات افغانستان مدنظر بوده است . پس از سقوط دولت امانی و بر سر اقتداری بچه سقو نه تنها شوروی که المان و ایتالیا هم در حضور سفرای شان در افغانستان با انگلیس در رقابت بودند . طبق نگارش لودویک آدمک در کتاب سیاست خارجی افغانستان در نیمه اول قرن بیستم سفرای المان و ایتالیا گفته بودند تا همفریز سفیر انگلیس از افغانستان بیرون نشده آنها در افغانستان را ترک نمی ‌کنند. سفیر شوروی هم در جریان نه ماه حاکمیت سقوی ها در کابل باقی مانده بود .

حالا هم فدراتیف روسیه حفظ مناسبات دیپلوماتیک با افغانستان را طبق منافع خود و منافع جانب افغانستان می ‌داند و نمی ‌خواهد در سیاست خارجی افغانستان بی تاثیر باشد .

۲ـ  روی منافع امنیتی اش در سرحدات جنوبی کشورهای آسیای میانه که درمناسبات با فدراتیف روسیه حافظ سرحدات جنوبی آن نیز می ‌باشند ( حضور یک فرقه عسکری روسیه در تاجکستان روی همین ملحوظ است ) .

۳ ـ  داشتن مناسبات نیک و رسمی با افغانستان می‌ تواند باعث عقد توافقات رسمی در مورد آسیای میانه از خطر نفوذ تروریزم از افغانستان باشد . در زمان سلطنت اعلیحضرت امان الله خان چنین معاهده در مورد امنیت و عدم مداخله وجود داشت و در زمان سلطنت اعلیحضرت محمد نادر در سال ۱۹۳۹ مجددآ چنین قرارداد رسمیت داشت .

روسیه از تحرکات مورد حمایت امریکا در نفوذ تروریزم به آسیای میانه تشویش دارد ، تجربه حوادث چهل سال اخیر که شوروی از همین سرحدات متضرر گردید نزد مراجع فدراتیف روسیه محفوظ است .

۴ـ  اهداف جیوایکونومیک درافغانستان ؛ زیرا این چهار راه شرق و غرب و شمال و جنوب نقش بلندی در آینده تجارت و ترانزیت بخصوص تمدید خطوط را ه آهن می ‌تواند داشته باشد . داشته های غنی زیرزمینی کشور نیز مشوق چنین مناسبات بوده و هست .

۵ـ  جهان اسیر رقابت قدرت‌های بزرگ است و این رقابت ها در مناطق دارای اهمیت استراتیژیک بیشتر متمرکز میباشد . افغانستان یکی ازاین مناطق دارای اهمیت استراتیژیک است .

امریکایی ها با پالیسی همیشگی تهدید ، مانور قدرت ، وضع تعزیرات ، تشویق به شورشگری، حمایت از تروریستان زیر نامهای مختلف با کشورهای غیرتابع عمل می‌ کند ، اما روس ها با تاسیس روابط سیاسی و دیپلوماتیک،متعهد ساختن دولت‌ها بربنیاد عقد معاهدات و قانونی سازی تعهدات طرفین عمل می‌ نمایند.

چنین مناسبات بدون برسمیت شناسی فاقد ارزش حقوقی میباشد از این جهت برای اعتبار دهی حقوقی به توافقات ضرور است تا جانب مقابل برسمیت شناخته شده صاحب اهلیت عقد معاهدات گردد . سرحد طولانی ۲۳۸۰ کیلومتری افغانستان با کشورهای آسیای میانه ( متحدین فدراتیف روسیه ) که از لحاظ وضعیت اراضی پیچیده و متنوع است ( کوه بندها ، دریای امو و همجواری با ترکمنستان ) امکانات نفوذ تخریبکاران و تروریست‌ها را که منشا آنها به مراکز استخباراتی امریکا می‌ رسد متناسب با تنوع موقعیت اراضی متنوع‌ تر ساخته و بیشتر ممکن می‌ سازد.

روی همین ملحوظ ،و منافع فدراتیف روسیه علاقمند کنایات رسمی دیپلوماتیک با دولت افغانستان بوده و است و در برسمیت شناسی پیشقدم می ‌کند.

 

بامـداد ـ دیدگاه ـ ۵/ ۲۵ـ ۰۴۰۷ 

Copyright ©bamdaad 2025