فاجعه فراموش ناشدنی و رویداد هولناک تاریخ

میرمحمدشاه رفیعی

کشتن و سوزاندن فرخنده در آستانه سال نو خورشیدی در مرکز افغانستان و در مقابل چشمان صدها بیننده رویداد فجیع غیر انسانی در تاریخ افغانستان محسوب می گردد.

این رویداد همه مردم را غمگین ساخته و سالها در خاطرات مردم ما باقی خواهد ماند و نام فرخنده به مثابه سمبول مظلومیت یادآور ناکامی رهبران دولتی و حامیان آنها در جهان خواهد بود. زیرا نظام مسلط کنونی و حامیان آنها نتوانسته اند روان آسیب دیده مردمان ما را درمان کنند و به خوش باوری های مردم کم سواد ما و بی اعتمادی های که بنابر اعمال ضد اسلامی و برعلیه فرهنگ و عنعنات پر افتخار افغانی ما تا کنون صورت گرفته نقطه پایان بگذارند.

این رویداد در زمانی که جنایات داعش و بوکوحرام سرخط خبرهای همه رسانه ها می باشد برای جهانیان آنقدر هولناک و تکان دهنده نخواهد بود. هم چنان آگاهان سیاسی میدانند که براه انداختن جنایات سازمان یافته بخشی از استراتیژی نظام جهانی غیرعادلانه  و فرعونیان زمان است که می خواهند با براه انداختن وحشت و ترور بر سیطره الیگارشی مالی و ایدئولوژی نیولبرالیستی در جهان ادامه دهند. از این حادثه هولناک نیروهای ترقیخواه کشور و میهن دوستان واقعی یک بار دیگر باید به خود آیند و سوال کنند که چرا با گذشت سیزده سال از ایتلاف جهانی برعلیه تروریزم و آمدن قوای آیساف با مجهزترین ساز و برگ نظامی و مصارف ملیارد ها دالر تا هنوز ترور و وحشت بیرحمانه از مردم بی دفاع و مظلوم ما قربانی می گیرد.
عده ای با آمدن نیروهای ایتلاف بین المللی در سال ۲۰۰۱ میلادی دختران ما را تشویق به آموزش سپورت های رزمی نمودند به باور آنها آمدن قوت ها ی نظامی از غرب باخود فرهنگ خاص شان را می آورند از جمله کانگستریزم و حمله بالای زنان در روی بازار اعمال روزانه انها می باشد، پس آنها باید آماده دفاع از خود باشند.

امروز زمان آن رسیده که باتوجه به قتل فجیع و غیر انسانی فرخنده همه مردم آگاه افغانستان و آنانیکه در عقب خود وسایط زرهی و بادی گارد های مسلح ندارند آماده دفاع و حمایت ناموس و جان و مال خود باشند.

زیرا در این حادثه ضعف و ناتوانی دولت از جمله نیروهای امنیتی در دفاع و حمایت از جان و مال مردم آشکار است و نمی توان به این نیروها اعتماد و باور کامل داشت.

همانطوریکه نظام سرمایداری با توسعه بازار آزاد و تجارت بدون نظارت و کنترول امکانات کار و توسعه ساحه فعالیت را مساعد ساخته برای جادوگران بدون هویت و ناشناخته شده نیز زمینه وسیع از فعالیت و انداختن مردم را به دام اوهام و خرافات خلاف عقاید دینی رامساعد ساخته است.

عواید بعضی از جادوگران در شهر کابل بالاتر از عواید سرمایداران متوسط و در حد عواید مامورین عالی رتبه دولتی می باشد. در عقب دروازه هر یک از این جادوگران موترهای رنجر و پیجارو ایستاد است و در داخل منزل آنها مکالمات را که انجام می دهند وانمود می سازند که گویا مریدها و پیروان خود را در امریکا و اروپا مشوره می دهند و ازاینکه آنها تنها به دادن تعویذ مشغول هستند و یا اعمال دیگری را هم انجام می دهند کسی معلومات ندارد و تحت کنترول کدام نهاد امنیتی هم قرار ندارند.

در قتل فرخنده افراد معلوم الحال و شناخته شده مجرم کمتر اشتراک کرده، اکثریت کسانیکه با قساوت و بی رحمی بالای فرخنده حمله نمودند کمتر از سی سال عمر داشتند این اراذل و اوباش محصول جامعه فقیر و ویران شده افغانستان هستند که از بیکاری رنج می برند و شکار عناصر مفسد، منفعت جو و افراطیون گردیده اند. بنابران حل معضلات بیکاری،تربیه و اشتغال موثر جوانان خواهد توانست تا جلو حوادث ناگوار و جنایات سازمان یافته را بگیرد و با توسعه دامنه آموزش و تربیت سالم جوانان به خوش باوری ها و اعتقادات خرافی خاتمه داد.
در پیوند به قتل فرخنده اعتراض ها در کابل و شماری از ولایت ها در حال افزایش است که ما شاهد بزرگترین همایش اعتراضی مردم روز سه شنبه ۴ حمل ۱۳۹۴ در شهر کابل بودیم که با حضور عده کثیری از باشنده گان شهر کابل صورت گرفت. در تمام اعتراض ها محاکمه علنی مجرمین و عاملین قتل فرخنده تقاضا می گردد و مردم خواهان عدالت هستند. هرگاه در تعقیب و مجازات قاتلین و افشای دست های که در عقب این رویداد قرار دارند دولت موفق نگردد بی اعتمادی میان مردم و حکومت بیشتر خواهد شد و احتمال وقوع حوادث ناگوار مشابه به حادثه ۲۸ حوت ۱۳۹۳ مساعد می گردد. در تقبیح حوادث ناگوار و جنایات بی شرمانه ضد انسانی دشمنان مردم افغانستان باید نیروهای دموکرات و ترقی خواه کشور بیش از دیگران سهم داشته باشند. حالانکه با تاسف در صف اول اعتراض کننده ها اعضای جامعه مدنی و جوانان به پا خواسته برای تامین عدالت و حقوق انسانی قرار دارند و جای ترقی خواهان و چهره های درخشان راه ترقی و پیشرفت افغانستان کمرنگ است و احتمال اینکه از طریق اعتراضات کنونی عناصر مخالف دموکراسی و حقوق بشر به نفع  دشمنان سو  استفاده نمایند دور از تصور نیست. دیده می شود که در قبال این رویداد اکثریت از تنظیم ها و کسانیکه در جنگ های داخلی دهه ۷۰ سهم داشتند خاموش هستند.
در شرایط کنونی ضرورت است تا برای جلوگیری از وقوع  همچو رویداد های ضد بشری مجرمین و سازماندهنده گان این رویداد به پنجه قانون سپرده شوند و به اشد مجازات محکوم گردند و برای رفع بیکاری و تبلیغات دینی مطابق احکام و هدایات دین مبین اسلام تدابیر عملی اتخاذ گردد و آنانیکه از عقاید پاک مذهبی مردم سو استفاده می کنند زمینه و امکان فعالیت داده نه شود.

دستگاه امنیتی کشور متشکل از افراد مسلکی و تربیت یافته و وفادار به آرمان های مردم و منافع علیای کشور باشند در غیر آن مردم مظلوم و بی دفاع کشور هر لحظه به خاک و خون کشانیده خواهند شد و قربانی های بیشتر را متقبل خواهند گردید.

 بامداد ـ دیدگاه ـ۱۵/۴ـ ۲۴۰۳