از« جهاد؟» تا تسليمی !
این چه شوریست که در دور قمر میبینم
همه آفاق پر از فتنه و شر میبینم
هر کس روز بهی می طلبد از ایام
علت آن است که هر روز بدتر میبینم
(حافظ )
صمد كارمند
گلبدين حكمتيار چهره بحث برانگيز و مهره مهم سياست های تجاوزكارانه پاكستان، يكی از رهبران سنی مذهب تنظيم های جهادی، پس از انزوای بيش از بيست سال در نتيجه توافق نامه دولت وحدت ملی و حزب اسلامئ افغانستان به حمايت پاكستان و دستور امريكا ، وارد كابل شد.
اين در حاليست كه حزب اسلامی حكمتيار نزدیک به بيست سال اخير به شاخه های مختلف تقسيم و بخشی از فعالان اين حزب در قدرت كابل شريك و به ظاهر از رهبر ديروزی خويش فاصله اختيار نموده بودند. همچنان با درنظر داشت رشد فعاليت های نظامی طالبان و كنترول طالبان به حدود پنجاه فيصد خاك افغانستان و ظهور گروه تروريستی و بنيادگرای داعشيان، ديگر ساحه فعاليت و نفس كشيدن حزب اسلامی حكمتيار تنگ تر شده رفت و عملاْ اين حزب انچنان كه پنج سال قبل رقيب اصلی حاكميت بود امروز اين جايگاه و مقام را نداشته و خود زمينه ميشود برائ رجوع كردن حكمتيار بطرف كابل تا بتواند با دريافت امتيازات و امكانات دولت افغانستان به زنده گی سياسي و نظامی خويش ادامه دهد.
با وجودي كه حكمتيار پیش از این خروج بئ قيد و شرط نيرو های امريكايی و ناتو را مطرح ميكرد مگر امروز اين خواست به تعيين جدول زمانی تعديل شده و در ضمن او در حاليكه هميش صدای تغيير قانون اساسی و نظام را مطرح ميكرد امروز در حمايت قانون اساسی و نظام متمركز شعار ميدهد و به اين ترتيب آرزو دارد تا از كاروان دريافت امتيازات و ألقاب افتخاری انچنان كه جهاديان بدست اوردند عقب نمانده و نام و مقامی داشته باشد برائ زنده ماندن سياسی خويش .
اما آیا واقعاْ حكمتيار پيام آور صلح خواهد بود؟
هرگاه به گذشته حكمتيار و فعاليت های او و حزب اسلامی توجه صورت گيرد به روشنئ ميتوان ديد كه اين حزب منحيث يك جريان بنيادگرای افراطی در پيوند قوی بااستخبارات پاكستان ، حمايت مادی حكومت سعودی و برنامه های منطقوی استخبارات امريكا ايجاد و نقش بزرگ را در دوران جنگ سرد عليه كشور ما داشته و بيشترين امكانات غرب و پاكستان را هم بدست آورده است .
این چهره منفور، از زمان جمهوری سردار محمد داوود خان به شرارت پرداخت و در چهارده سال حاكميت حزب دموكراتيك خلق با بيرحمی و خشونت عليه نظام عمل كرد. در كشتار مردم بيگناه و تخريب وطن دست بلند تر نسبت به همقطاران خويش داشت. پس از حوادث ٩٢ همچنان در مخالفت با دولت دست نشانده پاكستان قرار گرفت و باز هم با امكانات بيشتر و دست بلند در ويرانی كابل و كشتن بيش از هفتاد هزار شهروندان كابل به نام جهاد زير شعار " الله اكبر" عمل كرد و لقب " قصاب كابل" را از آن خویش نمود. حكمتيار به حمايت استخبارات و نظامی هائ پاكستان و دولت سعودی در بيست سال اخير به جنگ و ترور ادامه داد و هيچگاه حاضر نشد تا از اعمال جنايتكارانه ئ حزب خويش از مردم و وطن معذرت بخواهد. او به درستی ميداند كه از لحاظ نظامئ و سياسی آن جايگاه بلند جنگی یی را كه در گذشته داشت ندارد و ازطرف ديگر ايديولوژی اين حزب كه بر بنياد اسلام سياسی ، تامين و تحقق نظام اسلامی متكی است توسط جنبش طالبان گرفته شده و فعاليت گسترده طالبان كمتر چانس مطرح شدن حكمتيار در خط ديروزی را ميدهد وهمچنان پلان و برنامه پاكستان داخل كردن مهره جديد در قدرت و حفظ منافع پاكستان در وجود حاميان شان بوده و است پس راه بازگشت برای حكمتيار تنگ تر شده و گويا ميخواهد در روند صلح داخل و به گفته خودش گذشته را فراموش و اينده را بهتر رقم زِند.
با حضور خويش در كابل، حكمتيار در سناريوئ شعله ور ساختن جنگ در شمال كشور و اماده سازئ شمال به تخته خير عليه جمهوريت هائ شمال افغانستان و جنوب روسيه نقش مؤثر را به نفع طالبان ، داعشيان و پاكستان ادا خواهد كرد.
. حكمتيار در سخنرانئ هايش در ولايات شرقئ افغانستان " لغمان و ننگرهار" بر رسانه هائ ازاد افغانستان تاخت و تاز كرد و حتا مسدود كردن انها را خواستار شد كه شديدأ مورد نكوهش و اعتراض رسانه ها، جامعه مدنئ و نهاد هائ ازاد و ديموكراتيك كشور قرار گرفت
حكمتيار پس از اين همه سالها هنوز هم در سر انديشه جهاد و جهاد بازی داشته چنانچه او در حضور رسانه ها و رهبران حكومت وحدت ملی به برادر بودن طالبان تاكيد ورزيد .
همه می دانیم که سازمان استخبارات پاكستان بنياد گذار و حمايت گر جهاديان،طالبان و داعش بوده و نقش مادر را برای تنظيم هائ جهادی، گروه های طالبان و داعشيان تروريست ادا نموده اند.
اينها بخواهند يا نه، برادر و همقطاران همديگر اند، اينكه ديروز كرزی و يا امروز حكمتيار به يكديگر و به خصوص طالبان برادر خطاب ميكنند حق دارند زيرا همه زاده ء يك مادر همانا پاكستان اند
او خود رانماينده جهاد و ازادئ افغانستان خواند .
اگر حكمتيار بر صلح، امنيت و كنار امدن ها باور دارد پس با هزاران نيرو و تجهيزات سنگين نظامئ وارد كابل شدن چئ معنئ را دارد؟
چرا حاضر نيست به بخش نظامئ خويش نقطه پايان گذاشته و منحيث يك شهروند در سياست و قدرت سهم گيرد بنابراین با صراحت ميتوان گفت كه حكمتيار در جاده های خشونت، خيانت و جهالت ديروزی خويش قدم ميزند اگر گلبدين حكمتيار از لحاظ سياسی ، نظامی ، اجتماعی و فرهنگی خود را با ارزش ها و روند موجود سياسی افغانستان سازگار نسازد و حاضر به همديگر پذيری و داشتن فكر و انديشه جديد نشود به زودی دو باره منزوی خواهد شد.
او بايد بداند كه با شعار های عوامفريبانه و دروغين خويش نميتواند در مقابل ارزش های جامعه ما و جامعه جهانی قرار گيرد. به باورم با تكيه بر گذشته سياه و جنايتكارنه او ميتوان نتيجه گرفت كه وی به صلح و ثبات باور ندارد بلكه منحيث مهره سوخته و بافته در پی گوياحق و حقوق بيشتر و ادامه زنده گئ باخته خويش است.كابل و كابليان به او باور و ضرورت ندارند .
بامداد ـ دیدگاه ـ ۲/ ۱۷ـ ۰۹۰۵