مام میهن در آستانه سال نو

هنوز کهنه بجای است و کهنه  کاری ها

کجا ست  عنصر نو تا  مبارک اش  گویم

 

عبدالوکیل کوچی     

کارشناس امور فرهنگی حزب مردم افغانستان

 

چرخش زمان درقبال تبدلات کهنه ونو اندرون پدیده های طبیعی واجتماعی تغیرات مهمی را درپی داشته است که ازآغازین پیدایش تا بدینسو ادامه دارد . انسان بمثابه عالی ترین موجود اجتماعی در راستای دگرگونی های طبیعی و رویدادهای اجتماعی ، شاهد تغیرات وتحولات سیاسی ، فرهنگی  و رخداد های عظیم تاریخی بوده است .

در مسیر تحولات گسترده سیاسی واجتماعی ، آنگاه که مام میهن در قلب آسیا گهواره می جنبانید ، جهان جنبید . در شرق ، کرملین وپیکن و در غرب لندن واشنگتن جنبید. گویا که کل جهان جنبید و تاریخ برعکس زمان چرخید ، دربازار مکر وحیله بساط کهن گسترید . ودر کشور ما آتش غم بلا ومصیبت بارید . به این ترتیب هرآن تکرار سال گذشته بنام سال نو آغازید که چیزی نو نیآفرید .

بآنکه نوروز یکی از سنت های ارزشمند فرهنگی کشورما ، نماد تولد دوباره زمین و بیدار شدن این کره خاکی از خواب زمستانی و نجات طبیعت از انجماد ، سردی ویخبندان است ولی کله های منجمد وقلب های یخبندان تا هنوز خفته در خواب زمستان ، بلبل از چمن گریزان ،رنگ زمین سرخ شده از خون شهیدان  وچشم مام وطن به گریان است که در خانه وکاشانه ما چیزی رنگ نوی ندارد.

هرسالی که میگذرد مام وطن بار رنجها ، آلام و مصیبت های بزرگ را بدوش میکشد سالها پی در پی به پایان میرسد فقط چیزی که نو میشود همان رنجها و رنگهاست .

فریاد مام وطن از میان دود آتش وخون ، حاکی از آنست که پسرم نورچشمم را ، دخترم توته جگرم را، سرپرست نان آورم را و دستیاران خانواده ام را از من گرفتند . نابکاران قرن ، تنم را زخمی ،زخمی وخانه ام را بر سرم جهنم ساختند . میگویند که نوروز آغاز سال ونخستین روز بهار است ولی در کوچه ما نسیم سحری هنوز بوی خون میدهد . گفته میشود که  سال نو را با مراسم باشکوه وبرپایی میله گل سرخ ، بز کشی ،کشتی گیری ، افراشتن جهنده سخی وبا نمایشات ، تخم های بزری ، گاو وآهن وبا پرواز کفتر ها استقبال میکنند .ولی بنظرمیرسد که زمین آنقدر به خون و آتش فرورفته است که  گل سرخ دیگر سرخی ندارد و پای اسپان یارای دویدن . و برادران بجای کشتی گیری بجان هم افتاده اند ، چوب برای افراشتن بیرق سخی نمانده است . به عوض نمایش تخم بزری ، آنقدر تخم نفاق کاشته و انباشته اند که در زمین طبیعت بجز تریاک و در سرزمین دل های سیه کاران  بغیر از تخم نفاق و تعصبات چیز دیگرنخواهد رویید. قاچاق گاو و آهن تا هنوز به پاکستان ادامه دارد وکفتر های سخی جان هم از شدت دود باروت وهوای تیره وتار خیال پرواز را از سرخود بدور کرده اند .

به روایات مذهبی میگویند که گردش زمین ونظام کاینات مصادف است به روز نوروز ولی در خانه ما این تعادل برهم خورده است وچرخ تاریخ گویا از حرکت ایستاده است. همچنان گفته میشود ، کتاب های انجیل ، زبور ، تورات ودیگر کتب آسمانی در همین روز نا زل گردیده است ولی متاسفانه بر سرما ، بلا نازل گردیده است .همچنان میگویند که تو فان نوح درین روز متوقف شده است . بلعکس خانه وکاشانه ما آنقدرتوفانی شده است که هیچ تمامی ندارد . دارد که همه چیز را در خود غرق میکند. هکذا میگویند که انگشتری حضرت سلیمان درین روز یافت شده است و ایشان در چنین روزی برسر تخت شاهی نشته وبر دیو پری حکم رانده است. ولی در خانه ما قضیه برعکس شده است یعنی بجای انگشتر، دستان شکسته ، زبان وچشمانم بسته وبجای پریان اختاپوس واهریمن زشت تاریخ ، مصیبت میبارند . شنیده بودم که آتش نمرود درین روز خاموش گردیده است ولی متاسفانه اینجا آتش نفاق وبرادرکشی را چنان مشتعل ساخته اند وپاکستانی ها همه روزه به آن روغن می پاشند که شعله هایش چشم جهانیان را خیره می سازد. گفته میشود که در روز نوروز سمنک پخته میکنند وبساط هفت سین می گسترند ولی در خانه ما شوربختانه بجای سمنک ، کاسه نان ما با خون تر میشود وبه جای هفت سین هفت رقم مرمی بر سفره زنده گی ما می بارد .

 بازهم درمورد فضیلت نوروز میگویند که بقول بعضی از برادران اهل تشیع ، حضرت علی دراین روز به خلافت رسیده است ولی باید گفت که در حال حاضر در کوچه و پسکوچه ما  صدای امیر المومنین ها ، القاعده یی ها ، داعشی ها ، آرامش عمومی را به چالش کشیده اند .

صدای مام وطن با طنین صد برابر بیشتر بیانگر آنست که در چنین عصری ، عصر پیشرفت های علوم ، ساینس وتکنالوجی پیشرفته وعصر انترنیت به مثابه انقلاب علمی قرن بیست ویکم که دیگران را به کیهان رساند ولی درزمین سوخته ما هستند کسانی که  بروی همدیگر تیغ کشیده و آنها تا هنوز برسر موضوع ریش ، نوع کلاه ، رنگ چپن ، نکاح دخت صغیر، فرقه گرایی های دینی ، تعصبات سمتی ، قومی و لسانی ، تقسیم ثروت های باد آورده از خارج ، قاچاق مواد مخدره ،آدم ربایی وفروش آثار تاریخی وطن بجان همدیگرافتاده اند و مردم را با حیل و تزویر ، ابا وقبا ، دلق ودرشن به گروگان گرفته اند وبا تا ر عنکبوتی چنان دست وپای مردم را بسته اند که محمد پیامبر خدا «ص » هرگز نبسته بود وحق را بیان میکرد . در کشور ما درحالیکه در اثر جنگ و خونریزی  ،فقر و بدبختی ،جهل و مرض ، زورگویی وخود سری ، قانون شکنی وبیعدالتی ،فساد مالی ، ترور وتجاوز ، ظلم وحشت ، دزدی وآدم ربایی ، ناامنی ، حق تلفی ، رشوت واختلاص ،تقلب وتعصب ، نفاق قومی ،سمتی ، زبانی ، جنسیتی ، بیکاری ، بی خان ومانی ، آواره گی وغربت و ده ها پدیده شوم دیگری که بر زنده گی توده های میلیونی هموطنان رنجدیده ما از دیرزمانی سایه افگنده است ، مگر حالا وجود ندارد ؟  طوریکه دیده میشود هنوزهمه ناهنجاری ها وخرابی های گذشته بحالت اولیست وتا هنوز ادامه دارد .  

اگر گامی برای بهبود هم برداشته میشود از سوی عقب گرایان سیه دل وسیه رویان تاریخ، تخریب میگردد .کدام بهبودی در اوضاع رقتبار مردم بو جود آمده است ؟  چه چیز نو شده است ؟ حملات انتحاری ؟ چالشها ونیرنگ های تازه وسیاست خارجی ها ؟ تجاوز پاکستانی ها ؟ سرازیر شدن لشکر عرب وعجم ، القاعده وداعش در وطن ما ؟ یا نحوه عملکرد تروریزم نو شده است ؟ همین حالا موج تازه مهاجرت جوانان تحصیل کرده وبیکار به کشورهای دیگر بالا ترین سطح مهاجرت را رقم میزند وبجای آن سیل مهاجرت اتباع پاکستانی همچون مار ومور وملخ ، زاغ و زغن وزنبور با نیش های زهرآلود شان در کشور ما سرازیر میشوند. مگر چی نو شده است ؟

 سالها نو و کهنه میشود ولی نمیشود با اندیشه عقبگرایی وعنصر کهنه به استقبال  نو شتافت .علم حکم میکند که جریان تغیر و نوی قانونمند است .جریان تغیرهمیشه گی وتوقف نا پذیراست. اگر سکون نسبی هم باشد ولی تغیر وحرکت بمثابه جریان مطلق وفناناپذیر در پدیده ها باقی وجاودانیست. بنا بر آن سال نو آنست که با پدیده های نو ، تغیرات وتحولات نو ، کاروان های نو ،دستاوردهای نو ،پلان وپروگرام نو ،برنامه کاری نوهمراه ومژده رسان نوی ها باشد .

با توجه به تجارب گذشته ، داستان های کینه وکدورت ها و قهرمان تراشی ها کدام درد وطن را دوا نخواهد ساخت ، بلکه سال نو پیام آور جنبش نو ،حرکت نو وپدیدار اهداف نو است. در جهانی که ما زنده گی می کنیم هرچیز بسوی نوشدن در حرکت است می باید درین راستا علاج زخم های خونین مادر وطن را جستجو کرد. تن بیمار وطن نیاز مند مرحم است. باموجودیت  تعصب ، تحجر وعقب گرایی فرصت های طلایی برای جنبیدن وجنبش از دست میرود. در وطن عزیز ما شرایط تجلیل از سال نو بسیار بالاتر از آنست که دیگ سمنک وهفتسین را به تعریف بگیریم .هموطنان عزیز ما در سال نو با خانه تکانی و رنگ و روغن منازل و پوشیدن لباس های پاک به استقبال سال نو میروند . ولی سوال اساسی در اینجاست ، آنهایی که خانه ندارند چی را رنگ و روغن کنند و آنهایی که لباس نو ندارند چی بپوشند وآنهایی که هفت سین ندارند با چی استقبال کنند ؟ طبعیست که این گونه  ندارند ها اکثریت جامعه را در بر میگیرد پس اگر اکثریت نفوس جامعه به تجلیل نوروز دسترسی نداشته باشند چگونه میتوان با همایش چند تا ثروتمند و زورگوی ونمایشات فریبنده سال نو را به تجلیل گرفت  اما با توجه به واقعیت ها وپرابلم های موجود کشور ما برای هرکدام ما، لازم است تا بجای خانه تکانی منزل سنگی وخشتی، خانه دلهای مان را از گرد وغبار کدورت ، تعصب و د شمنی پاک ومنزه ساخته و با اندیشه صلح برادری ،همدیگر پذیری وهمسویی ،همدلی وهمگرایی به استقبال سال نو بشتابیم . سال نو آنست که  ابر های سیه از فضای وطن محبوب ما گم ونابود شود ، خورشید آزادی و عدالت ،صلح و سعادت بر در و بام و روزنه ها ، کوچه وپسکوچه ها یکسان بتابد. در زیر آسمان صاف وسبز ونیلگون نسیم سحری پیام آور صلح و آرامش باشد دهقانان بدون تشویش در زمین خود دانه مهر ومحبت  بکارند ، باغبان ها درختان دوستی را در سرزمین آبایی غرس کنند ، جوانان در فضای امن وآرامش به تعلیم و تحصیل بپردازند. سال نو آنست که برای بیکاران کار وبرای بیماران دوا ، برای بی خان ومان ها خانه برای گرسنه گان نان وبرای غمدیده گان آرامش و آسایش به ارمغان آورد .سال نو آنست که مسوولین امور با توجه به زنده گی مردم مستضعف افغانستان پلان های کاری و پروگرام های آبادی و نوسازی وطن را بیشتر از پیش رویدست گرفته و در یک کلمه در سال نو زنده گی مردم کم از کم نو شود. سال نوآنست که ما را با تیزس های نو برنامه های کاری نو ،  متحد و یکپارچه بسازد.

سال نو آنست که تمام ترقی خواهان عدالت پسند وطندوستان دموکرات وعاشقان وطن را در مقابل خطرات احتمالی دشمنان افغانستان ،  در یک جبهه مقدس دفاع از وطن متحد سازد . سال نو فقط  با اندیشه نو ، برنامه نو ، دانش نو ، دیدگاه های نو بالخاصه با عناصر نو به تجلیل گرفته میشود . بیایید با توجه به آموزه های گذشته همه با هم به پیش بسوی نوی ها ونوآوری ها گام برداشته وبا جنبش متحدانه وهمبسته گی وطنپرستانه  به سر منزل مقصود خواهیم رسید .

 

وطن هر روز تو نوروز باشد

همی نو روز تو  پیروز  باشد

پی سازنده گی و کار وکو شش

فردایت  بهتر از امروز باشد

 

 بامداد ـ دیدگاه ـ۱۵/۴ـ ۱۸۰۳