هم چپ، هم میانه و هم راست؟

سرتیر کابلی

من نمی خواهم درین نبشته مقدمه چینی نمایم. رُک و راست و بدون مقدمه و پیشتبصره می نویسم.

مقاله ی جناب سپنتا را زیر عنوان: جنگ نیابتی« یا مبارزه با تجاوز و اشغال؟» مطالعه کردم. این مقاله جناب سپنتا که خود به چپی مشهور بود؛ اما اکنون چه؟ ایشان را میانه یا راست بنامیم؟ یا معجون عجیب محیرالعقول؟

بازهم سپنتا؛... این سپنتا هیچ شرم ندارد.

 سیاف که شیطان در لباس انسان است قدری شرم و حیا دارد. زیرا او آنچه بود وآنچه میگفت فعلا هم همان چیزاست وهمان چیزمیگوید. ولی این جناب عالی سپنتا مانند نامش چون شملیون هرروز چهره بدل میکند. سپنتا با تمام تحصلاتش تا حال فرق میان مبارزه ی آزادیبخش خلق ها و جنگ نیابتی را نفهمیده است و نمیداند. اوشان مبارزه خلق قهرمان ویتنام را که به کمک اتحاد شوروی وجمهوری خلق چین پیش برده می شد، یک جنگ نیابتی میداند. البته مبارزه مردم افغانستان، مردم انگولا، حبشه، و نیکاراگوا... وکمک های اتحاد شوروی، کوبا وکمپ سوسیالیزم را که به خاطررهایی این ممالک از چنگال امپریالیزم صورت میگرفت نیز نزد سپنتا در ردیف جنگ نیابتی است . « پیش جانانه ای من کشمش وپنبه دانه یکیست »

 متاسفم به سپنتا بدین تحلیلی که ازجنگ نیابتی داده است. باید عرض نمایم که موضوع خیلی ها بغرنج تر وبزرگتر از آن است که فکرسپنتا به آن برسد.
تحلیلگران درست میگویند، در افغانستان ودرمنطقه جنگ کاملا اعیار نیابتی جریان دارد.

 درپاکستان ازبدوتاسیس تا اکنون یک رژیم نیابتی سراقتدار است. جنرالان و ای اس ای  ، پاکستان به نیابت انگلیس وامریکا، افغانستان ومنطقه را به آتش نشانده اند. بهتراست آقای سپنتا لست ده فقره ای خود را به بادارهای امریکایی خود پیش کند « زورش به خر نمیرسد میزند به پالانش» آخر شما با امریکا قرارداد استراتیژیک یعنی کپیتلاسیون وتسلیم بدون قید وشرط را امضا نموده اید ، باید توجه کنند. آنچه امریکا میخواست بدست آورد پایگاه های نظامی را صاحب شد دیگر باید از افغان کشی دست بکشد. اما نه...، فلم نوآغازمیشود و آسیای میانه پیش روی است. امریکا همه طرف های درگیر را کمک میکند تا جنگ نیابتی ادامه داشته باشد.

« جنگ متداوم ، بی ثباتی وهرج ومرج قابل کنترول » دکترین امروز انگلیس- امریکا درجهان است. انگلیس- ایالات متحده این وضع را به نفع خود تشخیص داده است. نظامیان افغانستان وطالبان و دیگر تروریستان را کمک میکند تا تنور را گرم نگه دارد (از یک طرف از تجارت تریاک میکمنی میکند واز طرف دیگر افغانستان را زیرقرض گور مینماید تا روزی رسد که حتا فروش همه معادن افغانستان آنرا تکافو نتواند.)
ازاینرو مبارزه و تلفات به اصطلاح اردوی افغانستان و تروریست های طالب را نمیتوان مبارزه آزادی بخش خواند زیرا تروریست های طالب وگارد امنیتی به اصطلاح اردو افغانستان یک اردوی اجیر است که ازمنافع امریکا وایادی داخلی اش دفاع میکند و هردو به اصطلاح اردو و تروریست های طالب جنگ نیابتی امریکا را در افغانستان پیش میبرند که مردم بی دفاع افغانستان چوب سوخت وگوشت دهن توپ آن اند.
امروز تمام خلق های جهان به شمول پاکستان و افغانستان در مترکس قرار دارند ( مترکس داستان ساینس فکشن است که در آن کمپیوتر ها زمام امور را بدست داشته باکنترول مغز انسانها آنها را در جهان مجازی قرار داده و از انرژی شان استفاده میکنند) طوریکه دیده میشود روبط امریکا با دیگر خلق های جهان خیلی ها شباهت به عمل کرد مترکس دارد.
درجای دیگر آقای سپنتا از سیاست خارجی وداخلی افغانستان سخن میگوید اما چشم پوشی میکند و افشا  نمی نماید که سیاست داخلی وخارجی افغانستان درکابل ازسفارت امریکا دیکته میشود، او به عوض آنکه مبارزه آزادی بخش را به ضد استعمار و اشغال تبلیغ نماید وچاره بسنجد که چطور مردم بی دفاع افغانستان را ازچنگال ومترکس امریکا نجات دهیم به دیماگوژی درمورد جنگ نیابتی میپردازد. البته او نوکر خان است نه از بادنجان که چنین نماید.

امریکا میخواهد تا جنگ نیابتی بین رژیم کابل وتروریست های طالب را ادامه دهد تا آنها مصروف جنگ با یکدیگر شوند قوای شان به تحلیل برسد وهیچگاه موقع نیابند که به ضد اشغال بجنگند وامریکا را از افغانستان طرد نمایند. البته عین مطلب درمورد پاکستان به مثابه دشمن دیرینه افغانستان صدق مینماید و پاکستان سالهاست که ازاین ایده استفاده مینماید .

 از تاریخ باید آموخت. استعمار انگلیس ایده فوق راخوب بکار برده جناح های مطرح نیم قاره هند ( دولت مرکزی ، جنبش مرته ، سیکها، مسلمانها، هندوها وافغانها ) را مقابل هم قرار داده است همه جوانب را کمک کرد و به جان هم انداخت و دوصد سال بالای شان حکومت کرد. امریکا که میراث خوراستعمار انگلیس است این تاکتیک را درجنگ بین ایران وعراق بکار برد. هر دو جناح را کمک کرد تا یک دیگر راپرکند پرکند کنند که امریکا راحت باشد. امریکا این تاکتیک را درافغانستان پیاده کرده است تا سالهای متمادی افغانستان را به اشغال داشته باشد (اشغال افغانستان بخشی ازستراتیژی امریکا در آسیای میانه است) زیرا خوب میداند که صلح افغانستان ختم اشغال است که او یعنی امریکا ابدا آرزویش را ندارد بنااضرورت میداند تاجنگ نیابتی را درافغانستان ادامه بدهد.

 فازجدید این جنگ با سرازیر شدن ده ها هزارترورست داعش از ممالک مختلفه جهان به افغانستان ومنطقه آغاز میگردد. تحت هیاهوی مذاکرات صلح با طالبان امریکا می خواهد بخشی از طالبان را با رژیم کابل پیوند داده ؛ بخش دیگر آنرا زیر بیرق داعش بفرستد تا بین داعش و رژیم کابل یک نوع توازن قوا بوجود آید وحریفان بتوانند در این میدان سگ جنگی چند صباحی داشت نمایند زیرا مقامات امریکایی  گفته اند که سرکوب داعش سالهای زیادی را دربرمیگیرد.

در چنین هوا وفضابه سیاستمدارنی چون سپنتا لازم است تا به جای چرند نویسی مصروف طرح پلان خاتمه اشغال و ویرانی خانه صیاد شوند و دین وطنی خود را ادا نمایند. اما نه ، اوباید وظیفه ستون پنجم را اجرا کند؛  ببینیم چطور؟

امریکا به بهانه محو تروریزم، اعاده صلح ،اعمار دموکراسی و بازسازی، افغانستان را اشغال نمود اما امروزطوریکه دیده میشود هیچ یکی از این تعهدات خود را عملی نکرده است. از اینرو سخت مورد انتقاد آرای عامه جهان ومجامع بین المللی قرار دارد. بنا طوریکه در رسانه ها به مشاهده میرسد ؛ میخواهد رفع مسوولیت نماید ومشکل تراشی کرده عوامل دیگر را مسوول جنایات خود درافغانستان وانمود سازد و برای این منظور جهت فریب آرای عامه جهان کمپاین تبلیغاتی را توسط ستون پنجم خود به راه انداخته است. اگرخواننده گان ارجمند متوجه شده باشند مشابهت زیادی بین قلقله ها ومصاحبه های شخصی بنام وحید وحید الله ونوشته سپنتا وجود دارد. مثل آنکه هر دو در یک روند کار میکنند و ایادی اشغال اند.

به امید روسیاهی عناصر خاین به وطن!

به امید طرد اشغال!

 به امید اعاده صلح دایمی در وطن محبوب ما افغانستان!

 

 بامداد ـ دیدگاه ـ۱۵/۳ـ ۲۵۰۳