صلـح یک آرمـان جهـانی
زبير واعظى
امروز بيست و يكم سپتمبر مصادف با روز جهانى صلح است . اين طنز قصيده را كه چند سالى پيش سروده بو دم بازهم تقديم حضور دوستان گران ارج خويش مي نمايم .
درادبیات قدیم پارسی صلح به معنای آشتی ، یعنی مقابل حرب و جنگ آمده است .، اما در دوران معاصر مفهوم صلح گسترش یافته و با مفاهیم و اندیشه های متفاوتی آمیخته گردیده که برداشت های گوناگونی را از خود به ما ارایه می دارد. بنا براین در مجموع و به صورت کل ، صلح شرایطی آرام ، بی دغدغه و خالی از تشویش و کشمکش و ستیز را گویند.
صلح یک آرمان جهانی تلقی می شود و مفهوم مطلق ندارد و می تواند بسته به دید گاه های دینی ، فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی تعریف های متفاوتی داشته باشد ، به همین ترتیب از جنبه های گوناگون و مختلفی می توان صلح را مطالعه کرد. از جمله مسایل مربوط به جنگ ، خلع سلاح ، کنترول تسلیحات نظامی ، وضع اقتصادی در جهان و ....
بد بختانه امروز با یک قطبی شدن جهان ، عدالت و صلح از دیدگاه امریکا و کشور های بزرگ سرمایه داری و غرب ، تنها یک جنبه تبلیغاتی و تشریفاتی داشته و صرفآ حفاظت از تسلط سیاسی ، جغرافیایی و اقتصادی آنها بر جهان و کشورهای نفت خیز دنیا می باشد و بس .
در حالی که امریکا و غرب به نام اینکه علیه تروریزم مبارزه می نمایند .، ولی بر خلاف آنگونه که در جریان زنده گی روزانه دیده می شود ، این ایتلاف مکار جهانی علیه تروریزم نه تنها کاری را درین عرصه انجام نمی دهد ( به جزازاعمالی که مطابق منافع خود شان هست ) ، بلکه به بهانه این موضوع جنایات زیادی را علیه کشورها و خلق های جهان انجام داده اند. امریکا که فعلآ نظام و کنترول جهانی را به عهده دارد ، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پیمان وارسا ، که یگانه حریف امریکا و پیمان تجاوزگر ناتو بود ، همواره تلاش می نماید تا استراتیژی و راهبرد ملی خود را گسترش دهد تا رهبری دایمی جهان و تسلط بر آن را بدست گیرد و همواره آنرا در اختیار داشته باشد.
در این راستا امریکا اهداف غیرانسانی را مطابق منافع انحصاری و استثماری خود و متحدین آزمند خویش پیشه نموده ، هیچ گاه صلح عادلانه را دنبال نمی کند و در جنگ علیه تروریزم تنها و تنها برای منافع خود و سایر کشورهای امپریالیستی جهانخوار و ابلیس مآب تلاش می نماید.
از آن جایی که مبارزه بشریت صلح جو به خاطر تامین و برقراری فضای صلح و زنده گی مسعود و آبرومندانه در جریان است و توقف را نمی پذیرد ، بنا برآن ما نیز بایست به وسیله قلم و زبان و سایر فعالیت های خلاقه انسانی رسالت مان را در حد و توان خویش انجام دهیم تا ازین واژه مقدس و انسانی استفاده ایدهآل و درست صورت گیرد و همه ملتها و توده هایی که سال ها و دهه ها و قرنها در فقر و بد بختی و جنگ بسر برده و می برند ، از مزایای آن مستفید گردیده ؛ و واقعآ در شرایط صلح آمیز ، بی دغدغه و خالی از تشویش و کشمکش ، زنده گی نمایند. بدین منظور ، این کمترین همه طنزنامه ای را زیر عنوان خواب صلح نوشته ام . امید وارم مورد پذیرش شما خواننده گان گرانقدربامداد قرارگیرد.
خـواب صـلـح
تا به کی ، ای دوستان غوغاست پیرامون صلح
نه کس از تآمین آن ممنون ، نه مـــرهون صلح
بنــــده تا نامش برد ، عیــــد و برات از در رسد
هر شبــی در خواب بینم چهـــره گلـگون صلح
صـــلح یعنی آشتی ، و از پخته گی عقل ماست
امــــن و آسایش کجا آید پدید بی چون صـــــلح
آن که ترک حرص و آزش کرد آزادی گــرفت
در دگر دنیا نصیبش گشــــت این معجون صلح
آشتــــی و راستــی یکــدم ز گیتی رخت بست
یا که کردند اقتباس مضحک از قانون صلــــح
زیر نام عدل و امن ، بنــــگر چپــاول می کــنند
تا که گردیم منصــــرف از نعمت افــــزون صلح
گر یکی از فرط وحشـت میکشد ما را به جنگ
وآن دگر مشتاق ثروت هست و نه مفـتون صلح
با چنین اشغال و تاراج و شقاوت های خـویش
صد تمسخر می کنند بر واژه و مضمون صلح
می کشند و میــدرند تا مغز مان پاشان کنند
هر ابر قدرت به نوبت میکشد پطلون صلح
کی گذاشتند تا شویم آزاد و دلـشاد ، یکــدمی
چونکه دژخیمان زنند در کاف واو و نون صلح
گر شــود ایجاد کانــونی ز بهر صلـح و امـن
میکنند در نطفه نابودش ، زنند شبخون صلح
هست امریکا رییس دیـو و دد انـدر جهـان
کردهاند ما را چنین آغشته اندر خون صلح
این زمان دنیا دگر یک قطبی هست واحسرتا
کو همان نیروی رزمنده که شد کانـون صلح
بعد افغان و عراق و لیبیا نوبت ز کیست ؟
تا شوند مرهون توپ و راکت و بالون صلح
این که ایرانست و پاکسـتان ، لـبنـان یا دمشـق
مبرهن این است ، مسلمانیست در صالون صلح!
من نمی دانم چه نامیم این فضا ، ای همـوطـن ؟
حرف پوچ ؟ یا حذف نام و واژه میمون صلح
واعـظــی بــرچیــده امیــدش ز صلــح جانیــان
زین سبب باشد به غربت واله و مجنون صلح
بامداد ـ سیاسی ـ ۳/ ۱۶ـ ۲۱۰۹