قوم گرایی و پیامد های فاجعه بار آن 


داکترحبیب منگل

قوم گروهی از انسان‌هاست که اعضای آن دارای اصل و نسبی یک سان و مشترکات فرهنگی، زبانی، رفتاری و مذهبی هستند که به آبا و اجداد شان برمی گردد. این مشترکات علایم ثانوی انسان ها را تشکیل می دهد ؛ نه ماهیت آن را .

ماهیت انسان ها را آدمیت وبشریت او تشکیل می دهد .
قوم گرایی وقومداری رفتاری اجتماعی و طرز تلقي عاطفی ایی است كه به رجحان بخشيدن و ارزش نهادن مفرط به آن گروه‌های اجتماعی محلی يا ملی كه شخص به آن تعلق دارد، میانجامد. در اين ديدگاه ارزش ها ؛ آداب و رسوم و عادات گروه خويشتن به هنجارها ومقدسات و عقايد قالبی و تصاوير ذهنی از پيش ساخته خرافات و تفوق طلبی و تنگ نظری و افزون خواهی نژادی ؛ قومی ومذهبی ودرسیاست به منفعت مبدل می شود . دراین جاست که سیاست مداران وافراد سودجو ، موقعيت طلب و ستمگر از افكار قومداری مردم استفاده می كنند و بر دوش مردم سوارمی شوند وفاق اجتماعی وملی را ازبین می برد و موجب ا نقطاب و جنگ های قومی و نژادی می شوند .
طایفه وقـوم از بقایای فـورماسیون برده‌ داری و فیـودالی است ودر کشور توسعه نیافتـه مانند کشور ما در دوران گذار به سرمایه داری نیز به مشاهده می رسد وقوم گرایی از عقب مانده گی وعقب گرایی و بینش ومنش کهنه عشیره ایی و استبدادی ؛ استبداد و حکومت های استبدادی ناشی شده و می شود و فرایند انسجام و وفاق اجتماعی ؛ توسعه سیاسی و دموکراسی شدن و تشکیل ملت - دولت ؛ تامین وتعمیق وحدت ووفاق ملی و ثبات سیاسی یک کشور را برهم می زنند .
قوم گرایی که در کشور پیشینه دردناک داشته است ؛ شوربختانه اکنون نیز توسط قوم گرایان یا گروه ها ی تفوق طلب وتنگ نظر وافزون خواه قومی ؛ نژادی  مذهبی دامن زده می شود وبه یک ویروس کشنده وچالش فاجعه بار مبدل شده است .
بنابر آن قوم گرایی ازنام هرقوم مردود است و مبارزه فراگیر برای زدودن آن از عمده ترین وظایفی است که دربرابر نیروهای فارغ از ذهنیت ومنش قوم گرایی ؛ انسان دوست و بشردوست ؛ ترقی خواه ؛ دموکرات و داد خواه کشور قراردارد.

بامداد ـ  سیاسی ـ ۱/ ۱۶ـ ۰۳۰۹