افغانستان میدانگاه یک نبرد بزرگ جهانی   
پیوستن روسیه ،چین، پاکستان وایران در جبهه ضد داعش در افغانستان؛ طوفان های بزرگ سیاسی در راه است.

 

عارف عرفان


آغاز سخن:
موجودیت پایگاه های نظامی امریکادر افغانستان وپروژه های راهبردی مربوط ، به چالش بزرگ منطقه ای مبدل شده وتخمه های عقد« پیمان امنیتی» امریکا در افغانستان درحالت جوانه زدن است،عطر این شگوفه ها، لشکری از خفاشان جهانی را به سمت افغانستان به پرواز درآورده است.
خطوط جدید استراتیژیک بر نقشه جنگ افغانستان ترسیم گردیده وامریکا بخاطر اجتناب ازتکرار شکست خفت بار ویتنام،افغانستان را درمعرض معامله قرارمیدهد، تاخود بدون گزند ازین ساهل خون وآتش فرار نماید.
حضور ارتش اسراییل وامارات متحده درافغانستان ،تدارک نفت لازم را برشعله های این جنگ فزونی بخشیده است.شطرنج بازان اصلی حوزه سیاست افغانستان ، سرعت حرکات دانه ها را شتاب بخشیده اند.
دو تیم بزرگ جهانی برای فینال مسابقات آماده گی میگیرند.
افغانستان بنا برارزان بودن مواد سوخت انسانی وسرزمین بی صاحب به حیث میدانگاه اصلی نبرد شرق ‌‌‌‌‌‌‌وغرب انتخاب گردیده است.دراین بازی سرنوشت ساز به عوض کاربرد سلاح هستوی فاکتور« اسلام گرای» نقش مهیب ترین سلاح را درین قطب بندی مشخص خواهد ساخت.درحال حاضر « طالب» و « داعش » نقش آفرینان این بازی مرگ وخون وآتش بوده وفاکتور عوام ‌فریبانه « صلح  » و « دموکراسی » پرده پرداز این بازی اند.
اخیرامریکا گفت و گوی غیرمستقیم را با طالبان درقطر براه انداخته است.کشورهای امارات و عربستان سعودی در چشم انداز نبرد با ایران ،امریکا را درین پروژه همراهی می نمایند.رسانه های جهانی گزارش می ‌دهند که « مبتنی بر بیانیه های مقامات امریکایی، گزارشات رسانه ای وتحقیقات  "گروه بحران"، واشنگتن آمادگی دارد که به طور مستقیم  با طالبان مذاکره نموده و مساله خروج نیروهای امریکایی را روی میزقرار دهد »1

در چشم انداز پروسه صلح با طالبان،امریکاتحفه را که باید برای طالبان و درنهایت پاکستان سخاوت نماید عبارت از واگذاری بخش اعظم اقتدار سیاسی ویاهم ارایه بخشی بزرگی از جغرافیای افغانستان خواهد بود.دکتر غنی به مثابه مجری برنامه های غرب ،وبرهم زدن شیرازه های مردمی رژیم ، بستر لازم را برای این نبرد در قلمرو افغانستان مساعد ساخته و خود را درگوشهٔ از کاخ به اسارت کامل درآورده است.
درین حال با توجه به وزش طوفان های شدید سیاسی درآینده ، و بخاطر جلوگیری از فاجعهٔ دهه نود،افغانستان به ظهور « نیروی سوم »با پیشقراولی نیروهای ملی وترقیخواه در چهارچوب جبهه گسترده ملی نیازمند می‌باشد.
قدرت های بزرگ جهانی وکشورهای هم مدارآنها افغانستان را به شکارگاه خود درآورده اند‌.برحسب گزارشات رسانه های معتبر جهانی وبا استناد از مقالهٔ M.k bahadrakumar نویسنده معروف هند ، اخیرأ به تاریخ ۱۱جولای تجمع بزرگی به اشتراک نماینده گان سران اطلاعاتی روسیه ،چین ،ایران و پاکستان در اسلام آباد برگزار گردید.درین نشست بی‌ سابقه سران سرویس های اطلاعاتی هرچهار کشور فیصله نمودند تا نیروی مشترکی را درنبرد علیه داعش درافغانستان تشکیل دهند.2
مبتنی بر این گزارشات ، رویکرد جدید خط مشی استراتیژیک در درگیری افغانستان درهفته گذشته مورخ ۱۱جولای زمانی جلوه یافت که اسلام آباد یک نشست غیرعادی از سران سازمان های اطلاعاتی روسیه، چین و ایران را برگزار کرد.
ماسکو به طورآگاهانه این رویداد را برای چشم انداز اقدامات خود وبخاطر پیشگیری از تصورات اشتباهی رسانهٔ ساخت.بر قول نویسنده ، این نشست براقدامات مشترک برای متوقف ساختن گروه تروریستی داعش در راستای تهدید مرزهای این چهار کشور تمرکز داشت.براساس منابع روسیه تاحال به تعداد ده هزارتن از جنگجویان داعش از مجموع  ۳۴ ولایت افغانستان بر۹ ولایت مستقر گردیده اند.
این مقاله خاطر نشان میدارد  « چهار کشور شرکت کننده  » به درک اهمیت اقدامات هماهنگ شده برای جلوگیری از تحرکات وورود تروریست های داعش از قلمرو سوریه و عراق به افغانستان، جایی که وجود آنها خطرات معینی را برای کشورهای همسایه به ارمغان می آورد، پی برده اما آنها همچنین بر نیازهماهنگی پتانسیل منطقه وی برای کوشش های تامین صلح در افغانستان تاکید داشتند.
واضح است که دولت های منطقه ای خواستار گفت و گو بیشتر در زمینه صلح در افغانستان هستند. مبتنی براین گزارش، سه انکشاف جدید در اواخرهفته نیزنشان دهنده تغییرجدید درمنطقه است:
نخست میتوان ازسفرسه روزه رییس ستاد نیروهای مسلح ایران، جنرال محمد باقری، بنا بردعوت جنرال قمر باجوا،رییس ستاد ارتش پاکستان، به تاریخ ۱۵ جولای یاد آوری نمود.این اولین بار از زمان انقلاب اسلامی ایران است که رییس ستاد مشترک نیروهای مسلح ایران از پاکستان بازدید کرد. بدون شک این دیدار قدرجویانه تهران بخاطر آنست که پاکستان دیگر درمدار ایالات متحده نیست.
طبق گزارشات رسانه های پاکستان،جنرال باجوا خاطرنشان ساخت که همکاری نظامی پاکستان با ایران « تأثیر مثبتی بر صلح و امنیت منطقه خواهد داشت.» سپس جنرال باقری به رسانه های ایران گفت که ایالات متحده و متحدان آن به دنبال تضعیف امنیت درمنطقه هستند. ایران و پاکستان « موظف به انجام اقدامات » برای حفاظت از صلح و امنیت در منطقه می‌ باشند.با توجه به سابقه تردد تروریزم در مرزی های پاکستان، تهران مشکوک است تا مبادا دستان مخفی قدرت های خصمانه درین گذرگاه نهفته باشد. بنابراین، محاسبات ایران در خصوص«  بازگشت»  عربستان سعودی و امارات درست پس ازغیبت طولانی مدت آنها به شطرنج افغانستان در تداوم تیاتر رقابت های بازی ژیوپولتیکی در حوزه خاورمیانه استوار است.
جالب اینکه اگرچه فعالیت پیشگیرانه جدید عربستان سعودی- امارات با گسترش مداوم داعش درافغانستان همخوانی دارد،اما حال دوکشور خلیج  در راستای تضعیف طالبان که خود در دهه ۱۹۹۰ ترسایی برای ظهور آن تلاش نمودند، اقدامات شانرا سمت وسو می‌ بخشند. دولت کابل به تاریخ ۶جون ، اعزام نیروهای ویژه امارات متحده به افغانستان را تصویب نمود.
خانواده فاسد وخون آشام آل سعود که مستدام برای انهدام کشور ها، دین را وسیله بازی واهداف خاینانه خود ساختند،اینبار تلاش نمودند تا ازین حربه علیه مخلوقات خود شان که افغانستان را به رود خانهٔ خون در آوردند،استفاده ابزاری نمایند.چنانچه این گزارش خاطر نشان میدارد « به تاریخ ۱۱-۱۲ جولای، عربستان سعودی یک کنفرانس علمای دینی را در شهرهای جده و مکه برگزارکرد که علیه« جهاد » طالبان درافغانستان«  فتوا » صادر کرد. واشنگتن با تشویق حرکت موازی عربستان- امارات نشان میدهد که تلاش های هماهنگ برای تضعیف طالبان که ارتش امریکا برای شکست آن قادرنشد در جریان بوده ازین ‌رو طرح مصالحه با طالبان را مطرح میسازد.»
با این حال، برعکس تغییرات پارادایم منطقه ای در مورد طالبان در حال انجام است. فرستاده ویژه ربیس جمهور روسیه در افغانستان، ظمیرکابلوف، در آخر هفته اعلام کرد که ماسکو پیشنهاد می کند که طالبان را به دور دوم ابتکار منطقه ای روسیه در افغانستان، که انتظار می‌رود تا در اواخر تابستان امسال برگزارگردد،دعوت نماید.
کافی است بگویم که سیاست روسیه به تدریج خطوط جنگی جنگ طالبان در برابر داعش در افغانستان را دوباره تعریف نموده و احتمالا ایران، چین و پاکستان با این تفکر روسیه هماهنگ هستند.
این مقاله حول تحرکات دیپلوماتیک واشنگتن تمرکز نموده اذعان میدار« با این حال، در تجزیه و تحلیل نهایی، این تعامل بالا با گزارش های اخیر که رئیس جمهور ترامپ ممکن است دستورالعمل بررسی بازنگری استراتیژی سال پاراش در باره افغانستان را داده باشد، هماهنگ است.
در واقع، سفر ناگهانی مایک پومپو وزیر امورخارجه ایالات متحده به تاریخ نهم جولای در کابل ، وجود فشار منطقه ای راتقویت کرد.پمپو در ادامه سفرش بطرز غیر منتظره در کابل خاطر نشان ساخت « استراتژی »  اداره ترامپ دردولت کار می کند.»
اما پس از آن، به جای اینکه از ارتش ایالات متحده ستایش کند، به جای آن فوریت پروسه صلح را با طالبان تاکید کرد. پومپو پیشنهاد داد که ایالات متحده « پروسهٔ صلح را تسهیل بخشیده ، در آن مشارکت نموده وازآن حمایت خواهد نمود.» وی سپس به طور معناداری اضافه کرد: « ما انتظار داریم که این مذاکرات صلح شامل نقش بازیگران و نیروهای بین المللی نیز گردد. »

منابع:

(1*)The New Arab ,Building on Afghanistan's fleeting ceasefire20July 2018
(2*)Asia Times ,Regional states muscle in to seek abigger ‘say’ in Afghan conflict.19JulFormularende