مکثی کوتاه بر نوشته « روزنامه هشت صبح کابل » درمورد شادروان ببرک کارمل وآقای حامد  کرزی

 

 علی رستمی

هرانسان دارای خصلت های ذاتی وکسبی می باشد که در روند زنده گی فردی واجتماعی آنها انعکاس می یابد. انسان ها طبیعتأ قابل مقایسه نیست وبا هم ازلحاظ جسمی و روحی مساوی و برابر نمی باشند. به گفته مارکس :« تاریخ اجتماعی انسان ها، همیشه تاریخ تکامل فردی آنهاست».  انسان درروند فعالیت های اجتماعی خود درمیان افراد جامعه شناخت پیدا می نمایند ومتقابل جامعه واطراف خو د را می شناسد. افرادی که مطابق خواست هنجارهای اجتماعی عمل مثبت و خلاق می کنند،تاریخ خود را رقم زده ومورد اعتماد افراد جامعه قرار گرفته؛ و شخصیت می شوند ، برای این که همه انسانها که در تاریخ شرکت می کنند « شخصیت » نیستند، برای اینکه انسان ها  درکل دارای خواست  دمساز نیستند، درجریان تضاد ونبرد بین  انسان هاست که شخصیت زاییده می شود. 

شادروان ببرک کارمل از جمله اشخاصِ شناخته شده درکشور ماست که دردوران فعالیت های سیاسی چه در زمان حاکمیت و یا غیر حاکمیت ،نفشی عمده وبنیادی را درجهت رشد وتکامل اجتماعی کشور خود اجرا کرده است ، به مثابه پیشاهنگ و روشنفکر اصیل در لابلای زنده گی پایین وبالای سیاسی وشخصی از کوره راه های پروخم وپیچ ، سربلند کرده وهیچ وقت علیه زورگویی وخواست های ارتجاعی وعقب گرایی که به نفع آرمان و سرنوشت زحمتکشان کشور نبوده تسلیم نه شده ؛ وشجاعانه درمقابل موج از طوفان های مدهش مرگ زا مقاومت وسر تعظیم به جا نیاورده است.شادروان کارمل از  بطن چنان خانواده ای سربلندورشد کرده بود که همه نعمات زنده گی دراختیار داشت وبه خاطر آرمان ها وهدف های سیاسی ومردمی خود از همه آن گذشت ودراستقبال مرگ، گرسنه گی ، زندان وسایرچالش های زنده گی پای گذاشت ، استوارانه ،متین وسرفراز بیرون برآمد. د ر زمان زمامداری خود به حیث ریس جمهور کشور و رهبر ی حزب دموکراتیک خلق افغانستان جزبرای لقمان نان بخور ونمیر  برای کار ومبارزه و رهبری دولتی یک تنگه هم اضافه نداشت وحتا معاش خود را برای خانواده رفقای شهید خود هرماه  توسط مرحوم نورمحمد کارمند خدمات شورای انقلابی که اوبا خانواده های  رفقای شهید شناخت داشت ، شریک می ساخت. ببرک کارمل درفرآیند رهبری خود با صداقت با دست پاک قلب گرم و دلسوزانه به مردم خود خدمت کرد، ازخو د هیچ گونه جایداد مادی به غیر ازمعنوی بجا نگذاشته هست. تا آخرین لحظه های زنده گی فقیرانه و بافتخار به مانند اکثریت مردم کشور خود زنده گی کرده و با کمک وپشتبانی رفقای حزبی خود درخارج و داخل کشور روز شب خود را سپری می کرد. اما اقای کرزی نه تنها دردوران حاکمیت خود نه توانست که به وعده ها و خواست ها ی مردم جواب مثبت وکاری نیک ودلسوزانه به وطن ومردمش انجام دهد؛ بلکه میلیون ها دالر دربانک های خارج و داخل پس انداز  وهمین حالا  زنده گی  مجلل  باشکوه به مانند شاهان  درنزدیکی ارگ کابل دارد . کرزی یکجا با تبانی نیروها ی سیاهی ارتجاعی و طالبانی ومحافل پاکستان وایران زدوبند مالی   برا ی زراندوزی داشت که نمایانگرخیانت بزرگ وی  به آرمان های مردم و وطنش بوده، دیگر نام نیک ازخود باقی نمانده است.

وضع نابسامان امروز و رشد وتقویه طالب  داعش ازجمله دستاوردهای جناب عالی میباشد! تنها نظر به راپورهای نهادهای مدنی درآغاز سال ۲۰۱۶  ترسایی سرمایه آن بالغ به ۱،۱میلیارددالرتخمین شده است. برعلاوه جاویدان نام ببرک کارمل نظر به خواست وفیصله اکثریت اعضای رهبری حزب دموکراتیک خلق افغانستان بعداز کشته شدن حفیطالله امین درشش جدی ۱۳۵۸ به قدرت رسید. به خاطریکه شادروان کارمل  بعدازپیروزی قیام  هفت ثور۱۳۵۷ خورشیدی به حیث منشی دوم حزب ومعاون شورای انقلابی جمهوری دموکراتیک خلق افغانستان  تعین شده بود که  قانونی مستحق رهبری حزب ودولت شناخته می شد. اما آقای کرزی بدون هویت قبلی حکومت داری نظربه فیصله «کنفرانس بن »" درکشور المان که نماینده گان آن توسط دستگاه های جاسوسی ای اس ای پاکستان وسی ای ایی امریکا از میان تنظیم های جهادی که تحت نظرآنها دایرشد به حیث رییس جمهورموقت دولت افغانستان انتصاب گردید.

بناً مقایسه همچو انسان متحجر وعقب گرا مانند کرزی، با یک انسان روشنفکر انقلابی ووطن  پرست مانند شادروان ببرک کارمل که تمام رگ وجودش سرشار از وطن پرستی وانسان دوستی وخدمت به مردمش بود، ناجایز بوده به مانند آنست که خصلت طلا  با نقره مقایسه شود!

بامداد ـ  دیدګاه ـ ۶/ ۱۶ـ ۱۶۰۸