توافق کنفرانس بروکسل دستاورد است یا خونبها ؟

داکتر آرین

تاریخ بیست و پنج سال اخیر افغانستان غمبارترین، وحشتناک ترین، ارتجاعی ترین و پرفساد ترین دوره های است که میهن ما تا بحال بیاد دارد، در این دوره که رژیم های دست نشانده و مزدور یکی پشت دیگر صاحب مال و جان مردم افغانستان شدند، همواره دست به کشتار مردم، چپاول خلق، دزدی بیت المال و ثروتهای ملی کشور زده اند، میزان غارت و فساد در این زمان به حدی عظیم و نحوه چپاول تا به حدی گستاخانه است که نه تنها گروه های مافیایی و حلقات خائن در این جنایات گسترده شریک اند و آنرا رهبری می نمایند، بلکه دولت های سه گانه ای مجاهدین، طالبان و تکنوکراتان جهادی- طالبی  نیزعملا ابزار دست مقاصد غارتگران بزرگ و نمونه بارز از غضب دارایی های عامه، کشت و قاچاق مواد مخدر و شریک جرم و سمبول فلاکت انگیز ترین صفاتی چون آزمندی، طمع، جنایت، خیانت و فساد بوده اند که در احصایه ها و گذارشات سازمانهای بین المللی همه ساله به این« صفات خوب » مقام های! اول و دوم و سوم را با افتخار از آن خود می نمایند.

 با این وصف آقای صلاح الدین ربانی در مصاحبه خویش با  خبرنگار« بی بی سی»  در حالی که نهایت خوش بود  جلب کمک 15 میلیارد دالری را در کنفرانس بروکسل از « بزرگ ترین دستاورد خود»  تا به حال در سمت وزارتش خواند، اما نگفت که از این دستاورد چه گونه استفاده خواهد شد و آقای عبدالله عبدالله این کمک ها را « دل گرم کننده » توصیف کرد.

  آیا این کمک ها بازهم به جیب جمعی از چکمه لیسان و چاکر مآبان و گماشته گان ریخته خواهد شد؟ و یا اینکه از این کمک ها در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جهت ایجاد زیرساخت های جامعه، به خاطر رسیدن به برخوداری نسبی مردم از صحت و سلامت و رفاه، رشد تعلیم و تربیه و فرهنگ از آن استفاده می گردد.

 طوریکه دیده می شود، از همین حالا روشن است که این کمک ها مانند صدها میلیون دالر دیگر حیف و میل گردیده و اگر صریح تر گفته باشم به جیب زمامداران افغانستان، خانواده های شان، دوستان و سناخوانان شان خواهد افتاد و آشکار است که بازهم نه شکم گرسنه ای سیر و نه کلبه فقیری از این کمک ها گرم خواهد شد. آرزو دارم که این قضاوتم بر پایه ظن و گمان باشد، زیرا  از یک طرف این کمک ها خونبهای مردم افغانستان است، خونبهای هزاران طفل که بی مادر شده، هزاران جوان که بی پدر شده و به صد ها نوجوان و پیر که جام شهادت را در جنگ ها میان قوای خارجی و تروریستان نوشیده اند، این کمک ها در ازای دومیلیون انسان گرفتار و محتاد به مواد مخدر و هزاران معیوب و معلول جنگی پرداخته می شود و از جانب دیگر دولت افغانستان به خاطر جلب و گرفتن کمک جامعه جهانی حاضر به پرداخت تاوان عظیم شده و خطر بزرگی را قبول نموده است و قماری به حساب مردم افغانستان زده که برد و باخت آن نامعلوم است، زیرا این کمک ها را در مقابل پذیرفتن و دیکته سیاست دولت های خارجی و دادن اجازه به پایگاه های نظامی در خاک افغنستان در یافت می نماید. آیا می دانید که اگر رییس جمهور منتخب مردم امریکا آقای ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری پیروز نمی شد خطر درگیری جنگ جهانی وجود داشت؟ یعنی در صورت جنگ و مناقشه میان قدرت های بزرگ جهان اولین راکت های مرگبار اتمی طرف مقابل، به خاک افغانستان اثابت می کرد، آیا زمامداران افغانستان به عاقبت وحشتناک این جنگ تباه کن گاهی فکر کرده بودند؟ از جانب دیگر در حالیکه همسایه گان ما حضور قوای خارجی را در سرحدات خویش تهدید برای تمامیت ارضی خویش تلقی می نمایند افغانستان بنا بر مجبوریت های اقتصادی خلاف خواست همسایه گان به حضور پایگاه های نظامی خارجی در خاک خویش موافقت نموده است،اگر واضح تر بگویم، زمانی که یک طالب جاهل از مدارس کویته با یک کیلوگرام مواد منفجره و یک میل سلاح داخل خاک افغانستان می شود، فغان دولت افغنستان تمام جهان را می پوشاند که پاکستان در امور داخلی ما مداخله می نماید، اما دولت افغانستان گاهی متوجه شده  که  پایگاه های خارجی را با صد ها  « تن » مواد منفجره و عصری ترین سلاح ها و مدرن ترین اردو در خاک خویش جای داده است که همسایه گان ما آنرا دخالت و مداخله افغانستان در امور داخلی خویش تفسیر می نمایند.

بلاخره این کمک ها بهای تطبیقات نظامی است که چهل و چند کشور جهان در خاک افغانستان به خاطر محو و مبارزه با تروریزم انجام دادند و برگشتن، که نتیجه آن تروریست و حملات تروریزم کم نه، بلکه زیاد هم شد.

پس این کمک ها بهای جان های پاکی است که در مبارزه با تروریزم شهید شده اند و پاداش قهرمانانی است که همین اکنون با جانوران دست به گریبان اند و جسورانه از میهن و مردم خویش دفاع  و ایستاده گی می نمایند، برای آنکه آنان را گرامی داشته و به این ها احترام بگذاریم نباید به کسانی که چپاول و دزدی بی رحمانه این کمک ها را در سر می پروراند این اجازه را داد و یا « سرجوال » را گرفت، این «عمل صالح » از رییس جمهور کشور آغاز می شود در افغانستان مردم می گویند که: « آب از بالا خیت» است، یعنی اگر زمامدار بصورت جدی جلو خیانت را بگیرد زیر دستان قدرت خیانت را ندارند و این واقعیت و حقیقت برای همگان آشکار است که حاجت به شرح دادن ندارد. 

واقعیت و حقیقت تلخ تر از آن، این است که کمک های چند میلیارد دالری کشورهای جهان به افغانستان بیشتر شباهت به « تریاک » دارد، که انگلیس ها در کشور هند کشت و به مملکت چین صادر می کردند، برای زمامداران دولت افغانستان کمک های جامعه جهانی به « تریاک » مبدل شده است که دولت را به یک سازمان عاطل و باطل تبدیل نموده و قدرت کار و جنبیدن و ابتکار را از آنان سلب کرده است آنها مانند « لت های سلطان محمود »  از یک کنفرانس تا کنفرانس دیگر خواب اند و بی صبرانه انتظار تدویر کنفرانس بعدی را می کشند، اما دولت افغانستان این سخن را آویزه گوش خود کند: در شرایط نوین جهانی و مناسبات نو بین المللی ممکن که آخرین دور از کمک های جامعه جهانی به این پیمانه و وسعت برای افغانستان باشد، به این سبب باید هر دالر و هر سنت آن در جایش به مصرف برسد و از کشورهای کمک کننده خواهشمندم تا سطح بازخواست را بالا برده و از مدارک و مصارف آن بصورت جدی پرسش، استیضاح و مطالبه نمایند که این توانایی و تجربه را دارند، یعنی در کشورهای خویش یک رییس جمهور را به خاطر ده هزار دالر اسراف از بودجه دولت  نه دزدی، بلکه اسراف به محکمه می کشانند که تمام زنده گی و حیثیت سیاسی اش در نزد مردم برباد رفته و اعتبار خود را دست می دهد، ولی در افغانستان میلیونها دالر تا به حال دزدی شده و هیچ محکمه بین المللی وجود ندارد که از این فاجعه پرسان نماید، زیرا فساد دولتی نابودی جامعه و با « پخته کشتن » است، در افغانستان می گویند:« غریب را نکش، نانش را بگی ».

 آخر سخن اینکه: ورق در تاریخ برگشته است تروریزم و بنیاد گرایی در جهان اهمیت، قدر و قیمت دیروزی خود را ندارد و نباید کمک های جامعه جهانی برای افغانستان بیش تر از این، جهت تربیه و پرورش تروریزم و بنیادگرایی مصرف شده و با رهبران معلوم الحال آنان تقسیم شود، این کمک ها برای مردم افغانستان است و دولت افغانستان مجبور و مکلف است تا از چگونه گی مصرف آن برای مردم و جامعه جهانی گذارش بدهد و ضرور نیست که بیشتر از این از جهل و بی سوادی توده های نا آگاه استفاده کرده بازهم با تکرار لاطایلات بی پایه و بی اساس مردم را فریب داده و آخرین کمک ها را بدزدند. از مواخذه ای خداوند که نمی ترسید از قضاوت تاریخ و از خشم خلق بترسید. 

 بامداد ـ دیدگاه ـ ۵/ ۱۶ـ ۲۱۲۷