رییس جمهور جدید افغانستان درمرکز خواستهای داخلی و انتظارات خارجی

عبدالوکیل کوچی   

 

مردم افغانستان ، تیم انتخاباتی ، کشورهای همسایه  و جامعه جهانی  به رهبری امریکا ، هرکدام ازین طرف ها خواستار اجرای تعهدات قبلی.

واما محور اولی و اصلی مردم است که در جوامع مترقی و دموکراتیک  قدرت اساسی بدست آنها شکل می گیرد. هر چند درحال حاضر موقعیت و موقف مردم درکشور ما با شرایط  دموکراتیک فاصله زیادی دارد روی همرفته مردم افغانستان انتخابات گوناگونی را تجربه کرده اند ، از جمعآمد های بزرگ جرگه ای گرفته تا شورا ها که دوره هفتم آن در صدر رویداد های سیاسی وانتخاباتی کشور ما ثبت گردیده است. ولی به هرحال انتخابات برای هرمقام وموقفی که باشد مستلزم اوضاع وشرایطی است که برمبنای آن مبارزات انتخاباتی  راه اندازی میشود . تحلیل شرایط داخلی در کلیه عرصه ها از امور سیاسی گرفته تا اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی با در نظر داشت موقف حقوقی ومیزان صلاحیت های مردم ، ظرفیت ها وآگاهی عمومی جامعه ، رشد بیداری سیاسی مردم ، درجه شناخت واعتماد به کاندیدان ، همچنان مشارکت وسیع مردم ، قانونی بودن انتخابات ،رعایت اصول وقوانین ، عدالت ونظارت به روند انتخاباتی ، دسترسی مردم به امور رای دهی ،سری ومستقیم ،فعالیت های تبلیغاتی وسایرارزش های قبول شده و قانونی اساسات جنبش انتخاباتی را تشکیل می دهد که اجرا و رعایت آن به انتخابات مشروعیت و رسمیت بخشیده  وهمچنان به نتایج آن صحه میگذارد. بالنتیجه معلوم میگردد که  شخص برنده به خواست های خود رسیده است واکنون نوبت پاسخ های عملی به خواست های مردم میرسد که بیصبرانه درانتظارش لحظه شماری میکنند . خواستهایی که رییس جمهورجدید در جریان مبارزه انتخاباتی برای مردم وعده داده بود و اکنون اجراات معجزه آسایی درکار است تا مردم درزنده گی روز مره خویش با گوشت و پوست و استخوان خود آن را در ک واحساس کنند واین از مکلفیت های آغازین کار رییس جمهور جدید میباشد . یکی از تعهدات دولت جدید را مشارکت دادن مردم درامور اجرایی چون  دولتی با پایه های وسیع تشکیل می دهد که برمبنای شایسته سالاری وعاری از هر نوع تعصبات قومی ، سمتی ، لسانی وجنسیتی باشد که این امر در تحکیم وحدت ملی نقش اساسی داشته و آن را استحکام می بخشد زیرا سرزمین انسان و انسانیت بی نهایت پهنا وراست. بگذار بگویم زنده باد عشق به انسان واحترام به مقام انسانی . در مسیر اهداف والای انسانی است که دولت میتواند برنامه های علما تنظیم شده و پروگرام های کاری خود را با توجه به خرد جمعی و مسولانه  درجهت رشد افکارعمومی ،بلند بردن سطح دانش سواد وسواد سیاسی ، رشد زمینه های متوازن اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی وتنظیم شایسته ومعقول روابط بین المللی درپیش گرفته و برمبنای آن میتواند گام های بزرگی را بسوی اهداف بزرگ واستراتیژی های کلان بمنظور تامین رفاه همگانی بردارد. در حال حاضر مردم بلاکشیده وخسته از جنگ افغانستان نخست از همه به صلح وامنیت پایدار نیاز دارند. مردم مستضعف و رنجدیده کشور عجالتا خواهان نان ، لباس ،خانه ، خدمات صحی ، تعلیم  وتحصیل میباشند که این خواسته صرفا یک شعار نبوده بلکه مبرمترین خواست برحق مردم است. مزید برآن گزینه های معقول شایسته سالاری ونظام عادلانه مردم سالاری میتواند بر خلاها وکاستی های زمان گذ شته و فرصت های طلایی از دست رفته را جبران نموده و در راه نوسازی وآبادی کشور وتامین رفاه عمومی گام های موثری بردارد.این در صورتی امکان پذیراست که دولت در مبارزه با فساد اداری و پاک سازی  دوایر از وجود اشخاص سودجو ، مبارزه با پدیده ننگین رشوت و قاچاق ، مبارزه باعناصر خود خواه وغیر مسوول و زورگوی ، نظارت جدی بر اجراات وعملکرد قدمه های دولتی در رده های بلا تا پایین در شهرها تا دورترین قرا و قصبات کشور و مبارزه با قانون شکنی ها ، وارسی به امورات عدلی و قضایی وقوای مقننه ، اتکا به خرد جمعی وتعمیم شیوه های بهتر مدیریت ازمکلفیت هاییست که در صورت اجرای موفقانه آن دولت را دراجرای تعهدات قبلی موفق و ادعای کارایی بودن آن را محقق میسازد و به این ترتیب وحدت ملی استحکام می یابد. البته واضح است که مردم شریف افغانستان تجارب زیادی را از روزگارهای آمده بر سرشان اندوخته و از روند پیچیده سیاسی آموخته اند وهمه چیز را درک و احساس می کنند . دیگرنمیشود مردم را با حرف های میان تهی وزورگویی ها قانع ساخت. اکنون وقت آن رسیده است که مدعوین خدمت به مردم عملا درخدمت مردم قرار بگیرند واین درصورتی ممکن شده میتواند که دولت با تطبیق قوانین ، مفید و در مطابقت با منافع علیای مردم با تحرک وکاردانی ، لیاقت وکارآیی ، مجهز با شیوه های معقول پیشامد  با مردم ، گسترش اصول ، اخلاق  و فرهنگ مترقی کار ، صرفه جویی و پاک نفسی و بلند بردن سطح رفاه همگانی وجنبش سرتاسری خدماتی، گزینش معیارهای خوب دولت داری وشیوه های خوب مدیریت که ازمکلفیت های عاجل دولت است رویدست گرفته شود تا مردم ازمشکلات بیکاری وازچنگال فقرمرض جهل وعقب مانی قرون رهایی یافته مجبور نشوند تا بجای خدمت در وطن آبایی شان راهی کشورهای خارجی شده  جانهای شیرین خود را از دست دهند .البته انجام عملکرد هر دولتی معرف چهره اصلی آن دولت ها بوده که خصلت واقعی آنها را در پروسه زمان آشکارا میسازد. زنده گی نشان می دهد که دولت ها می آیند ومی روند ولی مردم همیشه  وجود دارند و موجودیت مردم جاودانیست. میگویند زورمردم زور خداست .پس زنده باد مردم!

محور دوم اعضای تیم انتخاباتی است. افراد هواخواه ، شخصیت های مستقل وهمسو وگروهای همکار و با امکانات  که  در زمان مبارزه انتخاباتی با کمک های مادی ومعنوی وهمکاری گسترده وپشتیبانی همه جانبه و مستقیم آنها کاندیدای مورد نظرشان پیروزی را از آن خود میسازد. معلوم شود که رییس جمهور در ازا این کمک ها برانجام  تعهدات قبلی اش  متبنی  بر همکاری های متقابله  و اعطای امتیازات ، واگذاری موقف ها ی بلند ، مقرری ها وجابجایی در مقامات تصمیم گیری های کلان چقدر میتواند پاسخگو باشد و مهم آنست که تقاضا های تیم همکار با پروگرام عمومی دولت درصورت تشکیل با قاعده های وسیع  ومشارکت لایه های مختلف مردم وآنچه را که شایسته سالاری ومردم سالاری میگویند تا کدام اندازه مطابقت دارد. بنظر میرسد اجرای مکمل این امر، رییس جمهور را در تنگنا  قرار خواهد داد. جابجایی تیم همکار و یا دولت با قاعده های وسیع با مشارکت وسیع مردم. یا بعباره دیگرتحکیم وحدت ملی یا تامین خواستهای گروهی ؟  طوریکه گفته آمدیم علاوه برتیم انتخاباتی سه محور مهم دیگر نیز از رییس جمهور انتظاراتی دارند که اجرای آن زمانگیراست. با توجه به انتظارات عمومی اوضاع وشرایط موجود این تصور را دراذهان بوجود می آورد که عدم معرفی اعضای کابینه جدید تا اکنون  نیز مشکلاتی ازین دست باشد .

محور سومی همسایگان است. کشورهای همسایه در اوضاع امنیتی افغانستان نقش اساسی دارند البته نقش مهم که هم میتواند مثبت باشد وهم منفی. به این ترتیب کشورهای همسایه و ذیدخل درقضایای افغانستان با توجه به منافع خود شان درانتخاب رییس جمهورتاثیر گذار بوده و آنها درهمسایگی خود رییسی میخواهند که درمناسبات ومعاملات خوش برخورد باشد. دیده شود که نخستین سفررییس جمهور محمد اشرف غنی به پاکستان ، از روی مناسبات سرد وگرم طرفین پرده خواهد برداشت . جنگهای اعلام ناشده رژیم پاکستان با افغانستان وموضعگیری مداخله گرانه آن در قبال افغانستان که حاصل آن آتش وخون ، ناامنی وبه تعویق افتادن بازسازی زیرساختارهای اقتصادی و فابریکات در کشورما بوده است. هکذا موضعگیری دولت ایران در رابطه به اوضاع جاری درکشورما به بازسازی و نو سازی تاسیسات عام المنفعه اثرگذار بوده بگونه مثال، بتعویق افتادن  بند برق سلما ونفوذ روز افزون فرهنگ بیگانه درکشور ما نیات همسایگان را برملا میسازد. اگراینطور نباشد کدام آقای مسوول و ندانم کار داخلی جوابگوی آنست که فابریکات وموسسات صنعتی ودستگاه های تولیدی کشور وتا سیسات انرژی ، علی الرغم کمک های سیل آسای جامعه جهانی، امریکا، روسیه ، چین  وکشورهند ، تا چه وقت به نفع کشورهای همسایه غیر فعال نگهداشته میشود وجوانان کشورشیران وقهرمانان برای مزدوری به کشور بیگانه مراجعه کنند . آیا جای تاسف نیست که بیش ازاین ادامه پیدا کند .

 محورچهارمی خارجیان ، بدولت های مربوط به کشورهای ذینفع درافغانستان تلقی میشود که در سر نوشت ملت افغانستان اثر گذار هستند . طبعیست آنها فردی را می خواهند که با موجودیتش در قدرت سیاسی افغانستان این گونه منافع تضمین گردد. میزان برخورد کشور های ذیدخل در امور افغانستان  متناسب است به در جه برداشت منافع آنان درین کشور. معلوم است که درکشور فقیر وعقب نگهداشته شده افغانستان آنهم دارای اقتصاد وابسته به خارج ، میزان اثرگذاری خارجیان را در امورات سیاسی ،اقتصادی وکلیه عرصه ها و در صدرآن مسایل امنیتی مشخص ومعین می سازد. البته منافع کشورهای غربی در منطقه و کشور ما بحث بزرگی می طلبد که بلا تر از گنجایش این بحث است . در حالی دوستی با تمام خلقها وملل جهان وجانب داری از صلح جهانی ، ایجاد وتحکیم روابط  دوستانه با سایر ملل جهان از سنن دیرینه مردم افغانستان بوده است ولی از آنجایی که بحث مورد نظرما کشورهای ذیدخل در قضایای فعلی افغانستان است کمک های نظامی و اقتصادی آنها به افغانستان وقتی مثمر ثمر شده میتواند که نتایج آن برای هردو طرف مطلوب وبا منافع علیای مردم افغانستان مطابقت داشته باشد. در حال حاضر مسایل امنیتی و جنگ علیه دهشت افگنی ومقابله با تروریزم جبهه مشترک ما وجامعه جهانی را تشکیل میدهد .البته درین راستا تلاش برای موفقیت مشترک نیازمند راهکار های اصولی وموثری است که رییس جمهور کشورآنرا در پیش گرفته و هر گونه تسهیلاتی را در امر برآوردن خواسته های فوق الذکر فراهم کرده بتواند. در اخیر گفته میتوان که در شکل گیری انتخابات افغانستان هم خارجیان ،هم مردم افغانستان وایتلاف ها وجریانات سیاسی نقش شان مهم وتعین کننده بوده و براکثریت جریانات سیاسی وایتلاف های سیاسی ، خارجیان رول اساسی داشته وبازی گران داخلی درتبانی با بازیگران خارجی سرنوشت ملت را رقم می زنند. بنا بر آن آنها زمامداری میخواهند که به مقتضیات خارجیان نیز پاسخگو باشد .

ای وطن خاک رهت تاج سرم

بال  پروازم  ولی  کو  شهپرم

ملت ما نان می  خواهد  زمن

تیم من فرمان می خواهد زمن

خارجی پیمان می خواهد زمن 

ای خدا یا بر کدامش بنگرم

 تحلیل میزان منافع چهار جانبه وچندین جوانب در مطابقت به منافع علیای مردم افانستان مواضع وبرخورد محورهای داخلی وخارجی را مشخص می سازد.

در حال حاضر مردم افغانستان خوشبختانه میتوانند در رابطه به منافع علیای کشور بهتر فکرکنند واین خود دلیل رشد سیاسی وانکشاف روز افزون سطح فکری وبیان نواندیشی نسل جوان کشورما میباشد که نوید غلبه بر پسمانی ها وحصول موفقیت های بعدی کشور را مژده می دهد .این چشم انداز امید بخش بسته گی به بیداری وهوشیاری مردم دارد که به جنبش مردمی خویش متشکل گردند . برمردم آگاه وبخصوص نسل جوان کشورماست که دریک صف واحد بدورآرمانهای وطنپرستانه و دادخواهانه بسیج گردیده با تصامیم جمعی و  حرکت هدفمندانه با تلاش های مشترک ومردمی  وطن را از حالت کنونی نجات داده صلح وترقی و پیروزی را نصیب مردم افغانستان سازند.    

  بامداد ـ دیدگاه ـ۱۴/۲ـ ۱۹۱۱